سد کارون
سد کارون ۳
سد کارون ۳ یکی از بزرگترین سدهای ایران است، که بر روی رودخانه کارون در جنوب غربی ایران احداث شدهاست. نیروگاه این سد در حال حاضر با تولید سالیانه ۴۱۷۲ میلیون کیلووات ساعت انرژی یکی از بزرگترین نیروگاههای برقآبی کشور است. هدف از احداث سد و نیروگاه کارون ۳، تأمین بخشی از برق مورد نیاز کشور ایران و نیز کنترل سیلابهای مخرب است. ساختگاه سد و نیروگاه کارون ۳، در ۲۸ کیلومتری شرق شهرستان ایذه و در فاصله ۶۱۰ کیلومتری مصب رودخانه کارون در شمال شرقی استان خوزستان است.

این طرح در حدود ۱۲۰ کیلومتری بالادست سد شهید عباسپور (کارون ۱) قرار دارد. فاصله هوایی طرح کارون ۳ از اهواز، تقریباً ۱۴۰ کیلومتر است. ارتفاع بدنه سد ۲۰۵ متر و حجم مخزن سد ۳ میلیارد متر مکعب است. عملیات اجرایی این طرح در سال ۱۳۷۳ آغاز و در سال ۱۳۸۳ به پایان رسیده است. از زمان آبگیری سدکارون۳ تاکنون بیش از ۸ سیلاب با دبی بیش از ۲۰۰۰ مترمکعب بر ثانیه توسط این سد مهار شده است که از آن جمله میتوان به دو سیلاب ۶۵۰۰ و یک سیلاب ۴۳۰۰ مترمکعب بر ثانیه اشاره کرد.
از جمله پروژههای مهمی که در حین ساخت سد کارون۳ اجرا شد احداث جاده جایگزین محور شهرکرد به ایذه بود. در هنگام آبگیری سد، این جاده ارتباطی به زیر آب میرفت. جهت برقراری ارتباط دوباره، ۷ کیلومتر جاده، سه رشته تونل و دو دهنه پل بر روی دریاچه سد با طول عرشه ۳۳۶ و ۲۱۴ متر ساخته شد. پل بزرگ کارون۳ با دهانه ۲۶۴ متر دارای طویلترین دهانه پل در ایران است.
اهداف طرح
کنترل سیلابهای فصلی رودخانه کارون؛
بالا بردن قدرت تنظیم آب برای مصارف شرب و کشاورزی؛ و
تولید انرژی برقآبی.
ویژگیهای شاخص سد کارون ۳
بیشترین حجم بتنریزی در بدنه سدهای دوقوسی کشور؛
بیشترین حجم حفاری و تزریق در ایران وسومین در جهان؛
دارای بزرگترین مغار نیروگاه در کشور و از جمله ده مغار بزرگ نیروگاهی جهان؛
بزرگترین حوضچه استغراق در کشور؛ و
احداث بزرگترین پل فلزی زیر قوسی کشور.
فعالیتهای طرح در حوزه توسعه منطقهای
احداث بخشی از راه شهرکرد به ایذه، سه دهانه تونل و دو دستگاه پل عظیم؛
شناسایی بخشی از میراث فرهنگی منطقه حین طرح نجات بخشی طرح کارون۳؛
احداث یک باب مدرسه و تکمیل چند باب مدرسه دیگر؛
احداث ساختمان بهداری دهدز؛
احداث ساختمان بخشداری دهدز؛
جابهجایی مرقد امامزاده شهپر و بنای بارگاه جدید برای امامزاده؛
احداث ۱۷ کیلومتر جاده سادات به بارز؛ و
بهسازی بخشی از معابر شهری و روستایی منطقه.
اثرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
در طی دوران احداث سد و نیروگاه کارون۳ ، پیامدهای احداث سد و تشکیل دریاچه آن مورد توجه بوده است.در طول این دوران نیروهای شاغل در کارگاه کارون۳ در زمان اوج فعالیتها نزدیک به ۷ هزار نفر بودهاند. این در حالیاست که فرصتهای اشتغال به وجود آمده در طرح کارون۳ (اشتغال مستقیم و غیرمستقیم) بالغ بر ۲۲ هزار نفر بوده است. در حریم کارگاه و دریاچه کارون۳، تعداد ۶۳ پارچه آبادی کوچک و بزرگ واقع شده که ۳۹ روستا عرصه و اعیان خود را از دست داده و مابقی بخشی از اراضی خود را. در سالهای ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱ طرحی تحت عنوان مطالعات اجتماعی، اقتصادی و طبیعی حوضه بالادست سد کارون۳ در سازمان اجرایی طرح و توسط معاونت پژوهشی جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران اجرا شد. هدف از اجرای طرح مذکور بررسی ویژگیهای اجتماعی، اقتصادی و طبیعی حوضه بالادست سد و شناسایی راههای کاهش یا جلوگیری از بروز مسایل اجتماعی ناشی از احداث سد و انتقال جمعیت ساکن در روستاهای منطقه بوده است. بر اساس این بررسیها، اطلاعات جامع و دقیقی در هر حوزه جمعآوری و تنظیم شده و در بخش تلفیق، مجموعهای از پیشنهادهای معطوف به اشتغال ارایه شده است.
نیروگاه کارون۳
در کنار سد کارون ۳، نیروگاه کارون ۳- یک نیروگاه زیرزمینی- با ظرفیت ۲۲۸۰ مگاوات و تولید سالیانه ۴۱۷۲ میلیون کیلووات ساعت، برق مورد نیاز ایران را در زمان اوج مصرف تأمین مینماید. این نیروگاه از زمان بهرهبرداری در اسفند ماه سال ۱۳۸۳ تا پایان سال ۱۳۸۶ توانسته ۱۱۳۸۲ میلیون کیلووات ساعت انرژی برق تولید کند.
ابزار دقیق
در کارگاه کارون۳ از ابزاردقیق متنوعی جهت رفتارنگاری سازههای مختلف مورداستفاده قرار گرفته است. برخی از این ابزاردقیق در زمان اجرا، نصب و موردبهرهبرداری قرار گرفتند. از این جمله ترموکوپل، ترمومتر، درزسنج و شیبسنجهای بدنه سد و همچنین اکستنسومتر، نیروسنج و پینهای همگرائی در مجموعه نیروگاه است. سایر ابزاردقیق بدنه سد همگام با پیشرفت پروژه و با توجه به پیشنیازهای مربوطه قبل از آبگیری مخزن نصب و قرائت صفر آنها انجام شده است. قرائت این ابزار در دوره آبگیری بسیار فشرده بوده و کلیه ابزار بهصورت روزانه قرائت میشوند. ابزاردقیق بدنه سد شامل شیبسنج، پاندول، ترمومتر، درزهسنج،پیزومترهای الکتریکی و کاساگرانده، فشار برخاستی و اکستنسومترها است که ازشرکت سوئیسی "هوگنبرگر" خریداری شده است. درحال حاضر تمامی ابزاردقیق نصب شده در بدنه سد، رفتار بدنه و تکیهگاهها و پرده آببند را بهخوبی مونیتورینگ میکند.
منابع قرضه و مشخصات آن
منابع قرضه طرح کارون۳ شامل بخشی از مصالح حاصله از حفاریهای تکیهگاهها وپی سد، حوضچه آرامش، حفاری از معادن A و B در دهزیر، معادن تنگ قاف، رکعت، باجول وشالو در فاصله ۷ تا ۱۵ کیلومتری حاشیه رودخانه کارون در بالادست سد بوده است.
مرگ بختیاریها
بی توجهی شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران بر انجام تعهدات قانونی در خصوص ترمیم راههای روستایی مستغرق در دریاچه سد کارون ۳ ، موجب غرق شدن یک مینیبوس و مرگ ۱۲ زن و کودک از روستائیان بختیاری بخش دهدز شهرستان ایذه در تاریخ ۹ مرداد ۱۳۹۲ شد. از زمان آبگیری سد کارون ۳ در سال ۱۳۸۳ و زیر آب رفتن پل قدیمی «گدار شهپیر»، روستائیان و عشایر بختیاری ساکن روستاهای «سادات حسینی» در شمال شرقی ایذه، در بن بست گرفتار شدهاند. شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران (آب و نیرو) به تعهدات خود برای احداث راههای روستایی که در اثر عملیات سدسازی تخریب شده و به زیر آب رفتهاند عمل نکرده و در عوض، با قرار دادن یدک کش، اقدام به جابجایی مینی بوسهای حامل مسافر مینماید. ازسوی استاندار خوزستان یک روز عزای عمومی در ایذه اعلام شد این حادثه واکنش شدید نمایندگان مجلس را در پی داشت. حجت اله درویش پور نماینده مردم ایذه و باغملک از بی توجهی وزارت نیرو به اخطارها انتقاد و وزارت نیرو را مقصر حادثه دانست هیچ دستگاهی مسولیت این حادثه را بر عهده نگرفت و حاضر به عذر خواهی از مردم داغدیده نشد .حتی استاندار خوزستان به ایذه نرفت .پس از تناقض گوییهای آشکار سرانجام سازمان آب و برق خوزستان راننده مینی بوس روستا را مقصر حادثه اعلام کرد. اما مسئولان انتظامی علت حادثه را «واژگونی لنج» اعلام کردند.رئیس قوه قضاییه ایران روز شنبه، ۱۲ مرداد غلامحسین محسنی اژهای، دادستان کل کشور را مامور تحقیق درباره حادثه کرد. کمال موسوی، امام جمعه ایذه در خطبههای نماز جمعه ۱۱ مرداد به شدت از انجام نشدن وعده مسئولان انتقاد کرد و گفت به ایذه و مردم ایذه خیانت شد و مسئولین با بیتوجهی و بیمسئولیتی به ایذه خیانت کردند.همچنین وی گفت :
اسرائیل هم اینگونه غزه را در محاصره قرار نداده بود که برخی مسئولین وزارت نیرو و استانداری خوزستان و به خصوص مسئولین شرکت دولتی آب و نیرو، مردم دنباله رود و سادات برحق حسینی را در محاصره قرار دادند و هر از چند گاهی باید شاهد مرگ این عزیزان باشیم. اگر اجازه میدادند، امروز کفن پوش به صحنه میآمدم تا مسئولان در اهواز و تهران بدانند که بر مردم ایذه و دهدز چه میگذرد و دچار چه فلاکتهایی هستند.
در اقدامی بی سابقه کمیته ای مستقل و غیر دولتی گزارشی از حادثه منتشر کرد که ابعاد آنرا به دور از سانسورهای معمول بررسی کرد.
سد کارون ۴
سد کارون ۴ بر روی رودخانه کارون و در فاصلهٔ ۶۷۰ کیلومتری ریزشگاه رودخانه کارون به خلیج فارس احداث شدهاست. این سد بزرگترین سد بتنی دو قوسی ایران است.
این سد، در استان چهارمحال و بختیاری و ۱۸۰ کیلومتری جنوب غربی شهرکرد قرار دارد. و در تیرماه سال ۱۳۹۰ با حضور محمود احمدینژاد رئیس جمهوری وقت افتتاح شد.
سازندگان
سد کارون ۴ با کارفرمایی توسعه منابع آب و نیروی ایران، پیمانکاری شرکت جهاد توسعه منابع آب (شرکت زیر مجموعه موسسه جهاد توسعه (وزارت جهاد کشاورزی) و مشاوره مهاب قدس ساخته شده است. مطالعات نخستین طرح کارون ۴ در سال ۱۳۴۵ (۱۹۶۷ میلادی) در چارچوب طرح توسعه منابع آب و همچنین برنامهریزی کلی منابع آب حوضه آبریز رودخانه کارون توسط شرکت مهندسین مشاور بینالمللی "هارزا" انجام گرفت و پس از آن مطالعات مرحله نخست در سال ۱۳۷۴ و مطالعات مرحله دوم در سال ۱۳۷۶ توسط شرکت مهندسی مشاور "مهاب قدس" و شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران انجام شد.
اهداف و منافع سد کارون ۴
تولید انرژی برقآبي متوسط سالانه به ميزان ۲۱۰۰ گيگاوات ساعت
کنترل آبهای سطحی منطقه
پيوستن به گروه سدهاي زنجيرهاي کارون و تنظيم آب رودخانه به منظور تأمين آب مورد نياز صنعت و کشاورزي در دستهاي پاييندست
کنترل سیلابهای مخرب فصلی (وقوع سیلاب در زمان احداث سد دو مرتبه باعث تخریب سازههای وابسته به آن شد)
ویژگیهای طرح
تنظیم آب رودخانه کارون به میزان ۳/۷ میلیارد مترمکعب
بالادستترین سد در رودخانه کارون.
سرمایه گذاری، هزینهها و منافع
طی برآورد اولیه هزینههای اجرای پروژه بالغ بر ۸۶۰۰ میلیارد ریال بوده که توسط منابع عمومی و داخلی همچون تسهیلات بانکی داخلی، اوراق مشارکت و نیز تسهیلات خارجی (فاینانس ، وام) تامین گردیده است. زیانهای ناشی از طولانی شدن پروژه عبارت بوده از افزایش قیمت تمام شده طرح و همچنین عدم انتفاع از فروش برق تولید شده توسط نیروگاه آن. در نهایت منافع حاصل از تولید برق این سد بر اساس برآورد اولیه درآمد، سالانه برابر با ۱۳۵۳ میلیارد ریال تخمین زده شده است (بر حسب هرکیلووات ساعت ۶۴۲ ریال).
ترک خوردگی
در آبان ۱۳۹۲ اعلام شد که این سد ترک خورده است. اما حسن رنجبران، مجری طرح سد و نیروگاه کارون ۴ اعلام کرد: "ترک خوردن سد طبیعی است، خاصیت بتن ترک خوردن است و تمام سدهای بتنی دنیا ترک میخورند."
رسانههای ایران در زمان افتتاح این سد گزارش کرده بودند که ترکهایی در بدنه این سد عظیم وجود دارد که در آن زمان شرکت ملی حفاری ایران با استفاده از تکنولوژی تزریق سیمان به چاه نفت، ترکها را ترمیم کرد.
شهرکرد
شَهرکُرد یکی از شهرهای مرکزی ایران و مرکز استان چهارمحال و بختیاری است و مرکز شهرستان شهرکرد میباشد. شهرکرد در ۹۷ کیلومتری جنوب غرب اصفهان قرار دارد. نام پیشین آن «دِهْکُرد» بودهاست که پس از تبدیل به شهر (در شهریور ۱۳۱۴ خورشیدی)، به شهرکرد تغییر نام داده شدهاست. براساس آمار سال 1390 خورشیدی، جمعیت شهرکرد برابر با 159000نفر زبان مردم شهرکرد فارسی است که با لهجه شهرکردی تکلم میشود.
شهرکرد مرتفع ترین مرکزٍ استان در ایران است و به همین دلیل به بام ایران شهرت دارد، ولی در کل، شهرکرد جزو ۲۰ شهر مرتفع ایران است که با حداکثر ارتفاع 2310 متر از سطح دریا، 300 متر پایینتر از مرتفع ترین شهر ایران، فریدونشهر (2600 متر) قرار دارد.
پیشینه
بر اساس یافتههای باستانشناسی، پیدا شدن سکههای مربوط به دوران اشکانی و ساسانی، و به خصوص توجّه به استقرار تپههای باستانی مربوط به هزارههای پیش از میلاد مسیح (ع)، قدمتی در حد هزارههای مذکور برای استقرار بشر و آغاز تمدن در محدوده دشت شهرکرد میتوان منظور نمود،. هیئتهای باستانشناسی درتپه باستانی گورگای (یا گورکای) در ۴ کیلومتری شهرکرد و در شمال شرقی کیان نشانههایی مبنی بر قدمت حداقل هفت هزار ساله را یافتهاند. اما با این همه به نظر میرسد این سکونت به شکل تنها یک روستا یا یک شهر متمرکز نبوده است. شهرکرد در قدیم بیشتر کاربرد نظامی داشته است و دژی بوده است مستحکم که شاپور دوم در نامههای خود آن را دژگرد خوانده است. برخی معتقدند دهکرد معرب شده همین دژگرد است. نام دهکرد (نام قدیم شهرکرد) از دوره زندیه به این سو در منابع دیده میشود.
در متون تاریخی از مکانی به نام چالشتر در ناحیه شهرکرد به عنوان مرکز حکومتی نام برده شده است که خرابههای دیوار قلعه آن امروز هم به جای مانده است. چالشتر که اکنون ناحیهای از شهرکرد به حساب میآید در سالیان دور و از دوران صفویه تا اواسط دوران حکومت قاجاریه و قدرت گیری خوانین بختیاری مرکز حکمرانی چهار محال بوده است.،.
مولف مرآت البلدان در کتاب خود (مرآت البلدان ج ۴ صص ۵۱ - ۵۲) در شرح این ناحیه چنین میگوید:
از قرای ناحیه «رار» یکی قریه «چالشتر» است که قلعهای آجری است و ۲۲ برج دارد و هر دهنه برج را هشتاد ذرع با برج دیگر فاصلهاست. از بناهای مرحوم حاجی محمد رضاخان میباشد و در آنجا بناهای عالی و عمارتهای بسیار خوب است که بیش از ۳۰ هزار تومان خرج عمارات شده. دویست خانوارجمعیت و یک رشته قنات دارد که هشت سنگ میرابی آب ازآن جاری است و هر سال صد خروار زمین بذرافشان را مشروب مینماید. حمام و مسجد و تیمچه و بازارچه و دکاکین و آسیا دارد و ۳۹۰ تومان مالیات دیوانی آنجاست و شش نفر سرباز هم میدهد.
بر اساس اسناد و مدارک فرهنگی موجود مسجد امام صادق معروف به مسجد اتابکان فارس، در دوره حکمرانی اتابکان ساخته شدهاست که به واسطه قرار گرفتن آن در محوریت بافت قدیم محله، همراه بقعه امامزادگان دو معصوم حلیمه و حکیمه خاتون (س)، محل قدیم آتشکده شهرکرد، آسیاب، کارخانه روغن کشی و بازارچه سنتی برجسته تر شدن این محل آن هنگام به بعد دانسته شدهاست. اتابکان لر از شهرکرد به دلیل موقعیت راهبردی آن به عتوان پاسگاه استفاده میکردهاند.
وجه تسمیه
شهرکرد در قدیم دهکرد نامیده میشد و در شهریور ۱۳۱۴ خورشیدی از دهکرد به شهرکرد تغییر نام یافت. واژه «دهکرد» از دو بخش «ده» + «کرد» تشکیل شدهاست.
در کتابی بهنام «ایران باستان» از ژوزف ویسهوفر محقق و شرقشناس آلمانی آمدهاست که شاپور دوم در نامهنگاریهای خود نام شهریار دژگـُرد را که دژی مستحکم در منطقه کوهستانی زاگرس بوده، آوردهاست ودژ در پارسی به معنای قلعه وگُرد به معنای پهلوان است که با احتساب تسلط زبان عربی در دوران حکومت اعراب بهراحتی میتوان دریافت که «دژگُرد» با عوض شدن حروف «ژ» و «گ» که در الفبای عربی وجود نداشته، به «دهکُرد» تغییر کردهاست. در منطقهٔ اصفهان، چهارمحال و بختیاری، لرستان و خوزستان وجود مکانهای نظامی، کاملاً قابل تشخیص است. همانند «چَمگُرد» (چَمگُردان امروزی)، «دژگُرد» (شهرکرد امروزی)، «چِلگُرد» (چِلگِردامروزی) «بروگُرد»(بروجرد امروزی،«دژپل» قدیم (دزفول امروزی) و«دهدژ» قدیم و (دهدزامروزی).
بعضی معتقدند واژه «کرد» در حقیقت به معنی گله داری است چون شغل ساکنان اولیه این منطقه (دوران اتابکان فارس) به علت داشتن مراتع خوب و سرسبز، غالباً گله داری بودهاست.
البته بهگفته برخی از اهالی این شهر، با توجه به اینکه در شهرکرد چه در قدیم و چه در حال کردین (نوعی بالاپوش نمدی که چوپانان دهکرد به تن میکنند) تولید میشود، ابتدا به این مکان دهکردین و بعدها به خاطر راحتی کار، به آن دهکرد گفته شد.
موقعیت جغرافیایی
شهرکرد بین ۵۰ درجه و ۴۹ دقیقه و ۲۲ ثانیه تا ۵۰ درجه و ۵۳ دقیقه و ۴۴ ثانیه طول و ۳۲ درجه و ۱۸ دقیقه و ۲۲ ثانیه تا ۲۳ درجه و ۲۱ دقیقه و ۵۰ ثانیه عرض جغرافیایی و در ۹۷ کیلومتری جنوب غرب اصفهان قرار گرفتهاست. به لحاظ توپوگرافی در بخش شمالی رشته کوه زاگرس قرار گرفتهاست. این شهر با ارتفاع بین 2050 تا 2310 متر از سطح دریا، مرتفعترین مرکز استان ایران است و به همین خاطر به «بام ایران» معروف است،.
آب و هوا
شهرکرد دارای اقلیم نیمه مرطوب معتدل با تابستانهای معتدل و زمستانهای بسیار سرد است. میانگین سالانه دمای هوادر شهرکرد ۱۱/۵ درجه سانتیگراد میباشد. در طول ۳۰ سال گذشته حداقل مطلق دما و حداکثر مطلق دمای ثبت شده در شهرکرد به ترتیب ۳۲ درجه سانتیگراد زیر صفر و ۴۲ درجه سانتیگراد بودهاست. سردترین و گرمترین ماههای شهرکرد به ترتیب دی و مرداد میباشد. اگرچه در زمستان میزان رطوبت متوسط تا بالا است، میزان بارش در فصولی که کشت صورت میگیرد به جز ماههای اردیبهشت و فروردین تقریباً به صفر نزدیک است. سردترین ماه و گرمترین آن به ترتیب دی و مرداد میباشد.
زبان و مردم
زبان مردم شهرکرد فارسی است که با لهجه شهرکردی تکلم میشود. باید دانست اگرچه شهرکرد در ردیف شهرهای بزرگ قرار نمیگیرد اما به دلیل مرکز استان بودن، مردم مهاجر زیادی را از دیگر شهرها و مناطق استان و استانهای همجوار به خود جلب کرده است. در شهر میتوان بسیاری از کسانی را یافت که که هر کدام با گویشها و لهجههای خود صحبت میکنند و این ویژگی شهرهای مهاجرپذیر است .
در هر حال مردم شهرکرد بر خلاف تصور عام کردی تکلم نمیکنند و مانند دیگر ساکنین منطقه چهار محال (از استان چهار محال و بختیاری)مانند شهرهای فرخ شهر و بروجن به فارسی تکلم میکنند. به گویش فارسی. مردمان منطقه بختیاری به گویش لری بختیاری تکلم میکنند و هرچه به سمت خوزستان میرویم جمعیت لرهای بختیاری بیشتر میشود.
مردم بومی شهرکرد دارای لهجهای خاصی هستند که با وجود مفهوم بودن واژگان آن برای افراد غیر بومی، کلمات آن دارای آهنگ ادای خاصی است که لهجه شهرکردی را از گویش معیار فارسی متمایز میسازد. در میان ساکنین محلی شهرکرد، لهجه مردمان بومی شهرکرد به لهجه دهکردی یا دیکردی معروف است که تا حدودی مشابه برخی زیر لهجههای اصفهانی اما بسیار غلیظ تر از آن است. لهجه دهکردی سرشار از واژههای بسیار قدمت داری است به طوری که پسوند 'اولی' (OLE) در حال حاضر فقط در لهجه دهکردی رایج است، به طور مثال در این لهجه به خاکآلود، "خاکولی" میگویند،.
صنعت و اقتصاد
اقتصاد سنتی شهرکرد مبتنی بر قالی بافی، نمد مالی، گیوه دوزی، قفل سازی و کورههای آجر پزی است که امروزه با توجه به صنعتی تر شدن جامعه از اهمیت آن کاسته شده است. در حال حاضر صنایع بزرگ و کارخانههای مهمی در نزدیکی شهرکرد واقع شدهاند که عده زیادی از ساکنان شهرکرد و حومه در آنها مشغول به کار هستند، مهمترین این صنایع عبارتند از:
فولاد زاگرس شهرکرد
صنایع فولاد فرخ شهر
لوازم خانوادگی برفاب شهرکرد
سیمان شهرکرد
گاز کربنیک شهرکرد
نساجی حجاب شهرکرد
صنایع شیر و لبنی شهرکرد
همچنین تعداد زیادی از ساکنان شهرکرد در مشاغل خدماتی دولتی و خصوصی مشغول به کار هستند.
در سال ۱۳۹۲، کارخانه سیمان شهرکرد برای دومین سال متوالی مقام نخست تولید سیمان کشور را کسب کرد.،
مکانهای مذهبی
امامزادهها
امام زاده دوخاتون شهرکرد در مرکز شهر واقع است و در قدیم هسته اصلی شهر بودهاست.این دو امام زاده واجب التعظیم فرزندان جناب ابراهیم مجاب هستند که قبر این بزرگوار در کربلای معلی و حرم امام حسین (ع) می باشد.
امامزاده سبز پوش شهرکرد در غرب شهرکرد واقع است.
سقاخانهها
سقاخانه ارباب میرزا
مصلی بزرگ امام خمینی شهرکرد
مصلی بزرگ امام خمینی شهرکرد در زمینی به وسعت۲۲۰۰۰ متر مربع ساخته شده که مساحت زیر بنای مجتمع و مصلا ۳۳۷۴۳ متر مربع است. این مجموعه دارای ۵ کاربری فرهنگی بنامهای مصلای نماز جمعه –مجموعه فرهنگی مهدیه- کتابخانه – سالن اجتماعات و پژوهشکده قرآنی میباشد. قسمتهای مختلف این مجموعه غبارتند از:
مجموعه مصلی و دفتر امام جمعه: این مجموعه با مساحتی بالغ بر۱۰۰۰۰متر مربع به عنوان هسته مرکزی مجتمع شناخته میشود. ویژگیهای این مجموعه عبارتند از:
شبستان مصلی در دوطبقه و با مساحت۸۰۰۰متر مربع ساخته شدهاست.
ارتفع گنبد اصلی از کف ۱۸ متر و قطر آن ۳۲٫۲۵متر میباشد و مساحت زیر گنبد هزار مترمربع و بدون ستون است که در نوع خو بی نظیر است.
ارتفع گلدستهها از پشت بام ۳۸ متر واز زمین ۴۸ متر میباشد.
تاسیسات گرمایش و سرمایش سیستم هواساز و تهویه مطبوع طراحی شدهاست.
مصلا دارای سه ورودی اصلی شرقی، غربی و شمالی است.
مصلا دارای دو حیاط یکی در قسمت شمالی با مساحت ۱۸۰۰متر مربع و دیگری در قسمت شرقی با مساحت ۵۰۰ متر مربع است.
مجتمع فرهنگی مهدیه
پژوهشکده قرآنی
مجموعه سالن اجتماعات
کتابخانه مصلا
مجتمع اداری مصلا
مجتمع تجاری مصلا: این مجموعه با مساحتی بالغ بر۸۰۰۰ متر مربع در دو طبقه شامل نود باب مغازه تجاری با مساحت هریک بیش از ۲۵ متر مربع میباشد.
پارکینگ مجتمع: این پارکینگ دارای گنجایش ۱۶۰ اتومبیل است.
مراکز آموزشی و دانشگاهی
دانشگاه شهرکرد
دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد
دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد
مکانهای تفریحی
وجود ۲۴۰ گردشگاه، MMآثار تاریخی، قلعهها، اماکن سیاحتی و زیارتی و آب و هوای مطبوع در فصل تابستان شمار زیادی گردشگر را رهسپار استان چهارمحال و بختیاری به خصوص شهرکرد، مرکز این استان میکند. وجود فضای سبز و سایه سار درختان مفرح با امکانات رفاهی و بهداشتی در روزهای گرم تابستان گردشگران زیادی را میهمان بوستانهای شهرکرد ازجمله پارک ملت، پارک بانوان، پارک لاله (پارک ورودی شهر)، پارک شب (عمونادر) و پارک تهلیجان میکند..
از جمله مکانهای تاریخی شهرکرد میتوان به قلعه چالشتر، اتاق آئینه شهرکرد و موزهٔ باستان شناسی شهرکرد اشاره کرد. همچنین در نزدیکی شهرکرد، جاذبههای طبیعی فراروانی وجود دارد که معروف ترین آنها عبارتند از: گرداب بن (واقع در شهرستان بن)، پل زمان خان (واقع در شهرستان سامان)، چشمه کوهرنگ، تونل و آبشار کوهرنگ،، دشت لالههای واژگون، تالاب بینالمللی چغاخور و تالاب گندمان
حمل و نقل شهری و برون شهری
اتوبوس شهری
سازمان اتوبوسرانی شهرکرد و حومه برای خدمات رسانی به مردم ۱۵۰ دستگاه اتوبوس در اختیار دارد که در تمام مسیرهای شهری تردد دارند.
تاکسی
علاوه بر حضور دو سیستم تاکسی بیسیم هماهنگ با سامانه یکپارچه کشوری (۱۸۳۳) و دیگری (۱۸۰۰)، نزدیک به ۱۵۰۰ تاکسی گردشی، خط ویژه (مانند تاکسی فرودگاه و تاکسی پایانه مسافربری)، تاکسی بانوان، دفتر تاکسی تلفنی و مسافربرهای شخصی در شهر فعالیت دارند.
فرودگاه
فرودگاه بینالمللی شهرکرد در جنوب شهر واقع شدهاست. از این فرودگاه پروازهایی در مسیرهای ورودی و خروجی و پروازهایی هفتگی در داخل کشور و به خارج از کشور از جمله کویت و سوریه صورت میگیرد. گستره پروازها به نحوی است که حتی پرواز شهرکرد-کویت این استان تمام صندلیهای خالی را که از مقصد تهران-شهرکرد-کویت است را پر کرده. و به عنوان پرواز استراتژیک محسوب میشود.
پایانههای مسافربری
به جهت رفاه مسافران پایانههای مسافربری شهرکرد در سه جهت شهر قرار دارند که در این میان پایانه آزادی نقش اساسیتری در جابجایی مسافر به سراسر کشور دارا است.
پایانه مسافربری آزادی شهرکرد در جنوب شهرکرد
پایانه مسافربری غرب شهرکرد (معروف به ترمینال سامان) در غرب شهرکرد
تونل کوهرنگ
تونل کوهرنگ تونلی است که برای انتقال آب رود ماربر (آب کوهرنگ) به زایندهرود در نزدیک شهر چلگرد یا کوهرنگ در استان چهارمحال و بختیاری در ایران ساخته شدهاست. تونل کوهرنگ یکی از جاذبههای طبیعی و بسیار زیبای منطقه کوهرنگ است که به همراه دیگر جاذبههای منطقه کوهرنگ همچون چشمه دیمه، پیست اسکی چلگرد، روستای شگفت انگیز سرآقاسید و بسیاری از مناطق گردشگری و طبیعی کوهرنگ هر ساله گردشگران بسیاری را خصوصا در ماه اردیبهشت به خود جلب مینماید. از نخستین تونل کوهرنگ در سال ۱۳۳۲ بهرهبرداری شد. در سال ۱۳۶۴ تونل دوم به بهره برداری رسید. در سال ۱۳۷۷ عملیات ساخت سومین تونل کوهرنگ آغاز شد که تاکنون ادامه دارد. نخستین بار شاه عباس کبیر درسال ۱۰۲۹ه ق میرجهانگیرخان بهرامسری آسترکی بختیاری(۱۰۳۷-۹۷۴ه ق) فرزند تاجمیرخان بهرامسری آسترکی دورَکی(۹۷۴-۹۲۴ه ق) که فرمانروای تامه بختیاری بود، را مامور الحاق آب کارون به زاینده رود نمود ودراین خصوص گردنه کوهرنگ به چلگرد نیزتوسط بختیاریها شکافته شد واکنون به نام کارکنان معروف است وپایههای سدی که بررودخانه کوهرنگ احداث گردید نیز موجود است. اما با مرگ شاه عباس، این طرح ناتمام ماند.
پیشینه
آب کوهرنگ یکی از سرچشمههای کارون بود. پیوستن آن به زایندهرود بخاطر نزدیکی سرچشمه این دورود از گذشته در نظر بودهاست. در ۹۹۶ ه. ق. شاه طهماسب اول ماموریت پیوستن این دو رود را به میرفضلالله شهرستانی حاکم اصفهان سپرد. قرار بود که با کندن مسیری در کوه کارکنان این کار انجام شود. ولی بخاطر تحولاتی این کار به سرانجام نرسید. در دوره شاه عباس اول نیز کوششی شد و آن نیز ناتمام ماند.
تونل کوهرنگ ۱: نخستین بررسیها برای انتقال آب رودخانه بیرگان به حوضه زایندهرود به سالهای پس از جنگ دوم جهانی باز میگردد. در نتیجه این بررسیها طراحی و اجرای بند انحرافی و تونل اول کوهرنگ به وسیله مهندسان مشاور الکساندر گیپ واگذار گردید و از این سیستم در سال ۱۳۳۲ خورشیدی بهرهبرداری شد. این سیستم شامل بند و یک تونل ۲۹۰۰ متری بطور میانگین سالانه حدود ۲۵۵ میلیون متر مکعب آب را به حوضه زایندهرود منتقل میکند.
تونل کوهرنگ ۲: طراحی و اجرای سد انحرافی و تونل دوم کوهرنگ بوسیله مهندسان مشاور سوگرا انجامگرفت و از این سیستم در سال ۱۳۶۴ خورشیدی بهرهبرداری شد. از سال ۱۳۶۶ خورشیدی با پایان یافتن ساختمان سد و تونل ماربران و انتقال ۱۱۵ میلیون متر مکعب آب چشمههای ماربران و کلنچین به پشت این سد، سد و تونل دوم کوهرنگ سالانه بطور میانگین حدود ۲۵۵ میلیون متر مکعب آب را به مخزن سد زایندهرود انتقال میدهند.
تونل کوهرنگ ۳: طراحی و ساخت سد و تونل سوم کوهرنگ بوسیله مهندسان مشاور زایندآب و تهران برکلی در سالهای دهه ۶۰ بررسی شد. گزارش این بررسیها و نقشههای طرح مقدماتی سد، سازههای وابسته و تونل انتقال آب در سال ۱۳۶۷ خورشیدی منتشر شد. در سال ۱۳۷۰ اسناد مناقصه تونل سوم کوهرنگ تهیه و پس از برگزاری مناقصه بینالمللی و سپس مناقصه داخلی نهایتاً شرکت تابلیه برنده مناقصه میشود و کار را با نظارت شرکت زایندآب شروع مینماید. در سال ۱۳۷۷ خورشیدی سازمان آب منطقهای اصفهان با توجه به گذشت یک دهه از مطالعات و ضرورت کاربری آمار و اطلاعات گردآوری شده در این دوره، برای بهنگام کردن آمار استفاده از اطلاعات جدید و بازنگری در طراحیها و مبانی طرح، مطالعات تکمیلی فاز یک سد را به شرکت مهندسی مشاور مهابقدس و همچنین مطالعات تکمیلی مرحله دوم تونل انتقال آب کوهرنگ ۳ را به مشارکت مهاب قدس- زایندآب واگذار کرد. در نتیجه تونل سوم کوهرنگ به منظور تأمین و انتقال آب به میزان حدود ۲۵۵ میلیون متر مکعب در سال، جهت تأمین قسمتی از کمبود آب منطقه مرکزی ایران برای مصارف شرب صنعت، کشاورزی و افزایش حجم آب تنظیم شده سد زاینده رود اصفهان با استفاده از سد مخزنی کوهرنگ ۳، طراحی و عملیات اجرایی آن آغاز گردید.
دشت لالههای واژگون
دشت لالههای واژگون یکی از جاذبههای دیدنی و گردشگری ایران است. این دشت ۳۶۰۰ هکتار وسعت و در استان چهارمحال و بختیاری دارد و رویشگاه اصلی گونهٔ گیاهی لاله واژگون است. محدوده اي از اين دشت بعنوان اثر طبیعی ملی لاله واژگون تحت حفاظت سازمان محيط زيست ايران قرار دارد.
این دشت در شهرستان کوهرنگ واقع شده و جاذبههای گردشگری دیگری مانند آبشار کوهرنگ، پیست اسکی چلگرد و چشمه آب معدنی دیمه در نزدیکی آن قرار دارند.
رویشگاه اصلی این گیاه نادر، دامنه کوههای آبکاسه خوربه، گرگانک و مناطق بنواستکی و مله زردهاست. لالههای واژگون، که در زبان محلی گل بگریو (گل گریان) و اشک مریم نامیده میشوند، در اواخر فروردین ماه به گل مینشینند و تا اواخر اردیبهشت گلهای خود را حفظ میکنند.
در این مدت هر هفته ده هزار نفر از این مکان بازدید میکنند که بر اثر تخریبهای صورت گرفته و احتمال انقراض، حضور گردشگران با محدودیتهایی همراه گردیدهاست.
بیشتر رویش این گیاه در منطقه نسار خوربه واقع در تیشتردان می باشد.
اثر طبیعی ملی لاله واژگون
اثر طبیعی ملی لاله واژگون محدوده اي از دشت لاله واژگون یکی از ۲۰ اثر طبیعی ملی ایران و مورد حمایت سازمان محیط زیست است که در ارتفاع 2500-2800 متري دامنه کوه ميلي با مساحت ۳۷۹ هکتار در شهرستان کوهرنگ با مختصات 32 درجه و 9 دقيقه شمالي و 50 درجه و 22 دقيقه شرقي قرار دارد و از سال 1375 تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست قرار گرفته است. تنها مسير منتهي به آن جاده خاکي روستاي فخرآباد است که از آنجا تا منطقه يکساعت پياده روي است. اين منطقه مرطوب و معتدل است. علاوه بر آن گون، دافنه، کوما، لاله و تنگز از ديگر گونه هاي گياهي و کبک، کبک دري، کل و بز، خرس قهوه اي، زاغ نوک زرد و قرمز از گونه هاي جانوري منطقه اند.
تالاب چغاخور
چغاخور تالابی در شهرستان بروجن در استان چهارمحال بختیاری است.
به گفته امینی (۱۳۸۱)، تالاب بینالمللی و زیبای چغاخور با مساحتی حدود ۲۳۰۰ هکتار در دامنه ارتفاعات برآفتاب و کلار (۳۸۳۰ متر) در نزدیکی شهر بلداجی واقع گردیدهاست. این تالاب در مسیر جاده شهرکرد-خوزستان قرار گرفته و از شهر کرد ۶۵ کیلومتر فاصله دارد. فضای وسیع، هوای مطبوع، چشماندازهای زیبا و وجود انواع پرندگان مهاجر و بومی همراه آداب و رسوم اصیل بختیاریها، این تالاب را در ردیف یکی از کانونهای مهم جذب گردشگری در استان چهارمحال بختیاری قرار دادهاست. دهکده سیاحتی چغاخور از طرح های گردشگری این تالاب می باشد که در فضایی به وسعت 20 هکتار از زمینهای حاشیه تالاب سد چغاخور در استان چهارمحال و بختیاری اجرا می باشد.
طبق اثر امینی (۱۳۸۱)، ویژگی منحصر به فرد تالاب، وجود نوعی ماهی از خانواده گامبوزیا (کپوردندان) در این مکان است. در تابستان دیدن عشایر بختیاری و روستاهای بختیارینشین اطراف چغاخور بسیار لذت بخش است. مناسبترین زمانها برای بازدید از این تالاب فصلهای بهار و تابستان ذکر شدهاست.
با این حال چغاخور نیز مانند بسیاری از تالابهای کشور با خطر رو به روست، اما خطری که چغاخور را تهدید میکند نه بیآبی که غرق شدن در آب است.
به گفته هومان خاکپور، کارشناس منابع طبیعی، میخواهند از جایی که فرسایش آبی بالاست آب را به این تالاب منتقل کنند و به این ترتیب آبی که وارد تالاب خواهد شد پر از رسوب است. اگر این آب داخل تالاب بیاید علاوه بر این که ارتفاع آب بیش از شش متر میشود و ویژگی تالابی چغاخور از بین میرود، خسارات دیگری هم وارد میشود. خود آب با این سرعتی که وارد تالاب میشود یک جریان رودخانهای درست میکند که به دلیل جریان تند آب کل اکوسیستم تالاب را از بین خواهد برد. علاوه بر این، آن رسوباتی که با حجم زیاد وارد تالاب میشود کل رویشگاه کف تالاب را از بین میبرد.
تالاب گندمان
تالاب گندمان تالابی است در نزدیکی شهر گندمان از شهرستان بروجن. تالاب گندمان در لیست ۱۰ تالاب برتر پرنده نگری در ایرانقرار دارد که این تالاب زیبا در دفتر بینالمللی تحقیقات پرندگان آبزی لندن ثبت گشته است. وسعت این تالاب که در جنوب غربی گندمان واقع شده، ۹۸۰ هکتار است و ارتفاع آن از سطح آب ۲۲۱۹ متر است. منابع تامین کننده آب تالاب علاوه بر باران و برف، چشمهها (چشمههای حاشیه تالاب چون گل کوچک، گل بزرگ، مرادان و نصیرآباد) و رودخانه آقبلاغ است.
پوشش گیاهی تالاب را عمدتاً گونههای حاشیهای و نم پسند تشکیل میدهد که از آن جمله میتوان به درختان بید، مرغ، جگن، ساز، نی، لویی، زنبق، آلاله آبی، هزار نی، بارهنگ آبی، نخل مرداب، عدسک آبی و بزواش اشاره کرد. پرندگانی چون لک لک، شکاریا، حواصیل، بالکان، مرغابی سانان، یلوه و سلیم هم در تالاب گندمان دیده میشوند. ماهیهای تالاب نیز شامل ماهی گورخری، سفید کولی، ماهی پوزه دار و سیاه ماهی است.
از امکانات ویژه تفریحی و ورزشی اطراف تالاب، پرورش و نگهداری اسب و همچنین سوارکاری در مرغزار پیرامون تالاب است. سنت پرورش اسب از زمانهای بسیار دور در این منطقه بختیاری معمول بوده و نژاد ویژهای به وجود آوردهاست که آمیزهای از نژاد بومی و عربی است.
هومان خاکپور، دیدهبان طبیعت بختیاری، معتقد است که حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد این تالاب در وضعیت خشکی قرار گرفته است. تالاب گندمان علاوه بر خشکسالی و محرومیت از حقآبه طبیعی با برداشت بیرویه آب برای کشاورزی نیز رو به رو است و به تازگی مورد هجوم افرادی قرار گرفته که قصد تهیه علوفه از نیزارهای این تالاب در آستانه ثبت بینالمللی را دارند.
شهرستان بروجن
شهرستان بروجن از جمله شهرهای مهم چهار محال و بختیاری است که در دشتی به وسعت حدود ۵۸۰ کیلومتر مربع در شرقیترین نقطه منطقه و در محل تلاقی راههای سه استان چهار محال و بختیاری، اصفهان و فارس قرار گرفته است. این شهرستان به دلیل دیدنیهای فراوانی که در خود دارد در سالهای اخیر به صورت یکی از قطبهای گردشگری استان در آمده است. باغ آورگان، تالاب چغاخور، تالاب گندمان، تنگ وستگان، چشمه سیاسرد، گردشگاه گردبیشه، بقعه امامزاده حمزه علی، امامزاده مادر و دختر گندمان، امامزاده قیس بن علی، نقوش سنگی برجسته سولک در تنگ کوهستانی سولک (ساوالک) بختیاری از دیدنیهای این شهرستان محسوب می شوند.
گویش مردمان بروجن فارسی، بختیاری و ترکی قشقایی است.شهرستان بروجن زادگاه شاعرشهیر داراب افسر بختیاری میباشد.فرشهای بختیاری وقالی پشم اندر پشم یلمه، گز بلداجی وگیوه وچوقای آن شهرت جهانی دارد
جمعیت: ۱۱۷۹۱۵ (برآورد ۱۳۸۱)
نماینده مردم شهرستان بروجن در مجلس نهم امیرعباس سلطانی است.
بخشها
بخش مرکزی شهرستان بروجن
دهستان حومه
شهرها: بروجن، فرادنبه، سفیددشت و نقنه.
بخش گندمان شامل (شهر گندمان.کتک علیاوسفلی .نصیراباد .مورچگان .وستگان.کنرک علیاوسفلی)
شهر گندمان
دهستان درواهان
شهر: گندمان
بخش بلداجی
دهستان امامزاده حمزه علی
دهستان چغاخور
شهرها: بلداجی
گردشگاهها و جاهای دیدنی
سیاسرد
تالاب چغاخور
تالاب گندمان
گردشگاه مادردختر
امامزاده حمزهعلی
خانه تاریخی حفیظی ها
سیاسرد
منطقه نمونه گردشگری سیاسرد سیاسرد به عنوان مهم ترین قطب طبیعی و گردشگری بروجن در فاصله ۶ کیلومتری شهر بروجن واقع شده است. وجود درختان کهنسال، باغهای میوه اطراف آن که چشم اندازه زیبایی را به وجود آورده است، آب خنکی که از دل زمین میجوشد، هوای خنک و مطبوع آن در فصل بهار و تابستان جمعیت زیادی را از مناطق مختلف کشور به سمت خود میکشاند. زمستانها نیز با وجود کوهها و تپههای اطراف و بارش فراوان برف به عنوان مکان تفریحی جوانان جهت ورزش اسکی و دیگر بازیهای زمستانی محسوب میشود.
هوای خنک و مطبوع و سایهسار درختان کهنسال موجود در اطراف چشمه سیاسرد مکانی بسیار زیبا برای تفرج و استراحت باشندگان شهر بروجن و سایر گردشگران پدید آورده است، به طوری که همه روزه و به ویژه در روزهای تعطیل این مکان شاهد حضور شمار زیادی از مسافران و گردشگران از استانهای همجوار میباشد. فضاسازیهای مناسب اطراف چشمه، نزدیکی راه و دسترسی آسان، بر طرفداران این کانون گردشگری افزوده و میل به بازدید از این گردشگاه را دوچندان نموده است: امکانات و تسهیلات تفریحی، گردشگری، حمل و نقل، اسکان و جاده آسفالته، فضای سبز، سرویس بهداشتی، سکوی نشیمن، دسترسی به واحدهای اقامتی و پذیرایی شهر بروجن، تجهیزات بازی کودکان، پارکینگ، آب آشامیدنی. این تفریحگاه، دارای چشمهای است که منابع آبی آن در زیر کوه سیاسرد واقع شدهاند. این چشمه در سالهای آبسالی دارای حجم آب زیاد و گوارایی است. در اطراف این چشمه، باغها و ویلاهای زیادی ساخته شدهاند که کوچهباغهای باصفایی را تشکیل دادهاند. این تفریحگاه در تابستان، به علت خنکا و مطبوعیت هوا، مورد توجه شهروندان شهر بروجن و شمار زیادی از شهروندان شهر اصفهان و شهرستانهای تابع آن (همچون شهرضا، دهاقان، مبارکه و نجفآباد که آب و هوای گرمتری دارند.) قرار گرفته است. در فصل زمستان، پیست اسکی طبیعی و آماتور بر روی کوه سیاسرد توسط علاقهمندان برپا میشود. در چند سال اخیر سیاسرد زیبا و زیباتر شده است به طوری که در سال 86 به عنوان گردشگاه ملی معرفی گردید و در سالهای اخیر گردشگاه نمونه استان برگزیده شد. از دیگر جذابیتهای سیاسرد پیادهروی در جاده منتهی به آن است که همیشه ورزشکاران این راه را پیاده یا با دوچرخه طی میکنند تا به سیاسرد برسند و پس از استراحت در زیر درختان تنومند آن و آشامیدن آب گوارا از چشمه آن دوباره مسیر 6 کیلومتری ان را باز میگردند.
گردشگاه مادردختر
گردشگاه مادردختر گردشگاهی است در کنار شهر گندمان از شهرستان بروجن. برخی نام آن را اشاره به یک (یا دو) امامزاده میدانند. برخی دیگر ریشهٔ این نام را در آیینهای کهن (مانند پرستش آناهیتا) میدانند.
امامزاده حمزهعلی
امامزاده حمزهعلی نام گردشگاهی است در نزدیکی بلداجی، از شهرستان بروجن. این گردشگاه در بالای تپهای سنگی است که در بالای آن مقبرهای، منسوب به یکی از نوادگان امام سجاد ع، قرار دارد. البته، دربارهٔ صحت این انتساب، دلیل چندانی وجود ندارد. ازنظر ابوهوا یکی از مناطق خوش اب وهوای استان چهارمخال وبختیاری است. ساکنان بخش بلداجی کرامات زیادی ازایشان دیدندازجمله ادمهاو شترهابا بار عدس که هنگام دزدی از امام زاده باقدرت خداوند به سنگ تبدیل شدند. وجود غاری زیباو پراز اب یکی از جاذبههای دیدنی این مکان مقدس میباشد. در روز تاسوعای حسینی عاشقان ودلسوختگان فراوانی برای برپایی مراسم با شکوه عزاداری حسینی گرد این امامزاده جمع میشوندوشروع به تعزیه خوانی میکنند. به هنگام تابستان، در دامنهٔ جنوبی این تپه، بازارچهای موسمی بزرگی برپاست وسالیانه هزاران نفر ار شهرهای اطراف چون اصفهان از این مکان مقدس دیدن میکنند
سد کارون ۳ یکی از بزرگترین سدهای ایران است، که بر روی رودخانه کارون در جنوب غربی ایران احداث شدهاست. نیروگاه این سد در حال حاضر با تولید سالیانه ۴۱۷۲ میلیون کیلووات ساعت انرژی یکی از بزرگترین نیروگاههای برقآبی کشور است. هدف از احداث سد و نیروگاه کارون ۳، تأمین بخشی از برق مورد نیاز کشور ایران و نیز کنترل سیلابهای مخرب است. ساختگاه سد و نیروگاه کارون ۳، در ۲۸ کیلومتری شرق شهرستان ایذه و در فاصله ۶۱۰ کیلومتری مصب رودخانه کارون در شمال شرقی استان خوزستان است.

این طرح در حدود ۱۲۰ کیلومتری بالادست سد شهید عباسپور (کارون ۱) قرار دارد. فاصله هوایی طرح کارون ۳ از اهواز، تقریباً ۱۴۰ کیلومتر است. ارتفاع بدنه سد ۲۰۵ متر و حجم مخزن سد ۳ میلیارد متر مکعب است. عملیات اجرایی این طرح در سال ۱۳۷۳ آغاز و در سال ۱۳۸۳ به پایان رسیده است. از زمان آبگیری سدکارون۳ تاکنون بیش از ۸ سیلاب با دبی بیش از ۲۰۰۰ مترمکعب بر ثانیه توسط این سد مهار شده است که از آن جمله میتوان به دو سیلاب ۶۵۰۰ و یک سیلاب ۴۳۰۰ مترمکعب بر ثانیه اشاره کرد.
از جمله پروژههای مهمی که در حین ساخت سد کارون۳ اجرا شد احداث جاده جایگزین محور شهرکرد به ایذه بود. در هنگام آبگیری سد، این جاده ارتباطی به زیر آب میرفت. جهت برقراری ارتباط دوباره، ۷ کیلومتر جاده، سه رشته تونل و دو دهنه پل بر روی دریاچه سد با طول عرشه ۳۳۶ و ۲۱۴ متر ساخته شد. پل بزرگ کارون۳ با دهانه ۲۶۴ متر دارای طویلترین دهانه پل در ایران است.
اهداف طرح
کنترل سیلابهای فصلی رودخانه کارون؛
بالا بردن قدرت تنظیم آب برای مصارف شرب و کشاورزی؛ و
تولید انرژی برقآبی.
ویژگیهای شاخص سد کارون ۳
بیشترین حجم بتنریزی در بدنه سدهای دوقوسی کشور؛
بیشترین حجم حفاری و تزریق در ایران وسومین در جهان؛
دارای بزرگترین مغار نیروگاه در کشور و از جمله ده مغار بزرگ نیروگاهی جهان؛
بزرگترین حوضچه استغراق در کشور؛ و
احداث بزرگترین پل فلزی زیر قوسی کشور.
فعالیتهای طرح در حوزه توسعه منطقهای
احداث بخشی از راه شهرکرد به ایذه، سه دهانه تونل و دو دستگاه پل عظیم؛
شناسایی بخشی از میراث فرهنگی منطقه حین طرح نجات بخشی طرح کارون۳؛
احداث یک باب مدرسه و تکمیل چند باب مدرسه دیگر؛
احداث ساختمان بهداری دهدز؛
احداث ساختمان بخشداری دهدز؛
جابهجایی مرقد امامزاده شهپر و بنای بارگاه جدید برای امامزاده؛
احداث ۱۷ کیلومتر جاده سادات به بارز؛ و
بهسازی بخشی از معابر شهری و روستایی منطقه.
اثرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
در طی دوران احداث سد و نیروگاه کارون۳ ، پیامدهای احداث سد و تشکیل دریاچه آن مورد توجه بوده است.در طول این دوران نیروهای شاغل در کارگاه کارون۳ در زمان اوج فعالیتها نزدیک به ۷ هزار نفر بودهاند. این در حالیاست که فرصتهای اشتغال به وجود آمده در طرح کارون۳ (اشتغال مستقیم و غیرمستقیم) بالغ بر ۲۲ هزار نفر بوده است. در حریم کارگاه و دریاچه کارون۳، تعداد ۶۳ پارچه آبادی کوچک و بزرگ واقع شده که ۳۹ روستا عرصه و اعیان خود را از دست داده و مابقی بخشی از اراضی خود را. در سالهای ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱ طرحی تحت عنوان مطالعات اجتماعی، اقتصادی و طبیعی حوضه بالادست سد کارون۳ در سازمان اجرایی طرح و توسط معاونت پژوهشی جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران اجرا شد. هدف از اجرای طرح مذکور بررسی ویژگیهای اجتماعی، اقتصادی و طبیعی حوضه بالادست سد و شناسایی راههای کاهش یا جلوگیری از بروز مسایل اجتماعی ناشی از احداث سد و انتقال جمعیت ساکن در روستاهای منطقه بوده است. بر اساس این بررسیها، اطلاعات جامع و دقیقی در هر حوزه جمعآوری و تنظیم شده و در بخش تلفیق، مجموعهای از پیشنهادهای معطوف به اشتغال ارایه شده است.
نیروگاه کارون۳
در کنار سد کارون ۳، نیروگاه کارون ۳- یک نیروگاه زیرزمینی- با ظرفیت ۲۲۸۰ مگاوات و تولید سالیانه ۴۱۷۲ میلیون کیلووات ساعت، برق مورد نیاز ایران را در زمان اوج مصرف تأمین مینماید. این نیروگاه از زمان بهرهبرداری در اسفند ماه سال ۱۳۸۳ تا پایان سال ۱۳۸۶ توانسته ۱۱۳۸۲ میلیون کیلووات ساعت انرژی برق تولید کند.
ابزار دقیق
در کارگاه کارون۳ از ابزاردقیق متنوعی جهت رفتارنگاری سازههای مختلف مورداستفاده قرار گرفته است. برخی از این ابزاردقیق در زمان اجرا، نصب و موردبهرهبرداری قرار گرفتند. از این جمله ترموکوپل، ترمومتر، درزسنج و شیبسنجهای بدنه سد و همچنین اکستنسومتر، نیروسنج و پینهای همگرائی در مجموعه نیروگاه است. سایر ابزاردقیق بدنه سد همگام با پیشرفت پروژه و با توجه به پیشنیازهای مربوطه قبل از آبگیری مخزن نصب و قرائت صفر آنها انجام شده است. قرائت این ابزار در دوره آبگیری بسیار فشرده بوده و کلیه ابزار بهصورت روزانه قرائت میشوند. ابزاردقیق بدنه سد شامل شیبسنج، پاندول، ترمومتر، درزهسنج،پیزومترهای الکتریکی و کاساگرانده، فشار برخاستی و اکستنسومترها است که ازشرکت سوئیسی "هوگنبرگر" خریداری شده است. درحال حاضر تمامی ابزاردقیق نصب شده در بدنه سد، رفتار بدنه و تکیهگاهها و پرده آببند را بهخوبی مونیتورینگ میکند.
منابع قرضه و مشخصات آن
منابع قرضه طرح کارون۳ شامل بخشی از مصالح حاصله از حفاریهای تکیهگاهها وپی سد، حوضچه آرامش، حفاری از معادن A و B در دهزیر، معادن تنگ قاف، رکعت، باجول وشالو در فاصله ۷ تا ۱۵ کیلومتری حاشیه رودخانه کارون در بالادست سد بوده است.
مرگ بختیاریها
بی توجهی شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران بر انجام تعهدات قانونی در خصوص ترمیم راههای روستایی مستغرق در دریاچه سد کارون ۳ ، موجب غرق شدن یک مینیبوس و مرگ ۱۲ زن و کودک از روستائیان بختیاری بخش دهدز شهرستان ایذه در تاریخ ۹ مرداد ۱۳۹۲ شد. از زمان آبگیری سد کارون ۳ در سال ۱۳۸۳ و زیر آب رفتن پل قدیمی «گدار شهپیر»، روستائیان و عشایر بختیاری ساکن روستاهای «سادات حسینی» در شمال شرقی ایذه، در بن بست گرفتار شدهاند. شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران (آب و نیرو) به تعهدات خود برای احداث راههای روستایی که در اثر عملیات سدسازی تخریب شده و به زیر آب رفتهاند عمل نکرده و در عوض، با قرار دادن یدک کش، اقدام به جابجایی مینی بوسهای حامل مسافر مینماید. ازسوی استاندار خوزستان یک روز عزای عمومی در ایذه اعلام شد این حادثه واکنش شدید نمایندگان مجلس را در پی داشت. حجت اله درویش پور نماینده مردم ایذه و باغملک از بی توجهی وزارت نیرو به اخطارها انتقاد و وزارت نیرو را مقصر حادثه دانست هیچ دستگاهی مسولیت این حادثه را بر عهده نگرفت و حاضر به عذر خواهی از مردم داغدیده نشد .حتی استاندار خوزستان به ایذه نرفت .پس از تناقض گوییهای آشکار سرانجام سازمان آب و برق خوزستان راننده مینی بوس روستا را مقصر حادثه اعلام کرد. اما مسئولان انتظامی علت حادثه را «واژگونی لنج» اعلام کردند.رئیس قوه قضاییه ایران روز شنبه، ۱۲ مرداد غلامحسین محسنی اژهای، دادستان کل کشور را مامور تحقیق درباره حادثه کرد. کمال موسوی، امام جمعه ایذه در خطبههای نماز جمعه ۱۱ مرداد به شدت از انجام نشدن وعده مسئولان انتقاد کرد و گفت به ایذه و مردم ایذه خیانت شد و مسئولین با بیتوجهی و بیمسئولیتی به ایذه خیانت کردند.همچنین وی گفت :
اسرائیل هم اینگونه غزه را در محاصره قرار نداده بود که برخی مسئولین وزارت نیرو و استانداری خوزستان و به خصوص مسئولین شرکت دولتی آب و نیرو، مردم دنباله رود و سادات برحق حسینی را در محاصره قرار دادند و هر از چند گاهی باید شاهد مرگ این عزیزان باشیم. اگر اجازه میدادند، امروز کفن پوش به صحنه میآمدم تا مسئولان در اهواز و تهران بدانند که بر مردم ایذه و دهدز چه میگذرد و دچار چه فلاکتهایی هستند.
در اقدامی بی سابقه کمیته ای مستقل و غیر دولتی گزارشی از حادثه منتشر کرد که ابعاد آنرا به دور از سانسورهای معمول بررسی کرد.
سد کارون ۴
سد کارون ۴ بر روی رودخانه کارون و در فاصلهٔ ۶۷۰ کیلومتری ریزشگاه رودخانه کارون به خلیج فارس احداث شدهاست. این سد بزرگترین سد بتنی دو قوسی ایران است.
این سد، در استان چهارمحال و بختیاری و ۱۸۰ کیلومتری جنوب غربی شهرکرد قرار دارد. و در تیرماه سال ۱۳۹۰ با حضور محمود احمدینژاد رئیس جمهوری وقت افتتاح شد.
سازندگان
سد کارون ۴ با کارفرمایی توسعه منابع آب و نیروی ایران، پیمانکاری شرکت جهاد توسعه منابع آب (شرکت زیر مجموعه موسسه جهاد توسعه (وزارت جهاد کشاورزی) و مشاوره مهاب قدس ساخته شده است. مطالعات نخستین طرح کارون ۴ در سال ۱۳۴۵ (۱۹۶۷ میلادی) در چارچوب طرح توسعه منابع آب و همچنین برنامهریزی کلی منابع آب حوضه آبریز رودخانه کارون توسط شرکت مهندسین مشاور بینالمللی "هارزا" انجام گرفت و پس از آن مطالعات مرحله نخست در سال ۱۳۷۴ و مطالعات مرحله دوم در سال ۱۳۷۶ توسط شرکت مهندسی مشاور "مهاب قدس" و شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران انجام شد.
اهداف و منافع سد کارون ۴
تولید انرژی برقآبي متوسط سالانه به ميزان ۲۱۰۰ گيگاوات ساعت
کنترل آبهای سطحی منطقه
پيوستن به گروه سدهاي زنجيرهاي کارون و تنظيم آب رودخانه به منظور تأمين آب مورد نياز صنعت و کشاورزي در دستهاي پاييندست
کنترل سیلابهای مخرب فصلی (وقوع سیلاب در زمان احداث سد دو مرتبه باعث تخریب سازههای وابسته به آن شد)
ویژگیهای طرح
تنظیم آب رودخانه کارون به میزان ۳/۷ میلیارد مترمکعب
بالادستترین سد در رودخانه کارون.
سرمایه گذاری، هزینهها و منافع
طی برآورد اولیه هزینههای اجرای پروژه بالغ بر ۸۶۰۰ میلیارد ریال بوده که توسط منابع عمومی و داخلی همچون تسهیلات بانکی داخلی، اوراق مشارکت و نیز تسهیلات خارجی (فاینانس ، وام) تامین گردیده است. زیانهای ناشی از طولانی شدن پروژه عبارت بوده از افزایش قیمت تمام شده طرح و همچنین عدم انتفاع از فروش برق تولید شده توسط نیروگاه آن. در نهایت منافع حاصل از تولید برق این سد بر اساس برآورد اولیه درآمد، سالانه برابر با ۱۳۵۳ میلیارد ریال تخمین زده شده است (بر حسب هرکیلووات ساعت ۶۴۲ ریال).
ترک خوردگی
در آبان ۱۳۹۲ اعلام شد که این سد ترک خورده است. اما حسن رنجبران، مجری طرح سد و نیروگاه کارون ۴ اعلام کرد: "ترک خوردن سد طبیعی است، خاصیت بتن ترک خوردن است و تمام سدهای بتنی دنیا ترک میخورند."
رسانههای ایران در زمان افتتاح این سد گزارش کرده بودند که ترکهایی در بدنه این سد عظیم وجود دارد که در آن زمان شرکت ملی حفاری ایران با استفاده از تکنولوژی تزریق سیمان به چاه نفت، ترکها را ترمیم کرد.
شهرکرد
شَهرکُرد یکی از شهرهای مرکزی ایران و مرکز استان چهارمحال و بختیاری است و مرکز شهرستان شهرکرد میباشد. شهرکرد در ۹۷ کیلومتری جنوب غرب اصفهان قرار دارد. نام پیشین آن «دِهْکُرد» بودهاست که پس از تبدیل به شهر (در شهریور ۱۳۱۴ خورشیدی)، به شهرکرد تغییر نام داده شدهاست. براساس آمار سال 1390 خورشیدی، جمعیت شهرکرد برابر با 159000نفر زبان مردم شهرکرد فارسی است که با لهجه شهرکردی تکلم میشود.
شهرکرد مرتفع ترین مرکزٍ استان در ایران است و به همین دلیل به بام ایران شهرت دارد، ولی در کل، شهرکرد جزو ۲۰ شهر مرتفع ایران است که با حداکثر ارتفاع 2310 متر از سطح دریا، 300 متر پایینتر از مرتفع ترین شهر ایران، فریدونشهر (2600 متر) قرار دارد.
پیشینه
بر اساس یافتههای باستانشناسی، پیدا شدن سکههای مربوط به دوران اشکانی و ساسانی، و به خصوص توجّه به استقرار تپههای باستانی مربوط به هزارههای پیش از میلاد مسیح (ع)، قدمتی در حد هزارههای مذکور برای استقرار بشر و آغاز تمدن در محدوده دشت شهرکرد میتوان منظور نمود،. هیئتهای باستانشناسی درتپه باستانی گورگای (یا گورکای) در ۴ کیلومتری شهرکرد و در شمال شرقی کیان نشانههایی مبنی بر قدمت حداقل هفت هزار ساله را یافتهاند. اما با این همه به نظر میرسد این سکونت به شکل تنها یک روستا یا یک شهر متمرکز نبوده است. شهرکرد در قدیم بیشتر کاربرد نظامی داشته است و دژی بوده است مستحکم که شاپور دوم در نامههای خود آن را دژگرد خوانده است. برخی معتقدند دهکرد معرب شده همین دژگرد است. نام دهکرد (نام قدیم شهرکرد) از دوره زندیه به این سو در منابع دیده میشود.
در متون تاریخی از مکانی به نام چالشتر در ناحیه شهرکرد به عنوان مرکز حکومتی نام برده شده است که خرابههای دیوار قلعه آن امروز هم به جای مانده است. چالشتر که اکنون ناحیهای از شهرکرد به حساب میآید در سالیان دور و از دوران صفویه تا اواسط دوران حکومت قاجاریه و قدرت گیری خوانین بختیاری مرکز حکمرانی چهار محال بوده است.،.
مولف مرآت البلدان در کتاب خود (مرآت البلدان ج ۴ صص ۵۱ - ۵۲) در شرح این ناحیه چنین میگوید:
از قرای ناحیه «رار» یکی قریه «چالشتر» است که قلعهای آجری است و ۲۲ برج دارد و هر دهنه برج را هشتاد ذرع با برج دیگر فاصلهاست. از بناهای مرحوم حاجی محمد رضاخان میباشد و در آنجا بناهای عالی و عمارتهای بسیار خوب است که بیش از ۳۰ هزار تومان خرج عمارات شده. دویست خانوارجمعیت و یک رشته قنات دارد که هشت سنگ میرابی آب ازآن جاری است و هر سال صد خروار زمین بذرافشان را مشروب مینماید. حمام و مسجد و تیمچه و بازارچه و دکاکین و آسیا دارد و ۳۹۰ تومان مالیات دیوانی آنجاست و شش نفر سرباز هم میدهد.
بر اساس اسناد و مدارک فرهنگی موجود مسجد امام صادق معروف به مسجد اتابکان فارس، در دوره حکمرانی اتابکان ساخته شدهاست که به واسطه قرار گرفتن آن در محوریت بافت قدیم محله، همراه بقعه امامزادگان دو معصوم حلیمه و حکیمه خاتون (س)، محل قدیم آتشکده شهرکرد، آسیاب، کارخانه روغن کشی و بازارچه سنتی برجسته تر شدن این محل آن هنگام به بعد دانسته شدهاست. اتابکان لر از شهرکرد به دلیل موقعیت راهبردی آن به عتوان پاسگاه استفاده میکردهاند.
وجه تسمیه
شهرکرد در قدیم دهکرد نامیده میشد و در شهریور ۱۳۱۴ خورشیدی از دهکرد به شهرکرد تغییر نام یافت. واژه «دهکرد» از دو بخش «ده» + «کرد» تشکیل شدهاست.
در کتابی بهنام «ایران باستان» از ژوزف ویسهوفر محقق و شرقشناس آلمانی آمدهاست که شاپور دوم در نامهنگاریهای خود نام شهریار دژگـُرد را که دژی مستحکم در منطقه کوهستانی زاگرس بوده، آوردهاست ودژ در پارسی به معنای قلعه وگُرد به معنای پهلوان است که با احتساب تسلط زبان عربی در دوران حکومت اعراب بهراحتی میتوان دریافت که «دژگُرد» با عوض شدن حروف «ژ» و «گ» که در الفبای عربی وجود نداشته، به «دهکُرد» تغییر کردهاست. در منطقهٔ اصفهان، چهارمحال و بختیاری، لرستان و خوزستان وجود مکانهای نظامی، کاملاً قابل تشخیص است. همانند «چَمگُرد» (چَمگُردان امروزی)، «دژگُرد» (شهرکرد امروزی)، «چِلگُرد» (چِلگِردامروزی) «بروگُرد»(بروجرد امروزی،«دژپل» قدیم (دزفول امروزی) و«دهدژ» قدیم و (دهدزامروزی).
بعضی معتقدند واژه «کرد» در حقیقت به معنی گله داری است چون شغل ساکنان اولیه این منطقه (دوران اتابکان فارس) به علت داشتن مراتع خوب و سرسبز، غالباً گله داری بودهاست.
البته بهگفته برخی از اهالی این شهر، با توجه به اینکه در شهرکرد چه در قدیم و چه در حال کردین (نوعی بالاپوش نمدی که چوپانان دهکرد به تن میکنند) تولید میشود، ابتدا به این مکان دهکردین و بعدها به خاطر راحتی کار، به آن دهکرد گفته شد.
موقعیت جغرافیایی
شهرکرد بین ۵۰ درجه و ۴۹ دقیقه و ۲۲ ثانیه تا ۵۰ درجه و ۵۳ دقیقه و ۴۴ ثانیه طول و ۳۲ درجه و ۱۸ دقیقه و ۲۲ ثانیه تا ۲۳ درجه و ۲۱ دقیقه و ۵۰ ثانیه عرض جغرافیایی و در ۹۷ کیلومتری جنوب غرب اصفهان قرار گرفتهاست. به لحاظ توپوگرافی در بخش شمالی رشته کوه زاگرس قرار گرفتهاست. این شهر با ارتفاع بین 2050 تا 2310 متر از سطح دریا، مرتفعترین مرکز استان ایران است و به همین خاطر به «بام ایران» معروف است،.
آب و هوا
شهرکرد دارای اقلیم نیمه مرطوب معتدل با تابستانهای معتدل و زمستانهای بسیار سرد است. میانگین سالانه دمای هوادر شهرکرد ۱۱/۵ درجه سانتیگراد میباشد. در طول ۳۰ سال گذشته حداقل مطلق دما و حداکثر مطلق دمای ثبت شده در شهرکرد به ترتیب ۳۲ درجه سانتیگراد زیر صفر و ۴۲ درجه سانتیگراد بودهاست. سردترین و گرمترین ماههای شهرکرد به ترتیب دی و مرداد میباشد. اگرچه در زمستان میزان رطوبت متوسط تا بالا است، میزان بارش در فصولی که کشت صورت میگیرد به جز ماههای اردیبهشت و فروردین تقریباً به صفر نزدیک است. سردترین ماه و گرمترین آن به ترتیب دی و مرداد میباشد.
زبان و مردم
زبان مردم شهرکرد فارسی است که با لهجه شهرکردی تکلم میشود. باید دانست اگرچه شهرکرد در ردیف شهرهای بزرگ قرار نمیگیرد اما به دلیل مرکز استان بودن، مردم مهاجر زیادی را از دیگر شهرها و مناطق استان و استانهای همجوار به خود جلب کرده است. در شهر میتوان بسیاری از کسانی را یافت که که هر کدام با گویشها و لهجههای خود صحبت میکنند و این ویژگی شهرهای مهاجرپذیر است .
در هر حال مردم شهرکرد بر خلاف تصور عام کردی تکلم نمیکنند و مانند دیگر ساکنین منطقه چهار محال (از استان چهار محال و بختیاری)مانند شهرهای فرخ شهر و بروجن به فارسی تکلم میکنند. به گویش فارسی. مردمان منطقه بختیاری به گویش لری بختیاری تکلم میکنند و هرچه به سمت خوزستان میرویم جمعیت لرهای بختیاری بیشتر میشود.
مردم بومی شهرکرد دارای لهجهای خاصی هستند که با وجود مفهوم بودن واژگان آن برای افراد غیر بومی، کلمات آن دارای آهنگ ادای خاصی است که لهجه شهرکردی را از گویش معیار فارسی متمایز میسازد. در میان ساکنین محلی شهرکرد، لهجه مردمان بومی شهرکرد به لهجه دهکردی یا دیکردی معروف است که تا حدودی مشابه برخی زیر لهجههای اصفهانی اما بسیار غلیظ تر از آن است. لهجه دهکردی سرشار از واژههای بسیار قدمت داری است به طوری که پسوند 'اولی' (OLE) در حال حاضر فقط در لهجه دهکردی رایج است، به طور مثال در این لهجه به خاکآلود، "خاکولی" میگویند،.
صنعت و اقتصاد
اقتصاد سنتی شهرکرد مبتنی بر قالی بافی، نمد مالی، گیوه دوزی، قفل سازی و کورههای آجر پزی است که امروزه با توجه به صنعتی تر شدن جامعه از اهمیت آن کاسته شده است. در حال حاضر صنایع بزرگ و کارخانههای مهمی در نزدیکی شهرکرد واقع شدهاند که عده زیادی از ساکنان شهرکرد و حومه در آنها مشغول به کار هستند، مهمترین این صنایع عبارتند از:
فولاد زاگرس شهرکرد
صنایع فولاد فرخ شهر
لوازم خانوادگی برفاب شهرکرد
سیمان شهرکرد
گاز کربنیک شهرکرد
نساجی حجاب شهرکرد
صنایع شیر و لبنی شهرکرد
همچنین تعداد زیادی از ساکنان شهرکرد در مشاغل خدماتی دولتی و خصوصی مشغول به کار هستند.
در سال ۱۳۹۲، کارخانه سیمان شهرکرد برای دومین سال متوالی مقام نخست تولید سیمان کشور را کسب کرد.،
مکانهای مذهبی
امامزادهها
امام زاده دوخاتون شهرکرد در مرکز شهر واقع است و در قدیم هسته اصلی شهر بودهاست.این دو امام زاده واجب التعظیم فرزندان جناب ابراهیم مجاب هستند که قبر این بزرگوار در کربلای معلی و حرم امام حسین (ع) می باشد.
امامزاده سبز پوش شهرکرد در غرب شهرکرد واقع است.
سقاخانهها
سقاخانه ارباب میرزا
مصلی بزرگ امام خمینی شهرکرد
مصلی بزرگ امام خمینی شهرکرد در زمینی به وسعت۲۲۰۰۰ متر مربع ساخته شده که مساحت زیر بنای مجتمع و مصلا ۳۳۷۴۳ متر مربع است. این مجموعه دارای ۵ کاربری فرهنگی بنامهای مصلای نماز جمعه –مجموعه فرهنگی مهدیه- کتابخانه – سالن اجتماعات و پژوهشکده قرآنی میباشد. قسمتهای مختلف این مجموعه غبارتند از:
مجموعه مصلی و دفتر امام جمعه: این مجموعه با مساحتی بالغ بر۱۰۰۰۰متر مربع به عنوان هسته مرکزی مجتمع شناخته میشود. ویژگیهای این مجموعه عبارتند از:
شبستان مصلی در دوطبقه و با مساحت۸۰۰۰متر مربع ساخته شدهاست.
ارتفع گنبد اصلی از کف ۱۸ متر و قطر آن ۳۲٫۲۵متر میباشد و مساحت زیر گنبد هزار مترمربع و بدون ستون است که در نوع خو بی نظیر است.
ارتفع گلدستهها از پشت بام ۳۸ متر واز زمین ۴۸ متر میباشد.
تاسیسات گرمایش و سرمایش سیستم هواساز و تهویه مطبوع طراحی شدهاست.
مصلا دارای سه ورودی اصلی شرقی، غربی و شمالی است.
مصلا دارای دو حیاط یکی در قسمت شمالی با مساحت ۱۸۰۰متر مربع و دیگری در قسمت شرقی با مساحت ۵۰۰ متر مربع است.
مجتمع فرهنگی مهدیه
پژوهشکده قرآنی
مجموعه سالن اجتماعات
کتابخانه مصلا
مجتمع اداری مصلا
مجتمع تجاری مصلا: این مجموعه با مساحتی بالغ بر۸۰۰۰ متر مربع در دو طبقه شامل نود باب مغازه تجاری با مساحت هریک بیش از ۲۵ متر مربع میباشد.
پارکینگ مجتمع: این پارکینگ دارای گنجایش ۱۶۰ اتومبیل است.
مراکز آموزشی و دانشگاهی
دانشگاه شهرکرد
دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد
دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد
مکانهای تفریحی
وجود ۲۴۰ گردشگاه، MMآثار تاریخی، قلعهها، اماکن سیاحتی و زیارتی و آب و هوای مطبوع در فصل تابستان شمار زیادی گردشگر را رهسپار استان چهارمحال و بختیاری به خصوص شهرکرد، مرکز این استان میکند. وجود فضای سبز و سایه سار درختان مفرح با امکانات رفاهی و بهداشتی در روزهای گرم تابستان گردشگران زیادی را میهمان بوستانهای شهرکرد ازجمله پارک ملت، پارک بانوان، پارک لاله (پارک ورودی شهر)، پارک شب (عمونادر) و پارک تهلیجان میکند..
از جمله مکانهای تاریخی شهرکرد میتوان به قلعه چالشتر، اتاق آئینه شهرکرد و موزهٔ باستان شناسی شهرکرد اشاره کرد. همچنین در نزدیکی شهرکرد، جاذبههای طبیعی فراروانی وجود دارد که معروف ترین آنها عبارتند از: گرداب بن (واقع در شهرستان بن)، پل زمان خان (واقع در شهرستان سامان)، چشمه کوهرنگ، تونل و آبشار کوهرنگ،، دشت لالههای واژگون، تالاب بینالمللی چغاخور و تالاب گندمان
حمل و نقل شهری و برون شهری
اتوبوس شهری
سازمان اتوبوسرانی شهرکرد و حومه برای خدمات رسانی به مردم ۱۵۰ دستگاه اتوبوس در اختیار دارد که در تمام مسیرهای شهری تردد دارند.
تاکسی
علاوه بر حضور دو سیستم تاکسی بیسیم هماهنگ با سامانه یکپارچه کشوری (۱۸۳۳) و دیگری (۱۸۰۰)، نزدیک به ۱۵۰۰ تاکسی گردشی، خط ویژه (مانند تاکسی فرودگاه و تاکسی پایانه مسافربری)، تاکسی بانوان، دفتر تاکسی تلفنی و مسافربرهای شخصی در شهر فعالیت دارند.
فرودگاه
فرودگاه بینالمللی شهرکرد در جنوب شهر واقع شدهاست. از این فرودگاه پروازهایی در مسیرهای ورودی و خروجی و پروازهایی هفتگی در داخل کشور و به خارج از کشور از جمله کویت و سوریه صورت میگیرد. گستره پروازها به نحوی است که حتی پرواز شهرکرد-کویت این استان تمام صندلیهای خالی را که از مقصد تهران-شهرکرد-کویت است را پر کرده. و به عنوان پرواز استراتژیک محسوب میشود.
پایانههای مسافربری
به جهت رفاه مسافران پایانههای مسافربری شهرکرد در سه جهت شهر قرار دارند که در این میان پایانه آزادی نقش اساسیتری در جابجایی مسافر به سراسر کشور دارا است.
پایانه مسافربری آزادی شهرکرد در جنوب شهرکرد
پایانه مسافربری غرب شهرکرد (معروف به ترمینال سامان) در غرب شهرکرد
تونل کوهرنگ
تونل کوهرنگ تونلی است که برای انتقال آب رود ماربر (آب کوهرنگ) به زایندهرود در نزدیک شهر چلگرد یا کوهرنگ در استان چهارمحال و بختیاری در ایران ساخته شدهاست. تونل کوهرنگ یکی از جاذبههای طبیعی و بسیار زیبای منطقه کوهرنگ است که به همراه دیگر جاذبههای منطقه کوهرنگ همچون چشمه دیمه، پیست اسکی چلگرد، روستای شگفت انگیز سرآقاسید و بسیاری از مناطق گردشگری و طبیعی کوهرنگ هر ساله گردشگران بسیاری را خصوصا در ماه اردیبهشت به خود جلب مینماید. از نخستین تونل کوهرنگ در سال ۱۳۳۲ بهرهبرداری شد. در سال ۱۳۶۴ تونل دوم به بهره برداری رسید. در سال ۱۳۷۷ عملیات ساخت سومین تونل کوهرنگ آغاز شد که تاکنون ادامه دارد. نخستین بار شاه عباس کبیر درسال ۱۰۲۹ه ق میرجهانگیرخان بهرامسری آسترکی بختیاری(۱۰۳۷-۹۷۴ه ق) فرزند تاجمیرخان بهرامسری آسترکی دورَکی(۹۷۴-۹۲۴ه ق) که فرمانروای تامه بختیاری بود، را مامور الحاق آب کارون به زاینده رود نمود ودراین خصوص گردنه کوهرنگ به چلگرد نیزتوسط بختیاریها شکافته شد واکنون به نام کارکنان معروف است وپایههای سدی که بررودخانه کوهرنگ احداث گردید نیز موجود است. اما با مرگ شاه عباس، این طرح ناتمام ماند.
پیشینه
آب کوهرنگ یکی از سرچشمههای کارون بود. پیوستن آن به زایندهرود بخاطر نزدیکی سرچشمه این دورود از گذشته در نظر بودهاست. در ۹۹۶ ه. ق. شاه طهماسب اول ماموریت پیوستن این دو رود را به میرفضلالله شهرستانی حاکم اصفهان سپرد. قرار بود که با کندن مسیری در کوه کارکنان این کار انجام شود. ولی بخاطر تحولاتی این کار به سرانجام نرسید. در دوره شاه عباس اول نیز کوششی شد و آن نیز ناتمام ماند.
تونل کوهرنگ ۱: نخستین بررسیها برای انتقال آب رودخانه بیرگان به حوضه زایندهرود به سالهای پس از جنگ دوم جهانی باز میگردد. در نتیجه این بررسیها طراحی و اجرای بند انحرافی و تونل اول کوهرنگ به وسیله مهندسان مشاور الکساندر گیپ واگذار گردید و از این سیستم در سال ۱۳۳۲ خورشیدی بهرهبرداری شد. این سیستم شامل بند و یک تونل ۲۹۰۰ متری بطور میانگین سالانه حدود ۲۵۵ میلیون متر مکعب آب را به حوضه زایندهرود منتقل میکند.
تونل کوهرنگ ۲: طراحی و اجرای سد انحرافی و تونل دوم کوهرنگ بوسیله مهندسان مشاور سوگرا انجامگرفت و از این سیستم در سال ۱۳۶۴ خورشیدی بهرهبرداری شد. از سال ۱۳۶۶ خورشیدی با پایان یافتن ساختمان سد و تونل ماربران و انتقال ۱۱۵ میلیون متر مکعب آب چشمههای ماربران و کلنچین به پشت این سد، سد و تونل دوم کوهرنگ سالانه بطور میانگین حدود ۲۵۵ میلیون متر مکعب آب را به مخزن سد زایندهرود انتقال میدهند.
تونل کوهرنگ ۳: طراحی و ساخت سد و تونل سوم کوهرنگ بوسیله مهندسان مشاور زایندآب و تهران برکلی در سالهای دهه ۶۰ بررسی شد. گزارش این بررسیها و نقشههای طرح مقدماتی سد، سازههای وابسته و تونل انتقال آب در سال ۱۳۶۷ خورشیدی منتشر شد. در سال ۱۳۷۰ اسناد مناقصه تونل سوم کوهرنگ تهیه و پس از برگزاری مناقصه بینالمللی و سپس مناقصه داخلی نهایتاً شرکت تابلیه برنده مناقصه میشود و کار را با نظارت شرکت زایندآب شروع مینماید. در سال ۱۳۷۷ خورشیدی سازمان آب منطقهای اصفهان با توجه به گذشت یک دهه از مطالعات و ضرورت کاربری آمار و اطلاعات گردآوری شده در این دوره، برای بهنگام کردن آمار استفاده از اطلاعات جدید و بازنگری در طراحیها و مبانی طرح، مطالعات تکمیلی فاز یک سد را به شرکت مهندسی مشاور مهابقدس و همچنین مطالعات تکمیلی مرحله دوم تونل انتقال آب کوهرنگ ۳ را به مشارکت مهاب قدس- زایندآب واگذار کرد. در نتیجه تونل سوم کوهرنگ به منظور تأمین و انتقال آب به میزان حدود ۲۵۵ میلیون متر مکعب در سال، جهت تأمین قسمتی از کمبود آب منطقه مرکزی ایران برای مصارف شرب صنعت، کشاورزی و افزایش حجم آب تنظیم شده سد زاینده رود اصفهان با استفاده از سد مخزنی کوهرنگ ۳، طراحی و عملیات اجرایی آن آغاز گردید.
دشت لالههای واژگون
دشت لالههای واژگون یکی از جاذبههای دیدنی و گردشگری ایران است. این دشت ۳۶۰۰ هکتار وسعت و در استان چهارمحال و بختیاری دارد و رویشگاه اصلی گونهٔ گیاهی لاله واژگون است. محدوده اي از اين دشت بعنوان اثر طبیعی ملی لاله واژگون تحت حفاظت سازمان محيط زيست ايران قرار دارد.
این دشت در شهرستان کوهرنگ واقع شده و جاذبههای گردشگری دیگری مانند آبشار کوهرنگ، پیست اسکی چلگرد و چشمه آب معدنی دیمه در نزدیکی آن قرار دارند.
رویشگاه اصلی این گیاه نادر، دامنه کوههای آبکاسه خوربه، گرگانک و مناطق بنواستکی و مله زردهاست. لالههای واژگون، که در زبان محلی گل بگریو (گل گریان) و اشک مریم نامیده میشوند، در اواخر فروردین ماه به گل مینشینند و تا اواخر اردیبهشت گلهای خود را حفظ میکنند.
در این مدت هر هفته ده هزار نفر از این مکان بازدید میکنند که بر اثر تخریبهای صورت گرفته و احتمال انقراض، حضور گردشگران با محدودیتهایی همراه گردیدهاست.
بیشتر رویش این گیاه در منطقه نسار خوربه واقع در تیشتردان می باشد.
اثر طبیعی ملی لاله واژگون
اثر طبیعی ملی لاله واژگون محدوده اي از دشت لاله واژگون یکی از ۲۰ اثر طبیعی ملی ایران و مورد حمایت سازمان محیط زیست است که در ارتفاع 2500-2800 متري دامنه کوه ميلي با مساحت ۳۷۹ هکتار در شهرستان کوهرنگ با مختصات 32 درجه و 9 دقيقه شمالي و 50 درجه و 22 دقيقه شرقي قرار دارد و از سال 1375 تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست قرار گرفته است. تنها مسير منتهي به آن جاده خاکي روستاي فخرآباد است که از آنجا تا منطقه يکساعت پياده روي است. اين منطقه مرطوب و معتدل است. علاوه بر آن گون، دافنه، کوما، لاله و تنگز از ديگر گونه هاي گياهي و کبک، کبک دري، کل و بز، خرس قهوه اي، زاغ نوک زرد و قرمز از گونه هاي جانوري منطقه اند.
تالاب چغاخور
چغاخور تالابی در شهرستان بروجن در استان چهارمحال بختیاری است.
به گفته امینی (۱۳۸۱)، تالاب بینالمللی و زیبای چغاخور با مساحتی حدود ۲۳۰۰ هکتار در دامنه ارتفاعات برآفتاب و کلار (۳۸۳۰ متر) در نزدیکی شهر بلداجی واقع گردیدهاست. این تالاب در مسیر جاده شهرکرد-خوزستان قرار گرفته و از شهر کرد ۶۵ کیلومتر فاصله دارد. فضای وسیع، هوای مطبوع، چشماندازهای زیبا و وجود انواع پرندگان مهاجر و بومی همراه آداب و رسوم اصیل بختیاریها، این تالاب را در ردیف یکی از کانونهای مهم جذب گردشگری در استان چهارمحال بختیاری قرار دادهاست. دهکده سیاحتی چغاخور از طرح های گردشگری این تالاب می باشد که در فضایی به وسعت 20 هکتار از زمینهای حاشیه تالاب سد چغاخور در استان چهارمحال و بختیاری اجرا می باشد.
طبق اثر امینی (۱۳۸۱)، ویژگی منحصر به فرد تالاب، وجود نوعی ماهی از خانواده گامبوزیا (کپوردندان) در این مکان است. در تابستان دیدن عشایر بختیاری و روستاهای بختیارینشین اطراف چغاخور بسیار لذت بخش است. مناسبترین زمانها برای بازدید از این تالاب فصلهای بهار و تابستان ذکر شدهاست.
با این حال چغاخور نیز مانند بسیاری از تالابهای کشور با خطر رو به روست، اما خطری که چغاخور را تهدید میکند نه بیآبی که غرق شدن در آب است.
به گفته هومان خاکپور، کارشناس منابع طبیعی، میخواهند از جایی که فرسایش آبی بالاست آب را به این تالاب منتقل کنند و به این ترتیب آبی که وارد تالاب خواهد شد پر از رسوب است. اگر این آب داخل تالاب بیاید علاوه بر این که ارتفاع آب بیش از شش متر میشود و ویژگی تالابی چغاخور از بین میرود، خسارات دیگری هم وارد میشود. خود آب با این سرعتی که وارد تالاب میشود یک جریان رودخانهای درست میکند که به دلیل جریان تند آب کل اکوسیستم تالاب را از بین خواهد برد. علاوه بر این، آن رسوباتی که با حجم زیاد وارد تالاب میشود کل رویشگاه کف تالاب را از بین میبرد.
تالاب گندمان
تالاب گندمان تالابی است در نزدیکی شهر گندمان از شهرستان بروجن. تالاب گندمان در لیست ۱۰ تالاب برتر پرنده نگری در ایرانقرار دارد که این تالاب زیبا در دفتر بینالمللی تحقیقات پرندگان آبزی لندن ثبت گشته است. وسعت این تالاب که در جنوب غربی گندمان واقع شده، ۹۸۰ هکتار است و ارتفاع آن از سطح آب ۲۲۱۹ متر است. منابع تامین کننده آب تالاب علاوه بر باران و برف، چشمهها (چشمههای حاشیه تالاب چون گل کوچک، گل بزرگ، مرادان و نصیرآباد) و رودخانه آقبلاغ است.
پوشش گیاهی تالاب را عمدتاً گونههای حاشیهای و نم پسند تشکیل میدهد که از آن جمله میتوان به درختان بید، مرغ، جگن، ساز، نی، لویی، زنبق، آلاله آبی، هزار نی، بارهنگ آبی، نخل مرداب، عدسک آبی و بزواش اشاره کرد. پرندگانی چون لک لک، شکاریا، حواصیل، بالکان، مرغابی سانان، یلوه و سلیم هم در تالاب گندمان دیده میشوند. ماهیهای تالاب نیز شامل ماهی گورخری، سفید کولی، ماهی پوزه دار و سیاه ماهی است.
از امکانات ویژه تفریحی و ورزشی اطراف تالاب، پرورش و نگهداری اسب و همچنین سوارکاری در مرغزار پیرامون تالاب است. سنت پرورش اسب از زمانهای بسیار دور در این منطقه بختیاری معمول بوده و نژاد ویژهای به وجود آوردهاست که آمیزهای از نژاد بومی و عربی است.
هومان خاکپور، دیدهبان طبیعت بختیاری، معتقد است که حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد این تالاب در وضعیت خشکی قرار گرفته است. تالاب گندمان علاوه بر خشکسالی و محرومیت از حقآبه طبیعی با برداشت بیرویه آب برای کشاورزی نیز رو به رو است و به تازگی مورد هجوم افرادی قرار گرفته که قصد تهیه علوفه از نیزارهای این تالاب در آستانه ثبت بینالمللی را دارند.
شهرستان بروجن
شهرستان بروجن از جمله شهرهای مهم چهار محال و بختیاری است که در دشتی به وسعت حدود ۵۸۰ کیلومتر مربع در شرقیترین نقطه منطقه و در محل تلاقی راههای سه استان چهار محال و بختیاری، اصفهان و فارس قرار گرفته است. این شهرستان به دلیل دیدنیهای فراوانی که در خود دارد در سالهای اخیر به صورت یکی از قطبهای گردشگری استان در آمده است. باغ آورگان، تالاب چغاخور، تالاب گندمان، تنگ وستگان، چشمه سیاسرد، گردشگاه گردبیشه، بقعه امامزاده حمزه علی، امامزاده مادر و دختر گندمان، امامزاده قیس بن علی، نقوش سنگی برجسته سولک در تنگ کوهستانی سولک (ساوالک) بختیاری از دیدنیهای این شهرستان محسوب می شوند.
گویش مردمان بروجن فارسی، بختیاری و ترکی قشقایی است.شهرستان بروجن زادگاه شاعرشهیر داراب افسر بختیاری میباشد.فرشهای بختیاری وقالی پشم اندر پشم یلمه، گز بلداجی وگیوه وچوقای آن شهرت جهانی دارد
جمعیت: ۱۱۷۹۱۵ (برآورد ۱۳۸۱)
نماینده مردم شهرستان بروجن در مجلس نهم امیرعباس سلطانی است.
بخشها
بخش مرکزی شهرستان بروجن
دهستان حومه
شهرها: بروجن، فرادنبه، سفیددشت و نقنه.
بخش گندمان شامل (شهر گندمان.کتک علیاوسفلی .نصیراباد .مورچگان .وستگان.کنرک علیاوسفلی)
شهر گندمان
دهستان درواهان
شهر: گندمان
بخش بلداجی
دهستان امامزاده حمزه علی
دهستان چغاخور
شهرها: بلداجی
گردشگاهها و جاهای دیدنی
سیاسرد
تالاب چغاخور
تالاب گندمان
گردشگاه مادردختر
امامزاده حمزهعلی
خانه تاریخی حفیظی ها
سیاسرد
منطقه نمونه گردشگری سیاسرد سیاسرد به عنوان مهم ترین قطب طبیعی و گردشگری بروجن در فاصله ۶ کیلومتری شهر بروجن واقع شده است. وجود درختان کهنسال، باغهای میوه اطراف آن که چشم اندازه زیبایی را به وجود آورده است، آب خنکی که از دل زمین میجوشد، هوای خنک و مطبوع آن در فصل بهار و تابستان جمعیت زیادی را از مناطق مختلف کشور به سمت خود میکشاند. زمستانها نیز با وجود کوهها و تپههای اطراف و بارش فراوان برف به عنوان مکان تفریحی جوانان جهت ورزش اسکی و دیگر بازیهای زمستانی محسوب میشود.
هوای خنک و مطبوع و سایهسار درختان کهنسال موجود در اطراف چشمه سیاسرد مکانی بسیار زیبا برای تفرج و استراحت باشندگان شهر بروجن و سایر گردشگران پدید آورده است، به طوری که همه روزه و به ویژه در روزهای تعطیل این مکان شاهد حضور شمار زیادی از مسافران و گردشگران از استانهای همجوار میباشد. فضاسازیهای مناسب اطراف چشمه، نزدیکی راه و دسترسی آسان، بر طرفداران این کانون گردشگری افزوده و میل به بازدید از این گردشگاه را دوچندان نموده است: امکانات و تسهیلات تفریحی، گردشگری، حمل و نقل، اسکان و جاده آسفالته، فضای سبز، سرویس بهداشتی، سکوی نشیمن، دسترسی به واحدهای اقامتی و پذیرایی شهر بروجن، تجهیزات بازی کودکان، پارکینگ، آب آشامیدنی. این تفریحگاه، دارای چشمهای است که منابع آبی آن در زیر کوه سیاسرد واقع شدهاند. این چشمه در سالهای آبسالی دارای حجم آب زیاد و گوارایی است. در اطراف این چشمه، باغها و ویلاهای زیادی ساخته شدهاند که کوچهباغهای باصفایی را تشکیل دادهاند. این تفریحگاه در تابستان، به علت خنکا و مطبوعیت هوا، مورد توجه شهروندان شهر بروجن و شمار زیادی از شهروندان شهر اصفهان و شهرستانهای تابع آن (همچون شهرضا، دهاقان، مبارکه و نجفآباد که آب و هوای گرمتری دارند.) قرار گرفته است. در فصل زمستان، پیست اسکی طبیعی و آماتور بر روی کوه سیاسرد توسط علاقهمندان برپا میشود. در چند سال اخیر سیاسرد زیبا و زیباتر شده است به طوری که در سال 86 به عنوان گردشگاه ملی معرفی گردید و در سالهای اخیر گردشگاه نمونه استان برگزیده شد. از دیگر جذابیتهای سیاسرد پیادهروی در جاده منتهی به آن است که همیشه ورزشکاران این راه را پیاده یا با دوچرخه طی میکنند تا به سیاسرد برسند و پس از استراحت در زیر درختان تنومند آن و آشامیدن آب گوارا از چشمه آن دوباره مسیر 6 کیلومتری ان را باز میگردند.
گردشگاه مادردختر
گردشگاه مادردختر گردشگاهی است در کنار شهر گندمان از شهرستان بروجن. برخی نام آن را اشاره به یک (یا دو) امامزاده میدانند. برخی دیگر ریشهٔ این نام را در آیینهای کهن (مانند پرستش آناهیتا) میدانند.
امامزاده حمزهعلی
امامزاده حمزهعلی نام گردشگاهی است در نزدیکی بلداجی، از شهرستان بروجن. این گردشگاه در بالای تپهای سنگی است که در بالای آن مقبرهای، منسوب به یکی از نوادگان امام سجاد ع، قرار دارد. البته، دربارهٔ صحت این انتساب، دلیل چندانی وجود ندارد. ازنظر ابوهوا یکی از مناطق خوش اب وهوای استان چهارمخال وبختیاری است. ساکنان بخش بلداجی کرامات زیادی ازایشان دیدندازجمله ادمهاو شترهابا بار عدس که هنگام دزدی از امام زاده باقدرت خداوند به سنگ تبدیل شدند. وجود غاری زیباو پراز اب یکی از جاذبههای دیدنی این مکان مقدس میباشد. در روز تاسوعای حسینی عاشقان ودلسوختگان فراوانی برای برپایی مراسم با شکوه عزاداری حسینی گرد این امامزاده جمع میشوندوشروع به تعزیه خوانی میکنند. به هنگام تابستان، در دامنهٔ جنوبی این تپه، بازارچهای موسمی بزرگی برپاست وسالیانه هزاران نفر ار شهرهای اطراف چون اصفهان از این مکان مقدس دیدن میکنند
جهتیابی با نشانههای طبیعی
هرگونهای از درختان برشها و خصوصیات خاصّ خود را دارد. باد و آفتاب بر درختان تأثیر میگذارند و این سرنخی است برای محاسبه جهت شمال-جنوب.
این روشها خیلی قابل اطمینان نیستند. مثلاً «باد غالب» ممکن است حالت عادی را به طور قابلملاحظهای تغییر دهد و باعث تغییر و انحراف آن شود. همچنین در جنگلهای انبوه -به دلیل عدم نفوذ و رسوخ آفتاب درون آنها- برخی روشها کارا نخواهند بود. اگر از علامتهای طبیعی استفاده میکنید، برای تصمیمگیری، باید هر چند تا علامت مختلف را که میتوانید پیدا کنید.

بسیاری از روشهای زیر بر اساس آفتاب هستند: در نیمکرهٔ شمالی زمین، جهت رو به جنوب در معرض آفتاب بیشتری است. تابش خورشید رشد شاخهها و برگها را زیاد میکند.
۱- جهتیابی با خزهها و گلسنگها: سمت شمالی درختان و تختهسنگها، گلسنگها و خزههای بیشتری دارد؛ چرا که نمناکتر و مرطوبتر از سمت جنوبی آنهاست.
خزه در جایی رشد میکند که دارای سایه و آب زیادی باشد؛ محلهای خنک و نمناک. تنهٔ درختان در سمت شمالی سایه و رطوبت بیشتری دارد، و در نتیجه خزهها معمولاً بیشتر در این سمت میرویند.
این روش همیشه نتیجهٔ درست به ما نمیدهد. ۱) هرچند سمت شمالی در سایهٔ بیشتری است، ولی لزوماً رطوبت سمت شمال بیشتر نیست؛ و برای رشد خزهها رطوبت مهمتر از سایه است(جایی که رطوبت در آنجا بیشتر ماندگار است). ۲) گاه ممکن است درختان و پوشش گیاهی مجاور طرف دیگر درخت را هم سایه کند. ۳) در یک اقلیم بارانی(جنگلها و بیشههای مرطوب) ممکن است همه طرف درخت نمناک باشد(یعنی خزه دور برخی درختان در همهطرف رشد کرده؛ البته معمولاً در جهت جنوب بیشتر رشد کردهاست). ۴) ممکن است باد مانع رشد خزه در طرف شمالی درخت شود. ۵) در مناطق خشک هم که اصلاً خزهای وجود ندارد!
ضمناً در نظر داشته باشید که معمولاً خزه در جهت نور آفتاب(جنوب) خرمایی رنگ است و در مکانهای سایه و مرطوب سبز یا طوسی رنگ.
۲- جهتیابی با درختان: از آنجا که سمت شمالی درختان در معرض آفتاب کمتری است، درختان در این سمتشان شاخوبرگ کمتری دارند.
به دلیل آنکه آفتاب بیشتر از سمت جنوب میتابد، درختان جنوب بهتر و بیشتر رشد میکنند. وجود درختانی مانند صنوبر سیاه و سفید، راش، بلوط، درختان آزاد، شاه بلوط هندی، افرا نروژی و درخت اقاقیا صحت این مسئله را ثابت میکند. این درختها در جنوب بیشتر دیده میشوند.
پوست درختان قدیمی در سمت رو به آفتاب(جنوب) معمولاً نازکتر است.
پوسیده بودن یک طرف از اکثر درختان جنگل، جهت شمال را به ما نشان میدهد؛ سمت پوسیده شمال است.
به خاطر نوع تابش خورشید، شاخههای جنوبی اکثر درختان افقیتر و شاخههای شمالی عمودیترند.
در کوههای سنگی، کاجهای انحناپذیر در شیب جنوبی، و صنوبرهای انگلمان در شیب شمالی میرویند.
معمولاً درختان برگ ریز در شیبهای جنوبی تپهها میرویند و سراشیبهای شمالی همیشه سبز است.
زمینِ اطراف ریشهٔ درختان، به سمت جنوب سستتر و توخالیتر از قسمت شمالی است. پس زمین به سمت شمال سفتتر بوده و به خشکی زمین جنوبی نیست.
رشد پوشش گیاهی در سمت جنوبی تپهها بیشتر از سمت شمالی خواهد بود.
۳-جهتیابی با تنهٔ درختان بریدهشده: اگر مقطع درخت بریدهشدهای را نگاه کنید، تعدادی دایرهٔ هم مرکز را مشاهده خواهید کرد، که هر یک از آنها نشان یک سال عمر درخت میباشد. درختی که بطور دائم آفتاب به تنهاش بتابد، دایرههای نشاندهنده عمر آن درخت در یک سمت به هم نزدیکتر شده و در سمت دیگر از هم دور خواهند بود. سمتی که فاصله خطوط حلقههای سنی درخت به هم نزدیکتر باشد سمت شمال را مشخص میکند، و سمتی که خطوط حلقههای سنی از هم فاصلهٔ بیشتری داشته باشد سمت جنوب را نشان میدهد؛ به علت تابش زیاد آفتاب و رشد شدیدتر آن.
۴- جهتیابی به کمک گلها و گیاهان: گیاهان، و گلهای درختان تمایل دارند رو به آفتاب قرار بگیرند؛ یعنی جنوب یا شرق.
برخی گیاهان برای جهتیابی اشتهار یافتهاند. مثلاً در آمریکا گُلی وجود دارد که همیشه جهتگیری شمالی-جنوبی دارد (رشد برگهایش به سمت خط شمال- جنوب است) و آن را «گیاه قطبنما(یا Compass Plant)» و یا «رُزینوید(Rosinweed)» میخوانند. نام علمی آن «سیلفیوم لاکینیاتوم» (Silphium laciniatum) است، و مسافران اولیهٔ این سرزمین از این گیاه برای جهتیابی استفاده میکردهاند.
اکالیپتوس استرالیایی هم گیاهی جهتیاب است. این گیاه که در سرزمینهای گرم و خشک میروید، برگهایش رو به شمال یا جنوب است.
همچنین درختی به نام «نخل رهنوردان([ یا Traveler’s Palm])» وجود دارد که محور شاخههایش شرقی-غربی اند.
همانطور که گفته شد، این که کدام طرف شرق است و کدام طرف غرب، یا کدام یک از طرفین شمال یا جنوب است را میتوان با توجه به سمت خورشید و ماه در آسمان یا روشهای دیگر یافت -ماه و خورشید تقریباً در سمت جنوبی آسمان قرار دارند.
۵- جهتیابی به کمک باد غالب: بادها را از جهتی که میوزند، نامگذاری میکنند مانند باد شمالی از شمال. هر منطقهای باد غالب و برجستهای دارد که در فصل خاص یا گاهی در تمام فصول حکمفرماست. باد غالب، باد خاصی است که وزش آن طولانیتر بوده و در جهت خاصی میوزد. با دانستن جهت بادهای غالب میتوانید چهار جهت اصلی را تشخیص دهید.
معمولاً نام باد را از جهتی که وزیدهاست، نامگذاری میکنند. مثلاً باد شمال یعنی بادی که از شمال به سمت جنوب میوزد.
برای جهتیابی به کمک باد غالب، ۱) ابتدا باید جهت باد غالب منطقه را دانست. ۲) سپس باید در جایی که هستیم جهت باد غالب را تشخیص دهیم. برای نمونه، اگر بدانیم که در منطقهٔ ما باد غالب از شرق میوزد، و ضمناً جهت باد غالب منطقه را تشخیص دهیم، طرف منشأ باد شرق خواهد بود؛ که با دانستن شرق، دیگر جهتهای اصلی هم به سادگی یافته میشوند.
نکتهٔ اول: اگر جهت باد غالب منطقهتان را نمیدانید، اطلاعات زیر ممکن است کمککار باشد:
در نواحی معتدل، باد غالب از غرب میوزد. (در هر دو نیم کره شمالی و جنوبی)
در نواحی گرمسیری، باد غالب بین مناطق شمال شرقی و جنوب شرقی جریان دارد.
در نواحی استوایی، باد غالب معمولاً از سمت شرق میوزد.
نکتهٔ دوم: جهت باد غالب منطقه را تشخیص دهیم:
در هر منطقهای باد غالب ویژگیهای خاص خود را دارد؛ مثل درجه حرارت، رطوبت و سرعت که در فصول مختلف تغییر میکند.
باد غالب بر رشد درختان و گیاهان، جهت جمع شدن برفهای باد آورنده و در جهت علفهای بلند تأثیرگذار است. در واقع باد غالب بیشترین تأثیر را بر روی جهت پوشش گیاهی، برف، ماسه یا دیگر اشیای روی سطح زمین دارد.
الف)درختان:
جهت خم شدن اغلب درختان منطقه نشان دهنده جهت وزش باد غالب منطقهاست. برای نمونه اگر درختان به طرف شمال منحرف و متمایل شدهاند، باد غالب محتملا از سمت جنوب وزیدهاست.
اثر دیگری که باد غالب بر درختان دارد این است که: در جهتی که از وزش باد در امان است، شاخ و برگ بیشتری رشد کردهاست.
در واقع باد ممکن است با صدمه زدن یا خشک کردن شاخههای جوان، رشد درخت را کند یا متوقف کند. معمولاً وزش باد، باعث کند شدن رشد درختان میشود؛ برعکسِ خورشید، که رشد شاخهها و برگها را زیاد میکند.
در زمستان باد غالب معمولاً با برف و تگرگ همراه است، که باعث شکستن شاخههای جوان میشود.
درختی که برای تعیین جهت استفاده میشود، باید در محلی باز و وسیع باشد. نباید در پناه تپه، درختان دیگر یا ساختمانها باشد. چند تا از درختان نزدیک به هم را مورد آزمایش قرار دهید. مطمئن شوید که درختان هرس نشده باشند.
از آنجا که درختان تحت تأثیر عوامل زیادی هستند، باید یافتههای خود را با مشاهدهٔ درختان متعددی در همسایگی یکدیگر تأیید کنید.
ب)ماسه و برف:
امواج ماسه در بیابانها، و امواج پستی-بلندیهای برف در مناطق قطبی جهت باد را نشان میدهند. البته گاه به خاطر آنکه این موجها خیلی کوچکاند و از چند سانتیمتر تجاوز نمیکنند، برای یافتن باد غالب نمیتوانند کمککار باشند، زیرا میتوانند با هر باد تند موضعی به سرعت تشکیل شوند.
در بیابانها انواع مختلف تلماسهها وجود دارند، که شکل آنها جهت باد غالب را نمایان میسازد؛ همچنین در مورد تلیخهای قطب: در مناطقی که به شدت پوشیده از برفاند، باد غالب تودههای برف را میراند و آنها را تبدیل به تلهای برآمدهای میسازد. این تلها از چند سانتیمتر تا یک متر ارتفاع دارند، و موازی باد غالب تشکیل میشوند. در واقع برف از لحاظ فیزیکی شبیه ماسه عمل میکند.
ج) نسیم: برخی مناطق الگوی حرکت جریان هوایشان نوسان بیشتری نسبت به جاهای دیگر دارد. مثلاً مردم کنار ساحل با نسیم دریا مأنوساند. معمولاً بعدازظهرها نسیم مداومی از طرف دریا میوزد. در شب هم معمولاً جهت نسیم برعکس میشود و از خشکی به سمت دریا میوزد. نسیم مشابهی در درهها و کوهها میوزد: در روز نسیمی از دره به سمت بالای کوه وزیدن میگیرد؛ و در شب برعکس، نسیم از بالا به سمت دره میوزد. اگر -مثلاً به کمک نقشه- بدانیم که دریا یا کوه (یا ساحل یا دره) در کدام جهتمان است، میتوانیم جهتهای اصلی را بیابیم.
د) هوای گرم و سرد: در نیمکرهٔ شمالی زمین هوایی که از شمال میآید معمولاً سردتر از هوایی است که از جنوب میآید(بادهای شمالی از بادهای جنوبی سردتر است).
هـ) سایر موارد:
اگر گمان میکنید که بادی که در لحظه میوزد باد غالب منطقهاست، میتوانید به درختان در مسیر باد نگاه کنید. با نگاه به نوک درختان میتوانید جهت باد را بفهمید.
میتوانید به تغییر جهت ابرها دقت کنید؛ بهویژه ابرهای بلندی که توسط بادهای غالب آورده میشوند.
در روی دریا و اقیانوسها بادهای غالب دارای ویژگیها و ابرهای خاص خود هستند.
۶- جهتیابی به کمک رودخانهها: بسیاری از رودها و نهرها در نیمکرهٔ شمالی زمین رو به جنوب سرازیرند، یعنی رو به استوا. این روند عمومی رودهاست، ولی همیشه درست نیست. مثلاً رود نیل -که تماماً در نیمکرهٔ شمالی است- به سوی شمال جریان دارد و به مدیترانه میریزد.
۷- جهتیابی به کمک حیوانات و حشرات:
مورچهها خاکِ لانهٔ خود را به سمت جنوب یا شرق میریزند. مورچهها چنین میکنند تا در هنگام روز خاکریزشان به عنوان سایهبانی برایشان عمل کند، تا راحتتر کار خود را انجام دهند.
مورچهها خانههای خود(مورتپهها) را بر روی شیبهای جنوب شرقی میسازند؛ زیرا خورشید در پاییز و زمستان بیشتر به این قسمتها میتابد. آنها مورتپههای خود را نزدیک درختان و صخرههای جنوبی و جنوب شرقی بنا میکنند.
اگر شما در کنار برکه یا دریاچهای باشید که پرندگان، ماهیان یا دوزیستان در حال تولیدمثل هستند، در نظر داشته باشید که آنها معمولاً ترجیح میدهند در سمت غربی زاد و ولد (تولیدمثل و پرورش) نمایند.
دارکوب(شانهبهسر) معمولاً حفرههایش را در سمت شرقی درخت حفر میکند.
سنجابها هم معمولاً در سوراخهای سمت شرقیِ درختان خانه و لانه میگزینند.
۸- جهتیابی به کمک خانههای شهری: امروزه معمولاً خانهها را به موازات شمال -جنوب یا شرق-غرب میسازند؛ یعنی نسبت به جهتهای اصلی مورب نمیسازند. این میتواند در تنظیم صحیح جهتها و تصحیح روشهای تقریبی بالا کمککار باشد. باید توجه کرد که در بسیاری موارد این اصل رعایت نشدهاست.
قطب مغناطیسی شمال
قطبهای مغناطیسی یعنی جایی که خطوط میدان مغناطیسی به صورت واگرا از زمین خارج (جنوب مغناطیسی) و یا به صورت همگرا به آن وارد (شمال مغناطیسی) میشوند.
عقربه قطبنما -به عنوان یک وسیله مغناطیسی (یک آهنربا)- وقتی که آزادانه معلق شود، قطبهای مغناطیسی را یافته و در جهت آنها آرایش میگیرد؛ یعنی جایی که عموماً شمال حقیقی نیست (بهجز برخی مناطق کره زمین). زاویه بین شمال حقیقی و شمال مغناطیسی، «میل مغناطیسی» نامیده میشود.
قطبهای مغناطیسی زمین در طول زمان تغییر میکنند. قطب شمال مغناطیسی در سال ۲۰۰۱ در موقعیت ۸۱٫۳ درجه شمالی و ۱۱۰٫۸ درجه غربی، در سال ۲۰۰۵ در موقعیت ۸۳٫۱ درجه شمالی و ۱۱۷٫۸ درجه غربی و در سال ۲۰۰۹ در موقعیت ۸۴٫۹ درجه شمالی و ۱۳۱٫۰ درجه غربی بودهاست. در سال ۲۰۱۲ قطب مغناطیسی شمال در موقعیت ۸۵٫۹ درجه شمالی و ۱۴۷٫۰ درجه غربی قرار گرفت.
هر ۲۵ هزار سال، قطبهای مغناطیسی یک دور کامل میزنند.
قطب شمال مغناطیسی، سالانه ۷٫۳۴ کیلومتر جابهجا میشود.
انحراف مغناطیسی
انحراف مغناطیسی خطای ناشی از تأثیرات جاذبههای مغناطیسی موضعی و منطقهای (مانند فلز و الکتریسیته) ااست، که باید در کنار میل مغناطیسی در نظر گرفته شود. هر گاه قطبنما در نزدیکی اشیای آهنی یا فولادی و یا منابع الکتریکی قرار گرفته باشد، عقربهاش از جهت قطب مقداری منحرف میشود. کلاً به همراه داشتن اشیایی از جنس آهن یا انواع مشابه آن میتواند باعث اختلال در حرکت عقربه شود. حتی وجود یک گیره کاغذ روی نقشه ممکن است مساله ساز شود. بنابراین، هنگام استفاده از قطبنما باید مطمئن شویم که از اشیای انحرافدهنده آن، بهطور کلی دور است. همچنین احتمال تأثیرگذاری جاذبههای مغناطیسی موجود در خاک نیز وجود دارد، که بسیار نادر است؛ ولی در مکانهایی که مثلاً معدن آهن وجود دارد باید در نظر گرفته شود.
میل مغناطیسی
انحراف مغناطیسی یا تغییر مغناطیسی یا میل مغناطیسی زاویه بین نصف النهار مغناطیسی و نصف النهار جغرافیایی در هر نقطه از سطح زمین است.
میل مغناطیسی، در هر نقطه از زمین، زاویه بین شمال حقیقی و شمال مغناطیسی در آن نقطه است؛ یعنی زاویهٔ بین سمتی که عقربهٔ قطبنما نشان میدهد، و سمت شمال جغرافیایی. منابع مختلف میل مغناطیسی را «شیب مغناطیسی» یا «تنزل مغناطیسی» یا «تغییر مغناطیسی» هم مینامند. برخی به آن انحراف مغناطیسی هم گفتهاند، ولی دیگران این واژه را برای انحراف عقربهٔ قطبنما در اثر عوامل محیطی (مانند وسایل آهنی و منابع الکتریکی و غیره) مناسبتر میدانند.
میل مغناطیسی با موقعیت، زمان (سالانه و روزانه)، ناهنجاریهای مغناطیسی محلی، ارتفاع (جزئی و قابل صرف نظر) و فعالیتهای مغناطیسی خورشید تغییر میکند. میل مغناطیسی در طول خطوطی &mdash؛ که اصطلاحا خطوط هم ارز∗ نامیده میشوند &mdash؛ ثابت است. خط فرضی با میل مغناطیسی صفر درجه در حال حاضر از غرب خلیج هودسن، دریاچه سوپریور، دریاچه میشیگان و فلوریدا عبور میکند.
تعیین میل مغناطیسی
اگر عقربه قطبنما شرق یا غربِ شمال واقعی را به عنوان شمال مشخص نماید، این اختلاف به ترتیب میل مغناطیسی شرقی یا غربی نامیده میشود. شمال مغناطیسی هم در نیمکره شمالی و هم در نیمکره جنوبی به عنوان مرجع میل مغناطیسی است. مقدار زاویهٔ انحراف بستگی با محل آزمایش دارد. برای تعیین میل مغناطیسی در یک منطقه مورد نظر میتوان از موارد زیر استفاده کرد:
نقشههای توپوگرافی چاپ شده: این نقشه ها با اندازه گیری های متعدد میل مغناطیسی در نقاط مختلف کرهٔ زمین تهیه می شوند. در برخی نقشهها میل مغناطیسی منطقه به وسیله زاویه بین دو پیکان شمال مغناطیسی (MN) و شمال حقیقی (GN) نشان داده شده است.
نمودارهای خطوط همارز چاپ شده و یا موجود در وبگاهها، که میل مغناطیسی را نشان میدهند.
حسابگر آنلاین برای مشخص نمودن آخرین میل مغناطیسی، برای یک موقعیت مشخص (طول و عرض جغرافیایی) و زمان مشخص.
لازم به ذکر است که در یک محل مقدار زاویهٔ انحراف برحسب زمان اندکی تغییر میکند و اندازهٔ آن در نقاط مختلف زمین متفاوت است.
در ایران میل مغناطیسی به سمت شرق است و مقدار زاویه آن در مکانهای مختلف متفاوت است. برای نمونه در ۱۲ خردادماه سال ۱۳۸۶ میل مغناطیسی تهران &mdash؛ طبق محاسبات &mdash؛ برابر ۴ درجه و چهار دقیقه به سمت شرق بودهاست، که هر سال نزدیک چهار دقیقه (کمتر از یکدهم درجه) به سمت شرق افزایش پیدا میکند.
مثال
چنانچه به کمک عقربهٔ مغناطیسی به طرف قطب شمال یا جنوب برویم، به قطب شمال و جنوب واقعی کرهٔ زمین نمیرسیم. علت این است که قطب شمال و جنوب جغرافیایی و مغناطیسی کرهٔ زمین، با هم یکی نیست؛ یعنی اینکه قطب شمال مغناطیسی زمین، درست روی قطب شمال جغرافیایی زمین قرار ندارد و اگر دو قطب جغرافیایی و مغناطیسی زمین را توسط خطی فرضی به به نام محور به هم وصل کنیم، بین دو محور مغناطیسی و محور جغرافیایی زمین، زاویهای ساخته میشود که به آن، زاویهٔ میل مغناطیسی گویند.
هرگونهای از درختان برشها و خصوصیات خاصّ خود را دارد. باد و آفتاب بر درختان تأثیر میگذارند و این سرنخی است برای محاسبه جهت شمال-جنوب.
این روشها خیلی قابل اطمینان نیستند. مثلاً «باد غالب» ممکن است حالت عادی را به طور قابلملاحظهای تغییر دهد و باعث تغییر و انحراف آن شود. همچنین در جنگلهای انبوه -به دلیل عدم نفوذ و رسوخ آفتاب درون آنها- برخی روشها کارا نخواهند بود. اگر از علامتهای طبیعی استفاده میکنید، برای تصمیمگیری، باید هر چند تا علامت مختلف را که میتوانید پیدا کنید.

بسیاری از روشهای زیر بر اساس آفتاب هستند: در نیمکرهٔ شمالی زمین، جهت رو به جنوب در معرض آفتاب بیشتری است. تابش خورشید رشد شاخهها و برگها را زیاد میکند.
۱- جهتیابی با خزهها و گلسنگها: سمت شمالی درختان و تختهسنگها، گلسنگها و خزههای بیشتری دارد؛ چرا که نمناکتر و مرطوبتر از سمت جنوبی آنهاست.
خزه در جایی رشد میکند که دارای سایه و آب زیادی باشد؛ محلهای خنک و نمناک. تنهٔ درختان در سمت شمالی سایه و رطوبت بیشتری دارد، و در نتیجه خزهها معمولاً بیشتر در این سمت میرویند.
این روش همیشه نتیجهٔ درست به ما نمیدهد. ۱) هرچند سمت شمالی در سایهٔ بیشتری است، ولی لزوماً رطوبت سمت شمال بیشتر نیست؛ و برای رشد خزهها رطوبت مهمتر از سایه است(جایی که رطوبت در آنجا بیشتر ماندگار است). ۲) گاه ممکن است درختان و پوشش گیاهی مجاور طرف دیگر درخت را هم سایه کند. ۳) در یک اقلیم بارانی(جنگلها و بیشههای مرطوب) ممکن است همه طرف درخت نمناک باشد(یعنی خزه دور برخی درختان در همهطرف رشد کرده؛ البته معمولاً در جهت جنوب بیشتر رشد کردهاست). ۴) ممکن است باد مانع رشد خزه در طرف شمالی درخت شود. ۵) در مناطق خشک هم که اصلاً خزهای وجود ندارد!
ضمناً در نظر داشته باشید که معمولاً خزه در جهت نور آفتاب(جنوب) خرمایی رنگ است و در مکانهای سایه و مرطوب سبز یا طوسی رنگ.
۲- جهتیابی با درختان: از آنجا که سمت شمالی درختان در معرض آفتاب کمتری است، درختان در این سمتشان شاخوبرگ کمتری دارند.
به دلیل آنکه آفتاب بیشتر از سمت جنوب میتابد، درختان جنوب بهتر و بیشتر رشد میکنند. وجود درختانی مانند صنوبر سیاه و سفید، راش، بلوط، درختان آزاد، شاه بلوط هندی، افرا نروژی و درخت اقاقیا صحت این مسئله را ثابت میکند. این درختها در جنوب بیشتر دیده میشوند.
پوست درختان قدیمی در سمت رو به آفتاب(جنوب) معمولاً نازکتر است.
پوسیده بودن یک طرف از اکثر درختان جنگل، جهت شمال را به ما نشان میدهد؛ سمت پوسیده شمال است.
به خاطر نوع تابش خورشید، شاخههای جنوبی اکثر درختان افقیتر و شاخههای شمالی عمودیترند.
در کوههای سنگی، کاجهای انحناپذیر در شیب جنوبی، و صنوبرهای انگلمان در شیب شمالی میرویند.
معمولاً درختان برگ ریز در شیبهای جنوبی تپهها میرویند و سراشیبهای شمالی همیشه سبز است.
زمینِ اطراف ریشهٔ درختان، به سمت جنوب سستتر و توخالیتر از قسمت شمالی است. پس زمین به سمت شمال سفتتر بوده و به خشکی زمین جنوبی نیست.
رشد پوشش گیاهی در سمت جنوبی تپهها بیشتر از سمت شمالی خواهد بود.
۳-جهتیابی با تنهٔ درختان بریدهشده: اگر مقطع درخت بریدهشدهای را نگاه کنید، تعدادی دایرهٔ هم مرکز را مشاهده خواهید کرد، که هر یک از آنها نشان یک سال عمر درخت میباشد. درختی که بطور دائم آفتاب به تنهاش بتابد، دایرههای نشاندهنده عمر آن درخت در یک سمت به هم نزدیکتر شده و در سمت دیگر از هم دور خواهند بود. سمتی که فاصله خطوط حلقههای سنی درخت به هم نزدیکتر باشد سمت شمال را مشخص میکند، و سمتی که خطوط حلقههای سنی از هم فاصلهٔ بیشتری داشته باشد سمت جنوب را نشان میدهد؛ به علت تابش زیاد آفتاب و رشد شدیدتر آن.
۴- جهتیابی به کمک گلها و گیاهان: گیاهان، و گلهای درختان تمایل دارند رو به آفتاب قرار بگیرند؛ یعنی جنوب یا شرق.
برخی گیاهان برای جهتیابی اشتهار یافتهاند. مثلاً در آمریکا گُلی وجود دارد که همیشه جهتگیری شمالی-جنوبی دارد (رشد برگهایش به سمت خط شمال- جنوب است) و آن را «گیاه قطبنما(یا Compass Plant)» و یا «رُزینوید(Rosinweed)» میخوانند. نام علمی آن «سیلفیوم لاکینیاتوم» (Silphium laciniatum) است، و مسافران اولیهٔ این سرزمین از این گیاه برای جهتیابی استفاده میکردهاند.
اکالیپتوس استرالیایی هم گیاهی جهتیاب است. این گیاه که در سرزمینهای گرم و خشک میروید، برگهایش رو به شمال یا جنوب است.
همچنین درختی به نام «نخل رهنوردان([ یا Traveler’s Palm])» وجود دارد که محور شاخههایش شرقی-غربی اند.
همانطور که گفته شد، این که کدام طرف شرق است و کدام طرف غرب، یا کدام یک از طرفین شمال یا جنوب است را میتوان با توجه به سمت خورشید و ماه در آسمان یا روشهای دیگر یافت -ماه و خورشید تقریباً در سمت جنوبی آسمان قرار دارند.
۵- جهتیابی به کمک باد غالب: بادها را از جهتی که میوزند، نامگذاری میکنند مانند باد شمالی از شمال. هر منطقهای باد غالب و برجستهای دارد که در فصل خاص یا گاهی در تمام فصول حکمفرماست. باد غالب، باد خاصی است که وزش آن طولانیتر بوده و در جهت خاصی میوزد. با دانستن جهت بادهای غالب میتوانید چهار جهت اصلی را تشخیص دهید.
معمولاً نام باد را از جهتی که وزیدهاست، نامگذاری میکنند. مثلاً باد شمال یعنی بادی که از شمال به سمت جنوب میوزد.
برای جهتیابی به کمک باد غالب، ۱) ابتدا باید جهت باد غالب منطقه را دانست. ۲) سپس باید در جایی که هستیم جهت باد غالب را تشخیص دهیم. برای نمونه، اگر بدانیم که در منطقهٔ ما باد غالب از شرق میوزد، و ضمناً جهت باد غالب منطقه را تشخیص دهیم، طرف منشأ باد شرق خواهد بود؛ که با دانستن شرق، دیگر جهتهای اصلی هم به سادگی یافته میشوند.
نکتهٔ اول: اگر جهت باد غالب منطقهتان را نمیدانید، اطلاعات زیر ممکن است کمککار باشد:
در نواحی معتدل، باد غالب از غرب میوزد. (در هر دو نیم کره شمالی و جنوبی)
در نواحی گرمسیری، باد غالب بین مناطق شمال شرقی و جنوب شرقی جریان دارد.
در نواحی استوایی، باد غالب معمولاً از سمت شرق میوزد.
نکتهٔ دوم: جهت باد غالب منطقه را تشخیص دهیم:
در هر منطقهای باد غالب ویژگیهای خاص خود را دارد؛ مثل درجه حرارت، رطوبت و سرعت که در فصول مختلف تغییر میکند.
باد غالب بر رشد درختان و گیاهان، جهت جمع شدن برفهای باد آورنده و در جهت علفهای بلند تأثیرگذار است. در واقع باد غالب بیشترین تأثیر را بر روی جهت پوشش گیاهی، برف، ماسه یا دیگر اشیای روی سطح زمین دارد.
الف)درختان:
جهت خم شدن اغلب درختان منطقه نشان دهنده جهت وزش باد غالب منطقهاست. برای نمونه اگر درختان به طرف شمال منحرف و متمایل شدهاند، باد غالب محتملا از سمت جنوب وزیدهاست.
اثر دیگری که باد غالب بر درختان دارد این است که: در جهتی که از وزش باد در امان است، شاخ و برگ بیشتری رشد کردهاست.
در واقع باد ممکن است با صدمه زدن یا خشک کردن شاخههای جوان، رشد درخت را کند یا متوقف کند. معمولاً وزش باد، باعث کند شدن رشد درختان میشود؛ برعکسِ خورشید، که رشد شاخهها و برگها را زیاد میکند.
در زمستان باد غالب معمولاً با برف و تگرگ همراه است، که باعث شکستن شاخههای جوان میشود.
درختی که برای تعیین جهت استفاده میشود، باید در محلی باز و وسیع باشد. نباید در پناه تپه، درختان دیگر یا ساختمانها باشد. چند تا از درختان نزدیک به هم را مورد آزمایش قرار دهید. مطمئن شوید که درختان هرس نشده باشند.
از آنجا که درختان تحت تأثیر عوامل زیادی هستند، باید یافتههای خود را با مشاهدهٔ درختان متعددی در همسایگی یکدیگر تأیید کنید.
ب)ماسه و برف:
امواج ماسه در بیابانها، و امواج پستی-بلندیهای برف در مناطق قطبی جهت باد را نشان میدهند. البته گاه به خاطر آنکه این موجها خیلی کوچکاند و از چند سانتیمتر تجاوز نمیکنند، برای یافتن باد غالب نمیتوانند کمککار باشند، زیرا میتوانند با هر باد تند موضعی به سرعت تشکیل شوند.
در بیابانها انواع مختلف تلماسهها وجود دارند، که شکل آنها جهت باد غالب را نمایان میسازد؛ همچنین در مورد تلیخهای قطب: در مناطقی که به شدت پوشیده از برفاند، باد غالب تودههای برف را میراند و آنها را تبدیل به تلهای برآمدهای میسازد. این تلها از چند سانتیمتر تا یک متر ارتفاع دارند، و موازی باد غالب تشکیل میشوند. در واقع برف از لحاظ فیزیکی شبیه ماسه عمل میکند.
ج) نسیم: برخی مناطق الگوی حرکت جریان هوایشان نوسان بیشتری نسبت به جاهای دیگر دارد. مثلاً مردم کنار ساحل با نسیم دریا مأنوساند. معمولاً بعدازظهرها نسیم مداومی از طرف دریا میوزد. در شب هم معمولاً جهت نسیم برعکس میشود و از خشکی به سمت دریا میوزد. نسیم مشابهی در درهها و کوهها میوزد: در روز نسیمی از دره به سمت بالای کوه وزیدن میگیرد؛ و در شب برعکس، نسیم از بالا به سمت دره میوزد. اگر -مثلاً به کمک نقشه- بدانیم که دریا یا کوه (یا ساحل یا دره) در کدام جهتمان است، میتوانیم جهتهای اصلی را بیابیم.
د) هوای گرم و سرد: در نیمکرهٔ شمالی زمین هوایی که از شمال میآید معمولاً سردتر از هوایی است که از جنوب میآید(بادهای شمالی از بادهای جنوبی سردتر است).
هـ) سایر موارد:
اگر گمان میکنید که بادی که در لحظه میوزد باد غالب منطقهاست، میتوانید به درختان در مسیر باد نگاه کنید. با نگاه به نوک درختان میتوانید جهت باد را بفهمید.
میتوانید به تغییر جهت ابرها دقت کنید؛ بهویژه ابرهای بلندی که توسط بادهای غالب آورده میشوند.
در روی دریا و اقیانوسها بادهای غالب دارای ویژگیها و ابرهای خاص خود هستند.
۶- جهتیابی به کمک رودخانهها: بسیاری از رودها و نهرها در نیمکرهٔ شمالی زمین رو به جنوب سرازیرند، یعنی رو به استوا. این روند عمومی رودهاست، ولی همیشه درست نیست. مثلاً رود نیل -که تماماً در نیمکرهٔ شمالی است- به سوی شمال جریان دارد و به مدیترانه میریزد.
۷- جهتیابی به کمک حیوانات و حشرات:
مورچهها خاکِ لانهٔ خود را به سمت جنوب یا شرق میریزند. مورچهها چنین میکنند تا در هنگام روز خاکریزشان به عنوان سایهبانی برایشان عمل کند، تا راحتتر کار خود را انجام دهند.
مورچهها خانههای خود(مورتپهها) را بر روی شیبهای جنوب شرقی میسازند؛ زیرا خورشید در پاییز و زمستان بیشتر به این قسمتها میتابد. آنها مورتپههای خود را نزدیک درختان و صخرههای جنوبی و جنوب شرقی بنا میکنند.
اگر شما در کنار برکه یا دریاچهای باشید که پرندگان، ماهیان یا دوزیستان در حال تولیدمثل هستند، در نظر داشته باشید که آنها معمولاً ترجیح میدهند در سمت غربی زاد و ولد (تولیدمثل و پرورش) نمایند.
دارکوب(شانهبهسر) معمولاً حفرههایش را در سمت شرقی درخت حفر میکند.
سنجابها هم معمولاً در سوراخهای سمت شرقیِ درختان خانه و لانه میگزینند.
۸- جهتیابی به کمک خانههای شهری: امروزه معمولاً خانهها را به موازات شمال -جنوب یا شرق-غرب میسازند؛ یعنی نسبت به جهتهای اصلی مورب نمیسازند. این میتواند در تنظیم صحیح جهتها و تصحیح روشهای تقریبی بالا کمککار باشد. باید توجه کرد که در بسیاری موارد این اصل رعایت نشدهاست.
قطب مغناطیسی شمال
قطبهای مغناطیسی یعنی جایی که خطوط میدان مغناطیسی به صورت واگرا از زمین خارج (جنوب مغناطیسی) و یا به صورت همگرا به آن وارد (شمال مغناطیسی) میشوند.
عقربه قطبنما -به عنوان یک وسیله مغناطیسی (یک آهنربا)- وقتی که آزادانه معلق شود، قطبهای مغناطیسی را یافته و در جهت آنها آرایش میگیرد؛ یعنی جایی که عموماً شمال حقیقی نیست (بهجز برخی مناطق کره زمین). زاویه بین شمال حقیقی و شمال مغناطیسی، «میل مغناطیسی» نامیده میشود.
قطبهای مغناطیسی زمین در طول زمان تغییر میکنند. قطب شمال مغناطیسی در سال ۲۰۰۱ در موقعیت ۸۱٫۳ درجه شمالی و ۱۱۰٫۸ درجه غربی، در سال ۲۰۰۵ در موقعیت ۸۳٫۱ درجه شمالی و ۱۱۷٫۸ درجه غربی و در سال ۲۰۰۹ در موقعیت ۸۴٫۹ درجه شمالی و ۱۳۱٫۰ درجه غربی بودهاست. در سال ۲۰۱۲ قطب مغناطیسی شمال در موقعیت ۸۵٫۹ درجه شمالی و ۱۴۷٫۰ درجه غربی قرار گرفت.
هر ۲۵ هزار سال، قطبهای مغناطیسی یک دور کامل میزنند.
قطب شمال مغناطیسی، سالانه ۷٫۳۴ کیلومتر جابهجا میشود.
انحراف مغناطیسی
انحراف مغناطیسی خطای ناشی از تأثیرات جاذبههای مغناطیسی موضعی و منطقهای (مانند فلز و الکتریسیته) ااست، که باید در کنار میل مغناطیسی در نظر گرفته شود. هر گاه قطبنما در نزدیکی اشیای آهنی یا فولادی و یا منابع الکتریکی قرار گرفته باشد، عقربهاش از جهت قطب مقداری منحرف میشود. کلاً به همراه داشتن اشیایی از جنس آهن یا انواع مشابه آن میتواند باعث اختلال در حرکت عقربه شود. حتی وجود یک گیره کاغذ روی نقشه ممکن است مساله ساز شود. بنابراین، هنگام استفاده از قطبنما باید مطمئن شویم که از اشیای انحرافدهنده آن، بهطور کلی دور است. همچنین احتمال تأثیرگذاری جاذبههای مغناطیسی موجود در خاک نیز وجود دارد، که بسیار نادر است؛ ولی در مکانهایی که مثلاً معدن آهن وجود دارد باید در نظر گرفته شود.
میل مغناطیسی
انحراف مغناطیسی یا تغییر مغناطیسی یا میل مغناطیسی زاویه بین نصف النهار مغناطیسی و نصف النهار جغرافیایی در هر نقطه از سطح زمین است.
میل مغناطیسی، در هر نقطه از زمین، زاویه بین شمال حقیقی و شمال مغناطیسی در آن نقطه است؛ یعنی زاویهٔ بین سمتی که عقربهٔ قطبنما نشان میدهد، و سمت شمال جغرافیایی. منابع مختلف میل مغناطیسی را «شیب مغناطیسی» یا «تنزل مغناطیسی» یا «تغییر مغناطیسی» هم مینامند. برخی به آن انحراف مغناطیسی هم گفتهاند، ولی دیگران این واژه را برای انحراف عقربهٔ قطبنما در اثر عوامل محیطی (مانند وسایل آهنی و منابع الکتریکی و غیره) مناسبتر میدانند.
میل مغناطیسی با موقعیت، زمان (سالانه و روزانه)، ناهنجاریهای مغناطیسی محلی، ارتفاع (جزئی و قابل صرف نظر) و فعالیتهای مغناطیسی خورشید تغییر میکند. میل مغناطیسی در طول خطوطی &mdash؛ که اصطلاحا خطوط هم ارز∗ نامیده میشوند &mdash؛ ثابت است. خط فرضی با میل مغناطیسی صفر درجه در حال حاضر از غرب خلیج هودسن، دریاچه سوپریور، دریاچه میشیگان و فلوریدا عبور میکند.
تعیین میل مغناطیسی
اگر عقربه قطبنما شرق یا غربِ شمال واقعی را به عنوان شمال مشخص نماید، این اختلاف به ترتیب میل مغناطیسی شرقی یا غربی نامیده میشود. شمال مغناطیسی هم در نیمکره شمالی و هم در نیمکره جنوبی به عنوان مرجع میل مغناطیسی است. مقدار زاویهٔ انحراف بستگی با محل آزمایش دارد. برای تعیین میل مغناطیسی در یک منطقه مورد نظر میتوان از موارد زیر استفاده کرد:
نقشههای توپوگرافی چاپ شده: این نقشه ها با اندازه گیری های متعدد میل مغناطیسی در نقاط مختلف کرهٔ زمین تهیه می شوند. در برخی نقشهها میل مغناطیسی منطقه به وسیله زاویه بین دو پیکان شمال مغناطیسی (MN) و شمال حقیقی (GN) نشان داده شده است.
نمودارهای خطوط همارز چاپ شده و یا موجود در وبگاهها، که میل مغناطیسی را نشان میدهند.
حسابگر آنلاین برای مشخص نمودن آخرین میل مغناطیسی، برای یک موقعیت مشخص (طول و عرض جغرافیایی) و زمان مشخص.
لازم به ذکر است که در یک محل مقدار زاویهٔ انحراف برحسب زمان اندکی تغییر میکند و اندازهٔ آن در نقاط مختلف زمین متفاوت است.
در ایران میل مغناطیسی به سمت شرق است و مقدار زاویه آن در مکانهای مختلف متفاوت است. برای نمونه در ۱۲ خردادماه سال ۱۳۸۶ میل مغناطیسی تهران &mdash؛ طبق محاسبات &mdash؛ برابر ۴ درجه و چهار دقیقه به سمت شرق بودهاست، که هر سال نزدیک چهار دقیقه (کمتر از یکدهم درجه) به سمت شرق افزایش پیدا میکند.
مثال
چنانچه به کمک عقربهٔ مغناطیسی به طرف قطب شمال یا جنوب برویم، به قطب شمال و جنوب واقعی کرهٔ زمین نمیرسیم. علت این است که قطب شمال و جنوب جغرافیایی و مغناطیسی کرهٔ زمین، با هم یکی نیست؛ یعنی اینکه قطب شمال مغناطیسی زمین، درست روی قطب شمال جغرافیایی زمین قرار ندارد و اگر دو قطب جغرافیایی و مغناطیسی زمین را توسط خطی فرضی به به نام محور به هم وصل کنیم، بین دو محور مغناطیسی و محور جغرافیایی زمین، زاویهای ساخته میشود که به آن، زاویهٔ میل مغناطیسی گویند.