مجرد
مجرد
به پسر یا دختری که به سن بلوغ رسیده اما به هر دلیل ازدواج نکرده باشد، مجرد گفته میشود.
فرزند پسر
فرزند پسر زادهای نر؛ پسری نسبت به والدینش است. نقطهٔ مقابل آن فرزند دختر است.
فرزند دختر
فرزند دختر زادهی مادینه یا مونث والدینش میباشد. نقطه مقابل آن فرزند پسر است. در جوامع مردسالار معمولا فرزندان دختر حقوق خانوادگی متفاوت یا کمتری از فرزندان پسر دارند.
بارداری
بارداری یا حاملگی، به وضعیتی گفته میشود که زن در رحم خود دارای رویان یا جنین باشد. به دوران بارداری «دورهٔ آبستنی» نیز گفته میشود؛ این دوره با به دنیا آمدن نوزاد (زایمان) به پایان میرسد.
در انسان دورهٔ بارداری طبیعی حدود ۳۸ هفته از زمان بارور شدن طول میکشد. اگر طول این دوره از آخرین قاعدگی فرد باردار محاسبه شود، مقدار طبیعی آن تقریباً ۴۰ هفته خواهد بود. نطفه در حال رشد انسان در هفتههای اول بارداری رویان و پس از این دوره، تا پایان بارداری، جنین نامیده میشود. انسان در هر بار بارداری معمولاً فقط یک جنین در رحم دارد، اگرچه موارد چندقلویی نیز چندان نادر نیست. سازمان بهداشت جهانی مدت عادی حمل را بین ۳۷ تا ۴۲ هفته معین میکند.
واژهشناسی
در اصطلاحات علمی به وضعیت بارداری گراوید (به لاتین: Gravid) گویند و به انسان مونث باردار گراویدا. پاریتی یا پارا برای نشان دادن تعداد بچههای سالم به دنیا آمده قبلی به کار میرود. زنی که هیچگاه باردار نشده نولیگراوید و زنی که برای اولین بار باردار شده پریمیگراوید گفته میشود و در بارداریهای بعدی مولتیگراوید یا مولتی پار نامیده میشود. زنی که هیچگاه باردار نشده یا جنینی را بیش از ۲۰ هفتگی نگه نداشته نولیپار خوانده میشود. از این اصطلاحات برای نشان دادن وضعیت بارداریهای قبلی یک زن در شرححال و ثبت اطلاعات پزشکی در حین بارداری یا شرایط دیگر به کار میرود.
واژه رویاندر طی ۹ هفته اول بعد لقاح و جنین از هفته ۱۰ تا پایان بارداری بکار میرود.
در بسیاری تعاریف پزشکی و قانونی بارداری به سه قسمت (تریمستر) تقسیم میشود. در اولین سه ماهه یا تریمستر بیشترین ریسک سقط وجود دارد. در طی تریسمتر دوم یا سه ماهه دوم رشد جنین قابل بررسی است و از تریسمتر سوم یا سه ماهه ی دوم جنین قابلیت بقا خارج رحم را به دست میآورد.
مراحل بارداری در انسان
سه ماهه اول بارداری به دوران قبل از هفته ۱۲ بارداری اطلاق میشود. بیشتر سقطهای جنین در این دوران اتفاق میافتند. تکامل رویانی و اندام زایی نیز در این دوران اتفاق میافتند.
دو تقسیم بندی وجود دارد : در تقسیم بندی اول دوران بارداری به سه دوره تقسیم می شود: 3ماهه اول بارداری - از هفته اول تا پایان هفته 14 بارداری 3ماهه دوم بارداری - از هفته 15 تا پایان هفته 28 بارداری 3ماهه سوم بارداری - از هفته 29 تا زمان زایمان در تقسیم بندی دوم دوران بارداری به دو دوره تقسیم می شود: نیمه اول بارداری - هفته 0 - 20 نیمه دوم بارداری - هفته 20 - 40 افسردگی پس از زایمان (Postnatal depression)چیست و علایم آن کدام است
افسردگی پس از زایمان (Postnatal depression) نامی است که به نوعی افسردگی که در برخی موارد پس از وضع حمل زنان را مبتلا می نماید اطلاق می شود. حدود یک زن از هر ۱۰ زن این افسردگی را تجربه می نمایند. این اختلال معمولاً در خلال یک ماهه نخست پس از وضع حمل آغاز می شود اما حتی می تواند تا ۶ ماه بعد نیز ظهورش به تعویق افتد.
مصرف داروها در دوران بارداری
در دوران بارداری اصولاً به جز برخی ویتامینها و مکملهای غذایی تجویز سایر داروها باید با احتیاط صورت گیرد زیرا خطر سقط جنین یا ایجاد ناهنجاریهای مادرزادی جنین وجود دارد.
؛ داروهای بی خطر در دوران بارداری
استامینوفن
آسیکلوویر
داروهای ضد تهوع (مثل اندانسترون و متو کلوپرامید)
آسپارتام
آسپرین با دوز پایین
آرامبخشهای ملایم (مثل مپروبامات، کلردیازپوکساید و فلوکسیتین)
پنی سیلین، سفالکسین، اریترومایسین و چند آنتی بیوتیک دیگر
زایوودین
قرصهای ضد بارداری
ایبوپروفن (بروفن) به جز در سه ماههٔ آخر بارداری
برخی داروهای ضد فشار خون مانند متیل دوپا
داروهای ضد افسردگی
پدر
پدر یکی از نسبتهای خانوادگی است و به والد طبیعی یا اجتماعی مذکر گفته میشود و از نظر زیستشناختی، اجتماعی، فرهنگی، و مذهبی میتواند تعریفهای متفاوتی داشته باشد.
از نظر زیستشناختی، در پستاندارانی مانند انسان، پدر اسپرمی را تولید میکند که با تخمک ترکیب شده و پس از لقاح، رویان (جنین) شکل میگیرد.
از نظر اجتماعی پدر به مردی که نقش اجتماعی مربوطه را انجام دهد نیز گفته میشود. امروزه تحقیقات بسیاری درباره اهمیت نقش پدری در رشد روانی و اجتماعی فرزندان صورت گرفتهاست.
مادر
مادَر یا نَنه یا مامان یکی از نسبتهای خانوادگی است و به والد طبیعی یا اجتماعی مونث گفته میشود. به دلیل پیچیدگی و تفاوتهای اجتماعی، فرهنگی، و مذهبی تعاریفها و نقشها، تعریف کلی کلمه مادر متفاوت است.
واژه ننه که به عنوان برابر برای مادر بهکار میرود و معانی دیگری نیز دارد از ریشه هندواروپایی nan به معنی مادر و پرستار است.
مادر طبیعی
در مورد پستانداران مانند انسان، مادر بیولوژیکی تخمک بارور شده را باردار است که ابتدا رویان و سپس جنین نام دارد. این بارداری درون رحم مادر از هنگام لقاح تا هنگام زادن نوزاد طول میکشد. هنگامی که کودک زاده شد، بدن مادر برای تغذیه او شیر تولید میکند. معمولاً این شیر مادر تنها غذای نوزاد برای حداقل یک سال است.
اجتماعی
نقاشی مادر از ویلیام-آدولف بوگرو
در جامعهٔ انسانی عنوان مادر معمولاً به زنی، به غیر از مادر طبیعی، که نقش اجتماعی مربوطه را انجام دهد نیز گفته میشود. به ویژه در مورد مادرخوانده و زنپدر. در برخی از فرهنگها، مانند آمریکایی-آفریقایی و لزبینی، دیگرمادری غیربیولوژیکی وجود دارد. در خانواده پونالوائی در ایروکوئیها، سرخپوستان آمریکا و قبایل هند کهن، یک زن مادر فرزندان خواهرش و خواهران جانبیاش (عمه/عمو/خاله/دایی زادههای درجه اول و دوم یا دورتر) نیز هست. همچنین با پیشرفت فنآوری تولیدمثل، مادر ژنتیکی (کسی که تخمک از آن اوست) میتواند با مادر باردار (که جنین در رحم اوست) تفاوت داشته باشد.
تکفرزند
تک فرزند شخصیست که برادر یا خواهری ندارد.
تنظیم خانواده
تنظیم خانواده بهمعنای پیشگیری از حاملگیهای پرخطر است. از دیدگاه تنظیم خانواده، حاملگیهای برنامهریزی نشده و نهایتاً سقطها غیرقانونی است و بهعبارت دیگر، هدف از برنامهٔ تنظیم خانواده، تواناسازی زوجها و افراد بهتصمیم گیری آزادانه و مسئولانه در مورد تعداد و فاصلهگذاری بین فرزندانشان و برخورداری از اطلاعات و وسایل لازم برای وصول بهاین هدف و اطمینان از انتخابی آگاهانه و در اختیارگذاردن مجموعهٔ کاملی از روشهای مؤثّر و مطمئن، برای جلوگیری از بارداری است. بنابراین، موفقیت درازمدت برنامهٔ تنظیم خانواده، مستلزم رعایت اصل انتخاب آگاهانه و آزادانه است و داشتن آگاهی و دسترسی بهبهترین روشهای مطمئن، مؤثر، کمهزینه و مقبول پیشگیری از بارداری که برخلاف قانون نباشد، از حقوق مردان و زنان محسوب میگردد. زوجینی که درحال حاضر و یا برای همیشه نمیخواهند باردار شوند، معمولاً در صورت داشتن آگاهی واطلاعات کافی در زمینهٔ دسترسی بهخدمت از وسایل پیشگیری از بارداری استفاده میکنند. بنابراین تنظیم خانواده میتواند با هدف بهتأخیرانداختن موقت بارداری و یا توقف همیشگی فرزندآوری، مورد استفاده قرار گیرد.
تاریخچه تنظیم خانواده
کنترل زاد و ولد از زمانهای قدیم وجود داشته به طوری که ۴۰۰۰ هزارسال قبل از میلاد در مصر و ۱۶۰۰ سال قبل از میلاد در هند نیز به کار رفتهاست. با جوشانده ریشههای گیاه، قرص باروت وجیوه، عسل حاوی زنبورهای مرده و حتی شستشوی دستگاه تناسلی با آبلیمو و سرکه شاهدی بر این مدعا است.
روشهای پیشگیری از بارداری
قرصهای خوراکی و کاندوم
روشهای تزریقی یک و سهماهه
آی.یو.دی
روشهای کاشتنی
بستن لوله در زن و مرد
تنظیم خانواده به اجتناب از بارداری ناخواسته و برنامه ریزی نشده اطلاق می شود. به دو صورت وجود دارد : 1) روش های موقتی و 2)روش های دائمی روش های موقتی شامل :
روش های طبیعی یا دوره ای یا تقویمی
قرص های خوراکی جلوگیری از بارداریO.C.P
روش های جلوگیری هورمونی
روش های جلوگیری داخل رحمی IUD
استفاده از وسایل جلوگیری
مردانه : (کاندوم مردانه) زنانه : (کاندوم:زنانه-دیافراگم پوششی واژنی-کلاهک سرویکس (کاپ)-اسفنج-اسپری ها ژل ها لوسیون ها و کرم های اسپرم کش-کپسول های کاشتنی) روش های دائمی شامل : عقیم سازی زنان یا توبکتومی TUBECTOMY عبارت است از بستن و قطع کردن لوله های رحمی (فالوپ) در زنان که به دو روش شکمی و واژینال قابل انجام است. عقیم سازی مرد یا وازکتومی VASECTOMY عبارت است از بستن و قطع کردن لوله های(مجرای) وازودفران که به آسانی ظرف مدت15تا20دقیقه با بی حسی موضعی و در مطب به صورت سرپایی می توان انجام داد. –
خانواده
در جوامع انسانی، خانواده به گروهی از افراد گفته میشود که با یکدیگر از طریق همخونی، تمایل سببی، و یا مکان زندگی مشترک وابستگی دارند. خانواده در بیشتر جوامع، نهاد اصلی جامعهپذیری کودکان است. انسان شناسان به طور کلی نهاد خانواده را این طور طبقه بندی میکنند: مادرتباری (مادر و فرزندان او)، زناشویی (زن و شوهر، و فرزندان. که خانواده هستهای نیز خوانده میشود)، و خانواده گسترده (consanguinal) یا همخونی که در آن پدر و مادر و فرزندان با دیگران مثلا خویشاوندان در مکان مشترکی زندگی میکنند. همچنین در برخی جوامع مفاهیم دیگری از خانواده وجود دارد که روابط سنتی خانواده را کنار گذاشتهاند. خانواده به عنوان یک واحد اجتماعیِ جامعه پذیری، در جامعهشناسی خانواده مورد بررسی قرار میگیرد. تبارشناسی رشتهای است که دودمانهای خانوادگی را در تاریخ مطالعه میکند. همچنین اقتصاد خانواده در علم اقتصاد بررسی میشود.
اقتصاد خانواده
اقتصاد خانواده به بررسی جوانب مختلف چرخه "عمر خانواده" میپردازد. چرخه عمر خانواده از زمان ازدواج تا زمان مرگ یا طلاق است. استراتژی کلی در مطالعه این شاخه از علم، استفاده از روشهای اقتصادی برای تجزیه و تحلیل انتخابهای مردان و زنان در اموری هم چون شکل گیری، تداوم و انحلال خانواده است.
اقتصاددانها تلاش میکنند تا نحوه تصمیم گیری مردم را از زمان ازدواج تا زایمان و طلاق به عنوان نتیجه مقایسهٔ سود حاشیهای و هزینه حاشیهای آحاد اقتصادی درک کنند.
تاریخچه
یکی از اتفاقات مهم در اقتصاد پایان قرن بیستم و آغاز قرن بیست و یکم، گسترش تجزیه و تحلیل اقتصادی پیرامون موضوعاتی بود که به طور سنتی در محدودهٔ اقتصاد در نظر گرفته نمیشد. کتابهایی مانند فریکونومیک این کاربرد جدید اقتصاد را نشان میدهند، موفقیت این کتابها در کسب محبوبیت بین مخاطبین نشان میدهد که تقاضا برای استفاده از اقتصاد در زمینهٔ روشن کردن بسیاری از مسائل اجتماعی وجود دارد. یکی از اولین نهادهای اجتماعی که شخصی به نام گری بکر در این روش مطرح کرد خانواده بود. سی سال پیش، گری بکر نظریه بازار ازدواج را مطرح کرد. این نظریه در عمق تحلیل طیف وسیعی از رفتار زناشویی نفس میکشید. اقتصاددانان و دیگر دانشمندان علوم اجتماعی کار او را دنبال کردهاند.
تئوری
زمانی که اقتصاددانان برای اولین بار شروع به تجزیه و تحلیل اقتصادی مسائل مربوط به خانواده به این شکل را کردند، بسیاری اعتراض کردند که این کار باعث کاهش محبت در خانواده میشود؛و قائل بودند که این گونه نگاه به ازدواج اشتباه و آسیب زا میباشد. ولی مطالعات بعدی نشان داد این نگرانیها بی جاست.
در اقتصاد خانواده، مثل بقیه شاخههایی که نحوه تصمیم گیری انسان مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرد، هزینهها و منافع به صورت مالی و نقدی مورد بررسی نمیشود بلکه تمرکز روی هزینه و سود حاشیهای است که تجزیه و تحلیل اقتصادی را ممکن میکند. یکی از بخشهای عمدهٔ اقتصاد خانواده اقتصاد ازدواج و تحلیل و بررسی آن است که در ذیل به آن میپردازیم:
اقتصاد ازدواج
چگونه زن و مرد تصمیم میگیرند که بهترین گزینه را انتخاب کردهاند؟ آیا فرد انتخاب شده بهترین است و او باید بررسی را متوقف و ازدواج نماید؟ هزینه و سود ازدواج چیست؟
سود ازدواج: هزینه سرانه غذا کاهش مییابد، دیگر نیازی به دو تا از وسایل خانه مثل جارو، یخچال و.. نیست
هزینههای ازدواج: به اشتراک گذاری فضا و منبع باعث هزینههایی خواهد شد مثلاً یکی از هزینهها نتایج تصمیم گیری مشترک است در این صورت در مقایسه با حالتی که فرد به تنهایی تصمیم میگیرد، یک یا دو فرد به آن چیزی که میخواهند نمیرسند. هم چنین ازدواج یک تعهدنامه بلند مدت است که پایان دادن به آن ارزان نمیباشد.
نرخ ازدواج
برای مثال اقتصاد دانها می دانند که نرخ ازدواج در قرن ۲۰ کاهش یافته و هم چنین درطول ۵۰ سال گذشته مردم رفته رفته دیرتر و دیرتر ازدواج میکنند. یک راه برای بررسی این دو پدیده این است که مشاهده شود که آیا منافع خالص حاصل از ازدواج (به خصوص برای افراد جوان تر) در دهههای اخیر کاهش یافتهاست؟
از لحاظ تاریخی، زمانی که فرصتهای اقتصادی زنان کمتر بود مزایای بیشتری از ازدواج کسب میکردند. در آن زمان تنها راه بقای اقتصادی زنان مشارکت در درآمد شوهرانشان بود. حتی برای مردان نیز مزایای ازدواج در دوران اخیر کاهش یافتهاست.
دلیل آن را میتواند درتولید خانگی جستجو کرد. خانواده مجموعهای از تولیدات دارد و اعضای خانواده سرمایههای انسانی فرایند تولید میباشند. خروجی تولیدات خانگی شامل موارد بسیاری ماند: فرزندان و پرورش آنان، غذاها، تمیز کردن منزل و مدیریت مالی خانوار به حساب میآورند. مانند هر فرایند تولید دیگر، تولید خانگی نیز نیازمند تقسیم نیروی کار است که در اینجا این تقسیم بین زن و مرد انجام میشود.
در طول زمان، هزینه و مزایای ازدواج تغییر کردهاست. به خصوص، از زمانی که زنان در بازار کار سهم بیشتری را به خود اختصاص دادند و همچنین به دلیل رشد تکنولوژی نیروی کمتری برای تولیدات خانگی لازم است. در نتیجه مزایای مرتبط با تخصیص نیروی کار در بخش خانگی به طور قابل ملاحظهای کاهش یافتهاست. زنان دیگر نیازی ندارند تا به درآمد مردان دستیابی داشته باشند و مردان نیز دیگر به فردی برای مدیریت منزل احتیاج ندارند زیرا وسایلی مثل مایکرویو، ماشین لباسشویی، کاهش در هزینه تهیه غذا از بیرون از خانه و استفاده گسترده از ارائه دهندگان مراقبت از کودکان باعث شده که خانوارها کالا و خدمات کمتری خودشان تولید کنند و بنابراین نیروی کارکمتری نیز لازم است. این تغییرات در هزینه و مزایای ازدواج باعث شده که زنان و مردان انتخابهای متنوعی پیش رو داشته باشند. این تغییرات به خوبی میتواند کاهش نرخ ازدواج و تاخیر در آن را توضیح بدهد.
اقتصاد فرزند
تئوریهای اقتصادی هم چنین میتوانند دربارهٔ چگونگی تصمیم گیری برای بچه داری و تعداد آنها ارائه بدهد. منطق هزینه و منافع حاشیهای هم چنان منطق اصلی این آنالیز است. منافع فرزندان هم اقتصادی و هم عاطفی است؛آنها به عنوان سرمایههای اقتصادی به حساب میآیند، به خصوص به عنوان پشتیبانان والدین در دوران کهولت؛ هم چنین آنها به عنوان نیروی کار در بازار کار و یا بازار تولیدات خانگی به حساب میآیند. و از طرف دیگر آنها لذت زیادی برای والدین خود به همراه دارند. تمام این منافع باید در مقابل هزینههای آن سنجیده شود.
مشخصاً، هزینههای خوراک، غذا و تحصیل کودکان از جمله هزینههایی است که باید توسط والدین برای کودکان پرداخت شود. کودکان هم¬چنین بیشتر زمان والدین را میگیرند و در نتیجه آنها زمان کمتری برای تخصیص در دیگر بازارها خواهند داشت. علاوه بر این بچهها باعث کاهش آزادی پدر و مادر خواهند شد، زیرا که برای هر تصمیم گیری آنها باید توجه کنند که این تصمیم آنها چه اثری روی بچههای آنها دارد.
به طور خلاصه می توان گفت که در تولد کودکان صرفه ناشی از مقیاس وجود دارد؛ یعنی هزینه متوسط افزایش تعداد فرزندان در هر کودک بعدی کاهش مییابد، زیرا هزینهٔ حاشیهای کودکان بعدی کاهش مییابد. به وضوح مشخص است که نیرویی که برای بزرگ کردن دو کودک نیاز است دو برابر نیروی لازم برای پرورش یک کودک نیست، و هم چنین وسایلی مثل لباس و اسباب بازی را بچههای بعدی نیز میتوانند استفاده کنند.
اقتصاد طلاق
اقتصاد طلاق در بسیاری از حالات رفتاری معکوس اقتصاد ازدواج دارد. وقتی که مزایای ازدواج کاهش مییابد، آمار طلاق افزایش مییابد. و زمانی که مزایای ازدواج افزایش مییابد، آمار طلاق کاهش مییابد.
در نتیجهٔ مطالعهٔ این حوزه از اقتصاد، میتوانیم نتیجه گیریهایی در حوزهٔ سیاست گذاری انجام دهیم. به عنوان مثال اگر قانون طلاق پرهزینه و دشوار باشد، طلاق کمتر میشود، حتی اگر زن و شوهر از ادامهٔ زندگی ناراضی باشند. پس در شرایطی که همهٔ مولفهها یکسان باشد و قانون هزینهٔ طلاق را کاهش دهد، نرخ طلاق زیاد میشود.
در نتیجه اقتصاد خانواده قالب کاملی برای بررسی این که افراد در حوزهٔ خانواده چگونه تصمیم میگیرند، را به ما ارائه میدهد
به پسر یا دختری که به سن بلوغ رسیده اما به هر دلیل ازدواج نکرده باشد، مجرد گفته میشود.
فرزند پسر
فرزند پسر زادهای نر؛ پسری نسبت به والدینش است. نقطهٔ مقابل آن فرزند دختر است.
فرزند دختر
فرزند دختر زادهی مادینه یا مونث والدینش میباشد. نقطه مقابل آن فرزند پسر است. در جوامع مردسالار معمولا فرزندان دختر حقوق خانوادگی متفاوت یا کمتری از فرزندان پسر دارند.
بارداری
بارداری یا حاملگی، به وضعیتی گفته میشود که زن در رحم خود دارای رویان یا جنین باشد. به دوران بارداری «دورهٔ آبستنی» نیز گفته میشود؛ این دوره با به دنیا آمدن نوزاد (زایمان) به پایان میرسد.
در انسان دورهٔ بارداری طبیعی حدود ۳۸ هفته از زمان بارور شدن طول میکشد. اگر طول این دوره از آخرین قاعدگی فرد باردار محاسبه شود، مقدار طبیعی آن تقریباً ۴۰ هفته خواهد بود. نطفه در حال رشد انسان در هفتههای اول بارداری رویان و پس از این دوره، تا پایان بارداری، جنین نامیده میشود. انسان در هر بار بارداری معمولاً فقط یک جنین در رحم دارد، اگرچه موارد چندقلویی نیز چندان نادر نیست. سازمان بهداشت جهانی مدت عادی حمل را بین ۳۷ تا ۴۲ هفته معین میکند.
واژهشناسی
در اصطلاحات علمی به وضعیت بارداری گراوید (به لاتین: Gravid) گویند و به انسان مونث باردار گراویدا. پاریتی یا پارا برای نشان دادن تعداد بچههای سالم به دنیا آمده قبلی به کار میرود. زنی که هیچگاه باردار نشده نولیگراوید و زنی که برای اولین بار باردار شده پریمیگراوید گفته میشود و در بارداریهای بعدی مولتیگراوید یا مولتی پار نامیده میشود. زنی که هیچگاه باردار نشده یا جنینی را بیش از ۲۰ هفتگی نگه نداشته نولیپار خوانده میشود. از این اصطلاحات برای نشان دادن وضعیت بارداریهای قبلی یک زن در شرححال و ثبت اطلاعات پزشکی در حین بارداری یا شرایط دیگر به کار میرود.
واژه رویاندر طی ۹ هفته اول بعد لقاح و جنین از هفته ۱۰ تا پایان بارداری بکار میرود.
در بسیاری تعاریف پزشکی و قانونی بارداری به سه قسمت (تریمستر) تقسیم میشود. در اولین سه ماهه یا تریمستر بیشترین ریسک سقط وجود دارد. در طی تریسمتر دوم یا سه ماهه دوم رشد جنین قابل بررسی است و از تریسمتر سوم یا سه ماهه ی دوم جنین قابلیت بقا خارج رحم را به دست میآورد.
مراحل بارداری در انسان
سه ماهه اول بارداری به دوران قبل از هفته ۱۲ بارداری اطلاق میشود. بیشتر سقطهای جنین در این دوران اتفاق میافتند. تکامل رویانی و اندام زایی نیز در این دوران اتفاق میافتند.
دو تقسیم بندی وجود دارد : در تقسیم بندی اول دوران بارداری به سه دوره تقسیم می شود: 3ماهه اول بارداری - از هفته اول تا پایان هفته 14 بارداری 3ماهه دوم بارداری - از هفته 15 تا پایان هفته 28 بارداری 3ماهه سوم بارداری - از هفته 29 تا زمان زایمان در تقسیم بندی دوم دوران بارداری به دو دوره تقسیم می شود: نیمه اول بارداری - هفته 0 - 20 نیمه دوم بارداری - هفته 20 - 40 افسردگی پس از زایمان (Postnatal depression)چیست و علایم آن کدام است
افسردگی پس از زایمان (Postnatal depression) نامی است که به نوعی افسردگی که در برخی موارد پس از وضع حمل زنان را مبتلا می نماید اطلاق می شود. حدود یک زن از هر ۱۰ زن این افسردگی را تجربه می نمایند. این اختلال معمولاً در خلال یک ماهه نخست پس از وضع حمل آغاز می شود اما حتی می تواند تا ۶ ماه بعد نیز ظهورش به تعویق افتد.
مصرف داروها در دوران بارداری
در دوران بارداری اصولاً به جز برخی ویتامینها و مکملهای غذایی تجویز سایر داروها باید با احتیاط صورت گیرد زیرا خطر سقط جنین یا ایجاد ناهنجاریهای مادرزادی جنین وجود دارد.
؛ داروهای بی خطر در دوران بارداری
استامینوفن
آسیکلوویر
داروهای ضد تهوع (مثل اندانسترون و متو کلوپرامید)
آسپارتام
آسپرین با دوز پایین
آرامبخشهای ملایم (مثل مپروبامات، کلردیازپوکساید و فلوکسیتین)
پنی سیلین، سفالکسین، اریترومایسین و چند آنتی بیوتیک دیگر
زایوودین
قرصهای ضد بارداری
ایبوپروفن (بروفن) به جز در سه ماههٔ آخر بارداری
برخی داروهای ضد فشار خون مانند متیل دوپا
داروهای ضد افسردگی
پدر
پدر یکی از نسبتهای خانوادگی است و به والد طبیعی یا اجتماعی مذکر گفته میشود و از نظر زیستشناختی، اجتماعی، فرهنگی، و مذهبی میتواند تعریفهای متفاوتی داشته باشد.
از نظر زیستشناختی، در پستاندارانی مانند انسان، پدر اسپرمی را تولید میکند که با تخمک ترکیب شده و پس از لقاح، رویان (جنین) شکل میگیرد.
از نظر اجتماعی پدر به مردی که نقش اجتماعی مربوطه را انجام دهد نیز گفته میشود. امروزه تحقیقات بسیاری درباره اهمیت نقش پدری در رشد روانی و اجتماعی فرزندان صورت گرفتهاست.
مادر
مادَر یا نَنه یا مامان یکی از نسبتهای خانوادگی است و به والد طبیعی یا اجتماعی مونث گفته میشود. به دلیل پیچیدگی و تفاوتهای اجتماعی، فرهنگی، و مذهبی تعاریفها و نقشها، تعریف کلی کلمه مادر متفاوت است.
واژه ننه که به عنوان برابر برای مادر بهکار میرود و معانی دیگری نیز دارد از ریشه هندواروپایی nan به معنی مادر و پرستار است.
مادر طبیعی
در مورد پستانداران مانند انسان، مادر بیولوژیکی تخمک بارور شده را باردار است که ابتدا رویان و سپس جنین نام دارد. این بارداری درون رحم مادر از هنگام لقاح تا هنگام زادن نوزاد طول میکشد. هنگامی که کودک زاده شد، بدن مادر برای تغذیه او شیر تولید میکند. معمولاً این شیر مادر تنها غذای نوزاد برای حداقل یک سال است.
اجتماعی
نقاشی مادر از ویلیام-آدولف بوگرو
در جامعهٔ انسانی عنوان مادر معمولاً به زنی، به غیر از مادر طبیعی، که نقش اجتماعی مربوطه را انجام دهد نیز گفته میشود. به ویژه در مورد مادرخوانده و زنپدر. در برخی از فرهنگها، مانند آمریکایی-آفریقایی و لزبینی، دیگرمادری غیربیولوژیکی وجود دارد. در خانواده پونالوائی در ایروکوئیها، سرخپوستان آمریکا و قبایل هند کهن، یک زن مادر فرزندان خواهرش و خواهران جانبیاش (عمه/عمو/خاله/دایی زادههای درجه اول و دوم یا دورتر) نیز هست. همچنین با پیشرفت فنآوری تولیدمثل، مادر ژنتیکی (کسی که تخمک از آن اوست) میتواند با مادر باردار (که جنین در رحم اوست) تفاوت داشته باشد.
تکفرزند
تک فرزند شخصیست که برادر یا خواهری ندارد.
تنظیم خانواده
تنظیم خانواده بهمعنای پیشگیری از حاملگیهای پرخطر است. از دیدگاه تنظیم خانواده، حاملگیهای برنامهریزی نشده و نهایتاً سقطها غیرقانونی است و بهعبارت دیگر، هدف از برنامهٔ تنظیم خانواده، تواناسازی زوجها و افراد بهتصمیم گیری آزادانه و مسئولانه در مورد تعداد و فاصلهگذاری بین فرزندانشان و برخورداری از اطلاعات و وسایل لازم برای وصول بهاین هدف و اطمینان از انتخابی آگاهانه و در اختیارگذاردن مجموعهٔ کاملی از روشهای مؤثّر و مطمئن، برای جلوگیری از بارداری است. بنابراین، موفقیت درازمدت برنامهٔ تنظیم خانواده، مستلزم رعایت اصل انتخاب آگاهانه و آزادانه است و داشتن آگاهی و دسترسی بهبهترین روشهای مطمئن، مؤثر، کمهزینه و مقبول پیشگیری از بارداری که برخلاف قانون نباشد، از حقوق مردان و زنان محسوب میگردد. زوجینی که درحال حاضر و یا برای همیشه نمیخواهند باردار شوند، معمولاً در صورت داشتن آگاهی واطلاعات کافی در زمینهٔ دسترسی بهخدمت از وسایل پیشگیری از بارداری استفاده میکنند. بنابراین تنظیم خانواده میتواند با هدف بهتأخیرانداختن موقت بارداری و یا توقف همیشگی فرزندآوری، مورد استفاده قرار گیرد.
تاریخچه تنظیم خانواده
کنترل زاد و ولد از زمانهای قدیم وجود داشته به طوری که ۴۰۰۰ هزارسال قبل از میلاد در مصر و ۱۶۰۰ سال قبل از میلاد در هند نیز به کار رفتهاست. با جوشانده ریشههای گیاه، قرص باروت وجیوه، عسل حاوی زنبورهای مرده و حتی شستشوی دستگاه تناسلی با آبلیمو و سرکه شاهدی بر این مدعا است.
روشهای پیشگیری از بارداری
قرصهای خوراکی و کاندوم
روشهای تزریقی یک و سهماهه
آی.یو.دی
روشهای کاشتنی
بستن لوله در زن و مرد
تنظیم خانواده به اجتناب از بارداری ناخواسته و برنامه ریزی نشده اطلاق می شود. به دو صورت وجود دارد : 1) روش های موقتی و 2)روش های دائمی روش های موقتی شامل :
روش های طبیعی یا دوره ای یا تقویمی
قرص های خوراکی جلوگیری از بارداریO.C.P
روش های جلوگیری هورمونی
روش های جلوگیری داخل رحمی IUD
استفاده از وسایل جلوگیری
مردانه : (کاندوم مردانه) زنانه : (کاندوم:زنانه-دیافراگم پوششی واژنی-کلاهک سرویکس (کاپ)-اسفنج-اسپری ها ژل ها لوسیون ها و کرم های اسپرم کش-کپسول های کاشتنی) روش های دائمی شامل : عقیم سازی زنان یا توبکتومی TUBECTOMY عبارت است از بستن و قطع کردن لوله های رحمی (فالوپ) در زنان که به دو روش شکمی و واژینال قابل انجام است. عقیم سازی مرد یا وازکتومی VASECTOMY عبارت است از بستن و قطع کردن لوله های(مجرای) وازودفران که به آسانی ظرف مدت15تا20دقیقه با بی حسی موضعی و در مطب به صورت سرپایی می توان انجام داد. –
خانواده
در جوامع انسانی، خانواده به گروهی از افراد گفته میشود که با یکدیگر از طریق همخونی، تمایل سببی، و یا مکان زندگی مشترک وابستگی دارند. خانواده در بیشتر جوامع، نهاد اصلی جامعهپذیری کودکان است. انسان شناسان به طور کلی نهاد خانواده را این طور طبقه بندی میکنند: مادرتباری (مادر و فرزندان او)، زناشویی (زن و شوهر، و فرزندان. که خانواده هستهای نیز خوانده میشود)، و خانواده گسترده (consanguinal) یا همخونی که در آن پدر و مادر و فرزندان با دیگران مثلا خویشاوندان در مکان مشترکی زندگی میکنند. همچنین در برخی جوامع مفاهیم دیگری از خانواده وجود دارد که روابط سنتی خانواده را کنار گذاشتهاند. خانواده به عنوان یک واحد اجتماعیِ جامعه پذیری، در جامعهشناسی خانواده مورد بررسی قرار میگیرد. تبارشناسی رشتهای است که دودمانهای خانوادگی را در تاریخ مطالعه میکند. همچنین اقتصاد خانواده در علم اقتصاد بررسی میشود.
اقتصاد خانواده
اقتصاد خانواده به بررسی جوانب مختلف چرخه "عمر خانواده" میپردازد. چرخه عمر خانواده از زمان ازدواج تا زمان مرگ یا طلاق است. استراتژی کلی در مطالعه این شاخه از علم، استفاده از روشهای اقتصادی برای تجزیه و تحلیل انتخابهای مردان و زنان در اموری هم چون شکل گیری، تداوم و انحلال خانواده است.
اقتصاددانها تلاش میکنند تا نحوه تصمیم گیری مردم را از زمان ازدواج تا زایمان و طلاق به عنوان نتیجه مقایسهٔ سود حاشیهای و هزینه حاشیهای آحاد اقتصادی درک کنند.
تاریخچه
یکی از اتفاقات مهم در اقتصاد پایان قرن بیستم و آغاز قرن بیست و یکم، گسترش تجزیه و تحلیل اقتصادی پیرامون موضوعاتی بود که به طور سنتی در محدودهٔ اقتصاد در نظر گرفته نمیشد. کتابهایی مانند فریکونومیک این کاربرد جدید اقتصاد را نشان میدهند، موفقیت این کتابها در کسب محبوبیت بین مخاطبین نشان میدهد که تقاضا برای استفاده از اقتصاد در زمینهٔ روشن کردن بسیاری از مسائل اجتماعی وجود دارد. یکی از اولین نهادهای اجتماعی که شخصی به نام گری بکر در این روش مطرح کرد خانواده بود. سی سال پیش، گری بکر نظریه بازار ازدواج را مطرح کرد. این نظریه در عمق تحلیل طیف وسیعی از رفتار زناشویی نفس میکشید. اقتصاددانان و دیگر دانشمندان علوم اجتماعی کار او را دنبال کردهاند.
تئوری
زمانی که اقتصاددانان برای اولین بار شروع به تجزیه و تحلیل اقتصادی مسائل مربوط به خانواده به این شکل را کردند، بسیاری اعتراض کردند که این کار باعث کاهش محبت در خانواده میشود؛و قائل بودند که این گونه نگاه به ازدواج اشتباه و آسیب زا میباشد. ولی مطالعات بعدی نشان داد این نگرانیها بی جاست.
در اقتصاد خانواده، مثل بقیه شاخههایی که نحوه تصمیم گیری انسان مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرد، هزینهها و منافع به صورت مالی و نقدی مورد بررسی نمیشود بلکه تمرکز روی هزینه و سود حاشیهای است که تجزیه و تحلیل اقتصادی را ممکن میکند. یکی از بخشهای عمدهٔ اقتصاد خانواده اقتصاد ازدواج و تحلیل و بررسی آن است که در ذیل به آن میپردازیم:
اقتصاد ازدواج
چگونه زن و مرد تصمیم میگیرند که بهترین گزینه را انتخاب کردهاند؟ آیا فرد انتخاب شده بهترین است و او باید بررسی را متوقف و ازدواج نماید؟ هزینه و سود ازدواج چیست؟
سود ازدواج: هزینه سرانه غذا کاهش مییابد، دیگر نیازی به دو تا از وسایل خانه مثل جارو، یخچال و.. نیست
هزینههای ازدواج: به اشتراک گذاری فضا و منبع باعث هزینههایی خواهد شد مثلاً یکی از هزینهها نتایج تصمیم گیری مشترک است در این صورت در مقایسه با حالتی که فرد به تنهایی تصمیم میگیرد، یک یا دو فرد به آن چیزی که میخواهند نمیرسند. هم چنین ازدواج یک تعهدنامه بلند مدت است که پایان دادن به آن ارزان نمیباشد.
نرخ ازدواج
برای مثال اقتصاد دانها می دانند که نرخ ازدواج در قرن ۲۰ کاهش یافته و هم چنین درطول ۵۰ سال گذشته مردم رفته رفته دیرتر و دیرتر ازدواج میکنند. یک راه برای بررسی این دو پدیده این است که مشاهده شود که آیا منافع خالص حاصل از ازدواج (به خصوص برای افراد جوان تر) در دهههای اخیر کاهش یافتهاست؟
از لحاظ تاریخی، زمانی که فرصتهای اقتصادی زنان کمتر بود مزایای بیشتری از ازدواج کسب میکردند. در آن زمان تنها راه بقای اقتصادی زنان مشارکت در درآمد شوهرانشان بود. حتی برای مردان نیز مزایای ازدواج در دوران اخیر کاهش یافتهاست.
دلیل آن را میتواند درتولید خانگی جستجو کرد. خانواده مجموعهای از تولیدات دارد و اعضای خانواده سرمایههای انسانی فرایند تولید میباشند. خروجی تولیدات خانگی شامل موارد بسیاری ماند: فرزندان و پرورش آنان، غذاها، تمیز کردن منزل و مدیریت مالی خانوار به حساب میآورند. مانند هر فرایند تولید دیگر، تولید خانگی نیز نیازمند تقسیم نیروی کار است که در اینجا این تقسیم بین زن و مرد انجام میشود.
در طول زمان، هزینه و مزایای ازدواج تغییر کردهاست. به خصوص، از زمانی که زنان در بازار کار سهم بیشتری را به خود اختصاص دادند و همچنین به دلیل رشد تکنولوژی نیروی کمتری برای تولیدات خانگی لازم است. در نتیجه مزایای مرتبط با تخصیص نیروی کار در بخش خانگی به طور قابل ملاحظهای کاهش یافتهاست. زنان دیگر نیازی ندارند تا به درآمد مردان دستیابی داشته باشند و مردان نیز دیگر به فردی برای مدیریت منزل احتیاج ندارند زیرا وسایلی مثل مایکرویو، ماشین لباسشویی، کاهش در هزینه تهیه غذا از بیرون از خانه و استفاده گسترده از ارائه دهندگان مراقبت از کودکان باعث شده که خانوارها کالا و خدمات کمتری خودشان تولید کنند و بنابراین نیروی کارکمتری نیز لازم است. این تغییرات در هزینه و مزایای ازدواج باعث شده که زنان و مردان انتخابهای متنوعی پیش رو داشته باشند. این تغییرات به خوبی میتواند کاهش نرخ ازدواج و تاخیر در آن را توضیح بدهد.
اقتصاد فرزند
تئوریهای اقتصادی هم چنین میتوانند دربارهٔ چگونگی تصمیم گیری برای بچه داری و تعداد آنها ارائه بدهد. منطق هزینه و منافع حاشیهای هم چنان منطق اصلی این آنالیز است. منافع فرزندان هم اقتصادی و هم عاطفی است؛آنها به عنوان سرمایههای اقتصادی به حساب میآیند، به خصوص به عنوان پشتیبانان والدین در دوران کهولت؛ هم چنین آنها به عنوان نیروی کار در بازار کار و یا بازار تولیدات خانگی به حساب میآیند. و از طرف دیگر آنها لذت زیادی برای والدین خود به همراه دارند. تمام این منافع باید در مقابل هزینههای آن سنجیده شود.
مشخصاً، هزینههای خوراک، غذا و تحصیل کودکان از جمله هزینههایی است که باید توسط والدین برای کودکان پرداخت شود. کودکان هم¬چنین بیشتر زمان والدین را میگیرند و در نتیجه آنها زمان کمتری برای تخصیص در دیگر بازارها خواهند داشت. علاوه بر این بچهها باعث کاهش آزادی پدر و مادر خواهند شد، زیرا که برای هر تصمیم گیری آنها باید توجه کنند که این تصمیم آنها چه اثری روی بچههای آنها دارد.
به طور خلاصه می توان گفت که در تولد کودکان صرفه ناشی از مقیاس وجود دارد؛ یعنی هزینه متوسط افزایش تعداد فرزندان در هر کودک بعدی کاهش مییابد، زیرا هزینهٔ حاشیهای کودکان بعدی کاهش مییابد. به وضوح مشخص است که نیرویی که برای بزرگ کردن دو کودک نیاز است دو برابر نیروی لازم برای پرورش یک کودک نیست، و هم چنین وسایلی مثل لباس و اسباب بازی را بچههای بعدی نیز میتوانند استفاده کنند.
اقتصاد طلاق
اقتصاد طلاق در بسیاری از حالات رفتاری معکوس اقتصاد ازدواج دارد. وقتی که مزایای ازدواج کاهش مییابد، آمار طلاق افزایش مییابد. و زمانی که مزایای ازدواج افزایش مییابد، آمار طلاق کاهش مییابد.
در نتیجهٔ مطالعهٔ این حوزه از اقتصاد، میتوانیم نتیجه گیریهایی در حوزهٔ سیاست گذاری انجام دهیم. به عنوان مثال اگر قانون طلاق پرهزینه و دشوار باشد، طلاق کمتر میشود، حتی اگر زن و شوهر از ادامهٔ زندگی ناراضی باشند. پس در شرایطی که همهٔ مولفهها یکسان باشد و قانون هزینهٔ طلاق را کاهش دهد، نرخ طلاق زیاد میشود.
در نتیجه اقتصاد خانواده قالب کاملی برای بررسی این که افراد در حوزهٔ خانواده چگونه تصمیم میگیرند، را به ما ارائه میدهد
قطبنما
قُطبنما وسیلهای برای تعیین جهت و جهتیابی. این وسیله با استفاده از میدان مغناطیسی زمین جهت قطب شمال را نشان میدهد که در حقیقت شمال مغناطیسی زمین است؛ که با شمال حقیقی مقداری فاصله دارد. زاویه بین شمال حقیقی و شمال مغناطیسی، میل مغناطیسی نامیده می شود. امروزه برای تعیین شمال حقیقی از قطبنماهای پیشرفتهتری مانند قطبنمای ژیروسکوپی استفاده میشود.
تأثیرات جاذبههای مغناطیسی موضعی (فلز و الکتریسیته)
هر گاه قطبنما در نزدیکی اشیای آهنی یا فولادی و یا منابع الکتریکی قرار گرفته باشد، عقربهاش از جهت قطب مقداری منحرف میشود، که به آن انحراف مغناطیسی میگویند. کلاً به همراه داشتن اشیایی از جنس آهن یا انواع مشابه آن می تواند باعث اختلال در حرکت عقربه شود. حتی وجود یک گیره کاغذ روی نقشه ممکن است مساله ساز شود. بنابراین، هنگام استفاده از قطبنما باید مطمئن شویم که از اشیای انحرافدهنده آن، بهطور کلی دور است. همچنین احتمال تأثیرگذاری جاذبههای مغناطیسی موجود در خاک نیز وجود دارد، که بسیار نادر است.
در جدول زیر حداقل فاصلهی وسایل مختلف از قطبنما -برای اینکه قطبنما شمال مغناطیسی را به درستی نشان دهد- آمده است:
اشیا فاصله
خطوط برق فشار قوی 55 متر
کامیون و اتومبیل 10 متر
خطوط تلفن 10 متر
ابزار الکتریکی و مکانیکی 2 متر
کلاهکها و اشیاء کوچک فلزی 2/1 متر
قطبنمای پیشرفته
قطبنماهای پیشرفته که بیشتر در صنایع مخابرات و امور نظامی به کار برده میشوند، مجهز به سلولهای شبنما هستند که حتی در تاریکی شب عمل جهتنمایی را صورت دهند. این نوع قطبنماها در دوربینهای دو چشمی نظامی، تانکها، نفربرها و حتی در ساختمان برخی خودروهای پیشرفته نیز به کار می رود. از قطب نماهای پیشرفته در اندازه گیری طول جغرافیایی و عرض جغرافیاییِ محل نیز استفاده میکنند که در نقشهخوانی، پیادهسازی عملیات نظامی، دیدهبانی در مناطق جنگی و ... نقش تعیینکننده دارند.
قطب نمای M1
ساختمان قطب نماي M1
1 – دستگيره يا شصتي : حلقه اي است كه در انتهاي قطب نما قرار دارد و براي نگهداشتن قطب نما به حالت تراز در موقع استفاده بكار مي رود.
2 – درب قطب نما : درپوشي است آلومينيومي كه در وسط آن تار موئي قرار دارد و كاربرد تارموئي مانند مگسك اسلحه است و دو سر تار موئي دو نقطه فسفري (شبنما) وجود دارد و در موقع كار شبانه از آن استفاده مي شود .در حاشيه درب قطب نما خط كشي تعبيه شده است و بر اساس مقياس 000/50 : 1 بر مبناي كيلومتر مدرج شده است.
3 – تيغه نشانه روي و عدسي چشمي : تيغه ايست كه بالاي آن شكاف كوچكي همانند شكاف درجه اسلحه است و با زاويه 45 درجه نسبت به صفحه مدرج قرار ميگيرد و در موقع گرا گرفتن با كمك تار موئي بكار مي رود. در اين حال توسط عدسي چشمي كه در وسط تيغه تعبيه شده اعداد مربوط به گراي هدف نشانه روي شده قرائت مي شود. خواباندن تيغه بر روي صفحه قطب نما سبب قفل شدن صفحه مدرج مي شود.
4 – بدنه : كليه اجزاي قطب نما در داخل بدنه كه از جنس آلومينيوم است قرار دارد. در كنار اين محفظه خط كشي تعبيه شده كه با باز شدن كامل درب قطب نما ، خط كشي قطب نما را كامل ميكند.
5 – طوقه كار در شب : طوقه متحركي است كه جداره خارجي آن دندانه دار است و تعداد 120 دندانه دارد اين دندانه ها با زائده اي در كنار قطب نما در تماس است كه به هنگام چرخش تق تق صدا ميدهد و هر تقه برابر 3 درجه است . بر روي صفحه طوقه يك خط و يك نقطه فسفري مشاهده مي شود كه در موقع كار در شب از آن استفاده ميشود.(زاويه بين خط و نقطه 45 درجه و 15 تقه است)
6 – صفحه ثابت : در زير طوقه كار درشب صفحه شيشه اي ثابتي قرار دارد كه روي آن يك خط سياه بنام شاخص تعبيه شده . اين خط درست در امتداد شكاف تيغه نشانه روي و تار موئي قرار دارد كه در موقع گرا گرفتن هر عددي زير شاخص باشد گراي آن امتداد است.
7 – صفحه مدرّج : صفحه ايست لغزنده كه عقربه مغناطيسي روي آن نقش بسته است .بر روي اين صفحه دو گونه تقسيم بندي وجود دارد.
الف : تقسيم بندي داخلي كه برحسب درجه صورت گرفته و به رنگ قرمز ميباشد كه به ازاي هر 5 درجه علامت گذاري وهر 20 درجه عددگذاري شده است.(محيط دايره به 360 قسمت مساوي تقسيم شده و زاويه بين دو شعاع دايره كه يك قسمت را فرا گرفته است ، يك درجه نام دارد).
ب : تقسيم بندي خارجي كه برحسب ميليم غربي و برنگ سياه است كه به ازاي هر 20 ميليم علامت گذاري و هر هر 200 ميليم عددگذاري شده است ولي دو صفر سمت راست آن اعداد بمنظور اختصار حذف شده است.(در اين تقسيم بندي محيط دايره به 6400 قسمت تقسيم شده كه هر قسمت آنرا يك ميليم گويند).
شمال
شُمال (شِمال هم تلفظ شده) یا آپا یا اَپاختَر، یکی از چهار جهت اصلی است.
در نقشهها جهت شمال را همیشه به سوی بالای نقشه نشان میدهند.
پیرامون واژه
شمال واژهای عربی و فارسی آن آپا یا اَپاختَر است.در زبان پارسی میانه، خشکیهای شمال غربی کره زمین را وُروبَرشت و خشکیهای شمال شرقی را وُروژَرشت مینامیدند.در بُندَهِش آمده که برای هر جهت اصلی یک سپاهبد گمارده شده و سپاهبد شمال، ستاره هفتاورنگ (محتملاً نگهبان شمال) است.
در زبان
در سند املاک از شمال قیدی ساخته میشود به صورت «شمالاً». (نمونه: این مکان شمالاً به زمین فروشنده محدود است.) به افراد و چیزهای منسوب به شمال، شمالی یا شمالیه (نمونه: بلاد شمالیه) گفته میشود. در ادبیات شمالیپیکران به معنی ستارگانی است که از شمال طلوع میکنند.به منطقه بالای مدار قطب شمال در فارسی شمالگان گفته میشود.
باختر
باختر یا غَرب یکی از چهار جهت اصلی در جغرافیا است که در نقشهها معمولاً در سمت چپ نقشه است. باختر محل فروشدن یا غروب خورشید و بنابراین جهت مخالف گردش زمین است. به هنگام ناوبری برای رفتن به سوی باختر باید سمت قطبنما را روی °۲۷۰ قرار داد.
کاربرد امروزی
لغتنامههایی که مشخصاً به فارسی امروز میپردازند دربارهٔ واژهٔ «باختر» چنین آوردهاند:
فرهنگ معاصر فارسی (صدری افشار و دیگران:۱۳۸۱) «باختر» را ادبی میداند و به مدخل غرب (که مفصلتر است) ارجاع میدهد.
فرهنگ روز سخن (انوری:۱۳۸۳) «باختر» را «مغرب» (که باز مدخل مفصلتری است) معنی میکند.
با توجه به این که هر دوی این فرهنگها مدخل مفصلتری تحت «مغرب» یا «غرب» دارند، به نظر میرسد که باید فرض کرد واژهٔ «باختر» به نظر این فرهنگنویسان از واژههای «غرب» و «مغرب» مهجورتر است.
کاربرد قدیمیتر
«باختر» در ادبیات فارسی به معنی شمال و شرق هم استفاده میشده است.
در لغتنامه دهخدا دو مدخل برای «باختر» وجود دارد: یکی به عنوان جهت جغرافیایی و دیگری به عنوان سرزمین باکتریا (بلخ). در مورد مدخل اول (که موضوع این صفحه است)، برای معنی شمال (برای این کلمه)، تنها به اوستا اشاره شده است (و برای آن نیز باختر را با واژهٔ اوستایی «اپاختر» - apãxtar - یعنی آنطرفتر یکی گرفته است).
در بعضی از مثالهایی که از متون قدیمی فارسی برای این کلمه آورده شده است، باختر متضاد خاور است. همچنین در جایی (به نقل از شرفنامهٔ منیری) اشاره شده است:
«تحقیق آنست که باختر مخفف با اختر است و اختر ماه و آفتاب هر دو را گویند پس باختر مشرق و مغرب را توان گفت ازین جهت متقدمین بر هر دو معنی این لفظ را استعمال کردهاند لیکن خوار به معنی خور بیشتر آمده از این جهت خاور به معنی مشرق بیشتر استفاده میشود ...»
در یکی از پاورقیهای مربوط به این کلمه نیز آمده است:
«شاید اختلافاتیکه در معنی باختر روی داده از باختریان (بلخ) باشد که مردم در همسایگی جنوب او، او را شمال و در شمال جنوب، و در مغرب مشرق و در مشرق مغرب مینامیدهاند.»
در نمونههایی از اشعار شاعران فارسیزبان (از فردوسی و ناصرخسرو گرفته تا خاقانی و نظامی و سعدی)، باختر به معنای مغرب بهکار رفته است
. البته مثالهایی نیز از کاربرد عکس آن وجود دارد (در اشعار فرخی و عنصری و سوزنی و دو بیت در بعضی از نسخ شاهنامه).
خاور
خاوَر واژهای پارسی برابر با شرق عربی است. در جغرافیا، خاور امروزه به معنی شرق، یکی از چهار جهت اصلی، است.
کاربردهای قدیمی
البته در اصل خاور در زبان پارسی بازماندهٔ واژهٔ خوربران یا «خوروران» (جای بردن خورشید، جای غروب خورشید) یعنی غرب است.
در پارسی به شرق «خوراسان» (که همین نام را روی استان خراسان گذاشتند زیرا شرق ایران بزرگ بود) و به شمال «اپاختر» (واژهٔ امروزی باختر نیز که به غرب گویند بازماندهٔ اپاختر است) گویند.
فرهنگ فارسی عمید و لغتنامه دهخدا این را تایید میکند. مثلاً در بیتی از رودکی، «مهر دیدم بامدادان چون بتافت، از خراسان سوی خاور میشتافت» یا در بیتی از خاقانی «چون پخت نان زرین اندر تنور مشرق، افتاد قرص سیمین اندر دهان خاور» به معنی اصیلش آمدهاست.
خاور در بعضی از لغتنامههای قدیمیتر، از جمله برهان قاطع و آنندراج، به هر دو معنی ذکر شده است.
جنوب
«نیمروز» تغییر مسیری به این صفحه است. برای کاربردهای دیگر نیمروز (ابهامزدایی) را ببینید.جنوب یا نیمروز یکی از چهار جهت اصلی است. جنوب نقطه مقابل شمال است و ۹۰ درجه با خاور و باختر اختلاف جهت دارد. بطور قراردادی در نقشهها، نقطه یا جهت پایینی نقشه را جنوب مینامند.
جهتیابی
جهتیابی، یافتن جهتهای جغرافیایی است. جهتیابی در بسیاری از موارد کاربرد دارد. برای نمونه وقتی در کوهستان، جنگل، دشت یا بیابان گم شدهباشید، با دانستن جهتهای جغرافیایی، میتوانید به مکان مورد نظرتان برسید. یکی از استفادههای مسلمانان از جهتیابی، یافتن قبله برای نماز خواندن و ذبح حیوانات است. کوهنوردان، نظامیان، جنگلبانان و... هم به دانستن روشهای جهتیابی نیازمندند.
هرچند امروزه با وسایلی مانند قطبنما یا سامانه موقعیتیاب جهانی (جیپیاس) میتوان به راحتی و با دقت بسیار زیاد جهت جغرافیایی را مشخص کرد، در نبود ابزار، دانستن روشهای دیگر جهتیابی مفید و کاراست.
جهتهای اصلی و فرعی
اگر رو به شمال بایستیم، سمت راست مشرق (شرق، خاور)، سمت چپ مغرب (غرب، باختر) و پشت سر جنوب است. این چهار جهت را جهتهای اصلی مینامند. بین هر دو جهت اصلی یک جهت فرعی وجود دارد. مثلاً نیمساز جهتهای شمال و شرق، جهت شمالِ شرقی (شمالِ شرق) را مشخص میکند.
با دانستن یکی از جهتها، بقیهٔ جهتها را میتوان به سادگی مشخص نمود. مثلاً اگر به سوی شمال ایستاده باشید، دست راست شما شرق، دست چپ شما غرب، و پشت سر شما جنوب است.
روشهای جهتیابی
برخی روشهای جهتیابی مخصوص روز، و برخی ویژهٔ شب اند. برخی روشها هم در همهٔ مواقع کارا هستند. توجه شود که:
بسیاری از این روشها کاملاً دقیق نیستند و صرفاً جهتهای اصلی را به صورت تقریبی مشخص میکنند. برای جهتهای دقیق باید از قطبنما استفاده کرد، و میل مغناطیسی و انحراف مغناطیسی آن را هم در نظر داشت.
آنچه گفته میشود اکثراً مربوط به نیمکره شمالی است؛ به طور دقیقتر، بالای ۲۳٫۵ درجه (بالای مدار رأسالسرطان). در نیمکره جنوبی در برخی روشها ممکن است جهت شمال و جنوب برعکس آنچه گفته میشود باشد.
قُطبنما وسیلهای برای تعیین جهت و جهتیابی. این وسیله با استفاده از میدان مغناطیسی زمین جهت قطب شمال را نشان میدهد که در حقیقت شمال مغناطیسی زمین است؛ که با شمال حقیقی مقداری فاصله دارد. زاویه بین شمال حقیقی و شمال مغناطیسی، میل مغناطیسی نامیده می شود. امروزه برای تعیین شمال حقیقی از قطبنماهای پیشرفتهتری مانند قطبنمای ژیروسکوپی استفاده میشود.
تأثیرات جاذبههای مغناطیسی موضعی (فلز و الکتریسیته)
هر گاه قطبنما در نزدیکی اشیای آهنی یا فولادی و یا منابع الکتریکی قرار گرفته باشد، عقربهاش از جهت قطب مقداری منحرف میشود، که به آن انحراف مغناطیسی میگویند. کلاً به همراه داشتن اشیایی از جنس آهن یا انواع مشابه آن می تواند باعث اختلال در حرکت عقربه شود. حتی وجود یک گیره کاغذ روی نقشه ممکن است مساله ساز شود. بنابراین، هنگام استفاده از قطبنما باید مطمئن شویم که از اشیای انحرافدهنده آن، بهطور کلی دور است. همچنین احتمال تأثیرگذاری جاذبههای مغناطیسی موجود در خاک نیز وجود دارد، که بسیار نادر است.
در جدول زیر حداقل فاصلهی وسایل مختلف از قطبنما -برای اینکه قطبنما شمال مغناطیسی را به درستی نشان دهد- آمده است:
اشیا فاصله
خطوط برق فشار قوی 55 متر
کامیون و اتومبیل 10 متر
خطوط تلفن 10 متر
ابزار الکتریکی و مکانیکی 2 متر
کلاهکها و اشیاء کوچک فلزی 2/1 متر
قطبنمای پیشرفته
قطبنماهای پیشرفته که بیشتر در صنایع مخابرات و امور نظامی به کار برده میشوند، مجهز به سلولهای شبنما هستند که حتی در تاریکی شب عمل جهتنمایی را صورت دهند. این نوع قطبنماها در دوربینهای دو چشمی نظامی، تانکها، نفربرها و حتی در ساختمان برخی خودروهای پیشرفته نیز به کار می رود. از قطب نماهای پیشرفته در اندازه گیری طول جغرافیایی و عرض جغرافیاییِ محل نیز استفاده میکنند که در نقشهخوانی، پیادهسازی عملیات نظامی، دیدهبانی در مناطق جنگی و ... نقش تعیینکننده دارند.
قطب نمای M1
ساختمان قطب نماي M1
1 – دستگيره يا شصتي : حلقه اي است كه در انتهاي قطب نما قرار دارد و براي نگهداشتن قطب نما به حالت تراز در موقع استفاده بكار مي رود.
2 – درب قطب نما : درپوشي است آلومينيومي كه در وسط آن تار موئي قرار دارد و كاربرد تارموئي مانند مگسك اسلحه است و دو سر تار موئي دو نقطه فسفري (شبنما) وجود دارد و در موقع كار شبانه از آن استفاده مي شود .در حاشيه درب قطب نما خط كشي تعبيه شده است و بر اساس مقياس 000/50 : 1 بر مبناي كيلومتر مدرج شده است.
3 – تيغه نشانه روي و عدسي چشمي : تيغه ايست كه بالاي آن شكاف كوچكي همانند شكاف درجه اسلحه است و با زاويه 45 درجه نسبت به صفحه مدرج قرار ميگيرد و در موقع گرا گرفتن با كمك تار موئي بكار مي رود. در اين حال توسط عدسي چشمي كه در وسط تيغه تعبيه شده اعداد مربوط به گراي هدف نشانه روي شده قرائت مي شود. خواباندن تيغه بر روي صفحه قطب نما سبب قفل شدن صفحه مدرج مي شود.
4 – بدنه : كليه اجزاي قطب نما در داخل بدنه كه از جنس آلومينيوم است قرار دارد. در كنار اين محفظه خط كشي تعبيه شده كه با باز شدن كامل درب قطب نما ، خط كشي قطب نما را كامل ميكند.
5 – طوقه كار در شب : طوقه متحركي است كه جداره خارجي آن دندانه دار است و تعداد 120 دندانه دارد اين دندانه ها با زائده اي در كنار قطب نما در تماس است كه به هنگام چرخش تق تق صدا ميدهد و هر تقه برابر 3 درجه است . بر روي صفحه طوقه يك خط و يك نقطه فسفري مشاهده مي شود كه در موقع كار در شب از آن استفاده ميشود.(زاويه بين خط و نقطه 45 درجه و 15 تقه است)
6 – صفحه ثابت : در زير طوقه كار درشب صفحه شيشه اي ثابتي قرار دارد كه روي آن يك خط سياه بنام شاخص تعبيه شده . اين خط درست در امتداد شكاف تيغه نشانه روي و تار موئي قرار دارد كه در موقع گرا گرفتن هر عددي زير شاخص باشد گراي آن امتداد است.
7 – صفحه مدرّج : صفحه ايست لغزنده كه عقربه مغناطيسي روي آن نقش بسته است .بر روي اين صفحه دو گونه تقسيم بندي وجود دارد.
الف : تقسيم بندي داخلي كه برحسب درجه صورت گرفته و به رنگ قرمز ميباشد كه به ازاي هر 5 درجه علامت گذاري وهر 20 درجه عددگذاري شده است.(محيط دايره به 360 قسمت مساوي تقسيم شده و زاويه بين دو شعاع دايره كه يك قسمت را فرا گرفته است ، يك درجه نام دارد).
ب : تقسيم بندي خارجي كه برحسب ميليم غربي و برنگ سياه است كه به ازاي هر 20 ميليم علامت گذاري و هر هر 200 ميليم عددگذاري شده است ولي دو صفر سمت راست آن اعداد بمنظور اختصار حذف شده است.(در اين تقسيم بندي محيط دايره به 6400 قسمت تقسيم شده كه هر قسمت آنرا يك ميليم گويند).
شمال
شُمال (شِمال هم تلفظ شده) یا آپا یا اَپاختَر، یکی از چهار جهت اصلی است.
در نقشهها جهت شمال را همیشه به سوی بالای نقشه نشان میدهند.
پیرامون واژه
شمال واژهای عربی و فارسی آن آپا یا اَپاختَر است.در زبان پارسی میانه، خشکیهای شمال غربی کره زمین را وُروبَرشت و خشکیهای شمال شرقی را وُروژَرشت مینامیدند.در بُندَهِش آمده که برای هر جهت اصلی یک سپاهبد گمارده شده و سپاهبد شمال، ستاره هفتاورنگ (محتملاً نگهبان شمال) است.
در زبان
در سند املاک از شمال قیدی ساخته میشود به صورت «شمالاً». (نمونه: این مکان شمالاً به زمین فروشنده محدود است.) به افراد و چیزهای منسوب به شمال، شمالی یا شمالیه (نمونه: بلاد شمالیه) گفته میشود. در ادبیات شمالیپیکران به معنی ستارگانی است که از شمال طلوع میکنند.به منطقه بالای مدار قطب شمال در فارسی شمالگان گفته میشود.
باختر
باختر یا غَرب یکی از چهار جهت اصلی در جغرافیا است که در نقشهها معمولاً در سمت چپ نقشه است. باختر محل فروشدن یا غروب خورشید و بنابراین جهت مخالف گردش زمین است. به هنگام ناوبری برای رفتن به سوی باختر باید سمت قطبنما را روی °۲۷۰ قرار داد.
کاربرد امروزی
لغتنامههایی که مشخصاً به فارسی امروز میپردازند دربارهٔ واژهٔ «باختر» چنین آوردهاند:
فرهنگ معاصر فارسی (صدری افشار و دیگران:۱۳۸۱) «باختر» را ادبی میداند و به مدخل غرب (که مفصلتر است) ارجاع میدهد.
فرهنگ روز سخن (انوری:۱۳۸۳) «باختر» را «مغرب» (که باز مدخل مفصلتری است) معنی میکند.
با توجه به این که هر دوی این فرهنگها مدخل مفصلتری تحت «مغرب» یا «غرب» دارند، به نظر میرسد که باید فرض کرد واژهٔ «باختر» به نظر این فرهنگنویسان از واژههای «غرب» و «مغرب» مهجورتر است.
کاربرد قدیمیتر
«باختر» در ادبیات فارسی به معنی شمال و شرق هم استفاده میشده است.
در لغتنامه دهخدا دو مدخل برای «باختر» وجود دارد: یکی به عنوان جهت جغرافیایی و دیگری به عنوان سرزمین باکتریا (بلخ). در مورد مدخل اول (که موضوع این صفحه است)، برای معنی شمال (برای این کلمه)، تنها به اوستا اشاره شده است (و برای آن نیز باختر را با واژهٔ اوستایی «اپاختر» - apãxtar - یعنی آنطرفتر یکی گرفته است).
در بعضی از مثالهایی که از متون قدیمی فارسی برای این کلمه آورده شده است، باختر متضاد خاور است. همچنین در جایی (به نقل از شرفنامهٔ منیری) اشاره شده است:
«تحقیق آنست که باختر مخفف با اختر است و اختر ماه و آفتاب هر دو را گویند پس باختر مشرق و مغرب را توان گفت ازین جهت متقدمین بر هر دو معنی این لفظ را استعمال کردهاند لیکن خوار به معنی خور بیشتر آمده از این جهت خاور به معنی مشرق بیشتر استفاده میشود ...»
در یکی از پاورقیهای مربوط به این کلمه نیز آمده است:
«شاید اختلافاتیکه در معنی باختر روی داده از باختریان (بلخ) باشد که مردم در همسایگی جنوب او، او را شمال و در شمال جنوب، و در مغرب مشرق و در مشرق مغرب مینامیدهاند.»
در نمونههایی از اشعار شاعران فارسیزبان (از فردوسی و ناصرخسرو گرفته تا خاقانی و نظامی و سعدی)، باختر به معنای مغرب بهکار رفته است
. البته مثالهایی نیز از کاربرد عکس آن وجود دارد (در اشعار فرخی و عنصری و سوزنی و دو بیت در بعضی از نسخ شاهنامه).
خاور
خاوَر واژهای پارسی برابر با شرق عربی است. در جغرافیا، خاور امروزه به معنی شرق، یکی از چهار جهت اصلی، است.
کاربردهای قدیمی
البته در اصل خاور در زبان پارسی بازماندهٔ واژهٔ خوربران یا «خوروران» (جای بردن خورشید، جای غروب خورشید) یعنی غرب است.
در پارسی به شرق «خوراسان» (که همین نام را روی استان خراسان گذاشتند زیرا شرق ایران بزرگ بود) و به شمال «اپاختر» (واژهٔ امروزی باختر نیز که به غرب گویند بازماندهٔ اپاختر است) گویند.
فرهنگ فارسی عمید و لغتنامه دهخدا این را تایید میکند. مثلاً در بیتی از رودکی، «مهر دیدم بامدادان چون بتافت، از خراسان سوی خاور میشتافت» یا در بیتی از خاقانی «چون پخت نان زرین اندر تنور مشرق، افتاد قرص سیمین اندر دهان خاور» به معنی اصیلش آمدهاست.
خاور در بعضی از لغتنامههای قدیمیتر، از جمله برهان قاطع و آنندراج، به هر دو معنی ذکر شده است.
جنوب
«نیمروز» تغییر مسیری به این صفحه است. برای کاربردهای دیگر نیمروز (ابهامزدایی) را ببینید.جنوب یا نیمروز یکی از چهار جهت اصلی است. جنوب نقطه مقابل شمال است و ۹۰ درجه با خاور و باختر اختلاف جهت دارد. بطور قراردادی در نقشهها، نقطه یا جهت پایینی نقشه را جنوب مینامند.
جهتیابی
جهتیابی، یافتن جهتهای جغرافیایی است. جهتیابی در بسیاری از موارد کاربرد دارد. برای نمونه وقتی در کوهستان، جنگل، دشت یا بیابان گم شدهباشید، با دانستن جهتهای جغرافیایی، میتوانید به مکان مورد نظرتان برسید. یکی از استفادههای مسلمانان از جهتیابی، یافتن قبله برای نماز خواندن و ذبح حیوانات است. کوهنوردان، نظامیان، جنگلبانان و... هم به دانستن روشهای جهتیابی نیازمندند.
هرچند امروزه با وسایلی مانند قطبنما یا سامانه موقعیتیاب جهانی (جیپیاس) میتوان به راحتی و با دقت بسیار زیاد جهت جغرافیایی را مشخص کرد، در نبود ابزار، دانستن روشهای دیگر جهتیابی مفید و کاراست.
جهتهای اصلی و فرعی
اگر رو به شمال بایستیم، سمت راست مشرق (شرق، خاور)، سمت چپ مغرب (غرب، باختر) و پشت سر جنوب است. این چهار جهت را جهتهای اصلی مینامند. بین هر دو جهت اصلی یک جهت فرعی وجود دارد. مثلاً نیمساز جهتهای شمال و شرق، جهت شمالِ شرقی (شمالِ شرق) را مشخص میکند.
با دانستن یکی از جهتها، بقیهٔ جهتها را میتوان به سادگی مشخص نمود. مثلاً اگر به سوی شمال ایستاده باشید، دست راست شما شرق، دست چپ شما غرب، و پشت سر شما جنوب است.
روشهای جهتیابی
برخی روشهای جهتیابی مخصوص روز، و برخی ویژهٔ شب اند. برخی روشها هم در همهٔ مواقع کارا هستند. توجه شود که:
بسیاری از این روشها کاملاً دقیق نیستند و صرفاً جهتهای اصلی را به صورت تقریبی مشخص میکنند. برای جهتهای دقیق باید از قطبنما استفاده کرد، و میل مغناطیسی و انحراف مغناطیسی آن را هم در نظر داشت.
آنچه گفته میشود اکثراً مربوط به نیمکره شمالی است؛ به طور دقیقتر، بالای ۲۳٫۵ درجه (بالای مدار رأسالسرطان). در نیمکره جنوبی در برخی روشها ممکن است جهت شمال و جنوب برعکس آنچه گفته میشود باشد.
ساعت : 11:44 pm | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی