سگ گریت دین
گریت دین
گریت دین (به انگلیسی: Great Dane) از انواع اصلی سگهای نگهبان، که اصلیتی آلمانی دارد. در این سگ قدرت و نیرومندی و زیبایی توام مشاهده میشود. بر خلاف نامش اصلیت این نژاد آلمانی است و هیچ ربطی به دانمارک ندارد. استاندارد این سگ عبارتست از : حداقل قد در نرها ۸۰ و در مادهها ۷۲ سانتی متر و وزن در حدود ۶۰ کیلوگرم.
گریت دین به رنگهای سیاه (یکدست بدون لکه سفید یا همراه با لکههای سفید در زیر گلو، جلو سینه و پاها) حنایی یا زرد طلایی (با پوزه و ناخنهای سیاه) آبی فولادی، ابلق (سفید با لکههای سیاه) و مخلوط (زرد طلایی رو شن یا تیره، با رگههای سیاه پوست ) یافت میشود. در تمام انواع این نژاد پوشش بدن کوتاه، نرم، چسبنده و درخشان است. گریت دین اساسا سگی است ملایم، مهربان و صبور ولی چنانچه صاحبش مورد تهدید بیگانه قرار گیرد، چهره تهاجمی به خود میگیرد. این سگ در حال حاضر بیشتر جهت نگهبانی به کار گرفته میشود.
مقدمه
چه ازلحاظ ظاهروچه ازلحاظ ماهیت گریت دین یکی اززیباترین ومشهورترین انواع دربین سگهای عظیم الجثهاست. نام این نژاد(البته درزبان انگلیسی) درواقع ترجمه ای است ازلغت قدیمی فرانسوی grand Danois به معنی دانمارکی بزرگ درسایرکشورها نیزاسامی دیگری براین نژاد نهاده شدهاست. Dogue alleman درفرانسه. Mastiff , German mastiff درانگلیس. Dogge درآلمان و dogue ,dogo درزبان لاتین همگی اشاره برسگ عظیم الجثه ای دارد با سری بزرگ به منظورجنگیدن یا شکار.
البته هیچ دلیل قابل قبولی برای ارتباط بین این نژاد ودانمارک وجود ندارد. به اعتقاد برخی ازمحققین درمقبرههای مصریان ۳۰۰۰ سال قبل ازمیلاد تصاویرسگهایی وجود دارد که بسیارشبیه به گریت دین است. جانورشناسان عقیده دارند که نژادهای ماستیف ازآسیا منشا گرفتهاند وبرخی عقیده دارند که نژاد Irish Wolfhound اجداد اصلی گریت دین میباشد وبرخی Old English Mastiff را دراین رابطه معتبرترمی دانند.
اما عقاید جدیدتربراین نظراست که گریت دین درواقع مخلوطی ازاین دونژاد قدیمی است.
البته این حرف بدین معنا نیست که گریت دین یک نژاد جدید است. این نژاد دارای قدمت ۴۰۰ ساله ویا بیشترازآن می باشد. با این وجود نظیرسایرنژادها تاریخچه واصلاح نژاد گریت دین به شکل مدرن واستاندارد ازاواخرقرن نوزدهم درآلمان شروع گردید وسپس به انگلیس وامریکا گسترش یافت .
مشخصات استاندارد گریت دین
ظاهرعمومی: گریت دین تلفیقی است ازظاهراشرافی وسلطنتی. اقتدار. نیرووزیبائی. با جثه ای بزرگ وقوی. ترکیب بدنی مناسب وبدنی عضلانی. این نژاد یکی ازانواع سگهای عظیم الجثه کاراست. اما آنچنان ازلحاظ ساختارکلی بدن متعادل است که هیچگاه زمخت به نظرنمی آید. یک گریت دین می بایست جسور. پرجرات ونترس ودرعین حال دارای رفتاری دوستانه باشد. این ویژگیهای بدنی واخلاقی به گریت دین برتری خاصی نسبت به سایرنژادها بخشیدهاست.
سر: سردراین نژاد مستطیل شکل. طویل. تمایزیافته وخوش تراش است. هنگامی که ازبالا به جمجمه نگاه شود باید طرفین آن موازی وپلهای بینی درحد امکان پهن باشند. چشمها دارای اندازه متوسط. عمیق وتیره وبادامی شکل هستند.
گوشها: دارای اندازه وضخامت متوسطی است. درصورت اصلاح گوش اندازه آن می بایست درتناسب با اندازه سربوده وبه طوریکسانی حالت افراشته پیدا کنند.
بینی : می بایست سیاه باشد. به استثنا سگهای خاکستری رنگ که بینی درآنها خاکستری تیرهاست. بینیهای صورتی رنگ قابل قبول نیستند.
دندانها: می بایست قوی با رشد مناسب تمیزوموقعیتهای نرمال داشته باشد. دندانهای نیش پائین تماس مختصری با کف سطح داخلی دندانهای نیش بالا دارد.
گردن: محکم . روبه بالا. با انحنای مناسب. طویل وعضلانی است وتدریجا به سمت کتفها پهن می شود تا به اندازه پهنای شانه ها پهنا یابد.
سینه : پهن. عمیق وعضلانی است. پائین سینه تا حدآرنجها وسعت دارد. دندهها حالت ارتجاعی خوبی دارند. کفل می بایست پهن وشیب بسیارکمی داشته باشد.
دم : درقاعده پهن است وبه تدریج ازضخامت آن کاسته میشود وتا پس زانو ادامه می یابد. درزمان استراحت دم حالت افتاده دارد. درزمان هیجان یا دویدن کمی حالت افراشته پیدا میکند اما هیچگاه ازخط پشت بالاترقرارنمی گیرد. دم نباید شکل حلقوی یا قلاب مانند داشته باشد.
دستها : درنمای جانبی بایستی قوی وعضلانی باشند. ستیغ کتف قوی وشیب داراست ونسبت به بازو تقریبا عمودی واقع می شود. عضلات زیربغل نیزباید قوی باشند. ستیغ کتف وبازو باید طول برابری داشته باشند. آرنج می بایست کاملا درمیان حدفاصل جدوگاه وزمین قرارگیرد. پنجهها می بایست گرد ومتراکم وانگشتان خمیده باشند بدون آنکه به خارج یا داخل چرخش وپیچ خوردگی داشته باشند. ناخنها می بایست کوتاه. قوی ودرحد امکان تیره باشد.
پاها : می بایست قوی. پهن وعضلانی باشد وازناحیه پس زانوعمودی قرارگیرد. پنجهها نیزباید گرد ومتراکم بوده وانگشتان حالت خمیده داشته باشند.
موها : موها می بایست کوتاه. ضخیم. تمیزوظاهرصاف وبراقی داشته باشد. رنگ ولکهها: رنگ زمینه زرد طلائی است وهمیشه دارای خطوط راه راه مشکی با الگوی Chevron می باشد. داشتن یک نقاب مشکی نیزارجح است. پلکها وابروها می بایست سیاه باشند واین سیاهی ممکن است برروی گوش ونوک دم نیزدیده شود. لکههای سفید برروی سینه وپنجهها رگه هایی با رنگهای نامطلوب قابل قبول نیستند.
رفتار: گریت دین سگی اصیل. جسوروشجاع با رفتاری دوستانهاست. این سگ نباید ترسو ویا مهاجم باشد.
اندازه: سگهای نربه مراتب عضلانی تروقوی تربه نظرمی رسند. ازلحاظ نسبت بین طول وارتفاع گریت دین تقریبا مربع شکل می باشد. البته سگهای ماده باید کمی طویل ترباشند. ارتفاع سگهای نرازناحیه شانه نباید کمتراز۷۵ سانتی مترباشد وترجیحا این ارتفاع می بایست بیش از۸۰ سانتی مترباشد. این ارتفاع درمورد سگهای ماده نباید کمتراز۷۰ سانتی مترباشد. اما ترجیحا باید ارتفاعی بیش از۷۵ سانتی مترداشته باشند. سگ در وطن خود بنام ماستیف آلمانی شناخته میشود و در میان نژادهای مختلف سگ به مانند آپولو درمیان سایر خدایان یونان نسبت داده می شود. گریت دین در قرون وسطی برای شکار گراز نیز مورد استفاده قرار گرفتهاست.
پوشش: کوتاه، خشن و براق
رنگ: بلوطی، آبی و سیاه
خصوصیات ظاهری: سوراخهای بینی باز پهن و بزرگ، چشمهای دور از هم، گوشهای مثلثی، بدن بسیار عمیق، دم بلند که در انتها به طرف بالا تاب بر می دارد.
وزن، ارتفاع
وزن: در نرها : (۵۴-۹۰) ک.گ، در مادهها : (۴۵-۵۹) ک.گ
ارتفاع: در نرها : (۷۶-۸۶) س.م، در مادهها : (۷۱-۸۱) س.
نگهداری
نیازمند تمرین روزانه و برس کشیدن روزانهاست. نکته ناراحت کننده در مورد این نژاد طول عمر کوتاه آن است که بین ۹-۸ سال است. و اصلا در خانه نباید نگهداری شود به فضای ازاد نیاز دارد. این حیوان به دلیل خلق و خوی اجتماعی و جسته بزرگی که دارد به هیچ عنوان در محیط خانه نگهداری نمی شود. این سگ باید در محیط باغی شکل زندگی و چند صاحب داشته باشد و با مردم رفت امد کند تا اجتماعی شود.
خصوصیات رفتاری
این سگ بزرگ نباید در خارج از خانه نگهداری شود بلکه باید به عنوان عضوی در خانواده مورد نگهداری قرار گیرد. سگی خوش رفتار، بازیگوش بوده و براحتی آماده یادگیری است.
گریت دین مشهورترین سگ عظیم الجثهاست. ارتفاع سگهای نر۷۵ تا ۸۰ وگاهی حتی ۹۰ سانتیمتراست. مادهها ارتفاعی بین ۷۵ تا ۸۰ سانتیمتردارند. این نژاد علی رغم بزرگی جثه اش ازترکیب بدنی متعادل ومناسبی برخورداراست بطوریکه جثه بزرگش نه تنها اززیبایی حیوان نمی کاهد بلکه برعکس جذابیت آنرا دوچندان می کند. ازمشخصات ظاهری آن می توان به چشمهای بادامی شکل وتیره وبینی سیاه وگردن محکم وروبه بالا که درنزدیکی کتفها پهن میشود وسینه عمیق وعضلانی اشاره کرد.
گریت دین سگی اصیل وشجاع ومقتدر ونیرومند وزیبا وبا رفتاری دوستانهاست. تولههای وی درموقع تولد چندان بزرگ بنظرنمی رسند ولی بعد ازدوماه بسرعت رشد کرده وبتدریج هیکل آنها بزرگ وترسناک می شود. برخلاف قیافه ترسناکش سگی درنده وبد اخلاق نیست وبرعکس خیلی آرام ومهربان است. این نژاد کمتردرجنگ وجدال با سگهای دیگروارد میشود وبه هرچیزی که متعلق به صاحبش باشد علاقه پیدا می کند. سگهای نژاد گریت دین با کودکان بسیارمهربان بوده وازاین لحاظ کاملا قابل اعتمادند.
توضیحات
گریت دین نژادی است که اصالت، نجابت، نیرو و ذکاوت را در هم ادغام کرده.
یکی از بزرگترین سگهای دنیاست. موهایی زبر و خشن دارد. نگهداری از این نژاد بدلیل جثه بزرگ آن شرایط ویژه ای را طلب می کند. این نژاد به محیط بزرگتری برای زندگی و فعالیتهای بدنی نیاز دارد. میزان تغذیه و خوراک آنها نیز به مراتب از نژادهای دیگر بیشتر است. اصولاً چنانچه آموزش و تعلیم این سگها بدرستی صورت گیرد و سگهای مطیع و آرامی تربیت شوند، می توانند بعنوان سگهای خانگی نگهداری شوند. رنگ پوشش خارجی آن متغایر است و تقریباً به هر رنگی یافت می شوند. رنگ چشمها معمولاً تیره میباشد اما گاهی اوقات به رنگ آبی نیز یافت می شود.
خلق وخو
گریت دین نژاد آرام، مهربان، شیرین و با محبت است. بازیگوش و مهربان با کودکان. همه را دوست دارد و ترجیح می دهد که همیشه در اطراف مردم باشد. پارس نمی کند مگر در شرایط خاص. سگی مسئول، باوفا و شجاع است. بدلیل جثه بزرگی که دارد باید از سنین پایین تر مورد آموزشهای لازم قرار گیرد تا بیاموزد که خود را به انسانها خصوصاً کودکان تکیه ندهد. معمولاً نرها با هم جنس خود کنار نمی آید اما اگر از دوران تولگی با سگهای دیگر بزرگ شود می تواند به راحتی با آنها کنار آید. آموزش دادن به آنها می تواند گاهی اوقات مشکل و دشوار گردد.
مشکلات سلامتی
این نژاد عمر کوتاهی دارد. در هنگام خرید باید از سلامت و بهداشت محیطی که تولهها در آن پرورش یافتهاند اطمینان حاصل کرد. از جمله بیماریها می توان به مشکلات لگن، بیماریهای خونی، تومار، بیماری قلبی و عفونت دم اشاره کرد.
شرایط نگهداری می توان این نژاد را در آپارتمان نگهداری کرد به شرط آنکه اجازه فعالیت بدنی کافی در طول روز به آن داده شود. اصولاً یک حیاط بزرگ می تواند مکان مناسبی را برای زندگی آن فراهم نماید.
فعالیت بدنی
گریت دین به فعالیت زیاد نیاز دارد. حداقل فعالیت بدنی برای آن در طول روز پیاده رویهای طولانی است.
طول عمر
بطور متوسط زیر ۱۰ سال عمر میکند اما بعضی از آنها می توانند تا سنین ۱۲-۱۳ سالگی زندگی کنند. اگر غذا خوب باشد.
آراستن
موی کوتاه آن برای آراستن مناسب می باشد. ریزش مو در این نژاد متوسط می باشد.
برس زدن روزانه کافی است. از آنجایی که شستن این سگ غول پیکر دشوار میباشد، بنابر این می توان او را فقط در مواقع ضروری استحمام کرد. ناخن هایش را بطور منظم کوتاه کنید.
تاریخچه
نام این نژاد در زبان انگلیسی ترجمه ایست از لغت قدیمی فرانسوی Grand Danois به معنی دانمارکی بزرگ. البته هیچ دلیل قابل قبولی برای ارتباط بین این نژاد و دانمارک وجود ندارد. به اعتقاد برخی از محققین در مقبرههای مصریان سه هزار سال قبل از میلاد تصاویر سگهایی وجود دارد که بسیار شبیه به گریت دین است.
جانور شناسان عقیده دارند که نژاد تازی ایرلندی اجداد اصلی گریت دین می باشند و برخی Old English Mastiff را در این رابطه معتبر تر می دانند. اصلاح نژاد گریت دین از اواخر قرن نوزدهم ابتدا در آلمان و سپس در انگلیس و آمریکا گسترش یافت
گروه
سگهای کاری
گرگی
گرگی حیوان دورگهای ست که از جفتگیری سگ و گرگ پدید میآید. از آنجا که سگ اهلی (Canis lupus familiaris) بر پایهٔ آخرین طبقهبندیهای علمی زیرگونهای از گونهٔ گرگ خاکستری (Canis lupus) به شمار میرود، میتوان آن را نژادی از سگ نیز به شمار آورد. با توجه به اینکه نسل تمامی سگها به زیرگونههایی از گرگ میرسد، گرگی، سگی است که خون گرگ را از ۵ جد نزدیک خود به ارث برده باشد. نامهای فارسی دیگر این جانور «گرگ سگ» و سَگگُرگ است.
بیشترین جمعیت گرگیها در ایالات متحده آمریکا زندگی میکنند. شمار گرگیها در این کشور در سال ۱۹۹۸ حدود ۳۰۰ هزار برآورد شده که برخی منابع آن را تا ۵۰۰ هزار بالا میبرند. برای تولید گرگی معمولاً گرگ خاکستری را با سگی از نژادهای گرگمانند (مثل ژرمن شپرد یا سیبرین هاسکی یا مالاموت آلاسکایی) جفت میکنند.
از آنجا که ساختار ژنی گرگی ترکیبی از آن ِ سگ و آن ِ گرگ است، ویژگیهای جسمی و رفتاریاش ممکن است به هر یک از آنها شبیه شود و چندان قابل پیشبینی نیست.
در حیات وحش
دورگه شدن گرگ و سگ بهطور طبیعی و در حیات وحش نیز دیده میشود. این وضعیت بیشتر در نواحی نزدیک به سکونتگاههای انسانی اتفاق میافتد که تراکم جمعیتی گرگها کم و آن ِ سگها زیاد است. البته مواردی نیز از حضور گرگیها در مناطقی با تراکم جمعیتی مناسب گرگ در شوروی سابق مشاهده شدهاست. بسیاری از موارد حملات گرگهای بزرگ به انسانها که رفتار تهاجمی غیرمتعارفی نسبت به انسانها داشتهاند ممکن است مربوط به گرگیها باشد و در اینصورت خطرناک هستند. در اروپا تداخل ژنتیکی سگها و گرگها یکی از عوامل تهدید بقای گلههای کوچک گرگ در این قاره است که در خطر شدید انقراض قرار دارند.
گرگی در کشورهای مسلماننشین
اداره دامپزشکی ارتش جمهوری اسلامی ایران هم نژادی از گرگی به نام قوچک تولید کردهاست'.
گلدن رتریور
گُلدِن رِتریوِر (به انگلیسی: Golden retriever) نژادی از سگ است از گونه سگهای ورزشی از مشخصههای اخلاقی این نژاد میتوان به جذابیت، مهربانی و هوش و استعداد بالا اشاره کرد. این نژاد از نظر ظاهری دارای جثه متوسط و در رنگهای گوناگون از جمله کرم و طلائی یافت میشود.
گلدن رتریور سگی باهوش، زیبا و اجتماعی است. دارای جثه متوسط میباشد و به رنگهای کرم و طلایی یافت میشود ( رنگ موی قرمز و سرخ قابل قبول نمیباشد). لایه بیرونی پوشش ضد آب و لایه زیرین انبوه و پر پشت است. دارای سر پهن و عضلانی و دندانهای منظم میباشد. بینی سیاه دارد و چشمهای مهربانش به رنگ قهوهای و مشکی یافت میشود. گوشهایی به اندازه متوسط، گردنی ماهیچهای و سینهای فراخ دارد. دمش بلند است اما هرگز بصورت فر خورده نمیباشد.
خلق وخو
گلدن رتریور سگی جذاب، پر محبت، باهوش و با استعداد آموختن فراوان است. همیشه مهربان است و رفتار خیلی آرامی با کودکان دارد. سگهایی باوفا، شیرین و مشتاق برای خشنود کردن صاحبانشان هستند. گلدن رتریور فعال و پر محبت و به طور خلاصه سگ مناسبی برای اعضای خانوادهاست. آموزش دادن به او سرگرم کننده خواهد بود. با غریبهها و سایر سگها رفتاری دوستانه دارد و خوی تهاجمی ندارد. گلدن رتریور دیدبان خوبی است و ورود غریبهها را با عوعو کردن اطلاع میدهد. در اطراف انسانها بودن او را خوشحال نگاه میدارد و نباید او را برای مدت زیادی تنها رها کرد. گلدن رتریور نام خود را از باز آوردن شکار برای شکارچی کسب کردهاست، همچنین قابل ذکر است که این سگ شناگر بسیار ماهری میباشد.
وزن و ارتفاع
وزن: در نرها : (۲۷-۳۶) ک.گ، در مادهها : (۲۵-۳۲) ک.گ
ارتفاع: در نرها : (۵۶-۶۱) س.م، در مادهها : (۵۱-۵۶) س.م
مشکلات سلامتی
مستعد برای بیماریهای لگن و همچنین عفونت چشمی است. مشکلات و نارسائیهای قلبی و همچنین آلرژی پوست در این نژاد شایع است که در صورت مشاهده باید سریعاً به دامپزشک مراجعه کرد.
شرایط این نژاد برای زندگی لیت بدنی داشته باشد. در داخل خانه پر تحرک است و یک حیاط متوسط یا بزرگ میتواند مکان مناسبی را برایش فراهم کند.
فعالیت بدنی
گلدن رتریور به فعالیت و ورزش روزانه نیاز دارد و اکثراً علاقه دارد که توپ یا اسباب بازیهای پرتاب شده را باز بیاورد. بنابراین ورزش دادن او چندان سخت نخواهد بود.
لابرادور رتریور
توله شکاری لابرادوری یک سگ کوچک با بدنی سفت و محکم است که شکار کشته شده را مییابد. همچنین از این تولههای کانادایی به عنوان سگهای ورزشی نیز استفاده میشود.
این توله شکاری به طور تقریبی ۲۳ اینچ (۵۹ سانتیمتر) ارتفاع و ۵۵ تا ۸۰ پوند (۲۵ تا ۳۶ کیلوگرم) وزن دارد. تولهها سیاه یا زرد هستند. اغلب اوقات یک توله زرد رنگ در میان تولههای متولد شده سیاه ظاهر میشود.
لهاسا آپسو
لهاسا آپسو سگی است از گونه سگهای غیر ورزشی، با قدی کوتاه و موهای بلند و لطیف.
تاریخچه
موطن اصلی لَهاسا آپسو تبت میباشد. این سگ نام خود را از شهر لَهاسا کسب کردهاست. برای ۲۰۰۰ سال این نژاد تنها در تبت و توسط مردان مقدس در معابد پرورش مییافت. آنها اعتقاد داشتند که روح صاحب لَهاسا آپسو پس از مرگ به درون بدن این سگ منتقل میشود. آنها همچنین معتقد بودند که این سگ خوش یمنی را به زندگی صاحبش میبرد. بعدها مردان حکومتی تبت آنرا بعنوان تحفه به دیپلماتهای خارجی هدیه کردند. این نژاد برای اولین بار در سال ۱۹۲۰ در انگلستان به نمایش درآمد.
خصوصیات بارز ظاهری
لَهاسا آپسو دارای پوشش بسیار بلند و مضاعف میباشد که از دو سوی بدنش به سطح زمین میرسد. به رنگهای طلایی، کرم، عسلی، دودی و چند رنگ یافت میشود. موها صاف، بلند و سنگین میباشد و حالت ابریشمی ندارد. دارای چشمهای تیره و فرو رفتهاست. گردنش توسط موهای بلندی پوشیده شده، دم پرپشت و فر خورده دارد.
وزن در نرها: (۵-۶) ک.گ، در مادهها: (۵-۶) ک.گ
ارتفاع در نرها: (۲۵-۲۸) س.م، در مادهها مقداری کوتاه تر میباشد.
همچنین عمری بین ۱۵ تا ۱۸ سال دارد.
خصوصیات بارز اخلاقی
سگی سرسخت، باهوش و سر زندهاست که رفتار دوستانهای دارد.
ماستیف
ماستیف (به انگلیسی: MASTIFF) از انواع سگهای نگهبان به شمار می رود.منشا این سگ کشور انگلستان است. از نظر ویژگیهای ظاهری دارای مویی کوتاه و بدنی قوی و عضلانی و سنگین می باشد. با وجود این به عنوان سگ نگهبان و سگ ورزشی مناسب می باشد. سر این حیوان عریض و چند ضلعی بوده، پوزه کوتاه است. گوشها کوچک و آویزان میباشد اما نباید گوشهای آنها را قطع کرد . دم این سگ بلند است . این سگ به ورزش و تحرک زیادی نیاز دارد. این سگها دارای رنگهای زرد، نقرهای و حنایی میباشد اما در تمام موارد پوزه، گوشها و بینی سیاه می باشد. ارتفاع سگ نر ۷۵ سانتی متر و وزن آن ۷۵ کیلوگرم میباشد.
مالاموت
مالاموت آلاسکایی (به انگلیسی: Alaskan Malamute) نام نژاد قدرتمند و بسیار باهوش سگ است، مالاموت یکی از نژادهای قدیمی سگ است و در ایران به ندرت معامله میشود، مالاموت در ایران بیشتر با نام هاسکی خرید و فروش میشود علت این عمل شباهت بسیار زیاد این نژاد با نژاد شناخته شده هاسکی است لازم به ذکر است که شباهتهای بسیاری با چند نژاد دیگر نیز دارد اما هاسکی دارای محبوبیت و کمیت بیشتری است.
مشخصات ظاهری
مالاموت بسیار زیبا و با جذبه است و دارای دم پر پشت است، بدن این نژاد پوشیده شده از مو است، این سگ در رنگهای سفید، سفید و خاسکتری، سفید و مشکی، سفید و قرمز یافت میشود. در جنس نر وزن این حیوان ۳۷-۴۰ کیلو گرم و در جنس ماده ۳۳-۳۹ کیلو گرم میباشد. اندازه این نژاد در جنس نر حدوداً ۶۰ سانتی متر و در جنس ماده حدوداً ۵۵ سانتی متر است.
خلق و خو
این نژاد بسیار پر جنب و جوش و بازیگوش است و نمیتواند ساعات بسیاری را در خانه تنها بماند، در صورتی که در خانه تنها باشد میتواند خسارت بسیار زیادی به شما بزند، عاشق بازی کردن است، این سگ اصلاً برای دیده بانی خوب نیست زیرا که بسیار سگ ارامی است، عاشق خانوادهای هست که در آن بزرگ میشود، هنگامی که صدایی از خودش در میاورد بیشتر شبیه به صدای گرگ است تا صدای واق واق سگ.
نگهداری
هر چند افراد بسیار زیادی تمایل به داشتن این نژاد در خانه خود دارند اما باید چند نکته را رعایت کنند
مالاموت بسیار پر فعالیت است و شما به یک حیاط برای نگهداریش احتیاج دارید.
مالاموت نیز مانند هاسکی علاقهٔ فراوانی به حفر زمین دارد پس مراقب باغچههای خود باشید.
مالاموت سگی است برای نواحی سرد سیر و اگر میخواهید او را در تابستان در حیاط خانه خود نگهداری کنید حتماً یک محیط خنک و مقداری آب خنک برایش فراهم کنید.
مالاموت بسیار دوست دارد در منطقهای که شما به عنوان قلمرو برای او انتخاب میکنید قدم بزند و بازی کند.
تاریخچه
اسم مالاموت از اسم Mahlemuts (قبیلهای در قطب شمال) منشا گرفته است، قبیله mahlemuts برای اولین بار شروع به پرورش این سگ کردهاند، از مالاموتها برای کشیدن بارهای سنگین و همچنین کشیدن سورتمه استفاده میشده کمترین تعداد مالاموت مورد نیاز برای کشیدن بارهای سنگین ۴ تا بوده استوجود این سگ به ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ سال پیش بر میگردد
مینیاتور پینچر
مینیاتور پینچِر سگی است از گروه سگهای عروسکی دارای موهای کوتاه و صاف، سگی است کوچک و بازیگوش و نیاز به مراقبت نسبتا زیادی دارد.
تاریخچه
بر خلاف اعتقاد عمومی مردم جد مینیاتور پینچِر نژاد دابِرمَن نمیباشد و در حقیقت قدمت مینیاتور پینچِر بیشتر از دابِرمَن است. موطن این نژاد آلمان میباشد و اجداد او را تریرها و German Pinscher تشکیل میدهند. این نژاد برای کنترل جمعیت و شکار موشها خصوصاً در اسطبلها مورد استفاده قرار میگرفت. همچنین ممکن است نژا Italian Greyhound در به وجود آمدن این سگ کوچک و پر سرعت دخیل باشد. کلمه Pinscher در زبان آلمانی به معنای تریر میباشد.
خصوصیات بارز ظاهری
مینیاتور پینچِر سگی است با جثه کوچک، عضلانی و پوشش نرم و براق. پاهای جلویی صاف، پنجهها کوچک و شبیه به پنجه گربه میباشد. ماهیچهها قدرتمند و به تناسب خوبی در مقایسه با بدن سگ قرار دارد. دارای دندانهای منظم و چشمان تیره و براق است. پوشش خارجی کوتاه مینیاتور پینچِر به رنگهای قرمز، مشکی، سرخ و شکلاتی یافت میشود.
وزن در نرها: (۴-۵) ک.گ، در ماده ها: (۴) ک.گ
ارتفاع در نرها: (۲۵-۳۰) س.م، در ماده ها: (۲۵-۲۸) س.م
عمر متوسط این نژاد معمولاً ۱۵ سال یا بیشتر است.
خصوصیات بارز اخلاقی
مینیاتور پینچِر سگی کوچک، سرسخت و بسیار وابسته میباشد. این نژاد مغرور و شجاع علاقه زیادی به عوعو کردن دارد. نسبت به صاحبش با وفا، هوشیار و پر انرژی است. بسیار شجاع و سرزنده و بطور کلی خصوصیات نژادهای بزرگ را در یک جثه کوچک دارا میباشد. نسبت به کودکان و دیگر حیوانات کوچک رفتار آرامی دارد، به غریبهها خو نمیگیرد و مطیع و باهوش است.
ولش کورگی
ولش کرگی (به انگلیسی: Welsh Corgi) نژادی از سگ است از گونه سگهای چوپان. از مشخصههای اخلاقی این نژاد میتوان به سرسختی، فداکاری و هوش آن اشاره کرد. این نژاد از نظر ظاهری دارای جثه دراز با گوشهای برافراشته و در رنگهای مختلف یافت میشود.
یورکشایر تریر
یورک شایر تریر (به انگلیسی: YORKSHIRE TERRIER)از نژادهای سگهای تریر است.این سگ حیوانی سرزنده و دوست داشتنی است که از هوش بالایی برخوردار است. سگ شکاری و نیرومندی می باشد. برای آپارتمان نشینهایی که می توانند در روز حداقل یک ساعت به نظافت سگ اختصاص دهند مناسب می باشد. از نظر ویژگیهای ظاهری، دارای موهای بلند ابریشمی می باشند که به رنگ آبی فولادی است و از نوک بینی تا انتهای دم سگ را می پوشاند. موها در قسمت سینه و سر و پاهای سگ به رنگ طلایی سیر دبده می شود. گوش این حیوان کوچک و به شکل V است که تیز بوده، با موهای خرمایی سیر پوشیده شده است. وزن این سگها تا حدود 3 کیلوگرم می رسد. دم این سگها را باید از نیمه قطع نمود.
گریت دین (به انگلیسی: Great Dane) از انواع اصلی سگهای نگهبان، که اصلیتی آلمانی دارد. در این سگ قدرت و نیرومندی و زیبایی توام مشاهده میشود. بر خلاف نامش اصلیت این نژاد آلمانی است و هیچ ربطی به دانمارک ندارد. استاندارد این سگ عبارتست از : حداقل قد در نرها ۸۰ و در مادهها ۷۲ سانتی متر و وزن در حدود ۶۰ کیلوگرم.
گریت دین به رنگهای سیاه (یکدست بدون لکه سفید یا همراه با لکههای سفید در زیر گلو، جلو سینه و پاها) حنایی یا زرد طلایی (با پوزه و ناخنهای سیاه) آبی فولادی، ابلق (سفید با لکههای سیاه) و مخلوط (زرد طلایی رو شن یا تیره، با رگههای سیاه پوست ) یافت میشود. در تمام انواع این نژاد پوشش بدن کوتاه، نرم، چسبنده و درخشان است. گریت دین اساسا سگی است ملایم، مهربان و صبور ولی چنانچه صاحبش مورد تهدید بیگانه قرار گیرد، چهره تهاجمی به خود میگیرد. این سگ در حال حاضر بیشتر جهت نگهبانی به کار گرفته میشود.
مقدمه
چه ازلحاظ ظاهروچه ازلحاظ ماهیت گریت دین یکی اززیباترین ومشهورترین انواع دربین سگهای عظیم الجثهاست. نام این نژاد(البته درزبان انگلیسی) درواقع ترجمه ای است ازلغت قدیمی فرانسوی grand Danois به معنی دانمارکی بزرگ درسایرکشورها نیزاسامی دیگری براین نژاد نهاده شدهاست. Dogue alleman درفرانسه. Mastiff , German mastiff درانگلیس. Dogge درآلمان و dogue ,dogo درزبان لاتین همگی اشاره برسگ عظیم الجثه ای دارد با سری بزرگ به منظورجنگیدن یا شکار.
البته هیچ دلیل قابل قبولی برای ارتباط بین این نژاد ودانمارک وجود ندارد. به اعتقاد برخی ازمحققین درمقبرههای مصریان ۳۰۰۰ سال قبل ازمیلاد تصاویرسگهایی وجود دارد که بسیارشبیه به گریت دین است. جانورشناسان عقیده دارند که نژادهای ماستیف ازآسیا منشا گرفتهاند وبرخی عقیده دارند که نژاد Irish Wolfhound اجداد اصلی گریت دین میباشد وبرخی Old English Mastiff را دراین رابطه معتبرترمی دانند.
اما عقاید جدیدتربراین نظراست که گریت دین درواقع مخلوطی ازاین دونژاد قدیمی است.
البته این حرف بدین معنا نیست که گریت دین یک نژاد جدید است. این نژاد دارای قدمت ۴۰۰ ساله ویا بیشترازآن می باشد. با این وجود نظیرسایرنژادها تاریخچه واصلاح نژاد گریت دین به شکل مدرن واستاندارد ازاواخرقرن نوزدهم درآلمان شروع گردید وسپس به انگلیس وامریکا گسترش یافت .
مشخصات استاندارد گریت دین
ظاهرعمومی: گریت دین تلفیقی است ازظاهراشرافی وسلطنتی. اقتدار. نیرووزیبائی. با جثه ای بزرگ وقوی. ترکیب بدنی مناسب وبدنی عضلانی. این نژاد یکی ازانواع سگهای عظیم الجثه کاراست. اما آنچنان ازلحاظ ساختارکلی بدن متعادل است که هیچگاه زمخت به نظرنمی آید. یک گریت دین می بایست جسور. پرجرات ونترس ودرعین حال دارای رفتاری دوستانه باشد. این ویژگیهای بدنی واخلاقی به گریت دین برتری خاصی نسبت به سایرنژادها بخشیدهاست.
سر: سردراین نژاد مستطیل شکل. طویل. تمایزیافته وخوش تراش است. هنگامی که ازبالا به جمجمه نگاه شود باید طرفین آن موازی وپلهای بینی درحد امکان پهن باشند. چشمها دارای اندازه متوسط. عمیق وتیره وبادامی شکل هستند.
گوشها: دارای اندازه وضخامت متوسطی است. درصورت اصلاح گوش اندازه آن می بایست درتناسب با اندازه سربوده وبه طوریکسانی حالت افراشته پیدا کنند.
بینی : می بایست سیاه باشد. به استثنا سگهای خاکستری رنگ که بینی درآنها خاکستری تیرهاست. بینیهای صورتی رنگ قابل قبول نیستند.
دندانها: می بایست قوی با رشد مناسب تمیزوموقعیتهای نرمال داشته باشد. دندانهای نیش پائین تماس مختصری با کف سطح داخلی دندانهای نیش بالا دارد.
گردن: محکم . روبه بالا. با انحنای مناسب. طویل وعضلانی است وتدریجا به سمت کتفها پهن می شود تا به اندازه پهنای شانه ها پهنا یابد.
سینه : پهن. عمیق وعضلانی است. پائین سینه تا حدآرنجها وسعت دارد. دندهها حالت ارتجاعی خوبی دارند. کفل می بایست پهن وشیب بسیارکمی داشته باشد.
دم : درقاعده پهن است وبه تدریج ازضخامت آن کاسته میشود وتا پس زانو ادامه می یابد. درزمان استراحت دم حالت افتاده دارد. درزمان هیجان یا دویدن کمی حالت افراشته پیدا میکند اما هیچگاه ازخط پشت بالاترقرارنمی گیرد. دم نباید شکل حلقوی یا قلاب مانند داشته باشد.
دستها : درنمای جانبی بایستی قوی وعضلانی باشند. ستیغ کتف قوی وشیب داراست ونسبت به بازو تقریبا عمودی واقع می شود. عضلات زیربغل نیزباید قوی باشند. ستیغ کتف وبازو باید طول برابری داشته باشند. آرنج می بایست کاملا درمیان حدفاصل جدوگاه وزمین قرارگیرد. پنجهها می بایست گرد ومتراکم وانگشتان خمیده باشند بدون آنکه به خارج یا داخل چرخش وپیچ خوردگی داشته باشند. ناخنها می بایست کوتاه. قوی ودرحد امکان تیره باشد.
پاها : می بایست قوی. پهن وعضلانی باشد وازناحیه پس زانوعمودی قرارگیرد. پنجهها نیزباید گرد ومتراکم بوده وانگشتان حالت خمیده داشته باشند.
موها : موها می بایست کوتاه. ضخیم. تمیزوظاهرصاف وبراقی داشته باشد. رنگ ولکهها: رنگ زمینه زرد طلائی است وهمیشه دارای خطوط راه راه مشکی با الگوی Chevron می باشد. داشتن یک نقاب مشکی نیزارجح است. پلکها وابروها می بایست سیاه باشند واین سیاهی ممکن است برروی گوش ونوک دم نیزدیده شود. لکههای سفید برروی سینه وپنجهها رگه هایی با رنگهای نامطلوب قابل قبول نیستند.
رفتار: گریت دین سگی اصیل. جسوروشجاع با رفتاری دوستانهاست. این سگ نباید ترسو ویا مهاجم باشد.
اندازه: سگهای نربه مراتب عضلانی تروقوی تربه نظرمی رسند. ازلحاظ نسبت بین طول وارتفاع گریت دین تقریبا مربع شکل می باشد. البته سگهای ماده باید کمی طویل ترباشند. ارتفاع سگهای نرازناحیه شانه نباید کمتراز۷۵ سانتی مترباشد وترجیحا این ارتفاع می بایست بیش از۸۰ سانتی مترباشد. این ارتفاع درمورد سگهای ماده نباید کمتراز۷۰ سانتی مترباشد. اما ترجیحا باید ارتفاعی بیش از۷۵ سانتی مترداشته باشند. سگ در وطن خود بنام ماستیف آلمانی شناخته میشود و در میان نژادهای مختلف سگ به مانند آپولو درمیان سایر خدایان یونان نسبت داده می شود. گریت دین در قرون وسطی برای شکار گراز نیز مورد استفاده قرار گرفتهاست.
پوشش: کوتاه، خشن و براق
رنگ: بلوطی، آبی و سیاه
خصوصیات ظاهری: سوراخهای بینی باز پهن و بزرگ، چشمهای دور از هم، گوشهای مثلثی، بدن بسیار عمیق، دم بلند که در انتها به طرف بالا تاب بر می دارد.
وزن، ارتفاع
وزن: در نرها : (۵۴-۹۰) ک.گ، در مادهها : (۴۵-۵۹) ک.گ
ارتفاع: در نرها : (۷۶-۸۶) س.م، در مادهها : (۷۱-۸۱) س.
نگهداری
نیازمند تمرین روزانه و برس کشیدن روزانهاست. نکته ناراحت کننده در مورد این نژاد طول عمر کوتاه آن است که بین ۹-۸ سال است. و اصلا در خانه نباید نگهداری شود به فضای ازاد نیاز دارد. این حیوان به دلیل خلق و خوی اجتماعی و جسته بزرگی که دارد به هیچ عنوان در محیط خانه نگهداری نمی شود. این سگ باید در محیط باغی شکل زندگی و چند صاحب داشته باشد و با مردم رفت امد کند تا اجتماعی شود.
خصوصیات رفتاری
این سگ بزرگ نباید در خارج از خانه نگهداری شود بلکه باید به عنوان عضوی در خانواده مورد نگهداری قرار گیرد. سگی خوش رفتار، بازیگوش بوده و براحتی آماده یادگیری است.
گریت دین مشهورترین سگ عظیم الجثهاست. ارتفاع سگهای نر۷۵ تا ۸۰ وگاهی حتی ۹۰ سانتیمتراست. مادهها ارتفاعی بین ۷۵ تا ۸۰ سانتیمتردارند. این نژاد علی رغم بزرگی جثه اش ازترکیب بدنی متعادل ومناسبی برخورداراست بطوریکه جثه بزرگش نه تنها اززیبایی حیوان نمی کاهد بلکه برعکس جذابیت آنرا دوچندان می کند. ازمشخصات ظاهری آن می توان به چشمهای بادامی شکل وتیره وبینی سیاه وگردن محکم وروبه بالا که درنزدیکی کتفها پهن میشود وسینه عمیق وعضلانی اشاره کرد.
گریت دین سگی اصیل وشجاع ومقتدر ونیرومند وزیبا وبا رفتاری دوستانهاست. تولههای وی درموقع تولد چندان بزرگ بنظرنمی رسند ولی بعد ازدوماه بسرعت رشد کرده وبتدریج هیکل آنها بزرگ وترسناک می شود. برخلاف قیافه ترسناکش سگی درنده وبد اخلاق نیست وبرعکس خیلی آرام ومهربان است. این نژاد کمتردرجنگ وجدال با سگهای دیگروارد میشود وبه هرچیزی که متعلق به صاحبش باشد علاقه پیدا می کند. سگهای نژاد گریت دین با کودکان بسیارمهربان بوده وازاین لحاظ کاملا قابل اعتمادند.
توضیحات
گریت دین نژادی است که اصالت، نجابت، نیرو و ذکاوت را در هم ادغام کرده.
یکی از بزرگترین سگهای دنیاست. موهایی زبر و خشن دارد. نگهداری از این نژاد بدلیل جثه بزرگ آن شرایط ویژه ای را طلب می کند. این نژاد به محیط بزرگتری برای زندگی و فعالیتهای بدنی نیاز دارد. میزان تغذیه و خوراک آنها نیز به مراتب از نژادهای دیگر بیشتر است. اصولاً چنانچه آموزش و تعلیم این سگها بدرستی صورت گیرد و سگهای مطیع و آرامی تربیت شوند، می توانند بعنوان سگهای خانگی نگهداری شوند. رنگ پوشش خارجی آن متغایر است و تقریباً به هر رنگی یافت می شوند. رنگ چشمها معمولاً تیره میباشد اما گاهی اوقات به رنگ آبی نیز یافت می شود.
خلق وخو
گریت دین نژاد آرام، مهربان، شیرین و با محبت است. بازیگوش و مهربان با کودکان. همه را دوست دارد و ترجیح می دهد که همیشه در اطراف مردم باشد. پارس نمی کند مگر در شرایط خاص. سگی مسئول، باوفا و شجاع است. بدلیل جثه بزرگی که دارد باید از سنین پایین تر مورد آموزشهای لازم قرار گیرد تا بیاموزد که خود را به انسانها خصوصاً کودکان تکیه ندهد. معمولاً نرها با هم جنس خود کنار نمی آید اما اگر از دوران تولگی با سگهای دیگر بزرگ شود می تواند به راحتی با آنها کنار آید. آموزش دادن به آنها می تواند گاهی اوقات مشکل و دشوار گردد.
مشکلات سلامتی
این نژاد عمر کوتاهی دارد. در هنگام خرید باید از سلامت و بهداشت محیطی که تولهها در آن پرورش یافتهاند اطمینان حاصل کرد. از جمله بیماریها می توان به مشکلات لگن، بیماریهای خونی، تومار، بیماری قلبی و عفونت دم اشاره کرد.
شرایط نگهداری می توان این نژاد را در آپارتمان نگهداری کرد به شرط آنکه اجازه فعالیت بدنی کافی در طول روز به آن داده شود. اصولاً یک حیاط بزرگ می تواند مکان مناسبی را برای زندگی آن فراهم نماید.
فعالیت بدنی
گریت دین به فعالیت زیاد نیاز دارد. حداقل فعالیت بدنی برای آن در طول روز پیاده رویهای طولانی است.
طول عمر
بطور متوسط زیر ۱۰ سال عمر میکند اما بعضی از آنها می توانند تا سنین ۱۲-۱۳ سالگی زندگی کنند. اگر غذا خوب باشد.
آراستن
موی کوتاه آن برای آراستن مناسب می باشد. ریزش مو در این نژاد متوسط می باشد.
برس زدن روزانه کافی است. از آنجایی که شستن این سگ غول پیکر دشوار میباشد، بنابر این می توان او را فقط در مواقع ضروری استحمام کرد. ناخن هایش را بطور منظم کوتاه کنید.
تاریخچه
نام این نژاد در زبان انگلیسی ترجمه ایست از لغت قدیمی فرانسوی Grand Danois به معنی دانمارکی بزرگ. البته هیچ دلیل قابل قبولی برای ارتباط بین این نژاد و دانمارک وجود ندارد. به اعتقاد برخی از محققین در مقبرههای مصریان سه هزار سال قبل از میلاد تصاویر سگهایی وجود دارد که بسیار شبیه به گریت دین است.
جانور شناسان عقیده دارند که نژاد تازی ایرلندی اجداد اصلی گریت دین می باشند و برخی Old English Mastiff را در این رابطه معتبر تر می دانند. اصلاح نژاد گریت دین از اواخر قرن نوزدهم ابتدا در آلمان و سپس در انگلیس و آمریکا گسترش یافت
گروه
سگهای کاری
گرگی
گرگی حیوان دورگهای ست که از جفتگیری سگ و گرگ پدید میآید. از آنجا که سگ اهلی (Canis lupus familiaris) بر پایهٔ آخرین طبقهبندیهای علمی زیرگونهای از گونهٔ گرگ خاکستری (Canis lupus) به شمار میرود، میتوان آن را نژادی از سگ نیز به شمار آورد. با توجه به اینکه نسل تمامی سگها به زیرگونههایی از گرگ میرسد، گرگی، سگی است که خون گرگ را از ۵ جد نزدیک خود به ارث برده باشد. نامهای فارسی دیگر این جانور «گرگ سگ» و سَگگُرگ است.
بیشترین جمعیت گرگیها در ایالات متحده آمریکا زندگی میکنند. شمار گرگیها در این کشور در سال ۱۹۹۸ حدود ۳۰۰ هزار برآورد شده که برخی منابع آن را تا ۵۰۰ هزار بالا میبرند. برای تولید گرگی معمولاً گرگ خاکستری را با سگی از نژادهای گرگمانند (مثل ژرمن شپرد یا سیبرین هاسکی یا مالاموت آلاسکایی) جفت میکنند.
از آنجا که ساختار ژنی گرگی ترکیبی از آن ِ سگ و آن ِ گرگ است، ویژگیهای جسمی و رفتاریاش ممکن است به هر یک از آنها شبیه شود و چندان قابل پیشبینی نیست.
در حیات وحش
دورگه شدن گرگ و سگ بهطور طبیعی و در حیات وحش نیز دیده میشود. این وضعیت بیشتر در نواحی نزدیک به سکونتگاههای انسانی اتفاق میافتد که تراکم جمعیتی گرگها کم و آن ِ سگها زیاد است. البته مواردی نیز از حضور گرگیها در مناطقی با تراکم جمعیتی مناسب گرگ در شوروی سابق مشاهده شدهاست. بسیاری از موارد حملات گرگهای بزرگ به انسانها که رفتار تهاجمی غیرمتعارفی نسبت به انسانها داشتهاند ممکن است مربوط به گرگیها باشد و در اینصورت خطرناک هستند. در اروپا تداخل ژنتیکی سگها و گرگها یکی از عوامل تهدید بقای گلههای کوچک گرگ در این قاره است که در خطر شدید انقراض قرار دارند.
گرگی در کشورهای مسلماننشین
اداره دامپزشکی ارتش جمهوری اسلامی ایران هم نژادی از گرگی به نام قوچک تولید کردهاست'.
گلدن رتریور
گُلدِن رِتریوِر (به انگلیسی: Golden retriever) نژادی از سگ است از گونه سگهای ورزشی از مشخصههای اخلاقی این نژاد میتوان به جذابیت، مهربانی و هوش و استعداد بالا اشاره کرد. این نژاد از نظر ظاهری دارای جثه متوسط و در رنگهای گوناگون از جمله کرم و طلائی یافت میشود.
گلدن رتریور سگی باهوش، زیبا و اجتماعی است. دارای جثه متوسط میباشد و به رنگهای کرم و طلایی یافت میشود ( رنگ موی قرمز و سرخ قابل قبول نمیباشد). لایه بیرونی پوشش ضد آب و لایه زیرین انبوه و پر پشت است. دارای سر پهن و عضلانی و دندانهای منظم میباشد. بینی سیاه دارد و چشمهای مهربانش به رنگ قهوهای و مشکی یافت میشود. گوشهایی به اندازه متوسط، گردنی ماهیچهای و سینهای فراخ دارد. دمش بلند است اما هرگز بصورت فر خورده نمیباشد.
خلق وخو
گلدن رتریور سگی جذاب، پر محبت، باهوش و با استعداد آموختن فراوان است. همیشه مهربان است و رفتار خیلی آرامی با کودکان دارد. سگهایی باوفا، شیرین و مشتاق برای خشنود کردن صاحبانشان هستند. گلدن رتریور فعال و پر محبت و به طور خلاصه سگ مناسبی برای اعضای خانوادهاست. آموزش دادن به او سرگرم کننده خواهد بود. با غریبهها و سایر سگها رفتاری دوستانه دارد و خوی تهاجمی ندارد. گلدن رتریور دیدبان خوبی است و ورود غریبهها را با عوعو کردن اطلاع میدهد. در اطراف انسانها بودن او را خوشحال نگاه میدارد و نباید او را برای مدت زیادی تنها رها کرد. گلدن رتریور نام خود را از باز آوردن شکار برای شکارچی کسب کردهاست، همچنین قابل ذکر است که این سگ شناگر بسیار ماهری میباشد.
وزن و ارتفاع
وزن: در نرها : (۲۷-۳۶) ک.گ، در مادهها : (۲۵-۳۲) ک.گ
ارتفاع: در نرها : (۵۶-۶۱) س.م، در مادهها : (۵۱-۵۶) س.م
مشکلات سلامتی
مستعد برای بیماریهای لگن و همچنین عفونت چشمی است. مشکلات و نارسائیهای قلبی و همچنین آلرژی پوست در این نژاد شایع است که در صورت مشاهده باید سریعاً به دامپزشک مراجعه کرد.
شرایط این نژاد برای زندگی لیت بدنی داشته باشد. در داخل خانه پر تحرک است و یک حیاط متوسط یا بزرگ میتواند مکان مناسبی را برایش فراهم کند.
فعالیت بدنی
گلدن رتریور به فعالیت و ورزش روزانه نیاز دارد و اکثراً علاقه دارد که توپ یا اسباب بازیهای پرتاب شده را باز بیاورد. بنابراین ورزش دادن او چندان سخت نخواهد بود.
لابرادور رتریور
توله شکاری لابرادوری یک سگ کوچک با بدنی سفت و محکم است که شکار کشته شده را مییابد. همچنین از این تولههای کانادایی به عنوان سگهای ورزشی نیز استفاده میشود.
این توله شکاری به طور تقریبی ۲۳ اینچ (۵۹ سانتیمتر) ارتفاع و ۵۵ تا ۸۰ پوند (۲۵ تا ۳۶ کیلوگرم) وزن دارد. تولهها سیاه یا زرد هستند. اغلب اوقات یک توله زرد رنگ در میان تولههای متولد شده سیاه ظاهر میشود.
لهاسا آپسو
لهاسا آپسو سگی است از گونه سگهای غیر ورزشی، با قدی کوتاه و موهای بلند و لطیف.
تاریخچه
موطن اصلی لَهاسا آپسو تبت میباشد. این سگ نام خود را از شهر لَهاسا کسب کردهاست. برای ۲۰۰۰ سال این نژاد تنها در تبت و توسط مردان مقدس در معابد پرورش مییافت. آنها اعتقاد داشتند که روح صاحب لَهاسا آپسو پس از مرگ به درون بدن این سگ منتقل میشود. آنها همچنین معتقد بودند که این سگ خوش یمنی را به زندگی صاحبش میبرد. بعدها مردان حکومتی تبت آنرا بعنوان تحفه به دیپلماتهای خارجی هدیه کردند. این نژاد برای اولین بار در سال ۱۹۲۰ در انگلستان به نمایش درآمد.
خصوصیات بارز ظاهری
لَهاسا آپسو دارای پوشش بسیار بلند و مضاعف میباشد که از دو سوی بدنش به سطح زمین میرسد. به رنگهای طلایی، کرم، عسلی، دودی و چند رنگ یافت میشود. موها صاف، بلند و سنگین میباشد و حالت ابریشمی ندارد. دارای چشمهای تیره و فرو رفتهاست. گردنش توسط موهای بلندی پوشیده شده، دم پرپشت و فر خورده دارد.
وزن در نرها: (۵-۶) ک.گ، در مادهها: (۵-۶) ک.گ
ارتفاع در نرها: (۲۵-۲۸) س.م، در مادهها مقداری کوتاه تر میباشد.
همچنین عمری بین ۱۵ تا ۱۸ سال دارد.
خصوصیات بارز اخلاقی
سگی سرسخت، باهوش و سر زندهاست که رفتار دوستانهای دارد.
ماستیف
ماستیف (به انگلیسی: MASTIFF) از انواع سگهای نگهبان به شمار می رود.منشا این سگ کشور انگلستان است. از نظر ویژگیهای ظاهری دارای مویی کوتاه و بدنی قوی و عضلانی و سنگین می باشد. با وجود این به عنوان سگ نگهبان و سگ ورزشی مناسب می باشد. سر این حیوان عریض و چند ضلعی بوده، پوزه کوتاه است. گوشها کوچک و آویزان میباشد اما نباید گوشهای آنها را قطع کرد . دم این سگ بلند است . این سگ به ورزش و تحرک زیادی نیاز دارد. این سگها دارای رنگهای زرد، نقرهای و حنایی میباشد اما در تمام موارد پوزه، گوشها و بینی سیاه می باشد. ارتفاع سگ نر ۷۵ سانتی متر و وزن آن ۷۵ کیلوگرم میباشد.
مالاموت
مالاموت آلاسکایی (به انگلیسی: Alaskan Malamute) نام نژاد قدرتمند و بسیار باهوش سگ است، مالاموت یکی از نژادهای قدیمی سگ است و در ایران به ندرت معامله میشود، مالاموت در ایران بیشتر با نام هاسکی خرید و فروش میشود علت این عمل شباهت بسیار زیاد این نژاد با نژاد شناخته شده هاسکی است لازم به ذکر است که شباهتهای بسیاری با چند نژاد دیگر نیز دارد اما هاسکی دارای محبوبیت و کمیت بیشتری است.
مشخصات ظاهری
مالاموت بسیار زیبا و با جذبه است و دارای دم پر پشت است، بدن این نژاد پوشیده شده از مو است، این سگ در رنگهای سفید، سفید و خاسکتری، سفید و مشکی، سفید و قرمز یافت میشود. در جنس نر وزن این حیوان ۳۷-۴۰ کیلو گرم و در جنس ماده ۳۳-۳۹ کیلو گرم میباشد. اندازه این نژاد در جنس نر حدوداً ۶۰ سانتی متر و در جنس ماده حدوداً ۵۵ سانتی متر است.
خلق و خو
این نژاد بسیار پر جنب و جوش و بازیگوش است و نمیتواند ساعات بسیاری را در خانه تنها بماند، در صورتی که در خانه تنها باشد میتواند خسارت بسیار زیادی به شما بزند، عاشق بازی کردن است، این سگ اصلاً برای دیده بانی خوب نیست زیرا که بسیار سگ ارامی است، عاشق خانوادهای هست که در آن بزرگ میشود، هنگامی که صدایی از خودش در میاورد بیشتر شبیه به صدای گرگ است تا صدای واق واق سگ.
نگهداری
هر چند افراد بسیار زیادی تمایل به داشتن این نژاد در خانه خود دارند اما باید چند نکته را رعایت کنند
مالاموت بسیار پر فعالیت است و شما به یک حیاط برای نگهداریش احتیاج دارید.
مالاموت نیز مانند هاسکی علاقهٔ فراوانی به حفر زمین دارد پس مراقب باغچههای خود باشید.
مالاموت سگی است برای نواحی سرد سیر و اگر میخواهید او را در تابستان در حیاط خانه خود نگهداری کنید حتماً یک محیط خنک و مقداری آب خنک برایش فراهم کنید.
مالاموت بسیار دوست دارد در منطقهای که شما به عنوان قلمرو برای او انتخاب میکنید قدم بزند و بازی کند.
تاریخچه
اسم مالاموت از اسم Mahlemuts (قبیلهای در قطب شمال) منشا گرفته است، قبیله mahlemuts برای اولین بار شروع به پرورش این سگ کردهاند، از مالاموتها برای کشیدن بارهای سنگین و همچنین کشیدن سورتمه استفاده میشده کمترین تعداد مالاموت مورد نیاز برای کشیدن بارهای سنگین ۴ تا بوده استوجود این سگ به ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ سال پیش بر میگردد
مینیاتور پینچر
مینیاتور پینچِر سگی است از گروه سگهای عروسکی دارای موهای کوتاه و صاف، سگی است کوچک و بازیگوش و نیاز به مراقبت نسبتا زیادی دارد.
تاریخچه
بر خلاف اعتقاد عمومی مردم جد مینیاتور پینچِر نژاد دابِرمَن نمیباشد و در حقیقت قدمت مینیاتور پینچِر بیشتر از دابِرمَن است. موطن این نژاد آلمان میباشد و اجداد او را تریرها و German Pinscher تشکیل میدهند. این نژاد برای کنترل جمعیت و شکار موشها خصوصاً در اسطبلها مورد استفاده قرار میگرفت. همچنین ممکن است نژا Italian Greyhound در به وجود آمدن این سگ کوچک و پر سرعت دخیل باشد. کلمه Pinscher در زبان آلمانی به معنای تریر میباشد.
خصوصیات بارز ظاهری
مینیاتور پینچِر سگی است با جثه کوچک، عضلانی و پوشش نرم و براق. پاهای جلویی صاف، پنجهها کوچک و شبیه به پنجه گربه میباشد. ماهیچهها قدرتمند و به تناسب خوبی در مقایسه با بدن سگ قرار دارد. دارای دندانهای منظم و چشمان تیره و براق است. پوشش خارجی کوتاه مینیاتور پینچِر به رنگهای قرمز، مشکی، سرخ و شکلاتی یافت میشود.
وزن در نرها: (۴-۵) ک.گ، در ماده ها: (۴) ک.گ
ارتفاع در نرها: (۲۵-۳۰) س.م، در ماده ها: (۲۵-۲۸) س.م
عمر متوسط این نژاد معمولاً ۱۵ سال یا بیشتر است.
خصوصیات بارز اخلاقی
مینیاتور پینچِر سگی کوچک، سرسخت و بسیار وابسته میباشد. این نژاد مغرور و شجاع علاقه زیادی به عوعو کردن دارد. نسبت به صاحبش با وفا، هوشیار و پر انرژی است. بسیار شجاع و سرزنده و بطور کلی خصوصیات نژادهای بزرگ را در یک جثه کوچک دارا میباشد. نسبت به کودکان و دیگر حیوانات کوچک رفتار آرامی دارد، به غریبهها خو نمیگیرد و مطیع و باهوش است.
ولش کورگی
ولش کرگی (به انگلیسی: Welsh Corgi) نژادی از سگ است از گونه سگهای چوپان. از مشخصههای اخلاقی این نژاد میتوان به سرسختی، فداکاری و هوش آن اشاره کرد. این نژاد از نظر ظاهری دارای جثه دراز با گوشهای برافراشته و در رنگهای مختلف یافت میشود.
یورکشایر تریر
یورک شایر تریر (به انگلیسی: YORKSHIRE TERRIER)از نژادهای سگهای تریر است.این سگ حیوانی سرزنده و دوست داشتنی است که از هوش بالایی برخوردار است. سگ شکاری و نیرومندی می باشد. برای آپارتمان نشینهایی که می توانند در روز حداقل یک ساعت به نظافت سگ اختصاص دهند مناسب می باشد. از نظر ویژگیهای ظاهری، دارای موهای بلند ابریشمی می باشند که به رنگ آبی فولادی است و از نوک بینی تا انتهای دم سگ را می پوشاند. موها در قسمت سینه و سر و پاهای سگ به رنگ طلایی سیر دبده می شود. گوش این حیوان کوچک و به شکل V است که تیز بوده، با موهای خرمایی سیر پوشیده شده است. وزن این سگها تا حدود 3 کیلوگرم می رسد. دم این سگها را باید از نیمه قطع نمود.
روشهای جهتیابی در روز
جهتیابی به کمک موقعیت خورشید در آسمان
۱- خورشید صبح تقریباً از سمت شرق طلوع میکند، و شب تقریباً در سمت غرب غروب میکند.
این مطلب فقط در اول بهار و پاییز صحیح است؛ یعنی در اولین روز بهار و پاییز خورشید دقیقاً از شرق طلوع و در غرب غروب میکند، ولی در زمانهای دیگر، محل طلوع و غروب خورشید نسبت به مشرق و مغرب مقداری انحراف دارد.
در تابستان طلوع و غروب خورشید شمالیتر از شرق و غرب است، و در زمستان جنوبیتر از شرق و غرب میباشد. در اول تابستان و زمستان، محل طلوع و غروب خورشید حداقل حدود ۲۳٫۵ درجه با محل دقیق شرق و غرب فاصله دارد، که این خطا به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست. در واقع از آنجا که موقعیت دقیق خورشید با توجه به فصل و عرض جغرافیایی متغیر است، این روش نسبتاً غیردقیق است.
۲- در نیمکرهٔ شمالی زمین، در زمان ظهر شرعی خورشید همیشه دقیقاً در جهت جنوب است و سایهٔ اجسام رو به شمال میافتد.
ظهر شرعی یا ظهر نجومی، دقیقاً هنگامی است که خورشید به بالاترین نقطه خود در آسمان میرسد. در این زمان، سایهٔ شاخص به حداقل خود در روز میرسد، و پس از آن دوباره افزایش مییابد؛ همان زمان اذان ظهر.
برای دانستن زمان ظهر شرعی میتوان به روزنامهها مراجعه کرد یا منتظر صدای اذان ظهر شد. ظهر شرعی حدوداً نیمه بین طلوع آفتاب و غروب آفتاب است.
۳- حرکت خورشید از شرق به غرب است؛ و این هم میتواند روشی برای یافتن جهتهای جغرافیایی باشد.
جهتیابی با سایهٔ چوب(شاخص)
شاخص، چوب یا میلهای صاف و راست است (مثلاً شاخه نسبتاً صافی از یک درخت به طول مثلاً یک متر) که به طور عمودی در زمینی مسطح و هموار و افقی(تراز و میزان) فرو شدهاست.
روش اول: نوک(انتهای) سایهٔ شاخص روی زمین را [مثلاً با یک سنگ] علامتگذاری میکنیم. مدتی (مثلاً ده-بیست دقیقه بعد، یا بیشتر) صبر میکنیم تا نوک سایه چند سانتیمتر جابهجا شود. حال محل جدید سایهٔ شاخص (که تغییر مکان دادهاست) را علامتگذاری مینماییم. حال اگر این دو نقطه را با خطی به هم وصل کنیم، جهت شرق-غرب را مشخص میکند. نقطهٔ علامتگذاری اول سمت غرب، و نقطهٔ دوم سمت شرق را نشان میدهد. یعنی اگر طوری بایستیم که پای چپمان را روی نقطهٔ اول و پای راستمان را روی نقطهٔ دوم بگذاریم، روبرویمان شمال را نشان میدهد، و رو به خورشید (پشت سرمان) جنوب است.
از آنجا که جهت ظاهری حرکت خورشید در آسمان از شرق به غرب است، جهت حرکت سایهٔ خورشید بر روی زمین از غرب به شرق خواهد بود. یعنی در نیمکره شمالی سایهها ساعتگرد میچرخند.
هر چه از استوا دورتر بشویم، از دقت پاسخ در این روش کاسته میشود. یعنی در مناطق قطبی (عرض جغرافیایی بالاتر از ۶۰ درجه) استفاده از آن توصیه نمیشود.
در شبهای مهتابی هم از این روش میتوان استفاده کرد: به جای خورشید از ماه استفاده کنید.
روش دوم(دقیقتر): محل سایهٔ شاخص را زمانی پیش از ظهر علامت گذاری میکنیم. دایره یا کمانی به مرکز محل شاخص و به شعاع محل علامتگذاری شده میکشیم. سایه به تدریج که به سمت شرق میرود کوتاهتر میشود، در ظهر به کوتاهترین اندازهاش میرسد، و بعداز ظهر به تدریج بلندتر میگردد. هر گاه بعد از ظهر سایهٔ شاخص از روی کمان گذشت (یعنی سایهٔ شاخص هماندازهٔ پیش از ظهرش شد) آنجا را به عنوان نقطهٔ دوم علامتگذاری میکنیم. مانند روش پیشین، این نقطه سمت شرق و نقطهٔ پیشین سمت غرب را نشان میدهد.
در واقع هر دو نقطه سایهٔ همفاصله از شاخص، امتداد شرق-غرب را مشخص میکنند.
با اینکه روش پیشین نسبتاً دقیق است، این روش دقیقتر است؛ البته وقت بیشتری برای آن لازم است.
برای کشیدن کمان مثلاً طنابی(مانند بند کفش، نخ دندان) را انتخاب کنید. یک طرف طناب را به شاخص ببندید، و طرف دیگرش را به یک جسم تیز؛ به شکلی که وقتی طناب را میکشید دقیقاً به محل علامتگذاری شده برسد. نیمدایرهای روی زمین با جسم تیز رسم کنید.
وقتی سایهٔ شاخص به حداقل اندازهٔ خود میرسد(در ظهر شرعی)، این سایه سمت جنوب را نشان میدهد (بالای ۲۳٫۵ درجه).
جهتیابی با ساعت عقربهدار
ساعت مچی معمولی (آنالوگ، عقربهای) را به حالت افقی طوری در کف دست نگه میداریم که عقربهٔ ساعتشمار به سمت خورشید اشاره کند. در این حالت، نیمسازِ زاویهای که عقربهٔ ساعتشمار با عدد ۱۲ ساعت میسازد (زاویهٔ کوچکتر، نه بزرگتر)، جهت جنوب را نشان میدهد. یعنی مثلاً اگر چوبکبریتی را [به طور افقی] در نیمهٔ راه میان عقربهٔ ساعتشمار و عدد ۱۲ ساعت قرار دهید، به طور شمالی-جنوبی قرار گرفتهاست.
نکات
این که گفته شد عقربهٔ کوچک ساعت به سمت خورشید اشاره کند، یعنی اینکه اگر شاخصی [مثلاً چوبکبریت] ای که در مرکز ساعت قرار دهیم، سایهاش موازی با عقربهٔ ساعتشمار و در جهت مقابل آن باشد. یا اینکه سایهٔ عقربهٔ ساعتشمار درست در زیر خود عقربه قرار گیرد. یا مثلاً اگر چوبی ده-پانزده سانتیمتری را در زمین بهطور عمودی قرار دهیم، ساعت روی زمین به شکلی قرار گرفته باشد که عقربهٔ ساعتشمارش موازی با سایهٔ چوب باشد.
دلیل اینکه زاویه بین عقربهٔ ساعتشمار و ۱۲ را نصف میکنیم این است که: وقتی خوشید یک بار دور زمین میچرخد، ساعت ما دو دور میچرخد(دو تا ۱۲ ساعت). یعنی گرچه روز ۲۴ ساعت است (و یک دور کامل را در ۲۴ ساعت طی میکند)، ساعتهای ما یک دور کامل را در ۱۲ ساعت طی مینماید. اگر ساعت ۲۴ ساعتهای میداشتید، که دور آن به ۲۴ قسمت مساوی تقسیم شده بود، هر گاه عقربهٔ ساعتشمار را رو به خورشید میگرفتید عدد ۱۲ ساعت همیشه جهت جنوب را نشان میداد.
این روش وقتی سمت صحیح را نشان میدهد، که ساعت مورد نظر درست تنظیم شده باشد. یعنی اگر در بهار و تابستان ساعتها را نسبت به ساعت استاندارد یکساعت جلو میبرند، ما باید آن را تصحیح کنیم(ابتدا ساعتمان را یک ساعت عقب ببریم سپس روش را اِعمال کنیم؛ یا نیمساز عقربهٔ ساعتشمار را [به جای ۱۲] با ۱ حساب کنید). همچنین در همهٔ سطح یک کشور معمولاً ساعت یکسانی وجود دارد، که مثلاً در ایران حدود یک ساعت متغیر است (ایران تقریباً بین دو نصفالنهار قرار دارد؛ لذا ظهر شرعی در شرق و غرب ایران حدوداً یک ساعت فاصله دارد.) ساعت صحیح هر مکان همان ساعتی است که هنگام ظهر شرعی در آن در طول سال، اطراف ساعت ۱۲ ظهر است. در واقع برای تعیین دقیق جهتهای جغرافیایی ساعت باید طوری تنظیم باشد که هنگام ظهر شرعی ساعت ۱۲ را نشان دهد.
روش ساعت مچی تا ۲۴ درجه امکان خطا دارد. برای دقت بیشتر باید از آن در عرض جغرافیایی بین ۴۰ و ۶۰ درجه [شمالی یا جنوبی] استفاده شود؛ هر چند در عرض جغرافیایی ۲۳٫۵ تا ۶۶٫۵ درجه [شمالی یا جنوبی] نتیجهاش قابل قبول است.(البته در نیمکردهٔ جنوبی جهت شمال و جنوب برعکس است.) در واقع هر چه به استوا نزدیکتر شویم، از دقت این روش کاسته میشود. ضمناً هر چه زمان به کار بردن این روش به ظهر شرعی نزدیکتر باشد، نتیجهٔ آن دقیقتر خواهد بود.
اگر مطمئن نیستید کدام طرف شمال است و کدام طرف جنوب، به یاد بیاورید که خورشید از شرق بر میخیزد، در غرب مینشیند، و در ظهر سمت جنوب است.
توجه کنید که اگر این روش را در هنگام ظهر شرعی (یعنی ساعت ۱۲) اجرا کنیم، جهت عقربه ساعتشمار خود به سوی جنوب است. یعنی مانند همان روش «جهتیابی با سمت خورشید»، که گفتیم خورشید در ظهر شرعی به سمت جنوب است.
اگر از ساعت دیجیتال استفاده میکنید، میتوانید ساعت عقربهداری را روی یک کاغذ یا روی زمین بکشید (دور دایرهای از ۱ تا ۱۲ بنویسید، و عقربهٔ ساعتشمار را هم بکشید)، و سپس از روش بالا استفاده کنید.
حتی وقتی هوا آفتابی نیست و خورشید به راحتی دیده نمیشود هم گاه سایهٔ خوشید را میتوان دید. اگر یک چوبکبریت را عمود نگه دارید، سایهٔ آن برعکس جهت خورشید میافتد.
روشهای جهتیابی در شب
جهتیابی با ستارهٔ قطبی
از آنجا که ستارهها به محور ستاره قطبی در آسمان میچرخند، در نیمکرهٔ شمالی زمین ستارهٔ قطبی با تقریب بسیار خوبی (حدود ۰٫۷ درجه خطا) جهت شمال جغرافیایی (و نه شمال مغناطیسی) را نشان میدهد؛ یعنی اگر رو به آن بایستیم، رو به شمال خواهیم بود.
برای یافتن ستارهٔ قطبی روشهای مختلفی وجود دارد:
به وسیلهٔ مجموعه ستارگان «دبّ اکبر»: صورت فلکی دبّ اکبر شامل هفت ستارهاست که به شکل ملاقه قرار گرفتهاند: چهار ستاره آن تشکیل یک ذوزنقه را میدهند، و سه ستارهٔ دیگر مانند یک دنباله در ادامه ذوزنقه قرار گرفتهاند. هر گاه دو ستارهای که لبهٔ بیرونی ملاقه را تشکیل میدهند (دو ستارهٔ قاعده کوچک ذوزنقه؛ لبهٔ پیالهٔ ملاقه؛ محلی که آب از آنجا میریزد) را [با خطی فرضی] به هم وصل کنیم، و پنج برابر فاصله میان دو ستاره، به سمت جلو ادامه دهیم، به ستاره قطبی میرسیم.
به وسیلهٔ مجموعه ستارههای «ذاتالکرسی»: صورت فلکی ذاتالکرسی شامل پنج ستارهاست که به شکل W یا M قرار گرفتهاند. هرگاه (مطابق شکل) ستارهٔ وسط W (رأس زاویهٔ وسطی) را حدود پنج برابرِِ «فاصلهٔ آن نسبت به ستارههای اطراف» به سوی جلو ادامه دهیم، به ستارهٔ قطبی میرسیم.
نکات
صورتهای فلکی ذاتالکرسی و دبّ اکبر نسبت به ستارهٔ قطبی تقریباً روبهروی یکدیگر، و دور ستاره قطبی خلاف جهت عقربههای ساعت میچرخند. اگر یکی از آنها پشت کوه پنهان بود، با دیگری میتوان ستارهٔ قطبی را یافت. فاصلهٔ هر کدام از این دو صورت فلکی تا ستارهٔ قطبی تقریباً برابر است.
اگر برای یافتن ستارهها در آسمان از نقشه ستارهیاب (افلاکنما) استفاده میکنید، بهخاطر داشته باشید که ستارهیابها موقعیت ستارهها را در زمان، تاریخ و موقعیت جغرافیایی (طول و عرض جغرافیایی) خاصی نشان میدهند.
هر چه از استوا به سوی قطب شمال برویم، ستارهٔ قطبی در آسمان بالاتر (در ارتفاع بیشتر) دیده میشود. یعنی ستارهٔ قطبی در استوا (عرض جغرافیایی صفر درجه) تقریباً در افق دیده میشود، و در قطب شمال(عرض جغرافیایی ۹۰ درجه) تقریباً بالای سر (سرسو، سمتالرّأس، رأسالقدم) دیده میشود. بالاتر از عرض جغرافیایی ۷۰ درجه شمالی عملاً نمیتوان با ستارهٔ قطبی شمال را پیدا کرد.
جهتیابی با هلال ماه
اگر به دلیل وجود ابر یا درختان نمیتوانید ستارهها را ببینید، میتوانید از ماه برای جهتیابی استفاده کنید.
ماه به شکل هلال باریکی تولد مییابد، و در نیمههای ماه قمری به قرص کامل تبدیل میشود، و سپس در جهت مقابل هلالی میشود. در نیمهٔ اول ماههای قمری قسمت خارجی ماه (تحدب و کوژی ماه، برآمدگی و برجستگی ماه) مانند پیکانی جهت غرب را نشان میدهد. در نیمهٔ دوم ماههای قمری، تحدب ماه به سمت مشرق است.
اگر خطی از بالای هلال به پایین آن وصل کنیم و ادامه دهیم، در نیمهٔ اول ماه قمری شکل p و در نیمهٔ دوم شکل q خواهد داشت.
کره ماه در نیمهٔ اول ماههای قمری پیش از غروب آفتاب طلوع میکند، و در نیمهٔ دوم پس از غروب، تا پایان ماه که پس از نیمهشب طلوع مینماید.
پیدا کردن جنوب توسط ماه: اگر خطی فرضی میان دو نوک تیز هلال ماه رسم کرده و آن را تا زمین ادامه دهید، تقاطع امتداد این خط با افق، نقطه جنوب را [در نیمکرهٔ شمالی زمین] نشان میدهد.
این روش جهتیابی چندان دقیق نیست، ولی حداقل راهنمایی تقریبی را فراهم میسازد. در زمان قرص کامل نمیتوان از این روش استفاده کرد. وقتی ماه به صورت قرص کامل است، میتوان به کمک حرکت ظاهری ماه (که از مشرق به طرف مغرب است) جهتیابی کرد.
روشهای دیگر جهتیابی در شب
حرکت ظاهری ماه در آسمان از شرق به غرب است.
خوشه پروین: دستهای (حدود ده تا پانزده) ستاره، به شکل خوشه انگور، در یک جا مجتمع هستند که به آن مجموعه خوشه پروین میگویند. این ستارگان مانند خورشید از شرق به طرف غرب در حرکتند، ولی در همه حال دُمِ آنها به طرف مشرق است.
ستارگان بادبادکی: حدود هفت -هشت ستاره در آسمان وجود دارد که به شکل بادبادک یا علامت سوال میباشند. این ستارگان نیز از شرق به غرب حرکت میکنند، و در همه حال دنباله بادبادکی آنها بهطرف جنوب است.
کهکشان راه شیری تودهٔ عظیمی از انبوه ستارگان است که تقریباً از شمال شرقی به جنوب غربی امتداد یافتهاست. در شمال شرقی این راه باریک است، و هر چه به سمت جنوب غربی میرود، پهنتر میشود. هر چه به آخر شب نزدیکتر میشویم، قسمت پهن راه شیری به طرف مغرب منحرف میشود.
روشهای جهتیابی، قابل استفاده در روز و شب
جهتیابی با قبله
اگر جهت قبله و میزان انحراف آن از جنوب (یا دیگر جهتهای اصلی) را بدانیم، میتوانیم شمال را تشخیص دهیم. مثلاً اگر در تهران ۳۷ درجه از جنوب سمت به غرب متمایل شویم (یعنی حدوداً جنوب غربی)، به طرف قبله ایستادهایم. پس هرگاه در تهران جهت قبله را بدانیم، اگر ۳۷ درجه از سمت قبله در جهت عکس عقربههای ساعت بچرخیم، به طرف جنوب ایستادهایم، و اگر ۱۴۳ درجه (۳۷-۱۸۰) در جهت عقربههای ساعت بچرخیم، به طرف شمال ایستادهایم.
قبله را از راههای مختلفی میتوان یافت:
قبلهنما: دقیقترین روش تعیین قبله، بهوسیلهٔ قبلهنماست، که آن هم با یک قطبنما انجام میگیرد؛ و اگر ما قطبنما داشته باشیم، با آن قطب را مشخص میکنیم!
محراب مسجد: محراب مساجد به طرف قبلهاست. در نمازخانهها هم معمولاً جهت قبله مشخص شدهاست.
قبرستان: مرده را در قبر روی دست راست، به سمت قبله میخوابانند. پس اگر شما طوری ایستاده باشید که نوشتههای سنگ قبر را به درستی میخوانید، سمت چپتان قبلهاست.
دستشویی: از آنجا که قضای حاجت رو به قبله نباید باشد، معمولاً توالتها را عمود بر قبله میسازند.
جهتیابی با قطبنمای دستساز
اگر قطبنمایی به همراه نداشتید، ولی اتفاقاً یک سوزن یا میخ کوچک در جیبتان یافتید، این روش کمککار شما در ساخت یک قطبنما خواهد بود. البته احتمال استفاده از آن در شرایط واقعی کم است، ولی انجام آن کاری سرگرمکنندهاست.
با مالش دادن یک سوزن فقط در یک جهت به آهنربا -یا حتی احتمالاً چاقوی خودتان-، یا مالیدن آن فقط در یک جهت به پارچهٔ ابریشمی یا پنبهای، سوزنْ مغناطیسی یا قطبی میشود؛ مانند سوزن قطبنما. (مثلاً با ۳۰ بار مالش دادن سوزن به آهنربا از طرف خودتان به سمت بیرون، سوزن به اندازهٔ کافی خاصیت آهنربایی پیدا میکند. همچنین مالش سر سوزن از پایین به بالا بر پارچهٔ ابریشمی باعث میشود که سر سوزن نقطه شمال را نشان دهد). حتی میتوانید آنرا در یک جهت میان موهای سر خود بکشید. توجه کنید که همیشه فقط در یک جهت مالش دهید.
حال اگر آنرا روی یک چوبپنبه یا پوشال کوچک قرار دهید(سوزن را به چوبپنبه چسب بزنید، یا درون آن فرو کنید؛ یا در دو طرف سوزن چوبپنبههایی کوچک فرو کنید)، و روی آب (آب راکد یا ظرفی پر از آب) شناور نمایید، مانند یک قطبنما عمل میکند، و سر سوزن رو به شمال میچرخد. برای اینکه سمت شمال و جنوب سوزن را اشتباه نکنید، این نکته را در نظر بگیرید که -در نیمکرهٔ شمالی زمین- آن سمت قطبنما که تقریباً رو به خورشید و ماه است، سمت جنوب است، زیرا آنها در قسمت جنوبی آسمان قرار دارند. همچنین میتوانید سوزن را با یک آهنربا امتحان کنید، و سپس سمت شمال را با علامتی روی آن مشخص نمایید.
روش دیگر ساخت آهنربا این است که یک میله یا سوزن آهنی یا فولادی را در جهت میدان مغناطیسی زمین تراز کنیم، و سپس آنرا حرارت داده یا بر آن ضربه وارد کنیم. حال اگر این آهنربا را روی سطحی با اصطکاک کم قرار دهیم (روی یک تکه چوب کوچک در آب شناور سازید، یا مثلاً سوزن را با یک ریسمان غیرفلزی آویزان(معلق) نمایید) قطبنمای ما کار میکند؛ یعنی میله آنقدر میچرخد تا در راستای میدان مغناطیسی زمین (شمالی-جنوبی) قرار گیرد.
مغناطیسی کردن سوزن با باتری: اگر سیمی را دور سوزن بپیچانید و برای چند دقیقه سر سیم را به ته باتری وصل کنید، سوزن مغناطیسی میشود.
به دلیل کشش سطحی آب، میتوان سوزن را به تنهایی روی سطح آن شناور کرد. مثلاً میتوان سوزن را روی کاغذی گذاشت، و کاغذ را روی آب گذاشت. اگر کاغذ روی آب بماند که بهتر، و اگر کاغذ در آب فرو برود احتمالاً سوزن روی آب باقی میماند. اگر سوزن را با گریس یا روغنی غیرقابلحل در آب چرب کنید (مثلاً با مالش سوزن به موهای خود سوزن را چرب نمایید)، کار آسانتر خواهد شد. چرب بودن سوزن سبب میشود که سوزن روی سطح آب شناور بماند.
جهتیابی به کمک موقعیت خورشید در آسمان
۱- خورشید صبح تقریباً از سمت شرق طلوع میکند، و شب تقریباً در سمت غرب غروب میکند.
این مطلب فقط در اول بهار و پاییز صحیح است؛ یعنی در اولین روز بهار و پاییز خورشید دقیقاً از شرق طلوع و در غرب غروب میکند، ولی در زمانهای دیگر، محل طلوع و غروب خورشید نسبت به مشرق و مغرب مقداری انحراف دارد.
در تابستان طلوع و غروب خورشید شمالیتر از شرق و غرب است، و در زمستان جنوبیتر از شرق و غرب میباشد. در اول تابستان و زمستان، محل طلوع و غروب خورشید حداقل حدود ۲۳٫۵ درجه با محل دقیق شرق و غرب فاصله دارد، که این خطا به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست. در واقع از آنجا که موقعیت دقیق خورشید با توجه به فصل و عرض جغرافیایی متغیر است، این روش نسبتاً غیردقیق است.
۲- در نیمکرهٔ شمالی زمین، در زمان ظهر شرعی خورشید همیشه دقیقاً در جهت جنوب است و سایهٔ اجسام رو به شمال میافتد.
ظهر شرعی یا ظهر نجومی، دقیقاً هنگامی است که خورشید به بالاترین نقطه خود در آسمان میرسد. در این زمان، سایهٔ شاخص به حداقل خود در روز میرسد، و پس از آن دوباره افزایش مییابد؛ همان زمان اذان ظهر.
برای دانستن زمان ظهر شرعی میتوان به روزنامهها مراجعه کرد یا منتظر صدای اذان ظهر شد. ظهر شرعی حدوداً نیمه بین طلوع آفتاب و غروب آفتاب است.
۳- حرکت خورشید از شرق به غرب است؛ و این هم میتواند روشی برای یافتن جهتهای جغرافیایی باشد.
جهتیابی با سایهٔ چوب(شاخص)
شاخص، چوب یا میلهای صاف و راست است (مثلاً شاخه نسبتاً صافی از یک درخت به طول مثلاً یک متر) که به طور عمودی در زمینی مسطح و هموار و افقی(تراز و میزان) فرو شدهاست.
روش اول: نوک(انتهای) سایهٔ شاخص روی زمین را [مثلاً با یک سنگ] علامتگذاری میکنیم. مدتی (مثلاً ده-بیست دقیقه بعد، یا بیشتر) صبر میکنیم تا نوک سایه چند سانتیمتر جابهجا شود. حال محل جدید سایهٔ شاخص (که تغییر مکان دادهاست) را علامتگذاری مینماییم. حال اگر این دو نقطه را با خطی به هم وصل کنیم، جهت شرق-غرب را مشخص میکند. نقطهٔ علامتگذاری اول سمت غرب، و نقطهٔ دوم سمت شرق را نشان میدهد. یعنی اگر طوری بایستیم که پای چپمان را روی نقطهٔ اول و پای راستمان را روی نقطهٔ دوم بگذاریم، روبرویمان شمال را نشان میدهد، و رو به خورشید (پشت سرمان) جنوب است.
از آنجا که جهت ظاهری حرکت خورشید در آسمان از شرق به غرب است، جهت حرکت سایهٔ خورشید بر روی زمین از غرب به شرق خواهد بود. یعنی در نیمکره شمالی سایهها ساعتگرد میچرخند.
هر چه از استوا دورتر بشویم، از دقت پاسخ در این روش کاسته میشود. یعنی در مناطق قطبی (عرض جغرافیایی بالاتر از ۶۰ درجه) استفاده از آن توصیه نمیشود.
در شبهای مهتابی هم از این روش میتوان استفاده کرد: به جای خورشید از ماه استفاده کنید.
روش دوم(دقیقتر): محل سایهٔ شاخص را زمانی پیش از ظهر علامت گذاری میکنیم. دایره یا کمانی به مرکز محل شاخص و به شعاع محل علامتگذاری شده میکشیم. سایه به تدریج که به سمت شرق میرود کوتاهتر میشود، در ظهر به کوتاهترین اندازهاش میرسد، و بعداز ظهر به تدریج بلندتر میگردد. هر گاه بعد از ظهر سایهٔ شاخص از روی کمان گذشت (یعنی سایهٔ شاخص هماندازهٔ پیش از ظهرش شد) آنجا را به عنوان نقطهٔ دوم علامتگذاری میکنیم. مانند روش پیشین، این نقطه سمت شرق و نقطهٔ پیشین سمت غرب را نشان میدهد.
در واقع هر دو نقطه سایهٔ همفاصله از شاخص، امتداد شرق-غرب را مشخص میکنند.
با اینکه روش پیشین نسبتاً دقیق است، این روش دقیقتر است؛ البته وقت بیشتری برای آن لازم است.
برای کشیدن کمان مثلاً طنابی(مانند بند کفش، نخ دندان) را انتخاب کنید. یک طرف طناب را به شاخص ببندید، و طرف دیگرش را به یک جسم تیز؛ به شکلی که وقتی طناب را میکشید دقیقاً به محل علامتگذاری شده برسد. نیمدایرهای روی زمین با جسم تیز رسم کنید.
وقتی سایهٔ شاخص به حداقل اندازهٔ خود میرسد(در ظهر شرعی)، این سایه سمت جنوب را نشان میدهد (بالای ۲۳٫۵ درجه).
جهتیابی با ساعت عقربهدار
ساعت مچی معمولی (آنالوگ، عقربهای) را به حالت افقی طوری در کف دست نگه میداریم که عقربهٔ ساعتشمار به سمت خورشید اشاره کند. در این حالت، نیمسازِ زاویهای که عقربهٔ ساعتشمار با عدد ۱۲ ساعت میسازد (زاویهٔ کوچکتر، نه بزرگتر)، جهت جنوب را نشان میدهد. یعنی مثلاً اگر چوبکبریتی را [به طور افقی] در نیمهٔ راه میان عقربهٔ ساعتشمار و عدد ۱۲ ساعت قرار دهید، به طور شمالی-جنوبی قرار گرفتهاست.
نکات
این که گفته شد عقربهٔ کوچک ساعت به سمت خورشید اشاره کند، یعنی اینکه اگر شاخصی [مثلاً چوبکبریت] ای که در مرکز ساعت قرار دهیم، سایهاش موازی با عقربهٔ ساعتشمار و در جهت مقابل آن باشد. یا اینکه سایهٔ عقربهٔ ساعتشمار درست در زیر خود عقربه قرار گیرد. یا مثلاً اگر چوبی ده-پانزده سانتیمتری را در زمین بهطور عمودی قرار دهیم، ساعت روی زمین به شکلی قرار گرفته باشد که عقربهٔ ساعتشمارش موازی با سایهٔ چوب باشد.
دلیل اینکه زاویه بین عقربهٔ ساعتشمار و ۱۲ را نصف میکنیم این است که: وقتی خوشید یک بار دور زمین میچرخد، ساعت ما دو دور میچرخد(دو تا ۱۲ ساعت). یعنی گرچه روز ۲۴ ساعت است (و یک دور کامل را در ۲۴ ساعت طی میکند)، ساعتهای ما یک دور کامل را در ۱۲ ساعت طی مینماید. اگر ساعت ۲۴ ساعتهای میداشتید، که دور آن به ۲۴ قسمت مساوی تقسیم شده بود، هر گاه عقربهٔ ساعتشمار را رو به خورشید میگرفتید عدد ۱۲ ساعت همیشه جهت جنوب را نشان میداد.
این روش وقتی سمت صحیح را نشان میدهد، که ساعت مورد نظر درست تنظیم شده باشد. یعنی اگر در بهار و تابستان ساعتها را نسبت به ساعت استاندارد یکساعت جلو میبرند، ما باید آن را تصحیح کنیم(ابتدا ساعتمان را یک ساعت عقب ببریم سپس روش را اِعمال کنیم؛ یا نیمساز عقربهٔ ساعتشمار را [به جای ۱۲] با ۱ حساب کنید). همچنین در همهٔ سطح یک کشور معمولاً ساعت یکسانی وجود دارد، که مثلاً در ایران حدود یک ساعت متغیر است (ایران تقریباً بین دو نصفالنهار قرار دارد؛ لذا ظهر شرعی در شرق و غرب ایران حدوداً یک ساعت فاصله دارد.) ساعت صحیح هر مکان همان ساعتی است که هنگام ظهر شرعی در آن در طول سال، اطراف ساعت ۱۲ ظهر است. در واقع برای تعیین دقیق جهتهای جغرافیایی ساعت باید طوری تنظیم باشد که هنگام ظهر شرعی ساعت ۱۲ را نشان دهد.
روش ساعت مچی تا ۲۴ درجه امکان خطا دارد. برای دقت بیشتر باید از آن در عرض جغرافیایی بین ۴۰ و ۶۰ درجه [شمالی یا جنوبی] استفاده شود؛ هر چند در عرض جغرافیایی ۲۳٫۵ تا ۶۶٫۵ درجه [شمالی یا جنوبی] نتیجهاش قابل قبول است.(البته در نیمکردهٔ جنوبی جهت شمال و جنوب برعکس است.) در واقع هر چه به استوا نزدیکتر شویم، از دقت این روش کاسته میشود. ضمناً هر چه زمان به کار بردن این روش به ظهر شرعی نزدیکتر باشد، نتیجهٔ آن دقیقتر خواهد بود.
اگر مطمئن نیستید کدام طرف شمال است و کدام طرف جنوب، به یاد بیاورید که خورشید از شرق بر میخیزد، در غرب مینشیند، و در ظهر سمت جنوب است.
توجه کنید که اگر این روش را در هنگام ظهر شرعی (یعنی ساعت ۱۲) اجرا کنیم، جهت عقربه ساعتشمار خود به سوی جنوب است. یعنی مانند همان روش «جهتیابی با سمت خورشید»، که گفتیم خورشید در ظهر شرعی به سمت جنوب است.
اگر از ساعت دیجیتال استفاده میکنید، میتوانید ساعت عقربهداری را روی یک کاغذ یا روی زمین بکشید (دور دایرهای از ۱ تا ۱۲ بنویسید، و عقربهٔ ساعتشمار را هم بکشید)، و سپس از روش بالا استفاده کنید.
حتی وقتی هوا آفتابی نیست و خورشید به راحتی دیده نمیشود هم گاه سایهٔ خوشید را میتوان دید. اگر یک چوبکبریت را عمود نگه دارید، سایهٔ آن برعکس جهت خورشید میافتد.
روشهای جهتیابی در شب
جهتیابی با ستارهٔ قطبی
از آنجا که ستارهها به محور ستاره قطبی در آسمان میچرخند، در نیمکرهٔ شمالی زمین ستارهٔ قطبی با تقریب بسیار خوبی (حدود ۰٫۷ درجه خطا) جهت شمال جغرافیایی (و نه شمال مغناطیسی) را نشان میدهد؛ یعنی اگر رو به آن بایستیم، رو به شمال خواهیم بود.
برای یافتن ستارهٔ قطبی روشهای مختلفی وجود دارد:
به وسیلهٔ مجموعه ستارگان «دبّ اکبر»: صورت فلکی دبّ اکبر شامل هفت ستارهاست که به شکل ملاقه قرار گرفتهاند: چهار ستاره آن تشکیل یک ذوزنقه را میدهند، و سه ستارهٔ دیگر مانند یک دنباله در ادامه ذوزنقه قرار گرفتهاند. هر گاه دو ستارهای که لبهٔ بیرونی ملاقه را تشکیل میدهند (دو ستارهٔ قاعده کوچک ذوزنقه؛ لبهٔ پیالهٔ ملاقه؛ محلی که آب از آنجا میریزد) را [با خطی فرضی] به هم وصل کنیم، و پنج برابر فاصله میان دو ستاره، به سمت جلو ادامه دهیم، به ستاره قطبی میرسیم.
به وسیلهٔ مجموعه ستارههای «ذاتالکرسی»: صورت فلکی ذاتالکرسی شامل پنج ستارهاست که به شکل W یا M قرار گرفتهاند. هرگاه (مطابق شکل) ستارهٔ وسط W (رأس زاویهٔ وسطی) را حدود پنج برابرِِ «فاصلهٔ آن نسبت به ستارههای اطراف» به سوی جلو ادامه دهیم، به ستارهٔ قطبی میرسیم.
نکات
صورتهای فلکی ذاتالکرسی و دبّ اکبر نسبت به ستارهٔ قطبی تقریباً روبهروی یکدیگر، و دور ستاره قطبی خلاف جهت عقربههای ساعت میچرخند. اگر یکی از آنها پشت کوه پنهان بود، با دیگری میتوان ستارهٔ قطبی را یافت. فاصلهٔ هر کدام از این دو صورت فلکی تا ستارهٔ قطبی تقریباً برابر است.
اگر برای یافتن ستارهها در آسمان از نقشه ستارهیاب (افلاکنما) استفاده میکنید، بهخاطر داشته باشید که ستارهیابها موقعیت ستارهها را در زمان، تاریخ و موقعیت جغرافیایی (طول و عرض جغرافیایی) خاصی نشان میدهند.
هر چه از استوا به سوی قطب شمال برویم، ستارهٔ قطبی در آسمان بالاتر (در ارتفاع بیشتر) دیده میشود. یعنی ستارهٔ قطبی در استوا (عرض جغرافیایی صفر درجه) تقریباً در افق دیده میشود، و در قطب شمال(عرض جغرافیایی ۹۰ درجه) تقریباً بالای سر (سرسو، سمتالرّأس، رأسالقدم) دیده میشود. بالاتر از عرض جغرافیایی ۷۰ درجه شمالی عملاً نمیتوان با ستارهٔ قطبی شمال را پیدا کرد.
جهتیابی با هلال ماه
اگر به دلیل وجود ابر یا درختان نمیتوانید ستارهها را ببینید، میتوانید از ماه برای جهتیابی استفاده کنید.
ماه به شکل هلال باریکی تولد مییابد، و در نیمههای ماه قمری به قرص کامل تبدیل میشود، و سپس در جهت مقابل هلالی میشود. در نیمهٔ اول ماههای قمری قسمت خارجی ماه (تحدب و کوژی ماه، برآمدگی و برجستگی ماه) مانند پیکانی جهت غرب را نشان میدهد. در نیمهٔ دوم ماههای قمری، تحدب ماه به سمت مشرق است.
اگر خطی از بالای هلال به پایین آن وصل کنیم و ادامه دهیم، در نیمهٔ اول ماه قمری شکل p و در نیمهٔ دوم شکل q خواهد داشت.
کره ماه در نیمهٔ اول ماههای قمری پیش از غروب آفتاب طلوع میکند، و در نیمهٔ دوم پس از غروب، تا پایان ماه که پس از نیمهشب طلوع مینماید.
پیدا کردن جنوب توسط ماه: اگر خطی فرضی میان دو نوک تیز هلال ماه رسم کرده و آن را تا زمین ادامه دهید، تقاطع امتداد این خط با افق، نقطه جنوب را [در نیمکرهٔ شمالی زمین] نشان میدهد.
این روش جهتیابی چندان دقیق نیست، ولی حداقل راهنمایی تقریبی را فراهم میسازد. در زمان قرص کامل نمیتوان از این روش استفاده کرد. وقتی ماه به صورت قرص کامل است، میتوان به کمک حرکت ظاهری ماه (که از مشرق به طرف مغرب است) جهتیابی کرد.
روشهای دیگر جهتیابی در شب
حرکت ظاهری ماه در آسمان از شرق به غرب است.
خوشه پروین: دستهای (حدود ده تا پانزده) ستاره، به شکل خوشه انگور، در یک جا مجتمع هستند که به آن مجموعه خوشه پروین میگویند. این ستارگان مانند خورشید از شرق به طرف غرب در حرکتند، ولی در همه حال دُمِ آنها به طرف مشرق است.
ستارگان بادبادکی: حدود هفت -هشت ستاره در آسمان وجود دارد که به شکل بادبادک یا علامت سوال میباشند. این ستارگان نیز از شرق به غرب حرکت میکنند، و در همه حال دنباله بادبادکی آنها بهطرف جنوب است.
کهکشان راه شیری تودهٔ عظیمی از انبوه ستارگان است که تقریباً از شمال شرقی به جنوب غربی امتداد یافتهاست. در شمال شرقی این راه باریک است، و هر چه به سمت جنوب غربی میرود، پهنتر میشود. هر چه به آخر شب نزدیکتر میشویم، قسمت پهن راه شیری به طرف مغرب منحرف میشود.
روشهای جهتیابی، قابل استفاده در روز و شب
جهتیابی با قبله
اگر جهت قبله و میزان انحراف آن از جنوب (یا دیگر جهتهای اصلی) را بدانیم، میتوانیم شمال را تشخیص دهیم. مثلاً اگر در تهران ۳۷ درجه از جنوب سمت به غرب متمایل شویم (یعنی حدوداً جنوب غربی)، به طرف قبله ایستادهایم. پس هرگاه در تهران جهت قبله را بدانیم، اگر ۳۷ درجه از سمت قبله در جهت عکس عقربههای ساعت بچرخیم، به طرف جنوب ایستادهایم، و اگر ۱۴۳ درجه (۳۷-۱۸۰) در جهت عقربههای ساعت بچرخیم، به طرف شمال ایستادهایم.
قبله را از راههای مختلفی میتوان یافت:
قبلهنما: دقیقترین روش تعیین قبله، بهوسیلهٔ قبلهنماست، که آن هم با یک قطبنما انجام میگیرد؛ و اگر ما قطبنما داشته باشیم، با آن قطب را مشخص میکنیم!
محراب مسجد: محراب مساجد به طرف قبلهاست. در نمازخانهها هم معمولاً جهت قبله مشخص شدهاست.
قبرستان: مرده را در قبر روی دست راست، به سمت قبله میخوابانند. پس اگر شما طوری ایستاده باشید که نوشتههای سنگ قبر را به درستی میخوانید، سمت چپتان قبلهاست.
دستشویی: از آنجا که قضای حاجت رو به قبله نباید باشد، معمولاً توالتها را عمود بر قبله میسازند.
جهتیابی با قطبنمای دستساز
اگر قطبنمایی به همراه نداشتید، ولی اتفاقاً یک سوزن یا میخ کوچک در جیبتان یافتید، این روش کمککار شما در ساخت یک قطبنما خواهد بود. البته احتمال استفاده از آن در شرایط واقعی کم است، ولی انجام آن کاری سرگرمکنندهاست.
با مالش دادن یک سوزن فقط در یک جهت به آهنربا -یا حتی احتمالاً چاقوی خودتان-، یا مالیدن آن فقط در یک جهت به پارچهٔ ابریشمی یا پنبهای، سوزنْ مغناطیسی یا قطبی میشود؛ مانند سوزن قطبنما. (مثلاً با ۳۰ بار مالش دادن سوزن به آهنربا از طرف خودتان به سمت بیرون، سوزن به اندازهٔ کافی خاصیت آهنربایی پیدا میکند. همچنین مالش سر سوزن از پایین به بالا بر پارچهٔ ابریشمی باعث میشود که سر سوزن نقطه شمال را نشان دهد). حتی میتوانید آنرا در یک جهت میان موهای سر خود بکشید. توجه کنید که همیشه فقط در یک جهت مالش دهید.
حال اگر آنرا روی یک چوبپنبه یا پوشال کوچک قرار دهید(سوزن را به چوبپنبه چسب بزنید، یا درون آن فرو کنید؛ یا در دو طرف سوزن چوبپنبههایی کوچک فرو کنید)، و روی آب (آب راکد یا ظرفی پر از آب) شناور نمایید، مانند یک قطبنما عمل میکند، و سر سوزن رو به شمال میچرخد. برای اینکه سمت شمال و جنوب سوزن را اشتباه نکنید، این نکته را در نظر بگیرید که -در نیمکرهٔ شمالی زمین- آن سمت قطبنما که تقریباً رو به خورشید و ماه است، سمت جنوب است، زیرا آنها در قسمت جنوبی آسمان قرار دارند. همچنین میتوانید سوزن را با یک آهنربا امتحان کنید، و سپس سمت شمال را با علامتی روی آن مشخص نمایید.
روش دیگر ساخت آهنربا این است که یک میله یا سوزن آهنی یا فولادی را در جهت میدان مغناطیسی زمین تراز کنیم، و سپس آنرا حرارت داده یا بر آن ضربه وارد کنیم. حال اگر این آهنربا را روی سطحی با اصطکاک کم قرار دهیم (روی یک تکه چوب کوچک در آب شناور سازید، یا مثلاً سوزن را با یک ریسمان غیرفلزی آویزان(معلق) نمایید) قطبنمای ما کار میکند؛ یعنی میله آنقدر میچرخد تا در راستای میدان مغناطیسی زمین (شمالی-جنوبی) قرار گیرد.
مغناطیسی کردن سوزن با باتری: اگر سیمی را دور سوزن بپیچانید و برای چند دقیقه سر سیم را به ته باتری وصل کنید، سوزن مغناطیسی میشود.
به دلیل کشش سطحی آب، میتوان سوزن را به تنهایی روی سطح آن شناور کرد. مثلاً میتوان سوزن را روی کاغذی گذاشت، و کاغذ را روی آب گذاشت. اگر کاغذ روی آب بماند که بهتر، و اگر کاغذ در آب فرو برود احتمالاً سوزن روی آب باقی میماند. اگر سوزن را با گریس یا روغنی غیرقابلحل در آب چرب کنید (مثلاً با مالش سوزن به موهای خود سوزن را چرب نمایید)، کار آسانتر خواهد شد. چرب بودن سوزن سبب میشود که سوزن روی سطح آب شناور بماند.