ازدواج
ازدواج

ازدواج در ادیان و مذاهب

دین مسیح

مسیحیان هنگام ازدواج متعهد می‌شوند که یکی شدن مرد و زن را نشانهٔ آشکاری برای محبت خدا به بشر و محبت مسیح به شاگردانش قرار دهند. به همین علت، مسیحیان ازدواج را التزام و تعهد در طول زندگی می‌شمارند و با طلاق و ازدواج مجدد در زمان حیات همسر مخالفند.





اگرچه ازدواج در مسیحیت پدیده‌ای مقدس محسوب شده و سرّ عظیم نامیده می‌شود، اما در برابر آن دوری گزیدن از ازدواج امری پسندیده‌تر است. شخص مجرد، با تمام توان به خدمت خداوند می‌رسد و با کم‌کردن مشغله‌های دنیوی و زندگی، خود را شبیه عیسی می‌سازد.





اسلام

از دیدگاه اسلام، ماهیت ازدواج یک قرارداد و پیمان با شرایطی ویژه است. و بسیار پسندیده و مطلوب است و از منظر فقه اسلامی، عملی مستحب و چه بسا مستحب موکد و در برخی موارد واجب شمرده می‌شود. عفت و حیا از جملهٔ این صفات می‌باشند که یکی از راه‌های تأمین این صفات و سجایا ازدواج است. اسلام با تشریع ازدواج، مسیر رسیدن به عفت و حیا را هموار می‌سازد بدین صورت که ازدواج را بهترین و طبیعی‌ترین راه تأمین نیازهای جنسی معرفی می‌کند.

طبق قوانین اسلامی در صورت نبود موانع ازدواج و حرام نبودن ازدواج طرفین (مثلاً شوهر داشتن زن یا محرم بودن دو طرف) ازدواج با گفتن عبارت «زَوَجتُک» (خود را به زوجیت تو درآوردم) یا عبارتی دقیقاً به همین معنی از سوی زن و تایید مرد با عبارتی نظیر «قَبلتُ» محقق می‌شود. برخی حضور دو شاهد و ولی زن (پدر و جد پدری) را هم لازم می‌دانند. در مورد کودکان نابالغ، دیوانگان، و اشخاص سفیه (کم‌خرد) نیز حق ازدواج با پدر و جد پدری، وصی آن‌ها یا حاکم شرع و برای بردگان و کنیزان با مالک آن‌هاست. همچنین طرفین می‌توانند به شخص دیگری، که لازم هم نیست نمایندهٔ دینی باشد، وکالت دهند تا آن‌ها را به عقد یکدیگر درآورد. چندزنی تا حداکثر ۴ همسر برای مردان جایز است ولی چندشوهری جایز نیست. در صورت طلاق یا مرگ شوهر، زن برای ازدواج مجدد باید مدتی را صبر کند که به عده معروف است و در این دوران همچنان برخی آثار رابطهٔ زوجیت بین او و همسر سابقش برقرار است. در هنگام ازدواج مرد باید مالی را به تملک زن درآورد که به مهریه معروف است. مقدار مهریه بسته به توافق زن و مرد است.

شیعیان نوع دیگری از ازدواج (معروف به ازدواج موقت یا صیغه یا متعه) هم دارند که در آن عقد ازدواج برای مدت معین و محدودی بین دو طرف بسته می‌شود. در این نوع ازدواج فقط برای مدت محدودی که توسط دو طرف معین شده انجام می‌شود.




دین یهود

در یهودیت، ازدواج به معنای کامل شدن و اوج رشد انسانی است. برپایه تعالیم یهود، یک زن بدون همسر و یک مرد بدون زن انسان‌هایی کامل نیستند و با ازدواج و پیوند زناشویی از شکل ناقص به وجودی کامل تبدیل می‌شوند. ازدواج در میان کلیمیان دارای مراسمی مخصوص با آداب مربوط به آن است که از آن‌جمله می‌توان به مهریه زن که کتوباه گفته می‌شود تا چاپاه، پارچه‌ای سفید و نماد روشنایی که بر روی چهار چوب از هر طرف و بر روی سر عروس و داماد قرار می‌گیرد و نماد خانه و زندگی جدید زوج جوان است یاد کرد.




بهائی

ازدواج در بین بهائیان، اتحاد بین زن و مرد است و بهائیان به امر ازدواج تشویق شده‌اند. اما این ازدواج علاوه بر ارتباط جسمانی باید روحانی نیز باشد. هدف اصلی ازدواج، پرورش روح و ایجاد هماهنگی و وحدت بین دو شریک زندگی تعریف شده‌است. حداقل سن ازدواج پانزده سال تمام است. از بیان رضایت طرفین و پرداخت مهریه بهائی و خواندن آیه‌ای توسط زن و مرد که متن آن در کتاب اقدس ام‌الکتاب دین بهائی امده‌است و ثبت واقعه، امضای والدین و همچنین ۹ شاهد رسماً آغاز می‌شود. باید توجه داشت که رضایت والدین دو طرف ازدواج نیز در امر بهائی از عناصر تحقق اقتران است.

آیه مخصوص که به آن اشاره شد «انا کل لله راضون» برای مردان و «انا کل لله راضیات» برای زنان است. در احکام بهائی ازدواج موقت (که به متعه و صیغه معروف است)، داشتن چند همسر در یک زمان و ازدواج هم‌جنسان حرام است.




ازدواج‌های موقت

در چندین نمونه از فرهنگ‌ها، آیینِ ازدواج «موقت» و «مشروط» وجود دارد. «رسم حلقه» در میان مردم نژاد سلتی و «ازدواج‌های دارای مدت مشخص» در میان مسلمانان از نمونه‌های آن است. پیش از اسلام، در میان اعراب نوعی «ازدواج موقت» مرسوم بود که امروز آن را در ایران با عنوان «صیغه» (Nikah Mut’ah) و در عراق با عنوان «متعه» می‌شناسند. صیغه نوعی نکاح موقت، با مدت زمان مشخص و معین است. حضرت رسول محمد(صلی الله علی علیه و آله)، ازدواج موقت را مورد تایید قرار داده‌است که گاهی با عث این اتهام می شود که پوشش قانونی‌ای را برای کارگران جنسی فراهم می‌آورد. مجادله‌های مسلمانان در رابطه با سنت صیغه، موجب شده‌است تا این آیین عمدتاً به جوامع شیعه‌نشین محدود شود.




ازدواج با خویشاوندان نزدیک

مذاهب، به طور معمول به ازدواج فامیلی، در هر نوع از آن، اجازه می‌دهند. روابط فامیلی ممکن است یا از نوع روابط خویشاوندی سببی باشد که در آن افراد دارای پیوند زیستی (همخونی) با یکدیگر هستند، یا از نوع خویشاوندی صلبی که به واسطه ازدواج‌ها شکل گرفته‌است، باشد. سیاست کاتولیک، ازدواج فامیلی را در ابتدا برای مدتی طولانی ممنوع کرده بود، ولی امروزه در نتیجه نیاز روز، به این نوع از ازدواج‌ها، مجوز داده‌است. این نوع از ازدواج، همواره مورد تایید اسلام بوده‌است، در حالی که محدویت‌های هندوها در مورد آن، به طور گسترده‌ای متفاوت تر است.





خاتمه یافتن ازدواج

در اکثر جوامع، مرگ یکی از زوج‌ها موجب پایان یافتن پیوند ازدواج می‌شود، و در جوامع تک‌همسری، این امکان برای شریک دیگر وجود دارد که مجدداً ازدواج کند. گاهی اوقات، ازدواج مجدد با گذشت دوره‌ای از سوگواری انجام می‌شود.

در بسیاری از جوامع نیز، طلاق راهی برای خاتمه دادن به پیوند ازدواج است. هم‌چنین در برخی جوامع ممکن است ازدواج ممنوع باشد، در این قبیل جوامع طبقه سیاسی حاکم اعلام می‌دارد که به هیچ عنوان کسی نباید ازدواج کند. در هر دو نوع جامعه، مردم دلواپس آزادیِ ازدواجِ مجدد یا ازدواج هستند. از سوی دیگر، بعد از طلاق ممکن است یکی از زوج‌ها مجبور شود نفقه بپردازد.

اینکه هر دو زوج حق دارند نسبت به طلاق رضایت داشته باشند، تنها طی دهه‌های اخیر در کشورهای غربی به رسمیت شناخته شد. در ایالات متحد آمریکا، نادرست نبودن عملِ طلاق، نخستین بار در سال ۱۹۶۹ در کالیفرنیا به رسمیت شناخته شد و نیویورک آخرین ایالتی بود که این موضوع را در سال ۱۹۸۹ به رسمیت شناخت.




ازدواج از دیدگاه حقوقی


مشخصهٔ ازدواج

مهمترین ویژگی‌های ازدواج، قانونمند بودن آن است. ازدواج به هر صورتی که باشد، قانونمند است. تمامی مراحل ازدواج از پیوند تا جدایی و نیز پس از فوت یکی از طرفین قانونمند است. بنابراین هر ازدواجی بر پایهٔ یک سری قوانین شکل گرفته‌است و ادامه می‌یابد. این قوانین به سه شکل قوانین عرفی، قوانین شرعی و قوانین مدنی است.




ایران
در ایران مقررات ازدواج عمدتاً بر اساس فقه امامیه تدوین شده و ازدواج به دو نحو دائم و موقت می‌تواند صورت پذیرد. در مذهب جعفری آیین اسلام این دو ازدواج در پاره‌ای از آثار با هم یکی هستند و در برخی دگر اختلاف دارند، تفاوت اصلی و جوهری ازدواج موقت با ازدواج دائم در مدت‌دار بودت ازدواج موقت که پس از پایان آن رابطهٔ زوجیت به انتها می‌رسد. همجنین در ازدواج موقت برخلاف ازدواج دائم طلاق وجود ندارد، زن حق نفقه ندارد و زن و شوهر از یکدیگر ارث نمی‌برند، مهریه هم در ازدواج دائم لازم است و هم در ازدواج موقت، با این تفاوت که در ازدواج موقت عدم ذکر مهر موجب بطلان عقد است ولی در ازدواج دائم عقد باطل نیست و می‌توان مهریه را بعداً توافق کرد یا درصورت عدم توافق مهرالمثل تعیین می‌شود.





نظریه دلبستگی

نظریه دلبستگی (به انگلیسی: Attachment theory)، نظریهای در روان‌شناسی است که سعی در توضیح دلایل دلبستگی انسان‌ها به یکدیگر دارد. اصطلاح دلبستگی برای اشاره به روابط اجتماعی-عاطفی محکم و دایمی به کار می‌رود. کودکان تمایل دارند به برخی اشخاص به ویژه مادرشان بچسبند و در حضور ان‌ها احساس امنیت کنند. روان شناسان در ابتدا براین باور بودند که دلیل دلبستگی به مادر، منبع غذا بودن اوست و غذا یکی از نیازهای نخستین نوزادان را تشکیل می‌دهد. اما پرسش‌هایی پیش امد. برخی حیوانات به ویژه پرندگان، نیدی-فوژ یعنی لانه-گریز هستند و بچه‌های ان‌ها بلافاصله پس از انکه به دنیا می ایند و یا سر از تخم در میاورند، از لانه بیرون می‌روند و غذای خود را خودشان به دست میاورند. مثلاً جوجه اردک و جوجه مرغ، از همان بدو تولد خودشان غذا می‌خورند، اما با این حال باز هم به دنبال مادرشان می‌روند. احساس راحتی از حضور مادر نمی‌تواند به دلیل نقش وی در تغذیه بچه‌ها باشد. سری ازمایش‌های بسیار معروف دربارهٔ میمون‌ها نشان داده است که در دلبستگی مادر-فرزند، نیازهای دیگری، جز نیاز به تغذیه وجود دارد.

در حالی¬که پژوهش درباره دلبستگی توسط مشاهده خانواده‌هایی جرقه خورد که بخاطر جنگ جهانی دوم از هم¬گسیخته شده بودند، ریشه¬های نظری آن را می¬توان در نظریه تکاملی نوین ردیابی کرد (سیمپسون،۱۹۹۹؛ فرالی، ۲۰۰۲). همانگونه که بالبی مشاهده کرد، مجاورت مادر- کودک برای بقای ژنتیکی ضروری است (بالبی، ۱۹۶۹،۱۹۸۲). نوزادان می‌توانند با تولید صداهای ناراحت کننده هنگام جداشدن از مراقبشان و درخواست نیرومند برای بازگشت آنها در حفظ مجاورت نقش داشته باشند. بالبی این را یک راهبرد خوب برای تضمین زنده ماندن نوزاد کوچک و درمانده می داند. نظریه دلبستگی توضیح می‌دهد که تا جه اندازه ارتباط بین والدین و کودک بر رشد او موثر است.




چندمهری

چَندمِهری (به انگلیسی: polyamory)، به معنای داشتن بیش از یک یار است و از فلسفه و عمل دوست داشتن همزمان چند نفر به شکل غیر مالکانه، صادقانه، مسئولیت‌پذیرانه و اخلاقی حکایت می‌کند.

چندمهری بر انتخاب آگاهانه چند یار و برحذر بودن از قبول روش‌های مرسوم جامعه، که داشتن یک یار را اجبار می‌کند، تأکید دارد.∗




نظریه مثلثی عشق

رابرت استرنبرگ روان شناس امریکایی مدل مثلثی عشق را ارایه داده‌است. مدلی که عشق را با سه عنصر اصلی ان نشان می‌دهد.

صمیمیت یا الفت عبارت است از پیوند نزدیک و احساس تعلق داشتن بین دو نفر و همچنین علاقهٔ ان‌ها به درمیان گذاشتن خصوصی ترین و عمیق ترین افکارو احساسات.
هوس عبارت است از میل و رغبت جنسی شدید به طرف مقابل.
قبول/تعهد فرد می‌پذیرد که فرد دیگری را به شدت دوست دارد (عنصر قبول) و خودش را ملزم می‌داند که در پستی و بلندی‌های زندگی را بطه اش را با ان شخص حفظ کند (عنصر تعهد)




روابط صمیمانه

رابطه صمیمانه نوعی رابطه عاشقانه است که با فعالیت اجتماعی همراه می‌گردد و که به وسیله دو نفر و با هدف ارزیابی و محک زدن همدیگر جهت ورود به یک رابطه عاشقانه یا ازدواج صورت می‌پذیرد و به بیان دیگر عبارت است از توافق بر انجام برخی رفتارهای اجتماعی در مکان‌های عمومی به مانند یک زوج در حالی که ممکن است رابطه جنسی نداشته باشند و یا داشته باشند. این نوع رابطه صمیمانه معمولا مرحله قبل از نامزدی یا ازدواج است.




گذار به دوران مدرن
در برخی از رسوم و فرهنگ‌ها، این رابطه بوسیله شخص ثالثی که ممکن است یکی از خویشاوندان، آشنایان و یا واسطه‌ای شناخته شده باشد، ترتیب داده می‌شود. امروزه دوستیابی‌ها و روابط اینترنتی، هواخواهان بیشتری پیدا کرده‌است. اگر چه در خلال قرن بیستم و بیست و یکم در بیشتر فرهنگ‌ها آداب دوستی از حالت خشکی و قانونمند سنتی خارج شده‌است اما تفاوت‌های قابل ملاحظه‌ای بین اشخاص و اقوام مختلف وجود دارد. امروزه افرادی که به روابط عاشقانه و جنسی روی می‌آورند، علائق و خواسته‌های خود را نسبت به تمایلات جنسی به راحتی ابراز می‌کنند، همچنین شیوه پوشش طرفین در حضور یکدیگر به دور از سختگیری‌های گذشته می‌باشد و راحتی مکالمات و تماس‌ها رفته رفته قابل قبول تر می‌گردد.





تأثیرات روحی و روانی دراز مدت

در برخی موارد افراد از یک رابطه به رابطه دیگر می‌روند در نتیجه به جای آنکه با موقعیت‌های استرس‌زا مواجه شوند، الگوهای کنارکشیدن‌شان رشد می‌یابد.




آداب و نقش رسانه‌ها

رسانه‌های مردمی محبوب و پر مخاطب مثل مجله‌های ریدرز دایجست، پی پل، هومز اند گاردنز و... ، به میزان زیادی به شفاف سازی و فرهنگ رفتاری موضوع دوستی و روابط جنسی می‌پردازند و در مقالات و داستان‌های خود، از انتظارات، حدود و آداب معاشرت بین دو شریک جنسی بسیار سخن می‌گویند. البته در نظرسنجی‌ها و مصاحبه‌های گوناگون مرزبندی ارزش‌ها، عرف‌ها، آداب، رسوم، حساسیت‌ها و... نسبت به این مبحث، بسته به کشورهای متفاوت رفته رفته آشکارتر می‌گردد. مدت دوره دوستی در هر مقطعی از زندگی با توجه به فرهنگ و عرف هر کشوری متفاوت است.




تشکیلات دوستیابی

تشکیلات دوستیابی (به انگلیسی: dating system)، به مجموعه‌ای از روش‌ها، وسائل و عواملی می‌گویند که به منظور تجهیز و تقویت سامانه‌های دوست‌یابی استفاده می‌شوند و بوسیلهٔ قوانین و فناوری میسر می‌گردند. انواع تشکیلات دوستیابی عبارتند از:




دوستیابی اینترنتی:

در شبکه‌های اینترنتی وب‌گاه‌های زیادی در زمینهٔ آشنایی، دوستی و ملاقات مردم و جوانان با یکدیگر وجود دارد.





دوستیابی با شتاب:

در این شیوه از دوستیابی، گروهی از مردم دور هم جمع می‌شوند و ساعاتی را با هم به گفتگو و گپ می‌پردازند. در این روش مردان و زنان به صورت چرخشی در مدت مشخصی با یکدیگر به گفتگو می‌پردازند. این مدت بسته به نوع تشکیلات دوستیابی مربوطه، ۳ تا ۸ دقیقه طول می‌کشد. در فواصل بین این گفتگوها، مجری مربوطه زنگی را به صدا در می‌آورد یا با جسمی قلم مانند به صفحه‌ای شیشه‌ای می‌کوبد تا به شرکت کنندگان خبر دهد تا جای خود را با شخص بعدی عوض کنند.




دوستیابی با تلفن همراه:

پیامک‌های نوشتاری از طریق تلفن‌های همراه بوسیله متقاضیان نیز وسیله‌ای است که از طریق پشتیبانی شرکت‌های دوستیابی ارائه می‌گردد. این اسلوب هم از طریق وب گاه‌های دوستیابی و هم از طریق گفتگوهای اینترنتی توسط تشکیلات متنوع دوستیابی، طرح ریزی شده‌است.



قرار دوست‌یابی

اصطلاحی است در مورد قراری در یک مکان عمومی میان دو نفر، با هدف آشناشدن با یکدیگر که بتواند به دوستی، پیدا کردن شریک زندگی، رابطه عاشقانه و نهایتاً ازدواج بینجامد. پروتکل‌های رایج و شیوه‌های دوست‌یابی، و اصطلاحات مورد استفاده برای توصیف آن، در کشورهای مختلف با توجه به فرهنگ و باورهای دینی متفاوت است. اما رایج‌ترین تعریف از دِیت‌گذاشتن را می‌توان این‌گونه بیان کرد که دو نفر که به شناخت بهتر از یک‌دیگر تمایل دارند، برای بررسی این‌که آیا آن‌ها با یک‌دیگر سازگاری و علایق مشترک دارند، قراری در یک مکان عمومی می‌گذارند. این قرار ممکن است در صورت اکراه یکی از دو طرف دیگر تکرار نشود و یا در صورت علاقه دو طرف به قرارهای بعدی، نهایتا به ازدواج منجر شود.
برخی مکان‌ها برای قرار دوست‌یابی




در صورت علاقه مشترک؛

پارک‌های شادی
باغ‌وحش
بازدید از موزه و یا گالری هنری
رفتن به تئاتر و یا سینما
رفتن به کنسرت موسیقی
رفتن به سیرک
بیلیارد و یا بولینگ
اسب‌سواری و یا اسکی/اسنوبرد
کافی شاپ و یا کافه‌کتاب
رستوران (معمولا برای صرف شام)




دیدگاه اسلام

به گفتهٔ کتاب «تحلیلی تربیتی برروابط دخترو پسر درایران»؛ اسلام به طور کلی (خواه دختر و پسر یا زن و مرد)، هر گونه ارتباط با نامحرم شامل سخن گفتن از روی هوس، نگاه جنسی، تماس بدنی و نظیر آن را ممنوع کرده و بر پاکدامنی تأکید نموده‌است.

در سوره توبه آیه ۷۱ مردان و زنان مؤمن به تعامل و روابط هدفمند و مبتنی بر توسعه ارزش‌های دینی و فی‌مابین دعوت شده‌اند. و در خصوص روابط دختران و پسران و زنان و مردان در جامعه و احترام متقابل در سوره نور، آیه ۳۰ این چنین تصریح شده است:{{نقل قول| (و ای رسول ما) مؤمنین را بگو تا چشم‌ها (از نگاه ناروا) بپوشند، و فروج و اندامشان را محفوظ دارند که این بر پاکیزگی (جسم و جان) شما اصلح است البته خدا به هر چه می‌کنید کامل آگاه است.

با وجود ممنوعیتی که در مورد برقراری رابطه عاشقانه وجود دارد، اما اگر طرفین قصد جدی برای ازدواج داشته باشند برخی از ممنوعیت‌ها برداشته می‌شود. پسر و دختر جداگانه با یکدیگر به گفتگو نشسته و از نزدیک درباره شخصیت خود و اهداف و دیدگاه‌ها و برنامه هایشان برای زندگی آینده صحبت می‌کنند. همچنین در یک جلسه (نه لزوما یک نظر) پسر می‌تواند بدون حجاب دختر را ببیند که البته دختر باید لباس ساده بپوشد و آرایشی دخترانه داشته باشد.

همچنین در برخی موارد پس از اعلام نامزدی صیغه عقد یا محرمیت بین طرفین خوانده می‌شود. در این صورت دختر و پسر تا زمان مراسم عروسی (که ازدواج رسمی محسوب می‌شود) با هم در رابطه‌اند و در این نوع نامزدی هیچ محدودیتی ندارند، با این حال توصیه شده است که به دلیل قطعی نبودن ازدواج در این مرحله نامزدی مطابق عرف، از ارتباط کامل جنسی خودداری نمایند.



آمار

در گذشته دوستی با جنس مخالف و ارتباط ایشان خارج از ازدواج، چه بصورت عاشقانه و چه بصورت جنسی، نامشروع و خارج از مقررات بود، اما امروزه این رابطه عموماً پذیرفته شده و به دور از بار معنایی منفی است. در هر فرهنگی و بنا بر آداب و فرهنگ هر قومیتی روش انتخاب فرد مورد نظر از جنس مخالف و همچنین چگونگی برقراری ارتباط با او مختلف و گاهی هم متضاد است، در کشورهایی مثل آمریکا نیز که فضای آزاد برای ارتباطات دو جنس به گونه‌ای فراهم است، حدود ۵۰ تا ۸۰ درصد دختران و پسران نوجوان در آن پیش از ازدواج در فعالیت‌های جنسی شرکت دارند، با این حال محدودیت‌های اخلاقی، عرفی و قانونی برای این خواسته و غریزه انسانی وجود دارد. در کشور ایران نیز مساله روابط دختران و پسران قبل از ازدواج به عنوان یکی از مسائل مبتلا به و در عین حال چالش برانگیز می‌باشد. درایران طبق چندین تحقیق به عمل آمده مشخص شده‌است که حدود ۳۰ تا ۷۰ درصد نوجوانان به نوعی با موضوع دوستی با جنس مخالف درگیرند، همچنین در یک پژوهش گسترده که روی ۷۵ هزار نفر از جوانان و نوجوانان ۱۴ تا ۱۹ ساله در سراسر کشور انجام شد، ۴۵ درصد از نمونه‌ها عنوان کردند که مسائل جنسی فکرشان را آزار می‌دهد و ۳۵ درصد مطرح نمودند که به خاطر مسائل جنسی گاهی به درد سر افتاده‌اند. با وجود اینکه نوع ارتباط بین دوجنس نگرانی‌هایی را در جوامع مختلف به وجود آورده و حتی به عنوان نشانه برخی معضلات و نابهنجاری‌ها و نیز نتیجه آن شناخته می‌شود، با این حال هنوز اختلاف نظر در مورد بهترین راه‌ها برای برقراری ارتباط مناسب بین دوجنس وجود دارد. برای مثال تا ۳۰ سال پیش در آمریکا اگر دختر و پسری می‌خواستند با هم بیرون بروند، یک نفر با آنها می‌رفت. آن زمان اخلاقیات در جامعه قوی‌تر بود. هرچه به سمت گذشته می‌رویم، دوستی‌ها کم‌تر است، اما هر چه به سمت زندگی مدرنیته پیش می‌آییم، این روابط نیز بیشتر می‌شود.




ارتباط با جنس مخالف در ایران

وب‌گاه پایگاه حوزه به نقل از محسن ایمانی عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس گفته‌است

که این روابط، در شهرهای بزرگ به دلیل کنترل کم‌تر، بیشتر است. هر چه از روستاها و شهرستان‌ها به سمت شهرهای بزرگ می‌رویم، آمار دوستی‌ها سیر صعودی طی می‌کند و با گذشت سال‌ها، این سیر رو به فزونی رفته‌است. اما این بدان معنا نیست که همه دخترها و پسرها دوستانی دارند، البته مراتب هم فرق می‌کند. عوامل رفاهی، مانند تلفن همراه و کلاس‌های مختلف در افزایش این روابط بسیار مؤثر است. جایی که رفاه بیشتر است این پدیده نیز بیشتر مشاهده می‌شود. برای مثال رایانه، امکان چت کردن و ایمیل کردن را ایجاد می‌کند که چنین امکاناتی زمینه را برای ظهور این روابط آماده‌تر می‌نماید. ارتباط دختر و پسر در همه جوامع وجود دارد، اما در هر فرهنگ و جامعه‌ای به نحوی خاص ظهور می‌کند. در مالزی ارتباط‌ها چندان پیشرفته نیست. در بعضی مناطق حریم‌ها بازتر است و در بعضی مناطق که سنتی‌تر هستند، این روابط محدودتر می‌باشد. در آمریکا، مسیحی‌ها به نسبت افراد دیگر که دین‌دار نیستند، بیشتر خود را کنترل می‌کنند و البته مسیحیان کاتولیک مقیدتر هستند. خانواده‌های یهودی نیز سعی می‌کنند کنترل بیشتری داشته باشند. در واقع این دو با هم رابطه عکس دارند، هرچه فرایند مذهب قوی‌تر می‌شود، ارتباط‌ها نیز رنگ می‌بازند و هر چه اندیشه مذهبی افول می‌کند، این روابط بیشتر می‌شوند. این دو با هم رابطه عکس دارند. هر چه فضا مذهبی‌تر باشد روابط کمتر و بالعکس است. در ترکیه نیز میزان کنترل خانواده، حساسیت‌ها و اخلاقیات تأثیرگذار بوده‌است. هر چه بافت این کشور به سمت اروپا می‌رود، حجاب ضعیف‌تر می‌شود، دخترها و پسرها آزادتر هستند، و همچنین هر چه کنترل خانواده بیشتر بوده، این روابط کم‌تر دیده شده‌است.




شیدایی بی‌فرجام

عشق یکطرفه (به انگلیسی: Unrequited love)، نوعی عشق نافرجام می‌باشد که در آن عاشق به دلایل روان‌شناختی به‌گونه‌ای بیمارگونه توان در میان گذاشتن عشق با معشوق را ندارد.

در این نوع رابطه معشوق ممکن‌است از عشق باخبر باشد و یا نباشد، او از عشق بی‌خبر است و یا خود متوجه عشقی یکطرفه می‌گردد.




تحلیل

عدم امکان ابراز عشق در یک عشق یکطرفه سبب مشکلاتی از قبیل کاهش عزت نفس، افسردگی و نوسان سریع خلق از سرخوشی به افسردگی و برعکس می‌شود.

عشق افلاطونی زمینه‌ای مساعد برای پدید آمدن عشق‌های یکطرفه می‌شود.

عدم بروز عشق در یک عشق یکطرفه همچنین برای معشوق مشکلاتی همچون اضطراب را ایجاد می‌کند.




برهان عشق

برهان عشق، یکی از براهین اثبات وجود خداست. این برهان می‌کوشد وجود خدا و صحت ماده‌گرایی را متناقض نشان دهد؛ به‌گونه‌ای که تنها یکی از این دو درست باشند؛ سپس ماتریالیسم را به دلیل آن‌که ناتوان در تبیین وجود عشق میداند، مردود شمارد و عشق و ایمان دو کلمه یکسان در عربی و فارسی است .




محبت

محبت (محبه) کلمه‌ای‌ست قرآنی، و از جملهٔ نزدیک‌ترین واژه‌هایی که در مقولهٔ عشق در آن‌جا یافت می‌شود. در ادب و فرهنگ فارسی، جلوه‌ها و نمودهای عالی از توصیف، تحریک، و تشویق به داشتن محبت نسبت به دیگران فراوان یافت می‌شود. از جمله:



مولوی گوید:
از محبت گردد او محبوب حـــق گرچه طالب بود، شد مطلوب حق
شد محبت را ظهور از اعتـــدال بــی محبت نیست عالــم را کمال
از محبت تلخ‌ها شیرین شود از محبت مس‌ها زرین شود
از محبت خارها گل می‌شود از محبت سرکه‌ها مل می‌شود
از محبت مرده زنده می‌شود وز محبت شاه بنده می‌شود

امروزه نیز برای جلب محبت، توسل به اوراد و سحر و جادو رواج دارد.
page1 - page2 - page3 - page4 - page5 - page7 - page8 - | 5:40 pm
روش‌های جهت‌یابی در روز

جهت‌یابی به کمک موقعیت خورشید در آسمان

۱- خورشید صبح تقریباً از سمت شرق طلوع می‌کند، و شب تقریباً در سمت غرب غروب می‌کند.

این مطلب فقط در اول بهار و پاییز صحیح است؛ یعنی در اولین روز بهار و پاییز خورشید دقیقاً از شرق طلوع و در غرب غروب می‌کند، ولی در زمان‌های دیگر، محل طلوع و غروب خورشید نسبت به مشرق و مغرب مقداری انحراف دارد.






در تابستان طلوع و غروب خورشید شمالی‌تر از شرق و غرب است، و در زمستان جنوبی‌تر از شرق و غرب می‌باشد. در اول تابستان و زمستان، محل طلوع و غروب خورشید حداقل حدود ۲۳٫۵ درجه با محل دقیق شرق و غرب فاصله دارد، که این خطا به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست. در واقع از آن‌جا که موقعیت دقیق خورشید با توجه به فصل و عرض جغرافیایی متغیر است، این روش نسبتاً غیردقیق است.

۲- در نیمکرهٔ شمالی زمین، در زمان ظهر شرعی خورشید همیشه دقیقاً در جهت جنوب است و سایهٔ اجسام رو به شمال می‌افتد.

ظهر شرعی یا ظهر نجومی، دقیقاً هنگامی است که خورشید به بالاترین نقطه خود در آسمان می‌رسد. در این زمان، سایهٔ شاخص به حداقل خود در روز می‌رسد، و پس از آن دوباره افزایش می‌یابد؛ همان زمان اذان ظهر.

برای دانستن زمان ظهر شرعی می‌توان به روزنامه‌ها مراجعه کرد یا منتظر صدای اذان ظهر شد. ظهر شرعی حدوداً نیمه بین طلوع آفتاب و غروب آفتاب است.

۳- حرکت خورشید از شرق به غرب است؛ و این هم می‌تواند روشی برای یافتن جهت‌های جغرافیایی باشد.




جهت‌یابی با سایهٔ چوب(شاخص)

شاخص، چوب یا میله‌ای صاف و راست است (مثلاً شاخه نسبتاً صافی از یک درخت به طول مثلاً یک متر) که به طور عمودی در زمینی مسطح و هموار و افقی(تراز و میزان) فرو شده‌است.

روش اول: نوک(انتهای) سایهٔ شاخص روی زمین را [مثلاً با یک سنگ] علامت‌گذاری می‌کنیم. مدتی (مثلاً ده-بیست دقیقه بعد، یا بیشتر) صبر می‌کنیم تا نوک سایه چند سانتیمتر جابه‌جا شود. حال محل جدید سایهٔ شاخص (که تغییر مکان داده‌است) را علامت‌گذاری می‌نماییم. حال اگر این دو نقطه را با خطی به هم وصل کنیم، جهت شرق-غرب را مشخص می‌کند. نقطهٔ علامت‌گذاری اول سمت غرب، و نقطهٔ دوم سمت شرق را نشان می‌دهد. یعنی اگر طوری بایستیم که پای چپ‌مان را روی نقطهٔ اول و پای راستمان را روی نقطهٔ دوم بگذاریم، روبروی‌مان شمال را نشان می‌دهد، و رو به خورشید (پشت سرمان) جنوب است.

از آن‌جا که جهت ظاهری حرکت خورشید در آسمان از شرق به غرب است، جهت حرکت سایهٔ خورشید بر روی زمین از غرب به شرق خواهد بود. یعنی در نیم‌کره شمالی سایه‌ها ساعتگرد می‌چرخند.
هر چه از استوا دورتر بشویم، از دقت پاسخ در این روش کاسته می‌شود. یعنی در مناطق قطبی (عرض جغرافیایی بالاتر از ۶۰ درجه) استفاده از آن توصیه نمی‌شود.
در شب‌های مهتابی هم از این روش می‌توان استفاده کرد: به جای خورشید از ماه استفاده کنید.

روش دوم(دقیق‌تر): محل سایهٔ شاخص را زمانی پیش از ظهر علامت گذاری می‌کنیم. دایره یا کمانی به مرکز محل شاخص و به شعاع محل علامت‌گذاری شده می‌کشیم. سایه به تدریج که به سمت شرق می‌رود کوتاه‌تر می‌شود، در ظهر به کوتاه‌ترین اندازه‌اش می‌رسد، و بعداز ظهر به تدریج بلندتر می‌گردد. هر گاه بعد از ظهر سایهٔ شاخص از روی کمان گذشت (یعنی سایهٔ شاخص هم‌اندازهٔ پیش از ظهرش شد) آن‌جا را به عنوان نقطهٔ دوم علامت‌گذاری می‌کنیم. مانند روش پیشین، این نقطه سمت شرق و نقطهٔ پیشین سمت غرب را نشان می‌دهد.

در واقع هر دو نقطه سایهٔ هم‌فاصله از شاخص، امتداد شرق-غرب را مشخص می‌کنند.
با این‌که روش پیشین نسبتاً دقیق است، این روش دقیق‌تر است؛ البته وقت بیشتری برای آن لازم است.
برای کشیدن کمان مثلاً طنابی(مانند بند کفش، نخ دندان) را انتخاب کنید. یک طرف طناب را به شاخص ببندید، و طرف دیگرش را به یک جسم تیز؛ به شکلی که وقتی طناب را می‌کشید دقیقاً به محل علامت‌گذاری شده برسد. نیم‌دایره‌ای روی زمین با جسم تیز رسم کنید.
وقتی سایهٔ شاخص به حداقل اندازهٔ خود می‌رسد(در ظهر شرعی)، این سایه سمت جنوب را نشان می‌دهد (بالای ۲۳٫۵ درجه).



جهت‌یابی با ساعت عقربه‌دار
ساعت مچی معمولی (آنالوگ، عقربه‌ای) را به حالت افقی طوری در کف دست نگه می‌داریم که عقربهٔ ساعت‌شمار به سمت خورشید اشاره کند. در این حالت، نیمسازِ زاویه‌ای که عقربهٔ ساعت‌شمار با عدد ۱۲ ساعت می‌سازد (زاویهٔ کوچک‌تر، نه بزرگ‌تر)، جهت جنوب را نشان می‌دهد. یعنی مثلاً اگر چوب‌کبریتی را [به طور افقی] در نیمهٔ راه میان عقربهٔ ساعت‌شمار و عدد ۱۲ ساعت قرار دهید، به طور شمالی-جنوبی قرار گرفته‌است.
نکات

این که گفته شد عقربهٔ کوچک ساعت به سمت خورشید اشاره کند، یعنی این‌که اگر شاخصی [مثلاً چوب‌کبریت] ای که در مرکز ساعت قرار دهیم، سایه‌اش موازی با عقربهٔ ساعت‌شمار و در جهت مقابل آن باشد. یا این‌که سایهٔ عقربهٔ ساعت‌شمار درست در زیر خود عقربه قرار گیرد. یا مثلاً اگر چوبی ده-پانزده سانتیمتری را در زمین به‌طور عمودی قرار دهیم، ساعت روی زمین به شکلی قرار گرفته باشد که عقربهٔ ساعت‌شمارش موازی با سایهٔ چوب باشد.
دلیل این‌که زاویه بین عقربهٔ ساعت‌شمار و ۱۲ را نصف می‌کنیم این است که: وقتی خوشید یک بار دور زمین می‌چرخد، ساعت ما دو دور می‌چرخد(دو تا ۱۲ ساعت). یعنی گرچه روز ۲۴ ساعت است (و یک دور کامل را در ۲۴ ساعت طی می‌کند)، ساعت‌های ما یک دور کامل را در ۱۲ ساعت طی می‌نماید. اگر ساعت ۲۴ ساعته‌ای می‌داشتید، که دور آن به ۲۴ قسمت مساوی تقسیم شده بود، هر گاه عقربهٔ ساعت‌شمار را رو به خورشید می‌گرفتید عدد ۱۲ ساعت همیشه جهت جنوب را نشان می‌داد.
این روش وقتی سمت صحیح را نشان می‌دهد، که ساعت مورد نظر درست تنظیم شده باشد. یعنی اگر در بهار و تابستان ساعت‌ها را نسبت به ساعت استاندارد یک‌ساعت جلو می‌برند، ما باید آن را تصحیح کنیم(ابتدا ساعت‌مان را یک ساعت عقب ببریم سپس روش را اِعمال کنیم؛ یا نیمساز عقربهٔ ساعت‌شمار را [به جای ۱۲] با ۱ حساب کنید). همچنین در همهٔ سطح یک کشور معمولاً ساعت یکسانی وجود دارد، که مثلاً در ایران حدود یک ساعت متغیر است (ایران تقریباً بین دو نصف‌النهار قرار دارد؛ لذا ظهر شرعی در شرق و غرب ایران حدوداً یک ساعت فاصله دارد.) ساعت صحیح هر مکان همان ساعتی است که هنگام ظهر شرعی در آن در طول سال، اطراف ساعت ۱۲ ظهر است. در واقع برای تعیین دقیق جهت‌های جغرافیایی ساعت باید طوری تنظیم باشد که هنگام ظهر شرعی ساعت ۱۲ را نشان دهد.
روش ساعت مچی تا ۲۴ درجه امکان خطا دارد. برای دقت بیشتر باید از آن در عرض جغرافیایی بین ۴۰ و ۶۰ درجه [شمالی یا جنوبی] استفاده شود؛ هر چند در عرض جغرافیایی ۲۳٫۵ تا ۶۶٫۵ درجه [شمالی یا جنوبی] نتیجه‌اش قابل قبول است.(البته در نیم‌کردهٔ جنوبی جهت شمال و جنوب برعکس است.) در واقع هر چه به استوا نزدیک‌تر شویم، از دقت این روش کاسته می‌شود. ضمناً هر چه زمان به کار بردن این روش به ظهر شرعی نزدیک‌تر باشد، نتیجهٔ آن دقیق‌تر خواهد بود.
اگر مطمئن نیستید کدام طرف شمال است و کدام طرف جنوب، به یاد بیاورید که خورشید از شرق بر می‌خیزد، در غرب می‌نشیند، و در ظهر سمت جنوب است.
توجه کنید که اگر این روش را در هنگام ظهر شرعی (یعنی ساعت ۱۲) اجرا کنیم، جهت عقربه ساعت‌شمار خود به سوی جنوب است. یعنی مانند همان روش «جهت‌یابی با سمت خورشید»، که گفتیم خورشید در ظهر شرعی به سمت جنوب است.
اگر از ساعت دیجیتال استفاده می‌کنید، می‌توانید ساعت عقربه‌داری را روی یک کاغذ یا روی زمین بکشید (دور دایره‌ای از ۱ تا ۱۲ بنویسید، و عقربهٔ ساعت‌شمار را هم بکشید)، و سپس از روش بالا استفاده کنید.
حتی وقتی هوا آفتابی نیست و خورشید به راحتی دیده نمی‌شود هم گاه سایهٔ خوشید را می‌توان دید. اگر یک چوب‌کبریت را عمود نگه دارید، سایهٔ آن برعکس جهت خورشید می‌افتد.




روش‌های جهت‌یابی در شب
جهت‌یابی با ستارهٔ قطبی

از آن‌جا که ستاره‌ها به محور ستاره قطبی در آسمان می‌چرخند، در نیم‌کرهٔ شمالی زمین ستارهٔ قطبی با تقریب بسیار خوبی (حدود ۰٫۷ درجه خطا) جهت شمال جغرافیایی (و نه شمال مغناطیسی) را نشان می‌دهد؛ یعنی اگر رو به آن بایستیم، رو به شمال خواهیم بود.

برای یافتن ستارهٔ قطبی روش‌های مختلفی وجود دارد:

به وسیلهٔ مجموعه ستارگان «دبّ اکبر»: صورت فلکی دبّ اکبر شامل هفت ستاره‌است که به شکل ملاقه قرار گرفته‌اند: چهار ستاره آن تشکیل یک ذوزنقه را می‌دهند، و سه ستارهٔ دیگر مانند یک دنباله در ادامه ذوزنقه قرار گرفته‌اند. هر گاه دو ستاره‌ای که لبهٔ بیرونی ملاقه را تشکیل می‌دهند (دو ستارهٔ قاعده کوچک ذوزنقه؛ لبهٔ پیالهٔ ملاقه؛ محلی که آب از آن‌جا می‌ریزد) را [با خطی فرضی] به هم وصل کنیم، و پنج برابر فاصله میان دو ستاره، به سمت جلو ادامه دهیم، به ستاره قطبی می‌رسیم.
به وسیلهٔ مجموعه ستاره‌های «ذات‌الکرسی»: صورت فلکی ذات‌الکرسی شامل پنج ستاره‌است که به شکل W یا M قرار گرفته‌اند. هرگاه (مطابق شکل) ستارهٔ وسط W (رأس زاویهٔ وسطی) را حدود پنج برابرِِ «فاصلهٔ آن نسبت به ستاره‌های اطراف» به سوی جلو ادامه دهیم، به ستارهٔ قطبی می‌رسیم.


نکات
صورت‌های فلکی ذات‌الکرسی و دبّ اکبر نسبت به ستارهٔ قطبی تقریباً روبه‌روی یکدیگر، و دور ستاره قطبی خلاف جهت عقربه‌های ساعت می‌چرخند. اگر یکی از آن‌ها پشت کوه پنهان بود، با دیگری می‌توان ستارهٔ قطبی را یافت. فاصلهٔ هر کدام از این دو صورت فلکی تا ستارهٔ قطبی تقریباً برابر است.
اگر برای یافتن ستاره‌ها در آسمان از نقشه ستاره‌یاب (افلاک‌نما) استفاده می‌کنید، به‌خاطر داشته باشید که ستاره‌یاب‌ها موقعیت ستاره‌ها را در زمان، تاریخ و موقعیت جغرافیایی (طول و عرض جغرافیایی) خاصی نشان می‌دهند.
هر چه از استوا به سوی قطب شمال برویم، ستارهٔ قطبی در آسمان بالاتر (در ارتفاع بیشتر) دیده می‌شود. یعنی ستارهٔ قطبی در استوا (عرض جغرافیایی صفر درجه) تقریباً در افق دیده می‌شود، و در قطب شمال(عرض جغرافیایی ۹۰ درجه) تقریباً بالای سر (سرسو، سمت‌الرّأس، رأس‌القدم) دیده می‌شود. بالاتر از عرض جغرافیایی ۷۰ درجه شمالی عملاً نمی‌توان با ستارهٔ قطبی شمال را پیدا کرد.





جهت‌یابی با هلال ماه

اگر به دلیل وجود ابر یا درختان نمی‌توانید ستاره‌ها را ببینید، می‌توانید از ماه برای جهت‌یابی استفاده کنید.

ماه به شکل هلال باریکی تولد می‌یابد، و در نیمه‌های ماه قمری به قرص کامل تبدیل می‌شود، و سپس در جهت مقابل هلالی می‌شود. در نیمهٔ اول ماه‌های قمری قسمت خارجی ماه (تحدب و کوژی ماه، برآمدگی و برجستگی ماه) مانند پیکانی جهت غرب را نشان می‌دهد. در نیمهٔ دوم ماه‌های قمری، تحدب ماه به سمت مشرق است.

اگر خطی از بالای هلال به پایین آن وصل کنیم و ادامه دهیم، در نیمهٔ اول ماه قمری شکل p و در نیمهٔ دوم شکل q خواهد داشت.
کره ماه در نیمهٔ اول ماه‌های قمری پیش از غروب آفتاب طلوع می‌کند، و در نیمهٔ دوم پس از غروب، تا پایان ماه که پس از نیمه‌شب طلوع می‌نماید.
پیدا کردن جنوب توسط ماه: اگر خطی فرضی میان دو نوک تیز هلال ماه رسم کرده و آن را تا زمین ادامه دهید، تقاطع امتداد این خط با افق، نقطه جنوب را [در نیم‌کرهٔ شمالی زمین] نشان می‌دهد.
این روش جهت‌یابی چندان دقیق نیست، ولی حداقل راه‌نمایی تقریبی را فراهم می‌سازد. در زمان قرص کامل نمی‌توان از این روش استفاده کرد. وقتی ماه به صورت قرص کامل است، می‌توان به کمک حرکت ظاهری ماه (که از مشرق به طرف مغرب است) جهت‌یابی کرد.


روش‌های دیگر جهت‌یابی در شب

حرکت ظاهری ماه در آسمان از شرق به غرب است.
خوشه پروین: دسته‌ای (حدود ده تا پانزده) ستاره، به شکل خوشه انگور، در یک جا مجتمع هستند که به آن مجموعه خوشه پروین می‌گویند. این ستارگان مانند خورشید از شرق به طرف غرب در حرکتند، ولی در همه حال دُمِ آن‌ها به طرف مشرق است.
ستارگان بادبادکی: حدود هفت -هشت ستاره در آسمان وجود دارد که به شکل بادبادک یا علامت سوال می‌باشند. این ستارگان نیز از شرق به غرب حرکت می‌کنند، و در همه حال دنباله بادبادکی آنها به‌طرف جنوب است.
کهکشان راه شیری تودهٔ عظیمی از انبوه ستارگان است که تقریباً از شمال شرقی به جنوب غربی امتداد یافته‌است. در شمال شرقی این راه باریک است، و هر چه به سمت جنوب غربی می‌رود، پهن‌تر می‌شود. هر چه به آخر شب نزدیک‌تر می‌شویم، قسمت پهن راه شیری به طرف مغرب منحرف می‌شود.



روش‌های جهت‌یابی، قابل استفاده در روز و شب

جهت‌یابی با قبله

اگر جهت قبله و میزان انحراف آن از جنوب (یا دیگر جهت‌های اصلی) را بدانیم، می‌توانیم شمال را تشخیص دهیم. مثلاً اگر در تهران ۳۷ درجه از جنوب سمت به غرب متمایل شویم (یعنی حدوداً جنوب غربی)، به طرف قبله ایستاده‌ایم. پس هرگاه در تهران جهت قبله را بدانیم، اگر ۳۷ درجه از سمت قبله در جهت عکس عقربه‌های ساعت بچرخیم، به طرف جنوب ایستاده‌ایم، و اگر ۱۴۳ درجه (۳۷-۱۸۰) در جهت عقربه‌های ساعت بچرخیم، به طرف شمال ایستاده‌ایم.

قبله را از راه‌های مختلفی می‌توان یافت:

قبله‌نما: دقیق‌ترین روش تعیین قبله، به‌وسیلهٔ قبله‌نماست، که آن هم با یک قطب‌نما انجام می‌گیرد؛ و اگر ما قطب‌نما داشته باشیم، با آن قطب را مشخص می‌کنیم!
محراب مسجد: محراب مساجد به طرف قبله‌است. در نمازخانه‌ها هم معمولاً جهت قبله مشخص شده‌است.
قبرستان: مرده را در قبر روی دست راست، به سمت قبله می‌خوابانند. پس اگر شما طوری ایستاده باشید که نوشته‌های سنگ قبر را به درستی می‌خوانید، سمت چپ‌تان قبله‌است.
دستشویی: از آن‌جا که قضای حاجت رو به قبله نباید باشد، معمولاً توالت‌ها را عمود بر قبله می‌سازند.






جهت‌یابی با قطب‌نمای دست‌ساز

اگر قطب‌نمایی به همراه نداشتید، ولی اتفاقاً یک سوزن یا میخ کوچک در جیبتان یافتید، این روش کمک‌کار شما در ساخت یک قطب‌نما خواهد بود. البته احتمال استفاده از آن در شرایط واقعی کم است، ولی انجام آن کاری سرگرم‌کننده‌است.

با مالش دادن یک سوزن فقط در یک جهت به آهن‌ربا -یا حتی احتمالاً چاقوی خودتان-، یا مالیدن آن فقط در یک جهت به پارچهٔ ابریشمی یا پنبه‌ای، سوزنْ مغناطیسی یا قطبی می‌شود؛ مانند سوزن قطب‌نما. (مثلاً با ۳۰ بار مالش دادن سوزن به آهنربا از طرف خودتان به سمت بیرون، سوزن به اندازهٔ کافی خاصیت آهنربایی پیدا می‌کند. همچنین مالش سر سوزن از پایین به بالا بر پارچهٔ ابریشمی باعث می‌شود که سر سوزن نقطه شمال را نشان دهد). حتی می‌توانید آن‌را در یک جهت میان موهای سر خود بکشید. توجه کنید که همیشه فقط در یک جهت مالش دهید.

حال اگر آن‌را روی یک چوب‌پنبه یا پوشال کوچک قرار دهید(سوزن را به چوب‌پنبه چسب بزنید، یا درون آن فرو کنید؛ یا در دو طرف سوزن چوب‌پنبه‌هایی کوچک فرو کنید)، و روی آب (آب راکد یا ظرفی پر از آب) شناور نمایید، مانند یک قطب‌نما عمل می‌کند، و سر سوزن رو به شمال می‌چرخد. برای این‌که سمت شمال و جنوب سوزن را اشتباه نکنید، این نکته را در نظر بگیرید که -در نیمکرهٔ شمالی زمین- آن سمت قطب‌نما که تقریباً رو به خورشید و ماه است، سمت جنوب است، زیرا آن‌ها در قسمت جنوبی آسمان قرار دارند. همچنین می‌توانید سوزن را با یک آهنربا امتحان کنید، و سپس سمت شمال را با علامتی روی آن مشخص نمایید.

روش دیگر ساخت آهنربا این است که یک میله یا سوزن آهنی یا فولادی را در جهت میدان مغناطیسی زمین تراز کنیم، و سپس آن‌را حرارت داده یا بر آن ضربه وارد کنیم. حال اگر این آهنربا را روی سطحی با اصطکاک کم قرار دهیم (روی یک تکه چوب کوچک در آب شناور سازید، یا مثلاً سوزن را با یک ریسمان غیرفلزی آویزان(معلق) نمایید) قطب‌نمای ما کار می‌کند؛ یعنی میله آن‌قدر می‌چرخد تا در راستای میدان مغناطیسی زمین (شمالی-جنوبی) قرار گیرد.
مغناطیسی کردن سوزن با باتری: اگر سیمی را دور سوزن بپیچانید و برای چند دقیقه سر سیم را به ته باتری وصل کنید، سوزن مغناطیسی می‌شود.
به دلیل کشش سطحی آب، می‌توان سوزن را به تنهایی روی سطح آن شناور کرد. مثلاً می‌توان سوزن را روی کاغذی گذاشت، و کاغذ را روی آب گذاشت. اگر کاغذ روی آب بماند که بهتر، و اگر کاغذ در آب فرو برود احتمالاً سوزن روی آب باقی می‌ماند. اگر سوزن را با گریس یا روغنی غیرقابل‌حل در آب چرب کنید (مثلاً با مالش سوزن به موهای خود سوزن را چرب نمایید)، کار آسان‌تر خواهد شد. چرب بودن سوزن سبب می‌شود که سوزن روی سطح آب شناور بماند.
 
ساعت : 5:40 pm | نویسنده : admin | مطلب قبلی | مطلب بعدی
شمال غرب | next page | next page