چاپ
چاپ در کره
اعتبار اختراع حروف چاپی فلزی و صنعتی شدن چاپ، از آنِ حکومت کره است که اولین بار در سال ۱۲۴۱ میلادی به آن شاره میشود. در سال ۱۳۹۲، ۶۴ سال قبل از دستگاه چاپ گوتنبرگ، دولت کره، وزارت چاپ را تأسیس کرد که وظیفه داشت حروف چاپی فلزی را با فن ریختهگری تولید کند. کارخانهی ریختهگری دولت کره، در سال ۱۴۰۳، یک قلم مفرغی شامل صدها هزار کاراکتر داشت و تا پایان قرن پانزدهم، دهها قلم کرهای دیگر نیز اختراع شد.
احتمال دارد که مارکوپولو که در قرن سیزدهم به چین رفت، کتابهای چاپی را دیده باشد و او یا مسافران دیگر جادهٔ ابریشم، این دانش را به اروپا آورده باشند که بعدها الهامبخش یوهان گوتنبرگ برای اختراع ماشین چاپ شد، چون غربیان نیز قبل از گوتنبرگ با چاپ آشنایی داشتند.
ابداع گوتنبرگ
در ۱۴۵۲، گوتنبرگ آلمانی به ایدهٔ چاپ متحرک تحقق بخشید. وی در کارگاهش فنآوری ساخت ورق، جوهر با پایهٔ روغنی و پرس را برای چاپ یک کتاب گرد هم آورد و دستگاه چاپ را اختراع کرد. در واقع او فنآوریهایی را که سالها قبل برایشان فکر و تلاش شده بود، به ثمر رساند. گوتنبرگ، چاپگر آلمانی، نخستین کسی بود که برای هر حرف، قطعهٔ فلزی جداگانهای درنظر گرفت. وی قطعهها را برای ترکیب کلمات مناسب کنار هم قرار داد، بر آنها مرکب مالید، و بر ورقهای کاغذ فشرد و به این ترتیب چاپ نوین را ایجاد کرد. وی حروف را ابتدا از جنس چوب، سپس از سرب، و بعدها از آلیاژ سرب، قلع، و آنتیموان ساخت وی نسبت فلزات آلیاژ را به گونهای انتخاب کرد که حروف بیش از حد سخت و نرم نباشند.
گوتنبرگ روزانه بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ برگ چاپ میکرد. نخستین کتابی که او به این شکل پدید آورد کتاب مقدس ۴۲ سطری بود. کتابهایی که در آن زمان بهچاپ میرسید به اینکونابولا معروف است. ابداع گوتنبرگ ظرف مدتی حدود ۴۰ سال در عمدهٔ کشورهای اروپایی و در شهرهایی مانند ونیز، فلورانس، پاریس و لیونرواج یافت و چاپخانههایی با این روش بهوجود آمد. در فاصلهٔ سالهای ۱۴۶۰ - ۱۴۷۰ چاپخانههایی در آلمان و سایر کشورهای اروپایی پدید آمد. در نیمقرن نخست پس از کار گوتنبرگ، حدود چهلهزار کتاب به چاپ رسید و شمارگان مجموع آنها از ۱۲ میلیون نسخه فراتر رفت. در پایان قرن پانزدهم در اروپا، بیش از ۲۰۰ چاپخانه در ۶۹ شهر فعالیت مستمر داشت. از جمله چاپخانههای مهم آن دوره میتوان به چاپخانه آنتون کابرگر در شهر نورنبرگ اشاره کرد که تعداد ماشینهای چاپ آن ۲۴ دستگاه بود و صدها نفر در آن چاپخانه کار میکردند. از دیگر خدمات گوتنبرگ می توان به موارد زیر اشاره کرد:
ابداع روش چاپ پیچشی به کمک روغن زیتون که تا سالها در آسیا و اروپا به کار می رفت
توسعه روش بلوکی چاپ که پس از بازگشت مارکو پولو از آسیا ابداع شده بود
توسعه روش ساخت کاغذ به تعداد زیاد که از چین وارد اروپا شده بود
توسعه روشهای ساخت مرکب
توسعه روش منگنه و قالب بندی کتاب که اجازه چاپ کتابهای قطور را می داد
دستگاه چاپ گوتنبرگ، هزینههای بسیار زیادی داشت و درنتیجه بیشتر مورد توجه ثروتمندان آن دوران بود.
۳۰۰ سال پس از اختراع دستگاه چاپ گوتنبرگ، یک نمایشنامهنویس آلمانی به نام آلوئیس زنه فلدر، چاپ سنگی یا لیتوگرافی را در سال ۱۷۹۶ میلادی اختراع کرد. هر سنگی که متن یا تصویر با این روش روی آن نقش میبست، برای چاپ حدود ۷۵۰ نسخه عملکرد مطلوب داشت و پس از آن نقش روی سنگ قابل چاپ نبود.
ورود صنعت چاپ به ایران
دربارهٔ شروع چاپ سنگی در ایران روایات متعددی وجود دارد، اما روایت قویتر این است که چاپ سنگی را برای نخستین بار میرزا صالح شیرازی در تبریز راهاندازی کرد. میرزا صالح که از سوی دولت ایران برای فراگیری هنرهای جدید به اروپا رفته بود، در بازگشت یک دستگاه چاپ سنگی با خود به تبریز آورد که آن را در سال ۱۲۲۵ هجری قمری راه انداخت. چاپخانهٔ سنگی در مدت کوتاهی در تهران، اصفهان و سپس سایر شهرهای ایران تاسیس شد و بیش از ۵۰ سال تنها روش چاپ در ایران بود و تا اواخر دورهٔ قاجار، هر چه در ایران چاپ میشد، به روش چاپ سنگی بود. البته هشت سال قبل از ورود چاپ سنگی به ایران چاپ سربی راهاندازی شده بود، ولی به علت هزینه و زحمت زیاد آن، پس از ورود چاپ سنگی، کنار گذاشته شد ولی بعدها در اواخر دورهٔ قاجار دوباره استفاده از حروف سربی رایج گردید.
شیوههای چاپ
حال بعضی از ابداعات چاپ در قرن ۱۹ و ۲۰ م را بررسی نماییم. در دههٔ آخر قرن ۱۸ م تحولاتی در چاپ ایجاد شد؛ از جمله اینکه در همین دوره شخصی به نام آلویز سنفلدر اتریشی چاپ سنگی را برای تکثیر ورقههای موسیقی ابداع کرد و به آن به عنوان جایگزینی برای سیاه قلم کاری نگاه کرد. در این روش نگاره به وسیلهٔ یک قلم تیز یا عمل یک اسید بر سطح سنگ ایجاد میشود و نگاره با رنگ سیاه بر سطح سنگ خاکستری ترسیم میشود. از همین جهت تصور کار نهایی چندان مشکل نبود. در این شیوه روش کار اینگونه است که قسمتهایی را که نمیخواستند چاپ شود (روی سنگ) مرطوب میکردند و در نتیجه مرکب چاپ که چرب است به آن قسمتها نمیچسبید و قسمتهای خشک مرکب را جذب میکردند و بدین صورت سطح آماده چاپ شامل دو قسمت بود:
بخش مرطوب (برای قسمتهای سفید)
بخش خشک (برای قسمتهای سیاه یا رنگی)
همین شیوه چاپ بود که بعدها به اختراع چاپ افست منجر گردید. اختراع عکاسی شاید بیش از هر عامل دیگر بر چاپ و صنعت تاثیر گذار بود و با وجود اینکه تهدیدی برای روشهای دستی چاپ به حساب میآمد اما با اختراع عکاسی روش حساس کردن سطح فلز و برگرداندن تصویر و حروف و نقوش بر روی آن ابداع شد. این روش جدید منشا چاپ با کلیشههای خطی گردید و در پی پیشرفت عکاسی شیوههای گراوور، فتوگراوور و هلیوگراوور ایجاد شدند. در اوایل قرن ۱۹ م ماشینهایی ابداع شد که اعمال مختلف چاپ را به طور خودکار انجام میدادند و در نتیجه سرعت چاپ افزایش یافت تا جایی که ماشینهای روتاتیو که قادر بودند در یک لحظه هر دو روی کاغذ را چاپ کنند به وجود آمد. با توجه به مطالب گفته شده به طور کلی به ۳ روش میتوان یک نمونه (تصویر یا نوشته) را به چاپ رساند که عبارتند از:
چاپ برجسته یا لترپرس یا تایپوگرافی
چاپ گود یا فرو رفته یا هیلوگراوور
چاپ مسطح یا پلانوگرافی یا لیتوگرافی
اسلوبهای اصلی چاپ
بنابراین اسلوب اصلی چاپ با در نظر گرفتن ۳ مرحله زیر ضروری است:
الف:تهیهٔ گراوورهای دستی
ب:تبدیل گراوور به چاپ و انجام چاپ
ج:استفاده از فتو مکانیک در چاپ
چگونگی انجام انواع چاپ
۱- چاپ برجسته:در این روش سطح چاپ شونده به صورت برجسته است. در نتیجه قسمت برجسته در مقابل غلتک آغشته به مرکب چاپ رنگ را به خود میگیرد و به کاغذ منتقل میکند. واضح است که در این شیوه سطح برجسته باید معکوس نقش مورد نظر باشد تا پس از چاپ شدن برروی کاغذ به صورت صحیح نمایان گردد.
۲- چاپ گود:در این نوع چاپ نقشها و تصاویر در سیلندر استوانهای که سطح چاپ شونده است، به صورت فرو رفتهاند. این نوع چاپ از کیفیت بالایی برخوردار است اما به دلیل هزینه زیادی که دارد برای کارهایی با تیراژ بالا مورد استفاده قرار میگیرد؛ مثل:تمبر، اسکناس،...
سیلندر چاپ گود دو نوع است:
الف: تمام سیلندر ریخته گری میشود و پس از پایان چاپ دوباره ذوب میگردد.
ب: فقط رویهٔ سیلندر که نقوش در آن فرورفتهاند عوض میشود و پس از هر بار چاپ فقط این رویه تعویض میگردد. در این نوع چاپ سطح تصاویر یا حروف چاپ افست است.
۳- در این شیوه سطح چاپ شونده نه برجسته و نه فرورفته است و با خاصیت مواد، حروف و تصاویر مرکب را به خود جذب نمیکنند. این روش تکامل یافته شدهٔ لیتو گرافی یا چاپ سنگی است. در این شیوه که سطح چاپی صاف است نقش نخست از لوحهٔ فلزی به استوانه لاستیکی منتقل میشود و از روی آن به کاغذ انتقال مییابد.
صفحهٔ فلزی چاپ یا همان زینک به دور یک استوانه لاستیکی بسته میشود. دو غلتک یکی آغشته به مرکب و دیگری آغشته به آب برمبنای تضاد بین آب و چربی باعث میشوند نقش روی زینک مرکب بگیرد و قسمتهای دیگر مرکب را جذب نکنند در این نوع چاپ با ۴ رنگ اصلی و استفاده از ترام، تمام رنگها ساخته میشود.
پیشرفتهای صنعت چاپ از زمان گوتنبرگ تا قرن بیستم
حدود ۱۴۹۰ میلادی روشهای مختلف اسیدکاری روی صفحات فلزی شکل گرفت. سال ۱۵۵۰ اولین لنز توسط کاردون ایتالیایی ساخته شد. آلومیس زنه فلدر در سال ۱۷۹۶ روش لیتوگرافی را ابداع نمود. وی به مخترع چاپ سنگی شهرت دارد.
حدود سال ۱۷۹۹ تا ۱۸۰۰ اوبی رو در پاریس نخستین دستگاه کاغذسازی را اختراع نمود که در سال ۱۸۲۰ دستگاههای کاملتری ساخته شد.
در سال ۱۸۱۱ نخستین ماشین سیلندری لترپرس که با نیروی بخار کار میکرد توسط کونیک مخترع آلمانی ساخته شد.
در سال ۱۸۱۸ با همکاری باور ماشین چاپ سیلندی مضاعف عرضه گردید که پشت و روی کاغذ در این دستگاه به چاپ میرسید.
در سال ۱۸۲۲ ویلیام چرچ اولین ماشین حروفچینی را به ثبت رسانید.
در سال ۱۸۲۵ نیس فورنیس تهیه فرم چاپ روی صفحههای فلزی از جمله مس را به روش فتومکانیکی ابداع کرد وبا ساخت پرس دستی نمونههایی تکثیر نمود.
در سال ۱۸۴۴ ریچارد هو در ایالات متحده ماشین چاپ رتاتیو را به ثبت رسانید فرم چاپ به صورت مدور، دور سیلند بسته میشد.
در سال ۱۸۵۰ ژیلوت اسیدکاری روی فلز را تکامل بخشید.
در سال ۱۸۵۱ اسکات آرشر روش کلودیوم مرطوب (شیشهٔ نگاتیو) را ارایه کرد.
در سال ۱۸۵۹ هنری جیمز در انگلستان با روش فتوشیمی گرافی کلیشه زیر را ساخت.
در سال ۱۸۶۶ در ایالات متحده اولین ماشین چاپ با کاغذ رول به ثبت رسید.
در سال ۱۸۷۰ اولین دوربین نوسانی ریلی توسط موس ساخته شد.
در سال ۱۸۷۴ کارل کلیچ اهل چک با استفاده از نوعی کاغذ کاربن، تهیهٔ فرم را بهبود بخشید.
در سال ۱۹۱۰ اولین ماشین هلیوگراور با استفاده از تیغهٔ دکتر بلید شروع به کار کرد.
در سال ۱۹۱۲ ماشین چاپ پشت و رو زنافست توسط کاسپار هرمان طراحی و ساخته شد (کاغذ به صورت لولهای).
در سال ۱۹۱۲ شرکت رولند ماشین چاپ افست با سه سیلندر مساوی را تولید کرد.
در سال ۱۹۵۰ سیستم حروفچینی منوفتو (تکامل یافته منوتایپ) اختراع شد.
در سال ۱۹۶۵ دکتر هل با ارائهٔ سامانهای نوین و ساخت دستگاه اسکنر تحول بزرگی در حروفچینی و فتولیتوگرافی به وجود آورد.
در سال ۱۹۷۶ اشعهٔ لیزر در دستگاههای فتولیتوگرافی و حروفچینی به کار گرفته شد.
روزنامه
روزنامه نشریهای است که به طور مرتب و منظم تهیه، چاپ و پخش میشود و بی هیچ قید و شرطی در دسترس مردم قرار میگیرد. روزنامه نه بیانیه است و نه اطلاعیه و برای روشن ساختن افکار مردم بلکه به نشر اخبار و اطلاعات در زمینههای گوناگون و انتقاد و صلاحاندیشی در امور عمومی میپردازد.
پیدایش روزنامهها
در سده ۱۸ جزوهها و اوراق اطلاعاتی برای نخستین بار در اروپا؛ به طور روزانه، چاپ و پخش میشد. پس از پایان سده ۱۹ تعداد خوانندگان روزنامههای اروپایی افزایش یافت و به هزاران یا میلیونها نفر رسید. روزنامههای اولیه بسیاری از انواع اطلاعات را در قطعی محدود و قابل تکثیر جای میدادند. روزنامهها اطلاعاتی را درباره امور جاری، سرگرمی و آگهی در یکجا ارائه میکردند.
چاپ مطبوعات روزانه ارزان در ایالات متحده آمریکا، به سال ۱۸۹۲ میلادی باز میگردد. این روزنامهها نخست فقط در شهر نیویورک توزیع میشد، اما پس از مدتی در تمام شهرهای بزرگ شرق آمریکا توزیع گردید. در نخستین سالهای سده ۲۰، روزنامههای شهری یا منطقهای پدیدار شد که اکثر مناطق ایالات متحده آمریکا را پوشش میداد. در دوران مهاجرت انبوه، روزنامههای بسیاری به زبانهای خارجی در آمریکا منتشر گردید. در سال ۱۹۱۱، نود و هفت روزنامه به زبان آلمانی در شهرهای غربی و شمال شرق آمریکا منتشر میشد.
نخستین روزنامههای معتبر نیویورک تایمز و لندن تایمز بودند. در دیگر کشورهای اروپایی، این دو روزنامه به عنوان الگو مورد توجه قرار میگرفتند. روزنامههای بخش ممتاز بازار تبدیل به نیروی سیاسی عمدهای شدند.
در سال ۱۹۶۰ هر روز در انگلستان بیش از یک روزنامه به ازای هر خانواده به فروش میرسید؛ به طور متوسط ۱۱۲ روزنامه برای هر ۱۰۰ خانواده، اما این نسبت از آن پس پیوسته کاهش یافتهاست. امروزه کمتر از ۹۰ روزنامه برای هر ۱۰۰ خانواده به فروش میرسد.
کشورهای اروپایی، هر کدام تعدادی روزنامههای سراسری، خصوصی و دولتی دارند. روزنامههای اروپا اغلب دیدگاههای سیاسی متفاوتی دارند، موضوعات متفاوتی را دربر میگیرند و امکان انتخاب برای خواننده فراهم میکنند. در آمریکا، همچنان انتشار روزنامههای محلی به صورت یک پیشه انحصاری درآمدهاست. اگر چه روزنامهها در آمریکا محلی هستند، اما به هیچ وجه تماماً در مالکیت افراد محلی قرار نمیگیرند. بیش از ۷۰ درصد این روزنامهها به وسیله شرکتهای انتشاراتی زنجیرهای کنترل میشوند. در بعضی از این روزنامهها، همانند بسیاری از روزنامههای اروپا، مالکان خط مشیها و سیاستهای سرمقالهها را تعیین میکنند و سردبیران و روزنامهنگاران خود را به پیروی از این سیاستها متعهد میدانند. در زنجیره روزنامههای هرست، هر روز چندین سرمقاله برای سردبیران هشت روزنامه عمده فرستاده میشود، که بعضی از آنها باید مورد استفاده واقع شوند، در حالی که بعضی دیگر میتوانند مورد استفاده قرار گیرند.
بسیاری از دولتها اقدام به جلوگیری تملک روزنامهها به وسیله شرکتهای زنجیرهای بزرگ کردهاند تا تلاش کردهاند موازنه سیاسی را به مطبوعات تحمیل کنند.در سال ۱۹۷۰ در نروژ، برنامهای برای متعادل کردن سرمایهگذاری میان روزنامههایی که نماینده جناحهای مختلف سیاسی بودند آغاز گردید، و بیشتر اجتماعات محلی در آن کشور تنها دو یا چند روزنامه دارند که دیدگاههای گوناگون را در مورد اخبار ملی و بینالمللی ارائه میکنند.
با ظهور اینترنت و کتاب الکترونیکی به تدریج تعداد روزنامهها افزایش یافته و از شمارگان آنها کاسته میشود. فناوری جدید چاپ و تولید روزنامهها را بسیار آسانتر از گذشته ساختهاست.
نخستین روزنامههای به زبان فارسی
واژه «روزنامه» در متون کهن فارسی به کار رفتهاست و منظور از آن، بیان رویدادهای مهم درباره پادشاهان و شرح زندگانی وزیران و بزرگان بوده و در یک نسخه منتشر میشدهاست.
این واژه تا روزگار آغازین دوره قاجار نیز به همین مفهوم بودهاست، چنانکه مجموعههایی از این روزنامهها در زبان فارسی موجود است که آخرین مجموعه مستقل از این نوع، روزنامه میرزامحمد کلانتر شیراز در شرح رویدادهای زندیان، و روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه است.
در دوره قاجاری در معنی واژه روزنامه تغییری پدید آمد. به گزارشهای وقایعنگاران دولتی که از شهرستانها اخبار جاری را به دولت مرکزی مینوشتند نیز روزنامه گفته میشد.
نزدیک به شصت سال پیش از چاپ نخستین مطبوعات در ایران و همعصر با زندیان، در سده ۱۸ (میلادی)، چاپ مطالب به زبان فارسی در روزنامههای هند و سپس انتشار روزنامههای تمام فارسی در آن کشور آغاز شده بود. از جملهٔ این روزنامهها، میتوان سلطانالاخبار، جام جهاننما و سراجالاخبار را نام برد. اسدالله خان غالب، شاعر نامور پارسیسرای آن زمان در سراجالاخبار شعرهایش را به چاپ میرساند. نخستین نشریه استان گلستان که به صورت هفته نامه بودبنام"هفته نامه نیمروز" واکنون بنام"روزنامه گلستان نو"به صاحب امتیازی ومدیرمسولی"محمدآذری سیستانی"منتشر شدکه در چهار زمینه اجتماهی,سیاسی,ورزشی وفرهنگی با رویکرد خبری وتحلیلی منتشر شد
پیشینهٔ روزنامه در خاورمیانه
نخستین روزنامه خاورمیانه در سال ۱۸۲۸ هم زمان با سلطنت محمدعلی پاشا در مصر منتشر شد و نامش «الوقایع المصریه» بود. سه سال پس از آن روزنامهای ترکی به نام «تقویم وقایع» منتشر گردید و هشت سال بعد در ایران روزنامه «کاغذ اخبار» (ترجمه کلمه Newspaper) به اهتمام میرزا صالح شیرازی یکی از نخستین دانشجویان اعزامی به اروپا انتشار یافت.
بازار روزنامهها در آستانه انقلاب مشروطه رونق گرفت. رنه گروسه یکی از خاورشناسان مینویسد: «رستاخیز ملت ایران در آغاز قرن بیستم رستاخیز ادبی بود که بیشتر از طریق روزنامهها متجلی گردید.»
یک سال پس از انقلاب (۱۲۸۶ خورشیدی-۱۹۰۷ (میلادی) ) هشتاد و چهار روزنامه در ایران منتشر میشد، نفوذ این روزنامهها بر افکارعمومی به قدری بود که میرزا آقاخان کرمانی و جهانگیرخان صوراسرافیل دوتن از روزنامهنگاران نامی آن روزگار توسط محمدعلی شاه قاجار به جوخه اعدام سپرده شدند. فشار بر روزنامهها در دوران رضاشاه نیز ادامه پیدا کرد، در این دوران هم میرزاده عشقی و فرخی یزدی بر سر این کار جان باختند.
درخشانترین دوران مطبوعات ایران دهه ۱۳۲۰ بود که فضای باز سیاسی رشدی بی سابقه را در روزنامهها پدید آورد. تنها در طول سالهای ۲۰ تا ۲۶ تعداد ۴۶۴ نشریه منتشر میشد که ۴۳۳ عنوان به فارسی و بقیه به زبانهای ارمنی، ترکی، کردی، انگلیسی، فرانسوی، روسی و لهستانی بود.
این روزنامهها امور داخلی را با نهایت آزادی مورد بحث قرار میدادند، (امورخارجی توسط متفقین سانسور میشد) اکثر این روزنامهها نیز از انقلاب اجتماعی دم میزدند و حمله به حکومت را وظیفه خود میدانستند. اما پس از کودتای ۱۳۳۲ روزنامهها در ایران در محاقی طولانی افتادند که تا امروز ادامه دارد. در دوران پهلوی تنها نشریهای که گاه خشم شاه را بر میانگیخت نشریه توفیق بود و جز در دو دوره کوتاه؛ یکی پس از انقلاب اسلامی در سالهای ۱۳۶۰-۱۳۵۷ و دیگری پس از ریاست جمهوری محمد خاتمی در سالهای ۷۷ و ۷۸ مطبوعات ایران همواره از انعکاس آزادانۀ اخبار و انتقاد از حکومت محروم بودهاند.
مطبوعات در قانون ایران
قوانین مطبوعاتی در ایران از اولین قانون مصوب محرم ۱۳۲۶ قمری تاکنون در پی محدود کردن آزادیهای مصرَّح درقانون اساسی بودهاند. هرچند قانون اساسی مشروطه و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هر دو بر آزادی مطبوعات تأکید داشتهاند:
(...غیر از کتب ظلال و مواد مضر به دین مبین... – قانون اساسی مشروطه اصل بیستم)
(...مگرآنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد...- قانون اساسی جمهوری اسلامی اصل بیست وچهارم)
هر دو قانون نیز رسیدگی به جرایم مطبوعاتی را همچون جرایم سیاسی به هیئت منصفه واگذار کردهاند.
نشریه
نشریه ، به اثری گفته میشود که به طور دورهای نسخه ی جدیدی از آن منتشر میگردد. مثال ساده آن نشریات، روزنامهها و مجلهها هستند. روزنامهها معمولاً روزانه و مجلهها هفتگی یا ماهیانه منتشر میگردند.
نشریهها معمولاً با استفاده از شماره استاندارد بینالمللی پیایندها (شاپا) نمایه میشوند.
روزنامه برخط
روزنامه برخط روزنامهای است که از طریق اینترنت در اختیار کاربران قرار میگیرد. روزنامه شیکاگو تریبیون در سال ۱۹۹۲ نخستین روزنامه برخطی بود که محتوای خود را به صورت الکترونیک ارائه کرد. در ایران، روزنامه همشهری نخستین روزنامهای بود که در سال ۱۳۷۳ نسخه الکترونیک روزنامه چاپی خود را منتشر کرد. روزنامه برخط دارای مزایای زیادی میباشد.
پیشینه در جهان
روزنامه شیکاگو تریبیون در سال ۱۹۹۲ نخستین روزنامه برخطی بود که محتوای خود را به صورت الکترونیک ارائه کرد. ازسال ۱۹۹۲، رسانههای آنلاین به طور گستردهای توسعه یافته و به تکامل رسیدهاند.
پیشینه در ایران
در ایران، روزنامه همشهری نخستین روزنامهای بود که در سال ۱۳۷۳ نسخه الکترونیک روزنامه چاپی خود را منتشر کرد. اولین روزنامه الکترونیک محض که تاکنون در ایران منتشر شده، خانه ملت است که توسط مجلس شورای اسلامی تهیه و منتشر میشود. اما نخستین روزنامهای که نسخه اینترنتی را فراتر از نسخه چاپی ارائه کرد جام جم آنلاین بود.
مزایای روزنامه نگاری آنلاین
عدم محدودیت زمانی و مکانی
امکان دسترسی به ادبیات جهانی واژهها
امکان استفاده از گرافیک متحرک، صدا، تصویر و نور
امکان ارتباط بی واسطه
امکان شخصی شدن
رفتارهای افقی و بدون سلسله مراتب
رادیو
رادیو به فناوری یا دستگاهی گفته میشود که صدا، پیام یا سیگنالها را به وسیله امواج رادیویی منتقل میکند. ارتباط رادیویی، ارسال سیگنالها با استفاده از مدولاسیون پیمانهایکردن امواج الکترومغناطیسی در فرکانسهای رادیویی است. پرتوهای الکترومغناطیس بوسیله نوسان سازی در میدانهای الکترومغناطیس از میان هوا و خلأ گذر میکنند. اطلاعات با استفاده از روشهای معین و از پیش تعیین شده و با تغییر بعضی از مشخصههای امواج منتشر شده، مانند دامنه، فرکانس، فاز یا پهنای پالس، جابجا میشوند. امواج الکترومغناطیس یا به طور مستقیم و یا در مسیر متغیر با کمک بازتاب، انحراف یا پراش، از میان فضا عبور میکنند. کم بودن شدت امواج، به شکل هندسی پراکندگی شار بستگی دارد (شدت امواج معکوس شعاع)، و در بعضی موارد هم انرژی توسط تداخل محیط جذب میشود. پارازیت (نویز) عموماً سیگنال مورد نظر را دچار تغییر میکند، این تداخل الکترومغناطیسی از سوی منابع طبیعی همانند منابع مصنوعی مثل دیگر فرستندهها و انتشار دهندههای تصادفی ناشی میشود. همچینین در هر لحظه به دلیل خصوصیات دستگاههایی که استفاده میشود، نویز تولید میشود. اگر مقدار نویز به اندازه کافی بزرگ باشد، طولی نمیکشد که سیگنال مورد نظر قابل تشخیص و تمییز دادن نمیباشد، این موضوع اساساً باعث محدود شدن دامنه ارتباطات رادیویی میشود.
رادیو F.M
در رادیوهای وی.اِچ.اِف (با فرکانس بسیار زیاد) به جای مدوله کردن دامنه از مدوله کردن فرکانس (F.M) استفاده میشود. در روش اِف.اِم سیگنالهای میکروفون به جای آن که قدرت امواج رادیویی را تغییر دهند فرکانس انها را تغییر میدهند. از روش اِف.اِم برای پخش استریو و دستیابی به کیفیت عالی استفاده میشود، زیرا تداخل کم تر از اِی.ام در آن تاثیر میگذارد.
اجزای یک رادیو و ایستگاه رادیویی
فرستنده:
شامل یک منبع انرژی الکتریکی، که جریان متناوب با فرکانس مطلوب تولید میکند، میباشد. فرستنده شامل یک سیستم برای تغییر بعضی از خصوصیات جریان تولید شده برای تحت تاثیر قرار دادن سیگنال درونش است. این مدولاسیون باید جریان را قطع و وصل کند، و یا خصوصیات دقیق مانند دامنه، فرکانس، فاز یا ترکیبی از این خصوصیات را تغییر دهد. فرستنده انرژیهای الکتریکی مدوله شده را به یک آنتن تشدید کننده تنظیم شده میفرستد، این ساختار به سرعت جریان متناوب در حال تغییر را به یک موج الکترومغناطیس تبدیل میکند، که میتواند از میان هوا و خلأ عبور کند .(بعضی اوقات با یک پلاریزاسیون بخصوص)
گیرنده:
امواج الکترومغناطیس بوسیله آنتنهای تنظیم شده گیرنده جدا میشوند، این ساختار انرژی امواج را میگیرد و آن را به حالت جریان الکتریکی نوسان دار تبدیل میکند، گیرنده این جریان را رمز گشایی و یکسو میکند، که این سیگنال توسط یک سیستم شناسایی قابل استفاده میگردد. گیرنده، دستگاهی است که برای پاسخ دادن با رعایت اولویت به سیگنالهای مورد نظر و رد کردن سیگنالهای نامطلوب به کار میرود.
میکروفون:
ارتعاشات را میگیرد و به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند.
تقویت کننده:
توان جریان موج تپنده رفت و برگشتی را قبل از إرسال به انتن تقویت میکند.
نوسان ساز:
جریان موج تپنده رفت و برگشتی لازم برای تولید امواج رادیویی را به وجود می اورد.
مدوله کننده:
سبب میشود سیگنالهای میکروفون جریان موج تپنده رفت و برگشتی نوسان ساز را تغییر دهند.
آنتن فرستنده:
امواج رادیویی را که قدرت انها با لرزشهای صدا مطابقت دارد ارسال میکند.
آنتن گیرنده:
امواج رادیویی را میگیرد. این امواج در انتن سیگنالهای ضعیف الکتریکی ایجاد میکنند.
تنظیم کننده:
سیگنالهای یک استگاه را انتخاب میکند و سایر سیگنالها را حذف میکند.
اشکار ساز:
تپشهای سیگنال را میگیرد و به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند. این سیگنالها را میتوان به صدا تبدیل کرد.
تقویت کننده رادیو:
سیگنالها را برای بلندگو تقویت میکند و برحسب ان که پیچ کنترل را چگونه تنظیم کرده باشید، سیگنال را بلند یا اهسته میکند.
بلندگو:
سیگنالهای الکتریکی را به ارتعاشات صدایی مشابه ان چه به میکروفون رسیده بود تبدیل میکند.
میدان الکترومغناطیسی
فرکانسهای رادیویی دامنهای از چند ده هرتز گرفته تا ۳۰۰ گیگاهرتز را دارا میباشند، اگرچه کاربردهای مهم تجارتی از رادیو تنها از قسمت کوچکی از این طیف استفاده میکند. دیگر نوعهای پرتوهای الکترومغناطیسی، با فرکانسهای بالاتر از دامنه RF، پرتوهای ریز موج، مادون قرمز، نور مرئی، ماوراء بنفش، اشعه ایکس و اشعه گاما هستند. از آنجایی که انرژی یک فوتون برای خارج کردن یک الکترون از اتم بسیار کم میاست، امواج رادیویی جزء دسته تابشهای غیر یونیزه کننده، طبقهبندی میشوند.
کاربردهای رادیو
از اولین کاربردهای رادیو، فرستادن پیغامها برای ناوگانهای دریایی، به صورت تلگراف با استفاده از کد مورس بین کشتیها و زمین بوده و اولین استفاده کنندهها شامل تفنگداران و ناوهای دریایی ژاپن و روسیه در طول جنگ تسوشیما در ۱۹۰۵ بودهاست. یکی از استفادههای فراموش نشدنی از تلگرافهای دریایی، به هنگام غرق شدن کشتی تایتانیک در سال ۱۹۱۲ است، که شامل ارتباط بین اپراتور روی کشتی در حال غرق و کشتیهای نزدیک به آن و ارتباط با ساحل برای گزارش نجات یافتگان بودهاست. رادیو برای انتقال دستورات و ارتباط بین نیروی ارتش و نیرویهای دریایی در جنگ جهانی اول استفاده میشده، آلمانها از ارتباط رادیویی برای پیغامهای سیاسی زمانی که کابلهای زیر دریا توسط بریتانیاییها قطع میشد استفاده میکردند. ایالات متحده «اصول چهاردهگانه» رئیس جمهور وقت «وودرو ویلسون» را از طریق رادیو در طول جنگ مخابره میکرد. برنامههای رادیویی از سال ۱۹۰۹ توسط «سن جوز» از کالیفرنیا شروع شد، و در سال ۱۹۲۰ عمومیت پیدا کرد، با کمک به رسمیت شناختن همهجانبه توسط گیرندههای رادیویی، به ویژه در اروپا و ایالات متحده. درکنار برنامه رادیویی، برنامههای زنده، شامل پیغامهای تلفنی و اعلام پخش برنامهها، در سال ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ همه گیر شد. دیگر استفادههای رادیو در سالهای قبل از جنگ، توسعه دستگاهها شناسایی هواپیماها و کشتی با کمک رادار بوده. امروزه، رادیو حالتهای مختلفی دارد، شامل شبکههای بی سیم (یا وایرلس) و شبکههای موبایل، درست مانند برنامههای رادیویی. قبل از ظهور تلیویزیون، برنامههای اقتصادی رادیویی فقط شامل اخبار و آهنگ نبودند و شامل درام، کمدی، نمایشنامههای گوناگون و بسیاری دیگر از سرگرمیها بودهاست. رادیوبرای پخش سخنرانیهایی که صرفاً صوتی بوده، منحصربهفرد بوده است. از امواج رادیویی علاوه بر پخش صدا، در انواع دیگری از وسایل ارتباطی استفاده میشود. ماشینهای پلیس و اتش نشانی، تاکسیهای تلفنی و امبولانسها برای برقراری ارتباط با مرکز و یا یکدیگر از امواج رادیویی دوطرفه استفاده میکنند. تلفنهای همراه (موبایل) به کمک امواج رادیویی با شبکه اصلی تلفن ارتباط دارند. در تلیوزیون برای ارسال تصویر و صدا از امواج رادیویی استفاده میشود.فضاپیماها هم به کمک این امواج کنترل میشوند. ماشینها، قایقها و هواپیماهای اسباب بازی را نیز میتوان با امواج رادیوی کنترل کرد.
تصورهای اشتباه
گولیلمو مارکونی رادیو را اختراع نکرد بلکه آنرا برای ارتباطات و بکارگیری عمومی گسترش داد. در تاریخ از شخص خاصی به عنوان مخترع رادیو نام برده نشدهاست.
اعتبار اختراع حروف چاپی فلزی و صنعتی شدن چاپ، از آنِ حکومت کره است که اولین بار در سال ۱۲۴۱ میلادی به آن شاره میشود. در سال ۱۳۹۲، ۶۴ سال قبل از دستگاه چاپ گوتنبرگ، دولت کره، وزارت چاپ را تأسیس کرد که وظیفه داشت حروف چاپی فلزی را با فن ریختهگری تولید کند. کارخانهی ریختهگری دولت کره، در سال ۱۴۰۳، یک قلم مفرغی شامل صدها هزار کاراکتر داشت و تا پایان قرن پانزدهم، دهها قلم کرهای دیگر نیز اختراع شد.
احتمال دارد که مارکوپولو که در قرن سیزدهم به چین رفت، کتابهای چاپی را دیده باشد و او یا مسافران دیگر جادهٔ ابریشم، این دانش را به اروپا آورده باشند که بعدها الهامبخش یوهان گوتنبرگ برای اختراع ماشین چاپ شد، چون غربیان نیز قبل از گوتنبرگ با چاپ آشنایی داشتند.
ابداع گوتنبرگ
در ۱۴۵۲، گوتنبرگ آلمانی به ایدهٔ چاپ متحرک تحقق بخشید. وی در کارگاهش فنآوری ساخت ورق، جوهر با پایهٔ روغنی و پرس را برای چاپ یک کتاب گرد هم آورد و دستگاه چاپ را اختراع کرد. در واقع او فنآوریهایی را که سالها قبل برایشان فکر و تلاش شده بود، به ثمر رساند. گوتنبرگ، چاپگر آلمانی، نخستین کسی بود که برای هر حرف، قطعهٔ فلزی جداگانهای درنظر گرفت. وی قطعهها را برای ترکیب کلمات مناسب کنار هم قرار داد، بر آنها مرکب مالید، و بر ورقهای کاغذ فشرد و به این ترتیب چاپ نوین را ایجاد کرد. وی حروف را ابتدا از جنس چوب، سپس از سرب، و بعدها از آلیاژ سرب، قلع، و آنتیموان ساخت وی نسبت فلزات آلیاژ را به گونهای انتخاب کرد که حروف بیش از حد سخت و نرم نباشند.
گوتنبرگ روزانه بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ برگ چاپ میکرد. نخستین کتابی که او به این شکل پدید آورد کتاب مقدس ۴۲ سطری بود. کتابهایی که در آن زمان بهچاپ میرسید به اینکونابولا معروف است. ابداع گوتنبرگ ظرف مدتی حدود ۴۰ سال در عمدهٔ کشورهای اروپایی و در شهرهایی مانند ونیز، فلورانس، پاریس و لیونرواج یافت و چاپخانههایی با این روش بهوجود آمد. در فاصلهٔ سالهای ۱۴۶۰ - ۱۴۷۰ چاپخانههایی در آلمان و سایر کشورهای اروپایی پدید آمد. در نیمقرن نخست پس از کار گوتنبرگ، حدود چهلهزار کتاب به چاپ رسید و شمارگان مجموع آنها از ۱۲ میلیون نسخه فراتر رفت. در پایان قرن پانزدهم در اروپا، بیش از ۲۰۰ چاپخانه در ۶۹ شهر فعالیت مستمر داشت. از جمله چاپخانههای مهم آن دوره میتوان به چاپخانه آنتون کابرگر در شهر نورنبرگ اشاره کرد که تعداد ماشینهای چاپ آن ۲۴ دستگاه بود و صدها نفر در آن چاپخانه کار میکردند. از دیگر خدمات گوتنبرگ می توان به موارد زیر اشاره کرد:
ابداع روش چاپ پیچشی به کمک روغن زیتون که تا سالها در آسیا و اروپا به کار می رفت
توسعه روش بلوکی چاپ که پس از بازگشت مارکو پولو از آسیا ابداع شده بود
توسعه روش ساخت کاغذ به تعداد زیاد که از چین وارد اروپا شده بود
توسعه روشهای ساخت مرکب
توسعه روش منگنه و قالب بندی کتاب که اجازه چاپ کتابهای قطور را می داد
دستگاه چاپ گوتنبرگ، هزینههای بسیار زیادی داشت و درنتیجه بیشتر مورد توجه ثروتمندان آن دوران بود.
۳۰۰ سال پس از اختراع دستگاه چاپ گوتنبرگ، یک نمایشنامهنویس آلمانی به نام آلوئیس زنه فلدر، چاپ سنگی یا لیتوگرافی را در سال ۱۷۹۶ میلادی اختراع کرد. هر سنگی که متن یا تصویر با این روش روی آن نقش میبست، برای چاپ حدود ۷۵۰ نسخه عملکرد مطلوب داشت و پس از آن نقش روی سنگ قابل چاپ نبود.
ورود صنعت چاپ به ایران
دربارهٔ شروع چاپ سنگی در ایران روایات متعددی وجود دارد، اما روایت قویتر این است که چاپ سنگی را برای نخستین بار میرزا صالح شیرازی در تبریز راهاندازی کرد. میرزا صالح که از سوی دولت ایران برای فراگیری هنرهای جدید به اروپا رفته بود، در بازگشت یک دستگاه چاپ سنگی با خود به تبریز آورد که آن را در سال ۱۲۲۵ هجری قمری راه انداخت. چاپخانهٔ سنگی در مدت کوتاهی در تهران، اصفهان و سپس سایر شهرهای ایران تاسیس شد و بیش از ۵۰ سال تنها روش چاپ در ایران بود و تا اواخر دورهٔ قاجار، هر چه در ایران چاپ میشد، به روش چاپ سنگی بود. البته هشت سال قبل از ورود چاپ سنگی به ایران چاپ سربی راهاندازی شده بود، ولی به علت هزینه و زحمت زیاد آن، پس از ورود چاپ سنگی، کنار گذاشته شد ولی بعدها در اواخر دورهٔ قاجار دوباره استفاده از حروف سربی رایج گردید.
شیوههای چاپ
حال بعضی از ابداعات چاپ در قرن ۱۹ و ۲۰ م را بررسی نماییم. در دههٔ آخر قرن ۱۸ م تحولاتی در چاپ ایجاد شد؛ از جمله اینکه در همین دوره شخصی به نام آلویز سنفلدر اتریشی چاپ سنگی را برای تکثیر ورقههای موسیقی ابداع کرد و به آن به عنوان جایگزینی برای سیاه قلم کاری نگاه کرد. در این روش نگاره به وسیلهٔ یک قلم تیز یا عمل یک اسید بر سطح سنگ ایجاد میشود و نگاره با رنگ سیاه بر سطح سنگ خاکستری ترسیم میشود. از همین جهت تصور کار نهایی چندان مشکل نبود. در این شیوه روش کار اینگونه است که قسمتهایی را که نمیخواستند چاپ شود (روی سنگ) مرطوب میکردند و در نتیجه مرکب چاپ که چرب است به آن قسمتها نمیچسبید و قسمتهای خشک مرکب را جذب میکردند و بدین صورت سطح آماده چاپ شامل دو قسمت بود:
بخش مرطوب (برای قسمتهای سفید)
بخش خشک (برای قسمتهای سیاه یا رنگی)
همین شیوه چاپ بود که بعدها به اختراع چاپ افست منجر گردید. اختراع عکاسی شاید بیش از هر عامل دیگر بر چاپ و صنعت تاثیر گذار بود و با وجود اینکه تهدیدی برای روشهای دستی چاپ به حساب میآمد اما با اختراع عکاسی روش حساس کردن سطح فلز و برگرداندن تصویر و حروف و نقوش بر روی آن ابداع شد. این روش جدید منشا چاپ با کلیشههای خطی گردید و در پی پیشرفت عکاسی شیوههای گراوور، فتوگراوور و هلیوگراوور ایجاد شدند. در اوایل قرن ۱۹ م ماشینهایی ابداع شد که اعمال مختلف چاپ را به طور خودکار انجام میدادند و در نتیجه سرعت چاپ افزایش یافت تا جایی که ماشینهای روتاتیو که قادر بودند در یک لحظه هر دو روی کاغذ را چاپ کنند به وجود آمد. با توجه به مطالب گفته شده به طور کلی به ۳ روش میتوان یک نمونه (تصویر یا نوشته) را به چاپ رساند که عبارتند از:
چاپ برجسته یا لترپرس یا تایپوگرافی
چاپ گود یا فرو رفته یا هیلوگراوور
چاپ مسطح یا پلانوگرافی یا لیتوگرافی
اسلوبهای اصلی چاپ
بنابراین اسلوب اصلی چاپ با در نظر گرفتن ۳ مرحله زیر ضروری است:
الف:تهیهٔ گراوورهای دستی
ب:تبدیل گراوور به چاپ و انجام چاپ
ج:استفاده از فتو مکانیک در چاپ
چگونگی انجام انواع چاپ
۱- چاپ برجسته:در این روش سطح چاپ شونده به صورت برجسته است. در نتیجه قسمت برجسته در مقابل غلتک آغشته به مرکب چاپ رنگ را به خود میگیرد و به کاغذ منتقل میکند. واضح است که در این شیوه سطح برجسته باید معکوس نقش مورد نظر باشد تا پس از چاپ شدن برروی کاغذ به صورت صحیح نمایان گردد.
۲- چاپ گود:در این نوع چاپ نقشها و تصاویر در سیلندر استوانهای که سطح چاپ شونده است، به صورت فرو رفتهاند. این نوع چاپ از کیفیت بالایی برخوردار است اما به دلیل هزینه زیادی که دارد برای کارهایی با تیراژ بالا مورد استفاده قرار میگیرد؛ مثل:تمبر، اسکناس،...
سیلندر چاپ گود دو نوع است:
الف: تمام سیلندر ریخته گری میشود و پس از پایان چاپ دوباره ذوب میگردد.
ب: فقط رویهٔ سیلندر که نقوش در آن فرورفتهاند عوض میشود و پس از هر بار چاپ فقط این رویه تعویض میگردد. در این نوع چاپ سطح تصاویر یا حروف چاپ افست است.
۳- در این شیوه سطح چاپ شونده نه برجسته و نه فرورفته است و با خاصیت مواد، حروف و تصاویر مرکب را به خود جذب نمیکنند. این روش تکامل یافته شدهٔ لیتو گرافی یا چاپ سنگی است. در این شیوه که سطح چاپی صاف است نقش نخست از لوحهٔ فلزی به استوانه لاستیکی منتقل میشود و از روی آن به کاغذ انتقال مییابد.
صفحهٔ فلزی چاپ یا همان زینک به دور یک استوانه لاستیکی بسته میشود. دو غلتک یکی آغشته به مرکب و دیگری آغشته به آب برمبنای تضاد بین آب و چربی باعث میشوند نقش روی زینک مرکب بگیرد و قسمتهای دیگر مرکب را جذب نکنند در این نوع چاپ با ۴ رنگ اصلی و استفاده از ترام، تمام رنگها ساخته میشود.
پیشرفتهای صنعت چاپ از زمان گوتنبرگ تا قرن بیستم
حدود ۱۴۹۰ میلادی روشهای مختلف اسیدکاری روی صفحات فلزی شکل گرفت. سال ۱۵۵۰ اولین لنز توسط کاردون ایتالیایی ساخته شد. آلومیس زنه فلدر در سال ۱۷۹۶ روش لیتوگرافی را ابداع نمود. وی به مخترع چاپ سنگی شهرت دارد.
حدود سال ۱۷۹۹ تا ۱۸۰۰ اوبی رو در پاریس نخستین دستگاه کاغذسازی را اختراع نمود که در سال ۱۸۲۰ دستگاههای کاملتری ساخته شد.
در سال ۱۸۱۱ نخستین ماشین سیلندری لترپرس که با نیروی بخار کار میکرد توسط کونیک مخترع آلمانی ساخته شد.
در سال ۱۸۱۸ با همکاری باور ماشین چاپ سیلندی مضاعف عرضه گردید که پشت و روی کاغذ در این دستگاه به چاپ میرسید.
در سال ۱۸۲۲ ویلیام چرچ اولین ماشین حروفچینی را به ثبت رسانید.
در سال ۱۸۲۵ نیس فورنیس تهیه فرم چاپ روی صفحههای فلزی از جمله مس را به روش فتومکانیکی ابداع کرد وبا ساخت پرس دستی نمونههایی تکثیر نمود.
در سال ۱۸۴۴ ریچارد هو در ایالات متحده ماشین چاپ رتاتیو را به ثبت رسانید فرم چاپ به صورت مدور، دور سیلند بسته میشد.
در سال ۱۸۵۰ ژیلوت اسیدکاری روی فلز را تکامل بخشید.
در سال ۱۸۵۱ اسکات آرشر روش کلودیوم مرطوب (شیشهٔ نگاتیو) را ارایه کرد.
در سال ۱۸۵۹ هنری جیمز در انگلستان با روش فتوشیمی گرافی کلیشه زیر را ساخت.
در سال ۱۸۶۶ در ایالات متحده اولین ماشین چاپ با کاغذ رول به ثبت رسید.
در سال ۱۸۷۰ اولین دوربین نوسانی ریلی توسط موس ساخته شد.
در سال ۱۸۷۴ کارل کلیچ اهل چک با استفاده از نوعی کاغذ کاربن، تهیهٔ فرم را بهبود بخشید.
در سال ۱۹۱۰ اولین ماشین هلیوگراور با استفاده از تیغهٔ دکتر بلید شروع به کار کرد.
در سال ۱۹۱۲ ماشین چاپ پشت و رو زنافست توسط کاسپار هرمان طراحی و ساخته شد (کاغذ به صورت لولهای).
در سال ۱۹۱۲ شرکت رولند ماشین چاپ افست با سه سیلندر مساوی را تولید کرد.
در سال ۱۹۵۰ سیستم حروفچینی منوفتو (تکامل یافته منوتایپ) اختراع شد.
در سال ۱۹۶۵ دکتر هل با ارائهٔ سامانهای نوین و ساخت دستگاه اسکنر تحول بزرگی در حروفچینی و فتولیتوگرافی به وجود آورد.
در سال ۱۹۷۶ اشعهٔ لیزر در دستگاههای فتولیتوگرافی و حروفچینی به کار گرفته شد.
روزنامه
روزنامه نشریهای است که به طور مرتب و منظم تهیه، چاپ و پخش میشود و بی هیچ قید و شرطی در دسترس مردم قرار میگیرد. روزنامه نه بیانیه است و نه اطلاعیه و برای روشن ساختن افکار مردم بلکه به نشر اخبار و اطلاعات در زمینههای گوناگون و انتقاد و صلاحاندیشی در امور عمومی میپردازد.
پیدایش روزنامهها
در سده ۱۸ جزوهها و اوراق اطلاعاتی برای نخستین بار در اروپا؛ به طور روزانه، چاپ و پخش میشد. پس از پایان سده ۱۹ تعداد خوانندگان روزنامههای اروپایی افزایش یافت و به هزاران یا میلیونها نفر رسید. روزنامههای اولیه بسیاری از انواع اطلاعات را در قطعی محدود و قابل تکثیر جای میدادند. روزنامهها اطلاعاتی را درباره امور جاری، سرگرمی و آگهی در یکجا ارائه میکردند.
چاپ مطبوعات روزانه ارزان در ایالات متحده آمریکا، به سال ۱۸۹۲ میلادی باز میگردد. این روزنامهها نخست فقط در شهر نیویورک توزیع میشد، اما پس از مدتی در تمام شهرهای بزرگ شرق آمریکا توزیع گردید. در نخستین سالهای سده ۲۰، روزنامههای شهری یا منطقهای پدیدار شد که اکثر مناطق ایالات متحده آمریکا را پوشش میداد. در دوران مهاجرت انبوه، روزنامههای بسیاری به زبانهای خارجی در آمریکا منتشر گردید. در سال ۱۹۱۱، نود و هفت روزنامه به زبان آلمانی در شهرهای غربی و شمال شرق آمریکا منتشر میشد.
نخستین روزنامههای معتبر نیویورک تایمز و لندن تایمز بودند. در دیگر کشورهای اروپایی، این دو روزنامه به عنوان الگو مورد توجه قرار میگرفتند. روزنامههای بخش ممتاز بازار تبدیل به نیروی سیاسی عمدهای شدند.
در سال ۱۹۶۰ هر روز در انگلستان بیش از یک روزنامه به ازای هر خانواده به فروش میرسید؛ به طور متوسط ۱۱۲ روزنامه برای هر ۱۰۰ خانواده، اما این نسبت از آن پس پیوسته کاهش یافتهاست. امروزه کمتر از ۹۰ روزنامه برای هر ۱۰۰ خانواده به فروش میرسد.
کشورهای اروپایی، هر کدام تعدادی روزنامههای سراسری، خصوصی و دولتی دارند. روزنامههای اروپا اغلب دیدگاههای سیاسی متفاوتی دارند، موضوعات متفاوتی را دربر میگیرند و امکان انتخاب برای خواننده فراهم میکنند. در آمریکا، همچنان انتشار روزنامههای محلی به صورت یک پیشه انحصاری درآمدهاست. اگر چه روزنامهها در آمریکا محلی هستند، اما به هیچ وجه تماماً در مالکیت افراد محلی قرار نمیگیرند. بیش از ۷۰ درصد این روزنامهها به وسیله شرکتهای انتشاراتی زنجیرهای کنترل میشوند. در بعضی از این روزنامهها، همانند بسیاری از روزنامههای اروپا، مالکان خط مشیها و سیاستهای سرمقالهها را تعیین میکنند و سردبیران و روزنامهنگاران خود را به پیروی از این سیاستها متعهد میدانند. در زنجیره روزنامههای هرست، هر روز چندین سرمقاله برای سردبیران هشت روزنامه عمده فرستاده میشود، که بعضی از آنها باید مورد استفاده واقع شوند، در حالی که بعضی دیگر میتوانند مورد استفاده قرار گیرند.
بسیاری از دولتها اقدام به جلوگیری تملک روزنامهها به وسیله شرکتهای زنجیرهای بزرگ کردهاند تا تلاش کردهاند موازنه سیاسی را به مطبوعات تحمیل کنند.در سال ۱۹۷۰ در نروژ، برنامهای برای متعادل کردن سرمایهگذاری میان روزنامههایی که نماینده جناحهای مختلف سیاسی بودند آغاز گردید، و بیشتر اجتماعات محلی در آن کشور تنها دو یا چند روزنامه دارند که دیدگاههای گوناگون را در مورد اخبار ملی و بینالمللی ارائه میکنند.
با ظهور اینترنت و کتاب الکترونیکی به تدریج تعداد روزنامهها افزایش یافته و از شمارگان آنها کاسته میشود. فناوری جدید چاپ و تولید روزنامهها را بسیار آسانتر از گذشته ساختهاست.
نخستین روزنامههای به زبان فارسی
واژه «روزنامه» در متون کهن فارسی به کار رفتهاست و منظور از آن، بیان رویدادهای مهم درباره پادشاهان و شرح زندگانی وزیران و بزرگان بوده و در یک نسخه منتشر میشدهاست.
این واژه تا روزگار آغازین دوره قاجار نیز به همین مفهوم بودهاست، چنانکه مجموعههایی از این روزنامهها در زبان فارسی موجود است که آخرین مجموعه مستقل از این نوع، روزنامه میرزامحمد کلانتر شیراز در شرح رویدادهای زندیان، و روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه است.
در دوره قاجاری در معنی واژه روزنامه تغییری پدید آمد. به گزارشهای وقایعنگاران دولتی که از شهرستانها اخبار جاری را به دولت مرکزی مینوشتند نیز روزنامه گفته میشد.
نزدیک به شصت سال پیش از چاپ نخستین مطبوعات در ایران و همعصر با زندیان، در سده ۱۸ (میلادی)، چاپ مطالب به زبان فارسی در روزنامههای هند و سپس انتشار روزنامههای تمام فارسی در آن کشور آغاز شده بود. از جملهٔ این روزنامهها، میتوان سلطانالاخبار، جام جهاننما و سراجالاخبار را نام برد. اسدالله خان غالب، شاعر نامور پارسیسرای آن زمان در سراجالاخبار شعرهایش را به چاپ میرساند. نخستین نشریه استان گلستان که به صورت هفته نامه بودبنام"هفته نامه نیمروز" واکنون بنام"روزنامه گلستان نو"به صاحب امتیازی ومدیرمسولی"محمدآذری سیستانی"منتشر شدکه در چهار زمینه اجتماهی,سیاسی,ورزشی وفرهنگی با رویکرد خبری وتحلیلی منتشر شد
پیشینهٔ روزنامه در خاورمیانه
نخستین روزنامه خاورمیانه در سال ۱۸۲۸ هم زمان با سلطنت محمدعلی پاشا در مصر منتشر شد و نامش «الوقایع المصریه» بود. سه سال پس از آن روزنامهای ترکی به نام «تقویم وقایع» منتشر گردید و هشت سال بعد در ایران روزنامه «کاغذ اخبار» (ترجمه کلمه Newspaper) به اهتمام میرزا صالح شیرازی یکی از نخستین دانشجویان اعزامی به اروپا انتشار یافت.
بازار روزنامهها در آستانه انقلاب مشروطه رونق گرفت. رنه گروسه یکی از خاورشناسان مینویسد: «رستاخیز ملت ایران در آغاز قرن بیستم رستاخیز ادبی بود که بیشتر از طریق روزنامهها متجلی گردید.»
یک سال پس از انقلاب (۱۲۸۶ خورشیدی-۱۹۰۷ (میلادی) ) هشتاد و چهار روزنامه در ایران منتشر میشد، نفوذ این روزنامهها بر افکارعمومی به قدری بود که میرزا آقاخان کرمانی و جهانگیرخان صوراسرافیل دوتن از روزنامهنگاران نامی آن روزگار توسط محمدعلی شاه قاجار به جوخه اعدام سپرده شدند. فشار بر روزنامهها در دوران رضاشاه نیز ادامه پیدا کرد، در این دوران هم میرزاده عشقی و فرخی یزدی بر سر این کار جان باختند.
درخشانترین دوران مطبوعات ایران دهه ۱۳۲۰ بود که فضای باز سیاسی رشدی بی سابقه را در روزنامهها پدید آورد. تنها در طول سالهای ۲۰ تا ۲۶ تعداد ۴۶۴ نشریه منتشر میشد که ۴۳۳ عنوان به فارسی و بقیه به زبانهای ارمنی، ترکی، کردی، انگلیسی، فرانسوی، روسی و لهستانی بود.
این روزنامهها امور داخلی را با نهایت آزادی مورد بحث قرار میدادند، (امورخارجی توسط متفقین سانسور میشد) اکثر این روزنامهها نیز از انقلاب اجتماعی دم میزدند و حمله به حکومت را وظیفه خود میدانستند. اما پس از کودتای ۱۳۳۲ روزنامهها در ایران در محاقی طولانی افتادند که تا امروز ادامه دارد. در دوران پهلوی تنها نشریهای که گاه خشم شاه را بر میانگیخت نشریه توفیق بود و جز در دو دوره کوتاه؛ یکی پس از انقلاب اسلامی در سالهای ۱۳۶۰-۱۳۵۷ و دیگری پس از ریاست جمهوری محمد خاتمی در سالهای ۷۷ و ۷۸ مطبوعات ایران همواره از انعکاس آزادانۀ اخبار و انتقاد از حکومت محروم بودهاند.
مطبوعات در قانون ایران
قوانین مطبوعاتی در ایران از اولین قانون مصوب محرم ۱۳۲۶ قمری تاکنون در پی محدود کردن آزادیهای مصرَّح درقانون اساسی بودهاند. هرچند قانون اساسی مشروطه و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هر دو بر آزادی مطبوعات تأکید داشتهاند:
(...غیر از کتب ظلال و مواد مضر به دین مبین... – قانون اساسی مشروطه اصل بیستم)
(...مگرآنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد...- قانون اساسی جمهوری اسلامی اصل بیست وچهارم)
هر دو قانون نیز رسیدگی به جرایم مطبوعاتی را همچون جرایم سیاسی به هیئت منصفه واگذار کردهاند.
نشریه
نشریه ، به اثری گفته میشود که به طور دورهای نسخه ی جدیدی از آن منتشر میگردد. مثال ساده آن نشریات، روزنامهها و مجلهها هستند. روزنامهها معمولاً روزانه و مجلهها هفتگی یا ماهیانه منتشر میگردند.
نشریهها معمولاً با استفاده از شماره استاندارد بینالمللی پیایندها (شاپا) نمایه میشوند.
روزنامه برخط
روزنامه برخط روزنامهای است که از طریق اینترنت در اختیار کاربران قرار میگیرد. روزنامه شیکاگو تریبیون در سال ۱۹۹۲ نخستین روزنامه برخطی بود که محتوای خود را به صورت الکترونیک ارائه کرد. در ایران، روزنامه همشهری نخستین روزنامهای بود که در سال ۱۳۷۳ نسخه الکترونیک روزنامه چاپی خود را منتشر کرد. روزنامه برخط دارای مزایای زیادی میباشد.
پیشینه در جهان
روزنامه شیکاگو تریبیون در سال ۱۹۹۲ نخستین روزنامه برخطی بود که محتوای خود را به صورت الکترونیک ارائه کرد. ازسال ۱۹۹۲، رسانههای آنلاین به طور گستردهای توسعه یافته و به تکامل رسیدهاند.
پیشینه در ایران
در ایران، روزنامه همشهری نخستین روزنامهای بود که در سال ۱۳۷۳ نسخه الکترونیک روزنامه چاپی خود را منتشر کرد. اولین روزنامه الکترونیک محض که تاکنون در ایران منتشر شده، خانه ملت است که توسط مجلس شورای اسلامی تهیه و منتشر میشود. اما نخستین روزنامهای که نسخه اینترنتی را فراتر از نسخه چاپی ارائه کرد جام جم آنلاین بود.
مزایای روزنامه نگاری آنلاین
عدم محدودیت زمانی و مکانی
امکان دسترسی به ادبیات جهانی واژهها
امکان استفاده از گرافیک متحرک، صدا، تصویر و نور
امکان ارتباط بی واسطه
امکان شخصی شدن
رفتارهای افقی و بدون سلسله مراتب
رادیو
رادیو به فناوری یا دستگاهی گفته میشود که صدا، پیام یا سیگنالها را به وسیله امواج رادیویی منتقل میکند. ارتباط رادیویی، ارسال سیگنالها با استفاده از مدولاسیون پیمانهایکردن امواج الکترومغناطیسی در فرکانسهای رادیویی است. پرتوهای الکترومغناطیس بوسیله نوسان سازی در میدانهای الکترومغناطیس از میان هوا و خلأ گذر میکنند. اطلاعات با استفاده از روشهای معین و از پیش تعیین شده و با تغییر بعضی از مشخصههای امواج منتشر شده، مانند دامنه، فرکانس، فاز یا پهنای پالس، جابجا میشوند. امواج الکترومغناطیس یا به طور مستقیم و یا در مسیر متغیر با کمک بازتاب، انحراف یا پراش، از میان فضا عبور میکنند. کم بودن شدت امواج، به شکل هندسی پراکندگی شار بستگی دارد (شدت امواج معکوس شعاع)، و در بعضی موارد هم انرژی توسط تداخل محیط جذب میشود. پارازیت (نویز) عموماً سیگنال مورد نظر را دچار تغییر میکند، این تداخل الکترومغناطیسی از سوی منابع طبیعی همانند منابع مصنوعی مثل دیگر فرستندهها و انتشار دهندههای تصادفی ناشی میشود. همچینین در هر لحظه به دلیل خصوصیات دستگاههایی که استفاده میشود، نویز تولید میشود. اگر مقدار نویز به اندازه کافی بزرگ باشد، طولی نمیکشد که سیگنال مورد نظر قابل تشخیص و تمییز دادن نمیباشد، این موضوع اساساً باعث محدود شدن دامنه ارتباطات رادیویی میشود.
رادیو F.M
در رادیوهای وی.اِچ.اِف (با فرکانس بسیار زیاد) به جای مدوله کردن دامنه از مدوله کردن فرکانس (F.M) استفاده میشود. در روش اِف.اِم سیگنالهای میکروفون به جای آن که قدرت امواج رادیویی را تغییر دهند فرکانس انها را تغییر میدهند. از روش اِف.اِم برای پخش استریو و دستیابی به کیفیت عالی استفاده میشود، زیرا تداخل کم تر از اِی.ام در آن تاثیر میگذارد.
اجزای یک رادیو و ایستگاه رادیویی
فرستنده:
شامل یک منبع انرژی الکتریکی، که جریان متناوب با فرکانس مطلوب تولید میکند، میباشد. فرستنده شامل یک سیستم برای تغییر بعضی از خصوصیات جریان تولید شده برای تحت تاثیر قرار دادن سیگنال درونش است. این مدولاسیون باید جریان را قطع و وصل کند، و یا خصوصیات دقیق مانند دامنه، فرکانس، فاز یا ترکیبی از این خصوصیات را تغییر دهد. فرستنده انرژیهای الکتریکی مدوله شده را به یک آنتن تشدید کننده تنظیم شده میفرستد، این ساختار به سرعت جریان متناوب در حال تغییر را به یک موج الکترومغناطیس تبدیل میکند، که میتواند از میان هوا و خلأ عبور کند .(بعضی اوقات با یک پلاریزاسیون بخصوص)
گیرنده:
امواج الکترومغناطیس بوسیله آنتنهای تنظیم شده گیرنده جدا میشوند، این ساختار انرژی امواج را میگیرد و آن را به حالت جریان الکتریکی نوسان دار تبدیل میکند، گیرنده این جریان را رمز گشایی و یکسو میکند، که این سیگنال توسط یک سیستم شناسایی قابل استفاده میگردد. گیرنده، دستگاهی است که برای پاسخ دادن با رعایت اولویت به سیگنالهای مورد نظر و رد کردن سیگنالهای نامطلوب به کار میرود.
میکروفون:
ارتعاشات را میگیرد و به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند.
تقویت کننده:
توان جریان موج تپنده رفت و برگشتی را قبل از إرسال به انتن تقویت میکند.
نوسان ساز:
جریان موج تپنده رفت و برگشتی لازم برای تولید امواج رادیویی را به وجود می اورد.
مدوله کننده:
سبب میشود سیگنالهای میکروفون جریان موج تپنده رفت و برگشتی نوسان ساز را تغییر دهند.
آنتن فرستنده:
امواج رادیویی را که قدرت انها با لرزشهای صدا مطابقت دارد ارسال میکند.
آنتن گیرنده:
امواج رادیویی را میگیرد. این امواج در انتن سیگنالهای ضعیف الکتریکی ایجاد میکنند.
تنظیم کننده:
سیگنالهای یک استگاه را انتخاب میکند و سایر سیگنالها را حذف میکند.
اشکار ساز:
تپشهای سیگنال را میگیرد و به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند. این سیگنالها را میتوان به صدا تبدیل کرد.
تقویت کننده رادیو:
سیگنالها را برای بلندگو تقویت میکند و برحسب ان که پیچ کنترل را چگونه تنظیم کرده باشید، سیگنال را بلند یا اهسته میکند.
بلندگو:
سیگنالهای الکتریکی را به ارتعاشات صدایی مشابه ان چه به میکروفون رسیده بود تبدیل میکند.
میدان الکترومغناطیسی
فرکانسهای رادیویی دامنهای از چند ده هرتز گرفته تا ۳۰۰ گیگاهرتز را دارا میباشند، اگرچه کاربردهای مهم تجارتی از رادیو تنها از قسمت کوچکی از این طیف استفاده میکند. دیگر نوعهای پرتوهای الکترومغناطیسی، با فرکانسهای بالاتر از دامنه RF، پرتوهای ریز موج، مادون قرمز، نور مرئی، ماوراء بنفش، اشعه ایکس و اشعه گاما هستند. از آنجایی که انرژی یک فوتون برای خارج کردن یک الکترون از اتم بسیار کم میاست، امواج رادیویی جزء دسته تابشهای غیر یونیزه کننده، طبقهبندی میشوند.
کاربردهای رادیو
از اولین کاربردهای رادیو، فرستادن پیغامها برای ناوگانهای دریایی، به صورت تلگراف با استفاده از کد مورس بین کشتیها و زمین بوده و اولین استفاده کنندهها شامل تفنگداران و ناوهای دریایی ژاپن و روسیه در طول جنگ تسوشیما در ۱۹۰۵ بودهاست. یکی از استفادههای فراموش نشدنی از تلگرافهای دریایی، به هنگام غرق شدن کشتی تایتانیک در سال ۱۹۱۲ است، که شامل ارتباط بین اپراتور روی کشتی در حال غرق و کشتیهای نزدیک به آن و ارتباط با ساحل برای گزارش نجات یافتگان بودهاست. رادیو برای انتقال دستورات و ارتباط بین نیروی ارتش و نیرویهای دریایی در جنگ جهانی اول استفاده میشده، آلمانها از ارتباط رادیویی برای پیغامهای سیاسی زمانی که کابلهای زیر دریا توسط بریتانیاییها قطع میشد استفاده میکردند. ایالات متحده «اصول چهاردهگانه» رئیس جمهور وقت «وودرو ویلسون» را از طریق رادیو در طول جنگ مخابره میکرد. برنامههای رادیویی از سال ۱۹۰۹ توسط «سن جوز» از کالیفرنیا شروع شد، و در سال ۱۹۲۰ عمومیت پیدا کرد، با کمک به رسمیت شناختن همهجانبه توسط گیرندههای رادیویی، به ویژه در اروپا و ایالات متحده. درکنار برنامه رادیویی، برنامههای زنده، شامل پیغامهای تلفنی و اعلام پخش برنامهها، در سال ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ همه گیر شد. دیگر استفادههای رادیو در سالهای قبل از جنگ، توسعه دستگاهها شناسایی هواپیماها و کشتی با کمک رادار بوده. امروزه، رادیو حالتهای مختلفی دارد، شامل شبکههای بی سیم (یا وایرلس) و شبکههای موبایل، درست مانند برنامههای رادیویی. قبل از ظهور تلیویزیون، برنامههای اقتصادی رادیویی فقط شامل اخبار و آهنگ نبودند و شامل درام، کمدی، نمایشنامههای گوناگون و بسیاری دیگر از سرگرمیها بودهاست. رادیوبرای پخش سخنرانیهایی که صرفاً صوتی بوده، منحصربهفرد بوده است. از امواج رادیویی علاوه بر پخش صدا، در انواع دیگری از وسایل ارتباطی استفاده میشود. ماشینهای پلیس و اتش نشانی، تاکسیهای تلفنی و امبولانسها برای برقراری ارتباط با مرکز و یا یکدیگر از امواج رادیویی دوطرفه استفاده میکنند. تلفنهای همراه (موبایل) به کمک امواج رادیویی با شبکه اصلی تلفن ارتباط دارند. در تلیوزیون برای ارسال تصویر و صدا از امواج رادیویی استفاده میشود.فضاپیماها هم به کمک این امواج کنترل میشوند. ماشینها، قایقها و هواپیماهای اسباب بازی را نیز میتوان با امواج رادیوی کنترل کرد.
تصورهای اشتباه
گولیلمو مارکونی رادیو را اختراع نکرد بلکه آنرا برای ارتباطات و بکارگیری عمومی گسترش داد. در تاریخ از شخص خاصی به عنوان مخترع رادیو نام برده نشدهاست.
قطبنما
قُطبنما وسیلهای برای تعیین جهت و جهتیابی. این وسیله با استفاده از میدان مغناطیسی زمین جهت قطب شمال را نشان میدهد که در حقیقت شمال مغناطیسی زمین است؛ که با شمال حقیقی مقداری فاصله دارد. زاویه بین شمال حقیقی و شمال مغناطیسی، میل مغناطیسی نامیده می شود. امروزه برای تعیین شمال حقیقی از قطبنماهای پیشرفتهتری مانند قطبنمای ژیروسکوپی استفاده میشود.
تأثیرات جاذبههای مغناطیسی موضعی (فلز و الکتریسیته)
هر گاه قطبنما در نزدیکی اشیای آهنی یا فولادی و یا منابع الکتریکی قرار گرفته باشد، عقربهاش از جهت قطب مقداری منحرف میشود، که به آن انحراف مغناطیسی میگویند. کلاً به همراه داشتن اشیایی از جنس آهن یا انواع مشابه آن می تواند باعث اختلال در حرکت عقربه شود. حتی وجود یک گیره کاغذ روی نقشه ممکن است مساله ساز شود. بنابراین، هنگام استفاده از قطبنما باید مطمئن شویم که از اشیای انحرافدهنده آن، بهطور کلی دور است. همچنین احتمال تأثیرگذاری جاذبههای مغناطیسی موجود در خاک نیز وجود دارد، که بسیار نادر است.
در جدول زیر حداقل فاصلهی وسایل مختلف از قطبنما -برای اینکه قطبنما شمال مغناطیسی را به درستی نشان دهد- آمده است:
اشیا فاصله
خطوط برق فشار قوی 55 متر
کامیون و اتومبیل 10 متر
خطوط تلفن 10 متر
ابزار الکتریکی و مکانیکی 2 متر
کلاهکها و اشیاء کوچک فلزی 2/1 متر
قطبنمای پیشرفته
قطبنماهای پیشرفته که بیشتر در صنایع مخابرات و امور نظامی به کار برده میشوند، مجهز به سلولهای شبنما هستند که حتی در تاریکی شب عمل جهتنمایی را صورت دهند. این نوع قطبنماها در دوربینهای دو چشمی نظامی، تانکها، نفربرها و حتی در ساختمان برخی خودروهای پیشرفته نیز به کار می رود. از قطب نماهای پیشرفته در اندازه گیری طول جغرافیایی و عرض جغرافیاییِ محل نیز استفاده میکنند که در نقشهخوانی، پیادهسازی عملیات نظامی، دیدهبانی در مناطق جنگی و ... نقش تعیینکننده دارند.
قطب نمای M1
ساختمان قطب نماي M1
1 – دستگيره يا شصتي : حلقه اي است كه در انتهاي قطب نما قرار دارد و براي نگهداشتن قطب نما به حالت تراز در موقع استفاده بكار مي رود.
2 – درب قطب نما : درپوشي است آلومينيومي كه در وسط آن تار موئي قرار دارد و كاربرد تارموئي مانند مگسك اسلحه است و دو سر تار موئي دو نقطه فسفري (شبنما) وجود دارد و در موقع كار شبانه از آن استفاده مي شود .در حاشيه درب قطب نما خط كشي تعبيه شده است و بر اساس مقياس 000/50 : 1 بر مبناي كيلومتر مدرج شده است.
3 – تيغه نشانه روي و عدسي چشمي : تيغه ايست كه بالاي آن شكاف كوچكي همانند شكاف درجه اسلحه است و با زاويه 45 درجه نسبت به صفحه مدرج قرار ميگيرد و در موقع گرا گرفتن با كمك تار موئي بكار مي رود. در اين حال توسط عدسي چشمي كه در وسط تيغه تعبيه شده اعداد مربوط به گراي هدف نشانه روي شده قرائت مي شود. خواباندن تيغه بر روي صفحه قطب نما سبب قفل شدن صفحه مدرج مي شود.
4 – بدنه : كليه اجزاي قطب نما در داخل بدنه كه از جنس آلومينيوم است قرار دارد. در كنار اين محفظه خط كشي تعبيه شده كه با باز شدن كامل درب قطب نما ، خط كشي قطب نما را كامل ميكند.
5 – طوقه كار در شب : طوقه متحركي است كه جداره خارجي آن دندانه دار است و تعداد 120 دندانه دارد اين دندانه ها با زائده اي در كنار قطب نما در تماس است كه به هنگام چرخش تق تق صدا ميدهد و هر تقه برابر 3 درجه است . بر روي صفحه طوقه يك خط و يك نقطه فسفري مشاهده مي شود كه در موقع كار در شب از آن استفاده ميشود.(زاويه بين خط و نقطه 45 درجه و 15 تقه است)
6 – صفحه ثابت : در زير طوقه كار درشب صفحه شيشه اي ثابتي قرار دارد كه روي آن يك خط سياه بنام شاخص تعبيه شده . اين خط درست در امتداد شكاف تيغه نشانه روي و تار موئي قرار دارد كه در موقع گرا گرفتن هر عددي زير شاخص باشد گراي آن امتداد است.
7 – صفحه مدرّج : صفحه ايست لغزنده كه عقربه مغناطيسي روي آن نقش بسته است .بر روي اين صفحه دو گونه تقسيم بندي وجود دارد.
الف : تقسيم بندي داخلي كه برحسب درجه صورت گرفته و به رنگ قرمز ميباشد كه به ازاي هر 5 درجه علامت گذاري وهر 20 درجه عددگذاري شده است.(محيط دايره به 360 قسمت مساوي تقسيم شده و زاويه بين دو شعاع دايره كه يك قسمت را فرا گرفته است ، يك درجه نام دارد).
ب : تقسيم بندي خارجي كه برحسب ميليم غربي و برنگ سياه است كه به ازاي هر 20 ميليم علامت گذاري و هر هر 200 ميليم عددگذاري شده است ولي دو صفر سمت راست آن اعداد بمنظور اختصار حذف شده است.(در اين تقسيم بندي محيط دايره به 6400 قسمت تقسيم شده كه هر قسمت آنرا يك ميليم گويند).
شمال
شُمال (شِمال هم تلفظ شده) یا آپا یا اَپاختَر، یکی از چهار جهت اصلی است.
در نقشهها جهت شمال را همیشه به سوی بالای نقشه نشان میدهند.
پیرامون واژه
شمال واژهای عربی و فارسی آن آپا یا اَپاختَر است.در زبان پارسی میانه، خشکیهای شمال غربی کره زمین را وُروبَرشت و خشکیهای شمال شرقی را وُروژَرشت مینامیدند.در بُندَهِش آمده که برای هر جهت اصلی یک سپاهبد گمارده شده و سپاهبد شمال، ستاره هفتاورنگ (محتملاً نگهبان شمال) است.
در زبان
در سند املاک از شمال قیدی ساخته میشود به صورت «شمالاً». (نمونه: این مکان شمالاً به زمین فروشنده محدود است.) به افراد و چیزهای منسوب به شمال، شمالی یا شمالیه (نمونه: بلاد شمالیه) گفته میشود. در ادبیات شمالیپیکران به معنی ستارگانی است که از شمال طلوع میکنند.به منطقه بالای مدار قطب شمال در فارسی شمالگان گفته میشود.
باختر
باختر یا غَرب یکی از چهار جهت اصلی در جغرافیا است که در نقشهها معمولاً در سمت چپ نقشه است. باختر محل فروشدن یا غروب خورشید و بنابراین جهت مخالف گردش زمین است. به هنگام ناوبری برای رفتن به سوی باختر باید سمت قطبنما را روی °۲۷۰ قرار داد.
کاربرد امروزی
لغتنامههایی که مشخصاً به فارسی امروز میپردازند دربارهٔ واژهٔ «باختر» چنین آوردهاند:
فرهنگ معاصر فارسی (صدری افشار و دیگران:۱۳۸۱) «باختر» را ادبی میداند و به مدخل غرب (که مفصلتر است) ارجاع میدهد.
فرهنگ روز سخن (انوری:۱۳۸۳) «باختر» را «مغرب» (که باز مدخل مفصلتری است) معنی میکند.
با توجه به این که هر دوی این فرهنگها مدخل مفصلتری تحت «مغرب» یا «غرب» دارند، به نظر میرسد که باید فرض کرد واژهٔ «باختر» به نظر این فرهنگنویسان از واژههای «غرب» و «مغرب» مهجورتر است.
کاربرد قدیمیتر
«باختر» در ادبیات فارسی به معنی شمال و شرق هم استفاده میشده است.
در لغتنامه دهخدا دو مدخل برای «باختر» وجود دارد: یکی به عنوان جهت جغرافیایی و دیگری به عنوان سرزمین باکتریا (بلخ). در مورد مدخل اول (که موضوع این صفحه است)، برای معنی شمال (برای این کلمه)، تنها به اوستا اشاره شده است (و برای آن نیز باختر را با واژهٔ اوستایی «اپاختر» - apãxtar - یعنی آنطرفتر یکی گرفته است).
در بعضی از مثالهایی که از متون قدیمی فارسی برای این کلمه آورده شده است، باختر متضاد خاور است. همچنین در جایی (به نقل از شرفنامهٔ منیری) اشاره شده است:
«تحقیق آنست که باختر مخفف با اختر است و اختر ماه و آفتاب هر دو را گویند پس باختر مشرق و مغرب را توان گفت ازین جهت متقدمین بر هر دو معنی این لفظ را استعمال کردهاند لیکن خوار به معنی خور بیشتر آمده از این جهت خاور به معنی مشرق بیشتر استفاده میشود ...»
در یکی از پاورقیهای مربوط به این کلمه نیز آمده است:
«شاید اختلافاتیکه در معنی باختر روی داده از باختریان (بلخ) باشد که مردم در همسایگی جنوب او، او را شمال و در شمال جنوب، و در مغرب مشرق و در مشرق مغرب مینامیدهاند.»
در نمونههایی از اشعار شاعران فارسیزبان (از فردوسی و ناصرخسرو گرفته تا خاقانی و نظامی و سعدی)، باختر به معنای مغرب بهکار رفته است
. البته مثالهایی نیز از کاربرد عکس آن وجود دارد (در اشعار فرخی و عنصری و سوزنی و دو بیت در بعضی از نسخ شاهنامه).
خاور
خاوَر واژهای پارسی برابر با شرق عربی است. در جغرافیا، خاور امروزه به معنی شرق، یکی از چهار جهت اصلی، است.
کاربردهای قدیمی
البته در اصل خاور در زبان پارسی بازماندهٔ واژهٔ خوربران یا «خوروران» (جای بردن خورشید، جای غروب خورشید) یعنی غرب است.
در پارسی به شرق «خوراسان» (که همین نام را روی استان خراسان گذاشتند زیرا شرق ایران بزرگ بود) و به شمال «اپاختر» (واژهٔ امروزی باختر نیز که به غرب گویند بازماندهٔ اپاختر است) گویند.
فرهنگ فارسی عمید و لغتنامه دهخدا این را تایید میکند. مثلاً در بیتی از رودکی، «مهر دیدم بامدادان چون بتافت، از خراسان سوی خاور میشتافت» یا در بیتی از خاقانی «چون پخت نان زرین اندر تنور مشرق، افتاد قرص سیمین اندر دهان خاور» به معنی اصیلش آمدهاست.
خاور در بعضی از لغتنامههای قدیمیتر، از جمله برهان قاطع و آنندراج، به هر دو معنی ذکر شده است.
جنوب
«نیمروز» تغییر مسیری به این صفحه است. برای کاربردهای دیگر نیمروز (ابهامزدایی) را ببینید.جنوب یا نیمروز یکی از چهار جهت اصلی است. جنوب نقطه مقابل شمال است و ۹۰ درجه با خاور و باختر اختلاف جهت دارد. بطور قراردادی در نقشهها، نقطه یا جهت پایینی نقشه را جنوب مینامند.
جهتیابی
جهتیابی، یافتن جهتهای جغرافیایی است. جهتیابی در بسیاری از موارد کاربرد دارد. برای نمونه وقتی در کوهستان، جنگل، دشت یا بیابان گم شدهباشید، با دانستن جهتهای جغرافیایی، میتوانید به مکان مورد نظرتان برسید. یکی از استفادههای مسلمانان از جهتیابی، یافتن قبله برای نماز خواندن و ذبح حیوانات است. کوهنوردان، نظامیان، جنگلبانان و... هم به دانستن روشهای جهتیابی نیازمندند.
هرچند امروزه با وسایلی مانند قطبنما یا سامانه موقعیتیاب جهانی (جیپیاس) میتوان به راحتی و با دقت بسیار زیاد جهت جغرافیایی را مشخص کرد، در نبود ابزار، دانستن روشهای دیگر جهتیابی مفید و کاراست.
جهتهای اصلی و فرعی
اگر رو به شمال بایستیم، سمت راست مشرق (شرق، خاور)، سمت چپ مغرب (غرب، باختر) و پشت سر جنوب است. این چهار جهت را جهتهای اصلی مینامند. بین هر دو جهت اصلی یک جهت فرعی وجود دارد. مثلاً نیمساز جهتهای شمال و شرق، جهت شمالِ شرقی (شمالِ شرق) را مشخص میکند.
با دانستن یکی از جهتها، بقیهٔ جهتها را میتوان به سادگی مشخص نمود. مثلاً اگر به سوی شمال ایستاده باشید، دست راست شما شرق، دست چپ شما غرب، و پشت سر شما جنوب است.
روشهای جهتیابی
برخی روشهای جهتیابی مخصوص روز، و برخی ویژهٔ شب اند. برخی روشها هم در همهٔ مواقع کارا هستند. توجه شود که:
بسیاری از این روشها کاملاً دقیق نیستند و صرفاً جهتهای اصلی را به صورت تقریبی مشخص میکنند. برای جهتهای دقیق باید از قطبنما استفاده کرد، و میل مغناطیسی و انحراف مغناطیسی آن را هم در نظر داشت.
آنچه گفته میشود اکثراً مربوط به نیمکره شمالی است؛ به طور دقیقتر، بالای ۲۳٫۵ درجه (بالای مدار رأسالسرطان). در نیمکره جنوبی در برخی روشها ممکن است جهت شمال و جنوب برعکس آنچه گفته میشود باشد.
قُطبنما وسیلهای برای تعیین جهت و جهتیابی. این وسیله با استفاده از میدان مغناطیسی زمین جهت قطب شمال را نشان میدهد که در حقیقت شمال مغناطیسی زمین است؛ که با شمال حقیقی مقداری فاصله دارد. زاویه بین شمال حقیقی و شمال مغناطیسی، میل مغناطیسی نامیده می شود. امروزه برای تعیین شمال حقیقی از قطبنماهای پیشرفتهتری مانند قطبنمای ژیروسکوپی استفاده میشود.
تأثیرات جاذبههای مغناطیسی موضعی (فلز و الکتریسیته)
هر گاه قطبنما در نزدیکی اشیای آهنی یا فولادی و یا منابع الکتریکی قرار گرفته باشد، عقربهاش از جهت قطب مقداری منحرف میشود، که به آن انحراف مغناطیسی میگویند. کلاً به همراه داشتن اشیایی از جنس آهن یا انواع مشابه آن می تواند باعث اختلال در حرکت عقربه شود. حتی وجود یک گیره کاغذ روی نقشه ممکن است مساله ساز شود. بنابراین، هنگام استفاده از قطبنما باید مطمئن شویم که از اشیای انحرافدهنده آن، بهطور کلی دور است. همچنین احتمال تأثیرگذاری جاذبههای مغناطیسی موجود در خاک نیز وجود دارد، که بسیار نادر است.
در جدول زیر حداقل فاصلهی وسایل مختلف از قطبنما -برای اینکه قطبنما شمال مغناطیسی را به درستی نشان دهد- آمده است:
اشیا فاصله
خطوط برق فشار قوی 55 متر
کامیون و اتومبیل 10 متر
خطوط تلفن 10 متر
ابزار الکتریکی و مکانیکی 2 متر
کلاهکها و اشیاء کوچک فلزی 2/1 متر
قطبنمای پیشرفته
قطبنماهای پیشرفته که بیشتر در صنایع مخابرات و امور نظامی به کار برده میشوند، مجهز به سلولهای شبنما هستند که حتی در تاریکی شب عمل جهتنمایی را صورت دهند. این نوع قطبنماها در دوربینهای دو چشمی نظامی، تانکها، نفربرها و حتی در ساختمان برخی خودروهای پیشرفته نیز به کار می رود. از قطب نماهای پیشرفته در اندازه گیری طول جغرافیایی و عرض جغرافیاییِ محل نیز استفاده میکنند که در نقشهخوانی، پیادهسازی عملیات نظامی، دیدهبانی در مناطق جنگی و ... نقش تعیینکننده دارند.
قطب نمای M1
ساختمان قطب نماي M1
1 – دستگيره يا شصتي : حلقه اي است كه در انتهاي قطب نما قرار دارد و براي نگهداشتن قطب نما به حالت تراز در موقع استفاده بكار مي رود.
2 – درب قطب نما : درپوشي است آلومينيومي كه در وسط آن تار موئي قرار دارد و كاربرد تارموئي مانند مگسك اسلحه است و دو سر تار موئي دو نقطه فسفري (شبنما) وجود دارد و در موقع كار شبانه از آن استفاده مي شود .در حاشيه درب قطب نما خط كشي تعبيه شده است و بر اساس مقياس 000/50 : 1 بر مبناي كيلومتر مدرج شده است.
3 – تيغه نشانه روي و عدسي چشمي : تيغه ايست كه بالاي آن شكاف كوچكي همانند شكاف درجه اسلحه است و با زاويه 45 درجه نسبت به صفحه مدرج قرار ميگيرد و در موقع گرا گرفتن با كمك تار موئي بكار مي رود. در اين حال توسط عدسي چشمي كه در وسط تيغه تعبيه شده اعداد مربوط به گراي هدف نشانه روي شده قرائت مي شود. خواباندن تيغه بر روي صفحه قطب نما سبب قفل شدن صفحه مدرج مي شود.
4 – بدنه : كليه اجزاي قطب نما در داخل بدنه كه از جنس آلومينيوم است قرار دارد. در كنار اين محفظه خط كشي تعبيه شده كه با باز شدن كامل درب قطب نما ، خط كشي قطب نما را كامل ميكند.
5 – طوقه كار در شب : طوقه متحركي است كه جداره خارجي آن دندانه دار است و تعداد 120 دندانه دارد اين دندانه ها با زائده اي در كنار قطب نما در تماس است كه به هنگام چرخش تق تق صدا ميدهد و هر تقه برابر 3 درجه است . بر روي صفحه طوقه يك خط و يك نقطه فسفري مشاهده مي شود كه در موقع كار در شب از آن استفاده ميشود.(زاويه بين خط و نقطه 45 درجه و 15 تقه است)
6 – صفحه ثابت : در زير طوقه كار درشب صفحه شيشه اي ثابتي قرار دارد كه روي آن يك خط سياه بنام شاخص تعبيه شده . اين خط درست در امتداد شكاف تيغه نشانه روي و تار موئي قرار دارد كه در موقع گرا گرفتن هر عددي زير شاخص باشد گراي آن امتداد است.
7 – صفحه مدرّج : صفحه ايست لغزنده كه عقربه مغناطيسي روي آن نقش بسته است .بر روي اين صفحه دو گونه تقسيم بندي وجود دارد.
الف : تقسيم بندي داخلي كه برحسب درجه صورت گرفته و به رنگ قرمز ميباشد كه به ازاي هر 5 درجه علامت گذاري وهر 20 درجه عددگذاري شده است.(محيط دايره به 360 قسمت مساوي تقسيم شده و زاويه بين دو شعاع دايره كه يك قسمت را فرا گرفته است ، يك درجه نام دارد).
ب : تقسيم بندي خارجي كه برحسب ميليم غربي و برنگ سياه است كه به ازاي هر 20 ميليم علامت گذاري و هر هر 200 ميليم عددگذاري شده است ولي دو صفر سمت راست آن اعداد بمنظور اختصار حذف شده است.(در اين تقسيم بندي محيط دايره به 6400 قسمت تقسيم شده كه هر قسمت آنرا يك ميليم گويند).
شمال
شُمال (شِمال هم تلفظ شده) یا آپا یا اَپاختَر، یکی از چهار جهت اصلی است.
در نقشهها جهت شمال را همیشه به سوی بالای نقشه نشان میدهند.
پیرامون واژه
شمال واژهای عربی و فارسی آن آپا یا اَپاختَر است.در زبان پارسی میانه، خشکیهای شمال غربی کره زمین را وُروبَرشت و خشکیهای شمال شرقی را وُروژَرشت مینامیدند.در بُندَهِش آمده که برای هر جهت اصلی یک سپاهبد گمارده شده و سپاهبد شمال، ستاره هفتاورنگ (محتملاً نگهبان شمال) است.
در زبان
در سند املاک از شمال قیدی ساخته میشود به صورت «شمالاً». (نمونه: این مکان شمالاً به زمین فروشنده محدود است.) به افراد و چیزهای منسوب به شمال، شمالی یا شمالیه (نمونه: بلاد شمالیه) گفته میشود. در ادبیات شمالیپیکران به معنی ستارگانی است که از شمال طلوع میکنند.به منطقه بالای مدار قطب شمال در فارسی شمالگان گفته میشود.
باختر
باختر یا غَرب یکی از چهار جهت اصلی در جغرافیا است که در نقشهها معمولاً در سمت چپ نقشه است. باختر محل فروشدن یا غروب خورشید و بنابراین جهت مخالف گردش زمین است. به هنگام ناوبری برای رفتن به سوی باختر باید سمت قطبنما را روی °۲۷۰ قرار داد.
کاربرد امروزی
لغتنامههایی که مشخصاً به فارسی امروز میپردازند دربارهٔ واژهٔ «باختر» چنین آوردهاند:
فرهنگ معاصر فارسی (صدری افشار و دیگران:۱۳۸۱) «باختر» را ادبی میداند و به مدخل غرب (که مفصلتر است) ارجاع میدهد.
فرهنگ روز سخن (انوری:۱۳۸۳) «باختر» را «مغرب» (که باز مدخل مفصلتری است) معنی میکند.
با توجه به این که هر دوی این فرهنگها مدخل مفصلتری تحت «مغرب» یا «غرب» دارند، به نظر میرسد که باید فرض کرد واژهٔ «باختر» به نظر این فرهنگنویسان از واژههای «غرب» و «مغرب» مهجورتر است.
کاربرد قدیمیتر
«باختر» در ادبیات فارسی به معنی شمال و شرق هم استفاده میشده است.
در لغتنامه دهخدا دو مدخل برای «باختر» وجود دارد: یکی به عنوان جهت جغرافیایی و دیگری به عنوان سرزمین باکتریا (بلخ). در مورد مدخل اول (که موضوع این صفحه است)، برای معنی شمال (برای این کلمه)، تنها به اوستا اشاره شده است (و برای آن نیز باختر را با واژهٔ اوستایی «اپاختر» - apãxtar - یعنی آنطرفتر یکی گرفته است).
در بعضی از مثالهایی که از متون قدیمی فارسی برای این کلمه آورده شده است، باختر متضاد خاور است. همچنین در جایی (به نقل از شرفنامهٔ منیری) اشاره شده است:
«تحقیق آنست که باختر مخفف با اختر است و اختر ماه و آفتاب هر دو را گویند پس باختر مشرق و مغرب را توان گفت ازین جهت متقدمین بر هر دو معنی این لفظ را استعمال کردهاند لیکن خوار به معنی خور بیشتر آمده از این جهت خاور به معنی مشرق بیشتر استفاده میشود ...»
در یکی از پاورقیهای مربوط به این کلمه نیز آمده است:
«شاید اختلافاتیکه در معنی باختر روی داده از باختریان (بلخ) باشد که مردم در همسایگی جنوب او، او را شمال و در شمال جنوب، و در مغرب مشرق و در مشرق مغرب مینامیدهاند.»
در نمونههایی از اشعار شاعران فارسیزبان (از فردوسی و ناصرخسرو گرفته تا خاقانی و نظامی و سعدی)، باختر به معنای مغرب بهکار رفته است
. البته مثالهایی نیز از کاربرد عکس آن وجود دارد (در اشعار فرخی و عنصری و سوزنی و دو بیت در بعضی از نسخ شاهنامه).
خاور
خاوَر واژهای پارسی برابر با شرق عربی است. در جغرافیا، خاور امروزه به معنی شرق، یکی از چهار جهت اصلی، است.
کاربردهای قدیمی
البته در اصل خاور در زبان پارسی بازماندهٔ واژهٔ خوربران یا «خوروران» (جای بردن خورشید، جای غروب خورشید) یعنی غرب است.
در پارسی به شرق «خوراسان» (که همین نام را روی استان خراسان گذاشتند زیرا شرق ایران بزرگ بود) و به شمال «اپاختر» (واژهٔ امروزی باختر نیز که به غرب گویند بازماندهٔ اپاختر است) گویند.
فرهنگ فارسی عمید و لغتنامه دهخدا این را تایید میکند. مثلاً در بیتی از رودکی، «مهر دیدم بامدادان چون بتافت، از خراسان سوی خاور میشتافت» یا در بیتی از خاقانی «چون پخت نان زرین اندر تنور مشرق، افتاد قرص سیمین اندر دهان خاور» به معنی اصیلش آمدهاست.
خاور در بعضی از لغتنامههای قدیمیتر، از جمله برهان قاطع و آنندراج، به هر دو معنی ذکر شده است.
جنوب
«نیمروز» تغییر مسیری به این صفحه است. برای کاربردهای دیگر نیمروز (ابهامزدایی) را ببینید.جنوب یا نیمروز یکی از چهار جهت اصلی است. جنوب نقطه مقابل شمال است و ۹۰ درجه با خاور و باختر اختلاف جهت دارد. بطور قراردادی در نقشهها، نقطه یا جهت پایینی نقشه را جنوب مینامند.
جهتیابی
جهتیابی، یافتن جهتهای جغرافیایی است. جهتیابی در بسیاری از موارد کاربرد دارد. برای نمونه وقتی در کوهستان، جنگل، دشت یا بیابان گم شدهباشید، با دانستن جهتهای جغرافیایی، میتوانید به مکان مورد نظرتان برسید. یکی از استفادههای مسلمانان از جهتیابی، یافتن قبله برای نماز خواندن و ذبح حیوانات است. کوهنوردان، نظامیان، جنگلبانان و... هم به دانستن روشهای جهتیابی نیازمندند.
هرچند امروزه با وسایلی مانند قطبنما یا سامانه موقعیتیاب جهانی (جیپیاس) میتوان به راحتی و با دقت بسیار زیاد جهت جغرافیایی را مشخص کرد، در نبود ابزار، دانستن روشهای دیگر جهتیابی مفید و کاراست.
جهتهای اصلی و فرعی
اگر رو به شمال بایستیم، سمت راست مشرق (شرق، خاور)، سمت چپ مغرب (غرب، باختر) و پشت سر جنوب است. این چهار جهت را جهتهای اصلی مینامند. بین هر دو جهت اصلی یک جهت فرعی وجود دارد. مثلاً نیمساز جهتهای شمال و شرق، جهت شمالِ شرقی (شمالِ شرق) را مشخص میکند.
با دانستن یکی از جهتها، بقیهٔ جهتها را میتوان به سادگی مشخص نمود. مثلاً اگر به سوی شمال ایستاده باشید، دست راست شما شرق، دست چپ شما غرب، و پشت سر شما جنوب است.
روشهای جهتیابی
برخی روشهای جهتیابی مخصوص روز، و برخی ویژهٔ شب اند. برخی روشها هم در همهٔ مواقع کارا هستند. توجه شود که:
بسیاری از این روشها کاملاً دقیق نیستند و صرفاً جهتهای اصلی را به صورت تقریبی مشخص میکنند. برای جهتهای دقیق باید از قطبنما استفاده کرد، و میل مغناطیسی و انحراف مغناطیسی آن را هم در نظر داشت.
آنچه گفته میشود اکثراً مربوط به نیمکره شمالی است؛ به طور دقیقتر، بالای ۲۳٫۵ درجه (بالای مدار رأسالسرطان). در نیمکره جنوبی در برخی روشها ممکن است جهت شمال و جنوب برعکس آنچه گفته میشود باشد.
ساعت : 8:13 pm | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی