سلامت و بهداشت
سلامت و بهداشت
اصفهان یکی از مرکزهای اصلی و تاثیرگذار برای درمان بیماران در ایران محسوب میشود. حدود سی بیمارستان، بیست درمانگاه، دههاانجمن و نهاد پزشکی و بهداشتی در این شهر فعالیت دارند. همچنین شهرستان اصفهان دارای ۱۴۷ آزمایشگاه، ۲۵۴ داروخانه، ۸۷ مرکز پرتونگاری و ۲۰۸ مرکز توانبخشی است.

زیرساختهای اولیه
مراکز تفریحی
پارک و فضای سبز
اصفهان دارای سه هزار و هفتصد هکتار (۳۷ میلیون متر مربع) فضای سبز شهری است که با داشتن سرانه فضای سبز ۲۴ متر مربع بالاترین رتبه را در سطح کلان شهرهای ایران دارد. همچنین مقدار این سرانه تا سال ۱۳۹۵ به ۳۲ متر مربع خواهد رسید که با توجه به آلایندههای زیست محیطی اصفهان این سرانه باید به ۴۰ متر مربع افزایش پیدا کند. بوستانهای کنار و مشرف بر زاینده رود که به بوستانهای ساحلی نیز مشهور هستند از مهمترین فضاهای سبز اصفهان میباشند. زیباترین و منحصر بفردترین فضای سبز اصفهان بوستان جنگلی ناژوان است که در غرب اصفهان و در کنار زاینده رود قرار دارد. نام برخی از بوستانهای ساحلی و غیر ساحلی چنین است: بوستانهای ساحلی: ناژوان، سعدی، زاینده رود، کودک، ملت، آیینه خانه، آبشار، مشتاق و باغ گلها. بوستانهای غیر ساحلی: قلمستان، نقش جهان، استقلال، باغ فدک و باغ غدیر و پارک امام رضا.
گردشگری
جاذبههای تاریخی
اصفهان سرشار از آثار هنری و تاریخی است که میدان نقشجهان، مسجد امام، سی و سه پل، پل خواجو، پل مارنان، مسجد جامع، مسجد سیّد، مسجد شیخ لطفالله، منار جنبان، برج کبوترخانه، گذر چهارباغ عباسی، سبزه میدان، کاخ چهلستون، آتشگاه اصفهان، کاخ عالیقاپو، کاخ هشت بهشت، کلیسای وانک، حمام علیقلی آقا، مدرسه چهارباغ و هتل عباسی خانه خان (خوراسگان)، امام زاده ابو العباس (خوراسگان) از بارزترین آنها هستند.
پلها
پل چوبی، پل شهرستان، پل مارنان، سی و سه پل یا پل الله وردیخان و پل خواجو و پل زمان خان
بازارها
بازار اصفهان، بازار قیصریه اصفهان یا بازار صفویه یا بازار سلطانی، بازار شاهی یا بازارچه بلند بازار دردشت، بازار بیدآباد، بازار ریسمان، بازار غاز، بازارهای معروفی اطراف میدان نقشجهان: بازار مسگرها، بازار هنر، بازار ترکشدوزها، بازار کلاهدوزها، بازار لوافها و بازار آهنگره
مسجدها
مسجد جامع کوله پارچه
مسجد علی
مسجد امام
مسجد حکیم
مسجد جامع
مسجد حاج محمد جعفرآبادهای
مسجد علیقلیآقا
مسجد قطبیه
مسجد ایلچی
مسجد آقا نور
مسجد رکن الملک
مسجد سید
مسجد رحیم خان
مسجد صفا
مسجد ذوالفقار
مسجد خان
مسجد شیخ لطفالله
مسجد مصری
مسجد جمعه
مسجد لنبان
مسجد مقصودبیک
محلهها
چرخاب، خواجو، قلعه تبرک، شهشهان، دردشت، تیران، دستگرده (فروغی)، پاچنار (جامی)، بید آباد، شیْش، درب کوشک، محله نو، جوزدان، الیادران، چهارسوق شیرازیها، لنبان، ناژوان، جاوان پایین، جاوان بالا، آفاران، برزان، ولدان، رهنان، خوراسگان، کوله پارچه، تخت فولاد، هزارجریب، دستگرد خیار، قائمیه، مارچین
خانههای قدیمی
به علت وجود بافت قدیمی و معماری زیبای شهر اصفهان، خانههای قدیمی بسیاری در این شهر وجود دارد. برخی از این خانهها امروزه توسط میراث فرهنگی بازسازی شده و بصورت موزه درآمدهاست. همچنین برخی از این سراهای قدیمی با تغییر کاربری در حال استفاده میباشد. تالار تیموری (موزه تاریخ ملی) به عنوان موزه تاریخ ملی، توحیدخانه به عنوان دانشکده معماری دانشگاه هنر اصفهان و عمارت رکیب خانه به عنوان موزه هنرهای معاصر اصفهان مورد استفاده و بهرهبرداری است. خانههای: حاج رسولیها، شیخ الاسلام، خانه مشروطه، حاج مصورالملکی، یداللهی، عاصمی اصفهانی، قدسی، خانه نیلفروشان، مجتهدزاده، حقیقی، داوید (داود)، سوکیاس، مارتا پیترز، پطروس، سرتیپی، منعمیان، وثیق انصاری، بهشتیان، اعلم و قزوینیها از خانههای قدیمی و دیدنی اصفهان میباشد. همچنین بتازگی بدست زوجی ایرانی و غیر اصفهانی خریداری و بازسازی شده که باعث حفظ و بقای آن گشتهاست. این خانه دارای سابقهای پانصد ساله میباشد که ابتدا به عمه شاه عباس تعلق داشتهاست. موقعیت این اثر تاریخی در نزدیکی مسجد جامع اصفهان و حمام شیخ بهایی است که در مرکز بافت تاریخی شهر قرار گرفتهاست.
جاذبههای مذهبی
خانقاهها
از دیرباز در شهر اصفهان تعدادی خانقاه منعلق به فرقههای مختلف درویشان وجود داشتهاست. بعضی از این خانقاهها به واسطه فشار دستگاههای امنیتی تعطیل یا مستقیماً توسط خود حکومت تخریب گشتهاست که خانقاه درویشان گنابادی واقع در گورستان تخت فولاد از آن جملهاست. البته هنوز هم بعضی از خانقاهها فعال میباشند که خانقاه علی بن سهل واقع بر سر آرامگاه وی از آن جمله میباشد.
کلیساها
در این شهر کلیساها و کنیسههای بسیاری وجود دارد که بخش عمدهای از کلیساها در منطقه جلفا میباشند. برخی از کلیساهای شهر از سده هفده میلادی بجای ماندهاند که معروفترین و قدیمی ترین آنان کلیسای وانک، کلیسای مریم مقدس، کلیسای گئورگ، کلیسای حضرت لوقا، کلیسای هاکوپ، کلیسای نرسس و سرکیس. در این میان کلیسای هاکوپ مقدس قدیمی ترین کلیسای اصفهان میباشد.
کنیسهها
بیشتر کنیسههای اصفهان در محله جویباره که یهودی نشین بوده قرار گرفتهاند. کنیسه عمو شعیا قدیمیترین کنیسه اصفهان میباشد که در همین محل قرار گرفتهاست. در سال ۱۳۵۰ و بر اساس پژوهشهای لطفالله هنرفر تعداد کنیسههای اصفهان بیست عدد ثبت شده ولی در حال حاضر تعدادی از آنها از بین رفتهاست.
گورستانها
باغ رضوان گورستان فعلی و فعال اصفهان و تخت فولاد گورستان قدیمی و تاریخی اصفهان است که به عنوان یکی از قدیمیترین و بزرگترین آرامگاههای ایران نیز شناخته میشود. این آرامگاه از تکیههای مختلفی تشکیل شده که چهارده تکیه همانند: تکیه سید العراقین، تکیه میر فندرسکی و تکیه آقا حسین خوانساری مربوط به دوره صفوی است. و نزدیک به سی تکیه و مسجد همانند: تکیه میر محمد صادقی که جزیی از تکیه سادات محسوب میشود تکیه شهشهانی، تکیه واله، مسجد رکن الملک، تکیه بختیاریها و تکیه کلباسی (ابوالمعالی) از دوره قاجار هستند. همچنین شش تکیه نیز همچون تکیه لسان الارض از تکیههای گلستان شهدای اصفهان محسوب میشوند.
موزهها
اصفهان به جهت داشتن موزههای مختلف و با ارزش مشهور است که از آن میان میتوان به موزههای زیر اشاره نمود.
گنجینه هنرهای تزئینی و هنرهای معاصر اصفهان
موزه صنایعدستی و هنرهای سنتی اصفهان
کاخ موزه چهل ستون
موزه کلیسای وانک
موزه تاریخ طبیعی
موزه علوم و فنون آموزش پرورش اصفهان
موزه آب اصفهان
موزه شهدای اصفهان
گنجینه سنگ نوشتههای تخت فولاد
باغ موزه پروانهها
صنایع دستی
اقتصاد سنتی استان مبتنی بر صنایع دستی چون قالی بافی، ابریشم بافی، قلمزنی، منبت کاری، زری بافی، خاتم کاری، ملیله دوزی، مینیاتور، سفالگری، میناکاری، فلزکاری، فیروزه کوبی، نقره سازی، کاشی سازی، قلمکاری و پولک دوزی از صنایع زیبای اصفهان است که امروزه رونق خوبی نیز در بخش جهانگردی دارد. صنایع بزرگی چون ذوب آهن، مجتمع فولاد مبارکه، پالایشگاه، پلی اکریل و همچنین کارخانه جات متعدد سرامیک و کاشی سازی و معادن سنگ و سنگبری از علل صنعتی شدن و اقتصاد قوی استان محسوب میشود. از صنایع دیگر استان که میتوان فهرست وار به برخی اشاره نمود: ظروف چینی، سرامیک، تولید لوازم خانگی، کارخانه تولید سیمان، ورق موجدار، صنایع خودروسازی، صنایع نظامی، صنایع هواپیماسازی، ساخت لوازم و تاسیسات گازی، صنایع مواد غذایی، فراوردههای لبنی، ریسندگی، نساجی و …میباشند.
غذاهای سنتی
در اصفهان غذاهای سنتی بسیاری مورد استفاده هستند که برخی از آنها مربوط به شهرهای دیگر اصفهان بودهاند و یا در شهرهای دیگر ایران نیز رواج داشته و دارند. در این میان کباب، بریان و خورش ماست معروفترین غذای اصفهان میباشند. همچنین سایر غذاهای این شهر عبارتند از: باقالی ذرت (خوراسگان)، آش سماق، کله جوش که ازغذاهای ایلات اصفهان است، سرگنجشکی، کوکو قندی، قیمه ریزه، آش ماش و قمری، یخنه ترش، ماش و زردک، اوماج سرکه و چغندر، نخود و آب.
رهآورد
معروفترین رهآورد اصفهان گز است. گز یک نوع شیرینی است که با گز انگبین یا ترنجبین شکر بادکا و مغز پسته، بادام، فندق یا گردو و سفیده تخم مرغ و گلاب ساخته میشود و در آن در از هیچ ماده شیمیایی استفاده نمیشود. از دیگر رها آوردهای اصفهان میتوان به صنایع دستی به ویژه قابهای خاتم کاری و میناکاری، پارچههای قلمکاری شده و آثار مختلف قلمزنی اشاره نمود.
ترابری
فرودگاه
فرودگاه بینالمللی اصفهان که "شهید بهشتی" نام دارد در شمال شرقی شهر و در ۱۸ کیلومتری شهر واقع شدهاست.
از این فرودگاه روزانه ۳۶ پرواز در مسیرهای ورودی و خروجی و ۲۵۰ پرواز هفتگی به ۲۱ مقصد در داخل و خارج از ایران صورت میگیرد که روزانه ۴۰ هزار مسافر از طریق این فرودگاه مسافرت میکنند.
قطار شهری
قطار شهری به نام متروی اصفهان نیز معروف است. این شبکه به سبب گذر از منطقههای باستانی این شهر با مخالفان بسیاری همراه گشته و تاکنون به منطقههای باستانی همانند: خیابان چهار باغ و سی و سه پل آسیب رساندهاست. شبکه درون شهری مترو دارای ۲ خط جداگانه میباشد. خط شماره یک شمالی - جنوبی و دارای بیست و یک ایستگاه است. این خط از شمال غربی آغاز شده و به کوه صفه در جنوب ختم میشود. خط شماره دو نیز محور شرقی - غربی دارد که بیست و یک ایستگاه را شامل میشود. این خط از شمال شرقی آغاز میشود و تا خمینی شهر ادامه مییابد.
اتوبوس شهری
سازمان اتوبوسرانی اصفهان برای خدمات رسانی به مردم ۱٫۳۰۰ دستگاه اتوبوس در اختیار دارد که در تمام مسیرهای شهری تردد دارند. از شهریور ماه ۱۳۹۰، نخستین خط اتوبوس تندرو (BRT) اصفهان راهاندازی شد. این مسیر شرقی-غربی، از میدان آزادی تا خیابان شفق امتداد دارد.
تاکسی
علاوه بر حضور تاکسی بیسیم هماهنگ با سامانه یکپارچه کشوری (۱۳۳)، نزدیک به ۳۰٫۰۰۰ تاکسی گردشی، خط ویژه (مانند تاکسی فرودگاه و تاکسی پایانه مسافربری)، تاکسی بانوان، دفتر تاکسی تلفنی و مسافربرهای شخصی در شهر فعالیت دارند که از آن میان ۹٫۵۰۰ تاکسی پلاک قرمز (رسمی) میباشند.
پایانهها
به جهت رفاه مسافران پایانههای مسافربری اصفهان در چهار جهت شهر قرار دارند که در این میان پایانه صفه و کاوه نقش اساسیتری در جابجایی مسافر دارا هستند.
پایانه مسافربری زاینده رود در غرب
پایانه مسافربری جی در شرق
پایانه مسافربری صفه در جنوب
پایانه مسافربری کاوه در شمال
آموزش
آموزش و پرورش
اصفهان دارای شش ناحیه آموزشی است که آموزش مدرسههای کودکستان، پیشدبستانی (آمادگی)، دبستان، راهنمایی، دبیرستان، هنرستان و پیشدانشگاهی را هدایت و نظارت میکنند. هنرستان هنرهای زیبا از مهمترین مرکزهای آموزش هنری ایران بوده که بیش از هفتاد سال پیشینه دارد.
آموزش عالی
اصفهان به عنوان یکی از شهرهای علمی ایران نقش مهمی در تولید و آموزش علم در ایران دارد. دانشگاه هنر اصفهان، دانشگاه اصفهان، دانشگاه صنعتی اصفهان،دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، دانشگاه غیر انتفاعی شهید اشرفی اصفهانی،دانشکده فنی شهید مهاجر،دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمینی شهر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر مجلسی و دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان از دانشگاههای مهم اصفهان میباشند.
آموزش دینی
در اصفهان از قدیم و از بدو ورود اسلام و تشیع، حوزههای علمیه شکل گرفت و در ادواز مختلف حکومتهای اسلامی، دچار فراز و فرودهایی بوده است اما مهمترین دوره و اوج آن مربوط به دوره صفویه بوده است که با هجرت دانشمندان شیعه از لبنان و دیگر مناطق، این شهر مرکزیت علمی در همه زمینهها پیدا نموده و میتوان این دوره را یکی از دورههای طلایی و تمدن پیشرفته شیعه تلقی نمود در این دوره محقق کرکی عاملی به عنوان بزرگ فقیه و دانشمند شیعه در دربار، به عنوان مشاور اعظم و پس از او شیخ بهایی و سپس علامه مجلسی نقش والایی را در شکل گیری این تمدن شیعی ایفا نمودند. در این دوره تمدن شیعه شیخ بهایی با برخورداری از تخصص در بیشتر علوم زمان خود و مهندسی فوق العاده، مدیریت علمی این تمدن با شکوه را بر عهده گرفته و اصفهان در زمینه کشاورزی و صنعت و معماری و هنر و مرکزیت پیدا کردن سرآمد شهرهای اسلامی شد. حوزهای علمیه در این شهر نقش والای خود را ایفا نمودند و مدرسههای بزرگی در این شهر با معماری زیبای اسلامی شکل گرفت مانند مدرسه چهار باغ، مدرسه صدر، مدرسه نیم آور، مدرسه صدر خواجو، مدرسه ملاعبد الله، مدرسه جده بزرگ و مدرسه جده کوچک و... در دوره صفویه در این شهر جریانهای علمی بزرگی در زمینه دانش فقه و حدیث و تفسیر و فلسفه در این شهر شکل گرفت که آثار و تالیفات این دوره مهمترین کتب علمی امروزه در حوزههای علمیه به حساب میآید. دائرةالمعارف بزرگ بحارالانوار مهمترین کتاب شیعه محصول این دوره و تالیف علامه مجلسی میباشد.
پس از انتقال مرکزیت علمی حوزهای دینی از این شهر به کربلا و نجف، حوزههای علمی این شهر پویایی خود را حفظ نموده و خاندانهای علمی بزرگی در این شهر شکل گرفت که این حیات علمی تا به امروز در اصفهان ادامه پیدا کرده و امروزه هم حوزه علمیه اصفهان پس از قم در کنار حوزه مشهد یکی از یزرگترین مراکز علمی جهان تشیع به حساب میآید.
رسانهها
صدا و سیما
نشریهها
روزنامههای نسل فردا، اصفهان امروز، اصفهان زیبا و نصف جهان از روزنامههای محلی میباشند و همچنین نزدیک به یکصد هفته نامه، ماهنامه و فصلنامه در اصفهان به چاپ میرسد.
سینماها
اصفهان دارای بیش از ۱۰ سالن سینما میباشد. مجموع ظرفیت این سینماها برابر با ۷۳۰۰ نفر میباشد. همچنین دهها سالن نمایش و همایش نیز در اصفهان وجود دارند که برخی از آنها به صورت خصوصی اداره میشوند.
فهرست سینماهای اصفهان به شرح زیر میباشد:
سپاهان
خانواده (چهارباغ)
قدس
فلسطین
ایران
ساحل
فرشچیان
مهتاب
فرهنگیان
ملک شهر
نگارخانهها
برخی از نگارخانههای اصفهان را نیز میتوان چنین نام برد: نگارخانه زاینده رود، نگارخانه بدرالسما، نگارخانه سایه، نگارخانه کوثر و نگارخانه کلاسیک.
کتابخانهها
در اصفهان بیشتر از بیست کتابخانه در کنار بیست فرهنگسرا فعالیت دارند. که معروفترین آنها به این ترتیب است:
کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان
کتابخانه ابن بابویه
کتابخانه میرداماد
کتابخانه صائب اصفهانی
کتابخانه ولیعصر
کتابخانه توحید
کتابخانه عمومی میرداماد و تخصصی حقوق شهروند
کتابخانه عمومی فاطمه زهرا و کتابخانه گویا اختصاصی نابینایان
همچنین در حدود سی سالن مطالعه در شهر اصفهان وجود دارد. در بیشتر مناطق شهری و به کوشش شهرداری مناطق سالنهای مطالعه جهت استفاده عمومی ساخته شدهاست که برخی از آنها به شرح ذیل میباشند از جمله سالن مطالعه کوی بهار، سالن مطالعه کوی امیریه و سالن مطالعه کوی کشاورزی.
ورزش
امکانات ورزشی
شهر اصفهان به عنوان یکی از قهرمان پرورترین شهرهای ایران به حساب میآید به طوریکه اکثر ورزشکاران یا تیمهای ورزشی آن دارای ترازهای بالا در مسابقات کشوری و رقیب سرسخت ورزشکاران پایتخت میباشند. دو باشگاه بزرگ سپاهان و ذوب آهن در اکثر رشتههای ورزشی در ردههای اول کشور میباشند.
در حدود ۵ استادیوم حرفهای فوتبال در اصفهان وجود دارد که بدین شرح است:
استادیوم نقش جهان اصفهان واقع در بلوار بعثت (کمربندی شمال)
استادیوم فوتبال تختی اصفهان واقع در چهار راه تختی
استادیوم ۲۲ بهمن اصفهان که متعلق به ارتش است. واقع در نبش بلوار صفه و بلوار دانشگاه اصفهان
استادیوم پلی اکریل اصفهان که متعلق به شرکت پلی اکریل است. واقع در خیابان آتشگاه "مجموعه فرهنگی تفریحی بهشت زیبای اصفهان"
استادیوم انقلاب اصفهان واقع درمیدان آزادی
زمین چمنهای اصفهان:
دانشگاه اصفهان: دانشگاه اصفهان، اواسط بلوار اصلی
باشگاه پاس اصفهان (نیروی انتظامی): بزرگراه اصفهان - شیراز، پل راه آهن. خیابان انتظام، جنب ستاد فرماندهی انتظامی استان اصفهان
باشگاه مقاومت اصفهان (سپاه پاسداران): بلوار صفه، جنب ستاد فرماندهی سپاه صاحب الزمان استان اصفهان، مجموعه ورزشی شهید آقابابایی
باشگاه آب منطقهای: خیابان مشتاق سوم، بعد از پل شهرستان، مجموعه ورزشی سازمان آب منطقهای اصفهان
باشگاه فولاد مبارکه سپاهان اصفهان: خیابان آتشگاه، جنب کوی آتشگاه مجموعه تفریحی ورزشی بهشت زیبای اصفهان (باغ فردوس)
باشگاه راه آهن اصفهان: بزرگراه اصفهان - شیراز، ایستگاه راه آهن اصفهان، ورودی بلوار اختصاصی
باشگاه پیام مخابرات اصفهان: خیابان امام خمینی، بعد از سه راه عاشق آباد
در اصفهان سالنهای متعدد ورزشی اعم از دولتی یا بخش خصوصی فعال هستند. بعضی از این سالنها عبارتند از:
سالن ورزشی تختی اصفهان
سالن نقش جهان اصفهان
سالن پیروزی اصفهان
سالن مخابرات اصفهان
سالن باشگاه کارگران اصفهان
سالن و مجموعه ورزشی میثاق ولدان
همچنین شهرداری اصفهان اقدام به ساخت بعضی اماکن مخصوص به فعالیتهای بانوان نمودهاست که در این بین باغ بانوان اصفهان در حاشیه بزرگراه شهید خرازی اهمیت ویژهای دارد. سایر اماکن ورزشی معروف شهر از این قرار است:
پیست موتور سواری شمال اصفهان
پیست کارتینگ مجموعه ورزشی ۲۲ بهمن (ارتش)
سالن بولینگ صفه
چندین سالن بیلیارد
سالن بولینگ جی
آتشگاه اصفهان
آتشگاه اصفهان یا کوه آتشگاه از بناهای تاریخی شهر اصفهان و از یادگارهای ایران باستان است. این مجموعه دارای پیشینه تاریخیِ کهنی است و در زمانهای گونه گونی از آن بهره بردهاند. نام اصیل و کهن بنا «مهربین» بوده که اخیراً بدان آتشکده اطلاق شده است.
موقعیت
آتشگاه اصفهان در غرب اصفهان و ۸ کیلومتری مرکز شهر در خیابان آتشگاه قرار دارد. این بنا در نزدیکی رودخانه زاینده رود، بر روی کوهی قرار دارد. از بلندای این تپه، تا کیلومترها از هر چهار سوی اصلی را میتوان به خوبی مشاهده کرد.
مشخصات تپه
این تپه از جنس سنگهای رسوبی است. تراز پایینی آن در ارتفاع ۱۶۱۰ متر از سطح دریا (حدود ۵۰ متر بالاتر از تراز مرکز شهر اصفهان) و فراز آن در ارتفاع ۱۷۱۵ متری از سطح دریا واقع شدهاست. این تپه از نظر زمینشناسی در دوره کرتاسه تشکیل شده است. منتمن
مشخصات بنا
این بنای خشتی غریب که بر فراز کوهچهای به بلندای ۱۰۰ متر (نسبت به دشت اطراف) در بخش ماربین اصفهان جای دارد، نخستین بار از سوی اَوِستا شناس بزرگ «ویلیامز جکسن» در اوایل قرن بیستم میلادی، مورد توجه و بررسی علمی قرار گرفت.
«آندره گُدار» به سال ۱۹۳۸ میلادی، در یکی از مُجَلَّدات «آثار ایران» که اختصاص به بناهای آتش داشت، گفتاری کوتاه ولی اصولی و دقیق دربارهٔ آتشگاه اصفهان میآورد. سپس «ماکسیم سیرو» در اوایل دههٔ ۱۹۶۰ میلادی، بررسیهای دقیقی را در آتشگاه به انجام میرساند، و برای نخستین بار اقدام به تهیهٔ نقشههای معماری صحیح از آن مینماید. کمی بعدتر، «کلاوس شیپ مان» با حضور درآتشگاه، آن را از نزدیک مورد مطالعه قرار داده و گزارش خود را در کتابی دربارهٔ بناهای آتش ایران، به زبان آلمانی انتشار میدهد. از ایرانیان، نخستین بار «رشید شهمردان» (که یک موبد پارسی ایرانی تبار بود) در کتاب «پرستشگاه زرتشتیان»، ضمن برشمردن و توصیف اکثر آتشخانههای ایران، از پناه گرفتن اسماعیلیان اصفهان به آتشگاه در اواخر سدة پنجم هجری خبر میدهد. «علیرضا جعفری زند» به سال ۱۳۸۱ خورشیدی مجموعهٔ گزارشها و بررسیهای ارزندهٔ خود دربارهٔ «اصفهان پیش از اسلام» را در قالب کتابی به همین نام منتشر مینماید. در این کتاب، بر کاربری مذهبی آتشگاه تأکید شده و با استناد به نتایج آزمایش سالیابی به روش کربن ۱۴، «آتشگاه» یک معبد ایلامی دانسته میشود که بعدها تبدیل به یک معبد مهری میگردد.
«میترا آزاد»، در رسالهٔ دکتری خود تحت عنوان «بررسی تحول بناهای مذهبی دورهٔ ساسانی به بناهای مذهبی قرون اولیهٔ اسلامی ایران» (دانشگاه تربیت مدرس- سال ۱۳۸۴ خورشیدی) با تکمیل کردن گزارش موبد شهمردان در ذکر آتشخانههای ایران، و یاری گرفتن از مطالعات «دیتریش هوف» دربارهٔ گونه شناسی چهارتاقهای ساسانی فارس و نیز مطالعات «شیپ مان» در روند دگرگونی و توسعهٔ آتشکدهها، به شرح بناهای مذهبی ایران پیش از اسلام میپردازد و در جایی که از آتشگاه اصفهان سخن میراند، بنای استوانهای شکل فوقانی آن را از نظر دارا بودن پلان دایرهای شکل، با بنای موسوم به «آتشگاه چاهک» در استان قم مقایسه میکند.
از آتشگاه اصفهان در متون کهن، به نام «دژ ماربین/مهرین» یاد شده و اشاراتی دربارهٔ شهرک باستانی «مهرین» رفته است. یافته شدن سفالهای گورتان و نامهای باستانی روستاهای ماربین، گواه بسندهای است بر وجود فرهنگ و تمدنی دیرسال در این بخش، که متأسفانه بسیار مورد بی توجهی واقع شده است. بافتِ ساختمانیِ این مجموعه از لایههای خشتی است. میانِ دو ردیف خشت را هم یک لایه نازکِ نِی (که از رودخانه آورده میشده) قرار میدادند تا بر استحکامِ آن بیفزایند. پایههای بزرگ و خشتیِ بنا تقریباً از میانهٔ تپهٔ آتشگاه آغاز میشوند و در بالا به ستونهایی محکم و قابلِ اعتماد تبدیل میشدند که در گذشته اتاقهایی نیز بر رویِ آنها قرار داشتهاست. در برخی جاها نیز بقایایی از راه پلههایی منظم و کنده شده در دلِ سنگ بچشم میخورد که تا بالا ادامه داشتهاست اما امروزه از میان رفتهاند. در بالای تپه بنایی گِرد ساخته شده که میتوان آنرا نقطه نهاییِ معماریِ این بنا معرفی کرد. بر رویِ تپه، هیچ بنایی بلندتر از آن ساخته نشدهاست. این اتاق دارای هشت گوشهاست و در هر گوشه یک پنجره هم رو به بیرون دارد. گفته میشود موبدانِ زرتشتی، آتشِ مقدس را در درونِ این اتاق قرار میدادهاند.
این مجموعه دارای اتاقها و ساختمانهایی در چهار جهتِ تپه بوده که تا زیرِ اتاقکِ آتشگاه ادامه مییافتهاند و البته اکنون تنها سازههای بخشِ شمالی و بخشی از قسمتِ شرقی سالم ماندهاند و بهنظر میرسد مربوط به بازسازیِ این بنا در دوره پهلوی باشند. بر رویِ برخی از خشتهای بکار رفته در سازههای بخشِ شمالی میتوان عددِ ۱۳۵۲ را دید که در قالبِ خشتها تعبیه شدهاست.
اصفهان یکی از مرکزهای اصلی و تاثیرگذار برای درمان بیماران در ایران محسوب میشود. حدود سی بیمارستان، بیست درمانگاه، دههاانجمن و نهاد پزشکی و بهداشتی در این شهر فعالیت دارند. همچنین شهرستان اصفهان دارای ۱۴۷ آزمایشگاه، ۲۵۴ داروخانه، ۸۷ مرکز پرتونگاری و ۲۰۸ مرکز توانبخشی است.

زیرساختهای اولیه
مراکز تفریحی
پارک و فضای سبز
اصفهان دارای سه هزار و هفتصد هکتار (۳۷ میلیون متر مربع) فضای سبز شهری است که با داشتن سرانه فضای سبز ۲۴ متر مربع بالاترین رتبه را در سطح کلان شهرهای ایران دارد. همچنین مقدار این سرانه تا سال ۱۳۹۵ به ۳۲ متر مربع خواهد رسید که با توجه به آلایندههای زیست محیطی اصفهان این سرانه باید به ۴۰ متر مربع افزایش پیدا کند. بوستانهای کنار و مشرف بر زاینده رود که به بوستانهای ساحلی نیز مشهور هستند از مهمترین فضاهای سبز اصفهان میباشند. زیباترین و منحصر بفردترین فضای سبز اصفهان بوستان جنگلی ناژوان است که در غرب اصفهان و در کنار زاینده رود قرار دارد. نام برخی از بوستانهای ساحلی و غیر ساحلی چنین است: بوستانهای ساحلی: ناژوان، سعدی، زاینده رود، کودک، ملت، آیینه خانه، آبشار، مشتاق و باغ گلها. بوستانهای غیر ساحلی: قلمستان، نقش جهان، استقلال، باغ فدک و باغ غدیر و پارک امام رضا.
گردشگری
جاذبههای تاریخی
اصفهان سرشار از آثار هنری و تاریخی است که میدان نقشجهان، مسجد امام، سی و سه پل، پل خواجو، پل مارنان، مسجد جامع، مسجد سیّد، مسجد شیخ لطفالله، منار جنبان، برج کبوترخانه، گذر چهارباغ عباسی، سبزه میدان، کاخ چهلستون، آتشگاه اصفهان، کاخ عالیقاپو، کاخ هشت بهشت، کلیسای وانک، حمام علیقلی آقا، مدرسه چهارباغ و هتل عباسی خانه خان (خوراسگان)، امام زاده ابو العباس (خوراسگان) از بارزترین آنها هستند.
پلها
پل چوبی، پل شهرستان، پل مارنان، سی و سه پل یا پل الله وردیخان و پل خواجو و پل زمان خان
بازارها
بازار اصفهان، بازار قیصریه اصفهان یا بازار صفویه یا بازار سلطانی، بازار شاهی یا بازارچه بلند بازار دردشت، بازار بیدآباد، بازار ریسمان، بازار غاز، بازارهای معروفی اطراف میدان نقشجهان: بازار مسگرها، بازار هنر، بازار ترکشدوزها، بازار کلاهدوزها، بازار لوافها و بازار آهنگره
مسجدها
مسجد جامع کوله پارچه
مسجد علی
مسجد امام
مسجد حکیم
مسجد جامع
مسجد حاج محمد جعفرآبادهای
مسجد علیقلیآقا
مسجد قطبیه
مسجد ایلچی
مسجد آقا نور
مسجد رکن الملک
مسجد سید
مسجد رحیم خان
مسجد صفا
مسجد ذوالفقار
مسجد خان
مسجد شیخ لطفالله
مسجد مصری
مسجد جمعه
مسجد لنبان
مسجد مقصودبیک
محلهها
چرخاب، خواجو، قلعه تبرک، شهشهان، دردشت، تیران، دستگرده (فروغی)، پاچنار (جامی)، بید آباد، شیْش، درب کوشک، محله نو، جوزدان، الیادران، چهارسوق شیرازیها، لنبان، ناژوان، جاوان پایین، جاوان بالا، آفاران، برزان، ولدان، رهنان، خوراسگان، کوله پارچه، تخت فولاد، هزارجریب، دستگرد خیار، قائمیه، مارچین
خانههای قدیمی
به علت وجود بافت قدیمی و معماری زیبای شهر اصفهان، خانههای قدیمی بسیاری در این شهر وجود دارد. برخی از این خانهها امروزه توسط میراث فرهنگی بازسازی شده و بصورت موزه درآمدهاست. همچنین برخی از این سراهای قدیمی با تغییر کاربری در حال استفاده میباشد. تالار تیموری (موزه تاریخ ملی) به عنوان موزه تاریخ ملی، توحیدخانه به عنوان دانشکده معماری دانشگاه هنر اصفهان و عمارت رکیب خانه به عنوان موزه هنرهای معاصر اصفهان مورد استفاده و بهرهبرداری است. خانههای: حاج رسولیها، شیخ الاسلام، خانه مشروطه، حاج مصورالملکی، یداللهی، عاصمی اصفهانی، قدسی، خانه نیلفروشان، مجتهدزاده، حقیقی، داوید (داود)، سوکیاس، مارتا پیترز، پطروس، سرتیپی، منعمیان، وثیق انصاری، بهشتیان، اعلم و قزوینیها از خانههای قدیمی و دیدنی اصفهان میباشد. همچنین بتازگی بدست زوجی ایرانی و غیر اصفهانی خریداری و بازسازی شده که باعث حفظ و بقای آن گشتهاست. این خانه دارای سابقهای پانصد ساله میباشد که ابتدا به عمه شاه عباس تعلق داشتهاست. موقعیت این اثر تاریخی در نزدیکی مسجد جامع اصفهان و حمام شیخ بهایی است که در مرکز بافت تاریخی شهر قرار گرفتهاست.
جاذبههای مذهبی
خانقاهها
از دیرباز در شهر اصفهان تعدادی خانقاه منعلق به فرقههای مختلف درویشان وجود داشتهاست. بعضی از این خانقاهها به واسطه فشار دستگاههای امنیتی تعطیل یا مستقیماً توسط خود حکومت تخریب گشتهاست که خانقاه درویشان گنابادی واقع در گورستان تخت فولاد از آن جملهاست. البته هنوز هم بعضی از خانقاهها فعال میباشند که خانقاه علی بن سهل واقع بر سر آرامگاه وی از آن جمله میباشد.
کلیساها
در این شهر کلیساها و کنیسههای بسیاری وجود دارد که بخش عمدهای از کلیساها در منطقه جلفا میباشند. برخی از کلیساهای شهر از سده هفده میلادی بجای ماندهاند که معروفترین و قدیمی ترین آنان کلیسای وانک، کلیسای مریم مقدس، کلیسای گئورگ، کلیسای حضرت لوقا، کلیسای هاکوپ، کلیسای نرسس و سرکیس. در این میان کلیسای هاکوپ مقدس قدیمی ترین کلیسای اصفهان میباشد.
کنیسهها
بیشتر کنیسههای اصفهان در محله جویباره که یهودی نشین بوده قرار گرفتهاند. کنیسه عمو شعیا قدیمیترین کنیسه اصفهان میباشد که در همین محل قرار گرفتهاست. در سال ۱۳۵۰ و بر اساس پژوهشهای لطفالله هنرفر تعداد کنیسههای اصفهان بیست عدد ثبت شده ولی در حال حاضر تعدادی از آنها از بین رفتهاست.
گورستانها
باغ رضوان گورستان فعلی و فعال اصفهان و تخت فولاد گورستان قدیمی و تاریخی اصفهان است که به عنوان یکی از قدیمیترین و بزرگترین آرامگاههای ایران نیز شناخته میشود. این آرامگاه از تکیههای مختلفی تشکیل شده که چهارده تکیه همانند: تکیه سید العراقین، تکیه میر فندرسکی و تکیه آقا حسین خوانساری مربوط به دوره صفوی است. و نزدیک به سی تکیه و مسجد همانند: تکیه میر محمد صادقی که جزیی از تکیه سادات محسوب میشود تکیه شهشهانی، تکیه واله، مسجد رکن الملک، تکیه بختیاریها و تکیه کلباسی (ابوالمعالی) از دوره قاجار هستند. همچنین شش تکیه نیز همچون تکیه لسان الارض از تکیههای گلستان شهدای اصفهان محسوب میشوند.
موزهها
اصفهان به جهت داشتن موزههای مختلف و با ارزش مشهور است که از آن میان میتوان به موزههای زیر اشاره نمود.
گنجینه هنرهای تزئینی و هنرهای معاصر اصفهان
موزه صنایعدستی و هنرهای سنتی اصفهان
کاخ موزه چهل ستون
موزه کلیسای وانک
موزه تاریخ طبیعی
موزه علوم و فنون آموزش پرورش اصفهان
موزه آب اصفهان
موزه شهدای اصفهان
گنجینه سنگ نوشتههای تخت فولاد
باغ موزه پروانهها
صنایع دستی
اقتصاد سنتی استان مبتنی بر صنایع دستی چون قالی بافی، ابریشم بافی، قلمزنی، منبت کاری، زری بافی، خاتم کاری، ملیله دوزی، مینیاتور، سفالگری، میناکاری، فلزکاری، فیروزه کوبی، نقره سازی، کاشی سازی، قلمکاری و پولک دوزی از صنایع زیبای اصفهان است که امروزه رونق خوبی نیز در بخش جهانگردی دارد. صنایع بزرگی چون ذوب آهن، مجتمع فولاد مبارکه، پالایشگاه، پلی اکریل و همچنین کارخانه جات متعدد سرامیک و کاشی سازی و معادن سنگ و سنگبری از علل صنعتی شدن و اقتصاد قوی استان محسوب میشود. از صنایع دیگر استان که میتوان فهرست وار به برخی اشاره نمود: ظروف چینی، سرامیک، تولید لوازم خانگی، کارخانه تولید سیمان، ورق موجدار، صنایع خودروسازی، صنایع نظامی، صنایع هواپیماسازی، ساخت لوازم و تاسیسات گازی، صنایع مواد غذایی، فراوردههای لبنی، ریسندگی، نساجی و …میباشند.
غذاهای سنتی
در اصفهان غذاهای سنتی بسیاری مورد استفاده هستند که برخی از آنها مربوط به شهرهای دیگر اصفهان بودهاند و یا در شهرهای دیگر ایران نیز رواج داشته و دارند. در این میان کباب، بریان و خورش ماست معروفترین غذای اصفهان میباشند. همچنین سایر غذاهای این شهر عبارتند از: باقالی ذرت (خوراسگان)، آش سماق، کله جوش که ازغذاهای ایلات اصفهان است، سرگنجشکی، کوکو قندی، قیمه ریزه، آش ماش و قمری، یخنه ترش، ماش و زردک، اوماج سرکه و چغندر، نخود و آب.
رهآورد
معروفترین رهآورد اصفهان گز است. گز یک نوع شیرینی است که با گز انگبین یا ترنجبین شکر بادکا و مغز پسته، بادام، فندق یا گردو و سفیده تخم مرغ و گلاب ساخته میشود و در آن در از هیچ ماده شیمیایی استفاده نمیشود. از دیگر رها آوردهای اصفهان میتوان به صنایع دستی به ویژه قابهای خاتم کاری و میناکاری، پارچههای قلمکاری شده و آثار مختلف قلمزنی اشاره نمود.
ترابری
فرودگاه
فرودگاه بینالمللی اصفهان که "شهید بهشتی" نام دارد در شمال شرقی شهر و در ۱۸ کیلومتری شهر واقع شدهاست.
از این فرودگاه روزانه ۳۶ پرواز در مسیرهای ورودی و خروجی و ۲۵۰ پرواز هفتگی به ۲۱ مقصد در داخل و خارج از ایران صورت میگیرد که روزانه ۴۰ هزار مسافر از طریق این فرودگاه مسافرت میکنند.
قطار شهری
قطار شهری به نام متروی اصفهان نیز معروف است. این شبکه به سبب گذر از منطقههای باستانی این شهر با مخالفان بسیاری همراه گشته و تاکنون به منطقههای باستانی همانند: خیابان چهار باغ و سی و سه پل آسیب رساندهاست. شبکه درون شهری مترو دارای ۲ خط جداگانه میباشد. خط شماره یک شمالی - جنوبی و دارای بیست و یک ایستگاه است. این خط از شمال غربی آغاز شده و به کوه صفه در جنوب ختم میشود. خط شماره دو نیز محور شرقی - غربی دارد که بیست و یک ایستگاه را شامل میشود. این خط از شمال شرقی آغاز میشود و تا خمینی شهر ادامه مییابد.
اتوبوس شهری
سازمان اتوبوسرانی اصفهان برای خدمات رسانی به مردم ۱٫۳۰۰ دستگاه اتوبوس در اختیار دارد که در تمام مسیرهای شهری تردد دارند. از شهریور ماه ۱۳۹۰، نخستین خط اتوبوس تندرو (BRT) اصفهان راهاندازی شد. این مسیر شرقی-غربی، از میدان آزادی تا خیابان شفق امتداد دارد.
تاکسی
علاوه بر حضور تاکسی بیسیم هماهنگ با سامانه یکپارچه کشوری (۱۳۳)، نزدیک به ۳۰٫۰۰۰ تاکسی گردشی، خط ویژه (مانند تاکسی فرودگاه و تاکسی پایانه مسافربری)، تاکسی بانوان، دفتر تاکسی تلفنی و مسافربرهای شخصی در شهر فعالیت دارند که از آن میان ۹٫۵۰۰ تاکسی پلاک قرمز (رسمی) میباشند.
پایانهها
به جهت رفاه مسافران پایانههای مسافربری اصفهان در چهار جهت شهر قرار دارند که در این میان پایانه صفه و کاوه نقش اساسیتری در جابجایی مسافر دارا هستند.
پایانه مسافربری زاینده رود در غرب
پایانه مسافربری جی در شرق
پایانه مسافربری صفه در جنوب
پایانه مسافربری کاوه در شمال
آموزش
آموزش و پرورش
اصفهان دارای شش ناحیه آموزشی است که آموزش مدرسههای کودکستان، پیشدبستانی (آمادگی)، دبستان، راهنمایی، دبیرستان، هنرستان و پیشدانشگاهی را هدایت و نظارت میکنند. هنرستان هنرهای زیبا از مهمترین مرکزهای آموزش هنری ایران بوده که بیش از هفتاد سال پیشینه دارد.
آموزش عالی
اصفهان به عنوان یکی از شهرهای علمی ایران نقش مهمی در تولید و آموزش علم در ایران دارد. دانشگاه هنر اصفهان، دانشگاه اصفهان، دانشگاه صنعتی اصفهان،دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، دانشگاه غیر انتفاعی شهید اشرفی اصفهانی،دانشکده فنی شهید مهاجر،دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمینی شهر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر مجلسی و دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان از دانشگاههای مهم اصفهان میباشند.
آموزش دینی
در اصفهان از قدیم و از بدو ورود اسلام و تشیع، حوزههای علمیه شکل گرفت و در ادواز مختلف حکومتهای اسلامی، دچار فراز و فرودهایی بوده است اما مهمترین دوره و اوج آن مربوط به دوره صفویه بوده است که با هجرت دانشمندان شیعه از لبنان و دیگر مناطق، این شهر مرکزیت علمی در همه زمینهها پیدا نموده و میتوان این دوره را یکی از دورههای طلایی و تمدن پیشرفته شیعه تلقی نمود در این دوره محقق کرکی عاملی به عنوان بزرگ فقیه و دانشمند شیعه در دربار، به عنوان مشاور اعظم و پس از او شیخ بهایی و سپس علامه مجلسی نقش والایی را در شکل گیری این تمدن شیعی ایفا نمودند. در این دوره تمدن شیعه شیخ بهایی با برخورداری از تخصص در بیشتر علوم زمان خود و مهندسی فوق العاده، مدیریت علمی این تمدن با شکوه را بر عهده گرفته و اصفهان در زمینه کشاورزی و صنعت و معماری و هنر و مرکزیت پیدا کردن سرآمد شهرهای اسلامی شد. حوزهای علمیه در این شهر نقش والای خود را ایفا نمودند و مدرسههای بزرگی در این شهر با معماری زیبای اسلامی شکل گرفت مانند مدرسه چهار باغ، مدرسه صدر، مدرسه نیم آور، مدرسه صدر خواجو، مدرسه ملاعبد الله، مدرسه جده بزرگ و مدرسه جده کوچک و... در دوره صفویه در این شهر جریانهای علمی بزرگی در زمینه دانش فقه و حدیث و تفسیر و فلسفه در این شهر شکل گرفت که آثار و تالیفات این دوره مهمترین کتب علمی امروزه در حوزههای علمیه به حساب میآید. دائرةالمعارف بزرگ بحارالانوار مهمترین کتاب شیعه محصول این دوره و تالیف علامه مجلسی میباشد.
پس از انتقال مرکزیت علمی حوزهای دینی از این شهر به کربلا و نجف، حوزههای علمی این شهر پویایی خود را حفظ نموده و خاندانهای علمی بزرگی در این شهر شکل گرفت که این حیات علمی تا به امروز در اصفهان ادامه پیدا کرده و امروزه هم حوزه علمیه اصفهان پس از قم در کنار حوزه مشهد یکی از یزرگترین مراکز علمی جهان تشیع به حساب میآید.
رسانهها
صدا و سیما
نشریهها
روزنامههای نسل فردا، اصفهان امروز، اصفهان زیبا و نصف جهان از روزنامههای محلی میباشند و همچنین نزدیک به یکصد هفته نامه، ماهنامه و فصلنامه در اصفهان به چاپ میرسد.
سینماها
اصفهان دارای بیش از ۱۰ سالن سینما میباشد. مجموع ظرفیت این سینماها برابر با ۷۳۰۰ نفر میباشد. همچنین دهها سالن نمایش و همایش نیز در اصفهان وجود دارند که برخی از آنها به صورت خصوصی اداره میشوند.
فهرست سینماهای اصفهان به شرح زیر میباشد:
سپاهان
خانواده (چهارباغ)
قدس
فلسطین
ایران
ساحل
فرشچیان
مهتاب
فرهنگیان
ملک شهر
نگارخانهها
برخی از نگارخانههای اصفهان را نیز میتوان چنین نام برد: نگارخانه زاینده رود، نگارخانه بدرالسما، نگارخانه سایه، نگارخانه کوثر و نگارخانه کلاسیک.
کتابخانهها
در اصفهان بیشتر از بیست کتابخانه در کنار بیست فرهنگسرا فعالیت دارند. که معروفترین آنها به این ترتیب است:
کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان
کتابخانه ابن بابویه
کتابخانه میرداماد
کتابخانه صائب اصفهانی
کتابخانه ولیعصر
کتابخانه توحید
کتابخانه عمومی میرداماد و تخصصی حقوق شهروند
کتابخانه عمومی فاطمه زهرا و کتابخانه گویا اختصاصی نابینایان
همچنین در حدود سی سالن مطالعه در شهر اصفهان وجود دارد. در بیشتر مناطق شهری و به کوشش شهرداری مناطق سالنهای مطالعه جهت استفاده عمومی ساخته شدهاست که برخی از آنها به شرح ذیل میباشند از جمله سالن مطالعه کوی بهار، سالن مطالعه کوی امیریه و سالن مطالعه کوی کشاورزی.
ورزش
امکانات ورزشی
شهر اصفهان به عنوان یکی از قهرمان پرورترین شهرهای ایران به حساب میآید به طوریکه اکثر ورزشکاران یا تیمهای ورزشی آن دارای ترازهای بالا در مسابقات کشوری و رقیب سرسخت ورزشکاران پایتخت میباشند. دو باشگاه بزرگ سپاهان و ذوب آهن در اکثر رشتههای ورزشی در ردههای اول کشور میباشند.
در حدود ۵ استادیوم حرفهای فوتبال در اصفهان وجود دارد که بدین شرح است:
استادیوم نقش جهان اصفهان واقع در بلوار بعثت (کمربندی شمال)
استادیوم فوتبال تختی اصفهان واقع در چهار راه تختی
استادیوم ۲۲ بهمن اصفهان که متعلق به ارتش است. واقع در نبش بلوار صفه و بلوار دانشگاه اصفهان
استادیوم پلی اکریل اصفهان که متعلق به شرکت پلی اکریل است. واقع در خیابان آتشگاه "مجموعه فرهنگی تفریحی بهشت زیبای اصفهان"
استادیوم انقلاب اصفهان واقع درمیدان آزادی
زمین چمنهای اصفهان:
دانشگاه اصفهان: دانشگاه اصفهان، اواسط بلوار اصلی
باشگاه پاس اصفهان (نیروی انتظامی): بزرگراه اصفهان - شیراز، پل راه آهن. خیابان انتظام، جنب ستاد فرماندهی انتظامی استان اصفهان
باشگاه مقاومت اصفهان (سپاه پاسداران): بلوار صفه، جنب ستاد فرماندهی سپاه صاحب الزمان استان اصفهان، مجموعه ورزشی شهید آقابابایی
باشگاه آب منطقهای: خیابان مشتاق سوم، بعد از پل شهرستان، مجموعه ورزشی سازمان آب منطقهای اصفهان
باشگاه فولاد مبارکه سپاهان اصفهان: خیابان آتشگاه، جنب کوی آتشگاه مجموعه تفریحی ورزشی بهشت زیبای اصفهان (باغ فردوس)
باشگاه راه آهن اصفهان: بزرگراه اصفهان - شیراز، ایستگاه راه آهن اصفهان، ورودی بلوار اختصاصی
باشگاه پیام مخابرات اصفهان: خیابان امام خمینی، بعد از سه راه عاشق آباد
در اصفهان سالنهای متعدد ورزشی اعم از دولتی یا بخش خصوصی فعال هستند. بعضی از این سالنها عبارتند از:
سالن ورزشی تختی اصفهان
سالن نقش جهان اصفهان
سالن پیروزی اصفهان
سالن مخابرات اصفهان
سالن باشگاه کارگران اصفهان
سالن و مجموعه ورزشی میثاق ولدان
همچنین شهرداری اصفهان اقدام به ساخت بعضی اماکن مخصوص به فعالیتهای بانوان نمودهاست که در این بین باغ بانوان اصفهان در حاشیه بزرگراه شهید خرازی اهمیت ویژهای دارد. سایر اماکن ورزشی معروف شهر از این قرار است:
پیست موتور سواری شمال اصفهان
پیست کارتینگ مجموعه ورزشی ۲۲ بهمن (ارتش)
سالن بولینگ صفه
چندین سالن بیلیارد
سالن بولینگ جی
آتشگاه اصفهان
آتشگاه اصفهان یا کوه آتشگاه از بناهای تاریخی شهر اصفهان و از یادگارهای ایران باستان است. این مجموعه دارای پیشینه تاریخیِ کهنی است و در زمانهای گونه گونی از آن بهره بردهاند. نام اصیل و کهن بنا «مهربین» بوده که اخیراً بدان آتشکده اطلاق شده است.
موقعیت
آتشگاه اصفهان در غرب اصفهان و ۸ کیلومتری مرکز شهر در خیابان آتشگاه قرار دارد. این بنا در نزدیکی رودخانه زاینده رود، بر روی کوهی قرار دارد. از بلندای این تپه، تا کیلومترها از هر چهار سوی اصلی را میتوان به خوبی مشاهده کرد.
مشخصات تپه
این تپه از جنس سنگهای رسوبی است. تراز پایینی آن در ارتفاع ۱۶۱۰ متر از سطح دریا (حدود ۵۰ متر بالاتر از تراز مرکز شهر اصفهان) و فراز آن در ارتفاع ۱۷۱۵ متری از سطح دریا واقع شدهاست. این تپه از نظر زمینشناسی در دوره کرتاسه تشکیل شده است. منتمن
مشخصات بنا
این بنای خشتی غریب که بر فراز کوهچهای به بلندای ۱۰۰ متر (نسبت به دشت اطراف) در بخش ماربین اصفهان جای دارد، نخستین بار از سوی اَوِستا شناس بزرگ «ویلیامز جکسن» در اوایل قرن بیستم میلادی، مورد توجه و بررسی علمی قرار گرفت.
«آندره گُدار» به سال ۱۹۳۸ میلادی، در یکی از مُجَلَّدات «آثار ایران» که اختصاص به بناهای آتش داشت، گفتاری کوتاه ولی اصولی و دقیق دربارهٔ آتشگاه اصفهان میآورد. سپس «ماکسیم سیرو» در اوایل دههٔ ۱۹۶۰ میلادی، بررسیهای دقیقی را در آتشگاه به انجام میرساند، و برای نخستین بار اقدام به تهیهٔ نقشههای معماری صحیح از آن مینماید. کمی بعدتر، «کلاوس شیپ مان» با حضور درآتشگاه، آن را از نزدیک مورد مطالعه قرار داده و گزارش خود را در کتابی دربارهٔ بناهای آتش ایران، به زبان آلمانی انتشار میدهد. از ایرانیان، نخستین بار «رشید شهمردان» (که یک موبد پارسی ایرانی تبار بود) در کتاب «پرستشگاه زرتشتیان»، ضمن برشمردن و توصیف اکثر آتشخانههای ایران، از پناه گرفتن اسماعیلیان اصفهان به آتشگاه در اواخر سدة پنجم هجری خبر میدهد. «علیرضا جعفری زند» به سال ۱۳۸۱ خورشیدی مجموعهٔ گزارشها و بررسیهای ارزندهٔ خود دربارهٔ «اصفهان پیش از اسلام» را در قالب کتابی به همین نام منتشر مینماید. در این کتاب، بر کاربری مذهبی آتشگاه تأکید شده و با استناد به نتایج آزمایش سالیابی به روش کربن ۱۴، «آتشگاه» یک معبد ایلامی دانسته میشود که بعدها تبدیل به یک معبد مهری میگردد.
«میترا آزاد»، در رسالهٔ دکتری خود تحت عنوان «بررسی تحول بناهای مذهبی دورهٔ ساسانی به بناهای مذهبی قرون اولیهٔ اسلامی ایران» (دانشگاه تربیت مدرس- سال ۱۳۸۴ خورشیدی) با تکمیل کردن گزارش موبد شهمردان در ذکر آتشخانههای ایران، و یاری گرفتن از مطالعات «دیتریش هوف» دربارهٔ گونه شناسی چهارتاقهای ساسانی فارس و نیز مطالعات «شیپ مان» در روند دگرگونی و توسعهٔ آتشکدهها، به شرح بناهای مذهبی ایران پیش از اسلام میپردازد و در جایی که از آتشگاه اصفهان سخن میراند، بنای استوانهای شکل فوقانی آن را از نظر دارا بودن پلان دایرهای شکل، با بنای موسوم به «آتشگاه چاهک» در استان قم مقایسه میکند.
از آتشگاه اصفهان در متون کهن، به نام «دژ ماربین/مهرین» یاد شده و اشاراتی دربارهٔ شهرک باستانی «مهرین» رفته است. یافته شدن سفالهای گورتان و نامهای باستانی روستاهای ماربین، گواه بسندهای است بر وجود فرهنگ و تمدنی دیرسال در این بخش، که متأسفانه بسیار مورد بی توجهی واقع شده است. بافتِ ساختمانیِ این مجموعه از لایههای خشتی است. میانِ دو ردیف خشت را هم یک لایه نازکِ نِی (که از رودخانه آورده میشده) قرار میدادند تا بر استحکامِ آن بیفزایند. پایههای بزرگ و خشتیِ بنا تقریباً از میانهٔ تپهٔ آتشگاه آغاز میشوند و در بالا به ستونهایی محکم و قابلِ اعتماد تبدیل میشدند که در گذشته اتاقهایی نیز بر رویِ آنها قرار داشتهاست. در برخی جاها نیز بقایایی از راه پلههایی منظم و کنده شده در دلِ سنگ بچشم میخورد که تا بالا ادامه داشتهاست اما امروزه از میان رفتهاند. در بالای تپه بنایی گِرد ساخته شده که میتوان آنرا نقطه نهاییِ معماریِ این بنا معرفی کرد. بر رویِ تپه، هیچ بنایی بلندتر از آن ساخته نشدهاست. این اتاق دارای هشت گوشهاست و در هر گوشه یک پنجره هم رو به بیرون دارد. گفته میشود موبدانِ زرتشتی، آتشِ مقدس را در درونِ این اتاق قرار میدادهاند.
این مجموعه دارای اتاقها و ساختمانهایی در چهار جهتِ تپه بوده که تا زیرِ اتاقکِ آتشگاه ادامه مییافتهاند و البته اکنون تنها سازههای بخشِ شمالی و بخشی از قسمتِ شرقی سالم ماندهاند و بهنظر میرسد مربوط به بازسازیِ این بنا در دوره پهلوی باشند. بر رویِ برخی از خشتهای بکار رفته در سازههای بخشِ شمالی میتوان عددِ ۱۳۵۲ را دید که در قالبِ خشتها تعبیه شدهاست.
قطبنما
قُطبنما وسیلهای برای تعیین جهت و جهتیابی. این وسیله با استفاده از میدان مغناطیسی زمین جهت قطب شمال را نشان میدهد که در حقیقت شمال مغناطیسی زمین است؛ که با شمال حقیقی مقداری فاصله دارد. زاویه بین شمال حقیقی و شمال مغناطیسی، میل مغناطیسی نامیده می شود. امروزه برای تعیین شمال حقیقی از قطبنماهای پیشرفتهتری مانند قطبنمای ژیروسکوپی استفاده میشود.
تأثیرات جاذبههای مغناطیسی موضعی (فلز و الکتریسیته)

هر گاه قطبنما در نزدیکی اشیای آهنی یا فولادی و یا منابع الکتریکی قرار گرفته باشد، عقربهاش از جهت قطب مقداری منحرف میشود، که به آن انحراف مغناطیسی میگویند. کلاً به همراه داشتن اشیایی از جنس آهن یا انواع مشابه آن می تواند باعث اختلال در حرکت عقربه شود. حتی وجود یک گیره کاغذ روی نقشه ممکن است مساله ساز شود. بنابراین، هنگام استفاده از قطبنما باید مطمئن شویم که از اشیای انحرافدهنده آن، بهطور کلی دور است. همچنین احتمال تأثیرگذاری جاذبههای مغناطیسی موجود در خاک نیز وجود دارد، که بسیار نادر است.
در جدول زیر حداقل فاصلهی وسایل مختلف از قطبنما -برای اینکه قطبنما شمال مغناطیسی را به درستی نشان دهد- آمده است:
اشیا فاصله
خطوط برق فشار قوی 55 متر
کامیون و اتومبیل 10 متر
خطوط تلفن 10 متر
ابزار الکتریکی و مکانیکی 2 متر
کلاهکها و اشیاء کوچک فلزی 2/1 متر
قطبنمای پیشرفته
قطبنماهای پیشرفته که بیشتر در صنایع مخابرات و امور نظامی به کار برده میشوند، مجهز به سلولهای شبنما هستند که حتی در تاریکی شب عمل جهتنمایی را صورت دهند. این نوع قطبنماها در دوربینهای دو چشمی نظامی، تانکها، نفربرها و حتی در ساختمان برخی خودروهای پیشرفته نیز به کار می رود. از قطب نماهای پیشرفته در اندازه گیری طول جغرافیایی و عرض جغرافیاییِ محل نیز استفاده میکنند که در نقشهخوانی، پیادهسازی عملیات نظامی، دیدهبانی در مناطق جنگی و ... نقش تعیینکننده دارند.
قطب نمای M1
ساختمان قطب نماي M1
1 – دستگيره يا شصتي : حلقه اي است كه در انتهاي قطب نما قرار دارد و براي نگهداشتن قطب نما به حالت تراز در موقع استفاده بكار مي رود.
2 – درب قطب نما : درپوشي است آلومينيومي كه در وسط آن تار موئي قرار دارد و كاربرد تارموئي مانند مگسك اسلحه است و دو سر تار موئي دو نقطه فسفري (شبنما) وجود دارد و در موقع كار شبانه از آن استفاده مي شود .در حاشيه درب قطب نما خط كشي تعبيه شده است و بر اساس مقياس 000/50 : 1 بر مبناي كيلومتر مدرج شده است.
3 – تيغه نشانه روي و عدسي چشمي : تيغه ايست كه بالاي آن شكاف كوچكي همانند شكاف درجه اسلحه است و با زاويه 45 درجه نسبت به صفحه مدرج قرار ميگيرد و در موقع گرا گرفتن با كمك تار موئي بكار مي رود. در اين حال توسط عدسي چشمي كه در وسط تيغه تعبيه شده اعداد مربوط به گراي هدف نشانه روي شده قرائت مي شود. خواباندن تيغه بر روي صفحه قطب نما سبب قفل شدن صفحه مدرج مي شود.
4 – بدنه : كليه اجزاي قطب نما در داخل بدنه كه از جنس آلومينيوم است قرار دارد. در كنار اين محفظه خط كشي تعبيه شده كه با باز شدن كامل درب قطب نما ، خط كشي قطب نما را كامل ميكند.
5 – طوقه كار در شب : طوقه متحركي است كه جداره خارجي آن دندانه دار است و تعداد 120 دندانه دارد اين دندانه ها با زائده اي در كنار قطب نما در تماس است كه به هنگام چرخش تق تق صدا ميدهد و هر تقه برابر 3 درجه است . بر روي صفحه طوقه يك خط و يك نقطه فسفري مشاهده مي شود كه در موقع كار در شب از آن استفاده ميشود.(زاويه بين خط و نقطه 45 درجه و 15 تقه است)
6 – صفحه ثابت : در زير طوقه كار درشب صفحه شيشه اي ثابتي قرار دارد كه روي آن يك خط سياه بنام شاخص تعبيه شده . اين خط درست در امتداد شكاف تيغه نشانه روي و تار موئي قرار دارد كه در موقع گرا گرفتن هر عددي زير شاخص باشد گراي آن امتداد است.
7 – صفحه مدرّج : صفحه ايست لغزنده كه عقربه مغناطيسي روي آن نقش بسته است .بر روي اين صفحه دو گونه تقسيم بندي وجود دارد.
الف : تقسيم بندي داخلي كه برحسب درجه صورت گرفته و به رنگ قرمز ميباشد كه به ازاي هر 5 درجه علامت گذاري وهر 20 درجه عددگذاري شده است.(محيط دايره به 360 قسمت مساوي تقسيم شده و زاويه بين دو شعاع دايره كه يك قسمت را فرا گرفته است ، يك درجه نام دارد).
ب : تقسيم بندي خارجي كه برحسب ميليم غربي و برنگ سياه است كه به ازاي هر 20 ميليم علامت گذاري و هر هر 200 ميليم عددگذاري شده است ولي دو صفر سمت راست آن اعداد بمنظور اختصار حذف شده است.(در اين تقسيم بندي محيط دايره به 6400 قسمت تقسيم شده كه هر قسمت آنرا يك ميليم گويند).
شمال
شُمال (شِمال هم تلفظ شده) یا آپا یا اَپاختَر، یکی از چهار جهت اصلی است.
در نقشهها جهت شمال را همیشه به سوی بالای نقشه نشان میدهند.
پیرامون واژه
شمال واژهای عربی و فارسی آن آپا یا اَپاختَر است.در زبان پارسی میانه، خشکیهای شمال غربی کره زمین را وُروبَرشت و خشکیهای شمال شرقی را وُروژَرشت مینامیدند.در بُندَهِش آمده که برای هر جهت اصلی یک سپاهبد گمارده شده و سپاهبد شمال، ستاره هفتاورنگ (محتملاً نگهبان شمال) است.
در زبان
در سند املاک از شمال قیدی ساخته میشود به صورت «شمالاً». (نمونه: این مکان شمالاً به زمین فروشنده محدود است.) به افراد و چیزهای منسوب به شمال، شمالی یا شمالیه (نمونه: بلاد شمالیه) گفته میشود. در ادبیات شمالیپیکران به معنی ستارگانی است که از شمال طلوع میکنند.به منطقه بالای مدار قطب شمال در فارسی شمالگان گفته میشود.
باختر
باختر یا غَرب یکی از چهار جهت اصلی در جغرافیا است که در نقشهها معمولاً در سمت چپ نقشه است. باختر محل فروشدن یا غروب خورشید و بنابراین جهت مخالف گردش زمین است. به هنگام ناوبری برای رفتن به سوی باختر باید سمت قطبنما را روی °۲۷۰ قرار داد.
کاربرد امروزی
لغتنامههایی که مشخصاً به فارسی امروز میپردازند دربارهٔ واژهٔ «باختر» چنین آوردهاند:
فرهنگ معاصر فارسی (صدری افشار و دیگران:۱۳۸۱) «باختر» را ادبی میداند و به مدخل غرب (که مفصلتر است) ارجاع میدهد.
فرهنگ روز سخن (انوری:۱۳۸۳) «باختر» را «مغرب» (که باز مدخل مفصلتری است) معنی میکند.
با توجه به این که هر دوی این فرهنگها مدخل مفصلتری تحت «مغرب» یا «غرب» دارند، به نظر میرسد که باید فرض کرد واژهٔ «باختر» به نظر این فرهنگنویسان از واژههای «غرب» و «مغرب» مهجورتر است.
کاربرد قدیمیتر
«باختر» در ادبیات فارسی به معنی شمال و شرق هم استفاده میشده است.
در لغتنامه دهخدا دو مدخل برای «باختر» وجود دارد: یکی به عنوان جهت جغرافیایی و دیگری به عنوان سرزمین باکتریا (بلخ). در مورد مدخل اول (که موضوع این صفحه است)، برای معنی شمال (برای این کلمه)، تنها به اوستا اشاره شده است (و برای آن نیز باختر را با واژهٔ اوستایی «اپاختر» - apãxtar - یعنی آنطرفتر یکی گرفته است).
در بعضی از مثالهایی که از متون قدیمی فارسی برای این کلمه آورده شده است، باختر متضاد خاور است. همچنین در جایی (به نقل از شرفنامهٔ منیری) اشاره شده است:
«تحقیق آنست که باختر مخفف با اختر است و اختر ماه و آفتاب هر دو را گویند پس باختر مشرق و مغرب را توان گفت ازین جهت متقدمین بر هر دو معنی این لفظ را استعمال کردهاند لیکن خوار به معنی خور بیشتر آمده از این جهت خاور به معنی مشرق بیشتر استفاده میشود ...»
در یکی از پاورقیهای مربوط به این کلمه نیز آمده است:
«شاید اختلافاتیکه در معنی باختر روی داده از باختریان (بلخ) باشد که مردم در همسایگی جنوب او، او را شمال و در شمال جنوب، و در مغرب مشرق و در مشرق مغرب مینامیدهاند.»
در نمونههایی از اشعار شاعران فارسیزبان (از فردوسی و ناصرخسرو گرفته تا خاقانی و نظامی و سعدی)، باختر به معنای مغرب بهکار رفته است
. البته مثالهایی نیز از کاربرد عکس آن وجود دارد (در اشعار فرخی و عنصری و سوزنی و دو بیت در بعضی از نسخ شاهنامه).
خاور
خاوَر واژهای پارسی برابر با شرق عربی است. در جغرافیا، خاور امروزه به معنی شرق، یکی از چهار جهت اصلی، است.
کاربردهای قدیمی
البته در اصل خاور در زبان پارسی بازماندهٔ واژهٔ خوربران یا «خوروران» (جای بردن خورشید، جای غروب خورشید) یعنی غرب است.
در پارسی به شرق «خوراسان» (که همین نام را روی استان خراسان گذاشتند زیرا شرق ایران بزرگ بود) و به شمال «اپاختر» (واژهٔ امروزی باختر نیز که به غرب گویند بازماندهٔ اپاختر است) گویند.
فرهنگ فارسی عمید و لغتنامه دهخدا این را تایید میکند. مثلاً در بیتی از رودکی، «مهر دیدم بامدادان چون بتافت، از خراسان سوی خاور میشتافت» یا در بیتی از خاقانی «چون پخت نان زرین اندر تنور مشرق، افتاد قرص سیمین اندر دهان خاور» به معنی اصیلش آمدهاست.
خاور در بعضی از لغتنامههای قدیمیتر، از جمله برهان قاطع و آنندراج، به هر دو معنی ذکر شده است.
جنوب
«نیمروز» تغییر مسیری به این صفحه است. برای کاربردهای دیگر نیمروز (ابهامزدایی) را ببینید.جنوب یا نیمروز یکی از چهار جهت اصلی است. جنوب نقطه مقابل شمال است و ۹۰ درجه با خاور و باختر اختلاف جهت دارد. بطور قراردادی در نقشهها، نقطه یا جهت پایینی نقشه را جنوب مینامند.
جهتیابی
جهتیابی، یافتن جهتهای جغرافیایی است. جهتیابی در بسیاری از موارد کاربرد دارد. برای نمونه وقتی در کوهستان، جنگل، دشت یا بیابان گم شدهباشید، با دانستن جهتهای جغرافیایی، میتوانید به مکان مورد نظرتان برسید. یکی از استفادههای مسلمانان از جهتیابی، یافتن قبله برای نماز خواندن و ذبح حیوانات است. کوهنوردان، نظامیان، جنگلبانان و... هم به دانستن روشهای جهتیابی نیازمندند.
هرچند امروزه با وسایلی مانند قطبنما یا سامانه موقعیتیاب جهانی (جیپیاس) میتوان به راحتی و با دقت بسیار زیاد جهت جغرافیایی را مشخص کرد، در نبود ابزار، دانستن روشهای دیگر جهتیابی مفید و کاراست.
جهتهای اصلی و فرعی
اگر رو به شمال بایستیم، سمت راست مشرق (شرق، خاور)، سمت چپ مغرب (غرب، باختر) و پشت سر جنوب است. این چهار جهت را جهتهای اصلی مینامند. بین هر دو جهت اصلی یک جهت فرعی وجود دارد. مثلاً نیمساز جهتهای شمال و شرق، جهت شمالِ شرقی (شمالِ شرق) را مشخص میکند.
با دانستن یکی از جهتها، بقیهٔ جهتها را میتوان به سادگی مشخص نمود. مثلاً اگر به سوی شمال ایستاده باشید، دست راست شما شرق، دست چپ شما غرب، و پشت سر شما جنوب است.
روشهای جهتیابی
برخی روشهای جهتیابی مخصوص روز، و برخی ویژهٔ شب اند. برخی روشها هم در همهٔ مواقع کارا هستند. توجه شود که:
بسیاری از این روشها کاملاً دقیق نیستند و صرفاً جهتهای اصلی را به صورت تقریبی مشخص میکنند. برای جهتهای دقیق باید از قطبنما استفاده کرد، و میل مغناطیسی و انحراف مغناطیسی آن را هم در نظر داشت.
آنچه گفته میشود اکثراً مربوط به نیمکره شمالی است؛ به طور دقیقتر، بالای ۲۳٫۵ درجه (بالای مدار رأسالسرطان). در نیمکره جنوبی در برخی روشها ممکن است جهت شمال و جنوب برعکس آنچه گفته میشود باشد.
قُطبنما وسیلهای برای تعیین جهت و جهتیابی. این وسیله با استفاده از میدان مغناطیسی زمین جهت قطب شمال را نشان میدهد که در حقیقت شمال مغناطیسی زمین است؛ که با شمال حقیقی مقداری فاصله دارد. زاویه بین شمال حقیقی و شمال مغناطیسی، میل مغناطیسی نامیده می شود. امروزه برای تعیین شمال حقیقی از قطبنماهای پیشرفتهتری مانند قطبنمای ژیروسکوپی استفاده میشود.
تأثیرات جاذبههای مغناطیسی موضعی (فلز و الکتریسیته)

هر گاه قطبنما در نزدیکی اشیای آهنی یا فولادی و یا منابع الکتریکی قرار گرفته باشد، عقربهاش از جهت قطب مقداری منحرف میشود، که به آن انحراف مغناطیسی میگویند. کلاً به همراه داشتن اشیایی از جنس آهن یا انواع مشابه آن می تواند باعث اختلال در حرکت عقربه شود. حتی وجود یک گیره کاغذ روی نقشه ممکن است مساله ساز شود. بنابراین، هنگام استفاده از قطبنما باید مطمئن شویم که از اشیای انحرافدهنده آن، بهطور کلی دور است. همچنین احتمال تأثیرگذاری جاذبههای مغناطیسی موجود در خاک نیز وجود دارد، که بسیار نادر است.
در جدول زیر حداقل فاصلهی وسایل مختلف از قطبنما -برای اینکه قطبنما شمال مغناطیسی را به درستی نشان دهد- آمده است:
اشیا فاصله
خطوط برق فشار قوی 55 متر
کامیون و اتومبیل 10 متر
خطوط تلفن 10 متر
ابزار الکتریکی و مکانیکی 2 متر
کلاهکها و اشیاء کوچک فلزی 2/1 متر
قطبنمای پیشرفته
قطبنماهای پیشرفته که بیشتر در صنایع مخابرات و امور نظامی به کار برده میشوند، مجهز به سلولهای شبنما هستند که حتی در تاریکی شب عمل جهتنمایی را صورت دهند. این نوع قطبنماها در دوربینهای دو چشمی نظامی، تانکها، نفربرها و حتی در ساختمان برخی خودروهای پیشرفته نیز به کار می رود. از قطب نماهای پیشرفته در اندازه گیری طول جغرافیایی و عرض جغرافیاییِ محل نیز استفاده میکنند که در نقشهخوانی، پیادهسازی عملیات نظامی، دیدهبانی در مناطق جنگی و ... نقش تعیینکننده دارند.
قطب نمای M1
ساختمان قطب نماي M1
1 – دستگيره يا شصتي : حلقه اي است كه در انتهاي قطب نما قرار دارد و براي نگهداشتن قطب نما به حالت تراز در موقع استفاده بكار مي رود.
2 – درب قطب نما : درپوشي است آلومينيومي كه در وسط آن تار موئي قرار دارد و كاربرد تارموئي مانند مگسك اسلحه است و دو سر تار موئي دو نقطه فسفري (شبنما) وجود دارد و در موقع كار شبانه از آن استفاده مي شود .در حاشيه درب قطب نما خط كشي تعبيه شده است و بر اساس مقياس 000/50 : 1 بر مبناي كيلومتر مدرج شده است.
3 – تيغه نشانه روي و عدسي چشمي : تيغه ايست كه بالاي آن شكاف كوچكي همانند شكاف درجه اسلحه است و با زاويه 45 درجه نسبت به صفحه مدرج قرار ميگيرد و در موقع گرا گرفتن با كمك تار موئي بكار مي رود. در اين حال توسط عدسي چشمي كه در وسط تيغه تعبيه شده اعداد مربوط به گراي هدف نشانه روي شده قرائت مي شود. خواباندن تيغه بر روي صفحه قطب نما سبب قفل شدن صفحه مدرج مي شود.
4 – بدنه : كليه اجزاي قطب نما در داخل بدنه كه از جنس آلومينيوم است قرار دارد. در كنار اين محفظه خط كشي تعبيه شده كه با باز شدن كامل درب قطب نما ، خط كشي قطب نما را كامل ميكند.
5 – طوقه كار در شب : طوقه متحركي است كه جداره خارجي آن دندانه دار است و تعداد 120 دندانه دارد اين دندانه ها با زائده اي در كنار قطب نما در تماس است كه به هنگام چرخش تق تق صدا ميدهد و هر تقه برابر 3 درجه است . بر روي صفحه طوقه يك خط و يك نقطه فسفري مشاهده مي شود كه در موقع كار در شب از آن استفاده ميشود.(زاويه بين خط و نقطه 45 درجه و 15 تقه است)
6 – صفحه ثابت : در زير طوقه كار درشب صفحه شيشه اي ثابتي قرار دارد كه روي آن يك خط سياه بنام شاخص تعبيه شده . اين خط درست در امتداد شكاف تيغه نشانه روي و تار موئي قرار دارد كه در موقع گرا گرفتن هر عددي زير شاخص باشد گراي آن امتداد است.
7 – صفحه مدرّج : صفحه ايست لغزنده كه عقربه مغناطيسي روي آن نقش بسته است .بر روي اين صفحه دو گونه تقسيم بندي وجود دارد.
الف : تقسيم بندي داخلي كه برحسب درجه صورت گرفته و به رنگ قرمز ميباشد كه به ازاي هر 5 درجه علامت گذاري وهر 20 درجه عددگذاري شده است.(محيط دايره به 360 قسمت مساوي تقسيم شده و زاويه بين دو شعاع دايره كه يك قسمت را فرا گرفته است ، يك درجه نام دارد).
ب : تقسيم بندي خارجي كه برحسب ميليم غربي و برنگ سياه است كه به ازاي هر 20 ميليم علامت گذاري و هر هر 200 ميليم عددگذاري شده است ولي دو صفر سمت راست آن اعداد بمنظور اختصار حذف شده است.(در اين تقسيم بندي محيط دايره به 6400 قسمت تقسيم شده كه هر قسمت آنرا يك ميليم گويند).
شمال
شُمال (شِمال هم تلفظ شده) یا آپا یا اَپاختَر، یکی از چهار جهت اصلی است.
در نقشهها جهت شمال را همیشه به سوی بالای نقشه نشان میدهند.
پیرامون واژه
شمال واژهای عربی و فارسی آن آپا یا اَپاختَر است.در زبان پارسی میانه، خشکیهای شمال غربی کره زمین را وُروبَرشت و خشکیهای شمال شرقی را وُروژَرشت مینامیدند.در بُندَهِش آمده که برای هر جهت اصلی یک سپاهبد گمارده شده و سپاهبد شمال، ستاره هفتاورنگ (محتملاً نگهبان شمال) است.
در زبان
در سند املاک از شمال قیدی ساخته میشود به صورت «شمالاً». (نمونه: این مکان شمالاً به زمین فروشنده محدود است.) به افراد و چیزهای منسوب به شمال، شمالی یا شمالیه (نمونه: بلاد شمالیه) گفته میشود. در ادبیات شمالیپیکران به معنی ستارگانی است که از شمال طلوع میکنند.به منطقه بالای مدار قطب شمال در فارسی شمالگان گفته میشود.
باختر
باختر یا غَرب یکی از چهار جهت اصلی در جغرافیا است که در نقشهها معمولاً در سمت چپ نقشه است. باختر محل فروشدن یا غروب خورشید و بنابراین جهت مخالف گردش زمین است. به هنگام ناوبری برای رفتن به سوی باختر باید سمت قطبنما را روی °۲۷۰ قرار داد.
کاربرد امروزی
لغتنامههایی که مشخصاً به فارسی امروز میپردازند دربارهٔ واژهٔ «باختر» چنین آوردهاند:
فرهنگ معاصر فارسی (صدری افشار و دیگران:۱۳۸۱) «باختر» را ادبی میداند و به مدخل غرب (که مفصلتر است) ارجاع میدهد.
فرهنگ روز سخن (انوری:۱۳۸۳) «باختر» را «مغرب» (که باز مدخل مفصلتری است) معنی میکند.
با توجه به این که هر دوی این فرهنگها مدخل مفصلتری تحت «مغرب» یا «غرب» دارند، به نظر میرسد که باید فرض کرد واژهٔ «باختر» به نظر این فرهنگنویسان از واژههای «غرب» و «مغرب» مهجورتر است.
کاربرد قدیمیتر
«باختر» در ادبیات فارسی به معنی شمال و شرق هم استفاده میشده است.
در لغتنامه دهخدا دو مدخل برای «باختر» وجود دارد: یکی به عنوان جهت جغرافیایی و دیگری به عنوان سرزمین باکتریا (بلخ). در مورد مدخل اول (که موضوع این صفحه است)، برای معنی شمال (برای این کلمه)، تنها به اوستا اشاره شده است (و برای آن نیز باختر را با واژهٔ اوستایی «اپاختر» - apãxtar - یعنی آنطرفتر یکی گرفته است).
در بعضی از مثالهایی که از متون قدیمی فارسی برای این کلمه آورده شده است، باختر متضاد خاور است. همچنین در جایی (به نقل از شرفنامهٔ منیری) اشاره شده است:
«تحقیق آنست که باختر مخفف با اختر است و اختر ماه و آفتاب هر دو را گویند پس باختر مشرق و مغرب را توان گفت ازین جهت متقدمین بر هر دو معنی این لفظ را استعمال کردهاند لیکن خوار به معنی خور بیشتر آمده از این جهت خاور به معنی مشرق بیشتر استفاده میشود ...»
در یکی از پاورقیهای مربوط به این کلمه نیز آمده است:
«شاید اختلافاتیکه در معنی باختر روی داده از باختریان (بلخ) باشد که مردم در همسایگی جنوب او، او را شمال و در شمال جنوب، و در مغرب مشرق و در مشرق مغرب مینامیدهاند.»
در نمونههایی از اشعار شاعران فارسیزبان (از فردوسی و ناصرخسرو گرفته تا خاقانی و نظامی و سعدی)، باختر به معنای مغرب بهکار رفته است
. البته مثالهایی نیز از کاربرد عکس آن وجود دارد (در اشعار فرخی و عنصری و سوزنی و دو بیت در بعضی از نسخ شاهنامه).
خاور
خاوَر واژهای پارسی برابر با شرق عربی است. در جغرافیا، خاور امروزه به معنی شرق، یکی از چهار جهت اصلی، است.
کاربردهای قدیمی
البته در اصل خاور در زبان پارسی بازماندهٔ واژهٔ خوربران یا «خوروران» (جای بردن خورشید، جای غروب خورشید) یعنی غرب است.
در پارسی به شرق «خوراسان» (که همین نام را روی استان خراسان گذاشتند زیرا شرق ایران بزرگ بود) و به شمال «اپاختر» (واژهٔ امروزی باختر نیز که به غرب گویند بازماندهٔ اپاختر است) گویند.
فرهنگ فارسی عمید و لغتنامه دهخدا این را تایید میکند. مثلاً در بیتی از رودکی، «مهر دیدم بامدادان چون بتافت، از خراسان سوی خاور میشتافت» یا در بیتی از خاقانی «چون پخت نان زرین اندر تنور مشرق، افتاد قرص سیمین اندر دهان خاور» به معنی اصیلش آمدهاست.
خاور در بعضی از لغتنامههای قدیمیتر، از جمله برهان قاطع و آنندراج، به هر دو معنی ذکر شده است.
جنوب
«نیمروز» تغییر مسیری به این صفحه است. برای کاربردهای دیگر نیمروز (ابهامزدایی) را ببینید.جنوب یا نیمروز یکی از چهار جهت اصلی است. جنوب نقطه مقابل شمال است و ۹۰ درجه با خاور و باختر اختلاف جهت دارد. بطور قراردادی در نقشهها، نقطه یا جهت پایینی نقشه را جنوب مینامند.
جهتیابی
جهتیابی، یافتن جهتهای جغرافیایی است. جهتیابی در بسیاری از موارد کاربرد دارد. برای نمونه وقتی در کوهستان، جنگل، دشت یا بیابان گم شدهباشید، با دانستن جهتهای جغرافیایی، میتوانید به مکان مورد نظرتان برسید. یکی از استفادههای مسلمانان از جهتیابی، یافتن قبله برای نماز خواندن و ذبح حیوانات است. کوهنوردان، نظامیان، جنگلبانان و... هم به دانستن روشهای جهتیابی نیازمندند.
هرچند امروزه با وسایلی مانند قطبنما یا سامانه موقعیتیاب جهانی (جیپیاس) میتوان به راحتی و با دقت بسیار زیاد جهت جغرافیایی را مشخص کرد، در نبود ابزار، دانستن روشهای دیگر جهتیابی مفید و کاراست.
جهتهای اصلی و فرعی
اگر رو به شمال بایستیم، سمت راست مشرق (شرق، خاور)، سمت چپ مغرب (غرب، باختر) و پشت سر جنوب است. این چهار جهت را جهتهای اصلی مینامند. بین هر دو جهت اصلی یک جهت فرعی وجود دارد. مثلاً نیمساز جهتهای شمال و شرق، جهت شمالِ شرقی (شمالِ شرق) را مشخص میکند.
با دانستن یکی از جهتها، بقیهٔ جهتها را میتوان به سادگی مشخص نمود. مثلاً اگر به سوی شمال ایستاده باشید، دست راست شما شرق، دست چپ شما غرب، و پشت سر شما جنوب است.
روشهای جهتیابی
برخی روشهای جهتیابی مخصوص روز، و برخی ویژهٔ شب اند. برخی روشها هم در همهٔ مواقع کارا هستند. توجه شود که:
بسیاری از این روشها کاملاً دقیق نیستند و صرفاً جهتهای اصلی را به صورت تقریبی مشخص میکنند. برای جهتهای دقیق باید از قطبنما استفاده کرد، و میل مغناطیسی و انحراف مغناطیسی آن را هم در نظر داشت.
آنچه گفته میشود اکثراً مربوط به نیمکره شمالی است؛ به طور دقیقتر، بالای ۲۳٫۵ درجه (بالای مدار رأسالسرطان). در نیمکره جنوبی در برخی روشها ممکن است جهت شمال و جنوب برعکس آنچه گفته میشود باشد.
ساعت : 10:53 am | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی