فورد
فورد
فورد، (به انگلیسی: Ford) شرکت خودروسازی آمریکایی و چندملیتی مستقر در دیربورن، میشیگان از حومه شهر دیترویت میباشد.
این کمپانی در تاریخ ۱۶ ژوئن ۱۹۰۳ میلادی توسط هنری فورد تأسیس شد و امروزه علاوه بر خودروهای سواری و باری فورد، خودروهای لوکسی با مارک لینکلن هم تولید میکند. این شرکت از سال ۱۹۳۸ خودروهای لوکس ارزان قیمتتری با مارک مرکوری تولید میکرد، اما از سال ۲۰۱۱ تولید خودرو با این مارک را متوقف نمود.
فورد سهام اندکی از شرکت ژاپنی مزدا و کمپانی بریتانیایی استون مارتین را نیز در اختیار دارد. شرکت فورد در سال ۱۹۸۹ شرکت خودروسازی جگوار و در سال ۲۰۰۰ شرکت لندرور را خریداری نمود، اما در ماه مارس سال ۲۰۰۸ هر دو را به شرکت هندی تاتا موتورز فروخت. فورد بین سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۰ مالک شرکت سوئدی ولوو نیز بود.
شرکت خودروسازی فورد، هماکنون دومین تولیدکننده خودرو در ایالات متحده آمریکا بوده و از پایان سال مالی ۲۰۱۱ بهعنوان پنجمین خودروساز بزرگ جهان محسوب میشود. این شرکت در سال ۲۰۱۰ در فهرست فرچون ۵۰۰ در جایگاه هشتمین شرکت بزرگ در ایالات متحده شناخته شد. در حال حاضر شمار کارکنان شرکت فورد بیش از ۲۱۳ هزار نفر اعلام شده، که در ۹۰ کارخانه این شرکت در سراسر جهان، فعالیت میکنند. خانواده فورد هماکنون با در اختیار داشتن ۲٪ درصد از سهام شرکت فورد، مالک اصلی آن محسوب میشود.
تاریخچه
اولین خودروی جهان در شرکت فورد تولید شد. گرچه این شرکت در سال ۱۹۰۳ تأسیس شد، اما هفت سال پیش از آن، هنری فورد، بنیانگذار شرکت، به عنوان یک مهندس جوان و خلاق، اولین وسیله نقلیه چهار چرخ را ابداع کرده و ساخته بود. این وسیله که «چهارچرخ» (QUADRICYCLE) نامیده میشد، مانند یک قایق، با فرمانی رانده میشد و بدون اینکه امکان برگشت به عقب داشته باشد، با دو سرعت متفاوت حرکت میکرد.
فورد جوان پنج سال پیش از آن، یعنی در سال ۱۸۹۱ به عنوان یک مهندس در شرکت ادیسون در دیترویت کار میکرد. دو سال بعد که به جایگاه سرمهندسی ارتقا یافت، آنقدر پول کافی به دست آورده بود، تا به تکمیل تجارب شخصی خود در زمینه موتورهای احتراق داخلی بپردازد.
سال ۱۹۰۳ زمانی که هنری فورد با سرمایه ۲۸٫۰۰۰ دلار به همراه ۱۱ سرمایهگذار توافقنامه همکاری با ایالت میشیگان را گرفت، شرکت فورد تأسیس شد. کمتر از یک ماه بعد، اولین خودروی شرکت در دیترویت به یک دکتر فروخته شد.
مدلهای تولیدی خودرو شرکت در ابتدا نام حروف الفبا انگلیسی را داشت و تا ۱۹ حرف تولید شد. پس از تولید خودروی فورد مدل ای، در سال ۱۹۰۸ معروفترین و ماندگارترین مدل خودروی شرکت، یعنی مدل فورد مدل تی به بازار آمد.
این خودرو سیاه رنگ، ساده و از نظر قیمت، مناسب بود. یک سال بعد که بیش از ۱۰۰ هزار دستگاه از این مدل تولید شد، قیمت خودرو از ۸۲۵ به ۳۶۰ دلار کاهش یافت. بهبود چشمگیر در کارایی تولید، بهویژه نصب و بهکارگیری اولین نوار نقاله خط مونتاژ، در سال ۱۹۱۳ در شرکت دلیل اصلی این امر بود.
در سال ۱۹۱۴، تعداد کارکنان شرکت ۱۳٫۰۰۰ نفر بود، که ۳۰۰ هزار خودرو تولید میشد. در آن زمان بقیه ۲۹۹ خودروساز، با ۶۶٫۳۵۰ پرسنل، تنها ۲۸۰٫۰۰۰ خودرو تولید میکردند.
در سال ۱۹۱۸ نیمی از خودروهای ایالات متحده آمریکا، فورد مدل تی بود. سال ۱۹۲۲ شرکت بیش از یک میلیون خودرو از فورد مدل تی تولید کرد، که ۵۶ درصد تولید خودرو جهان بود. این مقدار در سالهای بعد، به سالانه دو میلیون خودرو رسید. در سال ۱۹۲۰، فورد در هر دقیقه، یک خودرو تولید میکرد. در فاصله ۲۰ سال از تولید مدل تی، بیش از ۱۵ میلیون دستگاه از آن به فروش رفت.
در سال ۱۹۱۹ فورد و پسرش ادسل، که قصد توسعه شرکت را داشتند و با مقاومت سهامداران روبرو شده بودند، تمام سهام شرکت را خریدند. درهمین سال، هنری فورد، رهبری شرکت را به دست پسرش سپرد. یک سال بعد، شرکت برای حمل مواد و قطعات به کارخانه و آمادگی برای تولید انبوه، از راهآهن استفاده کرد. شرکت در سال ۱۹۲۵، شرکت موتور لینکلن را خرید و در دهه ۱۹۳۰ نیز بخش مرکوری برای خودروهای با قیمت متوسط، تأسیس شد.
ادسل فورد، برخلاف پدرش که به مکانیک علاقه و تاکید داشت، دوستدار طراحی بود. او اول بار در سال ۱۹۳۳ واحد طراحی را در شرکت فورد، دایر کرد، که حاصل کار آن، طراحیهای نوین خودرو بود. در سال ۱۹۴۳، ادسل که از ۱۹۱۷ نایب رییس و از ۱۹۱۹ رییس هیئت مدیره شرکت فورد بود، درگذشت. هنری فورد مجدداً به صحنه اجرایی شرکت برگشت و رهبری را به دست گرفت. پس از انتظام کارها، رهبری شرکت به پسر ادسل و نوه هنری یعنی؛ هنری فورد دوم رسید. او تا سال ۱۹۷۹ قدرتمندانه در سمت مدیرعاملی شرکت، فعال بود و هشت سال بعد، درحالیکه بهعنوان رییس هیئت مدیره کمپانی فورد، عمل میکرد، درگذشت.
در این مدت اولین شرکت لیزینگ خودرو توسط فورد تأسیس شد. در سال ۱۹۸۸ فروش شرکت به ۳٬۵ میلیارد دلار رسید، که تا آن زمان بالاترین سطح در شرکتهای خودروسازی محسوب میشد.
پس از مرگ هنری فورد دوم، پسر برادرش بیل فورد رهبری شرکت را در دست گرفت و باتوجه به تغییرات فضای صنعت خودروسازی، شرکت را در مسیر جدید هدایت کرد. در سال ۱۹۹۸ فورد اولین شرکت خودروسازی بود که استاندارد زیست محیطی ایزو ۱۴۰۰۱ را دریافت کرد. در سال ۲۰۰۱ حداقل ۹۰٪ درصد از تأمین کنندگان فورد، طرح اجرای این استاندارد را در برنامه داشتند و اکنون تمامی تأمینکنندگان به دریافت این گواهینامه نائل آمدهاند.
ابداع خط تولید برای تولید انبوه، کاری که هنری فورد انجام داد، استفاده از نوار نقاله برای خط تولید و دستیابی به تولید انبوه خودرو از این طریق بود. درحقیقت بهکارگیری همین خط تولید انبوه توسط فورد بود، که کاربرد عملی مدیریت علمی تیلور را، که به محور تخصصگرایی و تقسیم کار استوار شده بود، به نقطه اوج رساند.
گفته میشود که هنری فورد ایده خط تولید را، از مشاهداتی در کشتارگاه شیکاگو یاد گرفته بود. نکته دیگری که در کار فورد وجود داشت و محور تفکر او محسوب میشد، بهوجود آوردن استاندارد واحد در تولید قطعات خودرو از طریق تأمین کنندگان مختلف بود.
این همان چیزی است، که امروزه نیز خودروسازان به آن تکیه و تأکید میکنند. فورد در بدو تأسیس تنها چهار تامین کننده داشت. با ورود خودروی مدل تی و تولید انبوه آن، تعداد تأمین کنندگان به سرعت افزایش یافت و در دهه ۱۹۵۰ به ۶۰۰۰ رسید.
در آن زمان اصطلاح ۶۰۰۰ شریک برای نامیدن این تأمینکنندگان از سوی شرکت فورد به کار برده میشد. گرچه روش تولید انبوه فورد با افزایش بهرهوری منجر به دستیابی شرکت به سودهای کلان شد، اما مهارتها و شایستگیهای فردی، از میان رفت و به جای آن تولید بر پایه تقسیمبندیهای دقیق و جزیی کار با حد و مرز کاملاً مشخص مطرح گردید.
او معتقد بود که افراد باید همان کاری را انجام دهند که برای آن استخدام شدهاند. کارگران باید بدون تفکر مشغول به یک کار ویژه تکراری شوند. بدین جهت از فورد به عنوان کسی یاد میشود، که محیط کار را انسانیتزدایی (به انگلیسی: DE-HUMANIZE) کرد. البته آنچه هنری فورد با ماشینآلات انجام میداد، نوهاش هنری فورد دوم با نیروی کار عمل میکرد و بدین ترتیب، به مرور زمان از خشکی و بیرحمی آن روش کاسته میشد.
برندها
شرکت خودروسازی فورد هشت برند اصلی در محصولات خود دارد، که عبارتند از: فورد، لینکلن، مرکوری، جگوار، استون مارتین، مزدا، ولو، لندرور.لیست متنوع خودروهایی که شرکت فورد در بیش از صد سال تولید کرده، حجم یک کتاب را اشغال میکند. اولین مدل شرکت فورد، خودروی فورد مدل ای و اولین مدلی که به تولید انبوه رسید فورد مدل تی بود، که ابتدا تنها با رنگ مشکی تولید میشد و سپس در رنگهای دیگر نیز عرضه گردید. مدل تی فورد رکورد بیشترین تولید یک مدل خودرو در جهان را دارد و از مدل فولکسواگن بیتل نیز پیشی گرفته است.
چشمانداز
چشمانداز شرکت فورد در وبگاه رسمی شرکت خودروسازی فورد، چنین عنوان شدهاست: خلق محصولات عالی که به مشتری، سهامداران و جامعه فایده برساند.
تحقیق و توسعه
شرکت فورد از دهه ۱۹۶۰ برای توسعه خودروهایی که نسبت به موتورهای سنتی، آلودگی کمتری ایجاد میکنند، سرمایهگذاری و تحقیق کرده است. اکنون فورد یکی از پیشگامان تولیدکننده خودروهایی است که با انتشار کمترین آلودگی، استانداردهای مختلف زیست محیطی را پاسخ میدهند.
خودروهای هیبریدی شرکت با موتور برقی چهار سیلندر در همین حوزه عرضه شده است. شرکت فورد، در زمینه عرضه خودروهایی که از هیدروژن به عنوان نیروی محرکه استفاده میکنند و آب تنها خروجی آنهاست نیز کار کرده است. در این موارد از پیلهای سوختی استفاده میشود.
نخستین خودرو شرکت با سوخت هیدروژنی در سال ۲۰۰۲ عرضه گردید. شرکت در زمینه فناوری بیودیزل و دیزلهای تمیز نیز در حال تحقیق است.
بهکارگیری اتانول به عنوان یک سوخت تمیز نیز در دستور کار قرار دارد. اتانول سوخت تجدیدشوندهای است، که از ذرت یا سایر دانههای روغنی گرفته میشود و به میزان ۸۵ درصد با گازوئیل مخلوط میشود. از ۱۹۹۶ تاکنون، بیش از ۶/۱ میلیون دستگاه خودرو که با سوخت اتانول کار میکند توسط شرکت فورد فروخته شده است.
کارکنان
تعداد کارکنان شرکت در سال ۲۰۰۶، معادل ۲۸۳٫۰۰۰ نفر بوده است، که در ۱۰۸ کارخانه فورد، در سراسر جهان به کار مشغول هستند. از این تعداد ۱۲۸ هزار نفر در آمریکای شمالی کار میکنند و به ترتیب در آمریکای جنوبی، اروپا و آسیا، ۱۳، ۶۶ و ۱۸ هزار نفر فعال هستند.
فروش
شرکت فورد با فروش ۱۷۷ میلیارد دلاری در سال ۲۰۰۶، از لحاظ درآمد به عنوان چهارمین خودروساز جهانی بعد از جنرال موتورز، دایملر آ گ و تویوتا قرار گرفت. بدین ترتیب رتبه نهم برترین شرکتهای جهان، به فورد اختصاص یافت. میزان تولید خودرو در این سال در شرکت۵۹۷٫۶۰۰٫۰۰۰ دستگاه بوده است که نیمی از آن در آمریکای شمالی تولید شده است.
در سال ۲۰۱۲ میزان درآمد فورد به ۱۳۴ میلیارد دلار کاهش یافت، که در این سال، سود خالصی معادل ۵٫۶۶ میلیارد دلار را عاید این کمپانی نمود. شرکت فورد از سال ۲۰۱۰ به بعد، در فهرست بزرگترین خودروسازهای جهان یک پله سقوط کرد و پس از جنرال موتورز، تویوتا، گروه فولکسواگن و دایملر آ گ در جایگاه پنجم قرار گرفت.
بنیانگذار
هنری فورد (۱۹۴۷ – ۱۸۶۳) در سال ۱۹۰۳ شرکت فورد را تأسیس کرد. هنگامی که در سال ۱۸۹۹ او شغل خود را در شرکت ادیسون ترک کرد و تمام سرمایهاش را در کسب تجربه تولید خودرو گذاشت، همگان او را نادان خواندند. البته او یک انسان خود ساخته بود. از روزی که در مزرعه رشد کرد و برای گذران زندگی به تعمیر ساعت پرداخت، همواره مستقل بود.
هنری فورد شیوه استفاده از خط تولید و رسیدن به تولید انبوه را به دنیا ارائه داد. او به طراحی و ساخت قطعات همسان و همشکل در خودرو همت گماشت و اولین استانداردها را در این زمینه تدوین و عرضه کرد. او پیش از آنکه در ساخت و ساز صنعتی نابغه باشد، در بازاریابی نابغه بود.
فورد به خوبی دریافته بود، که بازار خاصی برای خودرو بین طبقه متوسط جامعه وجود دارد. فورد انسان سختکوش و متفکری بود. او بر این باور بود که همه چیز در کسب و کار موفق با تفکر شروع میشود و با تفکر توسعه و تحول مییابد. بهبود ناشی از تفکر، باعث افزایش موفقیت است. او تاکید داشت که وقتی این راه را شروع کردم، یک ایده داشتم و دائماً راجع به آن فکر میکردم. اگر فکر کنید و کار را با تفکر همراه سازید موفقیت شما حتمی است. هنری فورد عامل بزرگ موفقیت را در یافتن نیازهای اجتماع و فهم طبیعت آدمی میدانست.
مدیریت ارشد
مدیرعامل
از سپتامبر ۲۰۰۶، آلن مولالی به سمت مدیرعامل شرکت فورد برگزیده شده است. او نایب رییس شرکت بوئینگ و مدیرعامل هواپیماهای تجاری بوئینگ بود، که از ۱۹۶۹ در آن شرکت فعالیت میکرد. شاید به کارگرفتن او در این سمت به دلیل تجارب ارزشمندش در ارتقای شرکت بوئینگ و استفاده از آن برای حل بحرانهای پیش روی شرکت فورد، در فضای کاملاً رقابتی است.
بدین جهت است که شرکت فورد، در هیئت مدیره خود از یورما اولیلا مدیرعامل قبلی شرکت نوکیا و رییس هیئت مدیره رویال داچ شل نیز استفاده کرده است.
رییس هیئت مدیره
ویلیام کلی فورد، جونیور. مدیرعامل قبلی شرکت نیز در سمت رییس هیئت مدیره فورد عمل میکند. او از خانواده فورد و افراد تاثیرگذار در شرکت محسوب میشود. ویلیام فورد میگوید: شرکت ما بر ارزشها بنا نهاده شده است. ارزشها به ما کمک کرده است تا بدین جایگاه برسیم و به ما کمک خواهد کرد تا آینده پایداری به دست آوریم. ما اصول کسب و کار ۱۰۰ سال بعد خود را تنظیم کردهایم. این اصول، استانداردهایی را پی میریزد که به نظر من برای بقای هر شرکتی در قرن بیست و یکم الزامی است. آنها مشخص میکنند که ما چگونه ارزش دراز مدت برای سهامداران خود میآفرینیم.
بازسازی ساختار
پس از افت شدید فروش خودرو و متحمل شدن زیان سنگین ۱٫۶ میلیارد دلاری در سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶، مدیران فورد شرکت تصمیم به تغییر ساختار تولید و منابع انسانی شرکت گرفتند. در این راستا شرکت فورد اعلام کرد که ۱۴ کارخانه را تعطیل و ۳۰٬۰۰۰ کارمند خود را اخراج خواهد نمود.
در این راستا، ولوو و جگوار را فروخته، و تولید خودرو با مارک مرکوری را متوقف کرد.
خانواده فورد
خانواده برجسته آمریکایی است، که از نوادگان هنری فورد میباشند. از سال ۱۹۰۳ که کمپانی فورد تاسیس شد، تا ۱۹۴۷ که هنری فورد درگذشت، تنها مالک شرکت، شخص فورد بود. فورد پس از مرگ، همهٔ ثروتش را به بنیاد فورد بخشید، ولی ترتیبی داد که خانوادهاش برای همیشه کنترل آن را در دست داشته باشند.
خانواده فورد هماکنون مالکیت ۲٪ درصد از سهام شرکت فورد را در اختیار دارند. بر پایه ارزش بازار سرمایه این شرکت، که در سال ۲۰۱۳ معادل ۴۸ میلیارد دلار اعلام شد، ارزش اسمی دارایی خانواده فورد، در شرکت، برابر ۱٫۲ میلیارد دلار برآورد میشود.
از اعضای شناخته شده خانواده فورد، میتوان به افراد زیر اشاره کرد:
هنری فورد: موسس شرکتهای فورد و هنری فورد کمپانی.
ادسل فورد: بنیانگذار شرکت ادسل (پسر هنری فورد).
هنری فورد دوم: فرزند ادسل فورد، مدیر عامل اجرایی شرکت فورد در فاصله سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۰ و رییس هیئت مدیره فورد از ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۹.
ویلیام کلی فورد، جونیور.: رییس هیئت مدیره فعلی شرکت فورد و از نوادگان هنری فورد.
مازلر آتوموتیو
مازلر آتوموتیو (Mosler Automotive) نام یک شرکت سازنده خودروی سوپر اسپورت امریکایی-انگلیسی بود.
از معروفترین تولیدات این شرکت میتوان مازلر امتی۹۰۰ را نام برد.
این شرکت که در فلوریدا در امریکا قرار داشت در سال ۲۰۱۳ به تولیدات خود پایان داد.
از خریداران این اتومبیل میتوان جرج لوکاس را نام برد.
مدلهای تولیدی
Consulier GTP
Intruder
Raptor
J-10 Sport
TwinStar
مازلر امتی۹۰۰
Mosler GT300
Mosler GT600
وکتور موتورز
وکتور موتورز (به انگلیسی: Vector Motors) نام یک شرکت سازنده خودروی سوپر اسپورت امریکایی است.
مرکز این شرکت (تاسیس ۱۹۷۱) در لس آنجلس در کالیفرنیا قرار دارد.
پروتون (خودرو)
پروتون به معنی صنایع خودروسازی ملی مالزی (به مالایی PeRusahaan OTOmobil Nasional) میباشد این شرکت در سال ۱۹۸۳ به دستور دکتر مهاتیر محمد نخست وزیر اسبق مالزی تاسیس شد. سهام این شرکت در بازار بورس مالزی میباشد. پروتون در سال ۱۹۹۶ شرکت لوتوس را از جنرال موتورز خریداری نمود. در سال ۲۰۰۴ پروتون فولکس واگن را به عنوان شریک تجاری خود اعلام نمود ولی این مذاکرات در سال ۲۰۰۶ با شکست مواجه شد فولکس واگن علت این مسأله را شرایط اعلام شده از سوی طرف مالزیایی اعلام کرد.
مازراتی
مازراتی، (به ایتالیایی: Maserati) شرکت خودروسازی ایتالیایی و تولیدکننده خودروهای لوکس است، که در تاریخ ۱ دسامبر ۱۹۱۴ توسط برادران مازراتی، در شهر بولونیا، راهاندازی شد.
شرکت مازراتی از ۱۹۹۳ تاکنون، متعلق به کمپانی فیات میباشد و در حال حاضر دفتر مرکزی و کارخانه تولیدی اصلی آن، در شهر مودنا، ناحیه امیلیا-رومانیا، ایتالیا قرار دارد.
در ساختار سازمانی گروه فیات، مازراتی همواره بهعنوان زیرمجموعه شرکت فراری محسوب میشد، ولی اخیرأ بههمراه آلفا رومئو، بخش اصلی خودروهای اسپورت فیات را، تولید مینماید.
تاریخچه
برادران مازراتی
کمپانی خودروسازی مازراتی در ماه دسامبر سال ۱۹۱۴ فعالیت خود را آغاز نمود. این شرکت توسط برادران مازراتی؛ به نامهای آلفیری، بیندو، کارلو، اتوره و ارنستو تاسیس شد. آنها در سالهای نخست قرن بیستم فعالیتشان را در شرکت اتومبیلسازی دیاتو آغاز نمودند و خودروهای مسابقهای ۲لیتری طراحی شده توسط آلفیری، بیندو و ارنستو برای دیاتو، قهرمانی مسابقات اتومبیلرانی گرند پریکس را به ارمغان آورد.
در ۱۹۲۶ کمپانی دیاتو تولید خودروهای مسابقهای خود را متوقف کرد و برادران مازراتی از این شرکت جدا شدند و بر روی شرکت تازه تاسیس خود؛ مازراتی، تمرکز نمودند، که فعالیت آنها به ساخت خودروهای ۴، ۶، ۸ و ۱۶ سیلندر مسابقهای و شرکت در مسابقات اتومبیلرانی محدود میشد.
یکی از نخستین اتومبیلهای ساخته شده توسط برادران مازراتی، که آلفیری رانندگی آن را برعهده داشت، در ۱۹۲۶ مقام اول را در مسابقات تارگا فلوریو کسب نمود. سال ۱۹۳۲ برادر بزرگتر، یعنی آلفیری مازراتی درگذشت و کارلو نیز از شرکت جدا شد، ولی ۳ برادر دیگر، برای ۵ سال، هدایت شرکت را ادامه دادند.
مالکیت آدولفو اورسی
در سال ۱۹۳۷ سه برادر مازراتی، سهام خود را به شرکت آدولفو اورسی واگذار کردند، اما بهعنوان مهندس، در تولید خودرو در این شرکت، به کار خود ادامه دادند.
در این زمان نیز شرکت مازراتی همچنان به تولید خودروهای مسابقهای میپرداخت، که در مسابقات رالی نیز موفقیتهای زیادی به دستآورد.
مازراتی حتی در برابر غولهای خودروسازی آلمانی مانند مرسدس بنز و آتو یونیون در سالهای ۱۹۳۹ و ۱۹۴۰ هم موفقیتهای فراوانی را کسب کرد. یکی از خودروهای موفق مازراتی در مسابقات رالی، خودروی مازراتی سیتیاف۸ بود، که موفق به کسب عنوان قهرمانی در مسابقات گرند پریکس شد.
با شروع جنگ جهانی دوم، مازراتی هم مانند دیگر خودروسازان، به تولیدات جنگی پرداخت و خودروی نظامی وی۱۶ را برای رهبر وقت ایتالیا؛ بنیتو موسولینی تولید کرد. وی۱۶ اندکی پیش از آن که فردیناند پورشه شروع به تولید اتومبیل فولکسواگن برای آدولف هیتلر نماید، تولید گردید. با پایان جنگ، شرکت تولیدات عادی خود را از سرگرفت و خودروهای سری مازراتی ای۶ را به بازار عرضه کرد.
در ادامه، شرکت مازراتی با جذب متخصصان، بیشتر تمرکز خود را روی ماشینهای مسابقهای قرار داد. در این دوران علاوه بر خودروهای مسابقه، اتومبیلهای ۴سیالتی، ۸سیالتی و معروفترین خودروی آن دوره خود یعنی ای۶جیسیاس را هم تولید و عرضه کرد. سال ۱۹۵۷ تیم مازراتی با خودروی مازراتی ۲۵۰اف توانست موفقیت چشمگیری را به دستآورد.
از دیگر خودروهای مازراتی در این زمان میتوان به مدلهای مازراتی ۲۰۰اس، مازراتی ۳۰۰اس، مازراتی ۳۵۰اس، مازراتی ۴۵۰اس و مازراتی تیپو ۶۱ تا سال ۱۹۶۱ اشاره کرد.
مازراتی پس از سال ۱۹۵۷ از تولید خودروهای مسابقهای کاست و تمرکز خود را روی خودروهای کلاسهای دیگر معطوف کرد و اولین خودروی ۶ سیلندر خود، بنام مازراتی ۳۵۰۰ را تولید نمود، که از بدنهای تمام آلومینیمی ساختهشده بود. در سال بعد نمونه ۸ سیلندر با همان طراحی قبلی ساخته شد، که تحت نام مازراتی ۵۰۰۰ جیتی به بازار عرضه گردید.
خودروی بعدی این شرکت مازراتی سبرینگ نام داشت و در سال ۱۹۶۲ رونمایی شد. یک سال بعد در ۱۹۶۳ خودروی کوپه مازراتی میسترال وارد بازار شد، که در ۱۹۶۴ طرح اسپایدر آن نیز ساخته شد، که هر دو مدل توسط پیترو فروا طراحی شدهبود.
فروا در سال ۱۹۶۳ نخستین خودروی ۴ در مازراتی را نیز طراحی نمود که با نام مازراتی کواتروپورو روانه بازار شد. در ۱۹۶۷ مدل دو صندلی مازراتی گیبلی طراحی گردید.
مالکیت سیتروئن
سال ۱۹۶۸ مازاراتی توسط شرکت فرانسوی سیتروئن خریداری شد و نخستین خودروی آن، تحت مدیریت سیتروئن، در سال ۱۹۶۹ ارائه شد، که مازراتی ایندی نام داشت. در ادامه، سال ۱۹۷۱ خودروی مازراتی بورا به تولید انبوه رسید.
بلافاصله مدلهای مازراتی تحت مدیریت سیتروئن، یکی پس از دیگری طراحی و تولید گردید، که شامل: مازراتی مراک، مازراتی کمسین و مازراتی کواتروپورو ۲ بود.
با شروع بحران نفتی سال ۱۹۷۳ و در پی گران شدن قیمت بنزین و افت بازار جهانی خودرو، ترمز توسعه شرکت مازراتی و سیتروئن کشیدهشد و تا بدانجا پیش رفت، که سیتروئن تا آستانه ورشکستگی در ۱۹۷۴ قرار گرفت.
در ۲۳ می ۱۹۷۵ پس از ادغام دو شرکت پژو و سیتروئن و تاسیس کمپانی جدید پژو سیتروئن، مدیریت جدید تصمیم به واگذاری شرکت مازراتی گرفت.
مالکیت دتوماسو
سال ۱۹۷۵ شرکت بنلی، که خود از شرکتهای زیرمجموعه دتوماسو محسوب میشد و هر دو متعلق به راننده بازنشسته آرژانتینی؛ آلساندرو دتوماسو بود، شرکت مازراتی را از سیتروئن خریداری کرد.
در ۱۹۷۶ نخستین مدل تحت مدیریت دتوماسو تولید شد، که مازراتی کیالامی نام داشت. سپس در ۱۹۷۹ سری سوم از مدل کواتروپورو؛ بنام مازراتی کواتروپورو ۳ عرضه گردید.
در اوایل دهه ۱۹۸۰ در خودروهای مازراتی تغییراتی ایجاد شد، که شامل تغییر در طراحی موتور و همچنین کاهش قیمت خودروها بود. مدلهای مازراتی بایتوربو و مازراتی کاریف از آن دسته بودند.
آخرین خودرویی که بر پایه مدل بایتوربو ساخته شد؛ مازراتی مسابقه نام داشت. دو خودروی کوپه طرح جدید مازراتی که بهترتیب در سالهای ۱۹۹۰ و ۱۹۹۲ عرضه شدند؛ مازراتی شامال و مازراتی گیبلی ۲ بودند.
مشارکت با کرایسلر
در اوایل دهه ۱۹۹۰ بخشی از سهام مازراتی توسط شرکت کرایسلر خریداری شد و در پی آن، دو مدل خودرو با مشارکت مازراتی و کرایسلر نیز تولید گردید، که شامل کرایسلر تیسی بر اساس مازراتی و مازراتی بارچتا بودند، ولی بعلت مصادف شدن با ورشکستگی کرایسلر، هیچگاه به تولید انبوه نرسیدند.
مالکیت فیات
سال ۱۹۹۳ شرکت فیات با سرمایهگذاری در مازراتی هدایت آن را به دست گرفت.
در سال ۱۹۹۸ با طراحی و تولید مازراتی ۳۲۰۰ جیتی تحت مدیریت فیات، فصل جدیدی از تاریخچه مازراتی آغاز شد، که بلافاصله به عرضه مدلهایی چون مازراتی کوپه و مازراتی اسپایدر انجامید، که مدل کوپه بهعنوان بهترین خودروی جهان در سال ۲۰۰۲ تبدیل شد. سپس مدل مازراتی گرانتوریزمو به بازار عرضه شد.
مالکیت فراری
سال ۱۹۹۷ مازراتی به فیات اتومبیلز واگذار شد و این شرکت نیز ۵۰٪ درصد از سهام مازراتی را به شرکت فراری فروخت، هر چند که بخشی از سهام فراری نیز در اختیار فیات اتومبیلز بود و در مجموع همه این شرکتها زیر چتر شرکت فیات قرار دارند.
از آن پس شرکت مازراتی دست به تولیدات محبوبتر و موفقتری زد و در حال حاضر به عنوان یکی از شرکتهای تحت کنترل فیات به تولید خودرو مشغول است.
فولکسواگن
فولکسواگن، (به آلمانی: Volkswagen) شرکت خودروسازی آلمانی است، که مهمترین برند متعلق به گروه فولکسواگن میباشد. این گروه هماکنون بزرگترین خودروساز اروپا بوده، که بهعنوان سومین شرکت بزرگ خودروسازی جهان نیز محسوب میشود.
این کارخانه در سال ۱۹۳۰ به درخواست رهبر وقت آلمان نازی؛ آدولف هیتلر بنا شدهاست. او از فردیناند پورشه تقاضا کرد، خودرویی بسازد که عموم مردم آلمان، توانایی خرید آن را داشته باشند. بنابراین شرکت تاسیس شده، فولکسواگن نامیده شد، که در زبان آلمانی به معنای خودروی مردم میباشد.
امروزه از ۱۰ خودروی پرفروش تمامی ادوار صنعت خودروسازی جهان، سه خودرو، به شرکت فولکسواگن تعلق دارد، که عبارتند از: فولکسواگن پاسات، فولکسواگن گلف و فولکس قورباغهای. این شرکت همچنین در میان تمامی خودروسازهای جهان، بیشترین میزان سرمایهگذاری را، در بخش تحقیق و توسعه هزینه مینماید.
تاریخچه
۱۹۳۷ تا ۱۹۴۵
شرکت فولکسواگن در سال ۱۹۳۷ توسط جبهه کارگری آلمانی حزب نازی تاسیس شد. در اوایل دهه ۱۹۳۰ میلادی خودروهای موجود در کشور آلمان اکثراً خودروهای لوکس و گران قیمت بودند و یک فرد متوسط در جامعه آلمان به زحمت میتوانست برای خود خودرو خریداری کند.
این فضای خالی در بازار خودرو آن زمان آلمان باعث شد، که بسیاری از خودروسازان، به صورت مستقل پروژه "خودروی مردم" را استارت بزنند، از آن جمله میتوان مرسدس ۱۷۰اچ را نام برد. در سال ۱۹۳۳ در حالی که تمام پروژههای مستقل در حال پیگیری بودند و بعضاً به نتایج خوبی نیز رسیده بودند. آدولف هیتلر رسماً از تاسیس پروژه "خودروی مردم" حمایت شونده توسط حزب مرکزی پرده برداشت. هدف این پروژه تولید خودرویی بود، که توانایی حمل دو فرد بزرگسال و سه کودک را داشته باشد و اکثر مردم توانایی خرید آن را نیز داشته باشند. در حقیقت هیتلر اعلام کرد که قیمت خودروی مردم ۹۹۰ رایش مارک (معادل ۳۹۶ دلار آمریکا در دهه ۱۹۳۰) خواهد بود، که در آن زمان قیمت یک موتورسیکلت بود و اکثر مردم توانایی خرید آن را داشتند.
در سال ۱۹۳۶ نمونههای اولیه خودرو که از یک موتور چهار سیلندر خطی خنک شونده با هوا، که در عقب ماشین بود بهره میگرفت، آماده شده بود. در سال ۱۹۳۷ خودرو مذکور تحت برند فولکس واگن با کد کمپانی کیدیاف تولید شد، که بعدها با نام فولکس قورباغهای (فولکسواگن بیتل) شناخته شد.
۱۹۴۵ تا ۱۹۴۸
کمپانی فولکس واگن بقای خود را بعد از جنگ جهانی اول به یک ژنرال ارتش بریتانیا با نام ایوان هیرست، مدیون است. بعد از جنگ که کارخانه فولکس واگن آسیبهای جدی دیده بود، توسط سربازان آمریکایی اشغال گردید و سپس به هیرست تحویل داده شد. در ابتدا، تصمیم بر آن بود که با توجه به آسیبهای جدی که به کارخانه وارد شده بود، آن را انبار وسایل جنگی کنند. اما هیرست مخالف این کار بود و پس از رایزنیهای بسیار با مقامات، توانست آنها را متقاعد کند، که بازسازی کارخانه میتواند مفید باشد و در اولین مرحله توانست ۲۰٫۰۰۰ سفارش از ارتش بریتانیا برای ساختن خودرو بگیرد.
۱۹۴۸ تا ۱۹۶۱
این کمپانی در ماه ژانویه سال ۱۹۴۸ به آلمان پس داده شد و هنریش نوردهوف بعنوان رئیس آن انتخاب شد. او که پسر یک بانکدار بود، در گذشته برای کمپانیهای اوپل و ب ام و کار میکرد و در زمینه اتومبیلهای آمریکایی و روش تولید انبوه آنها نیز اطلاعات خوبی داشت و کاملاً با علم صادرات اتومبیل آشنا بود. در نتیجه در سال ۱۹۴۸ ربع تولیدات این کمپانی را به خارج آلمان صادر کرد. او همچنین با صادر کردن دو مدل به کشور آمریکا چندین میلیون دلار سود برای کمپانی به دست آورد.
فردیناند پورشه در آن زمان بهعنوان مهندس مشاور کمپانی فعالیت داشت و توسط شهرتی که در این شرکت کسب کرد، توانست بعدها کارخانه بزرگ تولید کننده اتومبیلهای اسپورت خود بنام پورشه را تاسیس کند.
در دهه بعد این کمپانی به تقویت بازارهای خود در ایالات متحده آمریکا پرداخت و توانست نیمی از محصولات خود را، به ایالات متحده صادر نماید. این شرکت در سال ۱۹۷۹ تعدادی معادل ۳۳۰ دستگاه خودرو تولید کرد.
این کارخانه فروش خود در کشورهای خارجی را، از دهه ۱۹۵۰ آغاز کرد که از این کشورها میتوان به استرالیا، فرانسه و ایالات متحده آمریکا اشاره نمود.
در سال ۱۹۵۴ با تولید موتوری به حجم ۱۱۹۲ سیسی اتومبیل بیتل را هم از لحاظ تجاری و هم از نظر مکانیکی، بهبود بخشید. از مدلهای دیگر میتوان به مدل فولکسواگن کارمان اشاره کرد که اتومبیلی کوپه و اسپورت بود.
۱۹۶۱ تا ۱۹۷۳
در سال ۱۹۶۱ تعداد ۱٫۵۰۰ دستگاه از مدل بیتل با حجم موتور ۱۴۹۳ سیسی تولید شد. در ماه دسامبر سال ۱۹۶۱ تولیدات این کمپانی به پنج میلیون رسید و پس از آن دیگر تولیدات این کمپانی به کمتر از یک میلیون دستگاه خودرو سقوط پیدا نکرد.
در طی دهه ۱۹۶۰ مدلهای دیگر مانند فولکسواگن تیآی و نیز مدل فولکسواگن سالن ۴۱۱ به بازار عرضه شدند. از سال ۱۹۶۵ مدلهایی از تولیدات کمپانی آئودی نیز ارائه میگردید.
هنریش نوردهوف در ماه آوریل سال ۱۹۶۹ پس از بازنشستگی، در گذشت و با تغییر مدیریت، این کمپانی دچار مشکلات شدید شد، که البته به مرور و با گذشت زمان، موفق به حل آنها گردید.
در سال ۱۹۷۱ مدل فولکسواگن کی۷۰ ساخته شد و در سال ۱۹۷۲ این اتومبیل بهبود یافته و به مدل قویتر کی۷۰ال تبدیل گشت. تا این زمان کمپانی توانسته بود حدود ۱۵ میلیون دستگاه خودرو تولید کند، که پیروزی بزرگی محسوب میشد. البته در ماه مه سال ۱۹۸۱ تولید ۲۰ میلیوناُمین فولکسواگن بیتل در کشور مکزیک اعلام شد.
۱۹۷۳ تا ۱۹۹۰
نسل بعدی اتومبیلهای فولکسواگن خودروهای دیفرانسیل جلوی فولکسواگن پاسات الهام گرفته از مدل آئودی ۸۰ و محصول سال ۱۹۷۳ بودند.
در سال ۱۹۷۴ نیز فولکسواگن گلف به بازار عرضه شد. در مدلهای اولیه این اتومبیل از موتورهایی به حجم ۱۰۹۳سیسی استفاده میشد و این مدل بسیار سریع بعنوان یکی از مدلهای هاچبک معروف جهان تولید گشت. بر روی گلفهای تولید شده در ایالات متحده آمریکا، نام ربیت گذاشته شد.
مدل هاچبک فولکسواگن پولو با گیرباکسی ۳ دنده در سال ۱۹۷۵ تولید شد و مدل فولکسواگن گتا نیز محصول سال ۱۹۷۹ بود. تولید فولکسواگن گلف در ایالات متحده آمریکا در شهر نیو استانتون دنبال میشد. فولکسواگن گلف جیتیآی در سال ۱۹۷۶ تولید گردید. همچنین این کمپانی با استفاده از موتورهای دیزلی در اتومبیلهای فولکسواگن گلف و فولکسواگن پاسات، توانست قدرت آنها را به ۱۱۰ اسب بخار برساند.
در ماه ژوئن سال ۱۹۷۹ یک اتومبیل گلف تولید شد، که با تولید آن شرکت فولکسواگن ساخت ۳۵ میلیون اومین اتومبیل خود را جشن گرفت. سپس کمپانی امتیاز ساخت مدلهای فولکسواگن پاسات و پولو را به شرکت سیات در اسپانیا واگذار نمود. همچنین در سال ۱۹۸۲ قرار دادی با دولت چین امضا کرد، تا مدلی از فولکسواگن پاسات به نام فولکسواگن سانتانا در کشور چین تولید شود. مدل فولکسواگن سانتانا توسط کمپانی نیسان نیز تولید شد.
اگر چه تولید خودروهای اسپورت برای این کمپانی سوددهی نداشت، اما این شرکت برای رقابت با دیگر کارخانجات، مجبور به تولید آنها بود. از این مدلها میتوان به اتومبیل ۱۶ سوپاپ فولکسواگن سانتانا سیریکو با حداکثر سرعت ۲۰۹ کیلومتر در ساعت اشاره کرد.
از سال ۱۹۸۵ موتورهای ۱۶ سوپاپ در اتومبیل جیتیآی نیز مشاهده شد. همچنین مدل گلف سینکرو محصول سال ۱۹۸۸ اتومبیلی دو دیفرانسیله بود. در سال ۱۹۸۹ فولکسواگن مجهز به موتور چهار سیلندر ۱۶ سوپاپ به حجم ۱۸۰۰ سیسی جایگزین فولکسواگن سیروکو شد.
۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰
در سال ۱۹۹۱ شرکت فولکس واگن نسل سوم از خودروی گلف خود را با نام فولکسواگن گلف امکی۳ تولید و عرضه نمود، که در همان سال، بهعنوان خودروی سال اروپا شناخته شد. در انتهای سال ۱۹۹۷ نیز فولکسواگن گلف امکا۴ تولید شد.
این مدل پایه طراحی و ساخت مدلهایی چون: فولکسواگن بیتل جدید، سیات تولدو، سیات لئون، آئودی ای۳، آئودی تیتی و اشکودا اکتاویا بود. مدل فولکسواگن کورادو نیز طرح کوپه خودروی گلف میباشد.
۲۰۰۰ تا کنون
سال ۲۰۰۲ مدل فولکسواگن تورگ در کارخانجات فولکس واگن مستقر در براتیسلاوا، اسلواکی و روسیه تولید و به بازار عرضه شد. در سال ۲۰۰۷ کارخانه مستقر در پرتغال فولکسواگن مدل فولکسواگن ایاواس را طراحی و تولید کرد. نسل ششم از گلف نیز در سال ۲۰۰۸ تحت نام تجاری فولکسواگن گلف امکا۶ عرضه گردید. در اواسط سال ۲۰۰۸ خودروی اسیووی فولکسواگن تیگوان و خودروی کوپه فولکسواگن پاسات سیسی رونمایی شدند.
فولکسواگن روتان در کلاس مینیون در سال ۲۰۰۸ عرضه شد، که تولید آن همچنان ادامه دارد. در انتهای سال ۲۰۱۰ تعداد محدودی از خودرو یک لیتری فولکس واگن تولید شد. پس از آن در طی سالها فولکس واگن توانسته است، به یکی از معتمدترین خودروسازان جهان بدل شود. فولکس قورباغهای همچنان یکی از رکورددارن فروش در سطح جهان است و خودروهایی مانند فولکسواگن پاسات و فولکسواگن گلف نیز شهرت جهانی دارند.
در سال ۲۰۱۲ شرکت فولکسواگن بیش از ۵ میلیون و هفتصد دستگاه خودرو تولید کرده و بیش از ۱۰۳ میلیارد یورو درآمد داشته، که سود خالصی معادل ۳٫۶ میلیارد یورو را نصیب این کمپانی نمودهاست.
سیتروئن
سیتروئن، (به فرانسوی: Citroën) شرکت خودروسازی فرانسوی است، که امروزه بخشی از گروه پژو سیتروئن محسوب میشود. این شرکت در سال ۱۹۱۹ توسط آندره سیتروئن (۱۸۷۸-۱۹۳۵) تاسیس شد.
شرکت سیتروئن اولین خودروساز خارج از ایالات متحده آمریکا بود، که بهطور انبوه خودرو تولید کرد و شبکه مدرن فروش و خدمات خودرو را، ارائه نمود. هشت سال بعد از تاسیس، سیتروئن به بزرگترین خودروساز اروپا و چهارمین خودروساز بزرگ جهان، تبدیل شد.
کمپانی سیتروئن در سال ۲۰۰۹ نودمین سالگرد تاسیس خود را جشن گرفت. در همین سال این شرکت با عرضه مدل سیتروئن دیاس۳ سری لوکسی از خودروهای خود را با مدل دیاس بنامهای سیتروئن دیاس۴ و سیتروئن دیاس۵ به بازار عرضه نمود.
تاریخچه
کمپانی خودروسازی سیتروئن در سال ۱۹۱۹ توسط آندره سیتروئن تأسیس شد. سیتروئن در سال ۱۹۳۴ با شروع ساخت سیتروئن تیپ ای اولین تولید انبوه اتومبیلهای چرخ محرک جلو در سطح جهانی را پایهگذاری کرد. این شرکت از سال ۱۹۷۶ بخشی از گروه صنعتی پژو سیتروئن شد.
مدیریت آندره سیتروئن
آندره سیتروئن طراح اتومبیلی بود، که به رانندگی هیچ علاقهای نداشت! وی از تبار یهودی-هلندی بود، که در سال ۱۸۷۸ در پاریس زاده شد. پدر آندره هنگامی که او تنها ۲ سال داشت، خودکشی کرد.
آندره در سال ۱۸۹۴ از دبیرستان فارغالتحصیل شد و توانست وارد مدرسه پلیتکنیک پاریس شود. بعد از اتمام تحصیلاتش در دانشگاه به عنوان افسر-مهندس، وارد ارتش فرانسه شد.
در آن زمان بسیاری از یهودی تباران اروپایی، در صنایع مختلف نفوذ زیادی داشتند، سیتروئن با کمک گرفتن از اقوامش توانست در صنایع نساجی هلند استخدام شود. طی سفرش به هلند موفق شد، که با تعمیرات چرخهای دندانهدار آشنا گردد. با بازگشت به پاریس در سال ۱۹۰۴ با کمک ۲ نفر از دوستانش، کارگاه ساخت چرخدندههای حلزونیشکل را راهاندازی کرد.
ورود آندره سیتروئن به صنعت خودروسازی با کمک برادران مورس (مالکین شرکت اتومبیلسازی مورس) بود. این دو برادر، سازنده اتومبیلهای مسابقهای در فرانسه بودند. برادران مورس با آگاهی از استعداد آندره در تولید انبوه، از او برای تولید و بازاریابی محصولاتشان دعوت به کار کردند. با ورود سیتروئن تولید اتومبیلهای شرکت مورس افزایش یافت.
در سال ۱۹۱۲ آندره شرکت چرخدندههای سیتروئن را تأسیس کرد. همزمان با راهاندازی این شرکت، سیتروئن رییس فدراسیون کارفرمایان اتومبیل نیز شد. پیش از شروع جنگ جهانی اول آندره، به ایالات متحده آمریکا سفر کرد و در آنجا با هنری فورد ملاقات نمود.
با شروع جنگ، آندره با عنوان کاپیتان دوم توپخانه، به ارتش فرانسه پیوست. کمبود امکانات در توپخانه، او را وادار ساخت، که یک کارخانه کوچک توپسازی، برای ارتش فرانسه دایر نماید.
در سالهای پایانی جنگ، کارخانه سیتروئن بیش از ۲۴ میلیون توپ جنگی ساخته بود. بعد از اتمام جنگ، کارخانه سیتروئن مجدداً خودروسازی را آغاز کرد. کارخانه وی اولین خودروسازی اروپا بود، که به تولید انبوه پرداخت. تا این زمان آندره هیچ چیز را بصورت رسمی، به نام خود نکرده بود، حتی ماشین و خانه شخصیاش نیز اجارهای بود.
آندره سیتروئن سرانجام در سال ۱۹۱۹ بطور رسمی شرکت اتومبیلسازی سیتروئن را تاسیس کرد. نخستین خودروی تولید شده پس از جنگ جهانی اول در ۱۹۱۹ عرضه شد و سیتروئن تیپ ای نام داشت.
در سال ۱۹۲۰ شرکت که دوران افول پس از جنگ را میگذراند، بهشدت دچار کمبود سرمایه بود، لذا برای جلوگیری از ورشکستگی، آندره سیتروئن شروع به مذاکره با کمپانی جنرال موتورز برای فروش شرکت نمود. در مراحل پایانی انتقال و واگذاری سیتروئن، مدیران وقت جنرال موتورز به دلیل نامعقول بودن سرمایهگذاری بر روی این شرکت، معامله را فسخ کردند.
در نتیجه انصراف جنرال موتورز از خریداری، سیتروئن برای سالها همچنان بصورت مستقل به فعالیت خود ادامه داد. شرکت سیتروئن تا اوایل دهه ۱۹۳۰ میلادی چهارمین خودروساز بزرگ جهان بود.
مدیریت میشلن و لازارد
در سال ۱۹۳۴ تامین هزینههای کارخانه سیتروئن با مشکلات زیادی رو به رو بود. با افزایش مشکلات مالی، بخشی از سهام شرکت سیتروئن توسط بخش خصوصی خریداری شد، که اکثریت سهام آن به شرکت میشلن و بانک لازارد فروخته شد.
یک سال بعد آندره سیتروئن در حالی که برای تولید خودرو، پول کافی نداشت، بر اثر سرطان معده در گذشت و در گورستان مونپارناس به خاک سپرده شد. در طول سالهای رهبری آندره بر شرکت، از مشهورترین اتومبیلهای تولید شده میتوان به: سیتروئن ژیان و سیتروئن سیایکس اشاره نمود.
مشارکت با پنهارد
کمپانی سیتروئن یکی از نخستین مبتکران طرحهای ساخت اتومبیلهای آیرودینامیک بود. در سال ۱۹۶۳، مدیران سیتروئن تصمیم گرفتند محصولاتشان را مشترکأ با شرکت پژو تولید کنند.
دو سال بعد، در ۱۹۶۵ در پی شکست توافق میان دو خودروساز فرانسوی؛ پژو و سیتروئن، مدیران این شرکت، مذاکره با شرکت پنهارد را آغاز کردند.
مدیران ارشد سیتروئن امیدوار بودند، تا بتوانند از دانش طراحان و مهندسین شرکت خودروسازی پنهارد، در زمینه تولید اتومبیلهای سایز متوسط، به منظور تکمیل روند تولید خودروهای کوچک و ارزان خود، استفاده کنند، که تا حدی نیز موفق بودند.
مدیریت فیات
در طول سالهای پایانی دهه ۱۹۶۰ و سالهای نخست دهه ۱۹۷۰ میلادی، سیتروئن بخشی از سهام خود را به شرکت ایتالیایی فیات فروخت. بحران نفتی سال ۱۹۷۳ باعث ضرر و کاهش سرمایه ناگهانی در سیتروئن شد و در سال ۱۹۷۶ کمپانی فیات مشارکت خود با سیتروئن را، منحل اعلام کرد. با جدایی از فیات، شرکت سیتروئن بار دیگر در آستانه ورشکستگی قرار گرفت.
مدیریت پژو سیتروئن
دولت فرانسه برای کنترل بازار کار و جلوگیری از ضرر بیشتر سیتروئن، پیشنهاد ادغام سیتروئن با پژو را داد. در سال ۱۹۷۴، شرکت پژو ۳۸٫۲٪ درصد از سهام سیتروئن را خریداری کرد و خودروسازی پژو سیتروئن در سال ۱۹۷۶ با کمک و حمایت دولت فرانسه تأسیس شد. امروزه کماکان شرکت پژو سیتروئن مدیریت کمپانی سیتروئن را در دست دارد.
کارخانجات تولیدی
کارخانجات مستقل
آرژانتین (بوئنوس آیرس): برلینگو فرست
آرژانتین (ویلا بوش): سی۴، سی۴ ال
برزیل (پورتو ریل): سی۳، سی۳ پیکاسو
فرانسه (مولوز): سی۴، دیاس۴
فرانسه (پوآسی): سی۳، دیاس۳
فرانسه (اولنه سو بوآ): سی۳
فرانسه (سوشا): دیاس۵
فرانسه (رن): سیتروئن سی۵
پرتغال (مانگولاد): برلینگو
اسلواکی (پیکاسو ترنوا): سی۳
اسپانیا (مادرید): سی۴ پیکاسا
اسپانیا (ویگو): برلینگو
ترکیه (بورسا): نیمو
کارخانجات مشارکتی
چین (شنژن)؛ پژو-سیتروئن-چانگان مشارکت: دیاس۵
چین (ووهان)؛ شرکت دانگفنگ موتور مشارکت: سی-الیسه، سی۳ ال، پیکاسو، سی۴ ال، سی۵
جمهوری چک (کلین (جمهوری چک))؛ پژو، سیتروئن، تویوتا مشارکت: سی۱
فرانسه (والنسین)؛ پژو-سیتروئن/فیات مشارکت سویل: سیتروئن جامپر
ایتالیا (وال دی سانگرو)؛ پژو-سیتروئن/فیات مشارکت سویل: جامپر/ریلی
ژاپن (کوراشیکی، اوکایاما)؛ میتسوبیشی موتورز کارخانه: سی-زیرو
روسیه (کالوگا)؛ پژو-سیتروئن/میتسوبیشی مشارکت: سی۴، سی-کراسر
ترکیه کارسان؛ کارخانه: برلینگو
لوگوی سیتروئن
همانطور که در بخش تاریخچه عنوان شد، آندره سیتروئن با کمک گرفتن از اقوامش توانست در صنایع پارچه بافی هلند استخدام و در هلند توانست با تعمیرات چرخهای دندانهدار آشنا شود. با بازگشت به پاریس در سال ۱۹۰۴ با کمک ۲ نفر از دوستانش کارگاه ساخت، چرخدندههای حلزونی شکل (به انگلیسی: double - helical gearweals) را ساخت که یکی از افتخارات آندره محسوب میشد.
در این نوع چرخ دنده به جای یک سطح مماس صاف، از یک سطح هشتی (۸) شکل استفاده شد که باعث میشد تا چرخ دنده نرمتر کار کند. از آنجایی که آندره در ابتدا به ساخت این چرخ دنده میپرداخت، این علامت را برای درج بر روی خودروهای تولید شرکتش، بهعنوان لوگو انتخاب نمود. نشان تجاری یا لوگوی شرکت سیتروئن که امروزه با نام (به انگلیسی: Chevron Double) شناخته میشود، از همین طرح یعنی دو علامت ۸ شکل تشکیل شده است.
کیا موتورز
کیا موتورز (به کرهای: 기아자동차) شرکت خودروسازی کرهای است، که بهعنوان زیرمجموعهای از هیوندای موتور گروپ، محسوب میشود و در سال ۲۰۱۳ با تولید ۲٫۷۵ میلیون دستگاه خودرو، دومین خودروساز کره جنوبی شناخته شد.
کیا موتورز هماکنون دارای ۸ کارخانه تولیدی است، که در کشورهای ایالات متحده آمریکا، چین، کره جنوبی، ویتنام و اسلواکی مستقر میباشند. دفتر مرکزی این شرکت در شهر سئول قرار دارد و سهام آن در بازار بورس کره دادوستد میشود. شرکت هیوندای موتور با در اختیار داشتن ۳۳٫۹۹٪ درصد از سهام کیا موتورز، بزرگترین سهامدار آن بهشمار میآید.
تاریخچه
شرکت کیا موتورز بهعنوﺍن قدیمیترین شرکت خودروسازی کرهﺍی، در سال ۱۹۴۴ با موضوع ساخت و تولید مفتولهای فلزی و دوچرخهسازی، شروع به کار نمود. در سال ۱۹۵۲، ﺍین شرکت نام خود رﺍ ﺍز «صنایع دقیق کیونگ سانگ» به کیا تغییر دﺍد و چندی بعد شروع به ساخت موتورسیکلت، کامیون و خودروی سوﺍری کرد. در سال ۱۹۸۶ و با همکاری شرکت فورد، کیا موتورز مبادرت به ساخت برخی ﺍز مدلهای مزدا مانند مزدا فامیلا هم برﺍی بازﺍر دﺍخلی و هم برﺍی بازﺍر خارجی (جهت صادرات) نمود. ﺍین مدلها همچنین شامل کیا پرﺍید (بر مبنای مدل مزدﺍ ۱۲۱) و کیا ﺁوﻻ بودند، که در بازﺍر آمریکای شمالی و استرالیا با نامهای فورد فستیوا و فورد ﺍسپایر به فروش رفت.
کیا موتورز که در سال ۱۹۸۶ تنها ۲۶ دستگاه خودرو تولید کرده بود، در سال ۱۹۸۷ در فاصله تنها یک سال، تولیدش را به ۹۵٫۰۰۰ دستگاه افزایش داد. در سال ۱۹۹۲، کیا موتورز آمریکا، در ایالات متحده آمریکا شروع بکار نمود. ﺍولین خودروی دﺍرﺍی برند کیا، در ﺍیاﻻت متحده ﺍز طریق ۴ شعبه نمایندگی فروش در پورتلند، اورگن و در فوریه ۱۹۹۴ بهفروش رفت. ﺍز ﺁن زمان، کیا به صورتی روشمند فعالیت خود رﺍ توسعه دﺍد. نمایندگیهای فروش در سال ۱۹۹۴ مدل کیا سفیا ﺍین شرکت رﺍ به فروش رساندند و بعد ﺍز مدتی، ﺍندک خط تولید محصول ﺍین شرکت، ﺍز طریق مدل کیا اسپورتیج، شرکت گسترش یافت.
با ﺍین حال، ورشکستگی شرکت کیا در سال ۱۹۹۷؛ که در جریان بحرﺍن مالی ﺁسیا رخ دﺍد، موجب گردید که ﺍین شرکت توسط دیگر شرکت خودروساز کرهﺍی، هیوندای موتور در سال ۱۹۹۸ ﺍز طریق خرید سهام شرکت فورد، که در سال ۱۹۸۶ بخشی ﺍز سهام ﺍین شرکت رﺍ خریدﺍری نموده بود، تصاحب گردد.
در سال ۱۹۹۸، شرکت کیا موتورز با مدیریت هیوندای موتور گروپ، شروع به صادرﺍت خودروی کیا منتور نمود. این مدل از کیا رقیب مدلها فورد ﺍسکورت و اپل ﺁسترﺍ در بازار اروپا بود، که به جهت قیمت پائین، فروش نسبتأ خوبی در اروپا داشت. سپس در اواسط دهه ۱۹۹۰ مدل هاچبک منتور، با نام کیا شوما عرضه شد. تغییر ظاهری (فیس لیفت) که در سال ۱۹۹۹ صورت گرفت، کیا منتور رﺍ همچنان در رده سدان نگاه دﺍشت.
کیا به بازﺍر خودروهای خانوﺍدگی، تا زمانی که کیا کردوس رﺍ تولید نمود، وﺍرد نگردید. کردوس که ماشینی چهار در و در کلاس سدﺍن بود، در سال ۱۹۹۹ ﺍرﺍئه شد. ﺍین خودرو ﺍندﺍزه مشابهی با فورد موندئو دﺍشت، ﺍما در هنگام ارائه ﺁن به بازﺍر ﺍز نظر ﺍندﺍزه، کوچکتر فورد فوکوس بود. ﺍین خودرو دﺍرﺍی تزئینات دﺍخلی ویژه، محفظه صندوق عقب بزرگ، قیمت رقابتی و سطوح باﻻی تجهیزﺍت بود، ﺍما جذﺍبیت کمتری برﺍی بازارهای جهانی دﺍشت.
خودروی جانشین کیا برﺍی کردوس، یعنی کیا مجنتیس در سال ۲۰۰۱ نتوﺍنست محبوبیت کیا کردوس رﺍ ﺍحیا کند. کیا در سال ۱۹۹۹ با خودروی کیا سدونا وارد بازﺍر خودروهای امپیوی شد. در زمان ﺍرﺍئه ﺍین خودرو به بازﺍر، ﺍرزﺍنترین خودرو در مقایسه با دیگر خودروهای کلاس امپیوی در بریتانیا شناخته شد.
ﺍین مدلها تا سال ۲۰۰۴ که مدل کیا سرﺍتو به بازﺍر عرضه شد، به فروش رفت و همین ﺍمر سبب گردید تا شرکت کیا موتورز، به عنوﺍن یکی ﺍز خودروسازﺍن جدی، وﺍرد عرصه رقابت گردد. خودروی اسیووی کیا اسپورتیج در سرتاسر ﺍروپا عمومیت پیدﺍ کرد، ﺍما ﺍز سال ۲۰۰۲ بود که کیا فروش بیشتری رﺍ ﺍز طریق عرضه مدل کیا سورنتو در بازﺍر بدست ﺁورد.
کیا موتورز آمریکا
کیا موتورز آمریکا بازوی فروش، بازﺍریابی و توزیع محصولات شرکت کیا موتورز، در ﺍیاﻻت متحده ﺍست. این شعبه از شرکت کیا، طیف کاملی ﺍز خطوط تولید محصوﻻت خود رﺍ، ﺍز طریق شبکهای از ۶۴۰ نمایندگی فروش در ﺍیاﻻت متحده عرضه میکند. در سال ۲۰۰۸ کیا موتورز آمریکا، رکورد فروش خود رﺍ برﺍی چهاردهمین سال متوﺍلی، در رشد سهم بازﺍر در ﺍیاﻻت متحده شکست.
کیا موتورز ﺍروپا
ﺍز سال ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۹ شرکت کیا شروع به ساخت فرمان سمت رﺍست، بههمرﺍه فرمانهای سمت چپ، در سایت تولیدی خود، در کارمان، ﺁلمان نمود. ﺍز سال ۱۹۹۹ تا زمان توقف ﺁن در سال ۲۰۰۳ تمامی مدلهای کیا ﺍسپورتیج فروخته شده در ﺍروپا، در کارخانه کیا موتورز ﺁلمان، تولید میشد. در سال ۲۰۰۳ بار دیگر خط تولید مدل ﺍسپورتیج، به کره جنوبی منتقل شد.
کیا صادرﺍت خودرو به ﺍروپا رﺍ ﺍز ﺍبتدﺍی سال ۱۹۹۱ با خودروی مینی کیا پرﺍید، آغاز نمود. شروع فروش ﺍین محصول در ﺍروپا با ﺍستقبال روبرو شد، تا ﺍینکه در ﺍنتهای دهه ۱۹۹۰ میلادی، با کاهش تقاضای این مدل، در نهایت به توقف کامل خط تولید مدل پراید، در ماه مه ۲۰۰۰ گردید. خودروی کیا ریو نیز همچون پراید، از سال ۲۰۰۱، از خط تولید محصولات کیا موتورز خارج شد.
سال ۲۰۰۴ شاهد ورود کیا پیکانتو بهعنوﺍن خودروی شهری به ﺍروپا بود. ﺍین خودرو ﺍثبات نمود که کیا در زمینه ﺍرﺍئه محصول به خریدﺍرﺍن ﺍروپایی که به بودجه خود برﺍی خرید ماشین توجه دﺍرند، موفق بوده ﺍست. تا سال ۲۰۰۷ کیا سابقه شانزده سالهﺍی در زمینه صادرﺍت خودرو به ﺍروپا دﺍشته ﺍست. در هنگام ورود به بازﺍر ﺍروپا، فقط یک مدل فروخته شده بود. دﺍمنه مدلهای قابل فروش در ﺍروپا بتدریج فرﺍختر شد، بگونهﺍی که همﺍکنون در هر یک ﺍز بخشهای بازﺍر، به غیر ﺍز بازﺍر خودروهای لوکس و ﺍسپورت، به رقیبی جدی برﺍی شرکتهای دیگر تبدیل شده ﺍست.
ریشه نام
شرکت کیاموتورز پس از آغاز فعالیت خود در سال ۱۹۴۴ به عنوان یک کارگاه تولیدی قطعات دست ساز دوچرخه واقع در حومه شهر سئول کره جنوبی، در شش دهه گذشته توانستهاست به عنوان نیروی محرکه وسیله نقلیه موتوری کرهای با ادعای «تولید اولین اتومبیل کشور» همچنین «صادرات اولین اتومبیل از کره» پدیدار شود.
نام «کیا» برخاسته ﺍز نامی چینی-کرهﺍی ﺍست که شامل کلمه «کی» (برﺁمدن) و «ﺁ» (به معنای ﺁسیا) ﺍست. بهﺍختصار نام ﺍین شرکت معنای «برﺁمده ﺍز ﺁسیا» رﺍ ﺍلقا میکند.
گسترش در جهان
کیا موتورز دارای سه سایت تولیدی در کره جنوبی و یک کارخانه در کشور اسلواکی، دو کارخانه در چین و یک شاخه آمریکایی به نام «کیا موتورز آمریکا» میباشد، که در ۲۰ اکتبر ۲۰۰۶ به عنوان اولین کارخانه مونتاژ محصولات کیا در وست پوینت ایالت جورجیا با هزینهای بالغ بر یک میلیارد دلار افتتاح گردید.
از سال ۲۰۰۵، کیا تمرکز ویژهای بر بازار اروپا داشته و فروش محصولاتش از مرز یک میلیون دستگاه گذشتهاست و کیا موتورز هم اکنون رو به توسعه ترین خودروساز در آن قاره میباشد و این تنها یکی از موفقیتهای این شرکت با سابقه در بازار اروپا است.
حمایتهای مالی
شرکت کیا موتورز فعالیت گستردهای در بخش سرمایهگذاری و اسپانسری ورزشی دارد. این شرکت حامی مالی اشخاص، مسابقات ورزشی یا باشگاههای زیر میباشد.
مسابقات ورزشی
لیگ آ س ب
اتحادیه ملی بسکتبال (انبیای)
اتحادیه ملی بسکتبال زنان
تنیس آزاد استرالیا
جام حذفی فوتبال برزیل
مسابقات قهرمانی بسکتبال آسیا
جام جهانی فوتبال
جام ملتهای اروپا
باشگاهها و تیمها
باشگاه فوتبال بوردو
تیم ملی فوتبال فیلیپین
تیم ملی فوتبال اسلواکی
باشگاه فوتبال اسپارتاک مسکو
تورنتو افسی
باشگاه فوتبال ویتوریا ستوبال
ورزشکاران
رافائل نادال
فرناندو گونزالس
یولیا لیپنیتسکایا
ویکتوریا کوموا
مانی پاکیائو
پژو
پژو، (به فرانسوی: Peugeot) شرکت خودروسازی فرانسوی است، که در سال ۱۸۱۰ توسط خانواده پژو جهت ساخت آسیابهای قهوه، در شهر فرانش-کنته، فرانسه تاسیس شد ولی ورود رسمی پژو به صنعت خودروسازی با تولید دوچرخه «گراند بای» توسط آرماند پژو در سال ۱۸۸۲ آغاز شد. نخستین خودروی پژو که خودرویی سهچرخ بود، در سال ۱۸۸۹ توسط آرماند پژو و با همکاری گوتلیب دایملر تولید گردید.
امروزه شرکت پژو از زیرمجموعههای شرکت پژو سیتروئن محسوب میشود و همچنان بهعنوان بزرگترین شرکت خودروسازی فرانسه و دومین خودروساز بزرگ اروپا بهشمار میآید.
تاریخچه
شرکت پژو در سال ۱۸۱۰ توسط امیل پژو، جهت ساخت آسیابهای قهوه در شهر سوشو، فرانسه تاسیس شد. در سال ۱۸۳۰ به تولید دوچرخه پرداخت و بالاخره از سال ۱۸۴۲ تولید آسیابهای قهوه، نمک و فلفل را آغاز کرد.
ورود رسمی پژو به صنعت وسایل نقلیه، با تولید دوچرخه «گراند بای» توسط فرزند امیل، آرماند پژو در سال ۱۸۸۲ آغاز شد، که دوچرخهای از نوع پنی-فرتینگ بود. (دوچرخهای که چرخ قسمت جلو خیلی بزرگ و چرخ عقب کوچک است)
آرماند به زودی به صنعت خودروسازی علاقهمند شد و با مباحثه با افرادی نظیر گوتلیب دایملر به امکان انجام آن اطمینان پیدا کرد و اولین اتومبیل پژو در سال ۱۸۸۹ تنها با چهار نمونه ساخته شد. موتور بخار استفاده شده در این اتومبیل، سنگین بود و حجم زیادی را نیز اشغال میکرد، همچنین مدت زمان زیادی برای گرم شدن، لازم داشت.
در سال ۱۸۹۰ استفاده از موتور بخار ممنوع شد و پیشنهاد گردید، که در اتومبیلها از موتورهای سوختی، که توسط شرکت پنهارد و تحت لیسانس دایملر ساخته شده بود، استفاده شود.
این خودرو از بسیاری از نمونههای پیشین خود پیشرفتهتر بود. سپس اتومبیلهای بیشتری ساخته شد، در ۱۸۸۲ تعداد ۲۹ خودرو، در سال ۱۸۸۴ تعداد ۴۰ خودرو، در سال ۱۸۹۵ تعداد ۷۲ خودرو، در سال ۱۸۹۸ تعداد ۱۵۶ خودرو و نهایتاً در سال ۱۸۹۹ تعداد ۳٫۰۰۰ خودرو، ساخته شد.
پژو اولین شرکتی بود، که تایرهای لاستیکی را بر روی خودروهای خود نصب کرد و در سال ۱۸۹۵ تایرهای بادی را بر روی آنها قرار داد. در سال ۱۸۹۶ پژو اولین موتور خود را بدون کمک گوتلیب دایملر تولید کرد و بعد از آن پیشرفتهای مختلفی مانند امکانپذیری انتقال قوای محرکه زیر خودرو به درون کاپوت حاصل شد و خودرو به معنای امروزی آن، شکل گرفت.
در سال ۱۸۹۶ اولین موتور درونسوز توسط شرکت پژو ساخته شد و دیگر نیازی به خریدار موتور، از دایملر نبود. اولین مدل موتور ۶ کیلو وات قدرت داشت، به صورت افقی در عقب قرار میگرفت و در پژو تیپ ۱۵ نصب شد. پیشرفتهای بعدی به این صورت بود که موتور به قسمت جلوی خودرو منتقل شد و رینگها به ماشین اضافه شدند و اتومبیلها به اتومبیلهای مدرن شباهت پیدا کردند.
در سال ۱۸۹۸ آرماند پژو تصمیم گرفت، برای تشکیل شرکت خود، از پژو جدا شود، تا تمرکز بیشتری روی اتومبیل داشته باشد. در سال ۱۹۰۱ توانست با تولید موتوری با حجم ۶۵۲ سیسی، قدرت ۵ اسب بخار، یک سیلندر و ظاهر سنتی، برنده مسابقات بهترین مدل آن سال شود.
پس از اینکه در مسابقات پاریس، مقام نوزدهم را بدست آورد، تصمیم گرفت از مسابقات کنارهگیری نماید. در سال ۱۹۰۳ پژو اقدام به تولید موتورسیکلت نمود و از آن پس، موتورسیکلتهای پژو، بهسرعت جای خود را در بازار باز کردند. در سال ۱۹۰۳ پژو حدود نیمی از خودروهای بازار فرانسه را تولید میکرد.
در ۱۹۰۷ اولین موتور شش سیلندر ساخته شده توسط پژو به نمایش گذاشته شد و همکاری تونی هوبر به عنوان سازنده موتور آغاز شد. از آنجا که تعداد زیادی خودرو با انواع متفاوت در خط تولید بود، پژو تصمیم گرفت که خط تولید دیگری را راهاندازی نماید.
در سال ۱۹۱۲، اتوره بوگاتی موتوری با حجم ۸۵۰ سیسی و چهارسیلندر را طراحی نمود و در همان سال با تیمی متشکل از ۳ راننده و یک طراح موتور، بار دیگر با خودروی بوگاتی به مسابقات بازگشت.
بین سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ با شعلهور شدن جنگ جهانی اول در اروپا، پژو به تولید خودروهای نظامی گوناگون، که از دوچرخه تا تانکهای بزرگ را شامل میشد، پرداخت. در سالهای بعد از جنگ جهانی اول، خودرو به وسیله لازمی برای همه مبدل شد و دیگر یک وسیله تشریفاتی مختص قشر مرفه نبود.
با پایان جنگ در اروپا، مسابقات اتومبیلرانی بار دیگر از سر گرفته شد و شرکت در مسابقات ادامه یافت و طی قرن بیستم پژو توسعه یافت و در سال ۱۹۲۶ بخش پدال و موتور از هم جدا شد که در پی آن، واحد دوچرخه پژو از شرکت مادر خود جدا شد و سایکل پژو را تشکیل داد.
در سال ۱۹۲۸ مدل ۱۸۳ تولید شد. سال ۱۹۲۹ سالی بود که نامگذاری امروزی پژو شکل گرفت. مدل جدید سال ۱۹۲۹، پژو ۲۰۱ ارزانترین خودرو در بازار فرانسه و مدلی بود که علامت تجاری پژو را دارا بود. این خودرو اولین خودروی تولید انبوه پژو بود. مدت زیادی از این شکوفایی پژو نگذشته بود، که در دهه ۱۹۳۰ میلادی دوران رکود اقتصادی آغاز شد.
در زمان بحران مالی، فروش شرکت بسیار کاهش یافت، ولی شرکت توانست نجات پیدا کند. در سال ۱۹۳۳ این شرکت مدل پژو ۴۰۲ را روانه بازار کرد که اولین مدلی بود که سقف آن قابلیت جمع شدن داشت.
بعد از آن جنگ جهانی دوم آغاز گردید و پژو مجبور شد کامیون و ون برای جنگ تولید کند؛ اما در سال ۱۹۴۸ دوباره کار خود را با تولید پژو ۲۰۳ آغاز کرد. بعد از آن مدلهای بسیاری با همکاری شرکت طراحی ایتالیایی پنین فارینا مانند پژو ۵۰۴ عرضه کرد.
در ۱۹۵۸ فروش محصولات شرکت در ایتالیا آغاز شد و همکاری با شرکتهای دیگر مانند رنو و ولوو افزایش یافت. در سال ۱۹۷۴ پژو ۳۰٪ درصد از سهام سیتروئن را خریداری کرد و در ۱۹۷۵ این شرکت را تصاحب نمود.
در این زمان بسیاری از طرفداران سیتروئن اعتراض کردند، که با این کار ابداعات و پیشرفتهای افسانهای شرکت سیتروئن افول میکند. در نتیجه دو شرکت با یکدیگر ادغام شدند و شرکت جدید نیز پژو سیتروئن نامگذاری شد، که برندهای هر شرکت حفظ شود؛ اما از لحاظ منابع فنی و تکنولوژی از تحقیقات یکدیگر بهرهمند شوند. در آن زمان سیتروئن دچار مشکلات مالی زیادی بود، ولی در عین حال، مدلهای زیادی از خودرو را برای تولید نهایی طراحی نموده بود.
در سال ۱۹۷۸ شرکت پژو سیتروئن واحد اروپایی کرایسلر را به دلیل بحرانهای ایجاد شده در این شرکت، از آن خود کرد. شرکت کرایسلر اروپا، بسیار فرسوده و دارای مدلهای قدیمی بود و در واقع این سرمایهگذاری، مشکلات مالی بسیاری برای پژو سیتروئن ایجاد کرد. در اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی، پژو برند تالبوت را احیا کرد، تا بتواند سودی از کرایسلر به دست آورد و بخش اروپایی آن را از ورشکستگی نجات داد.
تمامی این سرمایهگذاریها باعث شد شرکت پول زیادی را خرج نماید و دچار مشکلات مالی شود. در سال ۱۹۸۳ مدل موفق پژو ۲۰۵ ارائه شد و بسیاری از هزینههای شرکت را پوشش داد. در ۱۹۹۰ با مدیریت جین مارتین فولز در پژو سیتروئن برای نخستین بار مشارکت این دو شرکت موفق عمل نمود.
پژو در سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۰ به طور مداوم در رالی معروف پاریس داکار قهرمان شد. فروش این شرکت در ایالات متحده با مدلهای پژو ۴۰۵ و پژو ۵۰۵ به ۴٫۲۶۱ دستگاه در سال ۱۹۹۰ میلادی رسید و فروش ۲٫۲۴۰ دستگاه، در ژوئیه ۱۹۹۱ شرکت را بعد از ۳۳ سال، به نقطه اوج خود رساند. همچنین پژو در سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۰ تامین موتورهای مسابقات فرمول یک را عهدهدار شد.
در آوریل ۲۰۰۶ شرکت، پایان کار کارخانه رایتون خود در کاونتری، بریتانیا را اعلام نمود و این باعث از دست رفتن ۲٫۳۰۰ شغل در کارخانه و ۵٫۰۰۰ شغل خردهفروشی شد. این شرکت اولین خودروی پژو ۲۰۶ خود را در ۱۲ دسامبر ۲۰۰۶ تولید نمود.
پژو از هدف خود که فروش چهار میلیون خودرو در سال بود، فاصله بسیار زیادی داشت. در سال ۲۰۰۸ فروش شرکت کمتر از ۲ میلیون دستگاه در سال بود و در اوایل ۲۰۰۹ به دلیل بحران مالی ۲۰۱۲–۲۰۰۷، فروش باز هم کاهش پیدا کرد.
پژو هنوز در پی نوآوری در مدلهای خودرو است تا بتواند نیازهای تمامی بخشها را پاسخ دهد و همینطور در تلاش است تا بازارهای جدید را در چین، روسیه و آمریکای شمالی داشته باشد. در پایان سال مالی ۲۰۰۸ گردش مالی شرکت با مبلغی کاهش، به ۵۴٫۴ میلیارد دلار و سود خالص، به رقم ۴ میلیارد دلار رسید.
در اواخر ۲۰۰۹ نیز پژو دچار افول عملیاتی و کاهش فروش شد که در پی آن «فیلیپ وارین» به جای «کریستین استریف» مدیریت شرکت را به عهده گرفت. پژو اکنون بیش از ۲۰۰ هزار کارمند در سراسر جهان دارد و در سال ۲۰۱۲ فروشی بالغ بر ۵۴ میلیارد دلار را از آن خود کرد و همچنان بزرگ ترین خودروساز فرانسه میباشد و پس از گروه فولکسواگن در رتبه دوم از بزرگترین خودروسازهای اروپا جای دارد.
مسابقات اتومبیلرانی
پژو موفقیتهای بسیاری در مسابقات اتومبیلرانی بینالمللی کسب کرده است. پژو ۵۰۴، پژو ۲۰۵ توربوشارژر دار و اخیرا پژو ۲۰۶، خودروهایی هستند، که برای این شرکت موفقیت کسب کردند. در حال حاضر پژو ۳۰۷ برای مسابقات رالی بینالمللی این شرکت، استفاده میشود.
پژو در سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۰ بطور مداوم، در رالی معروف پاریس داکار قهرمان شده است. همچنین پژو تامین موتورهای مسابقات فرمول یک را در فاصله سالهای ۱۹۹۸، ۱۹۹۹ و ۲۰۰۰ عهدهدار شده است.
نامگذاری مدلهای خودرو
پژو در نامگذاری مدلهایش، سبک خاصی دارد و از فرمول X0Y استفاده میکند. X برای نشان دادن سایز خودرو و Y برای سال تولید خودرو، بکار میرود؛ یعنی هرچه رقم، بالاتر باشد، مدل خودرو، جدیدتر است. در نتیجه بر پایه این فرمول، پژو ۴۰۶، بزرگتر و جدیدتر از پژو ۳۰۵ میباشد. البته این قاعده نامگذاری استثناهایی نیز دارد. برای مثال پژو ۳۰۹ پیش از پژو ۳۰۶ تولید شده است. نمونه دیگر پژو ۲۰۶ اسدبلیو است، که اندازهای در حدود یک پژو ۴۰وای دارد.
این رویه نامگذاری، در سال ۱۹۲۹ با عرضه مدل پژو ۲۰۱ آغاز شد. تمام مدلهای پژو ۱۰۱ تا پژو ۹۰۹ این شرکت بهعنوان نامهای تجاری مختص پژو ثبت شدهاند. اما شرکتهای دیگر نیز محصولاتی با نامهایی مشابه محصولات این شرکت داشتند، که برخی از آنها مانند: پورشه ۹۰۱ که به پورشه ۹۱۱ تغییر نام داد و برخی دیگر مانند مدلهایی از فراری، که همان نام خود را حفظ کردند. جالب آنکه وجود ۰ در وسط نامهای این مدلها، فلسفهای خاص دارد. این صفر نشان دهنده عددی است، که بر روی یک صفحه، در جلوی خودروهای اولیه این شرکت ظاهر میشدند و سوراخ هندل این خودروها، با این صفر یکجا قرار میگرفت. البته پژو قصد دارد که نامگذاری با چهار رقم (دو صفر در وسط) را در آینده، در پیش گیرد و این رویه را، با نامگذاری مدل مفهومی (نمایشی) خود، به نام پژو ۴۰۰۲ آغاز کرد.
لوگوی پژو
اولین لوگوی پژو که در آن از طرح شیر استفاده شده بود، برای تیغه ارهها و وسایل استیلی این شرکت، طراحی شد. در سال ۱۸۵۰ برای اولین بار، لوگوی شیر برای شرکت برادران پژو دیده شد. در سال ۱۸۵۸ لوگو به طور رسمی ثبت شد.
سال ۱۸۸۹ سال مهمی برای کارخانه پژو بود، چرا که اولین اتومبیل با نام پژو را، راهی بازار نمود: یک اتومبیل ۳ چرخه طراحی شده توسط آرماند پژو.
در این زمان شیر مربوط به لوگو بر روی سایر محصولات کارخانه پژو نشان داده میشد اما بین سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۹۰۵ لوگوی شیر بر روی ماشینهای تولیدی مشاهده نمیشد و برای مارک گذاری این ماشینها از عنوان پژو اتومبیل بر روی رادیاتور خودروها استفاده میگشت. بین سالهای ۱۹۰۵ تا ۱۹۱۵ عکس شیر و پیکان بر روی مدل پژو لایون که توسط براردان پژو تولید شده بود، ظاهر گشت.
اما لوگوی اصلی این شرکت، با طرح شیر، در سال ۱۹۳۳ به عنوان لوگوی جهانی پژو طراحی گشت و این لوگو، نخستین بار، بر روی مدل پژو ۲۰۳ ظاهر شد. شیری که بر روی ۲ پای عقب خود بلند شده بود و یادآور نشان نظامی Franche-Comté زادگاه اصلی پژو بود.
فورد، (به انگلیسی: Ford) شرکت خودروسازی آمریکایی و چندملیتی مستقر در دیربورن، میشیگان از حومه شهر دیترویت میباشد.
این کمپانی در تاریخ ۱۶ ژوئن ۱۹۰۳ میلادی توسط هنری فورد تأسیس شد و امروزه علاوه بر خودروهای سواری و باری فورد، خودروهای لوکسی با مارک لینکلن هم تولید میکند. این شرکت از سال ۱۹۳۸ خودروهای لوکس ارزان قیمتتری با مارک مرکوری تولید میکرد، اما از سال ۲۰۱۱ تولید خودرو با این مارک را متوقف نمود.
فورد سهام اندکی از شرکت ژاپنی مزدا و کمپانی بریتانیایی استون مارتین را نیز در اختیار دارد. شرکت فورد در سال ۱۹۸۹ شرکت خودروسازی جگوار و در سال ۲۰۰۰ شرکت لندرور را خریداری نمود، اما در ماه مارس سال ۲۰۰۸ هر دو را به شرکت هندی تاتا موتورز فروخت. فورد بین سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۰ مالک شرکت سوئدی ولوو نیز بود.
شرکت خودروسازی فورد، هماکنون دومین تولیدکننده خودرو در ایالات متحده آمریکا بوده و از پایان سال مالی ۲۰۱۱ بهعنوان پنجمین خودروساز بزرگ جهان محسوب میشود. این شرکت در سال ۲۰۱۰ در فهرست فرچون ۵۰۰ در جایگاه هشتمین شرکت بزرگ در ایالات متحده شناخته شد. در حال حاضر شمار کارکنان شرکت فورد بیش از ۲۱۳ هزار نفر اعلام شده، که در ۹۰ کارخانه این شرکت در سراسر جهان، فعالیت میکنند. خانواده فورد هماکنون با در اختیار داشتن ۲٪ درصد از سهام شرکت فورد، مالک اصلی آن محسوب میشود.
تاریخچه
اولین خودروی جهان در شرکت فورد تولید شد. گرچه این شرکت در سال ۱۹۰۳ تأسیس شد، اما هفت سال پیش از آن، هنری فورد، بنیانگذار شرکت، به عنوان یک مهندس جوان و خلاق، اولین وسیله نقلیه چهار چرخ را ابداع کرده و ساخته بود. این وسیله که «چهارچرخ» (QUADRICYCLE) نامیده میشد، مانند یک قایق، با فرمانی رانده میشد و بدون اینکه امکان برگشت به عقب داشته باشد، با دو سرعت متفاوت حرکت میکرد.
فورد جوان پنج سال پیش از آن، یعنی در سال ۱۸۹۱ به عنوان یک مهندس در شرکت ادیسون در دیترویت کار میکرد. دو سال بعد که به جایگاه سرمهندسی ارتقا یافت، آنقدر پول کافی به دست آورده بود، تا به تکمیل تجارب شخصی خود در زمینه موتورهای احتراق داخلی بپردازد.
سال ۱۹۰۳ زمانی که هنری فورد با سرمایه ۲۸٫۰۰۰ دلار به همراه ۱۱ سرمایهگذار توافقنامه همکاری با ایالت میشیگان را گرفت، شرکت فورد تأسیس شد. کمتر از یک ماه بعد، اولین خودروی شرکت در دیترویت به یک دکتر فروخته شد.
مدلهای تولیدی خودرو شرکت در ابتدا نام حروف الفبا انگلیسی را داشت و تا ۱۹ حرف تولید شد. پس از تولید خودروی فورد مدل ای، در سال ۱۹۰۸ معروفترین و ماندگارترین مدل خودروی شرکت، یعنی مدل فورد مدل تی به بازار آمد.
این خودرو سیاه رنگ، ساده و از نظر قیمت، مناسب بود. یک سال بعد که بیش از ۱۰۰ هزار دستگاه از این مدل تولید شد، قیمت خودرو از ۸۲۵ به ۳۶۰ دلار کاهش یافت. بهبود چشمگیر در کارایی تولید، بهویژه نصب و بهکارگیری اولین نوار نقاله خط مونتاژ، در سال ۱۹۱۳ در شرکت دلیل اصلی این امر بود.
در سال ۱۹۱۴، تعداد کارکنان شرکت ۱۳٫۰۰۰ نفر بود، که ۳۰۰ هزار خودرو تولید میشد. در آن زمان بقیه ۲۹۹ خودروساز، با ۶۶٫۳۵۰ پرسنل، تنها ۲۸۰٫۰۰۰ خودرو تولید میکردند.
در سال ۱۹۱۸ نیمی از خودروهای ایالات متحده آمریکا، فورد مدل تی بود. سال ۱۹۲۲ شرکت بیش از یک میلیون خودرو از فورد مدل تی تولید کرد، که ۵۶ درصد تولید خودرو جهان بود. این مقدار در سالهای بعد، به سالانه دو میلیون خودرو رسید. در سال ۱۹۲۰، فورد در هر دقیقه، یک خودرو تولید میکرد. در فاصله ۲۰ سال از تولید مدل تی، بیش از ۱۵ میلیون دستگاه از آن به فروش رفت.
در سال ۱۹۱۹ فورد و پسرش ادسل، که قصد توسعه شرکت را داشتند و با مقاومت سهامداران روبرو شده بودند، تمام سهام شرکت را خریدند. درهمین سال، هنری فورد، رهبری شرکت را به دست پسرش سپرد. یک سال بعد، شرکت برای حمل مواد و قطعات به کارخانه و آمادگی برای تولید انبوه، از راهآهن استفاده کرد. شرکت در سال ۱۹۲۵، شرکت موتور لینکلن را خرید و در دهه ۱۹۳۰ نیز بخش مرکوری برای خودروهای با قیمت متوسط، تأسیس شد.
ادسل فورد، برخلاف پدرش که به مکانیک علاقه و تاکید داشت، دوستدار طراحی بود. او اول بار در سال ۱۹۳۳ واحد طراحی را در شرکت فورد، دایر کرد، که حاصل کار آن، طراحیهای نوین خودرو بود. در سال ۱۹۴۳، ادسل که از ۱۹۱۷ نایب رییس و از ۱۹۱۹ رییس هیئت مدیره شرکت فورد بود، درگذشت. هنری فورد مجدداً به صحنه اجرایی شرکت برگشت و رهبری را به دست گرفت. پس از انتظام کارها، رهبری شرکت به پسر ادسل و نوه هنری یعنی؛ هنری فورد دوم رسید. او تا سال ۱۹۷۹ قدرتمندانه در سمت مدیرعاملی شرکت، فعال بود و هشت سال بعد، درحالیکه بهعنوان رییس هیئت مدیره کمپانی فورد، عمل میکرد، درگذشت.
در این مدت اولین شرکت لیزینگ خودرو توسط فورد تأسیس شد. در سال ۱۹۸۸ فروش شرکت به ۳٬۵ میلیارد دلار رسید، که تا آن زمان بالاترین سطح در شرکتهای خودروسازی محسوب میشد.
پس از مرگ هنری فورد دوم، پسر برادرش بیل فورد رهبری شرکت را در دست گرفت و باتوجه به تغییرات فضای صنعت خودروسازی، شرکت را در مسیر جدید هدایت کرد. در سال ۱۹۹۸ فورد اولین شرکت خودروسازی بود که استاندارد زیست محیطی ایزو ۱۴۰۰۱ را دریافت کرد. در سال ۲۰۰۱ حداقل ۹۰٪ درصد از تأمین کنندگان فورد، طرح اجرای این استاندارد را در برنامه داشتند و اکنون تمامی تأمینکنندگان به دریافت این گواهینامه نائل آمدهاند.
ابداع خط تولید برای تولید انبوه، کاری که هنری فورد انجام داد، استفاده از نوار نقاله برای خط تولید و دستیابی به تولید انبوه خودرو از این طریق بود. درحقیقت بهکارگیری همین خط تولید انبوه توسط فورد بود، که کاربرد عملی مدیریت علمی تیلور را، که به محور تخصصگرایی و تقسیم کار استوار شده بود، به نقطه اوج رساند.
گفته میشود که هنری فورد ایده خط تولید را، از مشاهداتی در کشتارگاه شیکاگو یاد گرفته بود. نکته دیگری که در کار فورد وجود داشت و محور تفکر او محسوب میشد، بهوجود آوردن استاندارد واحد در تولید قطعات خودرو از طریق تأمین کنندگان مختلف بود.
این همان چیزی است، که امروزه نیز خودروسازان به آن تکیه و تأکید میکنند. فورد در بدو تأسیس تنها چهار تامین کننده داشت. با ورود خودروی مدل تی و تولید انبوه آن، تعداد تأمین کنندگان به سرعت افزایش یافت و در دهه ۱۹۵۰ به ۶۰۰۰ رسید.
در آن زمان اصطلاح ۶۰۰۰ شریک برای نامیدن این تأمینکنندگان از سوی شرکت فورد به کار برده میشد. گرچه روش تولید انبوه فورد با افزایش بهرهوری منجر به دستیابی شرکت به سودهای کلان شد، اما مهارتها و شایستگیهای فردی، از میان رفت و به جای آن تولید بر پایه تقسیمبندیهای دقیق و جزیی کار با حد و مرز کاملاً مشخص مطرح گردید.
او معتقد بود که افراد باید همان کاری را انجام دهند که برای آن استخدام شدهاند. کارگران باید بدون تفکر مشغول به یک کار ویژه تکراری شوند. بدین جهت از فورد به عنوان کسی یاد میشود، که محیط کار را انسانیتزدایی (به انگلیسی: DE-HUMANIZE) کرد. البته آنچه هنری فورد با ماشینآلات انجام میداد، نوهاش هنری فورد دوم با نیروی کار عمل میکرد و بدین ترتیب، به مرور زمان از خشکی و بیرحمی آن روش کاسته میشد.
برندها
شرکت خودروسازی فورد هشت برند اصلی در محصولات خود دارد، که عبارتند از: فورد، لینکلن، مرکوری، جگوار، استون مارتین، مزدا، ولو، لندرور.لیست متنوع خودروهایی که شرکت فورد در بیش از صد سال تولید کرده، حجم یک کتاب را اشغال میکند. اولین مدل شرکت فورد، خودروی فورد مدل ای و اولین مدلی که به تولید انبوه رسید فورد مدل تی بود، که ابتدا تنها با رنگ مشکی تولید میشد و سپس در رنگهای دیگر نیز عرضه گردید. مدل تی فورد رکورد بیشترین تولید یک مدل خودرو در جهان را دارد و از مدل فولکسواگن بیتل نیز پیشی گرفته است.
چشمانداز
چشمانداز شرکت فورد در وبگاه رسمی شرکت خودروسازی فورد، چنین عنوان شدهاست: خلق محصولات عالی که به مشتری، سهامداران و جامعه فایده برساند.
تحقیق و توسعه
شرکت فورد از دهه ۱۹۶۰ برای توسعه خودروهایی که نسبت به موتورهای سنتی، آلودگی کمتری ایجاد میکنند، سرمایهگذاری و تحقیق کرده است. اکنون فورد یکی از پیشگامان تولیدکننده خودروهایی است که با انتشار کمترین آلودگی، استانداردهای مختلف زیست محیطی را پاسخ میدهند.
خودروهای هیبریدی شرکت با موتور برقی چهار سیلندر در همین حوزه عرضه شده است. شرکت فورد، در زمینه عرضه خودروهایی که از هیدروژن به عنوان نیروی محرکه استفاده میکنند و آب تنها خروجی آنهاست نیز کار کرده است. در این موارد از پیلهای سوختی استفاده میشود.
نخستین خودرو شرکت با سوخت هیدروژنی در سال ۲۰۰۲ عرضه گردید. شرکت در زمینه فناوری بیودیزل و دیزلهای تمیز نیز در حال تحقیق است.
بهکارگیری اتانول به عنوان یک سوخت تمیز نیز در دستور کار قرار دارد. اتانول سوخت تجدیدشوندهای است، که از ذرت یا سایر دانههای روغنی گرفته میشود و به میزان ۸۵ درصد با گازوئیل مخلوط میشود. از ۱۹۹۶ تاکنون، بیش از ۶/۱ میلیون دستگاه خودرو که با سوخت اتانول کار میکند توسط شرکت فورد فروخته شده است.
کارکنان
تعداد کارکنان شرکت در سال ۲۰۰۶، معادل ۲۸۳٫۰۰۰ نفر بوده است، که در ۱۰۸ کارخانه فورد، در سراسر جهان به کار مشغول هستند. از این تعداد ۱۲۸ هزار نفر در آمریکای شمالی کار میکنند و به ترتیب در آمریکای جنوبی، اروپا و آسیا، ۱۳، ۶۶ و ۱۸ هزار نفر فعال هستند.
فروش
شرکت فورد با فروش ۱۷۷ میلیارد دلاری در سال ۲۰۰۶، از لحاظ درآمد به عنوان چهارمین خودروساز جهانی بعد از جنرال موتورز، دایملر آ گ و تویوتا قرار گرفت. بدین ترتیب رتبه نهم برترین شرکتهای جهان، به فورد اختصاص یافت. میزان تولید خودرو در این سال در شرکت۵۹۷٫۶۰۰٫۰۰۰ دستگاه بوده است که نیمی از آن در آمریکای شمالی تولید شده است.
در سال ۲۰۱۲ میزان درآمد فورد به ۱۳۴ میلیارد دلار کاهش یافت، که در این سال، سود خالصی معادل ۵٫۶۶ میلیارد دلار را عاید این کمپانی نمود. شرکت فورد از سال ۲۰۱۰ به بعد، در فهرست بزرگترین خودروسازهای جهان یک پله سقوط کرد و پس از جنرال موتورز، تویوتا، گروه فولکسواگن و دایملر آ گ در جایگاه پنجم قرار گرفت.
بنیانگذار
هنری فورد (۱۹۴۷ – ۱۸۶۳) در سال ۱۹۰۳ شرکت فورد را تأسیس کرد. هنگامی که در سال ۱۸۹۹ او شغل خود را در شرکت ادیسون ترک کرد و تمام سرمایهاش را در کسب تجربه تولید خودرو گذاشت، همگان او را نادان خواندند. البته او یک انسان خود ساخته بود. از روزی که در مزرعه رشد کرد و برای گذران زندگی به تعمیر ساعت پرداخت، همواره مستقل بود.
هنری فورد شیوه استفاده از خط تولید و رسیدن به تولید انبوه را به دنیا ارائه داد. او به طراحی و ساخت قطعات همسان و همشکل در خودرو همت گماشت و اولین استانداردها را در این زمینه تدوین و عرضه کرد. او پیش از آنکه در ساخت و ساز صنعتی نابغه باشد، در بازاریابی نابغه بود.
فورد به خوبی دریافته بود، که بازار خاصی برای خودرو بین طبقه متوسط جامعه وجود دارد. فورد انسان سختکوش و متفکری بود. او بر این باور بود که همه چیز در کسب و کار موفق با تفکر شروع میشود و با تفکر توسعه و تحول مییابد. بهبود ناشی از تفکر، باعث افزایش موفقیت است. او تاکید داشت که وقتی این راه را شروع کردم، یک ایده داشتم و دائماً راجع به آن فکر میکردم. اگر فکر کنید و کار را با تفکر همراه سازید موفقیت شما حتمی است. هنری فورد عامل بزرگ موفقیت را در یافتن نیازهای اجتماع و فهم طبیعت آدمی میدانست.
مدیریت ارشد
مدیرعامل
از سپتامبر ۲۰۰۶، آلن مولالی به سمت مدیرعامل شرکت فورد برگزیده شده است. او نایب رییس شرکت بوئینگ و مدیرعامل هواپیماهای تجاری بوئینگ بود، که از ۱۹۶۹ در آن شرکت فعالیت میکرد. شاید به کارگرفتن او در این سمت به دلیل تجارب ارزشمندش در ارتقای شرکت بوئینگ و استفاده از آن برای حل بحرانهای پیش روی شرکت فورد، در فضای کاملاً رقابتی است.
بدین جهت است که شرکت فورد، در هیئت مدیره خود از یورما اولیلا مدیرعامل قبلی شرکت نوکیا و رییس هیئت مدیره رویال داچ شل نیز استفاده کرده است.
رییس هیئت مدیره
ویلیام کلی فورد، جونیور. مدیرعامل قبلی شرکت نیز در سمت رییس هیئت مدیره فورد عمل میکند. او از خانواده فورد و افراد تاثیرگذار در شرکت محسوب میشود. ویلیام فورد میگوید: شرکت ما بر ارزشها بنا نهاده شده است. ارزشها به ما کمک کرده است تا بدین جایگاه برسیم و به ما کمک خواهد کرد تا آینده پایداری به دست آوریم. ما اصول کسب و کار ۱۰۰ سال بعد خود را تنظیم کردهایم. این اصول، استانداردهایی را پی میریزد که به نظر من برای بقای هر شرکتی در قرن بیست و یکم الزامی است. آنها مشخص میکنند که ما چگونه ارزش دراز مدت برای سهامداران خود میآفرینیم.
بازسازی ساختار
پس از افت شدید فروش خودرو و متحمل شدن زیان سنگین ۱٫۶ میلیارد دلاری در سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶، مدیران فورد شرکت تصمیم به تغییر ساختار تولید و منابع انسانی شرکت گرفتند. در این راستا شرکت فورد اعلام کرد که ۱۴ کارخانه را تعطیل و ۳۰٬۰۰۰ کارمند خود را اخراج خواهد نمود.
در این راستا، ولوو و جگوار را فروخته، و تولید خودرو با مارک مرکوری را متوقف کرد.
خانواده فورد
خانواده برجسته آمریکایی است، که از نوادگان هنری فورد میباشند. از سال ۱۹۰۳ که کمپانی فورد تاسیس شد، تا ۱۹۴۷ که هنری فورد درگذشت، تنها مالک شرکت، شخص فورد بود. فورد پس از مرگ، همهٔ ثروتش را به بنیاد فورد بخشید، ولی ترتیبی داد که خانوادهاش برای همیشه کنترل آن را در دست داشته باشند.
خانواده فورد هماکنون مالکیت ۲٪ درصد از سهام شرکت فورد را در اختیار دارند. بر پایه ارزش بازار سرمایه این شرکت، که در سال ۲۰۱۳ معادل ۴۸ میلیارد دلار اعلام شد، ارزش اسمی دارایی خانواده فورد، در شرکت، برابر ۱٫۲ میلیارد دلار برآورد میشود.
از اعضای شناخته شده خانواده فورد، میتوان به افراد زیر اشاره کرد:
هنری فورد: موسس شرکتهای فورد و هنری فورد کمپانی.
ادسل فورد: بنیانگذار شرکت ادسل (پسر هنری فورد).
هنری فورد دوم: فرزند ادسل فورد، مدیر عامل اجرایی شرکت فورد در فاصله سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۰ و رییس هیئت مدیره فورد از ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۹.
ویلیام کلی فورد، جونیور.: رییس هیئت مدیره فعلی شرکت فورد و از نوادگان هنری فورد.
مازلر آتوموتیو
مازلر آتوموتیو (Mosler Automotive) نام یک شرکت سازنده خودروی سوپر اسپورت امریکایی-انگلیسی بود.
از معروفترین تولیدات این شرکت میتوان مازلر امتی۹۰۰ را نام برد.
این شرکت که در فلوریدا در امریکا قرار داشت در سال ۲۰۱۳ به تولیدات خود پایان داد.
از خریداران این اتومبیل میتوان جرج لوکاس را نام برد.
مدلهای تولیدی
Consulier GTP
Intruder
Raptor
J-10 Sport
TwinStar
مازلر امتی۹۰۰
Mosler GT300
Mosler GT600
وکتور موتورز
وکتور موتورز (به انگلیسی: Vector Motors) نام یک شرکت سازنده خودروی سوپر اسپورت امریکایی است.
مرکز این شرکت (تاسیس ۱۹۷۱) در لس آنجلس در کالیفرنیا قرار دارد.
پروتون (خودرو)
پروتون به معنی صنایع خودروسازی ملی مالزی (به مالایی PeRusahaan OTOmobil Nasional) میباشد این شرکت در سال ۱۹۸۳ به دستور دکتر مهاتیر محمد نخست وزیر اسبق مالزی تاسیس شد. سهام این شرکت در بازار بورس مالزی میباشد. پروتون در سال ۱۹۹۶ شرکت لوتوس را از جنرال موتورز خریداری نمود. در سال ۲۰۰۴ پروتون فولکس واگن را به عنوان شریک تجاری خود اعلام نمود ولی این مذاکرات در سال ۲۰۰۶ با شکست مواجه شد فولکس واگن علت این مسأله را شرایط اعلام شده از سوی طرف مالزیایی اعلام کرد.
مازراتی
مازراتی، (به ایتالیایی: Maserati) شرکت خودروسازی ایتالیایی و تولیدکننده خودروهای لوکس است، که در تاریخ ۱ دسامبر ۱۹۱۴ توسط برادران مازراتی، در شهر بولونیا، راهاندازی شد.
شرکت مازراتی از ۱۹۹۳ تاکنون، متعلق به کمپانی فیات میباشد و در حال حاضر دفتر مرکزی و کارخانه تولیدی اصلی آن، در شهر مودنا، ناحیه امیلیا-رومانیا، ایتالیا قرار دارد.
در ساختار سازمانی گروه فیات، مازراتی همواره بهعنوان زیرمجموعه شرکت فراری محسوب میشد، ولی اخیرأ بههمراه آلفا رومئو، بخش اصلی خودروهای اسپورت فیات را، تولید مینماید.
تاریخچه
برادران مازراتی
کمپانی خودروسازی مازراتی در ماه دسامبر سال ۱۹۱۴ فعالیت خود را آغاز نمود. این شرکت توسط برادران مازراتی؛ به نامهای آلفیری، بیندو، کارلو، اتوره و ارنستو تاسیس شد. آنها در سالهای نخست قرن بیستم فعالیتشان را در شرکت اتومبیلسازی دیاتو آغاز نمودند و خودروهای مسابقهای ۲لیتری طراحی شده توسط آلفیری، بیندو و ارنستو برای دیاتو، قهرمانی مسابقات اتومبیلرانی گرند پریکس را به ارمغان آورد.
در ۱۹۲۶ کمپانی دیاتو تولید خودروهای مسابقهای خود را متوقف کرد و برادران مازراتی از این شرکت جدا شدند و بر روی شرکت تازه تاسیس خود؛ مازراتی، تمرکز نمودند، که فعالیت آنها به ساخت خودروهای ۴، ۶، ۸ و ۱۶ سیلندر مسابقهای و شرکت در مسابقات اتومبیلرانی محدود میشد.
یکی از نخستین اتومبیلهای ساخته شده توسط برادران مازراتی، که آلفیری رانندگی آن را برعهده داشت، در ۱۹۲۶ مقام اول را در مسابقات تارگا فلوریو کسب نمود. سال ۱۹۳۲ برادر بزرگتر، یعنی آلفیری مازراتی درگذشت و کارلو نیز از شرکت جدا شد، ولی ۳ برادر دیگر، برای ۵ سال، هدایت شرکت را ادامه دادند.
مالکیت آدولفو اورسی
در سال ۱۹۳۷ سه برادر مازراتی، سهام خود را به شرکت آدولفو اورسی واگذار کردند، اما بهعنوان مهندس، در تولید خودرو در این شرکت، به کار خود ادامه دادند.
در این زمان نیز شرکت مازراتی همچنان به تولید خودروهای مسابقهای میپرداخت، که در مسابقات رالی نیز موفقیتهای زیادی به دستآورد.
مازراتی حتی در برابر غولهای خودروسازی آلمانی مانند مرسدس بنز و آتو یونیون در سالهای ۱۹۳۹ و ۱۹۴۰ هم موفقیتهای فراوانی را کسب کرد. یکی از خودروهای موفق مازراتی در مسابقات رالی، خودروی مازراتی سیتیاف۸ بود، که موفق به کسب عنوان قهرمانی در مسابقات گرند پریکس شد.
با شروع جنگ جهانی دوم، مازراتی هم مانند دیگر خودروسازان، به تولیدات جنگی پرداخت و خودروی نظامی وی۱۶ را برای رهبر وقت ایتالیا؛ بنیتو موسولینی تولید کرد. وی۱۶ اندکی پیش از آن که فردیناند پورشه شروع به تولید اتومبیل فولکسواگن برای آدولف هیتلر نماید، تولید گردید. با پایان جنگ، شرکت تولیدات عادی خود را از سرگرفت و خودروهای سری مازراتی ای۶ را به بازار عرضه کرد.
در ادامه، شرکت مازراتی با جذب متخصصان، بیشتر تمرکز خود را روی ماشینهای مسابقهای قرار داد. در این دوران علاوه بر خودروهای مسابقه، اتومبیلهای ۴سیالتی، ۸سیالتی و معروفترین خودروی آن دوره خود یعنی ای۶جیسیاس را هم تولید و عرضه کرد. سال ۱۹۵۷ تیم مازراتی با خودروی مازراتی ۲۵۰اف توانست موفقیت چشمگیری را به دستآورد.
از دیگر خودروهای مازراتی در این زمان میتوان به مدلهای مازراتی ۲۰۰اس، مازراتی ۳۰۰اس، مازراتی ۳۵۰اس، مازراتی ۴۵۰اس و مازراتی تیپو ۶۱ تا سال ۱۹۶۱ اشاره کرد.
مازراتی پس از سال ۱۹۵۷ از تولید خودروهای مسابقهای کاست و تمرکز خود را روی خودروهای کلاسهای دیگر معطوف کرد و اولین خودروی ۶ سیلندر خود، بنام مازراتی ۳۵۰۰ را تولید نمود، که از بدنهای تمام آلومینیمی ساختهشده بود. در سال بعد نمونه ۸ سیلندر با همان طراحی قبلی ساخته شد، که تحت نام مازراتی ۵۰۰۰ جیتی به بازار عرضه گردید.
خودروی بعدی این شرکت مازراتی سبرینگ نام داشت و در سال ۱۹۶۲ رونمایی شد. یک سال بعد در ۱۹۶۳ خودروی کوپه مازراتی میسترال وارد بازار شد، که در ۱۹۶۴ طرح اسپایدر آن نیز ساخته شد، که هر دو مدل توسط پیترو فروا طراحی شدهبود.
فروا در سال ۱۹۶۳ نخستین خودروی ۴ در مازراتی را نیز طراحی نمود که با نام مازراتی کواتروپورو روانه بازار شد. در ۱۹۶۷ مدل دو صندلی مازراتی گیبلی طراحی گردید.
مالکیت سیتروئن
سال ۱۹۶۸ مازاراتی توسط شرکت فرانسوی سیتروئن خریداری شد و نخستین خودروی آن، تحت مدیریت سیتروئن، در سال ۱۹۶۹ ارائه شد، که مازراتی ایندی نام داشت. در ادامه، سال ۱۹۷۱ خودروی مازراتی بورا به تولید انبوه رسید.
بلافاصله مدلهای مازراتی تحت مدیریت سیتروئن، یکی پس از دیگری طراحی و تولید گردید، که شامل: مازراتی مراک، مازراتی کمسین و مازراتی کواتروپورو ۲ بود.
با شروع بحران نفتی سال ۱۹۷۳ و در پی گران شدن قیمت بنزین و افت بازار جهانی خودرو، ترمز توسعه شرکت مازراتی و سیتروئن کشیدهشد و تا بدانجا پیش رفت، که سیتروئن تا آستانه ورشکستگی در ۱۹۷۴ قرار گرفت.
در ۲۳ می ۱۹۷۵ پس از ادغام دو شرکت پژو و سیتروئن و تاسیس کمپانی جدید پژو سیتروئن، مدیریت جدید تصمیم به واگذاری شرکت مازراتی گرفت.
مالکیت دتوماسو
سال ۱۹۷۵ شرکت بنلی، که خود از شرکتهای زیرمجموعه دتوماسو محسوب میشد و هر دو متعلق به راننده بازنشسته آرژانتینی؛ آلساندرو دتوماسو بود، شرکت مازراتی را از سیتروئن خریداری کرد.
در ۱۹۷۶ نخستین مدل تحت مدیریت دتوماسو تولید شد، که مازراتی کیالامی نام داشت. سپس در ۱۹۷۹ سری سوم از مدل کواتروپورو؛ بنام مازراتی کواتروپورو ۳ عرضه گردید.
در اوایل دهه ۱۹۸۰ در خودروهای مازراتی تغییراتی ایجاد شد، که شامل تغییر در طراحی موتور و همچنین کاهش قیمت خودروها بود. مدلهای مازراتی بایتوربو و مازراتی کاریف از آن دسته بودند.
آخرین خودرویی که بر پایه مدل بایتوربو ساخته شد؛ مازراتی مسابقه نام داشت. دو خودروی کوپه طرح جدید مازراتی که بهترتیب در سالهای ۱۹۹۰ و ۱۹۹۲ عرضه شدند؛ مازراتی شامال و مازراتی گیبلی ۲ بودند.
مشارکت با کرایسلر
در اوایل دهه ۱۹۹۰ بخشی از سهام مازراتی توسط شرکت کرایسلر خریداری شد و در پی آن، دو مدل خودرو با مشارکت مازراتی و کرایسلر نیز تولید گردید، که شامل کرایسلر تیسی بر اساس مازراتی و مازراتی بارچتا بودند، ولی بعلت مصادف شدن با ورشکستگی کرایسلر، هیچگاه به تولید انبوه نرسیدند.
مالکیت فیات
سال ۱۹۹۳ شرکت فیات با سرمایهگذاری در مازراتی هدایت آن را به دست گرفت.
در سال ۱۹۹۸ با طراحی و تولید مازراتی ۳۲۰۰ جیتی تحت مدیریت فیات، فصل جدیدی از تاریخچه مازراتی آغاز شد، که بلافاصله به عرضه مدلهایی چون مازراتی کوپه و مازراتی اسپایدر انجامید، که مدل کوپه بهعنوان بهترین خودروی جهان در سال ۲۰۰۲ تبدیل شد. سپس مدل مازراتی گرانتوریزمو به بازار عرضه شد.
مالکیت فراری
سال ۱۹۹۷ مازراتی به فیات اتومبیلز واگذار شد و این شرکت نیز ۵۰٪ درصد از سهام مازراتی را به شرکت فراری فروخت، هر چند که بخشی از سهام فراری نیز در اختیار فیات اتومبیلز بود و در مجموع همه این شرکتها زیر چتر شرکت فیات قرار دارند.
از آن پس شرکت مازراتی دست به تولیدات محبوبتر و موفقتری زد و در حال حاضر به عنوان یکی از شرکتهای تحت کنترل فیات به تولید خودرو مشغول است.
فولکسواگن
فولکسواگن، (به آلمانی: Volkswagen) شرکت خودروسازی آلمانی است، که مهمترین برند متعلق به گروه فولکسواگن میباشد. این گروه هماکنون بزرگترین خودروساز اروپا بوده، که بهعنوان سومین شرکت بزرگ خودروسازی جهان نیز محسوب میشود.
این کارخانه در سال ۱۹۳۰ به درخواست رهبر وقت آلمان نازی؛ آدولف هیتلر بنا شدهاست. او از فردیناند پورشه تقاضا کرد، خودرویی بسازد که عموم مردم آلمان، توانایی خرید آن را داشته باشند. بنابراین شرکت تاسیس شده، فولکسواگن نامیده شد، که در زبان آلمانی به معنای خودروی مردم میباشد.
امروزه از ۱۰ خودروی پرفروش تمامی ادوار صنعت خودروسازی جهان، سه خودرو، به شرکت فولکسواگن تعلق دارد، که عبارتند از: فولکسواگن پاسات، فولکسواگن گلف و فولکس قورباغهای. این شرکت همچنین در میان تمامی خودروسازهای جهان، بیشترین میزان سرمایهگذاری را، در بخش تحقیق و توسعه هزینه مینماید.
تاریخچه
۱۹۳۷ تا ۱۹۴۵
شرکت فولکسواگن در سال ۱۹۳۷ توسط جبهه کارگری آلمانی حزب نازی تاسیس شد. در اوایل دهه ۱۹۳۰ میلادی خودروهای موجود در کشور آلمان اکثراً خودروهای لوکس و گران قیمت بودند و یک فرد متوسط در جامعه آلمان به زحمت میتوانست برای خود خودرو خریداری کند.
این فضای خالی در بازار خودرو آن زمان آلمان باعث شد، که بسیاری از خودروسازان، به صورت مستقل پروژه "خودروی مردم" را استارت بزنند، از آن جمله میتوان مرسدس ۱۷۰اچ را نام برد. در سال ۱۹۳۳ در حالی که تمام پروژههای مستقل در حال پیگیری بودند و بعضاً به نتایج خوبی نیز رسیده بودند. آدولف هیتلر رسماً از تاسیس پروژه "خودروی مردم" حمایت شونده توسط حزب مرکزی پرده برداشت. هدف این پروژه تولید خودرویی بود، که توانایی حمل دو فرد بزرگسال و سه کودک را داشته باشد و اکثر مردم توانایی خرید آن را نیز داشته باشند. در حقیقت هیتلر اعلام کرد که قیمت خودروی مردم ۹۹۰ رایش مارک (معادل ۳۹۶ دلار آمریکا در دهه ۱۹۳۰) خواهد بود، که در آن زمان قیمت یک موتورسیکلت بود و اکثر مردم توانایی خرید آن را داشتند.
در سال ۱۹۳۶ نمونههای اولیه خودرو که از یک موتور چهار سیلندر خطی خنک شونده با هوا، که در عقب ماشین بود بهره میگرفت، آماده شده بود. در سال ۱۹۳۷ خودرو مذکور تحت برند فولکس واگن با کد کمپانی کیدیاف تولید شد، که بعدها با نام فولکس قورباغهای (فولکسواگن بیتل) شناخته شد.
۱۹۴۵ تا ۱۹۴۸
کمپانی فولکس واگن بقای خود را بعد از جنگ جهانی اول به یک ژنرال ارتش بریتانیا با نام ایوان هیرست، مدیون است. بعد از جنگ که کارخانه فولکس واگن آسیبهای جدی دیده بود، توسط سربازان آمریکایی اشغال گردید و سپس به هیرست تحویل داده شد. در ابتدا، تصمیم بر آن بود که با توجه به آسیبهای جدی که به کارخانه وارد شده بود، آن را انبار وسایل جنگی کنند. اما هیرست مخالف این کار بود و پس از رایزنیهای بسیار با مقامات، توانست آنها را متقاعد کند، که بازسازی کارخانه میتواند مفید باشد و در اولین مرحله توانست ۲۰٫۰۰۰ سفارش از ارتش بریتانیا برای ساختن خودرو بگیرد.
۱۹۴۸ تا ۱۹۶۱
این کمپانی در ماه ژانویه سال ۱۹۴۸ به آلمان پس داده شد و هنریش نوردهوف بعنوان رئیس آن انتخاب شد. او که پسر یک بانکدار بود، در گذشته برای کمپانیهای اوپل و ب ام و کار میکرد و در زمینه اتومبیلهای آمریکایی و روش تولید انبوه آنها نیز اطلاعات خوبی داشت و کاملاً با علم صادرات اتومبیل آشنا بود. در نتیجه در سال ۱۹۴۸ ربع تولیدات این کمپانی را به خارج آلمان صادر کرد. او همچنین با صادر کردن دو مدل به کشور آمریکا چندین میلیون دلار سود برای کمپانی به دست آورد.
فردیناند پورشه در آن زمان بهعنوان مهندس مشاور کمپانی فعالیت داشت و توسط شهرتی که در این شرکت کسب کرد، توانست بعدها کارخانه بزرگ تولید کننده اتومبیلهای اسپورت خود بنام پورشه را تاسیس کند.
در دهه بعد این کمپانی به تقویت بازارهای خود در ایالات متحده آمریکا پرداخت و توانست نیمی از محصولات خود را، به ایالات متحده صادر نماید. این شرکت در سال ۱۹۷۹ تعدادی معادل ۳۳۰ دستگاه خودرو تولید کرد.
این کارخانه فروش خود در کشورهای خارجی را، از دهه ۱۹۵۰ آغاز کرد که از این کشورها میتوان به استرالیا، فرانسه و ایالات متحده آمریکا اشاره نمود.
در سال ۱۹۵۴ با تولید موتوری به حجم ۱۱۹۲ سیسی اتومبیل بیتل را هم از لحاظ تجاری و هم از نظر مکانیکی، بهبود بخشید. از مدلهای دیگر میتوان به مدل فولکسواگن کارمان اشاره کرد که اتومبیلی کوپه و اسپورت بود.
۱۹۶۱ تا ۱۹۷۳
در سال ۱۹۶۱ تعداد ۱٫۵۰۰ دستگاه از مدل بیتل با حجم موتور ۱۴۹۳ سیسی تولید شد. در ماه دسامبر سال ۱۹۶۱ تولیدات این کمپانی به پنج میلیون رسید و پس از آن دیگر تولیدات این کمپانی به کمتر از یک میلیون دستگاه خودرو سقوط پیدا نکرد.
در طی دهه ۱۹۶۰ مدلهای دیگر مانند فولکسواگن تیآی و نیز مدل فولکسواگن سالن ۴۱۱ به بازار عرضه شدند. از سال ۱۹۶۵ مدلهایی از تولیدات کمپانی آئودی نیز ارائه میگردید.
هنریش نوردهوف در ماه آوریل سال ۱۹۶۹ پس از بازنشستگی، در گذشت و با تغییر مدیریت، این کمپانی دچار مشکلات شدید شد، که البته به مرور و با گذشت زمان، موفق به حل آنها گردید.
در سال ۱۹۷۱ مدل فولکسواگن کی۷۰ ساخته شد و در سال ۱۹۷۲ این اتومبیل بهبود یافته و به مدل قویتر کی۷۰ال تبدیل گشت. تا این زمان کمپانی توانسته بود حدود ۱۵ میلیون دستگاه خودرو تولید کند، که پیروزی بزرگی محسوب میشد. البته در ماه مه سال ۱۹۸۱ تولید ۲۰ میلیوناُمین فولکسواگن بیتل در کشور مکزیک اعلام شد.
۱۹۷۳ تا ۱۹۹۰
نسل بعدی اتومبیلهای فولکسواگن خودروهای دیفرانسیل جلوی فولکسواگن پاسات الهام گرفته از مدل آئودی ۸۰ و محصول سال ۱۹۷۳ بودند.
در سال ۱۹۷۴ نیز فولکسواگن گلف به بازار عرضه شد. در مدلهای اولیه این اتومبیل از موتورهایی به حجم ۱۰۹۳سیسی استفاده میشد و این مدل بسیار سریع بعنوان یکی از مدلهای هاچبک معروف جهان تولید گشت. بر روی گلفهای تولید شده در ایالات متحده آمریکا، نام ربیت گذاشته شد.
مدل هاچبک فولکسواگن پولو با گیرباکسی ۳ دنده در سال ۱۹۷۵ تولید شد و مدل فولکسواگن گتا نیز محصول سال ۱۹۷۹ بود. تولید فولکسواگن گلف در ایالات متحده آمریکا در شهر نیو استانتون دنبال میشد. فولکسواگن گلف جیتیآی در سال ۱۹۷۶ تولید گردید. همچنین این کمپانی با استفاده از موتورهای دیزلی در اتومبیلهای فولکسواگن گلف و فولکسواگن پاسات، توانست قدرت آنها را به ۱۱۰ اسب بخار برساند.
در ماه ژوئن سال ۱۹۷۹ یک اتومبیل گلف تولید شد، که با تولید آن شرکت فولکسواگن ساخت ۳۵ میلیون اومین اتومبیل خود را جشن گرفت. سپس کمپانی امتیاز ساخت مدلهای فولکسواگن پاسات و پولو را به شرکت سیات در اسپانیا واگذار نمود. همچنین در سال ۱۹۸۲ قرار دادی با دولت چین امضا کرد، تا مدلی از فولکسواگن پاسات به نام فولکسواگن سانتانا در کشور چین تولید شود. مدل فولکسواگن سانتانا توسط کمپانی نیسان نیز تولید شد.
اگر چه تولید خودروهای اسپورت برای این کمپانی سوددهی نداشت، اما این شرکت برای رقابت با دیگر کارخانجات، مجبور به تولید آنها بود. از این مدلها میتوان به اتومبیل ۱۶ سوپاپ فولکسواگن سانتانا سیریکو با حداکثر سرعت ۲۰۹ کیلومتر در ساعت اشاره کرد.
از سال ۱۹۸۵ موتورهای ۱۶ سوپاپ در اتومبیل جیتیآی نیز مشاهده شد. همچنین مدل گلف سینکرو محصول سال ۱۹۸۸ اتومبیلی دو دیفرانسیله بود. در سال ۱۹۸۹ فولکسواگن مجهز به موتور چهار سیلندر ۱۶ سوپاپ به حجم ۱۸۰۰ سیسی جایگزین فولکسواگن سیروکو شد.
۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰
در سال ۱۹۹۱ شرکت فولکس واگن نسل سوم از خودروی گلف خود را با نام فولکسواگن گلف امکی۳ تولید و عرضه نمود، که در همان سال، بهعنوان خودروی سال اروپا شناخته شد. در انتهای سال ۱۹۹۷ نیز فولکسواگن گلف امکا۴ تولید شد.
این مدل پایه طراحی و ساخت مدلهایی چون: فولکسواگن بیتل جدید، سیات تولدو، سیات لئون، آئودی ای۳، آئودی تیتی و اشکودا اکتاویا بود. مدل فولکسواگن کورادو نیز طرح کوپه خودروی گلف میباشد.
۲۰۰۰ تا کنون
سال ۲۰۰۲ مدل فولکسواگن تورگ در کارخانجات فولکس واگن مستقر در براتیسلاوا، اسلواکی و روسیه تولید و به بازار عرضه شد. در سال ۲۰۰۷ کارخانه مستقر در پرتغال فولکسواگن مدل فولکسواگن ایاواس را طراحی و تولید کرد. نسل ششم از گلف نیز در سال ۲۰۰۸ تحت نام تجاری فولکسواگن گلف امکا۶ عرضه گردید. در اواسط سال ۲۰۰۸ خودروی اسیووی فولکسواگن تیگوان و خودروی کوپه فولکسواگن پاسات سیسی رونمایی شدند.
فولکسواگن روتان در کلاس مینیون در سال ۲۰۰۸ عرضه شد، که تولید آن همچنان ادامه دارد. در انتهای سال ۲۰۱۰ تعداد محدودی از خودرو یک لیتری فولکس واگن تولید شد. پس از آن در طی سالها فولکس واگن توانسته است، به یکی از معتمدترین خودروسازان جهان بدل شود. فولکس قورباغهای همچنان یکی از رکورددارن فروش در سطح جهان است و خودروهایی مانند فولکسواگن پاسات و فولکسواگن گلف نیز شهرت جهانی دارند.
در سال ۲۰۱۲ شرکت فولکسواگن بیش از ۵ میلیون و هفتصد دستگاه خودرو تولید کرده و بیش از ۱۰۳ میلیارد یورو درآمد داشته، که سود خالصی معادل ۳٫۶ میلیارد یورو را نصیب این کمپانی نمودهاست.
سیتروئن
سیتروئن، (به فرانسوی: Citroën) شرکت خودروسازی فرانسوی است، که امروزه بخشی از گروه پژو سیتروئن محسوب میشود. این شرکت در سال ۱۹۱۹ توسط آندره سیتروئن (۱۸۷۸-۱۹۳۵) تاسیس شد.
شرکت سیتروئن اولین خودروساز خارج از ایالات متحده آمریکا بود، که بهطور انبوه خودرو تولید کرد و شبکه مدرن فروش و خدمات خودرو را، ارائه نمود. هشت سال بعد از تاسیس، سیتروئن به بزرگترین خودروساز اروپا و چهارمین خودروساز بزرگ جهان، تبدیل شد.
کمپانی سیتروئن در سال ۲۰۰۹ نودمین سالگرد تاسیس خود را جشن گرفت. در همین سال این شرکت با عرضه مدل سیتروئن دیاس۳ سری لوکسی از خودروهای خود را با مدل دیاس بنامهای سیتروئن دیاس۴ و سیتروئن دیاس۵ به بازار عرضه نمود.
تاریخچه
کمپانی خودروسازی سیتروئن در سال ۱۹۱۹ توسط آندره سیتروئن تأسیس شد. سیتروئن در سال ۱۹۳۴ با شروع ساخت سیتروئن تیپ ای اولین تولید انبوه اتومبیلهای چرخ محرک جلو در سطح جهانی را پایهگذاری کرد. این شرکت از سال ۱۹۷۶ بخشی از گروه صنعتی پژو سیتروئن شد.
مدیریت آندره سیتروئن
آندره سیتروئن طراح اتومبیلی بود، که به رانندگی هیچ علاقهای نداشت! وی از تبار یهودی-هلندی بود، که در سال ۱۸۷۸ در پاریس زاده شد. پدر آندره هنگامی که او تنها ۲ سال داشت، خودکشی کرد.
آندره در سال ۱۸۹۴ از دبیرستان فارغالتحصیل شد و توانست وارد مدرسه پلیتکنیک پاریس شود. بعد از اتمام تحصیلاتش در دانشگاه به عنوان افسر-مهندس، وارد ارتش فرانسه شد.
در آن زمان بسیاری از یهودی تباران اروپایی، در صنایع مختلف نفوذ زیادی داشتند، سیتروئن با کمک گرفتن از اقوامش توانست در صنایع نساجی هلند استخدام شود. طی سفرش به هلند موفق شد، که با تعمیرات چرخهای دندانهدار آشنا گردد. با بازگشت به پاریس در سال ۱۹۰۴ با کمک ۲ نفر از دوستانش، کارگاه ساخت چرخدندههای حلزونیشکل را راهاندازی کرد.
ورود آندره سیتروئن به صنعت خودروسازی با کمک برادران مورس (مالکین شرکت اتومبیلسازی مورس) بود. این دو برادر، سازنده اتومبیلهای مسابقهای در فرانسه بودند. برادران مورس با آگاهی از استعداد آندره در تولید انبوه، از او برای تولید و بازاریابی محصولاتشان دعوت به کار کردند. با ورود سیتروئن تولید اتومبیلهای شرکت مورس افزایش یافت.
در سال ۱۹۱۲ آندره شرکت چرخدندههای سیتروئن را تأسیس کرد. همزمان با راهاندازی این شرکت، سیتروئن رییس فدراسیون کارفرمایان اتومبیل نیز شد. پیش از شروع جنگ جهانی اول آندره، به ایالات متحده آمریکا سفر کرد و در آنجا با هنری فورد ملاقات نمود.
با شروع جنگ، آندره با عنوان کاپیتان دوم توپخانه، به ارتش فرانسه پیوست. کمبود امکانات در توپخانه، او را وادار ساخت، که یک کارخانه کوچک توپسازی، برای ارتش فرانسه دایر نماید.
در سالهای پایانی جنگ، کارخانه سیتروئن بیش از ۲۴ میلیون توپ جنگی ساخته بود. بعد از اتمام جنگ، کارخانه سیتروئن مجدداً خودروسازی را آغاز کرد. کارخانه وی اولین خودروسازی اروپا بود، که به تولید انبوه پرداخت. تا این زمان آندره هیچ چیز را بصورت رسمی، به نام خود نکرده بود، حتی ماشین و خانه شخصیاش نیز اجارهای بود.
آندره سیتروئن سرانجام در سال ۱۹۱۹ بطور رسمی شرکت اتومبیلسازی سیتروئن را تاسیس کرد. نخستین خودروی تولید شده پس از جنگ جهانی اول در ۱۹۱۹ عرضه شد و سیتروئن تیپ ای نام داشت.
در سال ۱۹۲۰ شرکت که دوران افول پس از جنگ را میگذراند، بهشدت دچار کمبود سرمایه بود، لذا برای جلوگیری از ورشکستگی، آندره سیتروئن شروع به مذاکره با کمپانی جنرال موتورز برای فروش شرکت نمود. در مراحل پایانی انتقال و واگذاری سیتروئن، مدیران وقت جنرال موتورز به دلیل نامعقول بودن سرمایهگذاری بر روی این شرکت، معامله را فسخ کردند.
در نتیجه انصراف جنرال موتورز از خریداری، سیتروئن برای سالها همچنان بصورت مستقل به فعالیت خود ادامه داد. شرکت سیتروئن تا اوایل دهه ۱۹۳۰ میلادی چهارمین خودروساز بزرگ جهان بود.
مدیریت میشلن و لازارد
در سال ۱۹۳۴ تامین هزینههای کارخانه سیتروئن با مشکلات زیادی رو به رو بود. با افزایش مشکلات مالی، بخشی از سهام شرکت سیتروئن توسط بخش خصوصی خریداری شد، که اکثریت سهام آن به شرکت میشلن و بانک لازارد فروخته شد.
یک سال بعد آندره سیتروئن در حالی که برای تولید خودرو، پول کافی نداشت، بر اثر سرطان معده در گذشت و در گورستان مونپارناس به خاک سپرده شد. در طول سالهای رهبری آندره بر شرکت، از مشهورترین اتومبیلهای تولید شده میتوان به: سیتروئن ژیان و سیتروئن سیایکس اشاره نمود.
مشارکت با پنهارد
کمپانی سیتروئن یکی از نخستین مبتکران طرحهای ساخت اتومبیلهای آیرودینامیک بود. در سال ۱۹۶۳، مدیران سیتروئن تصمیم گرفتند محصولاتشان را مشترکأ با شرکت پژو تولید کنند.
دو سال بعد، در ۱۹۶۵ در پی شکست توافق میان دو خودروساز فرانسوی؛ پژو و سیتروئن، مدیران این شرکت، مذاکره با شرکت پنهارد را آغاز کردند.
مدیران ارشد سیتروئن امیدوار بودند، تا بتوانند از دانش طراحان و مهندسین شرکت خودروسازی پنهارد، در زمینه تولید اتومبیلهای سایز متوسط، به منظور تکمیل روند تولید خودروهای کوچک و ارزان خود، استفاده کنند، که تا حدی نیز موفق بودند.
مدیریت فیات
در طول سالهای پایانی دهه ۱۹۶۰ و سالهای نخست دهه ۱۹۷۰ میلادی، سیتروئن بخشی از سهام خود را به شرکت ایتالیایی فیات فروخت. بحران نفتی سال ۱۹۷۳ باعث ضرر و کاهش سرمایه ناگهانی در سیتروئن شد و در سال ۱۹۷۶ کمپانی فیات مشارکت خود با سیتروئن را، منحل اعلام کرد. با جدایی از فیات، شرکت سیتروئن بار دیگر در آستانه ورشکستگی قرار گرفت.
مدیریت پژو سیتروئن
دولت فرانسه برای کنترل بازار کار و جلوگیری از ضرر بیشتر سیتروئن، پیشنهاد ادغام سیتروئن با پژو را داد. در سال ۱۹۷۴، شرکت پژو ۳۸٫۲٪ درصد از سهام سیتروئن را خریداری کرد و خودروسازی پژو سیتروئن در سال ۱۹۷۶ با کمک و حمایت دولت فرانسه تأسیس شد. امروزه کماکان شرکت پژو سیتروئن مدیریت کمپانی سیتروئن را در دست دارد.
کارخانجات تولیدی
کارخانجات مستقل
آرژانتین (بوئنوس آیرس): برلینگو فرست
آرژانتین (ویلا بوش): سی۴، سی۴ ال
برزیل (پورتو ریل): سی۳، سی۳ پیکاسو
فرانسه (مولوز): سی۴، دیاس۴
فرانسه (پوآسی): سی۳، دیاس۳
فرانسه (اولنه سو بوآ): سی۳
فرانسه (سوشا): دیاس۵
فرانسه (رن): سیتروئن سی۵
پرتغال (مانگولاد): برلینگو
اسلواکی (پیکاسو ترنوا): سی۳
اسپانیا (مادرید): سی۴ پیکاسا
اسپانیا (ویگو): برلینگو
ترکیه (بورسا): نیمو
کارخانجات مشارکتی
چین (شنژن)؛ پژو-سیتروئن-چانگان مشارکت: دیاس۵
چین (ووهان)؛ شرکت دانگفنگ موتور مشارکت: سی-الیسه، سی۳ ال، پیکاسو، سی۴ ال، سی۵
جمهوری چک (کلین (جمهوری چک))؛ پژو، سیتروئن، تویوتا مشارکت: سی۱
فرانسه (والنسین)؛ پژو-سیتروئن/فیات مشارکت سویل: سیتروئن جامپر
ایتالیا (وال دی سانگرو)؛ پژو-سیتروئن/فیات مشارکت سویل: جامپر/ریلی
ژاپن (کوراشیکی، اوکایاما)؛ میتسوبیشی موتورز کارخانه: سی-زیرو
روسیه (کالوگا)؛ پژو-سیتروئن/میتسوبیشی مشارکت: سی۴، سی-کراسر
ترکیه کارسان؛ کارخانه: برلینگو
لوگوی سیتروئن
همانطور که در بخش تاریخچه عنوان شد، آندره سیتروئن با کمک گرفتن از اقوامش توانست در صنایع پارچه بافی هلند استخدام و در هلند توانست با تعمیرات چرخهای دندانهدار آشنا شود. با بازگشت به پاریس در سال ۱۹۰۴ با کمک ۲ نفر از دوستانش کارگاه ساخت، چرخدندههای حلزونی شکل (به انگلیسی: double - helical gearweals) را ساخت که یکی از افتخارات آندره محسوب میشد.
در این نوع چرخ دنده به جای یک سطح مماس صاف، از یک سطح هشتی (۸) شکل استفاده شد که باعث میشد تا چرخ دنده نرمتر کار کند. از آنجایی که آندره در ابتدا به ساخت این چرخ دنده میپرداخت، این علامت را برای درج بر روی خودروهای تولید شرکتش، بهعنوان لوگو انتخاب نمود. نشان تجاری یا لوگوی شرکت سیتروئن که امروزه با نام (به انگلیسی: Chevron Double) شناخته میشود، از همین طرح یعنی دو علامت ۸ شکل تشکیل شده است.
کیا موتورز
کیا موتورز (به کرهای: 기아자동차) شرکت خودروسازی کرهای است، که بهعنوان زیرمجموعهای از هیوندای موتور گروپ، محسوب میشود و در سال ۲۰۱۳ با تولید ۲٫۷۵ میلیون دستگاه خودرو، دومین خودروساز کره جنوبی شناخته شد.
کیا موتورز هماکنون دارای ۸ کارخانه تولیدی است، که در کشورهای ایالات متحده آمریکا، چین، کره جنوبی، ویتنام و اسلواکی مستقر میباشند. دفتر مرکزی این شرکت در شهر سئول قرار دارد و سهام آن در بازار بورس کره دادوستد میشود. شرکت هیوندای موتور با در اختیار داشتن ۳۳٫۹۹٪ درصد از سهام کیا موتورز، بزرگترین سهامدار آن بهشمار میآید.
تاریخچه
شرکت کیا موتورز بهعنوﺍن قدیمیترین شرکت خودروسازی کرهﺍی، در سال ۱۹۴۴ با موضوع ساخت و تولید مفتولهای فلزی و دوچرخهسازی، شروع به کار نمود. در سال ۱۹۵۲، ﺍین شرکت نام خود رﺍ ﺍز «صنایع دقیق کیونگ سانگ» به کیا تغییر دﺍد و چندی بعد شروع به ساخت موتورسیکلت، کامیون و خودروی سوﺍری کرد. در سال ۱۹۸۶ و با همکاری شرکت فورد، کیا موتورز مبادرت به ساخت برخی ﺍز مدلهای مزدا مانند مزدا فامیلا هم برﺍی بازﺍر دﺍخلی و هم برﺍی بازﺍر خارجی (جهت صادرات) نمود. ﺍین مدلها همچنین شامل کیا پرﺍید (بر مبنای مدل مزدﺍ ۱۲۱) و کیا ﺁوﻻ بودند، که در بازﺍر آمریکای شمالی و استرالیا با نامهای فورد فستیوا و فورد ﺍسپایر به فروش رفت.
کیا موتورز که در سال ۱۹۸۶ تنها ۲۶ دستگاه خودرو تولید کرده بود، در سال ۱۹۸۷ در فاصله تنها یک سال، تولیدش را به ۹۵٫۰۰۰ دستگاه افزایش داد. در سال ۱۹۹۲، کیا موتورز آمریکا، در ایالات متحده آمریکا شروع بکار نمود. ﺍولین خودروی دﺍرﺍی برند کیا، در ﺍیاﻻت متحده ﺍز طریق ۴ شعبه نمایندگی فروش در پورتلند، اورگن و در فوریه ۱۹۹۴ بهفروش رفت. ﺍز ﺁن زمان، کیا به صورتی روشمند فعالیت خود رﺍ توسعه دﺍد. نمایندگیهای فروش در سال ۱۹۹۴ مدل کیا سفیا ﺍین شرکت رﺍ به فروش رساندند و بعد ﺍز مدتی، ﺍندک خط تولید محصول ﺍین شرکت، ﺍز طریق مدل کیا اسپورتیج، شرکت گسترش یافت.
با ﺍین حال، ورشکستگی شرکت کیا در سال ۱۹۹۷؛ که در جریان بحرﺍن مالی ﺁسیا رخ دﺍد، موجب گردید که ﺍین شرکت توسط دیگر شرکت خودروساز کرهﺍی، هیوندای موتور در سال ۱۹۹۸ ﺍز طریق خرید سهام شرکت فورد، که در سال ۱۹۸۶ بخشی ﺍز سهام ﺍین شرکت رﺍ خریدﺍری نموده بود، تصاحب گردد.
در سال ۱۹۹۸، شرکت کیا موتورز با مدیریت هیوندای موتور گروپ، شروع به صادرﺍت خودروی کیا منتور نمود. این مدل از کیا رقیب مدلها فورد ﺍسکورت و اپل ﺁسترﺍ در بازار اروپا بود، که به جهت قیمت پائین، فروش نسبتأ خوبی در اروپا داشت. سپس در اواسط دهه ۱۹۹۰ مدل هاچبک منتور، با نام کیا شوما عرضه شد. تغییر ظاهری (فیس لیفت) که در سال ۱۹۹۹ صورت گرفت، کیا منتور رﺍ همچنان در رده سدان نگاه دﺍشت.
کیا به بازﺍر خودروهای خانوﺍدگی، تا زمانی که کیا کردوس رﺍ تولید نمود، وﺍرد نگردید. کردوس که ماشینی چهار در و در کلاس سدﺍن بود، در سال ۱۹۹۹ ﺍرﺍئه شد. ﺍین خودرو ﺍندﺍزه مشابهی با فورد موندئو دﺍشت، ﺍما در هنگام ارائه ﺁن به بازﺍر ﺍز نظر ﺍندﺍزه، کوچکتر فورد فوکوس بود. ﺍین خودرو دﺍرﺍی تزئینات دﺍخلی ویژه، محفظه صندوق عقب بزرگ، قیمت رقابتی و سطوح باﻻی تجهیزﺍت بود، ﺍما جذﺍبیت کمتری برﺍی بازارهای جهانی دﺍشت.
خودروی جانشین کیا برﺍی کردوس، یعنی کیا مجنتیس در سال ۲۰۰۱ نتوﺍنست محبوبیت کیا کردوس رﺍ ﺍحیا کند. کیا در سال ۱۹۹۹ با خودروی کیا سدونا وارد بازﺍر خودروهای امپیوی شد. در زمان ﺍرﺍئه ﺍین خودرو به بازﺍر، ﺍرزﺍنترین خودرو در مقایسه با دیگر خودروهای کلاس امپیوی در بریتانیا شناخته شد.
ﺍین مدلها تا سال ۲۰۰۴ که مدل کیا سرﺍتو به بازﺍر عرضه شد، به فروش رفت و همین ﺍمر سبب گردید تا شرکت کیا موتورز، به عنوﺍن یکی ﺍز خودروسازﺍن جدی، وﺍرد عرصه رقابت گردد. خودروی اسیووی کیا اسپورتیج در سرتاسر ﺍروپا عمومیت پیدﺍ کرد، ﺍما ﺍز سال ۲۰۰۲ بود که کیا فروش بیشتری رﺍ ﺍز طریق عرضه مدل کیا سورنتو در بازﺍر بدست ﺁورد.
کیا موتورز آمریکا
کیا موتورز آمریکا بازوی فروش، بازﺍریابی و توزیع محصولات شرکت کیا موتورز، در ﺍیاﻻت متحده ﺍست. این شعبه از شرکت کیا، طیف کاملی ﺍز خطوط تولید محصوﻻت خود رﺍ، ﺍز طریق شبکهای از ۶۴۰ نمایندگی فروش در ﺍیاﻻت متحده عرضه میکند. در سال ۲۰۰۸ کیا موتورز آمریکا، رکورد فروش خود رﺍ برﺍی چهاردهمین سال متوﺍلی، در رشد سهم بازﺍر در ﺍیاﻻت متحده شکست.
کیا موتورز ﺍروپا
ﺍز سال ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۹ شرکت کیا شروع به ساخت فرمان سمت رﺍست، بههمرﺍه فرمانهای سمت چپ، در سایت تولیدی خود، در کارمان، ﺁلمان نمود. ﺍز سال ۱۹۹۹ تا زمان توقف ﺁن در سال ۲۰۰۳ تمامی مدلهای کیا ﺍسپورتیج فروخته شده در ﺍروپا، در کارخانه کیا موتورز ﺁلمان، تولید میشد. در سال ۲۰۰۳ بار دیگر خط تولید مدل ﺍسپورتیج، به کره جنوبی منتقل شد.
کیا صادرﺍت خودرو به ﺍروپا رﺍ ﺍز ﺍبتدﺍی سال ۱۹۹۱ با خودروی مینی کیا پرﺍید، آغاز نمود. شروع فروش ﺍین محصول در ﺍروپا با ﺍستقبال روبرو شد، تا ﺍینکه در ﺍنتهای دهه ۱۹۹۰ میلادی، با کاهش تقاضای این مدل، در نهایت به توقف کامل خط تولید مدل پراید، در ماه مه ۲۰۰۰ گردید. خودروی کیا ریو نیز همچون پراید، از سال ۲۰۰۱، از خط تولید محصولات کیا موتورز خارج شد.
سال ۲۰۰۴ شاهد ورود کیا پیکانتو بهعنوﺍن خودروی شهری به ﺍروپا بود. ﺍین خودرو ﺍثبات نمود که کیا در زمینه ﺍرﺍئه محصول به خریدﺍرﺍن ﺍروپایی که به بودجه خود برﺍی خرید ماشین توجه دﺍرند، موفق بوده ﺍست. تا سال ۲۰۰۷ کیا سابقه شانزده سالهﺍی در زمینه صادرﺍت خودرو به ﺍروپا دﺍشته ﺍست. در هنگام ورود به بازﺍر ﺍروپا، فقط یک مدل فروخته شده بود. دﺍمنه مدلهای قابل فروش در ﺍروپا بتدریج فرﺍختر شد، بگونهﺍی که همﺍکنون در هر یک ﺍز بخشهای بازﺍر، به غیر ﺍز بازﺍر خودروهای لوکس و ﺍسپورت، به رقیبی جدی برﺍی شرکتهای دیگر تبدیل شده ﺍست.
ریشه نام
شرکت کیاموتورز پس از آغاز فعالیت خود در سال ۱۹۴۴ به عنوان یک کارگاه تولیدی قطعات دست ساز دوچرخه واقع در حومه شهر سئول کره جنوبی، در شش دهه گذشته توانستهاست به عنوان نیروی محرکه وسیله نقلیه موتوری کرهای با ادعای «تولید اولین اتومبیل کشور» همچنین «صادرات اولین اتومبیل از کره» پدیدار شود.
نام «کیا» برخاسته ﺍز نامی چینی-کرهﺍی ﺍست که شامل کلمه «کی» (برﺁمدن) و «ﺁ» (به معنای ﺁسیا) ﺍست. بهﺍختصار نام ﺍین شرکت معنای «برﺁمده ﺍز ﺁسیا» رﺍ ﺍلقا میکند.
گسترش در جهان
کیا موتورز دارای سه سایت تولیدی در کره جنوبی و یک کارخانه در کشور اسلواکی، دو کارخانه در چین و یک شاخه آمریکایی به نام «کیا موتورز آمریکا» میباشد، که در ۲۰ اکتبر ۲۰۰۶ به عنوان اولین کارخانه مونتاژ محصولات کیا در وست پوینت ایالت جورجیا با هزینهای بالغ بر یک میلیارد دلار افتتاح گردید.
از سال ۲۰۰۵، کیا تمرکز ویژهای بر بازار اروپا داشته و فروش محصولاتش از مرز یک میلیون دستگاه گذشتهاست و کیا موتورز هم اکنون رو به توسعه ترین خودروساز در آن قاره میباشد و این تنها یکی از موفقیتهای این شرکت با سابقه در بازار اروپا است.
حمایتهای مالی
شرکت کیا موتورز فعالیت گستردهای در بخش سرمایهگذاری و اسپانسری ورزشی دارد. این شرکت حامی مالی اشخاص، مسابقات ورزشی یا باشگاههای زیر میباشد.
مسابقات ورزشی
لیگ آ س ب
اتحادیه ملی بسکتبال (انبیای)
اتحادیه ملی بسکتبال زنان
تنیس آزاد استرالیا
جام حذفی فوتبال برزیل
مسابقات قهرمانی بسکتبال آسیا
جام جهانی فوتبال
جام ملتهای اروپا
باشگاهها و تیمها
باشگاه فوتبال بوردو
تیم ملی فوتبال فیلیپین
تیم ملی فوتبال اسلواکی
باشگاه فوتبال اسپارتاک مسکو
تورنتو افسی
باشگاه فوتبال ویتوریا ستوبال
ورزشکاران
رافائل نادال
فرناندو گونزالس
یولیا لیپنیتسکایا
ویکتوریا کوموا
مانی پاکیائو
پژو
پژو، (به فرانسوی: Peugeot) شرکت خودروسازی فرانسوی است، که در سال ۱۸۱۰ توسط خانواده پژو جهت ساخت آسیابهای قهوه، در شهر فرانش-کنته، فرانسه تاسیس شد ولی ورود رسمی پژو به صنعت خودروسازی با تولید دوچرخه «گراند بای» توسط آرماند پژو در سال ۱۸۸۲ آغاز شد. نخستین خودروی پژو که خودرویی سهچرخ بود، در سال ۱۸۸۹ توسط آرماند پژو و با همکاری گوتلیب دایملر تولید گردید.
امروزه شرکت پژو از زیرمجموعههای شرکت پژو سیتروئن محسوب میشود و همچنان بهعنوان بزرگترین شرکت خودروسازی فرانسه و دومین خودروساز بزرگ اروپا بهشمار میآید.
تاریخچه
شرکت پژو در سال ۱۸۱۰ توسط امیل پژو، جهت ساخت آسیابهای قهوه در شهر سوشو، فرانسه تاسیس شد. در سال ۱۸۳۰ به تولید دوچرخه پرداخت و بالاخره از سال ۱۸۴۲ تولید آسیابهای قهوه، نمک و فلفل را آغاز کرد.
ورود رسمی پژو به صنعت وسایل نقلیه، با تولید دوچرخه «گراند بای» توسط فرزند امیل، آرماند پژو در سال ۱۸۸۲ آغاز شد، که دوچرخهای از نوع پنی-فرتینگ بود. (دوچرخهای که چرخ قسمت جلو خیلی بزرگ و چرخ عقب کوچک است)
آرماند به زودی به صنعت خودروسازی علاقهمند شد و با مباحثه با افرادی نظیر گوتلیب دایملر به امکان انجام آن اطمینان پیدا کرد و اولین اتومبیل پژو در سال ۱۸۸۹ تنها با چهار نمونه ساخته شد. موتور بخار استفاده شده در این اتومبیل، سنگین بود و حجم زیادی را نیز اشغال میکرد، همچنین مدت زمان زیادی برای گرم شدن، لازم داشت.
در سال ۱۸۹۰ استفاده از موتور بخار ممنوع شد و پیشنهاد گردید، که در اتومبیلها از موتورهای سوختی، که توسط شرکت پنهارد و تحت لیسانس دایملر ساخته شده بود، استفاده شود.
این خودرو از بسیاری از نمونههای پیشین خود پیشرفتهتر بود. سپس اتومبیلهای بیشتری ساخته شد، در ۱۸۸۲ تعداد ۲۹ خودرو، در سال ۱۸۸۴ تعداد ۴۰ خودرو، در سال ۱۸۹۵ تعداد ۷۲ خودرو، در سال ۱۸۹۸ تعداد ۱۵۶ خودرو و نهایتاً در سال ۱۸۹۹ تعداد ۳٫۰۰۰ خودرو، ساخته شد.
پژو اولین شرکتی بود، که تایرهای لاستیکی را بر روی خودروهای خود نصب کرد و در سال ۱۸۹۵ تایرهای بادی را بر روی آنها قرار داد. در سال ۱۸۹۶ پژو اولین موتور خود را بدون کمک گوتلیب دایملر تولید کرد و بعد از آن پیشرفتهای مختلفی مانند امکانپذیری انتقال قوای محرکه زیر خودرو به درون کاپوت حاصل شد و خودرو به معنای امروزی آن، شکل گرفت.
در سال ۱۸۹۶ اولین موتور درونسوز توسط شرکت پژو ساخته شد و دیگر نیازی به خریدار موتور، از دایملر نبود. اولین مدل موتور ۶ کیلو وات قدرت داشت، به صورت افقی در عقب قرار میگرفت و در پژو تیپ ۱۵ نصب شد. پیشرفتهای بعدی به این صورت بود که موتور به قسمت جلوی خودرو منتقل شد و رینگها به ماشین اضافه شدند و اتومبیلها به اتومبیلهای مدرن شباهت پیدا کردند.
در سال ۱۸۹۸ آرماند پژو تصمیم گرفت، برای تشکیل شرکت خود، از پژو جدا شود، تا تمرکز بیشتری روی اتومبیل داشته باشد. در سال ۱۹۰۱ توانست با تولید موتوری با حجم ۶۵۲ سیسی، قدرت ۵ اسب بخار، یک سیلندر و ظاهر سنتی، برنده مسابقات بهترین مدل آن سال شود.
پس از اینکه در مسابقات پاریس، مقام نوزدهم را بدست آورد، تصمیم گرفت از مسابقات کنارهگیری نماید. در سال ۱۹۰۳ پژو اقدام به تولید موتورسیکلت نمود و از آن پس، موتورسیکلتهای پژو، بهسرعت جای خود را در بازار باز کردند. در سال ۱۹۰۳ پژو حدود نیمی از خودروهای بازار فرانسه را تولید میکرد.
در ۱۹۰۷ اولین موتور شش سیلندر ساخته شده توسط پژو به نمایش گذاشته شد و همکاری تونی هوبر به عنوان سازنده موتور آغاز شد. از آنجا که تعداد زیادی خودرو با انواع متفاوت در خط تولید بود، پژو تصمیم گرفت که خط تولید دیگری را راهاندازی نماید.
در سال ۱۹۱۲، اتوره بوگاتی موتوری با حجم ۸۵۰ سیسی و چهارسیلندر را طراحی نمود و در همان سال با تیمی متشکل از ۳ راننده و یک طراح موتور، بار دیگر با خودروی بوگاتی به مسابقات بازگشت.
بین سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ با شعلهور شدن جنگ جهانی اول در اروپا، پژو به تولید خودروهای نظامی گوناگون، که از دوچرخه تا تانکهای بزرگ را شامل میشد، پرداخت. در سالهای بعد از جنگ جهانی اول، خودرو به وسیله لازمی برای همه مبدل شد و دیگر یک وسیله تشریفاتی مختص قشر مرفه نبود.
با پایان جنگ در اروپا، مسابقات اتومبیلرانی بار دیگر از سر گرفته شد و شرکت در مسابقات ادامه یافت و طی قرن بیستم پژو توسعه یافت و در سال ۱۹۲۶ بخش پدال و موتور از هم جدا شد که در پی آن، واحد دوچرخه پژو از شرکت مادر خود جدا شد و سایکل پژو را تشکیل داد.
در سال ۱۹۲۸ مدل ۱۸۳ تولید شد. سال ۱۹۲۹ سالی بود که نامگذاری امروزی پژو شکل گرفت. مدل جدید سال ۱۹۲۹، پژو ۲۰۱ ارزانترین خودرو در بازار فرانسه و مدلی بود که علامت تجاری پژو را دارا بود. این خودرو اولین خودروی تولید انبوه پژو بود. مدت زیادی از این شکوفایی پژو نگذشته بود، که در دهه ۱۹۳۰ میلادی دوران رکود اقتصادی آغاز شد.
در زمان بحران مالی، فروش شرکت بسیار کاهش یافت، ولی شرکت توانست نجات پیدا کند. در سال ۱۹۳۳ این شرکت مدل پژو ۴۰۲ را روانه بازار کرد که اولین مدلی بود که سقف آن قابلیت جمع شدن داشت.
بعد از آن جنگ جهانی دوم آغاز گردید و پژو مجبور شد کامیون و ون برای جنگ تولید کند؛ اما در سال ۱۹۴۸ دوباره کار خود را با تولید پژو ۲۰۳ آغاز کرد. بعد از آن مدلهای بسیاری با همکاری شرکت طراحی ایتالیایی پنین فارینا مانند پژو ۵۰۴ عرضه کرد.
در ۱۹۵۸ فروش محصولات شرکت در ایتالیا آغاز شد و همکاری با شرکتهای دیگر مانند رنو و ولوو افزایش یافت. در سال ۱۹۷۴ پژو ۳۰٪ درصد از سهام سیتروئن را خریداری کرد و در ۱۹۷۵ این شرکت را تصاحب نمود.
در این زمان بسیاری از طرفداران سیتروئن اعتراض کردند، که با این کار ابداعات و پیشرفتهای افسانهای شرکت سیتروئن افول میکند. در نتیجه دو شرکت با یکدیگر ادغام شدند و شرکت جدید نیز پژو سیتروئن نامگذاری شد، که برندهای هر شرکت حفظ شود؛ اما از لحاظ منابع فنی و تکنولوژی از تحقیقات یکدیگر بهرهمند شوند. در آن زمان سیتروئن دچار مشکلات مالی زیادی بود، ولی در عین حال، مدلهای زیادی از خودرو را برای تولید نهایی طراحی نموده بود.
در سال ۱۹۷۸ شرکت پژو سیتروئن واحد اروپایی کرایسلر را به دلیل بحرانهای ایجاد شده در این شرکت، از آن خود کرد. شرکت کرایسلر اروپا، بسیار فرسوده و دارای مدلهای قدیمی بود و در واقع این سرمایهگذاری، مشکلات مالی بسیاری برای پژو سیتروئن ایجاد کرد. در اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی، پژو برند تالبوت را احیا کرد، تا بتواند سودی از کرایسلر به دست آورد و بخش اروپایی آن را از ورشکستگی نجات داد.
تمامی این سرمایهگذاریها باعث شد شرکت پول زیادی را خرج نماید و دچار مشکلات مالی شود. در سال ۱۹۸۳ مدل موفق پژو ۲۰۵ ارائه شد و بسیاری از هزینههای شرکت را پوشش داد. در ۱۹۹۰ با مدیریت جین مارتین فولز در پژو سیتروئن برای نخستین بار مشارکت این دو شرکت موفق عمل نمود.
پژو در سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۰ به طور مداوم در رالی معروف پاریس داکار قهرمان شد. فروش این شرکت در ایالات متحده با مدلهای پژو ۴۰۵ و پژو ۵۰۵ به ۴٫۲۶۱ دستگاه در سال ۱۹۹۰ میلادی رسید و فروش ۲٫۲۴۰ دستگاه، در ژوئیه ۱۹۹۱ شرکت را بعد از ۳۳ سال، به نقطه اوج خود رساند. همچنین پژو در سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۰ تامین موتورهای مسابقات فرمول یک را عهدهدار شد.
در آوریل ۲۰۰۶ شرکت، پایان کار کارخانه رایتون خود در کاونتری، بریتانیا را اعلام نمود و این باعث از دست رفتن ۲٫۳۰۰ شغل در کارخانه و ۵٫۰۰۰ شغل خردهفروشی شد. این شرکت اولین خودروی پژو ۲۰۶ خود را در ۱۲ دسامبر ۲۰۰۶ تولید نمود.
پژو از هدف خود که فروش چهار میلیون خودرو در سال بود، فاصله بسیار زیادی داشت. در سال ۲۰۰۸ فروش شرکت کمتر از ۲ میلیون دستگاه در سال بود و در اوایل ۲۰۰۹ به دلیل بحران مالی ۲۰۱۲–۲۰۰۷، فروش باز هم کاهش پیدا کرد.
پژو هنوز در پی نوآوری در مدلهای خودرو است تا بتواند نیازهای تمامی بخشها را پاسخ دهد و همینطور در تلاش است تا بازارهای جدید را در چین، روسیه و آمریکای شمالی داشته باشد. در پایان سال مالی ۲۰۰۸ گردش مالی شرکت با مبلغی کاهش، به ۵۴٫۴ میلیارد دلار و سود خالص، به رقم ۴ میلیارد دلار رسید.
در اواخر ۲۰۰۹ نیز پژو دچار افول عملیاتی و کاهش فروش شد که در پی آن «فیلیپ وارین» به جای «کریستین استریف» مدیریت شرکت را به عهده گرفت. پژو اکنون بیش از ۲۰۰ هزار کارمند در سراسر جهان دارد و در سال ۲۰۱۲ فروشی بالغ بر ۵۴ میلیارد دلار را از آن خود کرد و همچنان بزرگ ترین خودروساز فرانسه میباشد و پس از گروه فولکسواگن در رتبه دوم از بزرگترین خودروسازهای اروپا جای دارد.
مسابقات اتومبیلرانی
پژو موفقیتهای بسیاری در مسابقات اتومبیلرانی بینالمللی کسب کرده است. پژو ۵۰۴، پژو ۲۰۵ توربوشارژر دار و اخیرا پژو ۲۰۶، خودروهایی هستند، که برای این شرکت موفقیت کسب کردند. در حال حاضر پژو ۳۰۷ برای مسابقات رالی بینالمللی این شرکت، استفاده میشود.
پژو در سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۰ بطور مداوم، در رالی معروف پاریس داکار قهرمان شده است. همچنین پژو تامین موتورهای مسابقات فرمول یک را در فاصله سالهای ۱۹۹۸، ۱۹۹۹ و ۲۰۰۰ عهدهدار شده است.
نامگذاری مدلهای خودرو
پژو در نامگذاری مدلهایش، سبک خاصی دارد و از فرمول X0Y استفاده میکند. X برای نشان دادن سایز خودرو و Y برای سال تولید خودرو، بکار میرود؛ یعنی هرچه رقم، بالاتر باشد، مدل خودرو، جدیدتر است. در نتیجه بر پایه این فرمول، پژو ۴۰۶، بزرگتر و جدیدتر از پژو ۳۰۵ میباشد. البته این قاعده نامگذاری استثناهایی نیز دارد. برای مثال پژو ۳۰۹ پیش از پژو ۳۰۶ تولید شده است. نمونه دیگر پژو ۲۰۶ اسدبلیو است، که اندازهای در حدود یک پژو ۴۰وای دارد.
این رویه نامگذاری، در سال ۱۹۲۹ با عرضه مدل پژو ۲۰۱ آغاز شد. تمام مدلهای پژو ۱۰۱ تا پژو ۹۰۹ این شرکت بهعنوان نامهای تجاری مختص پژو ثبت شدهاند. اما شرکتهای دیگر نیز محصولاتی با نامهایی مشابه محصولات این شرکت داشتند، که برخی از آنها مانند: پورشه ۹۰۱ که به پورشه ۹۱۱ تغییر نام داد و برخی دیگر مانند مدلهایی از فراری، که همان نام خود را حفظ کردند. جالب آنکه وجود ۰ در وسط نامهای این مدلها، فلسفهای خاص دارد. این صفر نشان دهنده عددی است، که بر روی یک صفحه، در جلوی خودروهای اولیه این شرکت ظاهر میشدند و سوراخ هندل این خودروها، با این صفر یکجا قرار میگرفت. البته پژو قصد دارد که نامگذاری با چهار رقم (دو صفر در وسط) را در آینده، در پیش گیرد و این رویه را، با نامگذاری مدل مفهومی (نمایشی) خود، به نام پژو ۴۰۰۲ آغاز کرد.
لوگوی پژو
اولین لوگوی پژو که در آن از طرح شیر استفاده شده بود، برای تیغه ارهها و وسایل استیلی این شرکت، طراحی شد. در سال ۱۸۵۰ برای اولین بار، لوگوی شیر برای شرکت برادران پژو دیده شد. در سال ۱۸۵۸ لوگو به طور رسمی ثبت شد.
سال ۱۸۸۹ سال مهمی برای کارخانه پژو بود، چرا که اولین اتومبیل با نام پژو را، راهی بازار نمود: یک اتومبیل ۳ چرخه طراحی شده توسط آرماند پژو.
در این زمان شیر مربوط به لوگو بر روی سایر محصولات کارخانه پژو نشان داده میشد اما بین سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۹۰۵ لوگوی شیر بر روی ماشینهای تولیدی مشاهده نمیشد و برای مارک گذاری این ماشینها از عنوان پژو اتومبیل بر روی رادیاتور خودروها استفاده میگشت. بین سالهای ۱۹۰۵ تا ۱۹۱۵ عکس شیر و پیکان بر روی مدل پژو لایون که توسط براردان پژو تولید شده بود، ظاهر گشت.
اما لوگوی اصلی این شرکت، با طرح شیر، در سال ۱۹۳۳ به عنوان لوگوی جهانی پژو طراحی گشت و این لوگو، نخستین بار، بر روی مدل پژو ۲۰۳ ظاهر شد. شیری که بر روی ۲ پای عقب خود بلند شده بود و یادآور نشان نظامی Franche-Comté زادگاه اصلی پژو بود.
قطبنما
قُطبنما وسیلهای برای تعیین جهت و جهتیابی. این وسیله با استفاده از میدان مغناطیسی زمین جهت قطب شمال را نشان میدهد که در حقیقت شمال مغناطیسی زمین است؛ که با شمال حقیقی مقداری فاصله دارد. زاویه بین شمال حقیقی و شمال مغناطیسی، میل مغناطیسی نامیده می شود. امروزه برای تعیین شمال حقیقی از قطبنماهای پیشرفتهتری مانند قطبنمای ژیروسکوپی استفاده میشود.
تأثیرات جاذبههای مغناطیسی موضعی (فلز و الکتریسیته)
هر گاه قطبنما در نزدیکی اشیای آهنی یا فولادی و یا منابع الکتریکی قرار گرفته باشد، عقربهاش از جهت قطب مقداری منحرف میشود، که به آن انحراف مغناطیسی میگویند. کلاً به همراه داشتن اشیایی از جنس آهن یا انواع مشابه آن می تواند باعث اختلال در حرکت عقربه شود. حتی وجود یک گیره کاغذ روی نقشه ممکن است مساله ساز شود. بنابراین، هنگام استفاده از قطبنما باید مطمئن شویم که از اشیای انحرافدهنده آن، بهطور کلی دور است. همچنین احتمال تأثیرگذاری جاذبههای مغناطیسی موجود در خاک نیز وجود دارد، که بسیار نادر است.
در جدول زیر حداقل فاصلهی وسایل مختلف از قطبنما -برای اینکه قطبنما شمال مغناطیسی را به درستی نشان دهد- آمده است:
اشیا فاصله
خطوط برق فشار قوی 55 متر
کامیون و اتومبیل 10 متر
خطوط تلفن 10 متر
ابزار الکتریکی و مکانیکی 2 متر
کلاهکها و اشیاء کوچک فلزی 2/1 متر
قطبنمای پیشرفته
قطبنماهای پیشرفته که بیشتر در صنایع مخابرات و امور نظامی به کار برده میشوند، مجهز به سلولهای شبنما هستند که حتی در تاریکی شب عمل جهتنمایی را صورت دهند. این نوع قطبنماها در دوربینهای دو چشمی نظامی، تانکها، نفربرها و حتی در ساختمان برخی خودروهای پیشرفته نیز به کار می رود. از قطب نماهای پیشرفته در اندازه گیری طول جغرافیایی و عرض جغرافیاییِ محل نیز استفاده میکنند که در نقشهخوانی، پیادهسازی عملیات نظامی، دیدهبانی در مناطق جنگی و ... نقش تعیینکننده دارند.
قطب نمای M1
ساختمان قطب نماي M1
1 – دستگيره يا شصتي : حلقه اي است كه در انتهاي قطب نما قرار دارد و براي نگهداشتن قطب نما به حالت تراز در موقع استفاده بكار مي رود.
2 – درب قطب نما : درپوشي است آلومينيومي كه در وسط آن تار موئي قرار دارد و كاربرد تارموئي مانند مگسك اسلحه است و دو سر تار موئي دو نقطه فسفري (شبنما) وجود دارد و در موقع كار شبانه از آن استفاده مي شود .در حاشيه درب قطب نما خط كشي تعبيه شده است و بر اساس مقياس 000/50 : 1 بر مبناي كيلومتر مدرج شده است.
3 – تيغه نشانه روي و عدسي چشمي : تيغه ايست كه بالاي آن شكاف كوچكي همانند شكاف درجه اسلحه است و با زاويه 45 درجه نسبت به صفحه مدرج قرار ميگيرد و در موقع گرا گرفتن با كمك تار موئي بكار مي رود. در اين حال توسط عدسي چشمي كه در وسط تيغه تعبيه شده اعداد مربوط به گراي هدف نشانه روي شده قرائت مي شود. خواباندن تيغه بر روي صفحه قطب نما سبب قفل شدن صفحه مدرج مي شود.
4 – بدنه : كليه اجزاي قطب نما در داخل بدنه كه از جنس آلومينيوم است قرار دارد. در كنار اين محفظه خط كشي تعبيه شده كه با باز شدن كامل درب قطب نما ، خط كشي قطب نما را كامل ميكند.
5 – طوقه كار در شب : طوقه متحركي است كه جداره خارجي آن دندانه دار است و تعداد 120 دندانه دارد اين دندانه ها با زائده اي در كنار قطب نما در تماس است كه به هنگام چرخش تق تق صدا ميدهد و هر تقه برابر 3 درجه است . بر روي صفحه طوقه يك خط و يك نقطه فسفري مشاهده مي شود كه در موقع كار در شب از آن استفاده ميشود.(زاويه بين خط و نقطه 45 درجه و 15 تقه است)
6 – صفحه ثابت : در زير طوقه كار درشب صفحه شيشه اي ثابتي قرار دارد كه روي آن يك خط سياه بنام شاخص تعبيه شده . اين خط درست در امتداد شكاف تيغه نشانه روي و تار موئي قرار دارد كه در موقع گرا گرفتن هر عددي زير شاخص باشد گراي آن امتداد است.
7 – صفحه مدرّج : صفحه ايست لغزنده كه عقربه مغناطيسي روي آن نقش بسته است .بر روي اين صفحه دو گونه تقسيم بندي وجود دارد.
الف : تقسيم بندي داخلي كه برحسب درجه صورت گرفته و به رنگ قرمز ميباشد كه به ازاي هر 5 درجه علامت گذاري وهر 20 درجه عددگذاري شده است.(محيط دايره به 360 قسمت مساوي تقسيم شده و زاويه بين دو شعاع دايره كه يك قسمت را فرا گرفته است ، يك درجه نام دارد).
ب : تقسيم بندي خارجي كه برحسب ميليم غربي و برنگ سياه است كه به ازاي هر 20 ميليم علامت گذاري و هر هر 200 ميليم عددگذاري شده است ولي دو صفر سمت راست آن اعداد بمنظور اختصار حذف شده است.(در اين تقسيم بندي محيط دايره به 6400 قسمت تقسيم شده كه هر قسمت آنرا يك ميليم گويند).
شمال
شُمال (شِمال هم تلفظ شده) یا آپا یا اَپاختَر، یکی از چهار جهت اصلی است.
در نقشهها جهت شمال را همیشه به سوی بالای نقشه نشان میدهند.
پیرامون واژه
شمال واژهای عربی و فارسی آن آپا یا اَپاختَر است.در زبان پارسی میانه، خشکیهای شمال غربی کره زمین را وُروبَرشت و خشکیهای شمال شرقی را وُروژَرشت مینامیدند.در بُندَهِش آمده که برای هر جهت اصلی یک سپاهبد گمارده شده و سپاهبد شمال، ستاره هفتاورنگ (محتملاً نگهبان شمال) است.
در زبان
در سند املاک از شمال قیدی ساخته میشود به صورت «شمالاً». (نمونه: این مکان شمالاً به زمین فروشنده محدود است.) به افراد و چیزهای منسوب به شمال، شمالی یا شمالیه (نمونه: بلاد شمالیه) گفته میشود. در ادبیات شمالیپیکران به معنی ستارگانی است که از شمال طلوع میکنند.به منطقه بالای مدار قطب شمال در فارسی شمالگان گفته میشود.
باختر
باختر یا غَرب یکی از چهار جهت اصلی در جغرافیا است که در نقشهها معمولاً در سمت چپ نقشه است. باختر محل فروشدن یا غروب خورشید و بنابراین جهت مخالف گردش زمین است. به هنگام ناوبری برای رفتن به سوی باختر باید سمت قطبنما را روی °۲۷۰ قرار داد.
کاربرد امروزی
لغتنامههایی که مشخصاً به فارسی امروز میپردازند دربارهٔ واژهٔ «باختر» چنین آوردهاند:
فرهنگ معاصر فارسی (صدری افشار و دیگران:۱۳۸۱) «باختر» را ادبی میداند و به مدخل غرب (که مفصلتر است) ارجاع میدهد.
فرهنگ روز سخن (انوری:۱۳۸۳) «باختر» را «مغرب» (که باز مدخل مفصلتری است) معنی میکند.
با توجه به این که هر دوی این فرهنگها مدخل مفصلتری تحت «مغرب» یا «غرب» دارند، به نظر میرسد که باید فرض کرد واژهٔ «باختر» به نظر این فرهنگنویسان از واژههای «غرب» و «مغرب» مهجورتر است.
کاربرد قدیمیتر
«باختر» در ادبیات فارسی به معنی شمال و شرق هم استفاده میشده است.
در لغتنامه دهخدا دو مدخل برای «باختر» وجود دارد: یکی به عنوان جهت جغرافیایی و دیگری به عنوان سرزمین باکتریا (بلخ). در مورد مدخل اول (که موضوع این صفحه است)، برای معنی شمال (برای این کلمه)، تنها به اوستا اشاره شده است (و برای آن نیز باختر را با واژهٔ اوستایی «اپاختر» - apãxtar - یعنی آنطرفتر یکی گرفته است).
در بعضی از مثالهایی که از متون قدیمی فارسی برای این کلمه آورده شده است، باختر متضاد خاور است. همچنین در جایی (به نقل از شرفنامهٔ منیری) اشاره شده است:
«تحقیق آنست که باختر مخفف با اختر است و اختر ماه و آفتاب هر دو را گویند پس باختر مشرق و مغرب را توان گفت ازین جهت متقدمین بر هر دو معنی این لفظ را استعمال کردهاند لیکن خوار به معنی خور بیشتر آمده از این جهت خاور به معنی مشرق بیشتر استفاده میشود ...»
در یکی از پاورقیهای مربوط به این کلمه نیز آمده است:
«شاید اختلافاتیکه در معنی باختر روی داده از باختریان (بلخ) باشد که مردم در همسایگی جنوب او، او را شمال و در شمال جنوب، و در مغرب مشرق و در مشرق مغرب مینامیدهاند.»
در نمونههایی از اشعار شاعران فارسیزبان (از فردوسی و ناصرخسرو گرفته تا خاقانی و نظامی و سعدی)، باختر به معنای مغرب بهکار رفته است
. البته مثالهایی نیز از کاربرد عکس آن وجود دارد (در اشعار فرخی و عنصری و سوزنی و دو بیت در بعضی از نسخ شاهنامه).
خاور
خاوَر واژهای پارسی برابر با شرق عربی است. در جغرافیا، خاور امروزه به معنی شرق، یکی از چهار جهت اصلی، است.
کاربردهای قدیمی
البته در اصل خاور در زبان پارسی بازماندهٔ واژهٔ خوربران یا «خوروران» (جای بردن خورشید، جای غروب خورشید) یعنی غرب است.
در پارسی به شرق «خوراسان» (که همین نام را روی استان خراسان گذاشتند زیرا شرق ایران بزرگ بود) و به شمال «اپاختر» (واژهٔ امروزی باختر نیز که به غرب گویند بازماندهٔ اپاختر است) گویند.
فرهنگ فارسی عمید و لغتنامه دهخدا این را تایید میکند. مثلاً در بیتی از رودکی، «مهر دیدم بامدادان چون بتافت، از خراسان سوی خاور میشتافت» یا در بیتی از خاقانی «چون پخت نان زرین اندر تنور مشرق، افتاد قرص سیمین اندر دهان خاور» به معنی اصیلش آمدهاست.
خاور در بعضی از لغتنامههای قدیمیتر، از جمله برهان قاطع و آنندراج، به هر دو معنی ذکر شده است.
جنوب
«نیمروز» تغییر مسیری به این صفحه است. برای کاربردهای دیگر نیمروز (ابهامزدایی) را ببینید.جنوب یا نیمروز یکی از چهار جهت اصلی است. جنوب نقطه مقابل شمال است و ۹۰ درجه با خاور و باختر اختلاف جهت دارد. بطور قراردادی در نقشهها، نقطه یا جهت پایینی نقشه را جنوب مینامند.
جهتیابی
جهتیابی، یافتن جهتهای جغرافیایی است. جهتیابی در بسیاری از موارد کاربرد دارد. برای نمونه وقتی در کوهستان، جنگل، دشت یا بیابان گم شدهباشید، با دانستن جهتهای جغرافیایی، میتوانید به مکان مورد نظرتان برسید. یکی از استفادههای مسلمانان از جهتیابی، یافتن قبله برای نماز خواندن و ذبح حیوانات است. کوهنوردان، نظامیان، جنگلبانان و... هم به دانستن روشهای جهتیابی نیازمندند.
هرچند امروزه با وسایلی مانند قطبنما یا سامانه موقعیتیاب جهانی (جیپیاس) میتوان به راحتی و با دقت بسیار زیاد جهت جغرافیایی را مشخص کرد، در نبود ابزار، دانستن روشهای دیگر جهتیابی مفید و کاراست.
جهتهای اصلی و فرعی
اگر رو به شمال بایستیم، سمت راست مشرق (شرق، خاور)، سمت چپ مغرب (غرب، باختر) و پشت سر جنوب است. این چهار جهت را جهتهای اصلی مینامند. بین هر دو جهت اصلی یک جهت فرعی وجود دارد. مثلاً نیمساز جهتهای شمال و شرق، جهت شمالِ شرقی (شمالِ شرق) را مشخص میکند.
با دانستن یکی از جهتها، بقیهٔ جهتها را میتوان به سادگی مشخص نمود. مثلاً اگر به سوی شمال ایستاده باشید، دست راست شما شرق، دست چپ شما غرب، و پشت سر شما جنوب است.
روشهای جهتیابی
برخی روشهای جهتیابی مخصوص روز، و برخی ویژهٔ شب اند. برخی روشها هم در همهٔ مواقع کارا هستند. توجه شود که:
بسیاری از این روشها کاملاً دقیق نیستند و صرفاً جهتهای اصلی را به صورت تقریبی مشخص میکنند. برای جهتهای دقیق باید از قطبنما استفاده کرد، و میل مغناطیسی و انحراف مغناطیسی آن را هم در نظر داشت.
آنچه گفته میشود اکثراً مربوط به نیمکره شمالی است؛ به طور دقیقتر، بالای ۲۳٫۵ درجه (بالای مدار رأسالسرطان). در نیمکره جنوبی در برخی روشها ممکن است جهت شمال و جنوب برعکس آنچه گفته میشود باشد.
قُطبنما وسیلهای برای تعیین جهت و جهتیابی. این وسیله با استفاده از میدان مغناطیسی زمین جهت قطب شمال را نشان میدهد که در حقیقت شمال مغناطیسی زمین است؛ که با شمال حقیقی مقداری فاصله دارد. زاویه بین شمال حقیقی و شمال مغناطیسی، میل مغناطیسی نامیده می شود. امروزه برای تعیین شمال حقیقی از قطبنماهای پیشرفتهتری مانند قطبنمای ژیروسکوپی استفاده میشود.
تأثیرات جاذبههای مغناطیسی موضعی (فلز و الکتریسیته)
هر گاه قطبنما در نزدیکی اشیای آهنی یا فولادی و یا منابع الکتریکی قرار گرفته باشد، عقربهاش از جهت قطب مقداری منحرف میشود، که به آن انحراف مغناطیسی میگویند. کلاً به همراه داشتن اشیایی از جنس آهن یا انواع مشابه آن می تواند باعث اختلال در حرکت عقربه شود. حتی وجود یک گیره کاغذ روی نقشه ممکن است مساله ساز شود. بنابراین، هنگام استفاده از قطبنما باید مطمئن شویم که از اشیای انحرافدهنده آن، بهطور کلی دور است. همچنین احتمال تأثیرگذاری جاذبههای مغناطیسی موجود در خاک نیز وجود دارد، که بسیار نادر است.
در جدول زیر حداقل فاصلهی وسایل مختلف از قطبنما -برای اینکه قطبنما شمال مغناطیسی را به درستی نشان دهد- آمده است:
اشیا فاصله
خطوط برق فشار قوی 55 متر
کامیون و اتومبیل 10 متر
خطوط تلفن 10 متر
ابزار الکتریکی و مکانیکی 2 متر
کلاهکها و اشیاء کوچک فلزی 2/1 متر
قطبنمای پیشرفته
قطبنماهای پیشرفته که بیشتر در صنایع مخابرات و امور نظامی به کار برده میشوند، مجهز به سلولهای شبنما هستند که حتی در تاریکی شب عمل جهتنمایی را صورت دهند. این نوع قطبنماها در دوربینهای دو چشمی نظامی، تانکها، نفربرها و حتی در ساختمان برخی خودروهای پیشرفته نیز به کار می رود. از قطب نماهای پیشرفته در اندازه گیری طول جغرافیایی و عرض جغرافیاییِ محل نیز استفاده میکنند که در نقشهخوانی، پیادهسازی عملیات نظامی، دیدهبانی در مناطق جنگی و ... نقش تعیینکننده دارند.
قطب نمای M1
ساختمان قطب نماي M1
1 – دستگيره يا شصتي : حلقه اي است كه در انتهاي قطب نما قرار دارد و براي نگهداشتن قطب نما به حالت تراز در موقع استفاده بكار مي رود.
2 – درب قطب نما : درپوشي است آلومينيومي كه در وسط آن تار موئي قرار دارد و كاربرد تارموئي مانند مگسك اسلحه است و دو سر تار موئي دو نقطه فسفري (شبنما) وجود دارد و در موقع كار شبانه از آن استفاده مي شود .در حاشيه درب قطب نما خط كشي تعبيه شده است و بر اساس مقياس 000/50 : 1 بر مبناي كيلومتر مدرج شده است.
3 – تيغه نشانه روي و عدسي چشمي : تيغه ايست كه بالاي آن شكاف كوچكي همانند شكاف درجه اسلحه است و با زاويه 45 درجه نسبت به صفحه مدرج قرار ميگيرد و در موقع گرا گرفتن با كمك تار موئي بكار مي رود. در اين حال توسط عدسي چشمي كه در وسط تيغه تعبيه شده اعداد مربوط به گراي هدف نشانه روي شده قرائت مي شود. خواباندن تيغه بر روي صفحه قطب نما سبب قفل شدن صفحه مدرج مي شود.
4 – بدنه : كليه اجزاي قطب نما در داخل بدنه كه از جنس آلومينيوم است قرار دارد. در كنار اين محفظه خط كشي تعبيه شده كه با باز شدن كامل درب قطب نما ، خط كشي قطب نما را كامل ميكند.
5 – طوقه كار در شب : طوقه متحركي است كه جداره خارجي آن دندانه دار است و تعداد 120 دندانه دارد اين دندانه ها با زائده اي در كنار قطب نما در تماس است كه به هنگام چرخش تق تق صدا ميدهد و هر تقه برابر 3 درجه است . بر روي صفحه طوقه يك خط و يك نقطه فسفري مشاهده مي شود كه در موقع كار در شب از آن استفاده ميشود.(زاويه بين خط و نقطه 45 درجه و 15 تقه است)
6 – صفحه ثابت : در زير طوقه كار درشب صفحه شيشه اي ثابتي قرار دارد كه روي آن يك خط سياه بنام شاخص تعبيه شده . اين خط درست در امتداد شكاف تيغه نشانه روي و تار موئي قرار دارد كه در موقع گرا گرفتن هر عددي زير شاخص باشد گراي آن امتداد است.
7 – صفحه مدرّج : صفحه ايست لغزنده كه عقربه مغناطيسي روي آن نقش بسته است .بر روي اين صفحه دو گونه تقسيم بندي وجود دارد.
الف : تقسيم بندي داخلي كه برحسب درجه صورت گرفته و به رنگ قرمز ميباشد كه به ازاي هر 5 درجه علامت گذاري وهر 20 درجه عددگذاري شده است.(محيط دايره به 360 قسمت مساوي تقسيم شده و زاويه بين دو شعاع دايره كه يك قسمت را فرا گرفته است ، يك درجه نام دارد).
ب : تقسيم بندي خارجي كه برحسب ميليم غربي و برنگ سياه است كه به ازاي هر 20 ميليم علامت گذاري و هر هر 200 ميليم عددگذاري شده است ولي دو صفر سمت راست آن اعداد بمنظور اختصار حذف شده است.(در اين تقسيم بندي محيط دايره به 6400 قسمت تقسيم شده كه هر قسمت آنرا يك ميليم گويند).
شمال
شُمال (شِمال هم تلفظ شده) یا آپا یا اَپاختَر، یکی از چهار جهت اصلی است.
در نقشهها جهت شمال را همیشه به سوی بالای نقشه نشان میدهند.
پیرامون واژه
شمال واژهای عربی و فارسی آن آپا یا اَپاختَر است.در زبان پارسی میانه، خشکیهای شمال غربی کره زمین را وُروبَرشت و خشکیهای شمال شرقی را وُروژَرشت مینامیدند.در بُندَهِش آمده که برای هر جهت اصلی یک سپاهبد گمارده شده و سپاهبد شمال، ستاره هفتاورنگ (محتملاً نگهبان شمال) است.
در زبان
در سند املاک از شمال قیدی ساخته میشود به صورت «شمالاً». (نمونه: این مکان شمالاً به زمین فروشنده محدود است.) به افراد و چیزهای منسوب به شمال، شمالی یا شمالیه (نمونه: بلاد شمالیه) گفته میشود. در ادبیات شمالیپیکران به معنی ستارگانی است که از شمال طلوع میکنند.به منطقه بالای مدار قطب شمال در فارسی شمالگان گفته میشود.
باختر
باختر یا غَرب یکی از چهار جهت اصلی در جغرافیا است که در نقشهها معمولاً در سمت چپ نقشه است. باختر محل فروشدن یا غروب خورشید و بنابراین جهت مخالف گردش زمین است. به هنگام ناوبری برای رفتن به سوی باختر باید سمت قطبنما را روی °۲۷۰ قرار داد.
کاربرد امروزی
لغتنامههایی که مشخصاً به فارسی امروز میپردازند دربارهٔ واژهٔ «باختر» چنین آوردهاند:
فرهنگ معاصر فارسی (صدری افشار و دیگران:۱۳۸۱) «باختر» را ادبی میداند و به مدخل غرب (که مفصلتر است) ارجاع میدهد.
فرهنگ روز سخن (انوری:۱۳۸۳) «باختر» را «مغرب» (که باز مدخل مفصلتری است) معنی میکند.
با توجه به این که هر دوی این فرهنگها مدخل مفصلتری تحت «مغرب» یا «غرب» دارند، به نظر میرسد که باید فرض کرد واژهٔ «باختر» به نظر این فرهنگنویسان از واژههای «غرب» و «مغرب» مهجورتر است.
کاربرد قدیمیتر
«باختر» در ادبیات فارسی به معنی شمال و شرق هم استفاده میشده است.
در لغتنامه دهخدا دو مدخل برای «باختر» وجود دارد: یکی به عنوان جهت جغرافیایی و دیگری به عنوان سرزمین باکتریا (بلخ). در مورد مدخل اول (که موضوع این صفحه است)، برای معنی شمال (برای این کلمه)، تنها به اوستا اشاره شده است (و برای آن نیز باختر را با واژهٔ اوستایی «اپاختر» - apãxtar - یعنی آنطرفتر یکی گرفته است).
در بعضی از مثالهایی که از متون قدیمی فارسی برای این کلمه آورده شده است، باختر متضاد خاور است. همچنین در جایی (به نقل از شرفنامهٔ منیری) اشاره شده است:
«تحقیق آنست که باختر مخفف با اختر است و اختر ماه و آفتاب هر دو را گویند پس باختر مشرق و مغرب را توان گفت ازین جهت متقدمین بر هر دو معنی این لفظ را استعمال کردهاند لیکن خوار به معنی خور بیشتر آمده از این جهت خاور به معنی مشرق بیشتر استفاده میشود ...»
در یکی از پاورقیهای مربوط به این کلمه نیز آمده است:
«شاید اختلافاتیکه در معنی باختر روی داده از باختریان (بلخ) باشد که مردم در همسایگی جنوب او، او را شمال و در شمال جنوب، و در مغرب مشرق و در مشرق مغرب مینامیدهاند.»
در نمونههایی از اشعار شاعران فارسیزبان (از فردوسی و ناصرخسرو گرفته تا خاقانی و نظامی و سعدی)، باختر به معنای مغرب بهکار رفته است
. البته مثالهایی نیز از کاربرد عکس آن وجود دارد (در اشعار فرخی و عنصری و سوزنی و دو بیت در بعضی از نسخ شاهنامه).
خاور
خاوَر واژهای پارسی برابر با شرق عربی است. در جغرافیا، خاور امروزه به معنی شرق، یکی از چهار جهت اصلی، است.
کاربردهای قدیمی
البته در اصل خاور در زبان پارسی بازماندهٔ واژهٔ خوربران یا «خوروران» (جای بردن خورشید، جای غروب خورشید) یعنی غرب است.
در پارسی به شرق «خوراسان» (که همین نام را روی استان خراسان گذاشتند زیرا شرق ایران بزرگ بود) و به شمال «اپاختر» (واژهٔ امروزی باختر نیز که به غرب گویند بازماندهٔ اپاختر است) گویند.
فرهنگ فارسی عمید و لغتنامه دهخدا این را تایید میکند. مثلاً در بیتی از رودکی، «مهر دیدم بامدادان چون بتافت، از خراسان سوی خاور میشتافت» یا در بیتی از خاقانی «چون پخت نان زرین اندر تنور مشرق، افتاد قرص سیمین اندر دهان خاور» به معنی اصیلش آمدهاست.
خاور در بعضی از لغتنامههای قدیمیتر، از جمله برهان قاطع و آنندراج، به هر دو معنی ذکر شده است.
جنوب
«نیمروز» تغییر مسیری به این صفحه است. برای کاربردهای دیگر نیمروز (ابهامزدایی) را ببینید.جنوب یا نیمروز یکی از چهار جهت اصلی است. جنوب نقطه مقابل شمال است و ۹۰ درجه با خاور و باختر اختلاف جهت دارد. بطور قراردادی در نقشهها، نقطه یا جهت پایینی نقشه را جنوب مینامند.
جهتیابی
جهتیابی، یافتن جهتهای جغرافیایی است. جهتیابی در بسیاری از موارد کاربرد دارد. برای نمونه وقتی در کوهستان، جنگل، دشت یا بیابان گم شدهباشید، با دانستن جهتهای جغرافیایی، میتوانید به مکان مورد نظرتان برسید. یکی از استفادههای مسلمانان از جهتیابی، یافتن قبله برای نماز خواندن و ذبح حیوانات است. کوهنوردان، نظامیان، جنگلبانان و... هم به دانستن روشهای جهتیابی نیازمندند.
هرچند امروزه با وسایلی مانند قطبنما یا سامانه موقعیتیاب جهانی (جیپیاس) میتوان به راحتی و با دقت بسیار زیاد جهت جغرافیایی را مشخص کرد، در نبود ابزار، دانستن روشهای دیگر جهتیابی مفید و کاراست.
جهتهای اصلی و فرعی
اگر رو به شمال بایستیم، سمت راست مشرق (شرق، خاور)، سمت چپ مغرب (غرب، باختر) و پشت سر جنوب است. این چهار جهت را جهتهای اصلی مینامند. بین هر دو جهت اصلی یک جهت فرعی وجود دارد. مثلاً نیمساز جهتهای شمال و شرق، جهت شمالِ شرقی (شمالِ شرق) را مشخص میکند.
با دانستن یکی از جهتها، بقیهٔ جهتها را میتوان به سادگی مشخص نمود. مثلاً اگر به سوی شمال ایستاده باشید، دست راست شما شرق، دست چپ شما غرب، و پشت سر شما جنوب است.
روشهای جهتیابی
برخی روشهای جهتیابی مخصوص روز، و برخی ویژهٔ شب اند. برخی روشها هم در همهٔ مواقع کارا هستند. توجه شود که:
بسیاری از این روشها کاملاً دقیق نیستند و صرفاً جهتهای اصلی را به صورت تقریبی مشخص میکنند. برای جهتهای دقیق باید از قطبنما استفاده کرد، و میل مغناطیسی و انحراف مغناطیسی آن را هم در نظر داشت.
آنچه گفته میشود اکثراً مربوط به نیمکره شمالی است؛ به طور دقیقتر، بالای ۲۳٫۵ درجه (بالای مدار رأسالسرطان). در نیمکره جنوبی در برخی روشها ممکن است جهت شمال و جنوب برعکس آنچه گفته میشود باشد.
ساعت : 6:54 pm | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی