قطعنامه 598
قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت

قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت یکی از قطعنامه‌های شورای امنیت است که در ۲۹ تیر ۱۳۶۶، برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق صادر شد. این قطعنامه از نظر کمی و تعداد واژه‌های به کار گرفته شده مفصل‌ترین و از نظر محتوا اساسی‌ترین و از نظر ضمانت اجرا قوی‌ترین قطعنامه شورای امنیت در مورد این جنگ بوده است. این قطعنامه بلافاصله از سوی عراق پذیرفته شد، ولی بعد از گذشت یک‌سال و هفت روز در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ از سوی ایران پذیرفته شد و سید روح‌الله خمینی (رهبر وقت ایران) در ۲۹ تیر ۱۳۶۷ پیامی دربارهٔ پذیرش قطعنامه منتشر کرد که به «نوشیدن جام زهر» معروف شد.





پذیرش این قطعنامه هرچند به معنای پذیرش آتش‌بس از سوی ایران بود، ولی عراق به حملات خود ادامه داد و مجدداً داخل خاک ایران شد تا نقاط مهمی از جمله خرمشهر را به دست بیاورد تا با وضع بهتری در مذاکرات حضور داشته باشد، اما موفقیتی بدست نیاورد و نهایتاً جنگ در ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ پایان یافت.





پیش‌زمینه

یکی از مهمترین عواملی که باعث پذیرفتن این قطعنامه از سوی رهبر ایران شد، نامهٔ محرمانه محسن رضایی(فرمانده وقت سپاه پاسداران) به امام خمینی بوده است. در بخشی از این نامه آمده است:

... تا پنج سال دیگر ما هیچ پیروزی نداریم، ممكن است در صورت داشتن وسائلی كه در طول پنج سال به دست می‌آوریم قدرت عملیات انهدامی یا مقابله به مثل را داشته باشیم و بعد از پایان سال ۱۳۷۱ اگر ما دارای ۳۵۰ تیپ پیاده و ۲۵۰۰ تانک و ۳۰۰۰ قبضه توپ و ۳۰۰ هواپیمای جنگی و ۳۰۰ هلیکوپتر باشیم و قدرت ساخت مقدار قابل توجهی از سلاحهای لیزری و اتمی که از ضرورتهای جنگ در آن موقع است را داشته باشیم، می‌توان گفت به امید خدا بتوانیم عملیات آفندی انجام دهیم.




عوامل موثر

۱-پیروزیهای بزرگ و استراتژیک ایران در جبهه های جنگ بویژه در دو عملیات والفجر ۸ و کربلای ۵.

۲-به توافق رسیدن آمریکا و شوروی در مورد حل چند منازعه منطقه ای از جمله جنگ ایران و عراق.




متن قطعنامه

مفاد قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت که در تاریخ ۲۰ژوئیه ۱۹۸۷ بیان شد به شرح زیر است:
در ۲۰ ژوئیه ۱۹۸۷، با ابراز نگرانی عمیق از اینکه با وجود درخواستهایش برای آتش بس منازعه بین جمهوری اسلامی ایران و عراق، با تلفات سنگین تر انسانی و ویرانیهای بیشتر همچنان ادامه دارد، با ابراز تاسف از آغاز و ادامه این منازعه، همچنین با ابراز تاسف از بمباران مراکز کاملا مسکونی غیرنظامی، حمله به کشتی‌های بی طرف و هواپیمایی مسافربری، نقض حقوق بین‌المللی درباره بشر دوستی و سایر حقوق مربوط به درگیریهای مسلحانه، و به ویژه به کار بردن سلاح‌های شیمیایی که بر خلاف تعهدات مذکور در پروتکل ۱۹۲۵ ژنو می‌باشد، با ابراز نگرانی عمیق از اینکه تشدید و گسترش بیشتر منازعه ممکن است وقوع یابد با اتخاذ تصمیم پایان دادن به کلیه عملیات نظامی بین ایران و عراق و با اعتقاد به اینکه منازعه بین ایران و عراق باید به نحو جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار حل شود، با یادآوری مجدد مقررات منشور ملل متحد، و به ویژه تعهد کلیه کشورهای عضو که اختلافات بین امللی خود را از راههای مسالمت آمیز و به گونه‌ای که صلح و امنیت بین المللی و عدالت دچار مخاطره نگردد، حل نمایند. با احراز این که نقض صلح در مورد منازعه بین ایران و عراق وجود دارد، با اقدام بر اساس مواد ۳۹ و ۴۰ منشور ملل متحد ؛

آمرانه می‌خواهد که ایران و عراق به عنوان نخستین گام در حل اختلاف از طریق مذاکره، آتش بس فوری را رعایت کنند، کلیه عملیات نظامی را در زمین، دریا و هوا قطع کنند و نیروها را بدون درنگ به مرزهای شناخته شده بین المللی بازگردانند.
از دبیر کل درخواست می‌کند که گروهی از ناظران سازمان ملل را برای تایید، تحکیم و نظارت بر آتش بس و عقب نشینی اعزام دارد و همچنین درخواست می‌کند که دبیر کل ترتیبات لازم را با مشورت با طرفین فراهم آورد و گزارش آنرا به شورای امنیت تسلیم دارد.
مصرا می‌خواهد که اسیران جنگی پس از قطع عملیات خصمانه، بر طبق کنوانسیون سوم ژنو، در اوت ۱۹۴۹ بدون درنگ آزاد شوند و به کشورهای خود برگردند.
از ایران و عراق می‌خواهد که در اجرای این قطعنامه و کوششهای میانجیگری برای دستیابی به یک راه حل جامع، عادلانه و شرافتمندانه مورد قبول دو طرف، درباره کلیه مسائل مهم، بر طبق اصول مندرج منشور ملل متحد با دبیر کل همکاری کند.
از کلیه کشورهای دیگر می‌خواهد که نهایت خویشتن داری را به عمل آورند و از هر اقدامی که ممکن است منجر به تشدید و گسترش بیشتر منازعه گردد، خودداری کنند و به این ترتیب، اجرای قعطنامه حاضر را تسهیل کنند.
از دبیر کل درخواست می‌کند تا مشورت با ایران و عراق، مسئله ارجاع تحقیق درباره مسئولیت منازعه به هیات بی طرفی را بررسی کنند و هرچه زودتر به شورای امنیت گزارش دهد.
با تصدیق ابعاد عظیم خساراتی که در طول منازعه داده شده و ضرورت تلاشهای بازسازی با کمکهای مناسب بین المللی پس از خاتمه منازعه، از دبیر کل درخواست می‌کند که گروهی از کارشناسان را بری بررسی مسئله بازسازی تعیین و به شورای امنیت گزارش کند.
همچنین از دبیر کل درخواست می‌کند از طریق مشورت با ایران و عراق و سایر کشورهای منطقه، راههای افزایش امنیت و ثبات منطقه را بررسی کند.
از دبیر کل درخواست می‌کند، که شورای امنیت را در مورد اجرای این قطعنامه آگاه سازد.
تصمیم می‌گیرد که در صورت لزوم برای بررسی اقدامات دیگر به منظور تصمین اجرای این قطعنامه تشکیل جلسه دهد.

بعد از پذیرش قطعنامه


نامه محرمانه

نامه محرمانه امام خمینی درباره پذیرش قطعنامه ۵۹۸ خطاب به مسئولان لشکری و کشوری:


«...... حال که مسئولان نظامی ما اعم از ارتش و سپاه که خبرگان جنگ می‌باشند، صریحاً اعتراف می‌کنند که ارتش اسلام به این زودی‌ها هیچ پیروزی به دست نخواهند آورد و نظر به این که مسئولان دلسوز نظامی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی از این پس جنگ را به هیچ وجه به صلاح کشور نمی‌دانند و با قاطعیت می‌گویند که یک دهم سلاحهایی را که استکبار شرق و غرب در اختیار صدام گذارده‌اند به هیچ وجه و با هیچ قیمتی نمی‌شود در جهان تهیه کرد و با توجه به نامه تکان دهنده فرمانده سپاه پاسداران که یکی از ده‌ها گزارش نظامی سیاسی است که بعد از شکست‌های اخیر به اینجانب رسیده و به اعتراف جانشینی فرمانده کل نیروهای مسلح، فرمانده سپاه یکی از معدود فرماندهانی است که در صورت تهیه مایحتاج جنگ معتقد به ادامه جنگ می‌باشد و با توجه به استفاده گسترده دشمن از سلاحهای شیمیایی و نبود وسائل خنثی کننده آن، اینجانب با آتش بس موافقت می‌نمایم و برای روشن شدن در مورد اتخاذ این تصمیم تلخ به نکاتی از نامه فرمانده سپاه که در تاریخ ۶۷/۴/۲ نگاشته‌است اشاره می‌شود....
.... شما عزیزان از هر کس بهتر می‌دانید که این تصمیم برای من چون زهر کشنده‌است ولی راضی به رضای خداوند متعال هستم و برای صیانت از دین او و حفاظت از جمهوری اسلامی ایران اگر آبروئی داشته باشم خرج می‌کنم، خداوندا ما برای دین تو قیام کردیم و برای دین تو جنگیدیم و برای حفظ دین تو آتش بس را قبول می‌کنیم....
..... گفتم جلسه‌ای تشکیل گردد آتش بس را به مردم تفهیم نمایند. مواظب باشید ممکن است افراد داغ و تند با شعارهای انقلابی شما را از آنچه صلاح اسلام است دور کنند، صریحا می‌گویم باید تمام همتتان در توجیه این کار باشد. قدمی انحرافی حرام است و موجب عکس العمل می‌شود. شما می‌دانید که مسئولان رده بالای نظام با چشمی خونبار و قلبی مالامال از عشق به اسلام و میهن اسلامی‌مان چنین تصمیمی گرفته‌اند خدا را در نظر بگیرید و هر چه اتفاق می‌افتد از دوست بدانی....»





تشکیل کمیته حقیقت‌یاب

بعد از تصویب قطعنامه ۵۹۸، در جهت اجرای بند ۶ قطعنامه، یک هیئت بلژیکی انتخاب و مسئول شد که متجاوز جنگ را شناسایی و به دبیرکل سازمان ملل متحد معرفی نماید. ایران اصرار داشت زمان شروع به کار این هیئت قبل از پذیرش قطعنامه از جانب ایران باشد که در نهایت اینگونه عمل نشد.

این هیئت در نهایت در ۱۸ آذر ۱۳۷۰ مصادف با ۹ دسامبر۱۹۹۱ میلادی، طی گزارشی به دبیرکل وقت سازمان ملل متحد عراق را به عنوان متجاوز جنگ معرفی کرد. دبیر کل وقت سازمان ملل متحد نیز این گزارش را طی یک جلسه رسمی به شورای امنیت تقدیم کرد.




پرداخت غرامت جنگ

بر اساس بند ۷ قطعنامه ۵۹۸ قرار شد پس از آنکه کمیته‌ای در سازمان ملل متحد تشکیل شده و کشور متجاوز اعلام شد، میزان خسارات تعیین شود و در راستای آن صندوق بین‌المللی پول ویژه‌ای برای کمک به خسارت دیدگان جنگ ایران و عراق ایجاد گردد که تاکنون این صندوق ایجاد نشده‌است. بر اساس گزارش خبرگزاری مهر در سال ۱۳۸۸، مسئولان ایران پس از ۱۸ سال از اعلام متجاوز بودن عراق در جنگ ایران وعراق، هیچ پاسخ شفافی در قبال سرانجام دریافت غرامت و اجرای مفاد قطعنامه ۵۹۸ ندادند. این خبرگزاری بایادآوری دریافت غرامت کویت از عراق با حمایت آمریکا، اعلام کرد که برخی از کارشناسان، عدم توفیق ایران در گرفتن غرامت از صدام را کارشکنی و مخالفت آمریکا عنوان می‌کنند. کمال خرازی از دیپلمات‌های ارشد ایران نیز تصریح کرد با متن به تصویب رسیده در قطعنامه ۵۹۸ امکان گرفتن غرامت از عراق وجود ندارد و برای اخذ غرامت می‌بایست قطعنامهٔ دیگری به تصویب می‌رسید که اینکار هیچگاه عملی نشد.

مبلغ برآورد شده توسط کارشناسان جمهوری اسلامی ایران که به صندوق بین‌المللی پول عرضه کرده‌اند، ۹۷٬۲۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ دلار تنها بابت هزینه‌های غیرنظامی است.

براساس سخنان معاون فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح ایران، بنابر قوانین بین‌المللی، ۲ نهاد معتبر بین‌المللی می‌توانند پشتوانه تشکیل کمیته تامین خسارت ایران قرارگیرند. او افزوده که:

۱- دیوان بین‌المللی دادگستری که پرونده‌ای را در خصوص سکوهای نفتی بررسی کرده و اعلام کرده آغازگر جنگ عراق بوده‌است.

۲- کمیسیون سازمان ملل: کمیسیونی به ریاست بلژیک است که در این کمیسیون اعلام شد صدام آغازگر جنگ بوده‌است.

از طرفی اظهارات خاویر پرز دکوئیار، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد که به صورت سند سازمان ملل متحد درآمده‌است و اظهارات حال حاضر مقامات بلندپایه عراق، همگی به متجاوز بودن عراق دلالت و اشاره دارد.



نقدها

نقدهای بسیاری دربارهٔ قبول کردن قطعنامهٔ ۵۹۸ توسط روح‌الله خمینی تا کنون بیان شده‌است که افراد مختلفی را در خوراندن یا نوشاندن جام زهر به روح‌الله خمینی مسئول می‌دانند. این منتقدان، مدعی آمادگی ایران برای ادامه جنگ بعد از سال ۱۳۶۷ هستند و کسانی چون اکبر هاشمی رفسنجانی جانشین فرمانده کل قوا در زمان جنگ و میرحسین موسوی نخست وزیر دوران آیت الله خمینی را متهم می‌کنند که رهبر سابق ایران را وادار کرده‌اند تا آتش بس با عراق را بپذیرد.

هاشمی رفسنجانی در سخنرانی‌های متفاوتی این انتقادات را وارد ندانسته‌ است.
همایش سالیانه قطعنامه ۵۹۸

هر ساله مصادف با ایام پذیرش قطعنامه ۵۹۸، همایشی در قم با محوریت این موضوع برگزار می شود. دبیرخانه دائمی این همایش که وابسته به مؤسسه خصوصی مستشهدین وصال می باشد، تاکنون ۳ همایش برگزار نموده است که سخنرانان آن حجت الاسلام سید محمدمهدی میرباقری، حسین شریعتمداری، محمد کوثری و سردار علائی بوده اند.





ستاد جنگ‌های نامنظم

ستاد جنگ‌های نامنظم نام ستادی بود که در در دهه ۱۳۶۰ خورشیدی در ایران برای فرماندهی جنگ‌های چریکی برپا شد. این ستاد مسئولیت عملیاتهای محدود را که در ابتدای جنگ ایران و عراق علیه ایران انجام می‌شد را به عهده داشت. فرماندهی این ستاد با مصطفی چمران وزیر دفاع وقت بود .

با کشته شدن مصطفی چمران در بهار ۱۳۶۰، ستاد جنگهای نامنظم جایگاه و فعالیت خود را از دست داد اما سه سال بعد قرارگاه جدیدی با نام قرارگاه رمضان در کرمانشاه برای جنگ‌های نامنظم برپا شد که هدف عمده آن نفوذ در خاک عراق و انجام عملیات‌های نامنظم در کردستان عراق بود .





جنگ ایران و عراق از دیدگاه مطبوعات جهان
در این مقاله سعی شده است که جنگ ایران و عراق از دیدگاه مطبوعات منتشرشده در خارج از ایران و همزمان با جنگ بررسی و روایت شود.





پیش از تهاجم عراق

نیویورک تایمز در تاریخ۱۹۸۰/۱/۲۹:«سربازان ایرانی همچون زمان حکومت پهلوی، در طول مرز آبی مورد مناقشه مستقر شده‌اند و عراقی‌ها دورتر و بیشتر در اطراف بصره گرد آمده‌اند. سیاستمداران انتظار وقوع یک درگیری مهم را ندارند. بصره به‌عنوان مهمترین بندر عراق به عنوان نقطه بالقوه مشکل‌ساز شناخته می‌شود. این شهر یک و نیم میلیون نفری، مرکز شیعیان عراق است و ایرانیها درصدد تاثیرگذاری روی آن هستند.»
واشنگتن پست در تاریخ۱۹۸۰/۴/۱۰:«دولت عراق درخواست کرد محمد دعایی، سفیر وقت ایران در عراق، فوراً از این کشور خارج شود. عراق مدعی است که وی اطلاعات غلطی از وضع داخلی عراق به رادیو دولتی ایران می‌دهد.
کریستین ساینس مانیتور در تاریخ۱۹۸۰/۴/۸:«بحران جدی میان ایران و عراق ممکن است خصومت میان بغداد و واشنگتن را تحت تاثیر قرار داده و خنثی کند.»
واشنگتن پست در تاریخ۱۹۸۰/۴/۱۱: «این کشور (عراق) ظرف چند روز گذشته ۵۷۰۰ ایرانی را اخراج کرده و در نظر دارد ظرف یک یا حداکثر دو هفته دیگر ۲۰٬۰۰۰ نفر دیگر را نیز اخراج کند. آن موقع (زمان عقد قرارداد الجزایر) این محمدرضا پهلوی بود که در اوج قدرت قرار داشت و شرایط خود را به رژیم عراق که توانش را باخته بود دیکته کرد. حداد امروز می‌گوید: ما در آن زمان شرایط متفاوتی داشتیم. حداد اخطار کرد: در صورتی که جنگی جدی صورت بگیرد، درسی به نیروهای مسلح ایران خواهیم داد که هرگز فراموش نکنند.»
نیویورک تایمز در تاریخ۱۹۸۰/۴/۱۵:«از زمانی که ایران امپراطوری به ایران انقلابی تبدیل شده، نیروهای مسلحش به نیروهای بی انضباطی تبدیل شده‌اند. عراق از معدود کشورهای عربی است که از سلاح‌های دو بلوک شرق و غرب استفاده می‌کند. بر اساس یک تخمین تمامی هواپیماهای پیشرفته اف-۱۴ تام کت ایران زمین گیر شده‌اند و تنها نیمی از اف-۴ها و اف-۵های ایران قابل استفاده‌اند.»
تایمز در تاریخ ۱۹۸۰/۴/۲۱: «یاسر عرفات رئیس سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف) در ماه نوامبر گذشته از بغداد دیدار کرد تا عراق را متقاعد سازد که در صدد گرفتن جزایر سه گانه برنیاید. وی در این راستا با مقامات ریاض نیز دیدار کرده است.»
الشرق الاوسط در تاریخ۱۹۸۰/۸/۶:«مجادلات در میان سیاستمداران فرانسه بالا گرفته است. علت این مجادلات تحویل ۷۲ کیلوگرم اورانیوم غنی شده با خلوص ۹۳٪ از سوی فرانسه در نیمه ژوئن گذشته به عراق می‌باشد.»
تایمز در تاریخ ۱۹۸۰/۹/۱۵: «دولت تهران هیچ پاسخی به درخواست‌های عراق نداده است.»
نیویورک تایمز در تاریخ۱۹۸۰/۹/۱۸:«منابع سیاسی غرب تخمین زده‌اند که ۵۰٬۰۰۰ سرباز عراقی، یعنی یک سوم قدرت نظامی این کشور در طول مرز ایران تجمع کرده‌اند.»
فایننشال تایمز در تاریخ ۱۹۸۰/۹/۱۹: «عراق اعلام کرد که از این پس تمام کشتیهای عبوری در اروند رود می‌بایست پرچم عراق را حمل کنند و از دستورات مقامات این کشور تبعیت کنند.»
آبزرور در تاریخ ۱۹۸۰/۹/۲۱: «اصلی‌ترین هدف صدام این است که ایران را به گونه‌ای تضعیف کند که این کشور نتواند انقلاب را در میان شیعیان جنوب عراق هدایت کند.»
الشرق الاوسط در تاریخ ۱۹۸۰/۹/۲۱: «خبرگزاری عراق به نقل از شاذلی قلیبی، دبیر کل اتحادیه عرب، گزارش داد که وی از عراق در منازعه خود با ایران حمایت می‌کند.»
تایمز در تاریخ ۱۹۸۰/۹/۲۵: «یک سخنگوی ارتش عراق: احترام ایران به حاکمیت عراق بر مناطق مرزی این کشور با ایران از جمله آبراه اروند رود و بازگرداندن سه جزیره ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک؛ احترام و شناسایی حاکمیت و حقوق مشروع عراق است.»
گاردین در تاریخ ۱۹۸۰/۹/۲۶: «مراکش و موریتانی به جمع دیگر کشورهای عرب حامی عراق پیوستند.»





در حین جنگ ایران و عراق

واشنگتن پست در تاریخ ۱۹۷۹/۱۲/۱۹: «عراق در حال انجام یک مانور زمینی در فاصله ۶۰ کیلومتری مرز فکه است. ارتش ایران که زمانی حرف اول را در منطقه می‌زد، امروز در نابسامانی و آشفتگی به سر می‌برد.»
ساندی تایمز در تاریخ ۱۹۸۰/۱۰/۲۶: «طرح اصلی عراق در تعرض علیه ایران شدیداً غلط از آب درآمد.»
ورلد بیزینس در تاریخ ۱۹۸۰/۱۰/۶: «وقتی صدام حسین در ۱۶ سپتامبر اعلام کرد که عراق به طور یکجانبه تصمیم گرفته است قرارداد ۱۹۷۵ با ایران را پاره کند، مقامات تهران آن را به عنوان اعلام جنگ تلقی کردند.»
الشّوون العربیه در تاریخ ۱۹۸۰/۱۰/۲: «محمد غزالی، نخست وزیر تونس در مصاحبه با کانال دوم تلویزیون فرانسه اظهار داشت که مسئولیت منازعه ایران و عراق به عهده ایران است.»
المجله در تاریخ ۱۹۸۲/۵/۱: «منابع موثّق فرانسوی اظهار می‌کنند که اسرائیل از طریق یکی از بنادر فرانسه، توپ و مسلسل و تایر هواپیماهای فانتوم و موتور تانک به ایران تحویل داده است. بهای این معاملات در سوییس پرداخت شده است.»
الدّستور در تاریخ ۱۹۸۲/۵/۳: «عراق مدعی شده بود که روابط ایران و اسرائیل در طول جنگ فراتر از کمکهای نظامی بوده و نیروهای عراقی توانسته‌اند کنسرو ماهی ساردین به نام کینریت که اسرائیل در دریاچه طبریا پرورش می‌دهد را یافت کنند.»
فیگارو در تاریخ ۱۹۸۲/۵/۶: «چند سرباز ۱۴ ساله ایرانی توسط قوای عراق دستگیر شده‌اند. به گفته سربازان عراقی این نوجوانان اظهار داشته‌اند که آنها را به زور از کلاس‌های مدرسه خارج و به خطّ مقدم ارسال داشته‌اند.»
فیگارو در تاریخ ۱۹۸۲/۵/۹: «در طی آزادسازی خرمشهر و عقب راندن نیروهای عراقی تا مرزهای بین‌المللی، خسارات و تلفات بسیار سنگینی به طرفین وارد آمده ولی ابتکار عمل هنوز دست ایرانیان است. نبرد همچنان ادامه دارد.»
کریستین دووال در تاریخ ۱۹۸۲/۵/۱۳: «از دست دادن خونین شهر سنگین‌ترین ضربه‌ای بود که از شروع جنگ بر عراقی‌ها وارد آمد. ایران نیروهایش را آماده نفوذ به خاک عراق می‌کند.»
لکوتیدین دوپاری در تاریخ ۱۹۸۲/۵/۲۵: «پیروزیهای چندماهه گذشته ایران، کشورهای میانه روی عرب را به وحشت انداخته است. آنها تصور می کنند پس از سقوط عراق نوبت به اشغال کشورهای خودشان توسط ایران است.»
العربیه در تاریخ ۱۹۸۲/۶/۱۵: «مبارک به درخواست سعودی‌ها دو لشکر از ارتش خود را به عراق گسیل داشت.»
نیویورک تایمز در تاریخ ۱۹۸۲/۶/۲۲: «پس از عقب راندن نیروهای عراقی از خرمشهر، صدام حسین خواستار آتش‌بس فوری میان دو کشور شد. آیت‌الله خمینی این آتش‌بس را رد کرد و چهار شرط برای آتش‌بس قرار داد:۱-آزادسازی قصر شیرین و عقب‌نشینی عراقیها تا مرزهای بین‌المللی ۲-پرداخت غرامت۱۵۰ میلیارد دلاری ۳-بازگشت شیعیان رانده‌شده از عراق ۴-برکناری و محاکمه صدام حسین.»




پس از برقراری آتش بس

واشنگتن پست در تاریخ ۱۹۹۰/۹/۹: «جاه‌طلبیهای دریایی صدام حسین که منجر به حمله ده سال قبل عراق به ایران و اشغال ماه گذشته خاک کویت شد نمی‌تواند با منافع آمریکا، ایران و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس سر سازگاری داشته باشد. در سال ۱۹۸۰ صدام با حمله به ایران درصدد برآمد کنترل کامل شط‌العرب را در شمال خلیج فارس بدست آورد.»






حمله شیمیایی به حلبچه

بمباران شیمیایی حلبچه (به کردی: کیمیابارانی ھەڵەبجە) در ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ توسط حکومت بعث عراق صورت گرفت. این بمباران بخشی از عملیات گسترده‌ای به‌نام عملیات انفال بود که بر ضد ساکنان مناطق کردنشین عراق انجام گرفت. در پی عملیات والفجر ۱۰ توسط ایران و تصرف بخش‌هایی از کردستان عراق در اواخر سال ۱۳۶۶ که منجر به استقبال مردم این مناطق از نیروهای ایرانی شد، صدام حسین به پسرعمویش علی حسن المجید معروف به علی شیمیایی، دستور بمباران شیمیایی این مناطق را داد. در پی این حمله حدود پنج هزار تن از مردم حلبچه که غیر نظامی بودند کشته شدند.

حملهٔ شیمیایی به حلبچه که به کشتار حلبچه یا جمعهٔ خونین نیز شناخته می‌شود، یک نسل‌کشی مردم کرد بود که در ۱۶ مارس ۱۹۸۸ به وسیلهٔ بمباران شیمایی توسط نیروهای دولتی عراقی در شهر حلبچهٔ کردستان عراق در طی روزهای پایانی جنگ ایران و عراق روی داد.





شرح حمله

پیش از حملات شیمیایی، شهر به‌مدت دو روز با بمب‌های متعارف بمباران شد. ظاهراً علی حسن المجید می‌خواسته شیشه ساختمان‌های شهر را بشکند، تا امکان مقاومت در مقابل گازهای سمی به حداقل برسد.

نیروی هوایی عراق از انواع مواد شیمیایی علیه حلبچه استفاده کرد: گازهای اعصاب مانند وی ایکس، سارین و تابون، و گاز خردل، که از زمان جنگ جهانی اول از آن استفاده شده است.





تلفات جانی

این حمله نزدیک به ۳۲۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر را کشت و نزدیک به ۷۰۰۰ هزار تا ۱۰۰۰۰ هزار نفر را زخمی کرد که اکثراً از غیرنظامیان بودند؛ صدها تن دیگر بر اثر عواقب، بیماری‌ها و نقص جسم در هنگام تولد در سال‌ها پس از حمله کشته شدند. حادثه‌ای که به صورت رسمی به عنوان نسل‌کشی مردم کرد عراق شناخته شد و هنوز به عنوان بزرگترین حملهٔ شیمیایی مستقیم به یک منطقهٔ شهرنشین در تاریخ باقی‌مانده‌است.






آزادسازی خرمشهر

آزادسازی خرمشهر در روز سوم خرداد ۱۳۶۱ خورشیدی پس از ۵۷۸ روز اشغال بعنوان مهم‌ترین هدف عملیات بیت‌المقدس در دوره جنگ ایران و عراق توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران (به فرماندهی علی صیاد شیرازی) و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (به فرماندهی محسن رضایی) انجام گرفت. این آزادسازی در پی مرحله چهارم عملیات بیت‌المقدس که از ۱ تا ۴ خرداد ۱۳۶۱ انجام شد، محقق گردید.

روح‌الله خمینی در ۳ خرداد ۱۳۶۱ به مناسبت آزادی خرمشهر پیامی خطاب به ملت ایران صادر کرد. در اولین بخش این بیانیه آمده است:

با تشکر از تلگرافاتی که در فتح خرمشهر به اینجانب شده است، سپاس بی‌حد بر خداوند قادر که کشور اسلامی و رزمندگان متعهد و فداکار آن را مورد عنایت و حمایت خویش قرار داد و نصر بزرگ خود را نصیب ما فرمود.

در جریان آزادسازی خرمشهر حدود ۱۶ هزار نیروی عراقی کشته و زخمی شدند و همچنین ۱۹ هزار نفر نیروی عراقی به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند.ایران در جریان عملیات ۲۶ روزه بیت‌المقدس که به آزادی خرمشهر انجامید ۶٬۰۰۰ کشته (۴٬۴۶۰ کشته سپاه و ۱٬۰۸۶ کشته ارتش) و ۲۴ هزار مجروح داد.

آزادسازی خرمشهر از لحاظ نظامی نقطه عطفی در تاریخ جنگ ایران و عراق شناخته می‌شود. در ایران از این عملیات و روز به عنوان نمادی از پیروزی، مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن یاد می‌شود. شورای عالی انقلاب فرهنگی سوم خرداد را در تقویم رسمی ایران به عنوان روز مقاومت، ایثار و پیروزی نامگذاری کرده‌است.






نبرد در خرمشهر

در پی آغاز عملیات بیت‌المقدس در نیمه شب دهم اردیبهشت سال ۱۳۶۱ چند هدف عمده استراتژیک و تاکتیتکی از جانب نیروهای ایرانی دنبال می‌شد این اهداف عبارت بودند از:

بیرون راندن نیروهای متجاوز به پشت مرزهای بین‌المللی
نشان دادن برتری قدرت سیاسی‌-نظامی و اجتماعی جمهوری اسلامی به عراق و حامیان او در منطقه
انهدام نیروهای متجاوز در منطقه بین غرب کارون تا خط مرزی





آزادسازی خرمشهر از اشغال متجاوزین

آزاد سازی خرمشهر در حقیقت از اهداف مرحله چهارم عملیات بیت‌المقدس بود. در ساعت ۲۲:۳۰ شامگاه شنبه، ۱ خردادماه ۱۳۶۱، مرحله چهارم این عملیات با اعلام رمز یامحمدبن‌عبدالله‌، از بی‌سیم فرماندهی قرارگاه مرکزی کربلا به واحدهای عمل‌کننده، با هدف آزادسازی خرمشهر آغاز شد. در پایان این نبرد علاوه بر پایان بخشیدن به ۱۹ ماه اشغال بخشی از حساس‌ترین مناطق خوزستان و آزادسازی خرمشهر، ضربه‌ای سنگین به توان رزمی و روحیه نیروهای عراقی وارد آمد. در جریان آزادسازی خرمشهر حدود ۱۶ هزار نیروی عراقی کشته و زخمی شدند و همچنین ۱۹ هزار نفر نیروی عراقی به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند.






پس از فتح خرمشهر

پس از آزادسازی خرمشهر رزمندگان ایرانی در اولین اقدام خود پس از آزاد سازی شهر، در مسجد جامع خرمشهر نماز اقامه کردند. خبر این پیروزی به سرعت پخش شد و مردم در سرتاسر ایران به خیابان آمدند و به شادی و پخش شیرینی پرداختند.

فتح خرمشهر انعكاس جهانی داشت و از نظر سياسی عراق با از دست دادن خرمشهر تكيه‌گاهش را برای مذاكره از دست داد. جنگ ایران و عراق به طور کلی به دو مقطع تقسیم می‌شود، مقطع اول مربوط به آغاز جنگ تا آزاد سازی خرمشهر است که استراتژی ایران نظامی و با هدف بیرون راندن عراق از خاک کشور بود و مقطع بعدی مربوط به پس از آزاد سازی خرمشهر است که استراتژی ایران دوگانه بود.

آن طور که صیاد شیرازی نقل می‌کند، استراتژی پس از آزادی خرمشهر استراتژی سیاسی شد و شامل انجام یک عملیات نظامی برای تحقق صلح و با استفاده از عملیات نظامی برای آنکه بتوان از طریق دیپلماسی جنگ را تمام کرد. به عبارت دیگر تصمیم بر آن بود تا عملیات نظامی به عنوان ابزاری در خدمت دیپلماسی قرار گیرد. این استراتژی سیاسی بود ولی هدف عملیات و جنگ نبود بلکه هدف حمایت از سیاست خارجی بود.





عملیات بیت المقدس

عملیات بیت‌المقدس یا الی بیت‌المقدس (معنا: به سوی بیت‌المقدس) یکی از مهمترین و بزرگترین عملیات‌های جنگ حزب بعث عراق علیه ایران محسوب می‌شود. این عملیات در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ با رمز «یا علی ابن ابی‌طالب» در محور اهواز- خرمشهر- دشت آزادگان، به فرماندهی مشترک آغاز شد.

انجام عملیات بیت‌المقدس در چهار مرحله برنامه‌ریزی شده بود که هر مرحله در مقایسه با عملیات ثامن الائمه و طریق القدس خود یک عملیات بزرگ به حساب می آید. آزادسازی خرمشهر که درپی مرحله چهارم انجام گرفت از مهمترین نتایج این عملیات بود.






اهداف عملیات

مهم‌ترین اهداف این عملیات عبارت بودند از:

انهدام حداقل دو لشکر از نیروی‌های عراقی
بازپس گیری حدود ۵۴۰۰ کیلومتر مربع از خاک ایران؛ از جمله شهرهای خرّمشهر، هویزه و پادگان حمید.
خارج نمودن شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از برد توپخانه عراق.
تامین مرز
تداوم رزم برعلیه دشمن
تهدید بصره
کاهش توان رزمی دشمن
آزادسازی خرمشهر
خارج نمودن اهواز از برد توپخانه





منطقه عملیات

منطقه عمومی عملیات بیت‌المقدس در میان چهار مانع طبیعی محصور است، که از شمال به رودخانه کرخه کور، از جنوب به رودخانه اروند، از شرق به رودخانه کارون و از غرب به هور الهویزه منتهی می‌شود.

منطقه مزبور به جز جاده نسبتاً مرتفع اهواز – خرمشهر، فاقد هر گونه عارضه مهم برای پدافند است. همین امر موجب شد تا زمین منطقه – به دلیل مسطح بودن – برای مانور زرهی مناسب، و برای حرکت نیروهای پیاده – به دلیل در دید و تیر قرار داشتن – نامناسب باشد. نقاط حساس و استراتژیک منطقه شامل بندر و شهر خرمشهر، پادگان حمید، جفیر، جاده آسفالت اهواز – خرمشهر، شهر هویزه و رودخانه‌های کارون، کرخه کور و اروند بود.





نیروهای عمل‌کننده
تجهیزات ارتش عراق

تا قبل از آغاز عملیات بیت‌المقدس، استعداد نیروهای عراقی به ترتیب زیر بود: - لشکر ۶ زرهی؛ از جنوب رودخانه کرخه تا هویزه.

لشکر ۵ مکانیزه؛ از غرب اهواز تا روستای سید عبود.
لشکر ۱۱ پیاده از سید عبود تا خرمشهر – تیپ‌های ۲۲، ۴۸، ۴۴ مامور حفاظت از خرمشهر بودند.
لشکر ۳ زرهی در شمال خرمشهر. با شروع عملیات نیز یگان‌های دیگری از ارتش عراق به منطقه اعزام شدند که در مجموع تمامی یگان‌هایی که در منطقه درگیری حضور یافتند، عبارت بودند از:
لشکر ۵ مکانیزه؛ شامل: تیپ‌های ۲۶ و ۵۵ زرهی و تیپ‌های ۱۵ و ۲۰ مکانیزه.
لشکر ۶ زرهی؛ شامل: تیپ‌های ۱۶ و ۳۰ زرهی و تیپ ۲۵ مکانیزه.
لشکر ۳ زرهی؛ شامل: تیپ‌های ۶، ۱۲ و ۵۳ زرهی و تیپ ۸ مکانیزه.
لشکر ۹ زرهی؛ شامل: تیپ‌های ۳۵ و ۴۳ زرهی و تیپ ۱۴ مکانیزه.
لشکر ۱۰ زرهی؛ شامل: تیپ‌های ۱۷ زرهی و ۲۴ مکانیزه.
لشکر ۱۱ پیاده؛ شامل: سه تیپ سازمان ۴۴، ۴۸ و ۴۹ پیاده و سه تیپ تحت امر ۴۵، ۱۱۳ و ۲۲ پیاده.
لشکر ۱۲ زرهی؛ شامل: تیپ‌های ۴۶ مکانیزه و ۳۷ زرهی.
لشکر ۷ پیاده؛ شامل: تیپ‌های ۱۹ و ۳۹ پیاده.
تیپ مستقل ۱۰ زرهی.
تیپ‌های مستقل ۱۰۹، ۴۱۹، ۴۱۶، ۹۰، ۴۱۷، ۶۰۱، ۶۰۲، ۶۰۵، ۶۰۶، ۴۰۹، ۲۳۸ و ۵۰۱ پیاده.
تیپ‌های ۳۱، ۳۲ و ۳۳ نیروی مخصوص.
تیپ‌های ۹، ۱۰ و ۲۰ گارد مرزی.
تعداد ۳۰ گروهان کماندو.
تعداد ۱۰ قاطع جیش الشعبی (هر قاطع ۴۵۰ نفر).
گردان تانک مستقل سیف سعد.
گردان‌های شناسایی حطین، صلاح الدین، حنین.
توپخانه عراق نیز از ۵۳۰ قبضه توپ در انواع مختلف تشکیل شده بود که به طور تقریبی عبارت بود از ۳۰ گردان.






طرح عملیات

در طراحی عملیات، تهاجم از طریق عبور از رودخانه کارون و پیشروی به سوی مرز بین‌المللی و سپس آزادسازی شهر خرمشهر مد نظر قرار گرفته و چنین استدلال می‌شود که حمله به جناح عراق، که عمدتاً به سمت شمال آرایش گرفته بود، عامل موفقیت عملیات است.

هم چنین، شکستن خطوط اولیه عراق و عبور از رودخانه و گرفتن سرپل در غرب کارون تا جاده آسفالته اهواز – خرمشهر به عنوان اهداف مرحله اول و ادامه پیشروی به سمت مرز و تامین خرمشهر به عنوان اهداف مرحله دوم تعیین شدند.

بر همین اساس، محورهای عملیاتی هر یک از قرارگاه‌ها به ترتیب زیر مقرر گردید:

محور شمالی؛ قرارگاه قدس (با عبور از رودخانه کرخه).
محور میانی؛ قرارگاه فتح (با عبور از رودخانه کارون و پیشروی به سمت جاده اهواز – خرمشهر).
محور جنوبی؛ قرارگاه نصر (با عبور از کارون و پیشروی به سمت خرمشهر).
page1 - page2 - page3 - page4 - page5 - page7 - page8 - | 9:58 am
روش‌های جهت‌یابی در روز

جهت‌یابی به کمک موقعیت خورشید در آسمان

۱- خورشید صبح تقریباً از سمت شرق طلوع می‌کند، و شب تقریباً در سمت غرب غروب می‌کند.

این مطلب فقط در اول بهار و پاییز صحیح است؛ یعنی در اولین روز بهار و پاییز خورشید دقیقاً از شرق طلوع و در غرب غروب می‌کند، ولی در زمان‌های دیگر، محل طلوع و غروب خورشید نسبت به مشرق و مغرب مقداری انحراف دارد.






در تابستان طلوع و غروب خورشید شمالی‌تر از شرق و غرب است، و در زمستان جنوبی‌تر از شرق و غرب می‌باشد. در اول تابستان و زمستان، محل طلوع و غروب خورشید حداقل حدود ۲۳٫۵ درجه با محل دقیق شرق و غرب فاصله دارد، که این خطا به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست. در واقع از آن‌جا که موقعیت دقیق خورشید با توجه به فصل و عرض جغرافیایی متغیر است، این روش نسبتاً غیردقیق است.

۲- در نیمکرهٔ شمالی زمین، در زمان ظهر شرعی خورشید همیشه دقیقاً در جهت جنوب است و سایهٔ اجسام رو به شمال می‌افتد.

ظهر شرعی یا ظهر نجومی، دقیقاً هنگامی است که خورشید به بالاترین نقطه خود در آسمان می‌رسد. در این زمان، سایهٔ شاخص به حداقل خود در روز می‌رسد، و پس از آن دوباره افزایش می‌یابد؛ همان زمان اذان ظهر.

برای دانستن زمان ظهر شرعی می‌توان به روزنامه‌ها مراجعه کرد یا منتظر صدای اذان ظهر شد. ظهر شرعی حدوداً نیمه بین طلوع آفتاب و غروب آفتاب است.

۳- حرکت خورشید از شرق به غرب است؛ و این هم می‌تواند روشی برای یافتن جهت‌های جغرافیایی باشد.




جهت‌یابی با سایهٔ چوب(شاخص)

شاخص، چوب یا میله‌ای صاف و راست است (مثلاً شاخه نسبتاً صافی از یک درخت به طول مثلاً یک متر) که به طور عمودی در زمینی مسطح و هموار و افقی(تراز و میزان) فرو شده‌است.

روش اول: نوک(انتهای) سایهٔ شاخص روی زمین را [مثلاً با یک سنگ] علامت‌گذاری می‌کنیم. مدتی (مثلاً ده-بیست دقیقه بعد، یا بیشتر) صبر می‌کنیم تا نوک سایه چند سانتیمتر جابه‌جا شود. حال محل جدید سایهٔ شاخص (که تغییر مکان داده‌است) را علامت‌گذاری می‌نماییم. حال اگر این دو نقطه را با خطی به هم وصل کنیم، جهت شرق-غرب را مشخص می‌کند. نقطهٔ علامت‌گذاری اول سمت غرب، و نقطهٔ دوم سمت شرق را نشان می‌دهد. یعنی اگر طوری بایستیم که پای چپ‌مان را روی نقطهٔ اول و پای راستمان را روی نقطهٔ دوم بگذاریم، روبروی‌مان شمال را نشان می‌دهد، و رو به خورشید (پشت سرمان) جنوب است.

از آن‌جا که جهت ظاهری حرکت خورشید در آسمان از شرق به غرب است، جهت حرکت سایهٔ خورشید بر روی زمین از غرب به شرق خواهد بود. یعنی در نیم‌کره شمالی سایه‌ها ساعتگرد می‌چرخند.
هر چه از استوا دورتر بشویم، از دقت پاسخ در این روش کاسته می‌شود. یعنی در مناطق قطبی (عرض جغرافیایی بالاتر از ۶۰ درجه) استفاده از آن توصیه نمی‌شود.
در شب‌های مهتابی هم از این روش می‌توان استفاده کرد: به جای خورشید از ماه استفاده کنید.

روش دوم(دقیق‌تر): محل سایهٔ شاخص را زمانی پیش از ظهر علامت گذاری می‌کنیم. دایره یا کمانی به مرکز محل شاخص و به شعاع محل علامت‌گذاری شده می‌کشیم. سایه به تدریج که به سمت شرق می‌رود کوتاه‌تر می‌شود، در ظهر به کوتاه‌ترین اندازه‌اش می‌رسد، و بعداز ظهر به تدریج بلندتر می‌گردد. هر گاه بعد از ظهر سایهٔ شاخص از روی کمان گذشت (یعنی سایهٔ شاخص هم‌اندازهٔ پیش از ظهرش شد) آن‌جا را به عنوان نقطهٔ دوم علامت‌گذاری می‌کنیم. مانند روش پیشین، این نقطه سمت شرق و نقطهٔ پیشین سمت غرب را نشان می‌دهد.

در واقع هر دو نقطه سایهٔ هم‌فاصله از شاخص، امتداد شرق-غرب را مشخص می‌کنند.
با این‌که روش پیشین نسبتاً دقیق است، این روش دقیق‌تر است؛ البته وقت بیشتری برای آن لازم است.
برای کشیدن کمان مثلاً طنابی(مانند بند کفش، نخ دندان) را انتخاب کنید. یک طرف طناب را به شاخص ببندید، و طرف دیگرش را به یک جسم تیز؛ به شکلی که وقتی طناب را می‌کشید دقیقاً به محل علامت‌گذاری شده برسد. نیم‌دایره‌ای روی زمین با جسم تیز رسم کنید.
وقتی سایهٔ شاخص به حداقل اندازهٔ خود می‌رسد(در ظهر شرعی)، این سایه سمت جنوب را نشان می‌دهد (بالای ۲۳٫۵ درجه).



جهت‌یابی با ساعت عقربه‌دار
ساعت مچی معمولی (آنالوگ، عقربه‌ای) را به حالت افقی طوری در کف دست نگه می‌داریم که عقربهٔ ساعت‌شمار به سمت خورشید اشاره کند. در این حالت، نیمسازِ زاویه‌ای که عقربهٔ ساعت‌شمار با عدد ۱۲ ساعت می‌سازد (زاویهٔ کوچک‌تر، نه بزرگ‌تر)، جهت جنوب را نشان می‌دهد. یعنی مثلاً اگر چوب‌کبریتی را [به طور افقی] در نیمهٔ راه میان عقربهٔ ساعت‌شمار و عدد ۱۲ ساعت قرار دهید، به طور شمالی-جنوبی قرار گرفته‌است.
نکات

این که گفته شد عقربهٔ کوچک ساعت به سمت خورشید اشاره کند، یعنی این‌که اگر شاخصی [مثلاً چوب‌کبریت] ای که در مرکز ساعت قرار دهیم، سایه‌اش موازی با عقربهٔ ساعت‌شمار و در جهت مقابل آن باشد. یا این‌که سایهٔ عقربهٔ ساعت‌شمار درست در زیر خود عقربه قرار گیرد. یا مثلاً اگر چوبی ده-پانزده سانتیمتری را در زمین به‌طور عمودی قرار دهیم، ساعت روی زمین به شکلی قرار گرفته باشد که عقربهٔ ساعت‌شمارش موازی با سایهٔ چوب باشد.
دلیل این‌که زاویه بین عقربهٔ ساعت‌شمار و ۱۲ را نصف می‌کنیم این است که: وقتی خوشید یک بار دور زمین می‌چرخد، ساعت ما دو دور می‌چرخد(دو تا ۱۲ ساعت). یعنی گرچه روز ۲۴ ساعت است (و یک دور کامل را در ۲۴ ساعت طی می‌کند)، ساعت‌های ما یک دور کامل را در ۱۲ ساعت طی می‌نماید. اگر ساعت ۲۴ ساعته‌ای می‌داشتید، که دور آن به ۲۴ قسمت مساوی تقسیم شده بود، هر گاه عقربهٔ ساعت‌شمار را رو به خورشید می‌گرفتید عدد ۱۲ ساعت همیشه جهت جنوب را نشان می‌داد.
این روش وقتی سمت صحیح را نشان می‌دهد، که ساعت مورد نظر درست تنظیم شده باشد. یعنی اگر در بهار و تابستان ساعت‌ها را نسبت به ساعت استاندارد یک‌ساعت جلو می‌برند، ما باید آن را تصحیح کنیم(ابتدا ساعت‌مان را یک ساعت عقب ببریم سپس روش را اِعمال کنیم؛ یا نیمساز عقربهٔ ساعت‌شمار را [به جای ۱۲] با ۱ حساب کنید). همچنین در همهٔ سطح یک کشور معمولاً ساعت یکسانی وجود دارد، که مثلاً در ایران حدود یک ساعت متغیر است (ایران تقریباً بین دو نصف‌النهار قرار دارد؛ لذا ظهر شرعی در شرق و غرب ایران حدوداً یک ساعت فاصله دارد.) ساعت صحیح هر مکان همان ساعتی است که هنگام ظهر شرعی در آن در طول سال، اطراف ساعت ۱۲ ظهر است. در واقع برای تعیین دقیق جهت‌های جغرافیایی ساعت باید طوری تنظیم باشد که هنگام ظهر شرعی ساعت ۱۲ را نشان دهد.
روش ساعت مچی تا ۲۴ درجه امکان خطا دارد. برای دقت بیشتر باید از آن در عرض جغرافیایی بین ۴۰ و ۶۰ درجه [شمالی یا جنوبی] استفاده شود؛ هر چند در عرض جغرافیایی ۲۳٫۵ تا ۶۶٫۵ درجه [شمالی یا جنوبی] نتیجه‌اش قابل قبول است.(البته در نیم‌کردهٔ جنوبی جهت شمال و جنوب برعکس است.) در واقع هر چه به استوا نزدیک‌تر شویم، از دقت این روش کاسته می‌شود. ضمناً هر چه زمان به کار بردن این روش به ظهر شرعی نزدیک‌تر باشد، نتیجهٔ آن دقیق‌تر خواهد بود.
اگر مطمئن نیستید کدام طرف شمال است و کدام طرف جنوب، به یاد بیاورید که خورشید از شرق بر می‌خیزد، در غرب می‌نشیند، و در ظهر سمت جنوب است.
توجه کنید که اگر این روش را در هنگام ظهر شرعی (یعنی ساعت ۱۲) اجرا کنیم، جهت عقربه ساعت‌شمار خود به سوی جنوب است. یعنی مانند همان روش «جهت‌یابی با سمت خورشید»، که گفتیم خورشید در ظهر شرعی به سمت جنوب است.
اگر از ساعت دیجیتال استفاده می‌کنید، می‌توانید ساعت عقربه‌داری را روی یک کاغذ یا روی زمین بکشید (دور دایره‌ای از ۱ تا ۱۲ بنویسید، و عقربهٔ ساعت‌شمار را هم بکشید)، و سپس از روش بالا استفاده کنید.
حتی وقتی هوا آفتابی نیست و خورشید به راحتی دیده نمی‌شود هم گاه سایهٔ خوشید را می‌توان دید. اگر یک چوب‌کبریت را عمود نگه دارید، سایهٔ آن برعکس جهت خورشید می‌افتد.




روش‌های جهت‌یابی در شب
جهت‌یابی با ستارهٔ قطبی

از آن‌جا که ستاره‌ها به محور ستاره قطبی در آسمان می‌چرخند، در نیم‌کرهٔ شمالی زمین ستارهٔ قطبی با تقریب بسیار خوبی (حدود ۰٫۷ درجه خطا) جهت شمال جغرافیایی (و نه شمال مغناطیسی) را نشان می‌دهد؛ یعنی اگر رو به آن بایستیم، رو به شمال خواهیم بود.

برای یافتن ستارهٔ قطبی روش‌های مختلفی وجود دارد:

به وسیلهٔ مجموعه ستارگان «دبّ اکبر»: صورت فلکی دبّ اکبر شامل هفت ستاره‌است که به شکل ملاقه قرار گرفته‌اند: چهار ستاره آن تشکیل یک ذوزنقه را می‌دهند، و سه ستارهٔ دیگر مانند یک دنباله در ادامه ذوزنقه قرار گرفته‌اند. هر گاه دو ستاره‌ای که لبهٔ بیرونی ملاقه را تشکیل می‌دهند (دو ستارهٔ قاعده کوچک ذوزنقه؛ لبهٔ پیالهٔ ملاقه؛ محلی که آب از آن‌جا می‌ریزد) را [با خطی فرضی] به هم وصل کنیم، و پنج برابر فاصله میان دو ستاره، به سمت جلو ادامه دهیم، به ستاره قطبی می‌رسیم.
به وسیلهٔ مجموعه ستاره‌های «ذات‌الکرسی»: صورت فلکی ذات‌الکرسی شامل پنج ستاره‌است که به شکل W یا M قرار گرفته‌اند. هرگاه (مطابق شکل) ستارهٔ وسط W (رأس زاویهٔ وسطی) را حدود پنج برابرِِ «فاصلهٔ آن نسبت به ستاره‌های اطراف» به سوی جلو ادامه دهیم، به ستارهٔ قطبی می‌رسیم.


نکات
صورت‌های فلکی ذات‌الکرسی و دبّ اکبر نسبت به ستارهٔ قطبی تقریباً روبه‌روی یکدیگر، و دور ستاره قطبی خلاف جهت عقربه‌های ساعت می‌چرخند. اگر یکی از آن‌ها پشت کوه پنهان بود، با دیگری می‌توان ستارهٔ قطبی را یافت. فاصلهٔ هر کدام از این دو صورت فلکی تا ستارهٔ قطبی تقریباً برابر است.
اگر برای یافتن ستاره‌ها در آسمان از نقشه ستاره‌یاب (افلاک‌نما) استفاده می‌کنید، به‌خاطر داشته باشید که ستاره‌یاب‌ها موقعیت ستاره‌ها را در زمان، تاریخ و موقعیت جغرافیایی (طول و عرض جغرافیایی) خاصی نشان می‌دهند.
هر چه از استوا به سوی قطب شمال برویم، ستارهٔ قطبی در آسمان بالاتر (در ارتفاع بیشتر) دیده می‌شود. یعنی ستارهٔ قطبی در استوا (عرض جغرافیایی صفر درجه) تقریباً در افق دیده می‌شود، و در قطب شمال(عرض جغرافیایی ۹۰ درجه) تقریباً بالای سر (سرسو، سمت‌الرّأس، رأس‌القدم) دیده می‌شود. بالاتر از عرض جغرافیایی ۷۰ درجه شمالی عملاً نمی‌توان با ستارهٔ قطبی شمال را پیدا کرد.





جهت‌یابی با هلال ماه

اگر به دلیل وجود ابر یا درختان نمی‌توانید ستاره‌ها را ببینید، می‌توانید از ماه برای جهت‌یابی استفاده کنید.

ماه به شکل هلال باریکی تولد می‌یابد، و در نیمه‌های ماه قمری به قرص کامل تبدیل می‌شود، و سپس در جهت مقابل هلالی می‌شود. در نیمهٔ اول ماه‌های قمری قسمت خارجی ماه (تحدب و کوژی ماه، برآمدگی و برجستگی ماه) مانند پیکانی جهت غرب را نشان می‌دهد. در نیمهٔ دوم ماه‌های قمری، تحدب ماه به سمت مشرق است.

اگر خطی از بالای هلال به پایین آن وصل کنیم و ادامه دهیم، در نیمهٔ اول ماه قمری شکل p و در نیمهٔ دوم شکل q خواهد داشت.
کره ماه در نیمهٔ اول ماه‌های قمری پیش از غروب آفتاب طلوع می‌کند، و در نیمهٔ دوم پس از غروب، تا پایان ماه که پس از نیمه‌شب طلوع می‌نماید.
پیدا کردن جنوب توسط ماه: اگر خطی فرضی میان دو نوک تیز هلال ماه رسم کرده و آن را تا زمین ادامه دهید، تقاطع امتداد این خط با افق، نقطه جنوب را [در نیم‌کرهٔ شمالی زمین] نشان می‌دهد.
این روش جهت‌یابی چندان دقیق نیست، ولی حداقل راه‌نمایی تقریبی را فراهم می‌سازد. در زمان قرص کامل نمی‌توان از این روش استفاده کرد. وقتی ماه به صورت قرص کامل است، می‌توان به کمک حرکت ظاهری ماه (که از مشرق به طرف مغرب است) جهت‌یابی کرد.


روش‌های دیگر جهت‌یابی در شب

حرکت ظاهری ماه در آسمان از شرق به غرب است.
خوشه پروین: دسته‌ای (حدود ده تا پانزده) ستاره، به شکل خوشه انگور، در یک جا مجتمع هستند که به آن مجموعه خوشه پروین می‌گویند. این ستارگان مانند خورشید از شرق به طرف غرب در حرکتند، ولی در همه حال دُمِ آن‌ها به طرف مشرق است.
ستارگان بادبادکی: حدود هفت -هشت ستاره در آسمان وجود دارد که به شکل بادبادک یا علامت سوال می‌باشند. این ستارگان نیز از شرق به غرب حرکت می‌کنند، و در همه حال دنباله بادبادکی آنها به‌طرف جنوب است.
کهکشان راه شیری تودهٔ عظیمی از انبوه ستارگان است که تقریباً از شمال شرقی به جنوب غربی امتداد یافته‌است. در شمال شرقی این راه باریک است، و هر چه به سمت جنوب غربی می‌رود، پهن‌تر می‌شود. هر چه به آخر شب نزدیک‌تر می‌شویم، قسمت پهن راه شیری به طرف مغرب منحرف می‌شود.



روش‌های جهت‌یابی، قابل استفاده در روز و شب

جهت‌یابی با قبله

اگر جهت قبله و میزان انحراف آن از جنوب (یا دیگر جهت‌های اصلی) را بدانیم، می‌توانیم شمال را تشخیص دهیم. مثلاً اگر در تهران ۳۷ درجه از جنوب سمت به غرب متمایل شویم (یعنی حدوداً جنوب غربی)، به طرف قبله ایستاده‌ایم. پس هرگاه در تهران جهت قبله را بدانیم، اگر ۳۷ درجه از سمت قبله در جهت عکس عقربه‌های ساعت بچرخیم، به طرف جنوب ایستاده‌ایم، و اگر ۱۴۳ درجه (۳۷-۱۸۰) در جهت عقربه‌های ساعت بچرخیم، به طرف شمال ایستاده‌ایم.

قبله را از راه‌های مختلفی می‌توان یافت:

قبله‌نما: دقیق‌ترین روش تعیین قبله، به‌وسیلهٔ قبله‌نماست، که آن هم با یک قطب‌نما انجام می‌گیرد؛ و اگر ما قطب‌نما داشته باشیم، با آن قطب را مشخص می‌کنیم!
محراب مسجد: محراب مساجد به طرف قبله‌است. در نمازخانه‌ها هم معمولاً جهت قبله مشخص شده‌است.
قبرستان: مرده را در قبر روی دست راست، به سمت قبله می‌خوابانند. پس اگر شما طوری ایستاده باشید که نوشته‌های سنگ قبر را به درستی می‌خوانید، سمت چپ‌تان قبله‌است.
دستشویی: از آن‌جا که قضای حاجت رو به قبله نباید باشد، معمولاً توالت‌ها را عمود بر قبله می‌سازند.






جهت‌یابی با قطب‌نمای دست‌ساز

اگر قطب‌نمایی به همراه نداشتید، ولی اتفاقاً یک سوزن یا میخ کوچک در جیبتان یافتید، این روش کمک‌کار شما در ساخت یک قطب‌نما خواهد بود. البته احتمال استفاده از آن در شرایط واقعی کم است، ولی انجام آن کاری سرگرم‌کننده‌است.

با مالش دادن یک سوزن فقط در یک جهت به آهن‌ربا -یا حتی احتمالاً چاقوی خودتان-، یا مالیدن آن فقط در یک جهت به پارچهٔ ابریشمی یا پنبه‌ای، سوزنْ مغناطیسی یا قطبی می‌شود؛ مانند سوزن قطب‌نما. (مثلاً با ۳۰ بار مالش دادن سوزن به آهنربا از طرف خودتان به سمت بیرون، سوزن به اندازهٔ کافی خاصیت آهنربایی پیدا می‌کند. همچنین مالش سر سوزن از پایین به بالا بر پارچهٔ ابریشمی باعث می‌شود که سر سوزن نقطه شمال را نشان دهد). حتی می‌توانید آن‌را در یک جهت میان موهای سر خود بکشید. توجه کنید که همیشه فقط در یک جهت مالش دهید.

حال اگر آن‌را روی یک چوب‌پنبه یا پوشال کوچک قرار دهید(سوزن را به چوب‌پنبه چسب بزنید، یا درون آن فرو کنید؛ یا در دو طرف سوزن چوب‌پنبه‌هایی کوچک فرو کنید)، و روی آب (آب راکد یا ظرفی پر از آب) شناور نمایید، مانند یک قطب‌نما عمل می‌کند، و سر سوزن رو به شمال می‌چرخد. برای این‌که سمت شمال و جنوب سوزن را اشتباه نکنید، این نکته را در نظر بگیرید که -در نیمکرهٔ شمالی زمین- آن سمت قطب‌نما که تقریباً رو به خورشید و ماه است، سمت جنوب است، زیرا آن‌ها در قسمت جنوبی آسمان قرار دارند. همچنین می‌توانید سوزن را با یک آهنربا امتحان کنید، و سپس سمت شمال را با علامتی روی آن مشخص نمایید.

روش دیگر ساخت آهنربا این است که یک میله یا سوزن آهنی یا فولادی را در جهت میدان مغناطیسی زمین تراز کنیم، و سپس آن‌را حرارت داده یا بر آن ضربه وارد کنیم. حال اگر این آهنربا را روی سطحی با اصطکاک کم قرار دهیم (روی یک تکه چوب کوچک در آب شناور سازید، یا مثلاً سوزن را با یک ریسمان غیرفلزی آویزان(معلق) نمایید) قطب‌نمای ما کار می‌کند؛ یعنی میله آن‌قدر می‌چرخد تا در راستای میدان مغناطیسی زمین (شمالی-جنوبی) قرار گیرد.
مغناطیسی کردن سوزن با باتری: اگر سیمی را دور سوزن بپیچانید و برای چند دقیقه سر سیم را به ته باتری وصل کنید، سوزن مغناطیسی می‌شود.
به دلیل کشش سطحی آب، می‌توان سوزن را به تنهایی روی سطح آن شناور کرد. مثلاً می‌توان سوزن را روی کاغذی گذاشت، و کاغذ را روی آب گذاشت. اگر کاغذ روی آب بماند که بهتر، و اگر کاغذ در آب فرو برود احتمالاً سوزن روی آب باقی می‌ماند. اگر سوزن را با گریس یا روغنی غیرقابل‌حل در آب چرب کنید (مثلاً با مالش سوزن به موهای خود سوزن را چرب نمایید)، کار آسان‌تر خواهد شد. چرب بودن سوزن سبب می‌شود که سوزن روی سطح آب شناور بماند.
 
ساعت : 9:58 am | نویسنده : admin | مطلب قبلی | مطلب بعدی
شمال غرب | next page | next page