بیرجند
نام
نام اصلی این شهرستان، بیرجند است که به صورتهای برجند، برجن، برکن و بیرگند نیز در نوشته آمدهاست.
پنج وجه تسمیه برای بیرجند بیان شدهاست.
بیرجند یعنی نصف شهر/نیم شهر
بیرجند یعنی شهر بلند
بیرجند یعنی شهر چاه
بیرجند یعنی شهر طوفان
بیرجند یعنی برزن
آقای رجبعلی لباف خانیکی در مقاله خود تحت عنوان «تأملی در نام بیرجند»، بیرجند را مرکب از دو جزء «بیر» و «جند» میداند. «بیر» در پارسی باستان به معانی رعد و برق، صاعقه و طوفان و «جند» که معرّب «کند» است به زبان فرارودی به معنی مکان و شهر آمدهاست. با توجه به نامهای مناطق و شهرها در خراسان بزرگ، مانند تاشکند، خجند، سمرقند و...، این وجه تسمیه درست تر به نظر میرسد.
تاریخ
علاوه بر نام بیرجند که ساختار آن برگرفته از زبان پهلوی بوده و به دوران پیش از اسلام باز میگردد، بنا به روایتی، بیرجند، احتمالاً در اواخر حکومت ساسانیان و توسط زرتشتیان یزدی و کرمانی به عنوان منزلگاهی در حاشیه کویر و در مسیر عبور از کویر به سمت شمال خراسان بزرگ و ماوراءالنهر بنا شدهاست.
اشعار حکیم نزاری، وجود محلهای به نام گبرآباد در بافت قدیمی شهر، کاوشهای به عمل آمده از قلاع دختر در «بند دره» و «قلعه دره»، و نیز کتیبه بهدست آمده از کال جنگال در روستای ریچ از توابع خوسف، «تخته سنگ لاخ مزار» واقع در روستای کوچ، سنگ نگاره و کتیبههای پهلوی اشکانی در دره «استاد تنگل»، حکایت از قدمت چند هزار ساله بیرجند دارد.
همچنین علاوه بر وجود گورستانهای زرتشتیها در اغلب روستاها و نیز وجود آتشکدههای سفلی و علیا. که دال بر قدمت تاریخی این منطقهاست، نام برخی از روستاهای اطراف شهر بیرجند دارای ریشه پهلوی و اساطیری هستند، مانند: گیو، سهراب، ماژان، سلم آباد، درخش، خراشاد، رودک، دستجرد، چاج، چهکند، کوچ، چنشت، ریچ، جمشیدآباد،شاه زیله و...
کشفیات اخیر باستانشناسان در منطقه بیرجند حاکی از این است که نواحی مزبور علاوه بر اینکه محل سکونت یا معبر انسانها در پیش از تاریخ بوده، رد پای قوم ساگارتی یکی از اقوام کوچ نشین پارسی را نیز در خود به یادگار گذاشتهاست که نمونه بارز آن کهنترین اثر کشف شده بیرجند به نام سنگ نگار لاخ مزار کوچ میباشد که بر آن نقوش پیش از تاریخ، علائم پیکتوگرافی یا تصویری و کتیبههای خط عربی نیز به چشم میخورد.
در عهد ساسانیان این منطقه ولایتی آباد و دارای روستاهای حاصلخیز بودهاست که مردمانی با استعداد و سلحشور داشته و همیشه مایه دلگرمی حکومت و منشأ قدرت در این منطقه بودهاند که به پشتیبانی آنان پیروزیهایی به دست میآوردهاند.
احتمالا یاقوت حموی اولین جغرافیدانی است که از «بیرجند» به عنوان یکی از شهرهای منطقه قهستان یاد کردهاست. حمدالله مستوفی «بیرجند» را از شانزده ولایت قهستان و مرکز ولایتی با توابعی چند دانسته که در آن مقدار فراوانی زعفران, انگور، میوه و اندکی غله به دست میآمدهاست.
در نوشتههای دوره صفویه گفته شده که قهستان ولایتی است با مردمی فهیم و صاحب فراست که از آنجا شاعران و نویسندگان و عالمان زیادی برخاسته اند. بیرجند دارالملک قهستان بوده و خانههای آن بر روی تپه ماهور بنا گردیدهاست.
در اواخر دوره صفوی و پس از قتل نادر شاه با استقرار خاندان خزیمه، بیرجند مرکز قهستان شد. با زوال دولت صفوی و رسوخ کشورهای اروپای غربی به هند و آسیای شرقی از راههای دریایی و زمینی، بیرجند که در مسیر عمدهترین راه زمینی این ارتباط قرار داشت محل عبور اغلب سیاحان، جهانگردان یا مأمورانی شد که در نوشتههای خود اطلاعات فراوانی درباره شهر و منطقه به جا گذاشتهاند.
در سال ۱۲۵۴ خورشیدی، مک گرگور درباره شهر بیرجند مطالبی نوشته و شمار خانههای شهر را سه هزار باب ذکر کردهاست. در سال ۱۲۷۳ خورشیدی، ادوارد ییت گزارشی درباره تجارت بیرجند از طریق بندرعباس و نیز جمعیت ۰۰۰ ۲۵ نفری آن دادهاست.
سرپرسی سایکس در سفر خود به منطقه، از کوههای معینآباد (ظاهراً همان میناباد)، امیران ناحیه قائنات، محصولات زراعی بویژه زعفران و زرشک و ابریشم، قالی بافی ساکنان منطقه و مذهب آنها و نیز شهر بیرجند - که آن را متفاوت با سایر شهرهای ایران دانسته - مطالبی آوردهاست.
لمتون نیز در سالهای قبل از ۱۳۲۹ خورشیدی به وضع مالکیت اراضی و قناتهای قائنات و نیز نظامهای آبیاری در آبادیهای پیرامون بیرجند اشاره کردهاست.
گویش بیرجندی
گویش یا لهجه بیرجندی از گویشهای فارسی نو وابسته به لهجه سیستانی است که مانند گویشهای دیگر به نسبت زبان رسمی کمتر تحول پذیرفته و از اینرو بسیاری از ویژگیهای فارسی کهن را نگه داشتهاست. محمود رفیعی در مقدمه واژهنامه گویش بیرجند مینویسد که چون بیرجند در نزدیکی کویر و در منطقهای کوهستانی واقع شده، در گذر تاریخ کمتر مورد تاخت و تاز و هجوم قرار گرفته و در نتیجه گویش آن نیز پاکیزه و دست نخورده باقی ماندهاست.
فرهنگ و آموزش
مراکز علمی و فرهنگی جدید از مدارس علمیه نشأت گرفته اند و در این میان اهمیت مدرسه معصومیه که سابقهٔ بیش از هزار سال دارد و محل تحصیل اغلب مشاهیر بیرجند بوده قابل ذکر است. هم اکنون در شهرستان بیرجند پنج مدرسه علمیه با ظرفیت ۲۰۰ نفر طلبه و بیش از ۷۰۰ مرکز آموزشی وابسته به آموزش و پرورش به فعالیت مشغولند.
مدارس جدید در شهرستان بیرجند زودتر از سایر نقاط کشور تأسیس شد. مدرسه شوکتیه در سال ۱۲۸۴ خورشیدی پس از تأسیس دارالفنون تهران و رشدیه تبریز، به همت امیر شوکتالملک علم، حکمران وقت در بیرجند تأسیس شد و به دنبال آن، دبیرستان شوکتیه و مدارس خضری دشت بیاض, نهبندان، سربیشه، خوسف و دبستان دخترانه شوکتی افتتاح گردید.
در شهرستان بیرجند پنج مدرسه علمیه با ظرفیت ۲۰۰ نفر طلبه و بیش از ۷۰۰ مرکز آموزشی وابسته به آموزش و پرورش به فعالیت مشغولند.
آموزش و پرورش بیرجند هم اینک با بیش از ۹۰ سال عمر با برکت بیش از یکصدهزار نفر دانش آموز را تحت تعلیم و تربیت دارد. وجود ۴ اداره مستقل آموزش و پرورش در شهرستان بیرجند با بیش از ۷۰۰۰ نفر پرسنل، مرکز آموزش عالی فرهنگیان، مراکز تعلیم و تربیت، پژوهشکده معلم و... آموزش و پرورش این شهرستان را به قویترین آموزش و پرورش استان خراسان (پس از مشهد) تبدیل کرده بود.
آموزش عالی
بیرجند به عنوان قطب دانشگاهی شرق کشور از امکانات آموزش عالی خوبی برخوردار است. موسسه آموزش عالی بیرجند در سال ۱۳۵۴ در مجموعه موقوفات علم، تأسیس شد و دو سال بعد با پذیرش ۱۲۰ دانشجو در رشتههای ریاضی، فیزیک و شیمی، کار خود را آغاز کرد و اکنون به نام رسمی دانشگاه بیرجند شناخته میشود.
در حال حاضر ۱۴ هزار دانشجو در ۱۱ دانشگاه و مرکز آموزش عالی مشغول تحصیل میباشند که بالاترین تورم دانشجویی در سطح کشور را به خود اختصاص دادهاست. بدین معنی که به ازای هر ۹ نفر شهروند بیرجندی یک نفر دانشجو وجود دارد. از جمله مراکز آموزش عالی در بیرجند میتوان از:
دانشگاه بیرجند
دانشگاه علوم پزشکی بیرجند
دانشگاه صنعتی بیرجند
دانشگاه فنی و حرفه ای ابن حسام
دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند
دانشگاه پیام نور بیرجند
دانشگاه جامع علمی کاربردی بیرجند
مرکز تربیت معلم شهید باهنر
مرکز تربیت معلم امام سجاد
مرکز آموزش عالی ضمن خدمت فرهنگیان
مرکز آموزش مدیریت دولتی
مرکز آموزش عالی دختران بیرجند (سپیده کاشانی)
مرکز آموزش سما واحد بیرجند
دانشگاه غیر انتفاعی هرمزان
نام برد.
محصولات
زعفران، زرشک، عناب، آلو، فرش و صنایع دستی از بهترین سوغاتهای شهرستان بیرجند میباشد.
بیرجند
بیرجَند دربارهٔ این پرونده
مرکز استان خراسان جنوبی و مرکز شهرستان بیرجند در شرق ایران است. این شهر در سال ۱۳۹۰، تعداد ۱۷۸٫۰۲۰ نفر جمعیت داشته و چهل و نهمین شهر ایران بودهاست.
بیرجند نخستین شهر در ایران است که دارای سازمان آبرسانی بوده و بنگاه آبلوله بیرجند به عنوان اولین سازمان آبرسانی ایران شناخته میشود. این شهر همچنین دومین شهر در ایران است که در سال ۱۳۰۲ و پیش از تهران از لولهکشی آب شهری برخوردار گردید. باغ اکبریه یکی از بناهای تاریخی شهر در نشست سی و پنجم یونسکو در سال ۲۰۱۱ میلادی به عنوان میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید.
مدرسه شوکتیه در این شهر، سومین مدرسهٔ آموزش به سبک نوین -بعد از دارالفنون تهران و رشدیه تبریز- است. به علت موقعیت سیاسی و استراتژیک بیرجند، سومین فرودگاه کشور در سال ۱۳۱۲ پس از قلعهمرغی و بوشهر در این شهر ساخته شد و تا پیش از جنگ جهانی دوم، کنسولگریهای انگلستان و روسیه در بیرجند مشغول فعالیت بودهاند.
نام
نام اصلی این شهر، بیرجند است که به صورتهای برجند، برجن، برکن و بیرگند نیز در نوشته آمدهاست.
آقای رجبعلی لباف خانیکی در مقاله خود تحت عنوان "تأملی در نام بیرجند"، بیرجند را مرکب از دو جزء "بیر" و "جند" میداند. "بیر" در پارسی باستان به معانی رعد و برق، صاعقه و طوفان و "جند" که معرّب "کند" است به زبان فرارودی به معنی مکان و شهر آمدهاست. با توجه به نامهای مناطق و شهرها در خراسان بزرگ، مانند تاشکند، خجند، سمرقند و... ، این وجه تسمیه درست تر به نظر میرسد.
پیشینه
پیش از اسلام
علاوه بر نام بیرجند که ساختار آن برگرفته از زبان پهلوی بوده و به دوران پیش از اسلام باز میگردد، بنا به روایتی، بیرجند، احتمالاً در اواخر حکومت ساسانیان و توسط زرتشتیان یزدی و کرمانی به عنوان منزلگاهی در حاشیه کویر و در مسیر عبور از کویر به سمت شمال خراسان بزرگ و ماوراءالنهر بنا شدهاست.
اشعار حکیم نزاری، وجود محلهای به نام گبرآباد در بافت قدیمی شهر، کاوشهای به عمل آمده از قلاع دختر در "بند دره" و "قلعه دره"، و نیز کتیبه بهدست آمده از کال جنگال در روستای رچ از توابع خوسف، "تخته سنگ لاخ مزار" واقع در روستای کوچ، سنگ نگاره و کتیبههای پهلوی اشکانی در دره "استاد تنگل"، حکایت از قدمت چند هزار ساله بیرجند دارد.
همچنین علاوه بر وجود گورستانهای زرتشتیها در اغلب روستاها و نیز وجود آتشکدههای سفلی و علیا. که دال بر قدمت تاریخی این منطقهاست، نام برخی از روستاهای اطراف شهر بیرجند دارای ریشه پهلوی و اساطیری هستند، مانند: گیو، سهراب، ماژان، سلم آباد، درخش، خراشاد، رودک، دستجرد، چاج، چهکند، جمشیدآباد و...
پس از اسلام
احتمالا یاقوت حموی اولین جغرافیدانی است که از «پیرجند» به عنوان یکی از شهرهای منطقه قهستان یاد کردهاست. حمدالله مستوفی «بیرجند» را از شانزده ولایت قهستان و مرکز ولایتی با توابعی چند دانسته که در آن مقدار فراوانی زعفران, انگور، میوه و اندکی غله به دست میآمدهاست.
زین العابدین شیروانی، بیرجند را قصبهای شهر مانند از توابع خراسان و دارالملک قهستان معرفی کرده و افزودهاست که قریب به چهار هزار خانه دارد. آب بیرجند از کاریز تأمین میشود و مردمش همگی شیعه اند. اعتمادالسلطنه نیز آن را از قرای قهستان دانستهاست. برخی بیرجند را به علت کوچکی آن «برکند» ثبت کردهاند بر به معنای «نصف» و کند به معنای «شهر» در مجموع به مفهوم قصبه.
بیرجند در قدیم چند بار به علت زلزله ویران شدهاست. در فرهنگ عامه بیرجند، داستانهای بسیاری درباره ویرانی بیرجند در یک زلزله عظیم و سکونت دستهای از کولیهای چادرنشین در آن، نقل شدهاست. این شهر از عهد صفویه که خانواده امیریه در آنجا امارت یافتند رو به اعتبار گذاشتهاست.
صفویه
در اواخر دوره صفوی و پس از قتل نادر شاه با استقرار خاندان خزیمه، بیرجند مرکز قهستان شد. با زوال دولت صفوی و رسوخ کشورهای اروپای غربی به هند و آسیای شرقی از راههای دریایی و زمینی، بیرجند که در مسیر عمدهترین راه زمینی این ارتباط قرار داشت محل عبور اغلب سیاحان، جهانگردان یا مأمورانی شد که در نوشتههای خود اطلاعات فراوانی درباره شهر و منطقه به جا گذاشتهاند.
قاجاریه
در سال ۱۲۵۴ خورشیدی، مک گرگور درباره شهر بیرجند مطالبی نوشته و شمار خانههای شهر را سه هزار باب ذکر کردهاست. در سال ۱۲۷۳ خورشیدی، ادوارد ییت گزارشی درباره تجارت بیرجند از طریق بندرعباس و نیز جمعیت ۰۰۰ ۲۵ نفری آن دادهاست.
سرپرسی سایکس در سفر خود به منطقه، از کوههای معین آباد (ظاهراً همان میناباد)، امیران ناحیه قائنات، محصولات زراعی بویژه زعفران و زرشک و ابریشم، قالی بافی ساکنان منطقه و مذهب آنها و نیز شهر بیرجند - که آن را متفاوت با سایر شهرهای ایران دانسته - مطالبی آوردهاست.
لمتون نیز در سالهای قبل از ۱۳۲۹ خورشیدی به وضع مالکیت اراضی و قناتهای قائنات و نیز نظامهای آبیاری در آبادیهای پیرامون بیرجند اشاره کردهاست.
در دوره قاجاریه به سبب کمبود آب، شهر بیرجند به کندی توسعه مییافت ولی همچنان مرکز ناحیه بود.
کنسولگریها
در آغاز سدهٔ نوزدهم و پس از جنگ ایران در هرات، و نقش پشتیبانی که بیرجند در این جنگ داشت، انگلستان جهت حفظ منافع و مستعمرات خود در شبه قاره هند و توسعه نفوذ خود در افغانستان، در سال ۱۸۹۴ میلادی (۱۲۷۳ خورشیدی)، اقدام به تاسیس کنسولگری در بیرجند نمود. به تبع ایجاد این کنسولگری، دولت روسیه تزاری نیز کنسولگری خود را در بیرجند تاسیس نمود.
به تدریج با شروع جنگ جهانی اول و دوم و نیز وقوع انقلاب روسیه، رقابت سیاسی بین انگلستان و روسیه در ایران کاهش یافته و در نتیجه کنسوگریهای دو کشور تعطیل گشتند.
مدرسه شوکتیه
این مدرسه توسط محمدابراهیم خان علم، در سال ۱۲۸۴ شمسی در محل خیابان خاکی قدیم ایجاد شده و فعالیت خود را با حضور ۷ معلم اتریشی و تعدادی مترجم ایرانی و آموزش ۴۰ دانش آموز آغاز نمود. لازم به ذکر است این مدرسه پس از دارالفنون تهران و رشدیه تبریز، سومین مدرسه آموزش به سبک جدید در ایران است.
بانک شاهنشاهی
در زمان حکومت قاجاریه و متعاقب اقدام انگلستان در تاسیس بانک شاهنشاهی در ایران، در سال ۱۹۱۳ میلادی (۱۲۹۲ شمسی)، شعبه این بانک در بیرجند به ریاست یک انگلیسی به نام اف. هیل تاسیس شده و فعالیت خود را آغاز نمود.
سینما
اولین سینمای بیرجند در اواخر دوران قاجاریه و در سال ۱۲۹۲ شمسی، با پخش فیلمهای صامت، فعالیت خود را آغاز نمود. این سینما که توسط محمدرضا صمصام الدوله، حاکم وقت زابل ساخته شده بود، از برق کارخانهای بنام "مارشال" استفاده مینمود. اکنون نیز بیرجند دو سینما به نامهای سینما فردوسی و سینما بهمن دارد.
پهلوی
در سالهای نخستین دوران پهلوی، شهر به مرکز عمده نظامی تبدیل شد. لوله کشی آب در ۱۳۰۲ خورشیدی - که اولین لوله کشی شهری در ایران به حساب میآمد - و تغییر مسیر رود بیرجند دو عامل مهم در تحول شهر بود. در ۱۳۱۰ خورشیدی به نوشته روزنامه کیهان به سبب فراوانی آب قنات در شهر، بر جمعیت آن هنگام کم آبی افزوده میشد.
به علت اهمیت راهبردی شهر بیرجند در شرق ایران، در سال ۱۳۱۲ خورشیدی، فرودگاه شهر بیرجند - سومین فرودگاه کشور پس از قلعه مرغی و بوشهر - مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
در سالهای پس از ۱۳۲۰ شمسی، توسعه شهر سرعت یافت و در جنگ جهانی دوم متفقین، شاهراه مشهد - زاهدان را ساختند که به صورت یکی از شاهرگهای ارتباطی متفقین - که با راه آهن ایران رقابت میکرد - درآمد.
بنگاه خیریه آبلوله
بنگاه مستقل خیریه آب و لوله بیرجند در سال ۱۳۰۲ شمسی، به عنوان اولین سازمان آبرسانی ایران توسط عدهای از افراد خیر و نیکوکار شهر بیرجند و همکاری محمدابراهیم خان علم تاسیس شد. این بنگاه به منظور تامین آب قابل شرب برای اهالی بیرجند، اقدام به خرید لولههای چدنی انتقال آب از هندوستان و نیز انتقال لولههای باقیمانده از جنگ جهانی اول در کمپ نیروهای انگلیسی در سفیدآبه، و مالکیت آب و اراضی قنات دشت علیآباد بیرجند نمود.
هنگ ژاندارمری
در سال ۱۳۰۷، هنگ ژاندارمری بیرجند تاسیس شد. این هنگ دارای ۹ گروهان، گناباد، فردوس، طبس، شاهرخت، گزیک، بندان، حسینآباد رزاق زاده و گروهان مرکزی بیرجند بود. وظیفه مرزبانی نیز به عهده این هنگ بودهاست. این هنگ تا زمان ادغام در نیروی انتظامی، مشغول فعالیت بود.
تیپ ارتش
در سالهای نخستین دوره پهلوی و متعاقب تاسیس ارتش نوین در ایران، تیپ ارتش در بیرجند مستقر شده و اقدام به تاسیس پادگان در شهر بیرجند نمود. این پادگان که امروزه به نام پادگان آموزشی ۰۴ نامیده میشود، از بدو تاسیس تا کنون، آموزش سربازان وظیفه را برعهده دارد.
شهرداری
در سال ۱۳۱۰، شهرداری بیرجند تحت عنوان بلدیه بیرجند در کنار آرامگاه حکیم نزاری افتتاح و با ۱۲ کارمند، فعالیت خود را آغاز نمود. اولین شهردار بیرجند، آقای افشار بود که به مدت ۶ سال سمت ریاست شهرداری را بر عهده داشت.
فرودگاه
در سال ۱۳۱۲ به جهت موقعیت سیاسی و نظامی شهر بیرجند و شرق کشور، فرودگاه بیرجند در زمینی به مساحت ۱۵۰ هکتار در شمال شهر ایجاد گردید.
گمرک
در سال ۱۳۱۷، به منظور سهولت در حمل و نقل و صادرات و واردات کالا به شبه قاره هند و افغانستان، اداره گمرک بیرجند تاسیس و با دو واحد گمرکی درح و گزیک فعالیت خود را آغاز نمود.
بیمارستان امام رضا
در سال ۱۳۲۷ در یکی از اراضی و موقوفات متعلق به خاندان علم، معروف به باغ اناری، بیمارستان امام رضا تاسیس گردید. این بیمارستان علاوه بر پذیرش بیماران شهرستان بیرجند، نسبت به پذیرش سایر بیماران شهرستانهای جنوبی استان خراسان اقدام مینمود.
دانشگاه
در سال ۱۳۵۴ شمسی، با پیگیری دکتر محمدحسن گنجی، در مجموعه موقوفات علم، موسسه آموزش عالی بیرجند تأسیس و در سال ۱۳۵۶ شمسی با پذیرش ۱۲۰ دانشجو در رشتههای ریاضی، فیزیک و شیمی، کار خود را آغاز کرد و اکنون به نام رسمی دانشگاه بیرجند شناخته میشود.
جمهوری اسلامی
پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی توجه بیشتری به بخشهای اداری، آموزشی، صنعتی و کشاورزی مناطق محروم گردید. ایجاد شهرک صنعتی در غرب بیرجند، تاسیس دانشگاههای علوم پزشکی، آزاد، پیام نور، صنعتی و.. ، ارتقا سازمانهای اداری مانند اداره راه و ترابری بیرجند به اداره کل و تحت پوشش قرار دادن کلیه راههای شرق کشور، مهاجرت افغانها به سبب اشغال افغانستان توسط شوروی و مهاجرت روستاییان، سبب توسعه روزافزون بیرجند گردید، به طوری که پنجمین شهر استان خراسان گردید.
اکنون بخش شمالی شهر، کارگرنشین با خانههای ارزان قیمت است. بخش مرکزی بافت قدیمی دارد و تقریبا تمام بیرجند قبل از قرن چهاردهم را در بر میگیرد و اماکن تاریخی شهر مانند قلعه، حسینیهها، مساجد تاریخی و آب انبارها در آنجا واقع اند. بخش جنوبی نیز بیش از نیمی از مساحت شهر را شامل میشود و قسمت جدید شهر است.
تأسیس استان خراسان جنوبی
در تابستان سال ۱۳۸۳ این شهر، پس از تقسیم استان خراسان به سه استان، مرکز استان تازه تاسیس خراسان جنوبی گردید.
گویش بیرجندی
گویش یا لهجه بیرجندی از گویشهای فارسی نو است که مانند گویشهای دیگر به نسبت زبان رسمی کمتر تحول پذیرفته و از اینرو بسیاری از ویژگیهای فارسی کهن را نگه داشتهاست. محمود رفیعی در مقدمه واژهنامه گویش بیرجند مینویسد که چون بیرجند در نزدیکی کویر و در منطقهای کوهستانی واقع شده، در گذر تاریخ کمتر مورد تاخت و تاز و هجوم قرار گرفته و در نتیجه گویش آن نیز دست نخورده باقی ماندهاست.
آموزش و فرهنگ
مراکز علمی و فرهنگی جدید از مدارس علمیه نشأت گرفتهاند و در این میان اهمیت مدرسه معصومیه که سابقهٔ بیش از هزار سال دارد و محل تحصیل اغلب مشاهیر بیرجند بوده قابل ذکر است. هم اکنون در شهرستان بیرجند پنج مدرسه علمیه با ظرفیت ۲۰۰ نفر طلبه و بیش از ۷۰۰ مرکز آموزشی وابسته به آموزش و پرورش به فعالیت مشغولند.
مدارس جدید در شهرستان بیرجند زودتر از سایر نقاط کشور تأسیس شد. مدرسه شوکتیه در سال ۱۲۸۴ خورشیدی پس از تأسیس دارالفنون تهران و رشدیه تبریز، به همت امیر شوکتالملک علم، حکمران وقت در بیرجند تأسیس شد و به دنبال آن، دبیرستان شوکتیه و مدارس خضری دشت بیاض, نهبندان، سربیشه، خوسف و دبستان دخترانه شوکتی افتتاح گردید. آموزش و پرورش بیرجند هم اینک با بیش از ۹۰ سال عمر با برکت بیش از یکصدهزار نفر دانش آموز را تحت تعلیم و تربیت دارد. وجود ۴ اداره مستقل آموزش و پرورش در شهرستان بیرجند با بیش از ۷۰۰۰ نفر پرسنل، مرکز آموزش عالی فرهنگیان، مراکز تعلیم و تربیت، پژوهشکده معلم و... آموزش و پرورش این شهرستان را به قویترین آموزش و پرورش استان خراسان (پس از مشهد) تبدیل کرده بود.
آموزش عالی
بیرجند به عنوان قطب دانشگاهی شرق کشور از امکانات آموزش عالی خوبی برخوردار است. در ۱۳۵۴ شمسی، در مجموعه موقوفات علم، موسسه آموزش عالی بیرجند تأسیس شد و در ۱۳۵۶ شمسی با پذیرش ۱۲۰ دانشجو در رشتههای ریاضی، فیزیک و شیمی، کار خود را آغاز کرد و اکنون به نام رسمی دانشگاه بیرجند شناخته میشود.
در حال حاضر ۱۴ هزار دانشجو در ۱۰ دانشگاه و مرکز آموزش عالی مشغول تحصیل میباشند که بالاترین تورم دانشجویی در سطح کشور را به خود اختصاص دادهاست. بدین معنی که به ازای هر ۹ نفر شهروند بیرجندی یک نفر دانشجو وجود دارد. از جمله مراکز آموزش عالی در بیرجند میتوان از:
دانشگاه بیرجند
دانشگاه علوم پزشکی بیرجند
دانشگاه صنعتی بیرجند
دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند
دانشگاه پیام نور بیرجند
دانشگاه جامع علمی کاربردی بیرجند
مرکز تربیت معلم شهید باهنر
مرکز آموزش عالی ضمن خدمت فرهنگیان
مرکز آموزش مدیریت دولتی
مرکز آموزش عالی پسران بیرجند (ابن حسام)
مرکز آموزش عالی دختران بیرجند (سپیده کاشانی)
نام برد.
جاذبههای گردشگری
علاوه بر جاذبههای گردشگری موجود در سطح شهرستان بیرجند، آثار تاریخی و مکانهای تفریحی نیز در داخل در محدوده شهری بیرجند وجود دارد.
تاریخی
آب انبارها
آرامگاه حکیم نزاری
ارگ کلاه فرنگی
بند دره
بند عمرشاه
عمارت اکبریه (میراث جهانی یونسکو)
قلعه بیرجند
کنسولگری انگلیس (باغ منظریه)
مدرسه شوکتیه
مدرسه معصومیه
مصلی بیرجند
یخدان رحیم آباد
تفریحی
آبنمای موزیکال
پارک آزادی
پارک توحید
پارک صیادشیرازی
موزه بیرجند
پارک خانواده
آستان مقدسه امامزادگان شهدای باقریه
بازارمرکزی بیرجند
بندامیرشاه
بنددره
روستای شوکتآباد
موزه وقف
فلکه دانشگاه آزاد بیرجند
آب و هوا
آب و هوای بیرجند، نیمه بیابانی بوده و دارای زمستانهای سرد و تابستانهای خشک و گرم است. میزان بارش در این شهر با توجه به آب و هوای آن، کم بوده و بیشترین میزان آن، از آذر تا اردیبهشت رخ میدهد که در فصل زمستان اغلب به صورت بارش برف است.
ایستگاه هواشناسی بیرجند در سال ۱۳۳۴ خورشیدی (۱۹۵۵ میلادی) راهاندازی گردید. بر اساس اطلاعات این ایستگاه، میانگین سالیانه بیشترین و کمترین درجه حرارت این شهر برابر با ۲۴ و ۸ درجه سانتیگراد است. کمترین دمای ثبت شده در این شهر در ۱۶ ژانویه ۱۹۹۳ و برابر با ۲۱/۵ - درجه سانتیگراد و بیشترین آن در تاریخ ۱۱ جولای ۱۹۶۷ و برابر با ۴۴ درجه سانتیگراد بودهاست. شهر بیرجند، به طور میانگین در ۷۶ روز از سال دارای دمای زیر صفر درجه و در ۱۴۲ روز از سال دارای دمای بالای ۳۰ درجه سانتیگراد است.
مجموع بارش سالیانه در شهر بیرجند به طور میانگین برابر با ۱۷۱ میلیمتر در سال است. بیشترین میزان بارش در یک روز، در دوم ماه می۱۹۵۷ رخ داد و ۵۲ میلیمتر باران در این شهر بارید. همچنین میانگین سالیانه رطوبت نسبی در ابن شهر، ۳۶٪ است و به طور میانگین ۳۰ روز از سال، آسمان این شهر کاملاً ابری است. هوای بیرجند به طور میانگین در ۱۲ روز از سال، با طوفان و گرد و خاک شدید همراه است.
ترابری
هوایی
فرودگاه بینالمللی بیرجند
به علت اهمیت راهبردی شهر بیرجند در شرق ایران، فرودگاه بیرجند، در سال ۱۳۱۲ شمسی، مورد بهرهبرداری قرار گرفت. این فرودگاه که در شمال شهر بیرجند واقع است، به مرور زمان گسترش یافته و در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۷، با انجام پرواز بیرجند - مدینه به فرودگاه بینالمللی بیرجند ارتقا یافت. در تاریخ ۱۳۸۹/۰۵/۱۲ اولین پرواز فرودگاه بیرجند به مقصد دمشق انجام شد.
فرودگاه نظامی خور
این فرودگاه، پس از احداث فرودگاه نظامی شیندند در ولایت هرات افغانستان توسط شوروی، در ۵۰ کیلومتری غرب بیرجند و در خور ساخته شد. این فرودگاه که در پایگاه دوازدهم شکاری نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، واقع است، کاربردی نظامی دارد.
زمینی
پایانه مسافربری بیرجند
این پایانه در سال ۱۳۷۵ در زمینی به مساحت ۲۴ هکتار و در شمال شهر بیرجند ساخته شد. در حال حاضر ۱۰ شرکت حمل و نقل مسافر و یک موسسه مسافربری در مسیرهای تهران، مشهد، زاهدان، کرمان، اصفهان، فردوس، زابل و... مشغول فعالیت هستند.
پایانه باربری بیرجند
این پایانه در شهریور سال ۱۳۷۵ در زمینی به مساحت ۲۳ هکتار و در شمال شهر بیرجند ساخته شد. تعداد ۱۳ شرکت باربری در مسیرهای اصفهان، یزد، کرمان، مشهد، تبریز، شیراز و تهران و نیشابور در این پایانه مشغول فعالیت هستند.
شهرستان درمیان
شهرستان دَرمیان به مرکزیت شهر اسدیه، یکی از شهرستانهای استان خراسان جنوبی در ایران است.
این شهرستان در شرق شهرستان بیرجند، جنوب شهرستان قائن و شمال شهرستان سربیشه واقع است و در حال حاضر دارای سه بخش مرکزی، قهستان و گزیک، ۶ دهستان و ۱ نقطه شهری میباشد. شهرستان درمیان، تا سال ۱۳۸۴ یکی از بخشهای شهرستان بیرجند بود که در این سال و پس از تشکیل استان خراسان جنوبی، جدا شده و به شهرستان تبدیل شد.
جمعیت
جمعیت این شهرستان بر طبق سرشماری سال ۱۳۹۰، برابر با ۵۵،۰۸۰ نفر بودهاست.
تقسیمات کشوری
مرکزی با جمعیت ۲۱،۴۰۹ نفر
دهستان درمیان
دهستان میاندشت (درمیان)
شهرها: اسدیه
قهستان با جمعیت ۱۵،۲۹۵ نفر
دهستان فخررود
دهستان قهستان
شهرها: قهستان
گزیک با جمعیت ۱۵،۰۸۹ نفر
دهستان طبس مسینا
دهستان گزیک
شهرها: طبس مسینا
نام اصلی این شهرستان، بیرجند است که به صورتهای برجند، برجن، برکن و بیرگند نیز در نوشته آمدهاست.
پنج وجه تسمیه برای بیرجند بیان شدهاست.
بیرجند یعنی نصف شهر/نیم شهر
بیرجند یعنی شهر بلند
بیرجند یعنی شهر چاه
بیرجند یعنی شهر طوفان
بیرجند یعنی برزن
آقای رجبعلی لباف خانیکی در مقاله خود تحت عنوان «تأملی در نام بیرجند»، بیرجند را مرکب از دو جزء «بیر» و «جند» میداند. «بیر» در پارسی باستان به معانی رعد و برق، صاعقه و طوفان و «جند» که معرّب «کند» است به زبان فرارودی به معنی مکان و شهر آمدهاست. با توجه به نامهای مناطق و شهرها در خراسان بزرگ، مانند تاشکند، خجند، سمرقند و...، این وجه تسمیه درست تر به نظر میرسد.
تاریخ
علاوه بر نام بیرجند که ساختار آن برگرفته از زبان پهلوی بوده و به دوران پیش از اسلام باز میگردد، بنا به روایتی، بیرجند، احتمالاً در اواخر حکومت ساسانیان و توسط زرتشتیان یزدی و کرمانی به عنوان منزلگاهی در حاشیه کویر و در مسیر عبور از کویر به سمت شمال خراسان بزرگ و ماوراءالنهر بنا شدهاست.
اشعار حکیم نزاری، وجود محلهای به نام گبرآباد در بافت قدیمی شهر، کاوشهای به عمل آمده از قلاع دختر در «بند دره» و «قلعه دره»، و نیز کتیبه بهدست آمده از کال جنگال در روستای ریچ از توابع خوسف، «تخته سنگ لاخ مزار» واقع در روستای کوچ، سنگ نگاره و کتیبههای پهلوی اشکانی در دره «استاد تنگل»، حکایت از قدمت چند هزار ساله بیرجند دارد.
همچنین علاوه بر وجود گورستانهای زرتشتیها در اغلب روستاها و نیز وجود آتشکدههای سفلی و علیا. که دال بر قدمت تاریخی این منطقهاست، نام برخی از روستاهای اطراف شهر بیرجند دارای ریشه پهلوی و اساطیری هستند، مانند: گیو، سهراب، ماژان، سلم آباد، درخش، خراشاد، رودک، دستجرد، چاج، چهکند، کوچ، چنشت، ریچ، جمشیدآباد،شاه زیله و...
کشفیات اخیر باستانشناسان در منطقه بیرجند حاکی از این است که نواحی مزبور علاوه بر اینکه محل سکونت یا معبر انسانها در پیش از تاریخ بوده، رد پای قوم ساگارتی یکی از اقوام کوچ نشین پارسی را نیز در خود به یادگار گذاشتهاست که نمونه بارز آن کهنترین اثر کشف شده بیرجند به نام سنگ نگار لاخ مزار کوچ میباشد که بر آن نقوش پیش از تاریخ، علائم پیکتوگرافی یا تصویری و کتیبههای خط عربی نیز به چشم میخورد.
در عهد ساسانیان این منطقه ولایتی آباد و دارای روستاهای حاصلخیز بودهاست که مردمانی با استعداد و سلحشور داشته و همیشه مایه دلگرمی حکومت و منشأ قدرت در این منطقه بودهاند که به پشتیبانی آنان پیروزیهایی به دست میآوردهاند.
احتمالا یاقوت حموی اولین جغرافیدانی است که از «بیرجند» به عنوان یکی از شهرهای منطقه قهستان یاد کردهاست. حمدالله مستوفی «بیرجند» را از شانزده ولایت قهستان و مرکز ولایتی با توابعی چند دانسته که در آن مقدار فراوانی زعفران, انگور، میوه و اندکی غله به دست میآمدهاست.
در نوشتههای دوره صفویه گفته شده که قهستان ولایتی است با مردمی فهیم و صاحب فراست که از آنجا شاعران و نویسندگان و عالمان زیادی برخاسته اند. بیرجند دارالملک قهستان بوده و خانههای آن بر روی تپه ماهور بنا گردیدهاست.
در اواخر دوره صفوی و پس از قتل نادر شاه با استقرار خاندان خزیمه، بیرجند مرکز قهستان شد. با زوال دولت صفوی و رسوخ کشورهای اروپای غربی به هند و آسیای شرقی از راههای دریایی و زمینی، بیرجند که در مسیر عمدهترین راه زمینی این ارتباط قرار داشت محل عبور اغلب سیاحان، جهانگردان یا مأمورانی شد که در نوشتههای خود اطلاعات فراوانی درباره شهر و منطقه به جا گذاشتهاند.
در سال ۱۲۵۴ خورشیدی، مک گرگور درباره شهر بیرجند مطالبی نوشته و شمار خانههای شهر را سه هزار باب ذکر کردهاست. در سال ۱۲۷۳ خورشیدی، ادوارد ییت گزارشی درباره تجارت بیرجند از طریق بندرعباس و نیز جمعیت ۰۰۰ ۲۵ نفری آن دادهاست.
سرپرسی سایکس در سفر خود به منطقه، از کوههای معینآباد (ظاهراً همان میناباد)، امیران ناحیه قائنات، محصولات زراعی بویژه زعفران و زرشک و ابریشم، قالی بافی ساکنان منطقه و مذهب آنها و نیز شهر بیرجند - که آن را متفاوت با سایر شهرهای ایران دانسته - مطالبی آوردهاست.
لمتون نیز در سالهای قبل از ۱۳۲۹ خورشیدی به وضع مالکیت اراضی و قناتهای قائنات و نیز نظامهای آبیاری در آبادیهای پیرامون بیرجند اشاره کردهاست.
گویش بیرجندی
گویش یا لهجه بیرجندی از گویشهای فارسی نو وابسته به لهجه سیستانی است که مانند گویشهای دیگر به نسبت زبان رسمی کمتر تحول پذیرفته و از اینرو بسیاری از ویژگیهای فارسی کهن را نگه داشتهاست. محمود رفیعی در مقدمه واژهنامه گویش بیرجند مینویسد که چون بیرجند در نزدیکی کویر و در منطقهای کوهستانی واقع شده، در گذر تاریخ کمتر مورد تاخت و تاز و هجوم قرار گرفته و در نتیجه گویش آن نیز پاکیزه و دست نخورده باقی ماندهاست.
فرهنگ و آموزش
مراکز علمی و فرهنگی جدید از مدارس علمیه نشأت گرفته اند و در این میان اهمیت مدرسه معصومیه که سابقهٔ بیش از هزار سال دارد و محل تحصیل اغلب مشاهیر بیرجند بوده قابل ذکر است. هم اکنون در شهرستان بیرجند پنج مدرسه علمیه با ظرفیت ۲۰۰ نفر طلبه و بیش از ۷۰۰ مرکز آموزشی وابسته به آموزش و پرورش به فعالیت مشغولند.
مدارس جدید در شهرستان بیرجند زودتر از سایر نقاط کشور تأسیس شد. مدرسه شوکتیه در سال ۱۲۸۴ خورشیدی پس از تأسیس دارالفنون تهران و رشدیه تبریز، به همت امیر شوکتالملک علم، حکمران وقت در بیرجند تأسیس شد و به دنبال آن، دبیرستان شوکتیه و مدارس خضری دشت بیاض, نهبندان، سربیشه، خوسف و دبستان دخترانه شوکتی افتتاح گردید.
در شهرستان بیرجند پنج مدرسه علمیه با ظرفیت ۲۰۰ نفر طلبه و بیش از ۷۰۰ مرکز آموزشی وابسته به آموزش و پرورش به فعالیت مشغولند.
آموزش و پرورش بیرجند هم اینک با بیش از ۹۰ سال عمر با برکت بیش از یکصدهزار نفر دانش آموز را تحت تعلیم و تربیت دارد. وجود ۴ اداره مستقل آموزش و پرورش در شهرستان بیرجند با بیش از ۷۰۰۰ نفر پرسنل، مرکز آموزش عالی فرهنگیان، مراکز تعلیم و تربیت، پژوهشکده معلم و... آموزش و پرورش این شهرستان را به قویترین آموزش و پرورش استان خراسان (پس از مشهد) تبدیل کرده بود.
آموزش عالی
بیرجند به عنوان قطب دانشگاهی شرق کشور از امکانات آموزش عالی خوبی برخوردار است. موسسه آموزش عالی بیرجند در سال ۱۳۵۴ در مجموعه موقوفات علم، تأسیس شد و دو سال بعد با پذیرش ۱۲۰ دانشجو در رشتههای ریاضی، فیزیک و شیمی، کار خود را آغاز کرد و اکنون به نام رسمی دانشگاه بیرجند شناخته میشود.
در حال حاضر ۱۴ هزار دانشجو در ۱۱ دانشگاه و مرکز آموزش عالی مشغول تحصیل میباشند که بالاترین تورم دانشجویی در سطح کشور را به خود اختصاص دادهاست. بدین معنی که به ازای هر ۹ نفر شهروند بیرجندی یک نفر دانشجو وجود دارد. از جمله مراکز آموزش عالی در بیرجند میتوان از:
دانشگاه بیرجند
دانشگاه علوم پزشکی بیرجند
دانشگاه صنعتی بیرجند
دانشگاه فنی و حرفه ای ابن حسام
دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند
دانشگاه پیام نور بیرجند
دانشگاه جامع علمی کاربردی بیرجند
مرکز تربیت معلم شهید باهنر
مرکز تربیت معلم امام سجاد
مرکز آموزش عالی ضمن خدمت فرهنگیان
مرکز آموزش مدیریت دولتی
مرکز آموزش عالی دختران بیرجند (سپیده کاشانی)
مرکز آموزش سما واحد بیرجند
دانشگاه غیر انتفاعی هرمزان
نام برد.
محصولات
زعفران، زرشک، عناب، آلو، فرش و صنایع دستی از بهترین سوغاتهای شهرستان بیرجند میباشد.
بیرجند
بیرجَند دربارهٔ این پرونده
مرکز استان خراسان جنوبی و مرکز شهرستان بیرجند در شرق ایران است. این شهر در سال ۱۳۹۰، تعداد ۱۷۸٫۰۲۰ نفر جمعیت داشته و چهل و نهمین شهر ایران بودهاست.
بیرجند نخستین شهر در ایران است که دارای سازمان آبرسانی بوده و بنگاه آبلوله بیرجند به عنوان اولین سازمان آبرسانی ایران شناخته میشود. این شهر همچنین دومین شهر در ایران است که در سال ۱۳۰۲ و پیش از تهران از لولهکشی آب شهری برخوردار گردید. باغ اکبریه یکی از بناهای تاریخی شهر در نشست سی و پنجم یونسکو در سال ۲۰۱۱ میلادی به عنوان میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید.
مدرسه شوکتیه در این شهر، سومین مدرسهٔ آموزش به سبک نوین -بعد از دارالفنون تهران و رشدیه تبریز- است. به علت موقعیت سیاسی و استراتژیک بیرجند، سومین فرودگاه کشور در سال ۱۳۱۲ پس از قلعهمرغی و بوشهر در این شهر ساخته شد و تا پیش از جنگ جهانی دوم، کنسولگریهای انگلستان و روسیه در بیرجند مشغول فعالیت بودهاند.
نام
نام اصلی این شهر، بیرجند است که به صورتهای برجند، برجن، برکن و بیرگند نیز در نوشته آمدهاست.
آقای رجبعلی لباف خانیکی در مقاله خود تحت عنوان "تأملی در نام بیرجند"، بیرجند را مرکب از دو جزء "بیر" و "جند" میداند. "بیر" در پارسی باستان به معانی رعد و برق، صاعقه و طوفان و "جند" که معرّب "کند" است به زبان فرارودی به معنی مکان و شهر آمدهاست. با توجه به نامهای مناطق و شهرها در خراسان بزرگ، مانند تاشکند، خجند، سمرقند و... ، این وجه تسمیه درست تر به نظر میرسد.
پیشینه
پیش از اسلام
علاوه بر نام بیرجند که ساختار آن برگرفته از زبان پهلوی بوده و به دوران پیش از اسلام باز میگردد، بنا به روایتی، بیرجند، احتمالاً در اواخر حکومت ساسانیان و توسط زرتشتیان یزدی و کرمانی به عنوان منزلگاهی در حاشیه کویر و در مسیر عبور از کویر به سمت شمال خراسان بزرگ و ماوراءالنهر بنا شدهاست.
اشعار حکیم نزاری، وجود محلهای به نام گبرآباد در بافت قدیمی شهر، کاوشهای به عمل آمده از قلاع دختر در "بند دره" و "قلعه دره"، و نیز کتیبه بهدست آمده از کال جنگال در روستای رچ از توابع خوسف، "تخته سنگ لاخ مزار" واقع در روستای کوچ، سنگ نگاره و کتیبههای پهلوی اشکانی در دره "استاد تنگل"، حکایت از قدمت چند هزار ساله بیرجند دارد.
همچنین علاوه بر وجود گورستانهای زرتشتیها در اغلب روستاها و نیز وجود آتشکدههای سفلی و علیا. که دال بر قدمت تاریخی این منطقهاست، نام برخی از روستاهای اطراف شهر بیرجند دارای ریشه پهلوی و اساطیری هستند، مانند: گیو، سهراب، ماژان، سلم آباد، درخش، خراشاد، رودک، دستجرد، چاج، چهکند، جمشیدآباد و...
پس از اسلام
احتمالا یاقوت حموی اولین جغرافیدانی است که از «پیرجند» به عنوان یکی از شهرهای منطقه قهستان یاد کردهاست. حمدالله مستوفی «بیرجند» را از شانزده ولایت قهستان و مرکز ولایتی با توابعی چند دانسته که در آن مقدار فراوانی زعفران, انگور، میوه و اندکی غله به دست میآمدهاست.
زین العابدین شیروانی، بیرجند را قصبهای شهر مانند از توابع خراسان و دارالملک قهستان معرفی کرده و افزودهاست که قریب به چهار هزار خانه دارد. آب بیرجند از کاریز تأمین میشود و مردمش همگی شیعه اند. اعتمادالسلطنه نیز آن را از قرای قهستان دانستهاست. برخی بیرجند را به علت کوچکی آن «برکند» ثبت کردهاند بر به معنای «نصف» و کند به معنای «شهر» در مجموع به مفهوم قصبه.
بیرجند در قدیم چند بار به علت زلزله ویران شدهاست. در فرهنگ عامه بیرجند، داستانهای بسیاری درباره ویرانی بیرجند در یک زلزله عظیم و سکونت دستهای از کولیهای چادرنشین در آن، نقل شدهاست. این شهر از عهد صفویه که خانواده امیریه در آنجا امارت یافتند رو به اعتبار گذاشتهاست.
صفویه
در اواخر دوره صفوی و پس از قتل نادر شاه با استقرار خاندان خزیمه، بیرجند مرکز قهستان شد. با زوال دولت صفوی و رسوخ کشورهای اروپای غربی به هند و آسیای شرقی از راههای دریایی و زمینی، بیرجند که در مسیر عمدهترین راه زمینی این ارتباط قرار داشت محل عبور اغلب سیاحان، جهانگردان یا مأمورانی شد که در نوشتههای خود اطلاعات فراوانی درباره شهر و منطقه به جا گذاشتهاند.
قاجاریه
در سال ۱۲۵۴ خورشیدی، مک گرگور درباره شهر بیرجند مطالبی نوشته و شمار خانههای شهر را سه هزار باب ذکر کردهاست. در سال ۱۲۷۳ خورشیدی، ادوارد ییت گزارشی درباره تجارت بیرجند از طریق بندرعباس و نیز جمعیت ۰۰۰ ۲۵ نفری آن دادهاست.
سرپرسی سایکس در سفر خود به منطقه، از کوههای معین آباد (ظاهراً همان میناباد)، امیران ناحیه قائنات، محصولات زراعی بویژه زعفران و زرشک و ابریشم، قالی بافی ساکنان منطقه و مذهب آنها و نیز شهر بیرجند - که آن را متفاوت با سایر شهرهای ایران دانسته - مطالبی آوردهاست.
لمتون نیز در سالهای قبل از ۱۳۲۹ خورشیدی به وضع مالکیت اراضی و قناتهای قائنات و نیز نظامهای آبیاری در آبادیهای پیرامون بیرجند اشاره کردهاست.
در دوره قاجاریه به سبب کمبود آب، شهر بیرجند به کندی توسعه مییافت ولی همچنان مرکز ناحیه بود.
کنسولگریها
در آغاز سدهٔ نوزدهم و پس از جنگ ایران در هرات، و نقش پشتیبانی که بیرجند در این جنگ داشت، انگلستان جهت حفظ منافع و مستعمرات خود در شبه قاره هند و توسعه نفوذ خود در افغانستان، در سال ۱۸۹۴ میلادی (۱۲۷۳ خورشیدی)، اقدام به تاسیس کنسولگری در بیرجند نمود. به تبع ایجاد این کنسولگری، دولت روسیه تزاری نیز کنسولگری خود را در بیرجند تاسیس نمود.
به تدریج با شروع جنگ جهانی اول و دوم و نیز وقوع انقلاب روسیه، رقابت سیاسی بین انگلستان و روسیه در ایران کاهش یافته و در نتیجه کنسوگریهای دو کشور تعطیل گشتند.
مدرسه شوکتیه
این مدرسه توسط محمدابراهیم خان علم، در سال ۱۲۸۴ شمسی در محل خیابان خاکی قدیم ایجاد شده و فعالیت خود را با حضور ۷ معلم اتریشی و تعدادی مترجم ایرانی و آموزش ۴۰ دانش آموز آغاز نمود. لازم به ذکر است این مدرسه پس از دارالفنون تهران و رشدیه تبریز، سومین مدرسه آموزش به سبک جدید در ایران است.
بانک شاهنشاهی
در زمان حکومت قاجاریه و متعاقب اقدام انگلستان در تاسیس بانک شاهنشاهی در ایران، در سال ۱۹۱۳ میلادی (۱۲۹۲ شمسی)، شعبه این بانک در بیرجند به ریاست یک انگلیسی به نام اف. هیل تاسیس شده و فعالیت خود را آغاز نمود.
سینما
اولین سینمای بیرجند در اواخر دوران قاجاریه و در سال ۱۲۹۲ شمسی، با پخش فیلمهای صامت، فعالیت خود را آغاز نمود. این سینما که توسط محمدرضا صمصام الدوله، حاکم وقت زابل ساخته شده بود، از برق کارخانهای بنام "مارشال" استفاده مینمود. اکنون نیز بیرجند دو سینما به نامهای سینما فردوسی و سینما بهمن دارد.
پهلوی
در سالهای نخستین دوران پهلوی، شهر به مرکز عمده نظامی تبدیل شد. لوله کشی آب در ۱۳۰۲ خورشیدی - که اولین لوله کشی شهری در ایران به حساب میآمد - و تغییر مسیر رود بیرجند دو عامل مهم در تحول شهر بود. در ۱۳۱۰ خورشیدی به نوشته روزنامه کیهان به سبب فراوانی آب قنات در شهر، بر جمعیت آن هنگام کم آبی افزوده میشد.
به علت اهمیت راهبردی شهر بیرجند در شرق ایران، در سال ۱۳۱۲ خورشیدی، فرودگاه شهر بیرجند - سومین فرودگاه کشور پس از قلعه مرغی و بوشهر - مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
در سالهای پس از ۱۳۲۰ شمسی، توسعه شهر سرعت یافت و در جنگ جهانی دوم متفقین، شاهراه مشهد - زاهدان را ساختند که به صورت یکی از شاهرگهای ارتباطی متفقین - که با راه آهن ایران رقابت میکرد - درآمد.
بنگاه خیریه آبلوله
بنگاه مستقل خیریه آب و لوله بیرجند در سال ۱۳۰۲ شمسی، به عنوان اولین سازمان آبرسانی ایران توسط عدهای از افراد خیر و نیکوکار شهر بیرجند و همکاری محمدابراهیم خان علم تاسیس شد. این بنگاه به منظور تامین آب قابل شرب برای اهالی بیرجند، اقدام به خرید لولههای چدنی انتقال آب از هندوستان و نیز انتقال لولههای باقیمانده از جنگ جهانی اول در کمپ نیروهای انگلیسی در سفیدآبه، و مالکیت آب و اراضی قنات دشت علیآباد بیرجند نمود.
هنگ ژاندارمری
در سال ۱۳۰۷، هنگ ژاندارمری بیرجند تاسیس شد. این هنگ دارای ۹ گروهان، گناباد، فردوس، طبس، شاهرخت، گزیک، بندان، حسینآباد رزاق زاده و گروهان مرکزی بیرجند بود. وظیفه مرزبانی نیز به عهده این هنگ بودهاست. این هنگ تا زمان ادغام در نیروی انتظامی، مشغول فعالیت بود.
تیپ ارتش
در سالهای نخستین دوره پهلوی و متعاقب تاسیس ارتش نوین در ایران، تیپ ارتش در بیرجند مستقر شده و اقدام به تاسیس پادگان در شهر بیرجند نمود. این پادگان که امروزه به نام پادگان آموزشی ۰۴ نامیده میشود، از بدو تاسیس تا کنون، آموزش سربازان وظیفه را برعهده دارد.
شهرداری
در سال ۱۳۱۰، شهرداری بیرجند تحت عنوان بلدیه بیرجند در کنار آرامگاه حکیم نزاری افتتاح و با ۱۲ کارمند، فعالیت خود را آغاز نمود. اولین شهردار بیرجند، آقای افشار بود که به مدت ۶ سال سمت ریاست شهرداری را بر عهده داشت.
فرودگاه
در سال ۱۳۱۲ به جهت موقعیت سیاسی و نظامی شهر بیرجند و شرق کشور، فرودگاه بیرجند در زمینی به مساحت ۱۵۰ هکتار در شمال شهر ایجاد گردید.
گمرک
در سال ۱۳۱۷، به منظور سهولت در حمل و نقل و صادرات و واردات کالا به شبه قاره هند و افغانستان، اداره گمرک بیرجند تاسیس و با دو واحد گمرکی درح و گزیک فعالیت خود را آغاز نمود.
بیمارستان امام رضا
در سال ۱۳۲۷ در یکی از اراضی و موقوفات متعلق به خاندان علم، معروف به باغ اناری، بیمارستان امام رضا تاسیس گردید. این بیمارستان علاوه بر پذیرش بیماران شهرستان بیرجند، نسبت به پذیرش سایر بیماران شهرستانهای جنوبی استان خراسان اقدام مینمود.
دانشگاه
در سال ۱۳۵۴ شمسی، با پیگیری دکتر محمدحسن گنجی، در مجموعه موقوفات علم، موسسه آموزش عالی بیرجند تأسیس و در سال ۱۳۵۶ شمسی با پذیرش ۱۲۰ دانشجو در رشتههای ریاضی، فیزیک و شیمی، کار خود را آغاز کرد و اکنون به نام رسمی دانشگاه بیرجند شناخته میشود.
جمهوری اسلامی
پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی توجه بیشتری به بخشهای اداری، آموزشی، صنعتی و کشاورزی مناطق محروم گردید. ایجاد شهرک صنعتی در غرب بیرجند، تاسیس دانشگاههای علوم پزشکی، آزاد، پیام نور، صنعتی و.. ، ارتقا سازمانهای اداری مانند اداره راه و ترابری بیرجند به اداره کل و تحت پوشش قرار دادن کلیه راههای شرق کشور، مهاجرت افغانها به سبب اشغال افغانستان توسط شوروی و مهاجرت روستاییان، سبب توسعه روزافزون بیرجند گردید، به طوری که پنجمین شهر استان خراسان گردید.
اکنون بخش شمالی شهر، کارگرنشین با خانههای ارزان قیمت است. بخش مرکزی بافت قدیمی دارد و تقریبا تمام بیرجند قبل از قرن چهاردهم را در بر میگیرد و اماکن تاریخی شهر مانند قلعه، حسینیهها، مساجد تاریخی و آب انبارها در آنجا واقع اند. بخش جنوبی نیز بیش از نیمی از مساحت شهر را شامل میشود و قسمت جدید شهر است.
تأسیس استان خراسان جنوبی
در تابستان سال ۱۳۸۳ این شهر، پس از تقسیم استان خراسان به سه استان، مرکز استان تازه تاسیس خراسان جنوبی گردید.
گویش بیرجندی
گویش یا لهجه بیرجندی از گویشهای فارسی نو است که مانند گویشهای دیگر به نسبت زبان رسمی کمتر تحول پذیرفته و از اینرو بسیاری از ویژگیهای فارسی کهن را نگه داشتهاست. محمود رفیعی در مقدمه واژهنامه گویش بیرجند مینویسد که چون بیرجند در نزدیکی کویر و در منطقهای کوهستانی واقع شده، در گذر تاریخ کمتر مورد تاخت و تاز و هجوم قرار گرفته و در نتیجه گویش آن نیز دست نخورده باقی ماندهاست.
آموزش و فرهنگ
مراکز علمی و فرهنگی جدید از مدارس علمیه نشأت گرفتهاند و در این میان اهمیت مدرسه معصومیه که سابقهٔ بیش از هزار سال دارد و محل تحصیل اغلب مشاهیر بیرجند بوده قابل ذکر است. هم اکنون در شهرستان بیرجند پنج مدرسه علمیه با ظرفیت ۲۰۰ نفر طلبه و بیش از ۷۰۰ مرکز آموزشی وابسته به آموزش و پرورش به فعالیت مشغولند.
مدارس جدید در شهرستان بیرجند زودتر از سایر نقاط کشور تأسیس شد. مدرسه شوکتیه در سال ۱۲۸۴ خورشیدی پس از تأسیس دارالفنون تهران و رشدیه تبریز، به همت امیر شوکتالملک علم، حکمران وقت در بیرجند تأسیس شد و به دنبال آن، دبیرستان شوکتیه و مدارس خضری دشت بیاض, نهبندان، سربیشه، خوسف و دبستان دخترانه شوکتی افتتاح گردید. آموزش و پرورش بیرجند هم اینک با بیش از ۹۰ سال عمر با برکت بیش از یکصدهزار نفر دانش آموز را تحت تعلیم و تربیت دارد. وجود ۴ اداره مستقل آموزش و پرورش در شهرستان بیرجند با بیش از ۷۰۰۰ نفر پرسنل، مرکز آموزش عالی فرهنگیان، مراکز تعلیم و تربیت، پژوهشکده معلم و... آموزش و پرورش این شهرستان را به قویترین آموزش و پرورش استان خراسان (پس از مشهد) تبدیل کرده بود.
آموزش عالی
بیرجند به عنوان قطب دانشگاهی شرق کشور از امکانات آموزش عالی خوبی برخوردار است. در ۱۳۵۴ شمسی، در مجموعه موقوفات علم، موسسه آموزش عالی بیرجند تأسیس شد و در ۱۳۵۶ شمسی با پذیرش ۱۲۰ دانشجو در رشتههای ریاضی، فیزیک و شیمی، کار خود را آغاز کرد و اکنون به نام رسمی دانشگاه بیرجند شناخته میشود.
در حال حاضر ۱۴ هزار دانشجو در ۱۰ دانشگاه و مرکز آموزش عالی مشغول تحصیل میباشند که بالاترین تورم دانشجویی در سطح کشور را به خود اختصاص دادهاست. بدین معنی که به ازای هر ۹ نفر شهروند بیرجندی یک نفر دانشجو وجود دارد. از جمله مراکز آموزش عالی در بیرجند میتوان از:
دانشگاه بیرجند
دانشگاه علوم پزشکی بیرجند
دانشگاه صنعتی بیرجند
دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند
دانشگاه پیام نور بیرجند
دانشگاه جامع علمی کاربردی بیرجند
مرکز تربیت معلم شهید باهنر
مرکز آموزش عالی ضمن خدمت فرهنگیان
مرکز آموزش مدیریت دولتی
مرکز آموزش عالی پسران بیرجند (ابن حسام)
مرکز آموزش عالی دختران بیرجند (سپیده کاشانی)
نام برد.
جاذبههای گردشگری
علاوه بر جاذبههای گردشگری موجود در سطح شهرستان بیرجند، آثار تاریخی و مکانهای تفریحی نیز در داخل در محدوده شهری بیرجند وجود دارد.
تاریخی
آب انبارها
آرامگاه حکیم نزاری
ارگ کلاه فرنگی
بند دره
بند عمرشاه
عمارت اکبریه (میراث جهانی یونسکو)
قلعه بیرجند
کنسولگری انگلیس (باغ منظریه)
مدرسه شوکتیه
مدرسه معصومیه
مصلی بیرجند
یخدان رحیم آباد
تفریحی
آبنمای موزیکال
پارک آزادی
پارک توحید
پارک صیادشیرازی
موزه بیرجند
پارک خانواده
آستان مقدسه امامزادگان شهدای باقریه
بازارمرکزی بیرجند
بندامیرشاه
بنددره
روستای شوکتآباد
موزه وقف
فلکه دانشگاه آزاد بیرجند
آب و هوا
آب و هوای بیرجند، نیمه بیابانی بوده و دارای زمستانهای سرد و تابستانهای خشک و گرم است. میزان بارش در این شهر با توجه به آب و هوای آن، کم بوده و بیشترین میزان آن، از آذر تا اردیبهشت رخ میدهد که در فصل زمستان اغلب به صورت بارش برف است.
ایستگاه هواشناسی بیرجند در سال ۱۳۳۴ خورشیدی (۱۹۵۵ میلادی) راهاندازی گردید. بر اساس اطلاعات این ایستگاه، میانگین سالیانه بیشترین و کمترین درجه حرارت این شهر برابر با ۲۴ و ۸ درجه سانتیگراد است. کمترین دمای ثبت شده در این شهر در ۱۶ ژانویه ۱۹۹۳ و برابر با ۲۱/۵ - درجه سانتیگراد و بیشترین آن در تاریخ ۱۱ جولای ۱۹۶۷ و برابر با ۴۴ درجه سانتیگراد بودهاست. شهر بیرجند، به طور میانگین در ۷۶ روز از سال دارای دمای زیر صفر درجه و در ۱۴۲ روز از سال دارای دمای بالای ۳۰ درجه سانتیگراد است.
مجموع بارش سالیانه در شهر بیرجند به طور میانگین برابر با ۱۷۱ میلیمتر در سال است. بیشترین میزان بارش در یک روز، در دوم ماه می۱۹۵۷ رخ داد و ۵۲ میلیمتر باران در این شهر بارید. همچنین میانگین سالیانه رطوبت نسبی در ابن شهر، ۳۶٪ است و به طور میانگین ۳۰ روز از سال، آسمان این شهر کاملاً ابری است. هوای بیرجند به طور میانگین در ۱۲ روز از سال، با طوفان و گرد و خاک شدید همراه است.
ترابری
هوایی
فرودگاه بینالمللی بیرجند
به علت اهمیت راهبردی شهر بیرجند در شرق ایران، فرودگاه بیرجند، در سال ۱۳۱۲ شمسی، مورد بهرهبرداری قرار گرفت. این فرودگاه که در شمال شهر بیرجند واقع است، به مرور زمان گسترش یافته و در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۷، با انجام پرواز بیرجند - مدینه به فرودگاه بینالمللی بیرجند ارتقا یافت. در تاریخ ۱۳۸۹/۰۵/۱۲ اولین پرواز فرودگاه بیرجند به مقصد دمشق انجام شد.
فرودگاه نظامی خور
این فرودگاه، پس از احداث فرودگاه نظامی شیندند در ولایت هرات افغانستان توسط شوروی، در ۵۰ کیلومتری غرب بیرجند و در خور ساخته شد. این فرودگاه که در پایگاه دوازدهم شکاری نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، واقع است، کاربردی نظامی دارد.
زمینی
پایانه مسافربری بیرجند
این پایانه در سال ۱۳۷۵ در زمینی به مساحت ۲۴ هکتار و در شمال شهر بیرجند ساخته شد. در حال حاضر ۱۰ شرکت حمل و نقل مسافر و یک موسسه مسافربری در مسیرهای تهران، مشهد، زاهدان، کرمان، اصفهان، فردوس، زابل و... مشغول فعالیت هستند.
پایانه باربری بیرجند
این پایانه در شهریور سال ۱۳۷۵ در زمینی به مساحت ۲۳ هکتار و در شمال شهر بیرجند ساخته شد. تعداد ۱۳ شرکت باربری در مسیرهای اصفهان، یزد، کرمان، مشهد، تبریز، شیراز و تهران و نیشابور در این پایانه مشغول فعالیت هستند.
شهرستان درمیان
شهرستان دَرمیان به مرکزیت شهر اسدیه، یکی از شهرستانهای استان خراسان جنوبی در ایران است.
این شهرستان در شرق شهرستان بیرجند، جنوب شهرستان قائن و شمال شهرستان سربیشه واقع است و در حال حاضر دارای سه بخش مرکزی، قهستان و گزیک، ۶ دهستان و ۱ نقطه شهری میباشد. شهرستان درمیان، تا سال ۱۳۸۴ یکی از بخشهای شهرستان بیرجند بود که در این سال و پس از تشکیل استان خراسان جنوبی، جدا شده و به شهرستان تبدیل شد.
جمعیت
جمعیت این شهرستان بر طبق سرشماری سال ۱۳۹۰، برابر با ۵۵،۰۸۰ نفر بودهاست.
تقسیمات کشوری
مرکزی با جمعیت ۲۱،۴۰۹ نفر
دهستان درمیان
دهستان میاندشت (درمیان)
شهرها: اسدیه
قهستان با جمعیت ۱۵،۲۹۵ نفر
دهستان فخررود
دهستان قهستان
شهرها: قهستان
گزیک با جمعیت ۱۵،۰۸۹ نفر
دهستان طبس مسینا
دهستان گزیک
شهرها: طبس مسینا
جهتیابی با نشانههای طبیعی
هرگونهای از درختان برشها و خصوصیات خاصّ خود را دارد. باد و آفتاب بر درختان تأثیر میگذارند و این سرنخی است برای محاسبه جهت شمال-جنوب.
این روشها خیلی قابل اطمینان نیستند. مثلاً «باد غالب» ممکن است حالت عادی را به طور قابلملاحظهای تغییر دهد و باعث تغییر و انحراف آن شود. همچنین در جنگلهای انبوه -به دلیل عدم نفوذ و رسوخ آفتاب درون آنها- برخی روشها کارا نخواهند بود. اگر از علامتهای طبیعی استفاده میکنید، برای تصمیمگیری، باید هر چند تا علامت مختلف را که میتوانید پیدا کنید.
بسیاری از روشهای زیر بر اساس آفتاب هستند: در نیمکرهٔ شمالی زمین، جهت رو به جنوب در معرض آفتاب بیشتری است. تابش خورشید رشد شاخهها و برگها را زیاد میکند.
۱- جهتیابی با خزهها و گلسنگها: سمت شمالی درختان و تختهسنگها، گلسنگها و خزههای بیشتری دارد؛ چرا که نمناکتر و مرطوبتر از سمت جنوبی آنهاست.
خزه در جایی رشد میکند که دارای سایه و آب زیادی باشد؛ محلهای خنک و نمناک. تنهٔ درختان در سمت شمالی سایه و رطوبت بیشتری دارد، و در نتیجه خزهها معمولاً بیشتر در این سمت میرویند.
این روش همیشه نتیجهٔ درست به ما نمیدهد. ۱) هرچند سمت شمالی در سایهٔ بیشتری است، ولی لزوماً رطوبت سمت شمال بیشتر نیست؛ و برای رشد خزهها رطوبت مهمتر از سایه است(جایی که رطوبت در آنجا بیشتر ماندگار است). ۲) گاه ممکن است درختان و پوشش گیاهی مجاور طرف دیگر درخت را هم سایه کند. ۳) در یک اقلیم بارانی(جنگلها و بیشههای مرطوب) ممکن است همه طرف درخت نمناک باشد(یعنی خزه دور برخی درختان در همهطرف رشد کرده؛ البته معمولاً در جهت جنوب بیشتر رشد کردهاست). ۴) ممکن است باد مانع رشد خزه در طرف شمالی درخت شود. ۵) در مناطق خشک هم که اصلاً خزهای وجود ندارد!
ضمناً در نظر داشته باشید که معمولاً خزه در جهت نور آفتاب(جنوب) خرمایی رنگ است و در مکانهای سایه و مرطوب سبز یا طوسی رنگ.
۲- جهتیابی با درختان: از آنجا که سمت شمالی درختان در معرض آفتاب کمتری است، درختان در این سمتشان شاخوبرگ کمتری دارند.
به دلیل آنکه آفتاب بیشتر از سمت جنوب میتابد، درختان جنوب بهتر و بیشتر رشد میکنند. وجود درختانی مانند صنوبر سیاه و سفید، راش، بلوط، درختان آزاد، شاه بلوط هندی، افرا نروژی و درخت اقاقیا صحت این مسئله را ثابت میکند. این درختها در جنوب بیشتر دیده میشوند.
پوست درختان قدیمی در سمت رو به آفتاب(جنوب) معمولاً نازکتر است.
پوسیده بودن یک طرف از اکثر درختان جنگل، جهت شمال را به ما نشان میدهد؛ سمت پوسیده شمال است.
به خاطر نوع تابش خورشید، شاخههای جنوبی اکثر درختان افقیتر و شاخههای شمالی عمودیترند.
در کوههای سنگی، کاجهای انحناپذیر در شیب جنوبی، و صنوبرهای انگلمان در شیب شمالی میرویند.
معمولاً درختان برگ ریز در شیبهای جنوبی تپهها میرویند و سراشیبهای شمالی همیشه سبز است.
زمینِ اطراف ریشهٔ درختان، به سمت جنوب سستتر و توخالیتر از قسمت شمالی است. پس زمین به سمت شمال سفتتر بوده و به خشکی زمین جنوبی نیست.
رشد پوشش گیاهی در سمت جنوبی تپهها بیشتر از سمت شمالی خواهد بود.
۳-جهتیابی با تنهٔ درختان بریدهشده: اگر مقطع درخت بریدهشدهای را نگاه کنید، تعدادی دایرهٔ هم مرکز را مشاهده خواهید کرد، که هر یک از آنها نشان یک سال عمر درخت میباشد. درختی که بطور دائم آفتاب به تنهاش بتابد، دایرههای نشاندهنده عمر آن درخت در یک سمت به هم نزدیکتر شده و در سمت دیگر از هم دور خواهند بود. سمتی که فاصله خطوط حلقههای سنی درخت به هم نزدیکتر باشد سمت شمال را مشخص میکند، و سمتی که خطوط حلقههای سنی از هم فاصلهٔ بیشتری داشته باشد سمت جنوب را نشان میدهد؛ به علت تابش زیاد آفتاب و رشد شدیدتر آن.
۴- جهتیابی به کمک گلها و گیاهان: گیاهان، و گلهای درختان تمایل دارند رو به آفتاب قرار بگیرند؛ یعنی جنوب یا شرق.
برخی گیاهان برای جهتیابی اشتهار یافتهاند. مثلاً در آمریکا گُلی وجود دارد که همیشه جهتگیری شمالی-جنوبی دارد (رشد برگهایش به سمت خط شمال- جنوب است) و آن را «گیاه قطبنما(یا Compass Plant)» و یا «رُزینوید(Rosinweed)» میخوانند. نام علمی آن «سیلفیوم لاکینیاتوم» (Silphium laciniatum) است، و مسافران اولیهٔ این سرزمین از این گیاه برای جهتیابی استفاده میکردهاند.
اکالیپتوس استرالیایی هم گیاهی جهتیاب است. این گیاه که در سرزمینهای گرم و خشک میروید، برگهایش رو به شمال یا جنوب است.
همچنین درختی به نام «نخل رهنوردان([ یا Traveler’s Palm])» وجود دارد که محور شاخههایش شرقی-غربی اند.
همانطور که گفته شد، این که کدام طرف شرق است و کدام طرف غرب، یا کدام یک از طرفین شمال یا جنوب است را میتوان با توجه به سمت خورشید و ماه در آسمان یا روشهای دیگر یافت -ماه و خورشید تقریباً در سمت جنوبی آسمان قرار دارند.
۵- جهتیابی به کمک باد غالب: بادها را از جهتی که میوزند، نامگذاری میکنند مانند باد شمالی از شمال. هر منطقهای باد غالب و برجستهای دارد که در فصل خاص یا گاهی در تمام فصول حکمفرماست. باد غالب، باد خاصی است که وزش آن طولانیتر بوده و در جهت خاصی میوزد. با دانستن جهت بادهای غالب میتوانید چهار جهت اصلی را تشخیص دهید.
معمولاً نام باد را از جهتی که وزیدهاست، نامگذاری میکنند. مثلاً باد شمال یعنی بادی که از شمال به سمت جنوب میوزد.
برای جهتیابی به کمک باد غالب، ۱) ابتدا باید جهت باد غالب منطقه را دانست. ۲) سپس باید در جایی که هستیم جهت باد غالب را تشخیص دهیم. برای نمونه، اگر بدانیم که در منطقهٔ ما باد غالب از شرق میوزد، و ضمناً جهت باد غالب منطقه را تشخیص دهیم، طرف منشأ باد شرق خواهد بود؛ که با دانستن شرق، دیگر جهتهای اصلی هم به سادگی یافته میشوند.
نکتهٔ اول: اگر جهت باد غالب منطقهتان را نمیدانید، اطلاعات زیر ممکن است کمککار باشد:
در نواحی معتدل، باد غالب از غرب میوزد. (در هر دو نیم کره شمالی و جنوبی)
در نواحی گرمسیری، باد غالب بین مناطق شمال شرقی و جنوب شرقی جریان دارد.
در نواحی استوایی، باد غالب معمولاً از سمت شرق میوزد.
نکتهٔ دوم: جهت باد غالب منطقه را تشخیص دهیم:
در هر منطقهای باد غالب ویژگیهای خاص خود را دارد؛ مثل درجه حرارت، رطوبت و سرعت که در فصول مختلف تغییر میکند.
باد غالب بر رشد درختان و گیاهان، جهت جمع شدن برفهای باد آورنده و در جهت علفهای بلند تأثیرگذار است. در واقع باد غالب بیشترین تأثیر را بر روی جهت پوشش گیاهی، برف، ماسه یا دیگر اشیای روی سطح زمین دارد.
الف)درختان:
جهت خم شدن اغلب درختان منطقه نشان دهنده جهت وزش باد غالب منطقهاست. برای نمونه اگر درختان به طرف شمال منحرف و متمایل شدهاند، باد غالب محتملا از سمت جنوب وزیدهاست.
اثر دیگری که باد غالب بر درختان دارد این است که: در جهتی که از وزش باد در امان است، شاخ و برگ بیشتری رشد کردهاست.
در واقع باد ممکن است با صدمه زدن یا خشک کردن شاخههای جوان، رشد درخت را کند یا متوقف کند. معمولاً وزش باد، باعث کند شدن رشد درختان میشود؛ برعکسِ خورشید، که رشد شاخهها و برگها را زیاد میکند.
در زمستان باد غالب معمولاً با برف و تگرگ همراه است، که باعث شکستن شاخههای جوان میشود.
درختی که برای تعیین جهت استفاده میشود، باید در محلی باز و وسیع باشد. نباید در پناه تپه، درختان دیگر یا ساختمانها باشد. چند تا از درختان نزدیک به هم را مورد آزمایش قرار دهید. مطمئن شوید که درختان هرس نشده باشند.
از آنجا که درختان تحت تأثیر عوامل زیادی هستند، باید یافتههای خود را با مشاهدهٔ درختان متعددی در همسایگی یکدیگر تأیید کنید.
ب)ماسه و برف:
امواج ماسه در بیابانها، و امواج پستی-بلندیهای برف در مناطق قطبی جهت باد را نشان میدهند. البته گاه به خاطر آنکه این موجها خیلی کوچکاند و از چند سانتیمتر تجاوز نمیکنند، برای یافتن باد غالب نمیتوانند کمککار باشند، زیرا میتوانند با هر باد تند موضعی به سرعت تشکیل شوند.
در بیابانها انواع مختلف تلماسهها وجود دارند، که شکل آنها جهت باد غالب را نمایان میسازد؛ همچنین در مورد تلیخهای قطب: در مناطقی که به شدت پوشیده از برفاند، باد غالب تودههای برف را میراند و آنها را تبدیل به تلهای برآمدهای میسازد. این تلها از چند سانتیمتر تا یک متر ارتفاع دارند، و موازی باد غالب تشکیل میشوند. در واقع برف از لحاظ فیزیکی شبیه ماسه عمل میکند.
ج) نسیم: برخی مناطق الگوی حرکت جریان هوایشان نوسان بیشتری نسبت به جاهای دیگر دارد. مثلاً مردم کنار ساحل با نسیم دریا مأنوساند. معمولاً بعدازظهرها نسیم مداومی از طرف دریا میوزد. در شب هم معمولاً جهت نسیم برعکس میشود و از خشکی به سمت دریا میوزد. نسیم مشابهی در درهها و کوهها میوزد: در روز نسیمی از دره به سمت بالای کوه وزیدن میگیرد؛ و در شب برعکس، نسیم از بالا به سمت دره میوزد. اگر -مثلاً به کمک نقشه- بدانیم که دریا یا کوه (یا ساحل یا دره) در کدام جهتمان است، میتوانیم جهتهای اصلی را بیابیم.
د) هوای گرم و سرد: در نیمکرهٔ شمالی زمین هوایی که از شمال میآید معمولاً سردتر از هوایی است که از جنوب میآید(بادهای شمالی از بادهای جنوبی سردتر است).
هـ) سایر موارد:
اگر گمان میکنید که بادی که در لحظه میوزد باد غالب منطقهاست، میتوانید به درختان در مسیر باد نگاه کنید. با نگاه به نوک درختان میتوانید جهت باد را بفهمید.
میتوانید به تغییر جهت ابرها دقت کنید؛ بهویژه ابرهای بلندی که توسط بادهای غالب آورده میشوند.
در روی دریا و اقیانوسها بادهای غالب دارای ویژگیها و ابرهای خاص خود هستند.
۶- جهتیابی به کمک رودخانهها: بسیاری از رودها و نهرها در نیمکرهٔ شمالی زمین رو به جنوب سرازیرند، یعنی رو به استوا. این روند عمومی رودهاست، ولی همیشه درست نیست. مثلاً رود نیل -که تماماً در نیمکرهٔ شمالی است- به سوی شمال جریان دارد و به مدیترانه میریزد.
۷- جهتیابی به کمک حیوانات و حشرات:
مورچهها خاکِ لانهٔ خود را به سمت جنوب یا شرق میریزند. مورچهها چنین میکنند تا در هنگام روز خاکریزشان به عنوان سایهبانی برایشان عمل کند، تا راحتتر کار خود را انجام دهند.
مورچهها خانههای خود(مورتپهها) را بر روی شیبهای جنوب شرقی میسازند؛ زیرا خورشید در پاییز و زمستان بیشتر به این قسمتها میتابد. آنها مورتپههای خود را نزدیک درختان و صخرههای جنوبی و جنوب شرقی بنا میکنند.
اگر شما در کنار برکه یا دریاچهای باشید که پرندگان، ماهیان یا دوزیستان در حال تولیدمثل هستند، در نظر داشته باشید که آنها معمولاً ترجیح میدهند در سمت غربی زاد و ولد (تولیدمثل و پرورش) نمایند.
دارکوب(شانهبهسر) معمولاً حفرههایش را در سمت شرقی درخت حفر میکند.
سنجابها هم معمولاً در سوراخهای سمت شرقیِ درختان خانه و لانه میگزینند.
۸- جهتیابی به کمک خانههای شهری: امروزه معمولاً خانهها را به موازات شمال -جنوب یا شرق-غرب میسازند؛ یعنی نسبت به جهتهای اصلی مورب نمیسازند. این میتواند در تنظیم صحیح جهتها و تصحیح روشهای تقریبی بالا کمککار باشد. باید توجه کرد که در بسیاری موارد این اصل رعایت نشدهاست.
قطب مغناطیسی شمال
قطبهای مغناطیسی یعنی جایی که خطوط میدان مغناطیسی به صورت واگرا از زمین خارج (جنوب مغناطیسی) و یا به صورت همگرا به آن وارد (شمال مغناطیسی) میشوند.
عقربه قطبنما -به عنوان یک وسیله مغناطیسی (یک آهنربا)- وقتی که آزادانه معلق شود، قطبهای مغناطیسی را یافته و در جهت آنها آرایش میگیرد؛ یعنی جایی که عموماً شمال حقیقی نیست (بهجز برخی مناطق کره زمین). زاویه بین شمال حقیقی و شمال مغناطیسی، «میل مغناطیسی» نامیده میشود.
قطبهای مغناطیسی زمین در طول زمان تغییر میکنند. قطب شمال مغناطیسی در سال ۲۰۰۱ در موقعیت ۸۱٫۳ درجه شمالی و ۱۱۰٫۸ درجه غربی، در سال ۲۰۰۵ در موقعیت ۸۳٫۱ درجه شمالی و ۱۱۷٫۸ درجه غربی و در سال ۲۰۰۹ در موقعیت ۸۴٫۹ درجه شمالی و ۱۳۱٫۰ درجه غربی بودهاست. در سال ۲۰۱۲ قطب مغناطیسی شمال در موقعیت ۸۵٫۹ درجه شمالی و ۱۴۷٫۰ درجه غربی قرار گرفت.
هر ۲۵ هزار سال، قطبهای مغناطیسی یک دور کامل میزنند.
قطب شمال مغناطیسی، سالانه ۷٫۳۴ کیلومتر جابهجا میشود.
انحراف مغناطیسی
انحراف مغناطیسی خطای ناشی از تأثیرات جاذبههای مغناطیسی موضعی و منطقهای (مانند فلز و الکتریسیته) ااست، که باید در کنار میل مغناطیسی در نظر گرفته شود. هر گاه قطبنما در نزدیکی اشیای آهنی یا فولادی و یا منابع الکتریکی قرار گرفته باشد، عقربهاش از جهت قطب مقداری منحرف میشود. کلاً به همراه داشتن اشیایی از جنس آهن یا انواع مشابه آن میتواند باعث اختلال در حرکت عقربه شود. حتی وجود یک گیره کاغذ روی نقشه ممکن است مساله ساز شود. بنابراین، هنگام استفاده از قطبنما باید مطمئن شویم که از اشیای انحرافدهنده آن، بهطور کلی دور است. همچنین احتمال تأثیرگذاری جاذبههای مغناطیسی موجود در خاک نیز وجود دارد، که بسیار نادر است؛ ولی در مکانهایی که مثلاً معدن آهن وجود دارد باید در نظر گرفته شود.
میل مغناطیسی
انحراف مغناطیسی یا تغییر مغناطیسی یا میل مغناطیسی زاویه بین نصف النهار مغناطیسی و نصف النهار جغرافیایی در هر نقطه از سطح زمین است.
میل مغناطیسی، در هر نقطه از زمین، زاویه بین شمال حقیقی و شمال مغناطیسی در آن نقطه است؛ یعنی زاویهٔ بین سمتی که عقربهٔ قطبنما نشان میدهد، و سمت شمال جغرافیایی. منابع مختلف میل مغناطیسی را «شیب مغناطیسی» یا «تنزل مغناطیسی» یا «تغییر مغناطیسی» هم مینامند. برخی به آن انحراف مغناطیسی هم گفتهاند، ولی دیگران این واژه را برای انحراف عقربهٔ قطبنما در اثر عوامل محیطی (مانند وسایل آهنی و منابع الکتریکی و غیره) مناسبتر میدانند.
میل مغناطیسی با موقعیت، زمان (سالانه و روزانه)، ناهنجاریهای مغناطیسی محلی، ارتفاع (جزئی و قابل صرف نظر) و فعالیتهای مغناطیسی خورشید تغییر میکند. میل مغناطیسی در طول خطوطی &mdash؛ که اصطلاحا خطوط هم ارز∗ نامیده میشوند &mdash؛ ثابت است. خط فرضی با میل مغناطیسی صفر درجه در حال حاضر از غرب خلیج هودسن، دریاچه سوپریور، دریاچه میشیگان و فلوریدا عبور میکند.
تعیین میل مغناطیسی
اگر عقربه قطبنما شرق یا غربِ شمال واقعی را به عنوان شمال مشخص نماید، این اختلاف به ترتیب میل مغناطیسی شرقی یا غربی نامیده میشود. شمال مغناطیسی هم در نیمکره شمالی و هم در نیمکره جنوبی به عنوان مرجع میل مغناطیسی است. مقدار زاویهٔ انحراف بستگی با محل آزمایش دارد. برای تعیین میل مغناطیسی در یک منطقه مورد نظر میتوان از موارد زیر استفاده کرد:
نقشههای توپوگرافی چاپ شده: این نقشه ها با اندازه گیری های متعدد میل مغناطیسی در نقاط مختلف کرهٔ زمین تهیه می شوند. در برخی نقشهها میل مغناطیسی منطقه به وسیله زاویه بین دو پیکان شمال مغناطیسی (MN) و شمال حقیقی (GN) نشان داده شده است.
نمودارهای خطوط همارز چاپ شده و یا موجود در وبگاهها، که میل مغناطیسی را نشان میدهند.
حسابگر آنلاین برای مشخص نمودن آخرین میل مغناطیسی، برای یک موقعیت مشخص (طول و عرض جغرافیایی) و زمان مشخص.
لازم به ذکر است که در یک محل مقدار زاویهٔ انحراف برحسب زمان اندکی تغییر میکند و اندازهٔ آن در نقاط مختلف زمین متفاوت است.
در ایران میل مغناطیسی به سمت شرق است و مقدار زاویه آن در مکانهای مختلف متفاوت است. برای نمونه در ۱۲ خردادماه سال ۱۳۸۶ میل مغناطیسی تهران &mdash؛ طبق محاسبات &mdash؛ برابر ۴ درجه و چهار دقیقه به سمت شرق بودهاست، که هر سال نزدیک چهار دقیقه (کمتر از یکدهم درجه) به سمت شرق افزایش پیدا میکند.
مثال
چنانچه به کمک عقربهٔ مغناطیسی به طرف قطب شمال یا جنوب برویم، به قطب شمال و جنوب واقعی کرهٔ زمین نمیرسیم. علت این است که قطب شمال و جنوب جغرافیایی و مغناطیسی کرهٔ زمین، با هم یکی نیست؛ یعنی اینکه قطب شمال مغناطیسی زمین، درست روی قطب شمال جغرافیایی زمین قرار ندارد و اگر دو قطب جغرافیایی و مغناطیسی زمین را توسط خطی فرضی به به نام محور به هم وصل کنیم، بین دو محور مغناطیسی و محور جغرافیایی زمین، زاویهای ساخته میشود که به آن، زاویهٔ میل مغناطیسی گویند.
هرگونهای از درختان برشها و خصوصیات خاصّ خود را دارد. باد و آفتاب بر درختان تأثیر میگذارند و این سرنخی است برای محاسبه جهت شمال-جنوب.
این روشها خیلی قابل اطمینان نیستند. مثلاً «باد غالب» ممکن است حالت عادی را به طور قابلملاحظهای تغییر دهد و باعث تغییر و انحراف آن شود. همچنین در جنگلهای انبوه -به دلیل عدم نفوذ و رسوخ آفتاب درون آنها- برخی روشها کارا نخواهند بود. اگر از علامتهای طبیعی استفاده میکنید، برای تصمیمگیری، باید هر چند تا علامت مختلف را که میتوانید پیدا کنید.
بسیاری از روشهای زیر بر اساس آفتاب هستند: در نیمکرهٔ شمالی زمین، جهت رو به جنوب در معرض آفتاب بیشتری است. تابش خورشید رشد شاخهها و برگها را زیاد میکند.
۱- جهتیابی با خزهها و گلسنگها: سمت شمالی درختان و تختهسنگها، گلسنگها و خزههای بیشتری دارد؛ چرا که نمناکتر و مرطوبتر از سمت جنوبی آنهاست.
خزه در جایی رشد میکند که دارای سایه و آب زیادی باشد؛ محلهای خنک و نمناک. تنهٔ درختان در سمت شمالی سایه و رطوبت بیشتری دارد، و در نتیجه خزهها معمولاً بیشتر در این سمت میرویند.
این روش همیشه نتیجهٔ درست به ما نمیدهد. ۱) هرچند سمت شمالی در سایهٔ بیشتری است، ولی لزوماً رطوبت سمت شمال بیشتر نیست؛ و برای رشد خزهها رطوبت مهمتر از سایه است(جایی که رطوبت در آنجا بیشتر ماندگار است). ۲) گاه ممکن است درختان و پوشش گیاهی مجاور طرف دیگر درخت را هم سایه کند. ۳) در یک اقلیم بارانی(جنگلها و بیشههای مرطوب) ممکن است همه طرف درخت نمناک باشد(یعنی خزه دور برخی درختان در همهطرف رشد کرده؛ البته معمولاً در جهت جنوب بیشتر رشد کردهاست). ۴) ممکن است باد مانع رشد خزه در طرف شمالی درخت شود. ۵) در مناطق خشک هم که اصلاً خزهای وجود ندارد!
ضمناً در نظر داشته باشید که معمولاً خزه در جهت نور آفتاب(جنوب) خرمایی رنگ است و در مکانهای سایه و مرطوب سبز یا طوسی رنگ.
۲- جهتیابی با درختان: از آنجا که سمت شمالی درختان در معرض آفتاب کمتری است، درختان در این سمتشان شاخوبرگ کمتری دارند.
به دلیل آنکه آفتاب بیشتر از سمت جنوب میتابد، درختان جنوب بهتر و بیشتر رشد میکنند. وجود درختانی مانند صنوبر سیاه و سفید، راش، بلوط، درختان آزاد، شاه بلوط هندی، افرا نروژی و درخت اقاقیا صحت این مسئله را ثابت میکند. این درختها در جنوب بیشتر دیده میشوند.
پوست درختان قدیمی در سمت رو به آفتاب(جنوب) معمولاً نازکتر است.
پوسیده بودن یک طرف از اکثر درختان جنگل، جهت شمال را به ما نشان میدهد؛ سمت پوسیده شمال است.
به خاطر نوع تابش خورشید، شاخههای جنوبی اکثر درختان افقیتر و شاخههای شمالی عمودیترند.
در کوههای سنگی، کاجهای انحناپذیر در شیب جنوبی، و صنوبرهای انگلمان در شیب شمالی میرویند.
معمولاً درختان برگ ریز در شیبهای جنوبی تپهها میرویند و سراشیبهای شمالی همیشه سبز است.
زمینِ اطراف ریشهٔ درختان، به سمت جنوب سستتر و توخالیتر از قسمت شمالی است. پس زمین به سمت شمال سفتتر بوده و به خشکی زمین جنوبی نیست.
رشد پوشش گیاهی در سمت جنوبی تپهها بیشتر از سمت شمالی خواهد بود.
۳-جهتیابی با تنهٔ درختان بریدهشده: اگر مقطع درخت بریدهشدهای را نگاه کنید، تعدادی دایرهٔ هم مرکز را مشاهده خواهید کرد، که هر یک از آنها نشان یک سال عمر درخت میباشد. درختی که بطور دائم آفتاب به تنهاش بتابد، دایرههای نشاندهنده عمر آن درخت در یک سمت به هم نزدیکتر شده و در سمت دیگر از هم دور خواهند بود. سمتی که فاصله خطوط حلقههای سنی درخت به هم نزدیکتر باشد سمت شمال را مشخص میکند، و سمتی که خطوط حلقههای سنی از هم فاصلهٔ بیشتری داشته باشد سمت جنوب را نشان میدهد؛ به علت تابش زیاد آفتاب و رشد شدیدتر آن.
۴- جهتیابی به کمک گلها و گیاهان: گیاهان، و گلهای درختان تمایل دارند رو به آفتاب قرار بگیرند؛ یعنی جنوب یا شرق.
برخی گیاهان برای جهتیابی اشتهار یافتهاند. مثلاً در آمریکا گُلی وجود دارد که همیشه جهتگیری شمالی-جنوبی دارد (رشد برگهایش به سمت خط شمال- جنوب است) و آن را «گیاه قطبنما(یا Compass Plant)» و یا «رُزینوید(Rosinweed)» میخوانند. نام علمی آن «سیلفیوم لاکینیاتوم» (Silphium laciniatum) است، و مسافران اولیهٔ این سرزمین از این گیاه برای جهتیابی استفاده میکردهاند.
اکالیپتوس استرالیایی هم گیاهی جهتیاب است. این گیاه که در سرزمینهای گرم و خشک میروید، برگهایش رو به شمال یا جنوب است.
همچنین درختی به نام «نخل رهنوردان([ یا Traveler’s Palm])» وجود دارد که محور شاخههایش شرقی-غربی اند.
همانطور که گفته شد، این که کدام طرف شرق است و کدام طرف غرب، یا کدام یک از طرفین شمال یا جنوب است را میتوان با توجه به سمت خورشید و ماه در آسمان یا روشهای دیگر یافت -ماه و خورشید تقریباً در سمت جنوبی آسمان قرار دارند.
۵- جهتیابی به کمک باد غالب: بادها را از جهتی که میوزند، نامگذاری میکنند مانند باد شمالی از شمال. هر منطقهای باد غالب و برجستهای دارد که در فصل خاص یا گاهی در تمام فصول حکمفرماست. باد غالب، باد خاصی است که وزش آن طولانیتر بوده و در جهت خاصی میوزد. با دانستن جهت بادهای غالب میتوانید چهار جهت اصلی را تشخیص دهید.
معمولاً نام باد را از جهتی که وزیدهاست، نامگذاری میکنند. مثلاً باد شمال یعنی بادی که از شمال به سمت جنوب میوزد.
برای جهتیابی به کمک باد غالب، ۱) ابتدا باید جهت باد غالب منطقه را دانست. ۲) سپس باید در جایی که هستیم جهت باد غالب را تشخیص دهیم. برای نمونه، اگر بدانیم که در منطقهٔ ما باد غالب از شرق میوزد، و ضمناً جهت باد غالب منطقه را تشخیص دهیم، طرف منشأ باد شرق خواهد بود؛ که با دانستن شرق، دیگر جهتهای اصلی هم به سادگی یافته میشوند.
نکتهٔ اول: اگر جهت باد غالب منطقهتان را نمیدانید، اطلاعات زیر ممکن است کمککار باشد:
در نواحی معتدل، باد غالب از غرب میوزد. (در هر دو نیم کره شمالی و جنوبی)
در نواحی گرمسیری، باد غالب بین مناطق شمال شرقی و جنوب شرقی جریان دارد.
در نواحی استوایی، باد غالب معمولاً از سمت شرق میوزد.
نکتهٔ دوم: جهت باد غالب منطقه را تشخیص دهیم:
در هر منطقهای باد غالب ویژگیهای خاص خود را دارد؛ مثل درجه حرارت، رطوبت و سرعت که در فصول مختلف تغییر میکند.
باد غالب بر رشد درختان و گیاهان، جهت جمع شدن برفهای باد آورنده و در جهت علفهای بلند تأثیرگذار است. در واقع باد غالب بیشترین تأثیر را بر روی جهت پوشش گیاهی، برف، ماسه یا دیگر اشیای روی سطح زمین دارد.
الف)درختان:
جهت خم شدن اغلب درختان منطقه نشان دهنده جهت وزش باد غالب منطقهاست. برای نمونه اگر درختان به طرف شمال منحرف و متمایل شدهاند، باد غالب محتملا از سمت جنوب وزیدهاست.
اثر دیگری که باد غالب بر درختان دارد این است که: در جهتی که از وزش باد در امان است، شاخ و برگ بیشتری رشد کردهاست.
در واقع باد ممکن است با صدمه زدن یا خشک کردن شاخههای جوان، رشد درخت را کند یا متوقف کند. معمولاً وزش باد، باعث کند شدن رشد درختان میشود؛ برعکسِ خورشید، که رشد شاخهها و برگها را زیاد میکند.
در زمستان باد غالب معمولاً با برف و تگرگ همراه است، که باعث شکستن شاخههای جوان میشود.
درختی که برای تعیین جهت استفاده میشود، باید در محلی باز و وسیع باشد. نباید در پناه تپه، درختان دیگر یا ساختمانها باشد. چند تا از درختان نزدیک به هم را مورد آزمایش قرار دهید. مطمئن شوید که درختان هرس نشده باشند.
از آنجا که درختان تحت تأثیر عوامل زیادی هستند، باید یافتههای خود را با مشاهدهٔ درختان متعددی در همسایگی یکدیگر تأیید کنید.
ب)ماسه و برف:
امواج ماسه در بیابانها، و امواج پستی-بلندیهای برف در مناطق قطبی جهت باد را نشان میدهند. البته گاه به خاطر آنکه این موجها خیلی کوچکاند و از چند سانتیمتر تجاوز نمیکنند، برای یافتن باد غالب نمیتوانند کمککار باشند، زیرا میتوانند با هر باد تند موضعی به سرعت تشکیل شوند.
در بیابانها انواع مختلف تلماسهها وجود دارند، که شکل آنها جهت باد غالب را نمایان میسازد؛ همچنین در مورد تلیخهای قطب: در مناطقی که به شدت پوشیده از برفاند، باد غالب تودههای برف را میراند و آنها را تبدیل به تلهای برآمدهای میسازد. این تلها از چند سانتیمتر تا یک متر ارتفاع دارند، و موازی باد غالب تشکیل میشوند. در واقع برف از لحاظ فیزیکی شبیه ماسه عمل میکند.
ج) نسیم: برخی مناطق الگوی حرکت جریان هوایشان نوسان بیشتری نسبت به جاهای دیگر دارد. مثلاً مردم کنار ساحل با نسیم دریا مأنوساند. معمولاً بعدازظهرها نسیم مداومی از طرف دریا میوزد. در شب هم معمولاً جهت نسیم برعکس میشود و از خشکی به سمت دریا میوزد. نسیم مشابهی در درهها و کوهها میوزد: در روز نسیمی از دره به سمت بالای کوه وزیدن میگیرد؛ و در شب برعکس، نسیم از بالا به سمت دره میوزد. اگر -مثلاً به کمک نقشه- بدانیم که دریا یا کوه (یا ساحل یا دره) در کدام جهتمان است، میتوانیم جهتهای اصلی را بیابیم.
د) هوای گرم و سرد: در نیمکرهٔ شمالی زمین هوایی که از شمال میآید معمولاً سردتر از هوایی است که از جنوب میآید(بادهای شمالی از بادهای جنوبی سردتر است).
هـ) سایر موارد:
اگر گمان میکنید که بادی که در لحظه میوزد باد غالب منطقهاست، میتوانید به درختان در مسیر باد نگاه کنید. با نگاه به نوک درختان میتوانید جهت باد را بفهمید.
میتوانید به تغییر جهت ابرها دقت کنید؛ بهویژه ابرهای بلندی که توسط بادهای غالب آورده میشوند.
در روی دریا و اقیانوسها بادهای غالب دارای ویژگیها و ابرهای خاص خود هستند.
۶- جهتیابی به کمک رودخانهها: بسیاری از رودها و نهرها در نیمکرهٔ شمالی زمین رو به جنوب سرازیرند، یعنی رو به استوا. این روند عمومی رودهاست، ولی همیشه درست نیست. مثلاً رود نیل -که تماماً در نیمکرهٔ شمالی است- به سوی شمال جریان دارد و به مدیترانه میریزد.
۷- جهتیابی به کمک حیوانات و حشرات:
مورچهها خاکِ لانهٔ خود را به سمت جنوب یا شرق میریزند. مورچهها چنین میکنند تا در هنگام روز خاکریزشان به عنوان سایهبانی برایشان عمل کند، تا راحتتر کار خود را انجام دهند.
مورچهها خانههای خود(مورتپهها) را بر روی شیبهای جنوب شرقی میسازند؛ زیرا خورشید در پاییز و زمستان بیشتر به این قسمتها میتابد. آنها مورتپههای خود را نزدیک درختان و صخرههای جنوبی و جنوب شرقی بنا میکنند.
اگر شما در کنار برکه یا دریاچهای باشید که پرندگان، ماهیان یا دوزیستان در حال تولیدمثل هستند، در نظر داشته باشید که آنها معمولاً ترجیح میدهند در سمت غربی زاد و ولد (تولیدمثل و پرورش) نمایند.
دارکوب(شانهبهسر) معمولاً حفرههایش را در سمت شرقی درخت حفر میکند.
سنجابها هم معمولاً در سوراخهای سمت شرقیِ درختان خانه و لانه میگزینند.
۸- جهتیابی به کمک خانههای شهری: امروزه معمولاً خانهها را به موازات شمال -جنوب یا شرق-غرب میسازند؛ یعنی نسبت به جهتهای اصلی مورب نمیسازند. این میتواند در تنظیم صحیح جهتها و تصحیح روشهای تقریبی بالا کمککار باشد. باید توجه کرد که در بسیاری موارد این اصل رعایت نشدهاست.
قطب مغناطیسی شمال
قطبهای مغناطیسی یعنی جایی که خطوط میدان مغناطیسی به صورت واگرا از زمین خارج (جنوب مغناطیسی) و یا به صورت همگرا به آن وارد (شمال مغناطیسی) میشوند.
عقربه قطبنما -به عنوان یک وسیله مغناطیسی (یک آهنربا)- وقتی که آزادانه معلق شود، قطبهای مغناطیسی را یافته و در جهت آنها آرایش میگیرد؛ یعنی جایی که عموماً شمال حقیقی نیست (بهجز برخی مناطق کره زمین). زاویه بین شمال حقیقی و شمال مغناطیسی، «میل مغناطیسی» نامیده میشود.
قطبهای مغناطیسی زمین در طول زمان تغییر میکنند. قطب شمال مغناطیسی در سال ۲۰۰۱ در موقعیت ۸۱٫۳ درجه شمالی و ۱۱۰٫۸ درجه غربی، در سال ۲۰۰۵ در موقعیت ۸۳٫۱ درجه شمالی و ۱۱۷٫۸ درجه غربی و در سال ۲۰۰۹ در موقعیت ۸۴٫۹ درجه شمالی و ۱۳۱٫۰ درجه غربی بودهاست. در سال ۲۰۱۲ قطب مغناطیسی شمال در موقعیت ۸۵٫۹ درجه شمالی و ۱۴۷٫۰ درجه غربی قرار گرفت.
هر ۲۵ هزار سال، قطبهای مغناطیسی یک دور کامل میزنند.
قطب شمال مغناطیسی، سالانه ۷٫۳۴ کیلومتر جابهجا میشود.
انحراف مغناطیسی
انحراف مغناطیسی خطای ناشی از تأثیرات جاذبههای مغناطیسی موضعی و منطقهای (مانند فلز و الکتریسیته) ااست، که باید در کنار میل مغناطیسی در نظر گرفته شود. هر گاه قطبنما در نزدیکی اشیای آهنی یا فولادی و یا منابع الکتریکی قرار گرفته باشد، عقربهاش از جهت قطب مقداری منحرف میشود. کلاً به همراه داشتن اشیایی از جنس آهن یا انواع مشابه آن میتواند باعث اختلال در حرکت عقربه شود. حتی وجود یک گیره کاغذ روی نقشه ممکن است مساله ساز شود. بنابراین، هنگام استفاده از قطبنما باید مطمئن شویم که از اشیای انحرافدهنده آن، بهطور کلی دور است. همچنین احتمال تأثیرگذاری جاذبههای مغناطیسی موجود در خاک نیز وجود دارد، که بسیار نادر است؛ ولی در مکانهایی که مثلاً معدن آهن وجود دارد باید در نظر گرفته شود.
میل مغناطیسی
انحراف مغناطیسی یا تغییر مغناطیسی یا میل مغناطیسی زاویه بین نصف النهار مغناطیسی و نصف النهار جغرافیایی در هر نقطه از سطح زمین است.
میل مغناطیسی، در هر نقطه از زمین، زاویه بین شمال حقیقی و شمال مغناطیسی در آن نقطه است؛ یعنی زاویهٔ بین سمتی که عقربهٔ قطبنما نشان میدهد، و سمت شمال جغرافیایی. منابع مختلف میل مغناطیسی را «شیب مغناطیسی» یا «تنزل مغناطیسی» یا «تغییر مغناطیسی» هم مینامند. برخی به آن انحراف مغناطیسی هم گفتهاند، ولی دیگران این واژه را برای انحراف عقربهٔ قطبنما در اثر عوامل محیطی (مانند وسایل آهنی و منابع الکتریکی و غیره) مناسبتر میدانند.
میل مغناطیسی با موقعیت، زمان (سالانه و روزانه)، ناهنجاریهای مغناطیسی محلی، ارتفاع (جزئی و قابل صرف نظر) و فعالیتهای مغناطیسی خورشید تغییر میکند. میل مغناطیسی در طول خطوطی &mdash؛ که اصطلاحا خطوط هم ارز∗ نامیده میشوند &mdash؛ ثابت است. خط فرضی با میل مغناطیسی صفر درجه در حال حاضر از غرب خلیج هودسن، دریاچه سوپریور، دریاچه میشیگان و فلوریدا عبور میکند.
تعیین میل مغناطیسی
اگر عقربه قطبنما شرق یا غربِ شمال واقعی را به عنوان شمال مشخص نماید، این اختلاف به ترتیب میل مغناطیسی شرقی یا غربی نامیده میشود. شمال مغناطیسی هم در نیمکره شمالی و هم در نیمکره جنوبی به عنوان مرجع میل مغناطیسی است. مقدار زاویهٔ انحراف بستگی با محل آزمایش دارد. برای تعیین میل مغناطیسی در یک منطقه مورد نظر میتوان از موارد زیر استفاده کرد:
نقشههای توپوگرافی چاپ شده: این نقشه ها با اندازه گیری های متعدد میل مغناطیسی در نقاط مختلف کرهٔ زمین تهیه می شوند. در برخی نقشهها میل مغناطیسی منطقه به وسیله زاویه بین دو پیکان شمال مغناطیسی (MN) و شمال حقیقی (GN) نشان داده شده است.
نمودارهای خطوط همارز چاپ شده و یا موجود در وبگاهها، که میل مغناطیسی را نشان میدهند.
حسابگر آنلاین برای مشخص نمودن آخرین میل مغناطیسی، برای یک موقعیت مشخص (طول و عرض جغرافیایی) و زمان مشخص.
لازم به ذکر است که در یک محل مقدار زاویهٔ انحراف برحسب زمان اندکی تغییر میکند و اندازهٔ آن در نقاط مختلف زمین متفاوت است.
در ایران میل مغناطیسی به سمت شرق است و مقدار زاویه آن در مکانهای مختلف متفاوت است. برای نمونه در ۱۲ خردادماه سال ۱۳۸۶ میل مغناطیسی تهران &mdash؛ طبق محاسبات &mdash؛ برابر ۴ درجه و چهار دقیقه به سمت شرق بودهاست، که هر سال نزدیک چهار دقیقه (کمتر از یکدهم درجه) به سمت شرق افزایش پیدا میکند.
مثال
چنانچه به کمک عقربهٔ مغناطیسی به طرف قطب شمال یا جنوب برویم، به قطب شمال و جنوب واقعی کرهٔ زمین نمیرسیم. علت این است که قطب شمال و جنوب جغرافیایی و مغناطیسی کرهٔ زمین، با هم یکی نیست؛ یعنی اینکه قطب شمال مغناطیسی زمین، درست روی قطب شمال جغرافیایی زمین قرار ندارد و اگر دو قطب جغرافیایی و مغناطیسی زمین را توسط خطی فرضی به به نام محور به هم وصل کنیم، بین دو محور مغناطیسی و محور جغرافیایی زمین، زاویهای ساخته میشود که به آن، زاویهٔ میل مغناطیسی گویند.