درب ها
دربها:
درب قبله
درب رجا (امید)
درب قاضی الحاجات (برآورندهٔ نیازها)
درب شهدا
درب کرامة (بزرگواری و کرامت)
درب سلام (درود)
درب سدره
درب سلطانیه
درب رأس الحسین (سر حسین)
درب زینبیه

رواقها و ایوانها:
رواق شمالی (پادشاهان)
رواق خاوری (فقیهان)
رواق باختری (ابراهیم مجاب)
رواق جنوبی (حبیب مظاهر)
ایوان شمالی (صافی الصفا)
ایوان خاوری
ایوان باختری
ایوان جنوبی (طلا)
ارزش زیارت حسین نزد شیعیان
شیعیان باور نیکی به زیارت حسینِ بن علی دارند، بهگونهای که در کتابهایشان بیشترین احادیث مربوط به زیارت دربارهٔ امام حسین است. برای نمونه به برخی اشاره میکنیم:
هیچ فرشتهٔ مقرب و پیامبر فرستادهای نیست مگر از خدا میخواهد که بگذارد امام حسین را زیارت کند؛ پس مرتب دستهای از روانهای پیامبران و فرشتگان فرومیآیند و دستهای فرامیروند.
هر شب هفتادهزار فرشته از آسمان فرود آمده پس از طواف خانهٔ خدا و زیارت حرم محمد و علی، به زیارت حرم حسین میروند و پیش از برآمدن خورشید به آسمان فرامیروند.
یکی از یاران جعفر صادق از او نقل میکند که گفت: «رسول گرامی وحضرت علی وحضرت فاطمه (س) و همهٔ امامان برای زائران امام حسین (ع) دعا میکنند» نیز نقل میکند که روزی بر او درآمدم، دیدم با خدایش رازونیاز میکند، و سجدهکنان این دعا را میخواند …. از سجده که سر برداشت، گفت: «کسانی که در آسمانها در حق زائران امام حسین دعا میکنند، بیش از کسانیست که در زمین برایشان دعا میکنند.» همچنین نقل میکند که امام گفت: «آیا دوست نداری از کسانی باشی که از دنیا بیرون میروند و گناهی برایشان نیست؟ آیا دوست نداری از کسانی باشی که فرستادهٔ خدا حضرتمحمد(ص) باایشان مصافحه میکند؟ پس امام حسین (ع) را زیارت کن»
خداوند هزاران فرشته را مامور قبر حسین نهادهاست و هیچ زائری به زیارتش نمیرود مگر به پیشوازش آیند، و هیچ زائری با او وداع نمیکند مگراین که به پادره اش میروند، و هیچ زائری بیمار نگردد مگر عیادتش کنند، و هیچ زائری نمیرد مگر بر پیکرش نماز گزارند و پس از مرگش برایش آمرزش خواهند. طبق حدیث دیگری اگر در میان سفر بمیرد، فرشتگان بشویندش و دربهای بهشت به رویش باز شود.
سوگواری محرم
سوگواری محرم عزاداریها و یادبودهایی است که به مناسبت کشته شدن حسین بن علی و یارانش که در واقعه کربلا روی داد، انجام میشود. این نبرد در سال ۶۱ هجری قمری در صحرای کربلا در عراق کنونی اتفاق افتاد. سوگواری برای حسین بن علی مختص ماه محرم نمیشود و در دیگر روزهای سال نیز با توجه به فرهنگ و رسم هر منطقه انجام میشود. سوگواری برای حسین بن علی و دیگر یارانش از روز نخست محرم آغاز میشود و در ظهر عاشورا به اوج میرسد. در غروب و شامگاه عاشورا، این سوگواری تحت عنوان مراسم شام غریبان ادامه پیدا میکند. در روز ۱۲ محرم نیز مراسمی با نام «سوم امام حسین» انجام میشود. این نوع مراسمها در روز ۱۶ محرم با نام «هفتم امام حسین» و ۲۰ صفر با نام «اربعین» ادامه پیدا میکند. مراسم سوگواری سومین امام شیعیان از دیدگاه شیعه اهمیت بسیاری دارد و انجام آن عبادت است. سوگواری محرم در جاهای مختلف به صورتهای گوناگون انجام میشود. علاوه بر شیعیان، این مراسم در میان غیرمسلمانان در ترینیداد و توباگو، جامائیکا، هند و ارمنیهای ایران برگزار میشود. سوگواری محرم علاوه بر ابعاد مذهبی، ابعاد سیاسی و اجتماعی نیز دارد. سوگواری شیعیان ایران در ماه محرم همواره به صورت خودجوش بوده است و حکومتها دخالتی در راهاندازی دستههای عزادار و برپایی مجالس سوگواری نداشتهاند.
سوگواری محرم
خووان گویتیسولو، نویسنده و گزارشگر اسپانیایی، کتابی دارد با عنوان «قبله؛ سیر و سیاحت در جهان اسلام» که حاصل تأملاتش در سیر و سیاحتهایی به گوشه و کنار جهان اسلام است. او در سفری به ایران که مصادف بود با ایام سوگواری محرم مشاهداتش را اینگونه بیان میکند. در روزهای عزاداری محرم چهره شهرهای بزرگ و کوچک ایران به صورت چشمگیری تغییر میکند و سیاهپوش میشود. بیرقها و علمهای سیاه و گاه سبزرنگ بر در و بام تکایا، مساجد، خانهها، مؤسسات، ادارات و معابر افراشته میشود. زن و مرد و پیر و جوان سیاه میپوشند و خصوصاً در ظهر عاشورا برخی چهرهها و موهایشان را گِلآلود میکنند. در این ایام زنان و مردان و به خصوص جوانان در مساجد و معابر و تکایا جمع میشوند به سر و سینه خود میکوبند تا عزا برپا دارند و با کشتهشدگان واقعه کربلا که چهارده قرن پیش در صحرای کربلا رخ داد ابراز همدردی کنند.
با آنکه شهر ظاهری پُرآشوب دارد و مملو از مردانی است که با زنجیر و دست به سر و سینه خود میکوبند، اما آنچه گویتیسولو را به شگفت میآورد، مشاهده انبوه مردمانی است که از زن و مرد، پیر و جوان، بزرگ و کوچک، با مهربانی و همدلی در کنار هم سوگواری میکنند. او مینویسد مردمان در این دو سه روز با یکدیگر از زمانهای دیگر مهربانترند و همدلتر.
در ایران روضهها بیشتر در ماههای محرم و صفر برگزار میشوند. معمولاً هر مجلس روضه از دو بخش زنانه و مردانه تشکیل میشود. برخی روضهها ممکن است کاملاً زنانه باشند و گاه کاملاً مردانه. مجلس روضه ممکن است در خانه تشکیل شود و یا در تکیهها، مساجد و حسینیهها برپا شود.
انواع هیأت
یک دسته از هیأتها فقط در محرم و صفر و دیگر ایام سوگواری عمومی تشکیل میشود. افراد آن در ایام خاصی دور هم جمع شده به عزاداری میپردازند.
هیأتهایی که در طول ایام سال فعالیت میکنند. بر حسب توافقی که کردهاند در شبهای جمعه یا صبح جمعه یا شب چهارشنبه و غیره گرد هم جمع میشوند.
روشهای مرسوم
زنجیرزنی
سینهزنی
نوحه
مرثیه
روضه
طبل و دهل زدن
بلند کردن پرچم
آتش زدن خیمهها
تعزیه
برداشتن علم یا علامت (که قبلاً ممنوع بوده ولی اکنون قانونی است)
قمه زنی
تاریخچه
از آغاز تا سده هفتم
سوگواری برای کشته شدان کربلا در همان روزهای پس این واقعه انجام شد. در چهلم (اربعین) هنکامیکه اسیران از شام بسوی مدینه درحرکت بودند راه خود را به سمت کربلا تغییر داه و هنکامیکه بدان سرزمین رسیدند با جابر ابن عبدالله انصاری صحابی پیامبر و تعدادی از بنی هاشم مواجه شدند و در آنجا به سوگواری و نوحه سرایی پرداختند.
سوگواری در مدینه اولین بار به پیشگامی ام سلمه همسر پیامبر اسلام انجام شد.
در دوران امام پنجم شیعیان (که خود در کربلا حضور داشت) و امام ششم شیعیان که مصادف را دوران ضعف بنی امیه بود عزاداری بصورت مراسم سالانه رواج یافت.
سایر امامان شیعه نیز در برگزاری مراسم سالانه برای کشتگان کربلا اهتمام داشتند. دراین دوران تعداد زیادی از شاعران شیعه نیز اشعاری در مراثی حسین سرودند.
آل بویه
یکی ازمهمترین دوران عزاداری برای کشتگان کربلا در قرن چهارم و مقارن با حکومت آل بویهاست. در این دوران حکومتهای شیعی همچون علویان طبرستان، زیدیان یمن، حمدانیان در شمال عراق، فاطمیان در مصر و آل بویه در عراق و ایران به قدرت رسیدند. عموم مورخان به برگزاری عزاداری بصورت عمومی در کوچه خیابان در این دوران اشاره کردهاند.
در این باره ابن جوزی مینویسد: «در سال ۳۵۲ (قمری) معزالدوله دیلمی دستور داد، مردم در روز عاشورا جمع شوند و اظهار حزن کنند; در این روز بازارها بسته شد و خرید و فروش موقوف گردید; قصابان گوسفند ذبح نکردند، هریسه پزها هریسه (حلیم) نپختند، مردم آب ننوشیدند; در بازارها خیمه برپا کردند و به رسم عزاداری کرباس آویختند; زنان به سرو روی خود میزدند و بر حسین ندبه میکردند.»
حاکمان فاطمی مصر نیز با آنکه با ال بویه رقیب بودند از روش آنان در عزاداری پیروی کردند.تقی الدین مقریزی در این باره مینویسد که:
در زمان المعزلدین الله به سال ۳۶۳ (قمری) در کشور مصر تمام فاطمیین و شیعه در روز عاشورا در کنار مقبره ام کلثوم و سیده نفیسه اجتماع نموده و به عزاداری پرداختند و مبلغ بی حساب برای اطعام و عزاداری و شربت مخارج نمودند و به سال ۳۹۶ (قمری) در مصر کلیه بازارها را تعطیل عمومی کردند و ابن مأمون در سال ۵۱۵ (قمری) از موقوفات و صدقات کشور مصر روز عاشورا را تعطیل و روز توزیع صدقات قرار داد. و در عهد صدارت افضل بن بدرالدین در مسجد حسینی قاهره بوریاها فرش شد و افضل بدین سان در قلب مردم را یافت.
صفویه
اصطلاحها
دستهها
در جلوی دستهها، پرچمداران به راه میافتند و سپس افراد بزرگتر زنجیرزن به ترتیب قد در دو صف طویل حرکت میکنند و در بین آنها افرادی نوحه میخوانند و طبل یا دهل میزنند. سپس سینهزنها در پشت این صف حرکت میکنند.
تعزیه
در تعزیه بازیگران واقعه کربلا را به شکل نمایش بازی میکنند.
عَلم
عَلم یا جریده یکی از وسیلههای نمادین بکار رفته در آیین سوگواری عاشورا در میان شیعیان است. این وسیله معمولاً چوبی بلندی به ارتفاع پنج شش متر که سر آن پنجهای برنجین میگذارند و پارچههای رنگین قیمتی به چوب میبندند. علم از فلز ساخته شده، توسط علم دار حمل میشود. در مناطقی از ایران مردم اعتقاد دارند که برخی از علمها، که با نام علم جوش شناخته میشوند، اصطلاحا میجوشند.. در تصویر ضمیمه، که در روستای الهرد منطقه ارسباران گرفته شده است، دو علم در میان دایره عزادارن دیده میشوند. یکی از علمها ساکن است و دیگری در حالت افقی قرار گرفته و علمدار را میکشد.
نخل
نخل تابوت بزرگ و بلندی است که در روز عاشورا به عنوان تابوت امام حسین حرکت داده میشود.
عزاداریهای محلی در ایران
آئین سقاخانه: در بروجرد، برخی خانوادهها یک اتاق منزل خود را سیاهپوش میکنند و در شبهای دهه محرم، از عزاداران پذیرائی میکنند. سقاخانههای هر کوی، با نصب پرچم و چراغ و بازگذاشتن درب منزل مشخص میشوند.
چکچکو: نوعی عزاداری شبیه به سینه زنی است که در آن از دو قطعه چوب یا سنگ استفاده میشود. چک چکو در استهبان استان فارس رایج است.
خره مالی در استانهای ناحیه زاگرس و شهرهای مختلف از جمله خرمآباد، بروجرد و بیجار
علم بندان در ماسوله - تصاویر
طوق بندان (علم بندان) در شاهرود
یاعباس یاعباس در شاهرود
وای عباس در مراغه
کرب زنی در لاهیجان
طشت گذاری در آذربایجان، زنجان، آستارا و تالش
علمگردانی در هزاوه
کاروان هلال غم در زواره
شامگاه خدام (شمع و چراغ) در شاهرود
سنگ زنی در تهران قدیم
قفل آجین در تهران قدیم و زنجان
شمع آجین در تهران قدیم
سنج و دمام در خوزستان، بوشهر و هرمزگان
نخل برداری (نخل گردانی) در استان یزد
شاخ به شاخ در روستاهای استان یزد
عزاداری در کشورهای دیگر
عراق
مشق شمشیر
مشعل گردانی
هند
بر خلاف باور عموم، محرم یک روز خاص نیست بلکه نام یک ماه هست. این ماه یکی از چهار ماه مقدس است. سه مورد دیگر، ذی القعده، ذی الحجه و رجب میباشند.
خداوند جهان را و آسمان و زمین را در این ماه پر برکت خلق کرد. جدا از واقعهٔ غم انگیز کربلا، این ماه در تاریخ اسلامی، با بسیاری از رویدادهای فرخنده و قابل توجه در ارتباط است
خداوند حضرت آدم را در این ماه خلق کرده و توبهٔ اورا قبول نموده و او را مورد عفو قرار داده است. کشتی نوح چندین قرن پیش در همچنین زمانی با موفقیت در کوه جودی لنگر انداخت. همچنین این اعتقاد بین مسلمانان وجود دارد که در این ماه خداوند حضرت ابراهیم را از آتش نمرود حفظ کرد و حضرت موسی و یارانش را از خشم فرعون و تعقیب همراهانش در امان نگه داشت.
در واقع، شهادت امام حسین، ادامهای است برای بحث جانشینی حضرت پیامبر. همه فرقههای اهل سنت بر این باورند که پیامبر به صراحت نام هر جانشین را نگفتهاند، در حالی که شیعیان آن را رد میکنند و بر این باورند که او نام جانشین را اعلام کرده که حضرت علی بود.
شیعه و اهل سنت - این حادثهٔ غم انگیز، جامعه اسلامی را برای همیشه به دو فرقه تقسیم کرده است. شیعیان علی، حسن و حسین را ائمه و خلفای بر حق در نظر میگیرند و علناً به خاطر قتل وحشیانه آنها سوگواری میکنند. مسلمانان سنی نیز بزرگداشتی به خاطر شهادت امام حسین دارند، اما به شیوه نمایشی کمتر، به جای آن بیشتر بر جنبههای معنوی آن تمرکز میکنند.
محرم
محرم یک تعطیلی رسمی در هند هست که شروع سال اسلامی ست. این روز برای بسیاری از کارمندان تعطیل میباشد. بعضی از مردم شروع سال جدید اسلامی را با آتش بازی جشن میگیرند.
بعضی از مردم همچنین در روزهای نهم و دهم، یا دهم و یازدهم ماه محرم، روزه میگیرند.{طبق گفتههای یک کارشناس ارشد در رشتهٔ آموزههای اسلامی در هند (از فرقهٔ اهل حدیث), اهل سنت روز هشتم و نهم محرم را روزه میگیرند زیرا دستوریست که از سوی پیامبر داده شده. ماجرا از این قرار است که یهودیان روزه بودند. وقتی پیامبر علت را جویا میشوند، میگویند به خاطر رهایی حضرت موسی از فرعون، ما با روزه گرفتن این مناسبت را جشن میگیریم. سپس پیامبر (ص) امر میفرمایند که ما مسلمانها باید روزه بگیریم نه آنها. پس علیه آنها روزه بگیرید. یهودیان یک روز روزه میشوند و اهل تسنن دو روز}
آنها ممکن است جلسات مخصوص دعا در منازل یا مساجد داشته باشند. همهٔ مسلمانان این مراسم را اجرا نمیکنند و در این مناسبت رفتار مشابه ندارند. بعضی از مسلمانان ماه محرم را به خاطر جنگ و حادثهٔ کربلا، ماه عزاداری میدانند.
پولیکالی که با نام رقص ببر هم معروف میباشد، گوشهای از مراسم محرم در ایالت کرالا ست. بعضی از مسلمانها بدنشان را به شکل ببر نقاشی میکنند و ماسک میزنند و در خیابان رژه میروند، میخوانند و میرقصند و حرکات ببر را تقلید میکنند. آنها با این کار میخواهند به صورت خیالی، تصویری از شجاعت امام حسین را به نمایش بگذارند! {به نظر میرسد منظور اعتقاد به این واقعه باشد که حتی حیوانات عزادار حادثهٔ کربلا بودند. در شهرستان مهریز یزد شاهد گونهای از این عزاداری هستیم که مردی در جلد شیر فرو میرود و با ماشین دور تا دور حسینیه چرخانده میشود در حالی که کاه بر سر میپاشد. باید در نظر گرفت واژهٔ رقص الزاماً به معنای آیینی برای شادمانی نیست}.
رویدادهای دیگر که در ده روز اول محرم رخ میدهند عبارتند از:
رژه همراه ماکتی از آرامگاه امام حسین گردهمایی که در آن مردان جوان برای سوگواری، خودرا با زنجیر و چوب میزنند {مراسم سینه زنی، زنجیر زنی و قمه زنی شیعیان} پخش کردن خوراکی بین فقیران وعدههای خوراکی در مساجد و مراکز اجتماعی {نذری} نمایش آتش بازی
بعضی از این رویدادها در جهان اسلام مورد بحث است. محرم {ممکن است منظور روز عاشورا باشد. چون در تقویم هند تعطیل است اما مردم برای روز عاشورا نیز از واژهٔ محرم استفاده میکنند}, عمدتاً یک تعطیلی اسلامیست اما مردم از سایر ادیان نیز ممکن است در این مراسم شرکت کنند و یا شاهد فعالیتها باشند.
روز اول محرم در هند تعطیلی رسمی ست بنابرین ادارات دولتی، دفاتر پست و بانکها تعطیل هستند. ممکن است مغازهها و کار و بار و سایر نهادهای اسلامی، تعطیل باشند یا ساعات کار را کاهش دهند. مردمی که مایل به استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی هستند ممکن است نیاز باشد که جدول زمانی را با مسئولان محلی هماهنگ کنند. نماز جماعت و مراسم دعا، رژه و راهپیمایی در این روز ممکن است باعث ترافیک شدید خصوصاً در مناطق مسلمان نشین شود.
در میان شیعیان هند مراسمی معمول است که ممکن است در نواحی مختلف، جزئیاتی متفاوت داشته باشند. به محض ظاهر شدن ماه جدید، مردم هر سال در مکانهای دائمی (که در جنوب هند به عاشور خانه معروف است) گرد هم میآیند. آنها بعد از خوردن شربت (نوشیدنی شیرین و خنک), یا برنج {منظور نذری ست} با نام حسین فاتحه میخوانند. نوشیدنی خنک به معنای یادآوری مومنان از تشنگی وحشتناک حسین و خانواده و همراهانش هست که رنج بردهاند. بعد خوراک و نوشیدنی بین مردم خصوصاً فقرا پخش میشود. در بعضی مکانها هر روز غروب مردم گودالی حفر میکنند و درونش آتش روشن میکنند و دورش با چوب یا شمشیر حفاظ میسازند. یا دورتا دور این گودال میدوند و فریاد میزنند
عاشور خانه معمولاً با پارچههای سیاهی که روی آن آیات قرآن نوشته شده تزئین میشود. درون عاشور خانه تابوتها و سازههای چوبی قرار دارد که با ورقهای نقرهای، کاغذهای رنگی و زرق و برق دار پوشش داده شده. آنها با تخیل و احساس هنری ساخته شده است و به منظور نشان دادن آرامگاه حسین، در دشت کربلا، و یا مقبره پیامبر در مدینه و یا حتی تاج محل در اگرا بنا شده. در کنار آنها وسایل جنگی قرار دارد که متصور هستند امام حسین در کربلا از آنها استفاده کردند. مثل عمامه (از طلا)، یک شمشیر، سپر، تیر و کمان
همچنین تعدادی علم یا علامت در اشکال گوناگون وجود دارد که هر کدام معنی مخصوص خود را دارند. اغلب علمها شکل یک دست را در راس خود دارند. این علامت از آنجایی محبوب است که به پنج تن از اعضای خانوادهٔ پیامبر اشاره دارد: محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین
به یاد کربلا
هر روز عصر مردم در عاشور خانه یا منازل خود گرد هم میآیند. این مجالس، یادآور قدم به قدم وقایع کربلاست. از زمانی که امام حسین دعوت کوفیان را دریافت کرد تا زمانی که شهید شد. ذاکر خطابهای را برای اعضای مجلس میخواند و مرثیه گوها اشعاری را که حوادث کربلا را به یاد میآورد، قراعت میکنند. این وقایع به طور هنرمندانهای بی رحمی یزیدیان که امام حسین، خانواده و همراهانش را کشتند روایت میکنند. این مراثی شامل نوحه (اشعار درد و رنج) همراه با سوز خوانده میشوند تا احساسات شنوندگان را برای ندبه و گریه تحریک کنند. مومنان از جا بر میخیزند و با اندوه سینه میزنند و فریاد میزنند: یا حسن، یا حسین. در عین حال یزید، خلیفهای که باعث کشته شدن امام حسین شد، نفرین میشود.
دستهها و مراسم دیگر
از هفتم تا دهم محرم مراسمی برگزار میشود که در بزرگداشت پسر امام حسن، قاسم هست. قاسم، در حالی به شهادت رسید که تازه داماد بود. همراه با هیئتی که در صفوف منظم میروند، اسب سفیدی (دلدل یا ذوالجناح) میرود که نشانهٔ مرکب امام حسین هست. یا اشاره به اسب عروس قاسم دارد. قاسم دقیقاً قبل از حادثهٔ کربلا با دختر امام حسین (فاطمه صغرا) ازدواج کرده بود. به خاطر همین مردم مکرراً فریاد میزنند:عروس! داماد! عروس! داماد!
در روز هشتم نیزهای به حرکت در میآید در حالی که سر امام حسین را حمل میکند. این کاراشاره به واقعهای دارد که به دستور یزید سرها را بر نیزه کردند.
به علاوه تابوتهایی از امام حسن، امام حسین و قاسم حمل میشوند. تمام مدت مردم سینه میزنند و میگویند: حسن! حسین! بعضی مواقع این کار متوقف میشود و گروهی از مردان و پسران با نیم تنهٔ برهنه و با دستههای تیغ خودشان را میزنند که خون از پشتشان جریان میابد {قمه زنی} یا گروهی بزرگ تشکیل میشود که در حالی که به شدت بر سر و سینه میکوبند، همراه هم داد میزنند: یا حسن! یا حسین!
رسم است که تابوتها و علمهای سبز (علامتهای ارتش امام حسین، تزئین شده با نقره، طلا و برنج) در صفوف منظم توسط مردان پابرهنه که سینه میزنند، مرثیه میخوانند و گاهی اوقات برای ابراز غم و اندوه خود، خودزنی میکنند، حمل میشوند. این پروسه در طول ماه محرم ادامه دارد و در روز دهم ماه، که روز عاشورا نام دارد، به اوج خود میرسد.
روز دهم، عاشوراست. در این روز تابوتها را در آب میاندازند یا در گودالی که به این منظور و به نام کربلا حفر کردهاند، به صورت دسته جمعی دفن میکنند. در غروب دوازدهم مردم تمام شب را بیدار میمانند و برای بزرگداشت امام حسین قرآن و مرثیه میخوانند.
روز آخر مقداری خوراکی تهیه میشود و بعد از خواندن فاتحه آن را به فقرا میدهند. با این امور خیر، مراسم محرم پایان میابد.
نقدهای دروندینی
سید علی اصغر غروی: شیعیان به جای بزرگداشت این قیام و پرداختن به علل، نتایج، دستاوردها و نقش تاریخ ساز آن، بیشتر به حواشی ماجرا میپردازند، و در این میان، سخنرانان نیز بیتقصیر نیستند، قصهگویانی که از قرآن و نهج البلاغه اطلاع کمی دارند، یا اصلاً اطلاعی ندارند، و کمتر از آنها نقل میکنند، و این فرصت مغتنم را برای معرفی حقیقت دین به مردم از دست میدهند. بیش از نیمی از زمان هر مراسم، صرف عزاداری میشود! داستانهای بسیاری در مورد گلوی بریدة حسین، دستان بریده و فرق شکافتة ابوالفضل، گلوی شکافتة علی اصغر و جوانی علی اکبر تعریف میشود، اما افسوس و صد افسوس که هیچ کس نمیگوید اینها همه برای چه بود! نمیگویند چون یزید ظالم بود و حسین بن علی میخواست احقاق حق کند، آن اتفاقات روی داد! چطور ممکن است جامعهای ادعاء حب حسین داشته باشد ولی از اخلاق حسین و نوع دینداری او بیخبر باشد؟! اگر قبول داریم حسین بر حق بوده، پس مشکل در عدم شناخت صحیح حق و ناحق است! آن هم حق و ناحق امروز، نه ۱۴۰۰ سال پیش، که معما چو حل گشت آسان شود میپنداریم که در مصیبت حسین گریه میکنیم، ولی در اصل به حال خودمان میگرییم و این داستان تکراری عزاداریهای ما در طول تاریخ بوده است! چون اساساً اکثر ما حق و باطل را نمیشناسیم یا اگر شناختیم منافعمان ما را وادار به سکوت میکند.
مقتلالحسین
مقتل در لغت به معنی محل قتل و در اصطلاح به گزارشات به قتل رسیدن امامان اشاره دارد. در میان مقتل ها مقتل امام سوم شیعیان از همه مهم تر و بیشتر مورد توجه است.
مقتل الحسین نام دستهای از کتب است، که وقایع کربلا و کُشتهشدن حسین بن علی در آن شرح داده شدهاست.
منابع دست اول
منابع دست اول نبرد کربلا به دو دسته کلی تقسیم میشود. دسته اول احادیث و بیانات اهل بیت است که در بخش عمده آن در کتب حدیث گرد آمدهاست. دسته دوم گزارشهای تاریخی برگرفته از روایات حاضران در حادثهاست.
از مقاتل دسته دوم به طور خاص مقتل ابومخنف نوشته ابومخنف(ف. ۱۵۷ هجری قمری) به طور تقریباً کامل از دو طریق کتاب تاریخ طبری و کتاب الارشاد شیخ مفید در دسترس میباشد. از سایر گزارشهای تاریخی جز اندکی در خلال کتابهای تاریخ چیزی در دسترس نیست.
منابع دست دوم
منابع دست دوم مبتنی بر گزارشهای منابع دست اول است. این منابع در زمانی تهیه شدهاست که به علت فاصله تاریخی امکان دسترسی به روایات شاهدان واقعه میسر نبودهاست.
فهرستی از مهمترین منابع دست دوم به شرح ذیل است:
طبقات الکبری، ابن سعد (متوفی ۲۳۰)
انساب الاشراف، بلاذری (متوفی ۲۷۹)
اخبار الطوال، دینوری (متوفی ۲۸۳)
تاریخ طبری (متوفی ۳۱۰)
الفتوح، ابن اعثم کوفی (متوفی حدود ۳۱۴)
مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی (متوفی ۳۵۶)
معجم الکبیر طبرانی (متوفی ۳۶۰)
شرح الأخبار، قاضی نعمان (متوفی ۳۶۳)
کامل الزیارات، ابن قولویه (متوفی ۳۶۸)
امالی شیخ صدوق (متوفی ۳۸۱)
ارشاد، شیخ مفید (متوفی ۴۱۳)
روضة الواعظین، ابن فتال نیشابوری (متوفی ۵۰۸)
اعلام الوری، طبرسی (متوفی ۵۴۸)
مقتل الحسین خوارزمی (متوفی ۵۶۸)
تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر (متوفی ۵۷۱)
مناقب ابن شهر آشوب (متوفی ۵۸۸)
الکامل فی التاریخ، ابن اثیر (متوفی ۶۳۰)
مثیر الأحزان، ابن نما (متوفی ۶۴۵)
تذکرة الخواص، سبط ابن جوزی (متوفی ۶۵۳)
اللهوف علی قتلی المطفوف (لهوف) سید بن طاووس (متوفی ۶۶۴)
کشف الغمة، اربلی (متوفی ۶۹۲)
سیر اعلام النبلاء، ذهبی (متوفی ۷۴۸)
در میان منابع دست دوم اللهوف علی قتلی الطفوف نوشته دانشمند شیعه سید پسر طاووس (ف. ۶۶۴ هجری قمری) جایگاهی ممتاز داراست.
چنانکه مرتضی مطهری در کتاب حماسه حسینی مینویسد نبرد کربلا در برخی از منابع بخصوص کتابهایی که برای مجالس روضه و عزا نوشته شده به شدت دچار تحریف شدهاست نظیر روضه الشهدا اثر حسین کاشفی(ف. ۹۱۰ هجری قمری)، محرق القلوب اثر مهدی نراقی و اسرار الشهادة اثر فاضل دربندی.
منابع متأخر
منابع متأخر کتابهایی هستند که در سده اخیر به بررسی و گزارش واقعه کربلا پرداختهاند. اکثر این کتابها از دو جهت با منابع تاریخی دست اول و دست دوم متافئت هستند. نخست آنکه با ورود تحریفات فراوان بخصوص در چند قرن اخیر در بیان حوادث نبرد کربلا، این کتابها تلاش داشتهاند که واقعیت تاریخی بدون تحریف را ارائه کنند. دوم آنکه عمدتاً دربردارنده تحلیلهای اعتقادی، سیاسی و اجتماعی هستند و به عبارت دیگر بیشتر تاریخ تحلیلی هستند و نه صرفاً تاریخ نقلی.
نفس المهموم نوشته شیخ عباس قمی
حماسه حسینی نوشته مرتضی مطهری
لمعات الحسین علیهالسلام تالیف علامهآیتالله حاج سیّدمحمّدحسین حسینی طهرانی، حاوی برخی از خطبهها و موعظههای امام حسین علیهالسلام است که با ذکر مدارک معتبر نقل شده.
کتابشناسی اندیشه سیاسی عاشورا
ابوالقاسم سحاب، زندگانی حضرت ابیعبدالله الحسین سیدالشهداء (ع)، انتشارات کتاب سحاب، چاپ سوم، تهران ۱۳۷۴
فتح خون نوشته مرتضی آوینی
پس از پنجاه سال سید جعفر شهیدی
انوار الشهاده ، محمدحسین یزدی متوفای 1297ق
حسین بن علی و نبرد کربلا از دیدگاه علمای اهل سنت
حسین بن علی که نوه پیامبر اسلام و فرزند علی بن ابیطالب میباشد به نقل دانشمندان و محدثان مذهب سنی به صفات مختلف یاد شدهاست. احمد بن حنبل در روایتی از محمد پیامبر اسلام، حسین بن علی را آقای جوانان بهشت معرفی میکند. علاءالدین متقی هندی در کنز العمال آوردهاست: حسین بن علی زمینه ساز دوستی خدا و پیامبرش معرفی شدهاست و جایگاه جاودانش در بهشت خواهد بود. ابن صباغ مالکی از راویان و دانشمندان مذهب سنی در رابطه با حسین بن علی روایت کردهاست: هنگامی که حسین بن علی به نماز میایستاد رنگش زرد میشد. ابن تیمیه فقیه و متکلم مسلمان دوره حمله مغول قاتلین حسین بن علی را لعنت میکند. ابن خلدون از حسین بن علی به عنوان صحابی مجتهد یاد میکند و او را شایسته رهبری برای قیام علیه یزید بر میشمرد.
درب قبله
درب رجا (امید)
درب قاضی الحاجات (برآورندهٔ نیازها)
درب شهدا
درب کرامة (بزرگواری و کرامت)
درب سلام (درود)
درب سدره
درب سلطانیه
درب رأس الحسین (سر حسین)
درب زینبیه

رواقها و ایوانها:
رواق شمالی (پادشاهان)
رواق خاوری (فقیهان)
رواق باختری (ابراهیم مجاب)
رواق جنوبی (حبیب مظاهر)
ایوان شمالی (صافی الصفا)
ایوان خاوری
ایوان باختری
ایوان جنوبی (طلا)
ارزش زیارت حسین نزد شیعیان
شیعیان باور نیکی به زیارت حسینِ بن علی دارند، بهگونهای که در کتابهایشان بیشترین احادیث مربوط به زیارت دربارهٔ امام حسین است. برای نمونه به برخی اشاره میکنیم:
هیچ فرشتهٔ مقرب و پیامبر فرستادهای نیست مگر از خدا میخواهد که بگذارد امام حسین را زیارت کند؛ پس مرتب دستهای از روانهای پیامبران و فرشتگان فرومیآیند و دستهای فرامیروند.
هر شب هفتادهزار فرشته از آسمان فرود آمده پس از طواف خانهٔ خدا و زیارت حرم محمد و علی، به زیارت حرم حسین میروند و پیش از برآمدن خورشید به آسمان فرامیروند.
یکی از یاران جعفر صادق از او نقل میکند که گفت: «رسول گرامی وحضرت علی وحضرت فاطمه (س) و همهٔ امامان برای زائران امام حسین (ع) دعا میکنند» نیز نقل میکند که روزی بر او درآمدم، دیدم با خدایش رازونیاز میکند، و سجدهکنان این دعا را میخواند …. از سجده که سر برداشت، گفت: «کسانی که در آسمانها در حق زائران امام حسین دعا میکنند، بیش از کسانیست که در زمین برایشان دعا میکنند.» همچنین نقل میکند که امام گفت: «آیا دوست نداری از کسانی باشی که از دنیا بیرون میروند و گناهی برایشان نیست؟ آیا دوست نداری از کسانی باشی که فرستادهٔ خدا حضرتمحمد(ص) باایشان مصافحه میکند؟ پس امام حسین (ع) را زیارت کن»
خداوند هزاران فرشته را مامور قبر حسین نهادهاست و هیچ زائری به زیارتش نمیرود مگر به پیشوازش آیند، و هیچ زائری با او وداع نمیکند مگراین که به پادره اش میروند، و هیچ زائری بیمار نگردد مگر عیادتش کنند، و هیچ زائری نمیرد مگر بر پیکرش نماز گزارند و پس از مرگش برایش آمرزش خواهند. طبق حدیث دیگری اگر در میان سفر بمیرد، فرشتگان بشویندش و دربهای بهشت به رویش باز شود.
سوگواری محرم
سوگواری محرم عزاداریها و یادبودهایی است که به مناسبت کشته شدن حسین بن علی و یارانش که در واقعه کربلا روی داد، انجام میشود. این نبرد در سال ۶۱ هجری قمری در صحرای کربلا در عراق کنونی اتفاق افتاد. سوگواری برای حسین بن علی مختص ماه محرم نمیشود و در دیگر روزهای سال نیز با توجه به فرهنگ و رسم هر منطقه انجام میشود. سوگواری برای حسین بن علی و دیگر یارانش از روز نخست محرم آغاز میشود و در ظهر عاشورا به اوج میرسد. در غروب و شامگاه عاشورا، این سوگواری تحت عنوان مراسم شام غریبان ادامه پیدا میکند. در روز ۱۲ محرم نیز مراسمی با نام «سوم امام حسین» انجام میشود. این نوع مراسمها در روز ۱۶ محرم با نام «هفتم امام حسین» و ۲۰ صفر با نام «اربعین» ادامه پیدا میکند. مراسم سوگواری سومین امام شیعیان از دیدگاه شیعه اهمیت بسیاری دارد و انجام آن عبادت است. سوگواری محرم در جاهای مختلف به صورتهای گوناگون انجام میشود. علاوه بر شیعیان، این مراسم در میان غیرمسلمانان در ترینیداد و توباگو، جامائیکا، هند و ارمنیهای ایران برگزار میشود. سوگواری محرم علاوه بر ابعاد مذهبی، ابعاد سیاسی و اجتماعی نیز دارد. سوگواری شیعیان ایران در ماه محرم همواره به صورت خودجوش بوده است و حکومتها دخالتی در راهاندازی دستههای عزادار و برپایی مجالس سوگواری نداشتهاند.
سوگواری محرم
خووان گویتیسولو، نویسنده و گزارشگر اسپانیایی، کتابی دارد با عنوان «قبله؛ سیر و سیاحت در جهان اسلام» که حاصل تأملاتش در سیر و سیاحتهایی به گوشه و کنار جهان اسلام است. او در سفری به ایران که مصادف بود با ایام سوگواری محرم مشاهداتش را اینگونه بیان میکند. در روزهای عزاداری محرم چهره شهرهای بزرگ و کوچک ایران به صورت چشمگیری تغییر میکند و سیاهپوش میشود. بیرقها و علمهای سیاه و گاه سبزرنگ بر در و بام تکایا، مساجد، خانهها، مؤسسات، ادارات و معابر افراشته میشود. زن و مرد و پیر و جوان سیاه میپوشند و خصوصاً در ظهر عاشورا برخی چهرهها و موهایشان را گِلآلود میکنند. در این ایام زنان و مردان و به خصوص جوانان در مساجد و معابر و تکایا جمع میشوند به سر و سینه خود میکوبند تا عزا برپا دارند و با کشتهشدگان واقعه کربلا که چهارده قرن پیش در صحرای کربلا رخ داد ابراز همدردی کنند.
با آنکه شهر ظاهری پُرآشوب دارد و مملو از مردانی است که با زنجیر و دست به سر و سینه خود میکوبند، اما آنچه گویتیسولو را به شگفت میآورد، مشاهده انبوه مردمانی است که از زن و مرد، پیر و جوان، بزرگ و کوچک، با مهربانی و همدلی در کنار هم سوگواری میکنند. او مینویسد مردمان در این دو سه روز با یکدیگر از زمانهای دیگر مهربانترند و همدلتر.
در ایران روضهها بیشتر در ماههای محرم و صفر برگزار میشوند. معمولاً هر مجلس روضه از دو بخش زنانه و مردانه تشکیل میشود. برخی روضهها ممکن است کاملاً زنانه باشند و گاه کاملاً مردانه. مجلس روضه ممکن است در خانه تشکیل شود و یا در تکیهها، مساجد و حسینیهها برپا شود.
انواع هیأت
یک دسته از هیأتها فقط در محرم و صفر و دیگر ایام سوگواری عمومی تشکیل میشود. افراد آن در ایام خاصی دور هم جمع شده به عزاداری میپردازند.
هیأتهایی که در طول ایام سال فعالیت میکنند. بر حسب توافقی که کردهاند در شبهای جمعه یا صبح جمعه یا شب چهارشنبه و غیره گرد هم جمع میشوند.
روشهای مرسوم
زنجیرزنی
سینهزنی
نوحه
مرثیه
روضه
طبل و دهل زدن
بلند کردن پرچم
آتش زدن خیمهها
تعزیه
برداشتن علم یا علامت (که قبلاً ممنوع بوده ولی اکنون قانونی است)
قمه زنی
تاریخچه
از آغاز تا سده هفتم
سوگواری برای کشته شدان کربلا در همان روزهای پس این واقعه انجام شد. در چهلم (اربعین) هنکامیکه اسیران از شام بسوی مدینه درحرکت بودند راه خود را به سمت کربلا تغییر داه و هنکامیکه بدان سرزمین رسیدند با جابر ابن عبدالله انصاری صحابی پیامبر و تعدادی از بنی هاشم مواجه شدند و در آنجا به سوگواری و نوحه سرایی پرداختند.
سوگواری در مدینه اولین بار به پیشگامی ام سلمه همسر پیامبر اسلام انجام شد.
در دوران امام پنجم شیعیان (که خود در کربلا حضور داشت) و امام ششم شیعیان که مصادف را دوران ضعف بنی امیه بود عزاداری بصورت مراسم سالانه رواج یافت.
سایر امامان شیعه نیز در برگزاری مراسم سالانه برای کشتگان کربلا اهتمام داشتند. دراین دوران تعداد زیادی از شاعران شیعه نیز اشعاری در مراثی حسین سرودند.
آل بویه
یکی ازمهمترین دوران عزاداری برای کشتگان کربلا در قرن چهارم و مقارن با حکومت آل بویهاست. در این دوران حکومتهای شیعی همچون علویان طبرستان، زیدیان یمن، حمدانیان در شمال عراق، فاطمیان در مصر و آل بویه در عراق و ایران به قدرت رسیدند. عموم مورخان به برگزاری عزاداری بصورت عمومی در کوچه خیابان در این دوران اشاره کردهاند.
در این باره ابن جوزی مینویسد: «در سال ۳۵۲ (قمری) معزالدوله دیلمی دستور داد، مردم در روز عاشورا جمع شوند و اظهار حزن کنند; در این روز بازارها بسته شد و خرید و فروش موقوف گردید; قصابان گوسفند ذبح نکردند، هریسه پزها هریسه (حلیم) نپختند، مردم آب ننوشیدند; در بازارها خیمه برپا کردند و به رسم عزاداری کرباس آویختند; زنان به سرو روی خود میزدند و بر حسین ندبه میکردند.»
حاکمان فاطمی مصر نیز با آنکه با ال بویه رقیب بودند از روش آنان در عزاداری پیروی کردند.تقی الدین مقریزی در این باره مینویسد که:
در زمان المعزلدین الله به سال ۳۶۳ (قمری) در کشور مصر تمام فاطمیین و شیعه در روز عاشورا در کنار مقبره ام کلثوم و سیده نفیسه اجتماع نموده و به عزاداری پرداختند و مبلغ بی حساب برای اطعام و عزاداری و شربت مخارج نمودند و به سال ۳۹۶ (قمری) در مصر کلیه بازارها را تعطیل عمومی کردند و ابن مأمون در سال ۵۱۵ (قمری) از موقوفات و صدقات کشور مصر روز عاشورا را تعطیل و روز توزیع صدقات قرار داد. و در عهد صدارت افضل بن بدرالدین در مسجد حسینی قاهره بوریاها فرش شد و افضل بدین سان در قلب مردم را یافت.
صفویه
اصطلاحها
دستهها
در جلوی دستهها، پرچمداران به راه میافتند و سپس افراد بزرگتر زنجیرزن به ترتیب قد در دو صف طویل حرکت میکنند و در بین آنها افرادی نوحه میخوانند و طبل یا دهل میزنند. سپس سینهزنها در پشت این صف حرکت میکنند.
تعزیه
در تعزیه بازیگران واقعه کربلا را به شکل نمایش بازی میکنند.
عَلم
عَلم یا جریده یکی از وسیلههای نمادین بکار رفته در آیین سوگواری عاشورا در میان شیعیان است. این وسیله معمولاً چوبی بلندی به ارتفاع پنج شش متر که سر آن پنجهای برنجین میگذارند و پارچههای رنگین قیمتی به چوب میبندند. علم از فلز ساخته شده، توسط علم دار حمل میشود. در مناطقی از ایران مردم اعتقاد دارند که برخی از علمها، که با نام علم جوش شناخته میشوند، اصطلاحا میجوشند.. در تصویر ضمیمه، که در روستای الهرد منطقه ارسباران گرفته شده است، دو علم در میان دایره عزادارن دیده میشوند. یکی از علمها ساکن است و دیگری در حالت افقی قرار گرفته و علمدار را میکشد.
نخل
نخل تابوت بزرگ و بلندی است که در روز عاشورا به عنوان تابوت امام حسین حرکت داده میشود.
عزاداریهای محلی در ایران
آئین سقاخانه: در بروجرد، برخی خانوادهها یک اتاق منزل خود را سیاهپوش میکنند و در شبهای دهه محرم، از عزاداران پذیرائی میکنند. سقاخانههای هر کوی، با نصب پرچم و چراغ و بازگذاشتن درب منزل مشخص میشوند.
چکچکو: نوعی عزاداری شبیه به سینه زنی است که در آن از دو قطعه چوب یا سنگ استفاده میشود. چک چکو در استهبان استان فارس رایج است.
خره مالی در استانهای ناحیه زاگرس و شهرهای مختلف از جمله خرمآباد، بروجرد و بیجار
علم بندان در ماسوله - تصاویر
طوق بندان (علم بندان) در شاهرود
یاعباس یاعباس در شاهرود
وای عباس در مراغه
کرب زنی در لاهیجان
طشت گذاری در آذربایجان، زنجان، آستارا و تالش
علمگردانی در هزاوه
کاروان هلال غم در زواره
شامگاه خدام (شمع و چراغ) در شاهرود
سنگ زنی در تهران قدیم
قفل آجین در تهران قدیم و زنجان
شمع آجین در تهران قدیم
سنج و دمام در خوزستان، بوشهر و هرمزگان
نخل برداری (نخل گردانی) در استان یزد
شاخ به شاخ در روستاهای استان یزد
عزاداری در کشورهای دیگر
عراق
مشق شمشیر
مشعل گردانی
هند
بر خلاف باور عموم، محرم یک روز خاص نیست بلکه نام یک ماه هست. این ماه یکی از چهار ماه مقدس است. سه مورد دیگر، ذی القعده، ذی الحجه و رجب میباشند.
خداوند جهان را و آسمان و زمین را در این ماه پر برکت خلق کرد. جدا از واقعهٔ غم انگیز کربلا، این ماه در تاریخ اسلامی، با بسیاری از رویدادهای فرخنده و قابل توجه در ارتباط است
خداوند حضرت آدم را در این ماه خلق کرده و توبهٔ اورا قبول نموده و او را مورد عفو قرار داده است. کشتی نوح چندین قرن پیش در همچنین زمانی با موفقیت در کوه جودی لنگر انداخت. همچنین این اعتقاد بین مسلمانان وجود دارد که در این ماه خداوند حضرت ابراهیم را از آتش نمرود حفظ کرد و حضرت موسی و یارانش را از خشم فرعون و تعقیب همراهانش در امان نگه داشت.
در واقع، شهادت امام حسین، ادامهای است برای بحث جانشینی حضرت پیامبر. همه فرقههای اهل سنت بر این باورند که پیامبر به صراحت نام هر جانشین را نگفتهاند، در حالی که شیعیان آن را رد میکنند و بر این باورند که او نام جانشین را اعلام کرده که حضرت علی بود.
شیعه و اهل سنت - این حادثهٔ غم انگیز، جامعه اسلامی را برای همیشه به دو فرقه تقسیم کرده است. شیعیان علی، حسن و حسین را ائمه و خلفای بر حق در نظر میگیرند و علناً به خاطر قتل وحشیانه آنها سوگواری میکنند. مسلمانان سنی نیز بزرگداشتی به خاطر شهادت امام حسین دارند، اما به شیوه نمایشی کمتر، به جای آن بیشتر بر جنبههای معنوی آن تمرکز میکنند.
محرم
محرم یک تعطیلی رسمی در هند هست که شروع سال اسلامی ست. این روز برای بسیاری از کارمندان تعطیل میباشد. بعضی از مردم شروع سال جدید اسلامی را با آتش بازی جشن میگیرند.
بعضی از مردم همچنین در روزهای نهم و دهم، یا دهم و یازدهم ماه محرم، روزه میگیرند.{طبق گفتههای یک کارشناس ارشد در رشتهٔ آموزههای اسلامی در هند (از فرقهٔ اهل حدیث), اهل سنت روز هشتم و نهم محرم را روزه میگیرند زیرا دستوریست که از سوی پیامبر داده شده. ماجرا از این قرار است که یهودیان روزه بودند. وقتی پیامبر علت را جویا میشوند، میگویند به خاطر رهایی حضرت موسی از فرعون، ما با روزه گرفتن این مناسبت را جشن میگیریم. سپس پیامبر (ص) امر میفرمایند که ما مسلمانها باید روزه بگیریم نه آنها. پس علیه آنها روزه بگیرید. یهودیان یک روز روزه میشوند و اهل تسنن دو روز}
آنها ممکن است جلسات مخصوص دعا در منازل یا مساجد داشته باشند. همهٔ مسلمانان این مراسم را اجرا نمیکنند و در این مناسبت رفتار مشابه ندارند. بعضی از مسلمانان ماه محرم را به خاطر جنگ و حادثهٔ کربلا، ماه عزاداری میدانند.
پولیکالی که با نام رقص ببر هم معروف میباشد، گوشهای از مراسم محرم در ایالت کرالا ست. بعضی از مسلمانها بدنشان را به شکل ببر نقاشی میکنند و ماسک میزنند و در خیابان رژه میروند، میخوانند و میرقصند و حرکات ببر را تقلید میکنند. آنها با این کار میخواهند به صورت خیالی، تصویری از شجاعت امام حسین را به نمایش بگذارند! {به نظر میرسد منظور اعتقاد به این واقعه باشد که حتی حیوانات عزادار حادثهٔ کربلا بودند. در شهرستان مهریز یزد شاهد گونهای از این عزاداری هستیم که مردی در جلد شیر فرو میرود و با ماشین دور تا دور حسینیه چرخانده میشود در حالی که کاه بر سر میپاشد. باید در نظر گرفت واژهٔ رقص الزاماً به معنای آیینی برای شادمانی نیست}.
رویدادهای دیگر که در ده روز اول محرم رخ میدهند عبارتند از:
رژه همراه ماکتی از آرامگاه امام حسین گردهمایی که در آن مردان جوان برای سوگواری، خودرا با زنجیر و چوب میزنند {مراسم سینه زنی، زنجیر زنی و قمه زنی شیعیان} پخش کردن خوراکی بین فقیران وعدههای خوراکی در مساجد و مراکز اجتماعی {نذری} نمایش آتش بازی
بعضی از این رویدادها در جهان اسلام مورد بحث است. محرم {ممکن است منظور روز عاشورا باشد. چون در تقویم هند تعطیل است اما مردم برای روز عاشورا نیز از واژهٔ محرم استفاده میکنند}, عمدتاً یک تعطیلی اسلامیست اما مردم از سایر ادیان نیز ممکن است در این مراسم شرکت کنند و یا شاهد فعالیتها باشند.
روز اول محرم در هند تعطیلی رسمی ست بنابرین ادارات دولتی، دفاتر پست و بانکها تعطیل هستند. ممکن است مغازهها و کار و بار و سایر نهادهای اسلامی، تعطیل باشند یا ساعات کار را کاهش دهند. مردمی که مایل به استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی هستند ممکن است نیاز باشد که جدول زمانی را با مسئولان محلی هماهنگ کنند. نماز جماعت و مراسم دعا، رژه و راهپیمایی در این روز ممکن است باعث ترافیک شدید خصوصاً در مناطق مسلمان نشین شود.
در میان شیعیان هند مراسمی معمول است که ممکن است در نواحی مختلف، جزئیاتی متفاوت داشته باشند. به محض ظاهر شدن ماه جدید، مردم هر سال در مکانهای دائمی (که در جنوب هند به عاشور خانه معروف است) گرد هم میآیند. آنها بعد از خوردن شربت (نوشیدنی شیرین و خنک), یا برنج {منظور نذری ست} با نام حسین فاتحه میخوانند. نوشیدنی خنک به معنای یادآوری مومنان از تشنگی وحشتناک حسین و خانواده و همراهانش هست که رنج بردهاند. بعد خوراک و نوشیدنی بین مردم خصوصاً فقرا پخش میشود. در بعضی مکانها هر روز غروب مردم گودالی حفر میکنند و درونش آتش روشن میکنند و دورش با چوب یا شمشیر حفاظ میسازند. یا دورتا دور این گودال میدوند و فریاد میزنند
عاشور خانه معمولاً با پارچههای سیاهی که روی آن آیات قرآن نوشته شده تزئین میشود. درون عاشور خانه تابوتها و سازههای چوبی قرار دارد که با ورقهای نقرهای، کاغذهای رنگی و زرق و برق دار پوشش داده شده. آنها با تخیل و احساس هنری ساخته شده است و به منظور نشان دادن آرامگاه حسین، در دشت کربلا، و یا مقبره پیامبر در مدینه و یا حتی تاج محل در اگرا بنا شده. در کنار آنها وسایل جنگی قرار دارد که متصور هستند امام حسین در کربلا از آنها استفاده کردند. مثل عمامه (از طلا)، یک شمشیر، سپر، تیر و کمان
همچنین تعدادی علم یا علامت در اشکال گوناگون وجود دارد که هر کدام معنی مخصوص خود را دارند. اغلب علمها شکل یک دست را در راس خود دارند. این علامت از آنجایی محبوب است که به پنج تن از اعضای خانوادهٔ پیامبر اشاره دارد: محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین
به یاد کربلا
هر روز عصر مردم در عاشور خانه یا منازل خود گرد هم میآیند. این مجالس، یادآور قدم به قدم وقایع کربلاست. از زمانی که امام حسین دعوت کوفیان را دریافت کرد تا زمانی که شهید شد. ذاکر خطابهای را برای اعضای مجلس میخواند و مرثیه گوها اشعاری را که حوادث کربلا را به یاد میآورد، قراعت میکنند. این وقایع به طور هنرمندانهای بی رحمی یزیدیان که امام حسین، خانواده و همراهانش را کشتند روایت میکنند. این مراثی شامل نوحه (اشعار درد و رنج) همراه با سوز خوانده میشوند تا احساسات شنوندگان را برای ندبه و گریه تحریک کنند. مومنان از جا بر میخیزند و با اندوه سینه میزنند و فریاد میزنند: یا حسن، یا حسین. در عین حال یزید، خلیفهای که باعث کشته شدن امام حسین شد، نفرین میشود.
دستهها و مراسم دیگر
از هفتم تا دهم محرم مراسمی برگزار میشود که در بزرگداشت پسر امام حسن، قاسم هست. قاسم، در حالی به شهادت رسید که تازه داماد بود. همراه با هیئتی که در صفوف منظم میروند، اسب سفیدی (دلدل یا ذوالجناح) میرود که نشانهٔ مرکب امام حسین هست. یا اشاره به اسب عروس قاسم دارد. قاسم دقیقاً قبل از حادثهٔ کربلا با دختر امام حسین (فاطمه صغرا) ازدواج کرده بود. به خاطر همین مردم مکرراً فریاد میزنند:عروس! داماد! عروس! داماد!
در روز هشتم نیزهای به حرکت در میآید در حالی که سر امام حسین را حمل میکند. این کاراشاره به واقعهای دارد که به دستور یزید سرها را بر نیزه کردند.
به علاوه تابوتهایی از امام حسن، امام حسین و قاسم حمل میشوند. تمام مدت مردم سینه میزنند و میگویند: حسن! حسین! بعضی مواقع این کار متوقف میشود و گروهی از مردان و پسران با نیم تنهٔ برهنه و با دستههای تیغ خودشان را میزنند که خون از پشتشان جریان میابد {قمه زنی} یا گروهی بزرگ تشکیل میشود که در حالی که به شدت بر سر و سینه میکوبند، همراه هم داد میزنند: یا حسن! یا حسین!
رسم است که تابوتها و علمهای سبز (علامتهای ارتش امام حسین، تزئین شده با نقره، طلا و برنج) در صفوف منظم توسط مردان پابرهنه که سینه میزنند، مرثیه میخوانند و گاهی اوقات برای ابراز غم و اندوه خود، خودزنی میکنند، حمل میشوند. این پروسه در طول ماه محرم ادامه دارد و در روز دهم ماه، که روز عاشورا نام دارد، به اوج خود میرسد.
روز دهم، عاشوراست. در این روز تابوتها را در آب میاندازند یا در گودالی که به این منظور و به نام کربلا حفر کردهاند، به صورت دسته جمعی دفن میکنند. در غروب دوازدهم مردم تمام شب را بیدار میمانند و برای بزرگداشت امام حسین قرآن و مرثیه میخوانند.
روز آخر مقداری خوراکی تهیه میشود و بعد از خواندن فاتحه آن را به فقرا میدهند. با این امور خیر، مراسم محرم پایان میابد.
نقدهای دروندینی
سید علی اصغر غروی: شیعیان به جای بزرگداشت این قیام و پرداختن به علل، نتایج، دستاوردها و نقش تاریخ ساز آن، بیشتر به حواشی ماجرا میپردازند، و در این میان، سخنرانان نیز بیتقصیر نیستند، قصهگویانی که از قرآن و نهج البلاغه اطلاع کمی دارند، یا اصلاً اطلاعی ندارند، و کمتر از آنها نقل میکنند، و این فرصت مغتنم را برای معرفی حقیقت دین به مردم از دست میدهند. بیش از نیمی از زمان هر مراسم، صرف عزاداری میشود! داستانهای بسیاری در مورد گلوی بریدة حسین، دستان بریده و فرق شکافتة ابوالفضل، گلوی شکافتة علی اصغر و جوانی علی اکبر تعریف میشود، اما افسوس و صد افسوس که هیچ کس نمیگوید اینها همه برای چه بود! نمیگویند چون یزید ظالم بود و حسین بن علی میخواست احقاق حق کند، آن اتفاقات روی داد! چطور ممکن است جامعهای ادعاء حب حسین داشته باشد ولی از اخلاق حسین و نوع دینداری او بیخبر باشد؟! اگر قبول داریم حسین بر حق بوده، پس مشکل در عدم شناخت صحیح حق و ناحق است! آن هم حق و ناحق امروز، نه ۱۴۰۰ سال پیش، که معما چو حل گشت آسان شود میپنداریم که در مصیبت حسین گریه میکنیم، ولی در اصل به حال خودمان میگرییم و این داستان تکراری عزاداریهای ما در طول تاریخ بوده است! چون اساساً اکثر ما حق و باطل را نمیشناسیم یا اگر شناختیم منافعمان ما را وادار به سکوت میکند.
مقتلالحسین
مقتل در لغت به معنی محل قتل و در اصطلاح به گزارشات به قتل رسیدن امامان اشاره دارد. در میان مقتل ها مقتل امام سوم شیعیان از همه مهم تر و بیشتر مورد توجه است.
مقتل الحسین نام دستهای از کتب است، که وقایع کربلا و کُشتهشدن حسین بن علی در آن شرح داده شدهاست.
منابع دست اول
منابع دست اول نبرد کربلا به دو دسته کلی تقسیم میشود. دسته اول احادیث و بیانات اهل بیت است که در بخش عمده آن در کتب حدیث گرد آمدهاست. دسته دوم گزارشهای تاریخی برگرفته از روایات حاضران در حادثهاست.
از مقاتل دسته دوم به طور خاص مقتل ابومخنف نوشته ابومخنف(ف. ۱۵۷ هجری قمری) به طور تقریباً کامل از دو طریق کتاب تاریخ طبری و کتاب الارشاد شیخ مفید در دسترس میباشد. از سایر گزارشهای تاریخی جز اندکی در خلال کتابهای تاریخ چیزی در دسترس نیست.
منابع دست دوم
منابع دست دوم مبتنی بر گزارشهای منابع دست اول است. این منابع در زمانی تهیه شدهاست که به علت فاصله تاریخی امکان دسترسی به روایات شاهدان واقعه میسر نبودهاست.
فهرستی از مهمترین منابع دست دوم به شرح ذیل است:
طبقات الکبری، ابن سعد (متوفی ۲۳۰)
انساب الاشراف، بلاذری (متوفی ۲۷۹)
اخبار الطوال، دینوری (متوفی ۲۸۳)
تاریخ طبری (متوفی ۳۱۰)
الفتوح، ابن اعثم کوفی (متوفی حدود ۳۱۴)
مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی (متوفی ۳۵۶)
معجم الکبیر طبرانی (متوفی ۳۶۰)
شرح الأخبار، قاضی نعمان (متوفی ۳۶۳)
کامل الزیارات، ابن قولویه (متوفی ۳۶۸)
امالی شیخ صدوق (متوفی ۳۸۱)
ارشاد، شیخ مفید (متوفی ۴۱۳)
روضة الواعظین، ابن فتال نیشابوری (متوفی ۵۰۸)
اعلام الوری، طبرسی (متوفی ۵۴۸)
مقتل الحسین خوارزمی (متوفی ۵۶۸)
تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر (متوفی ۵۷۱)
مناقب ابن شهر آشوب (متوفی ۵۸۸)
الکامل فی التاریخ، ابن اثیر (متوفی ۶۳۰)
مثیر الأحزان، ابن نما (متوفی ۶۴۵)
تذکرة الخواص، سبط ابن جوزی (متوفی ۶۵۳)
اللهوف علی قتلی المطفوف (لهوف) سید بن طاووس (متوفی ۶۶۴)
کشف الغمة، اربلی (متوفی ۶۹۲)
سیر اعلام النبلاء، ذهبی (متوفی ۷۴۸)
در میان منابع دست دوم اللهوف علی قتلی الطفوف نوشته دانشمند شیعه سید پسر طاووس (ف. ۶۶۴ هجری قمری) جایگاهی ممتاز داراست.
چنانکه مرتضی مطهری در کتاب حماسه حسینی مینویسد نبرد کربلا در برخی از منابع بخصوص کتابهایی که برای مجالس روضه و عزا نوشته شده به شدت دچار تحریف شدهاست نظیر روضه الشهدا اثر حسین کاشفی(ف. ۹۱۰ هجری قمری)، محرق القلوب اثر مهدی نراقی و اسرار الشهادة اثر فاضل دربندی.
منابع متأخر
منابع متأخر کتابهایی هستند که در سده اخیر به بررسی و گزارش واقعه کربلا پرداختهاند. اکثر این کتابها از دو جهت با منابع تاریخی دست اول و دست دوم متافئت هستند. نخست آنکه با ورود تحریفات فراوان بخصوص در چند قرن اخیر در بیان حوادث نبرد کربلا، این کتابها تلاش داشتهاند که واقعیت تاریخی بدون تحریف را ارائه کنند. دوم آنکه عمدتاً دربردارنده تحلیلهای اعتقادی، سیاسی و اجتماعی هستند و به عبارت دیگر بیشتر تاریخ تحلیلی هستند و نه صرفاً تاریخ نقلی.
نفس المهموم نوشته شیخ عباس قمی
حماسه حسینی نوشته مرتضی مطهری
لمعات الحسین علیهالسلام تالیف علامهآیتالله حاج سیّدمحمّدحسین حسینی طهرانی، حاوی برخی از خطبهها و موعظههای امام حسین علیهالسلام است که با ذکر مدارک معتبر نقل شده.
کتابشناسی اندیشه سیاسی عاشورا
ابوالقاسم سحاب، زندگانی حضرت ابیعبدالله الحسین سیدالشهداء (ع)، انتشارات کتاب سحاب، چاپ سوم، تهران ۱۳۷۴
فتح خون نوشته مرتضی آوینی
پس از پنجاه سال سید جعفر شهیدی
انوار الشهاده ، محمدحسین یزدی متوفای 1297ق
حسین بن علی و نبرد کربلا از دیدگاه علمای اهل سنت
حسین بن علی که نوه پیامبر اسلام و فرزند علی بن ابیطالب میباشد به نقل دانشمندان و محدثان مذهب سنی به صفات مختلف یاد شدهاست. احمد بن حنبل در روایتی از محمد پیامبر اسلام، حسین بن علی را آقای جوانان بهشت معرفی میکند. علاءالدین متقی هندی در کنز العمال آوردهاست: حسین بن علی زمینه ساز دوستی خدا و پیامبرش معرفی شدهاست و جایگاه جاودانش در بهشت خواهد بود. ابن صباغ مالکی از راویان و دانشمندان مذهب سنی در رابطه با حسین بن علی روایت کردهاست: هنگامی که حسین بن علی به نماز میایستاد رنگش زرد میشد. ابن تیمیه فقیه و متکلم مسلمان دوره حمله مغول قاتلین حسین بن علی را لعنت میکند. ابن خلدون از حسین بن علی به عنوان صحابی مجتهد یاد میکند و او را شایسته رهبری برای قیام علیه یزید بر میشمرد.
قطبنما
قُطبنما وسیلهای برای تعیین جهت و جهتیابی. این وسیله با استفاده از میدان مغناطیسی زمین جهت قطب شمال را نشان میدهد که در حقیقت شمال مغناطیسی زمین است؛ که با شمال حقیقی مقداری فاصله دارد. زاویه بین شمال حقیقی و شمال مغناطیسی، میل مغناطیسی نامیده می شود. امروزه برای تعیین شمال حقیقی از قطبنماهای پیشرفتهتری مانند قطبنمای ژیروسکوپی استفاده میشود.
تأثیرات جاذبههای مغناطیسی موضعی (فلز و الکتریسیته)

هر گاه قطبنما در نزدیکی اشیای آهنی یا فولادی و یا منابع الکتریکی قرار گرفته باشد، عقربهاش از جهت قطب مقداری منحرف میشود، که به آن انحراف مغناطیسی میگویند. کلاً به همراه داشتن اشیایی از جنس آهن یا انواع مشابه آن می تواند باعث اختلال در حرکت عقربه شود. حتی وجود یک گیره کاغذ روی نقشه ممکن است مساله ساز شود. بنابراین، هنگام استفاده از قطبنما باید مطمئن شویم که از اشیای انحرافدهنده آن، بهطور کلی دور است. همچنین احتمال تأثیرگذاری جاذبههای مغناطیسی موجود در خاک نیز وجود دارد، که بسیار نادر است.
در جدول زیر حداقل فاصلهی وسایل مختلف از قطبنما -برای اینکه قطبنما شمال مغناطیسی را به درستی نشان دهد- آمده است:
اشیا فاصله
خطوط برق فشار قوی 55 متر
کامیون و اتومبیل 10 متر
خطوط تلفن 10 متر
ابزار الکتریکی و مکانیکی 2 متر
کلاهکها و اشیاء کوچک فلزی 2/1 متر
قطبنمای پیشرفته
قطبنماهای پیشرفته که بیشتر در صنایع مخابرات و امور نظامی به کار برده میشوند، مجهز به سلولهای شبنما هستند که حتی در تاریکی شب عمل جهتنمایی را صورت دهند. این نوع قطبنماها در دوربینهای دو چشمی نظامی، تانکها، نفربرها و حتی در ساختمان برخی خودروهای پیشرفته نیز به کار می رود. از قطب نماهای پیشرفته در اندازه گیری طول جغرافیایی و عرض جغرافیاییِ محل نیز استفاده میکنند که در نقشهخوانی، پیادهسازی عملیات نظامی، دیدهبانی در مناطق جنگی و ... نقش تعیینکننده دارند.
قطب نمای M1
ساختمان قطب نماي M1
1 – دستگيره يا شصتي : حلقه اي است كه در انتهاي قطب نما قرار دارد و براي نگهداشتن قطب نما به حالت تراز در موقع استفاده بكار مي رود.
2 – درب قطب نما : درپوشي است آلومينيومي كه در وسط آن تار موئي قرار دارد و كاربرد تارموئي مانند مگسك اسلحه است و دو سر تار موئي دو نقطه فسفري (شبنما) وجود دارد و در موقع كار شبانه از آن استفاده مي شود .در حاشيه درب قطب نما خط كشي تعبيه شده است و بر اساس مقياس 000/50 : 1 بر مبناي كيلومتر مدرج شده است.
3 – تيغه نشانه روي و عدسي چشمي : تيغه ايست كه بالاي آن شكاف كوچكي همانند شكاف درجه اسلحه است و با زاويه 45 درجه نسبت به صفحه مدرج قرار ميگيرد و در موقع گرا گرفتن با كمك تار موئي بكار مي رود. در اين حال توسط عدسي چشمي كه در وسط تيغه تعبيه شده اعداد مربوط به گراي هدف نشانه روي شده قرائت مي شود. خواباندن تيغه بر روي صفحه قطب نما سبب قفل شدن صفحه مدرج مي شود.
4 – بدنه : كليه اجزاي قطب نما در داخل بدنه كه از جنس آلومينيوم است قرار دارد. در كنار اين محفظه خط كشي تعبيه شده كه با باز شدن كامل درب قطب نما ، خط كشي قطب نما را كامل ميكند.
5 – طوقه كار در شب : طوقه متحركي است كه جداره خارجي آن دندانه دار است و تعداد 120 دندانه دارد اين دندانه ها با زائده اي در كنار قطب نما در تماس است كه به هنگام چرخش تق تق صدا ميدهد و هر تقه برابر 3 درجه است . بر روي صفحه طوقه يك خط و يك نقطه فسفري مشاهده مي شود كه در موقع كار در شب از آن استفاده ميشود.(زاويه بين خط و نقطه 45 درجه و 15 تقه است)
6 – صفحه ثابت : در زير طوقه كار درشب صفحه شيشه اي ثابتي قرار دارد كه روي آن يك خط سياه بنام شاخص تعبيه شده . اين خط درست در امتداد شكاف تيغه نشانه روي و تار موئي قرار دارد كه در موقع گرا گرفتن هر عددي زير شاخص باشد گراي آن امتداد است.
7 – صفحه مدرّج : صفحه ايست لغزنده كه عقربه مغناطيسي روي آن نقش بسته است .بر روي اين صفحه دو گونه تقسيم بندي وجود دارد.
الف : تقسيم بندي داخلي كه برحسب درجه صورت گرفته و به رنگ قرمز ميباشد كه به ازاي هر 5 درجه علامت گذاري وهر 20 درجه عددگذاري شده است.(محيط دايره به 360 قسمت مساوي تقسيم شده و زاويه بين دو شعاع دايره كه يك قسمت را فرا گرفته است ، يك درجه نام دارد).
ب : تقسيم بندي خارجي كه برحسب ميليم غربي و برنگ سياه است كه به ازاي هر 20 ميليم علامت گذاري و هر هر 200 ميليم عددگذاري شده است ولي دو صفر سمت راست آن اعداد بمنظور اختصار حذف شده است.(در اين تقسيم بندي محيط دايره به 6400 قسمت تقسيم شده كه هر قسمت آنرا يك ميليم گويند).
شمال
شُمال (شِمال هم تلفظ شده) یا آپا یا اَپاختَر، یکی از چهار جهت اصلی است.
در نقشهها جهت شمال را همیشه به سوی بالای نقشه نشان میدهند.
پیرامون واژه
شمال واژهای عربی و فارسی آن آپا یا اَپاختَر است.در زبان پارسی میانه، خشکیهای شمال غربی کره زمین را وُروبَرشت و خشکیهای شمال شرقی را وُروژَرشت مینامیدند.در بُندَهِش آمده که برای هر جهت اصلی یک سپاهبد گمارده شده و سپاهبد شمال، ستاره هفتاورنگ (محتملاً نگهبان شمال) است.
در زبان
در سند املاک از شمال قیدی ساخته میشود به صورت «شمالاً». (نمونه: این مکان شمالاً به زمین فروشنده محدود است.) به افراد و چیزهای منسوب به شمال، شمالی یا شمالیه (نمونه: بلاد شمالیه) گفته میشود. در ادبیات شمالیپیکران به معنی ستارگانی است که از شمال طلوع میکنند.به منطقه بالای مدار قطب شمال در فارسی شمالگان گفته میشود.
باختر
باختر یا غَرب یکی از چهار جهت اصلی در جغرافیا است که در نقشهها معمولاً در سمت چپ نقشه است. باختر محل فروشدن یا غروب خورشید و بنابراین جهت مخالف گردش زمین است. به هنگام ناوبری برای رفتن به سوی باختر باید سمت قطبنما را روی °۲۷۰ قرار داد.
کاربرد امروزی
لغتنامههایی که مشخصاً به فارسی امروز میپردازند دربارهٔ واژهٔ «باختر» چنین آوردهاند:
فرهنگ معاصر فارسی (صدری افشار و دیگران:۱۳۸۱) «باختر» را ادبی میداند و به مدخل غرب (که مفصلتر است) ارجاع میدهد.
فرهنگ روز سخن (انوری:۱۳۸۳) «باختر» را «مغرب» (که باز مدخل مفصلتری است) معنی میکند.
با توجه به این که هر دوی این فرهنگها مدخل مفصلتری تحت «مغرب» یا «غرب» دارند، به نظر میرسد که باید فرض کرد واژهٔ «باختر» به نظر این فرهنگنویسان از واژههای «غرب» و «مغرب» مهجورتر است.
کاربرد قدیمیتر
«باختر» در ادبیات فارسی به معنی شمال و شرق هم استفاده میشده است.
در لغتنامه دهخدا دو مدخل برای «باختر» وجود دارد: یکی به عنوان جهت جغرافیایی و دیگری به عنوان سرزمین باکتریا (بلخ). در مورد مدخل اول (که موضوع این صفحه است)، برای معنی شمال (برای این کلمه)، تنها به اوستا اشاره شده است (و برای آن نیز باختر را با واژهٔ اوستایی «اپاختر» - apãxtar - یعنی آنطرفتر یکی گرفته است).
در بعضی از مثالهایی که از متون قدیمی فارسی برای این کلمه آورده شده است، باختر متضاد خاور است. همچنین در جایی (به نقل از شرفنامهٔ منیری) اشاره شده است:
«تحقیق آنست که باختر مخفف با اختر است و اختر ماه و آفتاب هر دو را گویند پس باختر مشرق و مغرب را توان گفت ازین جهت متقدمین بر هر دو معنی این لفظ را استعمال کردهاند لیکن خوار به معنی خور بیشتر آمده از این جهت خاور به معنی مشرق بیشتر استفاده میشود ...»
در یکی از پاورقیهای مربوط به این کلمه نیز آمده است:
«شاید اختلافاتیکه در معنی باختر روی داده از باختریان (بلخ) باشد که مردم در همسایگی جنوب او، او را شمال و در شمال جنوب، و در مغرب مشرق و در مشرق مغرب مینامیدهاند.»
در نمونههایی از اشعار شاعران فارسیزبان (از فردوسی و ناصرخسرو گرفته تا خاقانی و نظامی و سعدی)، باختر به معنای مغرب بهکار رفته است
. البته مثالهایی نیز از کاربرد عکس آن وجود دارد (در اشعار فرخی و عنصری و سوزنی و دو بیت در بعضی از نسخ شاهنامه).
خاور
خاوَر واژهای پارسی برابر با شرق عربی است. در جغرافیا، خاور امروزه به معنی شرق، یکی از چهار جهت اصلی، است.
کاربردهای قدیمی
البته در اصل خاور در زبان پارسی بازماندهٔ واژهٔ خوربران یا «خوروران» (جای بردن خورشید، جای غروب خورشید) یعنی غرب است.
در پارسی به شرق «خوراسان» (که همین نام را روی استان خراسان گذاشتند زیرا شرق ایران بزرگ بود) و به شمال «اپاختر» (واژهٔ امروزی باختر نیز که به غرب گویند بازماندهٔ اپاختر است) گویند.
فرهنگ فارسی عمید و لغتنامه دهخدا این را تایید میکند. مثلاً در بیتی از رودکی، «مهر دیدم بامدادان چون بتافت، از خراسان سوی خاور میشتافت» یا در بیتی از خاقانی «چون پخت نان زرین اندر تنور مشرق، افتاد قرص سیمین اندر دهان خاور» به معنی اصیلش آمدهاست.
خاور در بعضی از لغتنامههای قدیمیتر، از جمله برهان قاطع و آنندراج، به هر دو معنی ذکر شده است.
جنوب
«نیمروز» تغییر مسیری به این صفحه است. برای کاربردهای دیگر نیمروز (ابهامزدایی) را ببینید.جنوب یا نیمروز یکی از چهار جهت اصلی است. جنوب نقطه مقابل شمال است و ۹۰ درجه با خاور و باختر اختلاف جهت دارد. بطور قراردادی در نقشهها، نقطه یا جهت پایینی نقشه را جنوب مینامند.
جهتیابی
جهتیابی، یافتن جهتهای جغرافیایی است. جهتیابی در بسیاری از موارد کاربرد دارد. برای نمونه وقتی در کوهستان، جنگل، دشت یا بیابان گم شدهباشید، با دانستن جهتهای جغرافیایی، میتوانید به مکان مورد نظرتان برسید. یکی از استفادههای مسلمانان از جهتیابی، یافتن قبله برای نماز خواندن و ذبح حیوانات است. کوهنوردان، نظامیان، جنگلبانان و... هم به دانستن روشهای جهتیابی نیازمندند.
هرچند امروزه با وسایلی مانند قطبنما یا سامانه موقعیتیاب جهانی (جیپیاس) میتوان به راحتی و با دقت بسیار زیاد جهت جغرافیایی را مشخص کرد، در نبود ابزار، دانستن روشهای دیگر جهتیابی مفید و کاراست.
جهتهای اصلی و فرعی
اگر رو به شمال بایستیم، سمت راست مشرق (شرق، خاور)، سمت چپ مغرب (غرب، باختر) و پشت سر جنوب است. این چهار جهت را جهتهای اصلی مینامند. بین هر دو جهت اصلی یک جهت فرعی وجود دارد. مثلاً نیمساز جهتهای شمال و شرق، جهت شمالِ شرقی (شمالِ شرق) را مشخص میکند.
با دانستن یکی از جهتها، بقیهٔ جهتها را میتوان به سادگی مشخص نمود. مثلاً اگر به سوی شمال ایستاده باشید، دست راست شما شرق، دست چپ شما غرب، و پشت سر شما جنوب است.
روشهای جهتیابی
برخی روشهای جهتیابی مخصوص روز، و برخی ویژهٔ شب اند. برخی روشها هم در همهٔ مواقع کارا هستند. توجه شود که:
بسیاری از این روشها کاملاً دقیق نیستند و صرفاً جهتهای اصلی را به صورت تقریبی مشخص میکنند. برای جهتهای دقیق باید از قطبنما استفاده کرد، و میل مغناطیسی و انحراف مغناطیسی آن را هم در نظر داشت.
آنچه گفته میشود اکثراً مربوط به نیمکره شمالی است؛ به طور دقیقتر، بالای ۲۳٫۵ درجه (بالای مدار رأسالسرطان). در نیمکره جنوبی در برخی روشها ممکن است جهت شمال و جنوب برعکس آنچه گفته میشود باشد.
قُطبنما وسیلهای برای تعیین جهت و جهتیابی. این وسیله با استفاده از میدان مغناطیسی زمین جهت قطب شمال را نشان میدهد که در حقیقت شمال مغناطیسی زمین است؛ که با شمال حقیقی مقداری فاصله دارد. زاویه بین شمال حقیقی و شمال مغناطیسی، میل مغناطیسی نامیده می شود. امروزه برای تعیین شمال حقیقی از قطبنماهای پیشرفتهتری مانند قطبنمای ژیروسکوپی استفاده میشود.
تأثیرات جاذبههای مغناطیسی موضعی (فلز و الکتریسیته)

هر گاه قطبنما در نزدیکی اشیای آهنی یا فولادی و یا منابع الکتریکی قرار گرفته باشد، عقربهاش از جهت قطب مقداری منحرف میشود، که به آن انحراف مغناطیسی میگویند. کلاً به همراه داشتن اشیایی از جنس آهن یا انواع مشابه آن می تواند باعث اختلال در حرکت عقربه شود. حتی وجود یک گیره کاغذ روی نقشه ممکن است مساله ساز شود. بنابراین، هنگام استفاده از قطبنما باید مطمئن شویم که از اشیای انحرافدهنده آن، بهطور کلی دور است. همچنین احتمال تأثیرگذاری جاذبههای مغناطیسی موجود در خاک نیز وجود دارد، که بسیار نادر است.
در جدول زیر حداقل فاصلهی وسایل مختلف از قطبنما -برای اینکه قطبنما شمال مغناطیسی را به درستی نشان دهد- آمده است:
اشیا فاصله
خطوط برق فشار قوی 55 متر
کامیون و اتومبیل 10 متر
خطوط تلفن 10 متر
ابزار الکتریکی و مکانیکی 2 متر
کلاهکها و اشیاء کوچک فلزی 2/1 متر
قطبنمای پیشرفته
قطبنماهای پیشرفته که بیشتر در صنایع مخابرات و امور نظامی به کار برده میشوند، مجهز به سلولهای شبنما هستند که حتی در تاریکی شب عمل جهتنمایی را صورت دهند. این نوع قطبنماها در دوربینهای دو چشمی نظامی، تانکها، نفربرها و حتی در ساختمان برخی خودروهای پیشرفته نیز به کار می رود. از قطب نماهای پیشرفته در اندازه گیری طول جغرافیایی و عرض جغرافیاییِ محل نیز استفاده میکنند که در نقشهخوانی، پیادهسازی عملیات نظامی، دیدهبانی در مناطق جنگی و ... نقش تعیینکننده دارند.
قطب نمای M1
ساختمان قطب نماي M1
1 – دستگيره يا شصتي : حلقه اي است كه در انتهاي قطب نما قرار دارد و براي نگهداشتن قطب نما به حالت تراز در موقع استفاده بكار مي رود.
2 – درب قطب نما : درپوشي است آلومينيومي كه در وسط آن تار موئي قرار دارد و كاربرد تارموئي مانند مگسك اسلحه است و دو سر تار موئي دو نقطه فسفري (شبنما) وجود دارد و در موقع كار شبانه از آن استفاده مي شود .در حاشيه درب قطب نما خط كشي تعبيه شده است و بر اساس مقياس 000/50 : 1 بر مبناي كيلومتر مدرج شده است.
3 – تيغه نشانه روي و عدسي چشمي : تيغه ايست كه بالاي آن شكاف كوچكي همانند شكاف درجه اسلحه است و با زاويه 45 درجه نسبت به صفحه مدرج قرار ميگيرد و در موقع گرا گرفتن با كمك تار موئي بكار مي رود. در اين حال توسط عدسي چشمي كه در وسط تيغه تعبيه شده اعداد مربوط به گراي هدف نشانه روي شده قرائت مي شود. خواباندن تيغه بر روي صفحه قطب نما سبب قفل شدن صفحه مدرج مي شود.
4 – بدنه : كليه اجزاي قطب نما در داخل بدنه كه از جنس آلومينيوم است قرار دارد. در كنار اين محفظه خط كشي تعبيه شده كه با باز شدن كامل درب قطب نما ، خط كشي قطب نما را كامل ميكند.
5 – طوقه كار در شب : طوقه متحركي است كه جداره خارجي آن دندانه دار است و تعداد 120 دندانه دارد اين دندانه ها با زائده اي در كنار قطب نما در تماس است كه به هنگام چرخش تق تق صدا ميدهد و هر تقه برابر 3 درجه است . بر روي صفحه طوقه يك خط و يك نقطه فسفري مشاهده مي شود كه در موقع كار در شب از آن استفاده ميشود.(زاويه بين خط و نقطه 45 درجه و 15 تقه است)
6 – صفحه ثابت : در زير طوقه كار درشب صفحه شيشه اي ثابتي قرار دارد كه روي آن يك خط سياه بنام شاخص تعبيه شده . اين خط درست در امتداد شكاف تيغه نشانه روي و تار موئي قرار دارد كه در موقع گرا گرفتن هر عددي زير شاخص باشد گراي آن امتداد است.
7 – صفحه مدرّج : صفحه ايست لغزنده كه عقربه مغناطيسي روي آن نقش بسته است .بر روي اين صفحه دو گونه تقسيم بندي وجود دارد.
الف : تقسيم بندي داخلي كه برحسب درجه صورت گرفته و به رنگ قرمز ميباشد كه به ازاي هر 5 درجه علامت گذاري وهر 20 درجه عددگذاري شده است.(محيط دايره به 360 قسمت مساوي تقسيم شده و زاويه بين دو شعاع دايره كه يك قسمت را فرا گرفته است ، يك درجه نام دارد).
ب : تقسيم بندي خارجي كه برحسب ميليم غربي و برنگ سياه است كه به ازاي هر 20 ميليم علامت گذاري و هر هر 200 ميليم عددگذاري شده است ولي دو صفر سمت راست آن اعداد بمنظور اختصار حذف شده است.(در اين تقسيم بندي محيط دايره به 6400 قسمت تقسيم شده كه هر قسمت آنرا يك ميليم گويند).
شمال
شُمال (شِمال هم تلفظ شده) یا آپا یا اَپاختَر، یکی از چهار جهت اصلی است.
در نقشهها جهت شمال را همیشه به سوی بالای نقشه نشان میدهند.
پیرامون واژه
شمال واژهای عربی و فارسی آن آپا یا اَپاختَر است.در زبان پارسی میانه، خشکیهای شمال غربی کره زمین را وُروبَرشت و خشکیهای شمال شرقی را وُروژَرشت مینامیدند.در بُندَهِش آمده که برای هر جهت اصلی یک سپاهبد گمارده شده و سپاهبد شمال، ستاره هفتاورنگ (محتملاً نگهبان شمال) است.
در زبان
در سند املاک از شمال قیدی ساخته میشود به صورت «شمالاً». (نمونه: این مکان شمالاً به زمین فروشنده محدود است.) به افراد و چیزهای منسوب به شمال، شمالی یا شمالیه (نمونه: بلاد شمالیه) گفته میشود. در ادبیات شمالیپیکران به معنی ستارگانی است که از شمال طلوع میکنند.به منطقه بالای مدار قطب شمال در فارسی شمالگان گفته میشود.
باختر
باختر یا غَرب یکی از چهار جهت اصلی در جغرافیا است که در نقشهها معمولاً در سمت چپ نقشه است. باختر محل فروشدن یا غروب خورشید و بنابراین جهت مخالف گردش زمین است. به هنگام ناوبری برای رفتن به سوی باختر باید سمت قطبنما را روی °۲۷۰ قرار داد.
کاربرد امروزی
لغتنامههایی که مشخصاً به فارسی امروز میپردازند دربارهٔ واژهٔ «باختر» چنین آوردهاند:
فرهنگ معاصر فارسی (صدری افشار و دیگران:۱۳۸۱) «باختر» را ادبی میداند و به مدخل غرب (که مفصلتر است) ارجاع میدهد.
فرهنگ روز سخن (انوری:۱۳۸۳) «باختر» را «مغرب» (که باز مدخل مفصلتری است) معنی میکند.
با توجه به این که هر دوی این فرهنگها مدخل مفصلتری تحت «مغرب» یا «غرب» دارند، به نظر میرسد که باید فرض کرد واژهٔ «باختر» به نظر این فرهنگنویسان از واژههای «غرب» و «مغرب» مهجورتر است.
کاربرد قدیمیتر
«باختر» در ادبیات فارسی به معنی شمال و شرق هم استفاده میشده است.
در لغتنامه دهخدا دو مدخل برای «باختر» وجود دارد: یکی به عنوان جهت جغرافیایی و دیگری به عنوان سرزمین باکتریا (بلخ). در مورد مدخل اول (که موضوع این صفحه است)، برای معنی شمال (برای این کلمه)، تنها به اوستا اشاره شده است (و برای آن نیز باختر را با واژهٔ اوستایی «اپاختر» - apãxtar - یعنی آنطرفتر یکی گرفته است).
در بعضی از مثالهایی که از متون قدیمی فارسی برای این کلمه آورده شده است، باختر متضاد خاور است. همچنین در جایی (به نقل از شرفنامهٔ منیری) اشاره شده است:
«تحقیق آنست که باختر مخفف با اختر است و اختر ماه و آفتاب هر دو را گویند پس باختر مشرق و مغرب را توان گفت ازین جهت متقدمین بر هر دو معنی این لفظ را استعمال کردهاند لیکن خوار به معنی خور بیشتر آمده از این جهت خاور به معنی مشرق بیشتر استفاده میشود ...»
در یکی از پاورقیهای مربوط به این کلمه نیز آمده است:
«شاید اختلافاتیکه در معنی باختر روی داده از باختریان (بلخ) باشد که مردم در همسایگی جنوب او، او را شمال و در شمال جنوب، و در مغرب مشرق و در مشرق مغرب مینامیدهاند.»
در نمونههایی از اشعار شاعران فارسیزبان (از فردوسی و ناصرخسرو گرفته تا خاقانی و نظامی و سعدی)، باختر به معنای مغرب بهکار رفته است
. البته مثالهایی نیز از کاربرد عکس آن وجود دارد (در اشعار فرخی و عنصری و سوزنی و دو بیت در بعضی از نسخ شاهنامه).
خاور
خاوَر واژهای پارسی برابر با شرق عربی است. در جغرافیا، خاور امروزه به معنی شرق، یکی از چهار جهت اصلی، است.
کاربردهای قدیمی
البته در اصل خاور در زبان پارسی بازماندهٔ واژهٔ خوربران یا «خوروران» (جای بردن خورشید، جای غروب خورشید) یعنی غرب است.
در پارسی به شرق «خوراسان» (که همین نام را روی استان خراسان گذاشتند زیرا شرق ایران بزرگ بود) و به شمال «اپاختر» (واژهٔ امروزی باختر نیز که به غرب گویند بازماندهٔ اپاختر است) گویند.
فرهنگ فارسی عمید و لغتنامه دهخدا این را تایید میکند. مثلاً در بیتی از رودکی، «مهر دیدم بامدادان چون بتافت، از خراسان سوی خاور میشتافت» یا در بیتی از خاقانی «چون پخت نان زرین اندر تنور مشرق، افتاد قرص سیمین اندر دهان خاور» به معنی اصیلش آمدهاست.
خاور در بعضی از لغتنامههای قدیمیتر، از جمله برهان قاطع و آنندراج، به هر دو معنی ذکر شده است.
جنوب
«نیمروز» تغییر مسیری به این صفحه است. برای کاربردهای دیگر نیمروز (ابهامزدایی) را ببینید.جنوب یا نیمروز یکی از چهار جهت اصلی است. جنوب نقطه مقابل شمال است و ۹۰ درجه با خاور و باختر اختلاف جهت دارد. بطور قراردادی در نقشهها، نقطه یا جهت پایینی نقشه را جنوب مینامند.
جهتیابی
جهتیابی، یافتن جهتهای جغرافیایی است. جهتیابی در بسیاری از موارد کاربرد دارد. برای نمونه وقتی در کوهستان، جنگل، دشت یا بیابان گم شدهباشید، با دانستن جهتهای جغرافیایی، میتوانید به مکان مورد نظرتان برسید. یکی از استفادههای مسلمانان از جهتیابی، یافتن قبله برای نماز خواندن و ذبح حیوانات است. کوهنوردان، نظامیان، جنگلبانان و... هم به دانستن روشهای جهتیابی نیازمندند.
هرچند امروزه با وسایلی مانند قطبنما یا سامانه موقعیتیاب جهانی (جیپیاس) میتوان به راحتی و با دقت بسیار زیاد جهت جغرافیایی را مشخص کرد، در نبود ابزار، دانستن روشهای دیگر جهتیابی مفید و کاراست.
جهتهای اصلی و فرعی
اگر رو به شمال بایستیم، سمت راست مشرق (شرق، خاور)، سمت چپ مغرب (غرب، باختر) و پشت سر جنوب است. این چهار جهت را جهتهای اصلی مینامند. بین هر دو جهت اصلی یک جهت فرعی وجود دارد. مثلاً نیمساز جهتهای شمال و شرق، جهت شمالِ شرقی (شمالِ شرق) را مشخص میکند.
با دانستن یکی از جهتها، بقیهٔ جهتها را میتوان به سادگی مشخص نمود. مثلاً اگر به سوی شمال ایستاده باشید، دست راست شما شرق، دست چپ شما غرب، و پشت سر شما جنوب است.
روشهای جهتیابی
برخی روشهای جهتیابی مخصوص روز، و برخی ویژهٔ شب اند. برخی روشها هم در همهٔ مواقع کارا هستند. توجه شود که:
بسیاری از این روشها کاملاً دقیق نیستند و صرفاً جهتهای اصلی را به صورت تقریبی مشخص میکنند. برای جهتهای دقیق باید از قطبنما استفاده کرد، و میل مغناطیسی و انحراف مغناطیسی آن را هم در نظر داشت.
آنچه گفته میشود اکثراً مربوط به نیمکره شمالی است؛ به طور دقیقتر، بالای ۲۳٫۵ درجه (بالای مدار رأسالسرطان). در نیمکره جنوبی در برخی روشها ممکن است جهت شمال و جنوب برعکس آنچه گفته میشود باشد.
ساعت : 9:44 am | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی