انتقال اطلاعات
انتقال اطلاعات
انتقال اطلاعات یعنی فرستادن اطلاعات از جایی به جای دیگر. امروزه انتقال اطلاعات توسط سیستمهای مدرن مخابراتی و با سرعت بسیار بالا انجام میشود. نیاز بشر هر روز به دانستن آنی و سریع اطلاعات بیشتر میشود و تلاش همواره برای رسیدن به این مقصود میباشد.
امروزه سیستمهای رادیویی، تلویزیونی و اینترنت از جمله اصلیترین و مهمترین ابزارهای انتقال اطلاعات محسوب میشوند.
یکی از نرمافزارهایی که در کشور ایران قابلیت انتقال اطلاعات از سایر نرمافزارها را در زمینه امور مالی وحسابداری دارا میباشد نرمافزار مالی قیاس است.
انقلاب اطلاعات
واژهٔ انقلاب اطّلاعات یا انقلاب اطّلاعاتی به آن دسته از تغییرات اقتصادی، اجتماعی، و فنّیای اشاره دارد که امروزه فراتر از انقلاب صنعتی و در نتیجهٔ قانون مور و پیشرفت عظیم فناوری اطّلاعات در سالهای اخیر در حال وقوعند.
انقلاب دیجیتال
انقلاب دیجیتال را که از سال ۱۹۸۰ آغاز شده و تا امروز ادامه یافته، میتوان به سادگی، تغییر از فناوری الکترونیک آنالوگ، به سوی فناوری دیجیتال نامید. در مرکز این تحوّل، ترانزیستور و فناوریهای مشتق شده از آن، مانند رایانه، تلفن همراه و دورنگار قرار دارند.
در گذر زمان
سرچشمه (۱۹۷۹- ۱۹۷۴)
با اختراع ترانزیستور در سال ۱۹۷۰، امکان ساخت رایانههای دیجیتال پیشرفتهتری به وجود آمد. در سالهای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، ارتش، دولتها و سازمانهای دیگر صاحب سامانههای کامپیوتری شده بودند و جنبش whole earth سال ۱۹۶۰، دستمایهای برای ساخت نهایی وب جهانگستر شد.
اولین رایانههای شخصی در سال ۱۹۷۰ پدیدار شدند، در حالی که رایانههای اشتراک زمانی تا اواخر دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ مورد استفاده قرار میگرفتند.
دههٔ ۱۹۸۰
در دهه ۱۹۸۰، رایانهها در کشورهای توسعه یافته برای عموم مردم به ماشینهایی آشنا تبدیل شده بودند و میلیونها نفر به خرید کامپیوتر برای استفاده خانگی روی آوردند. بین سالهای ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۴، نزدیک به ۱۷ میلیون دستگاه کمودور ۶۴، بفروش رفت.
در پایان دههٔ ۱۹۸۰، داشتن دست کم اندکی دانش رایانه برای بسیاری از مشاغل ضروری به نظر میرسید.
دههٔ ۱۹۹۰
در سال ۱۹۹۲، وب جهانگستر به عموم عرضه شد و در سال ۱۹۹۶، اینترنت به ابزاری اصلی برای آگاهی رسانی تبدیل شده بود و بیشتر شرکتها در تبلیغات شان، از یک وبگاه نیز نام میبردند. در سال ۱۹۹۹، تقریباً هر کشوری امکان اتصال به اینترنت را داشت و بیش از نیمی از مردم آمریکا بر مبنایی مشخص، از اینترنت استفاده میکردند.
در سال ۱۹۸۹، ۱۵٪ از خانوارهای ایالات متحده، صاحب رایانه بودند در حالی که در سال ۲۰۰۰، این رقم به ۵۱٪ افزایش یافت.
اگر چه تلفنهای همراه در کشورهای غربی، به وسایلی پیش پا افتاده بدل شده بود، ولی در سینماها تبلیغاتی مبنی بر بیصدا کردن تلفنها نمایش داده میشد!
دههٔ ۲۰۰۰
پس از ایجاد تغییرات اساسی در جوامع غربی در دههٔ ۱۹۹۰، انقلاب دیجیتالی بین تودههای دنیای در حال توسعهٔ دههٔ ۲۰۰۰، گسترش یافت.
در اواخر سال ۲۰۰۵، جمعیت استفادهکنندگان اینترنت از یک میلیارد گذشت و در ماههای پایانی این سال، نزدیک به سه میلیارد نفر از تلفنهای همراه استفاده میکردند.
دههٔ ۲۰۱۰
در سال ۲۰۱۰، تعداد کاربران اینترنت در سراسر جهان به بیش از ۲ میلیارد نفر رسید، یعنی دو برابر سال ۲۰۰۵. در دههٔ ۲۰۱۰، شبکههای اجتماعی که غالباً در دههٔ ۲۰۰۰ آغاز به کار کرده بودند، به موفّقیّت بسیار دست یافتند و برخی از آنها همچون فیسبوک و توییتر توانستند به جمع ۱۰ وبسایت پربازدید راه یابند و صدها میلیون نفر را از سراسر نقاط جهان به خود جذب کنند. در سال ۲۰۱۲ تعداد کاربران شبکهٔ اجتماعی فیسبوک از مرز یک میلیارد نفر گذشت. (لازم به ذکر است که تنها ۷ سال پیش از این تعداد کاربران کلّ اینترنت نیز به یک میلیارد نفر نمیرسید) در این دهه رایانش ابری به امری پیشپاافتاده تبدیل شد. پیشبینی میشود که تا سال ۲۰۱۵، تعداد کسانی که برای استفاده از اینترنت از تبلت و موبایل استفاده میکنند از تعداد کسانی که از رایانهٔ شخصی برای این کار بهره میبرند، پیشی بگیرد.
فناوریهای تبدیل یافته
نوار گرامافون به لوح فشرده
نوار سیستم ویدئو خانگی به دیویدی
پخش برنامهٔ آنالوگ به دیجیتال
تلفنهای همگانی (سکهای و کارتی) به تلفنهای همراه
کتاب الکترونیک
Digital Cable
ماشینتحریر به چاپگر
تاثیرات بر روی جامعه
انقلاب دیجیتالی تغییرات مثبت و منفی زیادی را برای جامعه به همراه آوردهاست. پیوندهای بزرگتر، ارتباطات آسانتر و امکان افشای اطلاعاتی که در گذشته توسط رژیمهای خودکامه به آسانی پنهان میشد، از آثار مثبت انقلاب دیجیتال است.
حجم عظیمی از اطلاعات و روبرویی با سربار آن، شکارچیان اینترنتی، تنزّل مقام صنعت موسیقی (قابل بحث)، کنارهگیری از اجتماع و اجتماعی نشدن افراد، و اشباع رسانهها در اینترنت از تبعات منفی این انقلاب بودهاست.
پردازش اطلاعات
به مفهوم کلّی، پردازش موازی اطلاعات عبارت است از دریافت دادهها، ایجاد فرایند مقایسه و در نهایت تغییر یا عدم تغییر اطّلاعات موجود به صورتی دیگر. بدین ترتیب، هر آنچه که در جهان رخ میدهد، میتواند به نوعی پردازش اطّلاعات تلقی گردد.
داده کاوی چیست
داده عبارت است از هر شکل، نمودار، عدد، متن، عکس و... که پیام زیادی منتقل نمیکند، و برای استفاده از آن باید آن را پردازش کرد. برای مثال نتایج حاصل از یک آمارگیری، داده در نظر گرفته میشود چراکه اعداد حاصل از آمارگیری اطلاعات چندانی در اختیار قرار نمیدهد و باید آن را پردازش کرد تا شاخصهای آماری و سایر اطلاعات مورد نیاز بتوانند ویژگیهای جامعه را بیان کنند.
بانک اطلاعات
به نتایج پردازش داده، اطلاعات میگویند. کسب اطلاعات در واقع هدف از جمع آوری داده و پردازش آن میباشد تا بتوان با استفاده از آن به نتایج مطلوب دسترسی پیدا کرد. معمولاً اطلاعات برای مخاطب ارزش بسیار بیشتری دارد و میتواند مطالب بیشتری از آن دریافت کند. این تعاریف بطور نسبی مطرح میشوند و ممکن است داده یک سیستم، اطلاعات سیستم دیگر باشد و بالعکس.
پردازش داده چیست
پردازش داده کامپیوتر، هر پردازشی است که داده را به اطلاعات یا دانش تبدیل میکند. پردازش معمولاً بصورت اتوماتیک است و بر روی کامپیوتر اجرا میشود. به دلیل اینکه دادهها وقتی که خوب ارائه میشوند و در واقع حاوی اطلاعاتند، بسیار مفیدترند، سیستمهای پردازش داده اغلب سیستمهای اطلاعاتی نامیده میشوند تا بر کاربردی بودن آن تاکید شود. با این حال، این عبارات بطور کلی مترادف هستند و نمایش دهنده تبدیلات مشابه، سیستمهای پردازش داده بطور متداول دادههای خام را به اطلاعات تبدیل میکنند، و مشابها سیستمهای اطلاعاتی دادههای خام را به عنوان ورودی میگیرند تا اطلاعات را به عنوان خروجی تولید کنند. به داده میتوان به عنوان یک ماده خام نگاه کرد، که بعداً به اطلاعات تبدیل میشود. برای مثال یک کارخانه برای تولید محصول نهایی خود نیاز به مواد اولیه یا مواد خام خواهد داشت تا بتواند به محصول نهایی که مورد استفاده قرار خواهد گرفت برسد. در این بین متناسب با نوع ماده خام و محصول نهایی، فرآوریهای مختلف و مراحل متفاوتی روی ماده خام انجام میشود. این مراحل مشابه مراحل ذکر شده برای پردازش دادهاست، یک سیستم اطلاعاتی ماده خام (داده اولیه) را میگیرد و پس انجام مراحل فرآوری و آمادهسازی آن -که به آن پردازش گفته میشود- ماده خام را تبدیل به محصول نهایی (اطلاعات) میکند و به عنوان خروجی میدهد تا مورد استفاده قرار گیرد. همانطور که مشخص است، مراحل فرآوری برای یک کارخانه تولید خودرو با مراحل فرآوری یک کارخانه تولید تجهیزات صنعتی متفاوت است؛ در سیستمهای اطلاعاتی هم متناسب با نوع داده اولیه و اطلاعات مطلوب مراحل پردازش تفاوت خواهد کرد.
تعاریف
در پردازش داده، دادهها کاراکترها و اعداد هستند که بیانگر اندازهها از دیدگاه پدیدههای قابل مشاهدهاند. یک داده اولیه تنها یک اندازه از پدیده قابل مشاهدهاست. اطلاعات اندازهگیری شده سپس بصورت الگوریتمی مشتق میشود و بصورت منطقی نتیجهگیری شود و یا بصورت آماری از چندین داده محاسبه شود (شواهد). اطلاعات، یا به صورت پاسخ به یک درخواست تعریف میشود و یا پاسخ به یک محرک که میتواند درخواستهای بعدی را در پی داشته باشد. برای مثال جمع آوری دادههای لرزه نگاری به تغییر داده لرزه نگاری برای خنثی کردن اختلال، افزایش انتقال سیگنال به مکان مناسبی در فضا منجر میشود. مراحل پردازش بطور معمول آنالیز سرعتها و فرکانسها، تصحیح استاتیک، سادهسازی، انتقال نرمال، انتقال عمیق، پشته سازی، و نقل مکان را شامل میشود، که میتواند قبل و یا بعد از پشته سازی صورت گیرد. پردازش لرزه نگاری تفسیر بهتر را تسهیل میکند چراکه ساختارهای زیر سطحی و بازتابهای هندسی مشهود ترند.
تعریف کلی
بطورکلی، اصطلاح پردازش داده میتواند هر پردازشی را که داده را از شکلی به شکلی دیگر تبدیل میکند در برگیرد، اگرچه "تبدیل داده" میتواند اصطلاح منطقی تر و صحیح تری باشد. از این دیگاه، پردازش داده تبدیل داده به اطلاعات خواهد بود و همچنین تبدیل مجدد اطلاعات به داده. تفاوت اینجاست که تبدیل نیاز به درخواست نخواهد داشت. برای مثال، اطلاعات بصورت رشتهای از کاراکترها که یک جمله را تشکیل میدهند عبارتست از دادهٔ تبدیل شده (یا کد شده) بی معنی نزدیک به سختافزار که اطلاعات معنی دار برای انسان را منتج میکند.
تحلیل داده
زمانی که محدودهای که داده از آن استخراج شده علم یا مهندسی است، پردازش داده و سیستمهای اطلاعاتی محدودهای بسیار گسترده از اصطلاحات خواهند بود؛ اصطلاح آنالیز داده تخصصی تر معمولاً با تمرکز بیشتر روی مشتقات الگوریتمی بسیار تخصصی تر و دقیق تر و محاسبات پیچیده همراه خواهد بود که کمتر در محدوده محیطهای کاری دیده میشود. در این زمینه بستههای آنالیز داده مانند DAP، gretl، PSPP بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند.
پردازش
عملا تمام پردازشهای طبیعی را میتوان به عنوان مثالهایی از سیستمهای پردازش داده دانست که اطلاعات "قابل مشاهده" به شکل فشار، نور و... هستند که بوسیله مشاهده کنندههای انسان که سیگنالهای الکتریکی را در سیستم اعصاب تبدیل میکنند و ما آنها را به عنوان حسهای خود مانند لامسه، صدا و تصویر میشناسیم. حتی تعامل سیستمهای غیر زنده نیز به عنوان سیستمهای پردازش داده ابتدایی این طریق ممکن است بیان شوند.
المانهای پردازش داده
برای اینکه داده بتواند توسط کامپیوتر پردازش شود، باید ابتدا به شکلی تبدیل شود که توسط کامپیوتر قابل خواندن باشد. وقتی که داده به صورت دیجیتال است، فرآیندهای متفاوتی میتواند روی آن رخ دهد تا به اطلاعات مفید برسیم. پردازش داده شامل تمام پردازشها از ثبت دادهها تا داده کاوی است:
ثبت داده
خالص سازی داده
کد کردن داده
تبدیل داده
ترجمه داده
خلاصه سازی داده
اجتماع داده
معتبر سازی داده
جدول بندی داده
آنالیز آماری
گرافیک کامپیوتری
نگهداری داده
داده کاوی
جامعه اطلاعاتی
هدف جامعهٔ اطلاعاتی این است که به وسیله فناوری اطلاعات مزیت رقابتی در سطح جهانی به دستآورد. یک جامعه اطلاعاتی یک جامعه است که تولید، توزیع، مصرف، تجمیع و مدیریت اطلاعات یک امر مهم اقتصادی، سیاسی و فرهنگی تلقی میشود. مردمی که لوازم موجود برای ایفای نقش در چنین جامعهای را دارند را شهروندان دیجیتال گویند. این شاخص یکی از معیارهایی است که ورود ما را به فاز جدیدی از جوامع نشان میدهد. جامعهٔ اطلاعاتی مرحله بعد از جامعه صنعتی است.
تعریف
تعریف دقیق جهانی که مورد قبول همه باشد از جامعه اطلاعاتی وجود ندارد. اکثر نظریه پردازان بر این نکته توافق دارند که جامعه اطلاعاتی حاصل تغییراتی است که از دهه ۱۹۷۰ شروع شد و امروزه طرز کار جوامع را از بنیاد متحول کردهاست. برخی افراد نظیر آنتونیو نگری جامعه اطلاعاتی را جامعهای توصیف کردهاند که مردم آن کار غیرمادی انجام میدهند که به تولید دانش و فرهنگ اشاره دارد. مشکلی که این تعریف دارد این است که پایههای مادی و صنعتی جامعه را ندیده میگیرد. هر چند که این مدل به مساله کارگران اشاره میکند و این که چه مقدار نیروهای خلاق جامعه نیاز دارد. برای مثال هم اکنون در صنعت نشر رایج شدهاست که یک ناشر تنها کتابهای مولفین پرطرفدارش را چاپ کند و مولفین خرد را رها کند. با این تفاسیر جامعه ژاپن بهترین نمونه برای یک جامعه اطلاعاتی است. جامعه اطلاعاتی جامعهای است که در آن کیفیت زندگی، گستره گوناگونی اجتماعی و توسعه اقتصادی و به طور روزافزون به اطلاعات و بهرهوری از آن متکی باشد جامعه اطلاعاتی میگویند.
توسعه مدل جامعه اطلاعاتی
یکی از اولین افرادی که مفهوم جامعه اطلاعاتی را بسط داد اقتصاددان فریتز ماچلاپ بود. وی در سال ۱۹۳۱ تحقیقات خود را در این زمینه شروع کرد. کار او در سال ۱۹۶۲ با انتشار کتاب "تولید و توزیع دانش در ایالات متحده" به اوج رسید. این کتاب به سرعت به ژاپنی و روسی ترجمه شد و ژاپنیها تاثیر بسیاری از آن پذیرفتند.
مسله فناوریها و نقش آنها در جوامع معاصر در ادبیات علمی تحت عناوین مختلفی مورد بحث قرار گرفتهاست. ایدههای دانش یا اقتصاد اطلاعات، جامعه پسا صنعتی، جامعه پست مدرن، جامعه شبکهای، انقلاب اطلاعات، سرمایه داری اطلاعاتی، سرمایه داری شبکهای و مواردی این چنینی طی دهههای اخیر به تفصیل مورد بررسی واقع شدهاست.
ماچلاپ مفهوم صنعت دانش را در سال ۱۹۶۲ معرفی کرد. او پنج بخش دانش را تفکیک کرد:آموزش، تحقیقات و توسعه، رسانههای جمعی، فناوریهای اطلاعات و خدمات اطلاعاتی. بر اساس این تقسیم بندی او محاسبه کرد که ۲۹٪ تولید ناخالص ملی امریکا در سال ۱۹۵۹ در صنایع دانشی تولید شدهاست.
پیتر دراکر این بحث را آغاز کرد که گذاری از اقتصاد مبتنی بر کالاهای مادی به اقتصاد مبتنی بر دانش در حال جریان است.
برای دنیل بل تعداد کارمندانی که در بخش تولید و خدمات اطلاعاتی شاغل هستند یک فاکتور برای تشخیص یک جامعه اطلاعاتی است.
ژان فرانسوا لیوتارد گفت که اطلاعات نیروی اصلی تولید در دهههای اخیر شدهاست و دانش به شکل یک کالا درآمدهاست. او افزود که جوامع پساصنعتی دانش را در دسترس عوام قرار میدهند زیرا اطلاعات و فناوریها در جامعه گسترش مییابد و روایت بزرگ ساختارها و گروههای تمرکزیافته را میشکند. او این شاخصه را ویژگی جامعه پست مدرن میدانست.
ردوان ریچا معتقد بود که جامعه به یک تمدن علمی بر پایه خدمات، آموزش و فعالیتهای خلاقانه در حال تغییر شکل است. این دگردیسی حاصل پیشرفت و نفوذ فناوریهای نوین به ویژه فناوریهای رایانهای است.
در سالهای اخیر مفهموم جامعه شبکهای اهمیت ویژهای در نظریه جامعه اطلاعاتی پیدا کردهاست. منطق شبکهای در کنار اطلاعات، توسعه، انعطافپذیری و یک پارچگی یکی از ستونهای اصلی پارادایم فناوری اطلاعات است. بخشهای مختلف یک جامعه در عصر اطلاعات در بستر شبکه به یکدیگر متصل میشوند. به عبارت دیگر شبکههای همچون شبکه عصبی پیکره جامعه اطلاعاتی میباشند.
انتقاد اصلی که از سوی فرهیختگان بر مفهوم جامعه اطلاعاتی وارد شدهاست این است که این گونه تعاریف این تصور را میتواند در پی داشته باشد که ما کلاً وارد نوع جدیدی از جامعه شدهایم.فرانک وبستر میگوید اگر تنها ما با اطلاعات بیشتری طرف هستیم چرا باید کسی بگوید که جامعهای داریم که تا پیش از این در تاریخ بی سابقه بودهاست. به همین خاطر اندیشمندان انتقادی عناوین دیگری را به جای جامعه اطلاعاتی پیشنهاد دادهاند مثل:
سرمایه داری شبکهای بینالمللی
طبیعت دوم و سوم
جامعهٔ اطّلاعاتی وسایل انتقال اطلاعات از یک نقطه به نقطه دیگر است. همان طور که فناوری به مرور زمان پیشرفت کرده راههای به اشتراک گذاشتن اطّلاعات با دیگران نیز دستخوش تغییر و پیشرفت شدهاست.
"طبیعت دوم" به گروهی از تجربیات اشاره میکند که در بستر فرهنگ رخ دادهاند. آنها میتوانند در آینده معنایی دیگر به خود بگیرند. به عنوان یک جامعه ما این کار را مدام انجام میدهیم به طوری که برای ما طبیعی میشود. بنابراین با پیروی از یک الگوی ساخته شده توسط فرهنگ ما میتوانیم تشخیص دهیم که چگونه اطلاعات را از راههای مختلف منتقل و متحول کردهایم. بنابراین انتقال اطلاعات از راههای نوین نظیر چت آنلاین به صورت عادت برای جامعه در میآید و آن را طبیعی تلقی میکند. این راههای جدید انتقال اطلاعات به ما کمک میکنند که اطلاعات را بیش از پیش منتشر کنیم.
از همین جا چیزی به نام "طبیعت سوم" شکل میگیرد. طبیعت سوم تعمیمی بر طبیعت دوم است، طبیعت سوم کنترل طبیعت دوم است. این طبیعت جایی گسترش مییابد که محدودیتهای طبیعت دوم واقع است. طبیعت سوم سرعت و حجم انتشار اطلاعات را افزایش میدهد و از این طریق جامعه را به شکلی دیگر سامان میبخشد.
استفادههای جامعه شناختی
در جامعهشناسی جامعه اطلاعاتی به گونهای پست مدرن از جامعه گفته میشود. نظریه پردازانی نظیر اولریک بک، آنتونی گیدنز و مانوئل کاستلز این مفهوم را در دهه ۱۹۷۰ در بحبوحه انتقال جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی در سطح جهانی به کار بردند.
همان گونه که نیروی بخار فناوری پشت جامعه صنعتی بود، فناوری اطلاعات نیروی محرکه پیدایش حوامع اطلاعاتی در قرن بیستم بود.
ملاحظات مالکیت معنوی
یکی از تناقضات اصلی جامعه اطلاعاتی این است که بازتولید اطلاعات را بسیار ساده میسازد که مشکلات آزادی/کنترل عدیدهای را در ارتباط با مالکیت معنوی به همراه دارد. در نتیجه سرمایه و تجارت که نقشش تولید و فروش اطلاعات و دانش شدهاست نیازمند داشتن کنترل بر منابع اطلاعاتی جدید است که به عنوان منابع اقتصاد دیجیتال استفاده میشوند. ولی این کنترل همواره شکننده بودهاست چرا که انواع محافظت در مقابل کپیها قابل شکسته شدن و دور زدن است. همین مساله باعث ایجاد جبههای دقیقاً در سوی مخالف نظیر جنبش متن باز و کپی لفت و امثالهم شدهاست.
سواد اطلاعاتی
سواد اطلاعاتی مجموعه مهارتهایی است که فرد را قادر میسازد نیاز اطلاعاتی خود را تشخیص دهد، با شناسایی منابع اطلاعاتی موجود به تدوین روش جستجو دراین منابع پرداخته و پس از انجام جستجو اطلاعات به دست آمده را ارزیابی کرده و به منظور تولید اطلاعات جدید پیوند لازم بین اطلاعات جدید را با دانش قبلی خود برقرار سازد.
سالهاست که کتابداران تلاش میکنند با استفاده از انواع ابزارها و فناوریها به طور مؤثر مفید، برنامههای آموزش استفاده از کتابخانه و منابع آن را مطابق با دانش موضوعی و حوزه تخصصی مراجعان عملی سازند. از اواسط دهه ۱۹۸۰ کتابداران دانشگاهی با استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات، برنامههای آموزش استفادهکنندگان را با عنوان «سواد اطلاعاتی» به جای «سواد کتابخانهای» ارائه کردند.
امروز کاربراناینترنت میتوانند با بهره گیری از منابع موجود در وبسایت کتابخانه مهارتهای سواداطلاعاتی خود را ارتقاء بخشند و استفاده بهتری از اطلاعات به عمل آوردند. به منظور کاربرد صحیح منابع اطلاعاتی الکترونیکی، محققان باید تا حد امکان سواد رایانهای و سواد اطلاعاتی خود را ارتقاء بخشند و بهترین ابزار برایاین کار استفاده از اینترنت میباشد.
در تعریف بورچینال سواد اطلاعاتی به سه مهارت مربوط شده است : یافتن ، حل مشکلات و تصمیم گیری. وی نیز همچون زورکوفسکی بر مهارت حل مسئله تاکید کرده است.
استانداردهای سواد اطلاعاتی
انجمن کتابخانه های دانشکدهای و پژوهشی نیز در ژانویه ۲۰۰۰، استانداردها و شاخصهای عملکرد و بروندادهایی را برای اندازه گیری میزان برخورداری از توانایی مربوط به سواد اطلاعاتی با عنوان «استاندارد قابلیتهای سواد اطلاعاتی برای آموزش عالی» تصویب و منتشر کرد.
در استاندارد نخست این انجمن تاکید می شود دانشجویی که از سواد اطلاعاتی برخوردار است ماهیت و گستره نیاز اطلاعاتی خود را تشخیص می دهد.
در استاندارد دوم دانشجوی دارای سواد اطلاعاتی به شیوه ای موثر و کارآمد به اطلاعات مورد نیاز دسترسی پیدا می کند.
در استاندارد سوم تاکید می شود که دانشجوی دارای سواد اطلاعاتی به روش نقادانه به ارزیابی اطلاعات گردآوری شده می پردازد و اطلاعات گزینش شده را با دانش پیشین خود تلفیق و نظام را ارزیابی می نماید. استاندارد چهارم به این می پردازد که فرد دارای سواد اطلاعاتی چگونه از اطلاعات استفاده موثر می کند .
در استاندارد پنجم به درک دانشجوی دارای سواد اطلاعاتی از محیط اقتصادی قانونی و اجتماعی پرداخته و یادآور شده است که چنین فردی به شیوه ای اخلاقی و قانونی به اطلاعات دسترسی پیدا می کند و از آن استفاده می کند.
کسب و کار الکترونیک
کسب و کار الکترونیک عبارتست از کاربردی کردن کلیه سیستمهای اطلاعاتی برای تقویت و کنترل فرآیندهای کسب و کار. امروزه این فرآیندها با استفاده از تکنولوژیهای مبتنی بر وب توسعه مییابند .
کسب و کار الکترونیکی در یک تعریف ساده واژهای به معنی انجام کسب و کار با استفاده از ارتباطات راه دور و ابزارهای مرتبط است . تجارت الکترونیک از این دست دارای مفهومی کوچکتر و محدودتر نسبت به کسب و کار الکترونیکی است . در تجارت الکترونیک حتماً باید بین دو طرف پول رد و بدل شود ( تا به مفهوم تجارت برسیم ) ولی در کسب و کار الکترونیک لازم نیست پولی مبادله گردد . به عنوان مثال دادگاهی که در آن محاکمه از طریق فضای اینترنتی انجام میگردد کسب و کار الکترونیک محسوب میشود .
برخی نیز کسب و کار الکترونیک را ترکیبی از تجارت الکترونیک، هوشمندی شرکتها، مدیریت ارتباط با مشتری، مدیریت زنجیرهٔ تامین و برنامه ریزی منابع شرکت میدانند که به صورت زیر بیان میشود :
كسب و كار الكترونيك
كسب و كار الكترونيك تعاريف متعددي دارد كه در زير به برخي از آنها اشاره مي شود: - كسب و كار الكترونيك وسيله اي كه مسير رسيدن بنگاهها به بازار را هموار مي سازد. مسيري كه مشتريان در آنجا اقدام به خريد كالا و خدمات مي كنند؛ - كسب و كار الكترونيك وسيله اي است كه به استفاده كنندگان آن امكان رسيدن به مشتريان موثر و كارآمد را فراهم مي سازد؛ - كسب و كار الكترونيك توانايي هدايت تجارت از طريق شبكه هاي الكترونيك نظير اينترنت و شبكه جهاني است.
تجارت الكترونيك
براساس تعريف دفتر توسعه جامعه اروپا(OECD) به طور كلي تجارت الكترونيك، معاملات را در ارتباط با فعاليتهاي تجاري افراد و سازمانها شكل مي دهد. اين فعاليتها براساس پردازش و انتقال اطلاعات ديجيتالي (متن، صدا و تصاوير) مبتني هستند. تجارت الكترونيك، به مجموعه فعاليتهايي اطلاق مي گردد كه مستقيماً به وسيله ارتباطات الكترونيكي (شبكه اي) پشتيباني مي شود.
تفاوت كسب و كار الكترونيك و تجارت الكترونيك كسب و كار الكترونيك به مفهوم كلي شامل به كارگيري فناوريهاي جديد براي برقراري ارتباطات زنجيره اي بين سازندگان، فروشندگان، عرضه كنندگان و به طور كلي ارايه دهندگان كالا و خدمات از يك سو و خريدار و مصرف كننده و يا به طور كلي مشتري از سوي ديگر است و نتيجه آن اتخاذ تصميمهاي بهتر، بهينه سازي كالا و خدمات، كاهش هزينه ها و گشودن كانالهاي جديد است. ولي تجارت الكترونيك به هر شكلي از نقل و انتقالات در تجارت اطلاق مي شود كه در آن طرفين، بيشتر از طريق الكترونيكي با يكديگر در تماس هستند تا از طريق نقل و انتقالات فيزيكي. به عبارت ديگر، تجارت الكترونيك زيربخشي از كسب و كار الكترونيك در سازمانها است، زيرا در كسب و كار الكترونيك، شكل الكترونيكي كليه فرايندهاي كسب و كار سازمان از قبيل توليد، تحقيق و توسعه امور اداري، مالي، مديريت نيروي انساني، پشتيباني و تجارت مطرح است. در حالي كه در تجارت الكترونيك تنها فرايند تجارت سازمان به صورت الكترونيك يك جزء بنيادي از كسب و كار الكترونيك به حساب مي آيد. كسب و كار الكترونيك باعث مي شود تا فرايندهاي تجارت، روابط و دادوستد جهاني گردد. محيط تجاري شركت، ممكن است، شامل يك شبكه جهت دسترسي به سازمانهاي عمومي يا شبكه هايي كه با محافظت خاص براي دسترسي افرادي خاص طراحي شده و يا حتي شبكه داخلي باشد كه براي دسترسي افراد و كارمندان داخل شركت طراحي شده است. كسب و كار الكترونيك تنها قراردادن يك صفحه شبكه اي نيست. بلكه محيط مدلهاي تجاري اعم از تجارت با كارمندان، مشتريان، تامين كنندگان و شركا است. (سرمد، 1382، ص3)
انواع كسب و كار الكترونيك
كسب و كار الكترونيك بسته به اينكه طرفهاي معامله سازمانها يا افراد باشند به انواع زير تقسيم مي شوند. در اينجا روابط بر مبناي اهداف تجاري شكل مي گيرد. واحد تجاري با واحد تجاري (BUSINESS TO BUSINESS = B2B) ؛ واحد تجاري با مصرف كننده (BUSINESS TO CONSUMER = B2C) مصرف كننده با مصرف كننده (CONSUMER TO CONSUMER = C2C) واحد تجاري با دولت (BUSINESS TO GOVERNMENT = B2G) دولت با واحد تجاري (GOVERNMENT TO BUSINESS = G2B)
شيوه هاي كسب و كار الكترونيك
به طور كلي سه شيوه معاملات كسب و كار الكترونيكي وجود دارد: OFF LINE = در اين شيوه بنگاهها براي انجام فعاليتهاي تجاري از سيستم پست الكترونيكي استفاده مي كنند.
ON LINE = در اين شيوه،& بنگاهها از طريق «<تعيين كننده متحدالشكل منبع» (UNIFORM RESOURCE LOCATOR = URL) اقدام به معاملات تجاري مي كنند. URL ها آدرسهايي هستند كه ساختار آنها براي همه كامپيوترها يكسان است و به وسيله آن مي توان به منبع مورد نظر دست يافت (اسنل، 1379، ص 77). دروازه شبكه (PORTAL) يك صفحه شبكه است كه در آن لينك هايي براي رفتن به سايت هاي محتوي اخبار مربوط به موضوعهاي مختلف وجود دارد. اين صفحات داراي تعداد زيادي آدرس با موضوعهاي مختلف هستند. (اسنل، 1379، ص 97). خدمات دروازه شبكه اغلب شامل موتورهاي جستجوگر، پست الكترونيكـــــي، چت، نقشه ها، فروش و گزينه هاي ديگري براي مشتريان است. درواقع دروازه هاي شبكه هدفي براي تبليغات و بازاريابي هستند.مزاياي استفاده از كسب و كار الكترونيك: نزديك شدن ارتباطات؛ دستيابي به بازارهاي جديد؛ افزايش ميزان فروش و سود؛ حذف هزينه هايي مانند تهيه كاغذ، چاپ، بروشور و كاتالوگ؛ كاهش هزينه هاي معاملاتي و تداركاتي؛ بهبود مديــريت بر روابط مصرف كننده، عرضه كننده و كاركنان؛ كاهش آلودگي محيط زيست، ترافيك و ازدحام.
معايب كسب و كار الكترونيك مسئله امنيت، امكان ورود به سيستم هاي شما از طريق آدرس پست الكترونيكي، سايت شبكه و دستيابي به اطلاعات مالي و غيره؛ اختلال در برنامه كاري در صورت خرابي سيستم؛ از دست دادن كنترل؛ مشكلات و هزينه هاي به روز بودن با فناوريهايي كه به سرعت پيشرفت مي كنند.
چارچوب تحليلي گسترش و نفوذ هر فناوري بستگي به چند عامل نظير منافع بالقوه فناوري، ظرفيت جذب بنگاهها دارد. منافع بالقوه نه تنها به توليدكنندگان كالاها و خدمات مي رسد كه از فناوري جديد استفاده مي كنند، بلكه مصرف كنندگان آن كالاها و خدمات نيز از آن بهره مند مي شوند. براي مثال، رشد سريع اينترنت باعث مي شود هم عرضه كنندگان و هم مصرف كنندگان از مطلوبيت بيشتري برخوردار گردند.
پذيرش فناوري كسب و كار الكترونيك تابعي از چندين عامل است. اين عوامل در اكثر مواقع اثر تقويت كننده دو جانبه اي (متقابلي) بر يكديگر دارند ملاحظات بين المللي كه شامل صادرات، واردات فنــــاوري و... است در تعامل با كسب و كار الكترونيك، اثرتقويت كننده بر يكديگر دارند. در اين حالت بنگاه در سطح بين المللي با پذيرش كسب و كار الكترونيك واردات و صادرات خود را برمبناي اصول استاندارد كسب و كـــــار الكترونيك شكل مي دهد. از طرف ديگر قرار گرفتن كالا و خدمات در فضاي تجارت الكترونيكي موجب حذف فاصله بين مبدا و مقصد كالاها و خدمات مي گردد و تغييرات اساسي در بازارهاي هدف به وجود مي آورد. موفقيت در اين فرايند، منوط به مديريت كارا و حرفه اي اسـت. مديريت حرفـه اي با درك و شناخت از فضاي ارتباطات بين المللي، شيوه هاي كسب و كار الكترونيك را متناسب با ملاحظات بيـــن المللي تطبيق مي دهد. از طرف ديگر، مديريت حرفه اي با تجارت مدرن روابط غيرمعمـــول را تصحيح مي كند. حجم عمليات، اثرات دو سويه اي را بر كسب و كار الكترونيك دارد. از آنجايي كه استفاده از كسب و كار الكترونيك باعث دستيابي به انبوهي از مشتريان با سلايق مختلف مي گردد. لذا بنگــاههاي فعال در امر تجارت بين المللي با گسترش ظـــرفيت توليدي و تنوع بخشي به توليدات كالا و خدمات سعي در جذب مشتريان بيشتر است. يكي از شرايط مهم ديگر در كسب و كار الكترونيك وجود شبكه ارتباطي قوي همراه با اطمينان بالاست. دسترسي به پهناي باند بالاتر در اختيار هيچ كدام از بنگاهها نيست. پهناي باند قسمتي از زيرساختهاي نهادينه شده توسط دولت است. هرقدر اين پهنا بالاتر باشد، حجم وسرعت اطلاعاتي كه ردوبدل مي كند بيشتر خواهد بود. از اين رو با درنظر گرفتن نقش مهمي كه اين عامل مي تواند در موقعيت خدمات شبكه با توان بالا داشته باشد، خصوصي سازي و مقررات زدايي خدمات ارتباطي به منظور افزايش كارايي در سيستم مخابرات در كشورهاي در حال توسعه و توسعه يافته مورد تاكيد قرار مي گيرد. متغيرهاي رفتاري نظير ميزان مهارت نيروي انساني بنگاهها، حجم سرمايه گذاري در تحقيق و توسعه و نرخهاي دستمزد، از عوامل مهمي هستند كه در پذيرش كسب و كار الكترونيك توسط بنگاهها موثرند. هرقدر بنگاه تجاري در سطح بين المللي از نيروي انساني متخصص بيشتري برخوردار باشد و منابع بيشتري را به سرمايه گذاري تخصيص دهد، موقعيت بهتــــــري در جذب و پذيرش كسب و كار الكترونيك دارد. همچنين دستمزدهاي بالا هميشه انگيزه عمده اي براي نيروي كار جهت افزايش كارايي و نوآوري به حساب مي آيد. در نتيجه به كارگيري كسب و كار الكترونيك منافع متعددي را به دنبال دارد. علي رغم اينكه بسياري از منافع موجود در شكل يك ذكر گرديد، بسياري از بنگاهها به دليل پايين بودن هزينه مشاركت را قبول مي كنند اينترنت باعث ارزاني دسترسي به اطلاعات و بازارهاي جهاني مي شود. اين عامل موجب مي گردد سرعت عمل در بازارهاي چند منظوره كه براي توليد كالاها و اطلاعات است، بالا برود. به طور بالقوه شكل تازه اي به سازمان دهي زيرساخت مشاغل مــــوجود مي بخشد و با ارزش گذاري مجدد، راه را براي انجام معاملات تجاري باز مي كند و با مهندسي مجدد بازرگاني محدوديتهايي كه به طور سنتي توليدكنندگان را از مشتريان جدا مي ساخت رها مي سازد.از سوي ديگر، فعاليتهاي منفصل و جدا از هم نظير سفارش، پرداخت و خدمات بعد از فروش، ممكن است به يك فرايند واحد ادغام شده و باعث كاهش هزينه هاي اعتباري گردد. نتيجه چنين فرايندي منتهي به افزايش كارايي و رقابت پذيري در بين بنگاههاي صادراتي است. نتيجه گيري
باتوجه به چارچوب تئوريك مطرح شده و بررسي تجربه هند از كسب و كار الكترونيك براي افزايش انگيزه صادراتي پيشنهادات زير براي بنگاههاي تجاري فعال در امور بازرگاني به بنگاههاي بين المللي توصيه مي شود. ورود به سازمان تجارت جهاني و قرار گرفتن در وضعيت رقابتي امري اجتناب ناپذير است. از اين رو استفاده از فناوريهاي نوين تجاري در بنگاههاي صادراتي مورد تاكيد قرار مي گيرد. از آنجا كه موفقيت در كسب و كار الكترونيك نيازمند توجه به عوامل جانبي و تاثيرگذار بر آن است. لذا مديريت حرفه اي و به كارگيري نيروي كار متخصص براي تقويت كسب و كار الكترونيك براي بنگاهها توصيه مي شود.
ماهیت اطلاعات
معمولاً دو واژه دادهها و اطلاعات را به جای یکدیگر به کار میبرند، ولی این دو واژه تفاوت زیادی با هم دارند. دادهها اعداد و ارقام خام، تجزیه و تحلیل نشده و واقعیتهایی درباره رویدادها هستند. اطلاعات زمانی به دست میاید که این دادهها تنظیم یا به شیوهای معنی دار تجزیه و تحلیل شوند.
مشاوره فناوری اطلاعات
مشاوره فناوری اطلاعات، (به انگلیسی: Information technology consulting) گرایشی است که بر راهنمایی صاحبان کسب و کار، در نحوه استفاده از فناوری اطلاعات جهت رسیدن به اهداف کاریشان تمرکز دارد. علاوه بر ارائه راهکار، مشاوران فناوری اطلاعات معمولا خدماتی از قبیل تخمین، مدیریت، پیادهسازی، استقرار و اداره سیستمهای فناوری اطلاعات را نیز برای صاحبان مشاغل انجام میدهند. به این نوع خدمات برونسپاری گفته میشود.
تقسیمات
صنعت مشاوره فناوری اطلاعات را میتوان میتواند به چهار بخش کلی تقسیم نمود:
خدمات حرفهای: زمینههایی که دارای تعداد زیادی نیروی کار حرفهای بوده و هزینه این نوع خدمات نیز زیاد میباشد.
تامین نیروی انسانی: تامین کننده نیازهای مشاغل بطور موقت که اکثرا در غیاب نیروهای کار اصلی، کمبود دانش فنی و یا پروژههای تخصصی ارائه میگردد.
مشاوران مستقل: که بطور شخصی یا بعنوان کارمند یک موسسه تامین نیرو و یا بعنوان یک پیمانکار مستقل مشغول به فعالیت هستند.
مشاوران امنیت اطلاعات.
خدمات
از خدمات مشاوران به دلایل مختلفی استفاده میشود:
به دست آوردن راهکارهایی هدفمند از خارج از موسسه.
استفاده از تجربیات ویژه یک مشاور.
استفاده از خدمات موقت یک مشاور در طول پروژهای که فقط یکبار اجراء خواهد شد و نیاز به استخدام پرسنل تمام وقت ندارد.
برای برونسپاری تمام یا بخشی از یک پروژه فناوری اطلاعات.
پنج اصل اساسی
پنج اصل اساسی مشاوره فناوری اطلاعات:
تمرکز بر رابطه: درک شخصیت و انتظارات مشتری، سازمان مشتری، و سایر ذینفعان
تعریف واضح وظایف: تعریف واضح نقشها و مسئولیتهای مشتری، سایر ذینفعان و مشاور.
تجسم موفقیت: کمک به مشتری تا از نتیجه نهایی در ابتدای کار مطلع باشد
شما توصیه میکنید، آنها تصمیم میگیرند. مشتری بهترین فردی است که میتواند تصمیم بگیرد.
توجه داشتن به نتایج: اطمینان از اینکه راهحلهای توصیه شده انتظارات و نگرانیهای مشتری، آموزشها، پیادهسازی و ضوابط نگهداری را برآورده میکند.
پیش نیازها و موانع عمده
وقتیکه صاحب یک کسب و کار، احتیاجاتی را برای ارتقاء وضعیت کسب و کار به مرحلهای بالاتر تعریف میکند، یک تصمیم گیرنده، دامنه، هزینه و محدوده زمانی را برای این مساله تعریف میکند. نقش شرکت مشاور فناوری اطلاعات این است که به پرورش و حمایت از این شرکت از اولین مراحل تا به پایان ادامه دهد و نه تنها پروژه را به محدود، زمان و هزینه مورد نظر برساند بلکه نهایت رضایت مشتری را نیز فراهم آورد.
هدف گذاری و برنامهریزی
مشکل همیشگی این است که مالک یک کسب و کار تا زمان شروع، اطلاعی از جزییات اینکه محصول نهایی پروژه چیست ندار،د در خیلی مواقع تلاشهای بیشتر در بعضی پروژهها باعث از بین رفتن مقدار زیادی بودجه میشود. مشکل بزرگتر این است که مبنای ارزیابی مدیرانی که مسئولیت مدیریت پروژه برعهده آن گذاشته شده است مبهم باشد. در این حالت پاسخگو نگهداشتن آن مدیر در برابر اقداماتش مشکل خواهد بود.
فرایند کسبوکار و طراحی سیستم
هدف و دامنه یک پروژه قویأ به فرآیندهای انتخاب شده کسب و کار و محصولات حاصل از پروژه مرتبط و وابسته است. براساس اینکه آیا پروژه باعث ایجاد محصول جدیدی خواهد شد و یا اینکه بخشهای غیر سود آور آن کسب و کار را متوقف خواهدنمود، این تغییرات تاثیراتی بر فرآیندهای کسب و کار و سیستمهای آن خواهد داشت. همانطور که یک معمار ابتدا باید نقشه پایههای یک ساختمان را طراحی کند، مستندسازی فرآیندهای کسب و کارا و نیازمندیهای سیستم نیز پایههای هدف گذاری پروژه هستند.
انتقال اطلاعات یعنی فرستادن اطلاعات از جایی به جای دیگر. امروزه انتقال اطلاعات توسط سیستمهای مدرن مخابراتی و با سرعت بسیار بالا انجام میشود. نیاز بشر هر روز به دانستن آنی و سریع اطلاعات بیشتر میشود و تلاش همواره برای رسیدن به این مقصود میباشد.
امروزه سیستمهای رادیویی، تلویزیونی و اینترنت از جمله اصلیترین و مهمترین ابزارهای انتقال اطلاعات محسوب میشوند.
یکی از نرمافزارهایی که در کشور ایران قابلیت انتقال اطلاعات از سایر نرمافزارها را در زمینه امور مالی وحسابداری دارا میباشد نرمافزار مالی قیاس است.
انقلاب اطلاعات
واژهٔ انقلاب اطّلاعات یا انقلاب اطّلاعاتی به آن دسته از تغییرات اقتصادی، اجتماعی، و فنّیای اشاره دارد که امروزه فراتر از انقلاب صنعتی و در نتیجهٔ قانون مور و پیشرفت عظیم فناوری اطّلاعات در سالهای اخیر در حال وقوعند.
انقلاب دیجیتال
انقلاب دیجیتال را که از سال ۱۹۸۰ آغاز شده و تا امروز ادامه یافته، میتوان به سادگی، تغییر از فناوری الکترونیک آنالوگ، به سوی فناوری دیجیتال نامید. در مرکز این تحوّل، ترانزیستور و فناوریهای مشتق شده از آن، مانند رایانه، تلفن همراه و دورنگار قرار دارند.
در گذر زمان
سرچشمه (۱۹۷۹- ۱۹۷۴)
با اختراع ترانزیستور در سال ۱۹۷۰، امکان ساخت رایانههای دیجیتال پیشرفتهتری به وجود آمد. در سالهای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، ارتش، دولتها و سازمانهای دیگر صاحب سامانههای کامپیوتری شده بودند و جنبش whole earth سال ۱۹۶۰، دستمایهای برای ساخت نهایی وب جهانگستر شد.
اولین رایانههای شخصی در سال ۱۹۷۰ پدیدار شدند، در حالی که رایانههای اشتراک زمانی تا اواخر دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ مورد استفاده قرار میگرفتند.
دههٔ ۱۹۸۰
در دهه ۱۹۸۰، رایانهها در کشورهای توسعه یافته برای عموم مردم به ماشینهایی آشنا تبدیل شده بودند و میلیونها نفر به خرید کامپیوتر برای استفاده خانگی روی آوردند. بین سالهای ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۴، نزدیک به ۱۷ میلیون دستگاه کمودور ۶۴، بفروش رفت.
در پایان دههٔ ۱۹۸۰، داشتن دست کم اندکی دانش رایانه برای بسیاری از مشاغل ضروری به نظر میرسید.
دههٔ ۱۹۹۰
در سال ۱۹۹۲، وب جهانگستر به عموم عرضه شد و در سال ۱۹۹۶، اینترنت به ابزاری اصلی برای آگاهی رسانی تبدیل شده بود و بیشتر شرکتها در تبلیغات شان، از یک وبگاه نیز نام میبردند. در سال ۱۹۹۹، تقریباً هر کشوری امکان اتصال به اینترنت را داشت و بیش از نیمی از مردم آمریکا بر مبنایی مشخص، از اینترنت استفاده میکردند.
در سال ۱۹۸۹، ۱۵٪ از خانوارهای ایالات متحده، صاحب رایانه بودند در حالی که در سال ۲۰۰۰، این رقم به ۵۱٪ افزایش یافت.
اگر چه تلفنهای همراه در کشورهای غربی، به وسایلی پیش پا افتاده بدل شده بود، ولی در سینماها تبلیغاتی مبنی بر بیصدا کردن تلفنها نمایش داده میشد!
دههٔ ۲۰۰۰
پس از ایجاد تغییرات اساسی در جوامع غربی در دههٔ ۱۹۹۰، انقلاب دیجیتالی بین تودههای دنیای در حال توسعهٔ دههٔ ۲۰۰۰، گسترش یافت.
در اواخر سال ۲۰۰۵، جمعیت استفادهکنندگان اینترنت از یک میلیارد گذشت و در ماههای پایانی این سال، نزدیک به سه میلیارد نفر از تلفنهای همراه استفاده میکردند.
دههٔ ۲۰۱۰
در سال ۲۰۱۰، تعداد کاربران اینترنت در سراسر جهان به بیش از ۲ میلیارد نفر رسید، یعنی دو برابر سال ۲۰۰۵. در دههٔ ۲۰۱۰، شبکههای اجتماعی که غالباً در دههٔ ۲۰۰۰ آغاز به کار کرده بودند، به موفّقیّت بسیار دست یافتند و برخی از آنها همچون فیسبوک و توییتر توانستند به جمع ۱۰ وبسایت پربازدید راه یابند و صدها میلیون نفر را از سراسر نقاط جهان به خود جذب کنند. در سال ۲۰۱۲ تعداد کاربران شبکهٔ اجتماعی فیسبوک از مرز یک میلیارد نفر گذشت. (لازم به ذکر است که تنها ۷ سال پیش از این تعداد کاربران کلّ اینترنت نیز به یک میلیارد نفر نمیرسید) در این دهه رایانش ابری به امری پیشپاافتاده تبدیل شد. پیشبینی میشود که تا سال ۲۰۱۵، تعداد کسانی که برای استفاده از اینترنت از تبلت و موبایل استفاده میکنند از تعداد کسانی که از رایانهٔ شخصی برای این کار بهره میبرند، پیشی بگیرد.
فناوریهای تبدیل یافته
نوار گرامافون به لوح فشرده
نوار سیستم ویدئو خانگی به دیویدی
پخش برنامهٔ آنالوگ به دیجیتال
تلفنهای همگانی (سکهای و کارتی) به تلفنهای همراه
کتاب الکترونیک
Digital Cable
ماشینتحریر به چاپگر
تاثیرات بر روی جامعه
انقلاب دیجیتالی تغییرات مثبت و منفی زیادی را برای جامعه به همراه آوردهاست. پیوندهای بزرگتر، ارتباطات آسانتر و امکان افشای اطلاعاتی که در گذشته توسط رژیمهای خودکامه به آسانی پنهان میشد، از آثار مثبت انقلاب دیجیتال است.
حجم عظیمی از اطلاعات و روبرویی با سربار آن، شکارچیان اینترنتی، تنزّل مقام صنعت موسیقی (قابل بحث)، کنارهگیری از اجتماع و اجتماعی نشدن افراد، و اشباع رسانهها در اینترنت از تبعات منفی این انقلاب بودهاست.
پردازش اطلاعات
به مفهوم کلّی، پردازش موازی اطلاعات عبارت است از دریافت دادهها، ایجاد فرایند مقایسه و در نهایت تغییر یا عدم تغییر اطّلاعات موجود به صورتی دیگر. بدین ترتیب، هر آنچه که در جهان رخ میدهد، میتواند به نوعی پردازش اطّلاعات تلقی گردد.
داده کاوی چیست
داده عبارت است از هر شکل، نمودار، عدد، متن، عکس و... که پیام زیادی منتقل نمیکند، و برای استفاده از آن باید آن را پردازش کرد. برای مثال نتایج حاصل از یک آمارگیری، داده در نظر گرفته میشود چراکه اعداد حاصل از آمارگیری اطلاعات چندانی در اختیار قرار نمیدهد و باید آن را پردازش کرد تا شاخصهای آماری و سایر اطلاعات مورد نیاز بتوانند ویژگیهای جامعه را بیان کنند.
بانک اطلاعات
به نتایج پردازش داده، اطلاعات میگویند. کسب اطلاعات در واقع هدف از جمع آوری داده و پردازش آن میباشد تا بتوان با استفاده از آن به نتایج مطلوب دسترسی پیدا کرد. معمولاً اطلاعات برای مخاطب ارزش بسیار بیشتری دارد و میتواند مطالب بیشتری از آن دریافت کند. این تعاریف بطور نسبی مطرح میشوند و ممکن است داده یک سیستم، اطلاعات سیستم دیگر باشد و بالعکس.
پردازش داده چیست
پردازش داده کامپیوتر، هر پردازشی است که داده را به اطلاعات یا دانش تبدیل میکند. پردازش معمولاً بصورت اتوماتیک است و بر روی کامپیوتر اجرا میشود. به دلیل اینکه دادهها وقتی که خوب ارائه میشوند و در واقع حاوی اطلاعاتند، بسیار مفیدترند، سیستمهای پردازش داده اغلب سیستمهای اطلاعاتی نامیده میشوند تا بر کاربردی بودن آن تاکید شود. با این حال، این عبارات بطور کلی مترادف هستند و نمایش دهنده تبدیلات مشابه، سیستمهای پردازش داده بطور متداول دادههای خام را به اطلاعات تبدیل میکنند، و مشابها سیستمهای اطلاعاتی دادههای خام را به عنوان ورودی میگیرند تا اطلاعات را به عنوان خروجی تولید کنند. به داده میتوان به عنوان یک ماده خام نگاه کرد، که بعداً به اطلاعات تبدیل میشود. برای مثال یک کارخانه برای تولید محصول نهایی خود نیاز به مواد اولیه یا مواد خام خواهد داشت تا بتواند به محصول نهایی که مورد استفاده قرار خواهد گرفت برسد. در این بین متناسب با نوع ماده خام و محصول نهایی، فرآوریهای مختلف و مراحل متفاوتی روی ماده خام انجام میشود. این مراحل مشابه مراحل ذکر شده برای پردازش دادهاست، یک سیستم اطلاعاتی ماده خام (داده اولیه) را میگیرد و پس انجام مراحل فرآوری و آمادهسازی آن -که به آن پردازش گفته میشود- ماده خام را تبدیل به محصول نهایی (اطلاعات) میکند و به عنوان خروجی میدهد تا مورد استفاده قرار گیرد. همانطور که مشخص است، مراحل فرآوری برای یک کارخانه تولید خودرو با مراحل فرآوری یک کارخانه تولید تجهیزات صنعتی متفاوت است؛ در سیستمهای اطلاعاتی هم متناسب با نوع داده اولیه و اطلاعات مطلوب مراحل پردازش تفاوت خواهد کرد.
تعاریف
در پردازش داده، دادهها کاراکترها و اعداد هستند که بیانگر اندازهها از دیدگاه پدیدههای قابل مشاهدهاند. یک داده اولیه تنها یک اندازه از پدیده قابل مشاهدهاست. اطلاعات اندازهگیری شده سپس بصورت الگوریتمی مشتق میشود و بصورت منطقی نتیجهگیری شود و یا بصورت آماری از چندین داده محاسبه شود (شواهد). اطلاعات، یا به صورت پاسخ به یک درخواست تعریف میشود و یا پاسخ به یک محرک که میتواند درخواستهای بعدی را در پی داشته باشد. برای مثال جمع آوری دادههای لرزه نگاری به تغییر داده لرزه نگاری برای خنثی کردن اختلال، افزایش انتقال سیگنال به مکان مناسبی در فضا منجر میشود. مراحل پردازش بطور معمول آنالیز سرعتها و فرکانسها، تصحیح استاتیک، سادهسازی، انتقال نرمال، انتقال عمیق، پشته سازی، و نقل مکان را شامل میشود، که میتواند قبل و یا بعد از پشته سازی صورت گیرد. پردازش لرزه نگاری تفسیر بهتر را تسهیل میکند چراکه ساختارهای زیر سطحی و بازتابهای هندسی مشهود ترند.
تعریف کلی
بطورکلی، اصطلاح پردازش داده میتواند هر پردازشی را که داده را از شکلی به شکلی دیگر تبدیل میکند در برگیرد، اگرچه "تبدیل داده" میتواند اصطلاح منطقی تر و صحیح تری باشد. از این دیگاه، پردازش داده تبدیل داده به اطلاعات خواهد بود و همچنین تبدیل مجدد اطلاعات به داده. تفاوت اینجاست که تبدیل نیاز به درخواست نخواهد داشت. برای مثال، اطلاعات بصورت رشتهای از کاراکترها که یک جمله را تشکیل میدهند عبارتست از دادهٔ تبدیل شده (یا کد شده) بی معنی نزدیک به سختافزار که اطلاعات معنی دار برای انسان را منتج میکند.
تحلیل داده
زمانی که محدودهای که داده از آن استخراج شده علم یا مهندسی است، پردازش داده و سیستمهای اطلاعاتی محدودهای بسیار گسترده از اصطلاحات خواهند بود؛ اصطلاح آنالیز داده تخصصی تر معمولاً با تمرکز بیشتر روی مشتقات الگوریتمی بسیار تخصصی تر و دقیق تر و محاسبات پیچیده همراه خواهد بود که کمتر در محدوده محیطهای کاری دیده میشود. در این زمینه بستههای آنالیز داده مانند DAP، gretl، PSPP بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند.
پردازش
عملا تمام پردازشهای طبیعی را میتوان به عنوان مثالهایی از سیستمهای پردازش داده دانست که اطلاعات "قابل مشاهده" به شکل فشار، نور و... هستند که بوسیله مشاهده کنندههای انسان که سیگنالهای الکتریکی را در سیستم اعصاب تبدیل میکنند و ما آنها را به عنوان حسهای خود مانند لامسه، صدا و تصویر میشناسیم. حتی تعامل سیستمهای غیر زنده نیز به عنوان سیستمهای پردازش داده ابتدایی این طریق ممکن است بیان شوند.
المانهای پردازش داده
برای اینکه داده بتواند توسط کامپیوتر پردازش شود، باید ابتدا به شکلی تبدیل شود که توسط کامپیوتر قابل خواندن باشد. وقتی که داده به صورت دیجیتال است، فرآیندهای متفاوتی میتواند روی آن رخ دهد تا به اطلاعات مفید برسیم. پردازش داده شامل تمام پردازشها از ثبت دادهها تا داده کاوی است:
ثبت داده
خالص سازی داده
کد کردن داده
تبدیل داده
ترجمه داده
خلاصه سازی داده
اجتماع داده
معتبر سازی داده
جدول بندی داده
آنالیز آماری
گرافیک کامپیوتری
نگهداری داده
داده کاوی
جامعه اطلاعاتی
هدف جامعهٔ اطلاعاتی این است که به وسیله فناوری اطلاعات مزیت رقابتی در سطح جهانی به دستآورد. یک جامعه اطلاعاتی یک جامعه است که تولید، توزیع، مصرف، تجمیع و مدیریت اطلاعات یک امر مهم اقتصادی، سیاسی و فرهنگی تلقی میشود. مردمی که لوازم موجود برای ایفای نقش در چنین جامعهای را دارند را شهروندان دیجیتال گویند. این شاخص یکی از معیارهایی است که ورود ما را به فاز جدیدی از جوامع نشان میدهد. جامعهٔ اطلاعاتی مرحله بعد از جامعه صنعتی است.
تعریف
تعریف دقیق جهانی که مورد قبول همه باشد از جامعه اطلاعاتی وجود ندارد. اکثر نظریه پردازان بر این نکته توافق دارند که جامعه اطلاعاتی حاصل تغییراتی است که از دهه ۱۹۷۰ شروع شد و امروزه طرز کار جوامع را از بنیاد متحول کردهاست. برخی افراد نظیر آنتونیو نگری جامعه اطلاعاتی را جامعهای توصیف کردهاند که مردم آن کار غیرمادی انجام میدهند که به تولید دانش و فرهنگ اشاره دارد. مشکلی که این تعریف دارد این است که پایههای مادی و صنعتی جامعه را ندیده میگیرد. هر چند که این مدل به مساله کارگران اشاره میکند و این که چه مقدار نیروهای خلاق جامعه نیاز دارد. برای مثال هم اکنون در صنعت نشر رایج شدهاست که یک ناشر تنها کتابهای مولفین پرطرفدارش را چاپ کند و مولفین خرد را رها کند. با این تفاسیر جامعه ژاپن بهترین نمونه برای یک جامعه اطلاعاتی است. جامعه اطلاعاتی جامعهای است که در آن کیفیت زندگی، گستره گوناگونی اجتماعی و توسعه اقتصادی و به طور روزافزون به اطلاعات و بهرهوری از آن متکی باشد جامعه اطلاعاتی میگویند.
توسعه مدل جامعه اطلاعاتی
یکی از اولین افرادی که مفهوم جامعه اطلاعاتی را بسط داد اقتصاددان فریتز ماچلاپ بود. وی در سال ۱۹۳۱ تحقیقات خود را در این زمینه شروع کرد. کار او در سال ۱۹۶۲ با انتشار کتاب "تولید و توزیع دانش در ایالات متحده" به اوج رسید. این کتاب به سرعت به ژاپنی و روسی ترجمه شد و ژاپنیها تاثیر بسیاری از آن پذیرفتند.
مسله فناوریها و نقش آنها در جوامع معاصر در ادبیات علمی تحت عناوین مختلفی مورد بحث قرار گرفتهاست. ایدههای دانش یا اقتصاد اطلاعات، جامعه پسا صنعتی، جامعه پست مدرن، جامعه شبکهای، انقلاب اطلاعات، سرمایه داری اطلاعاتی، سرمایه داری شبکهای و مواردی این چنینی طی دهههای اخیر به تفصیل مورد بررسی واقع شدهاست.
ماچلاپ مفهوم صنعت دانش را در سال ۱۹۶۲ معرفی کرد. او پنج بخش دانش را تفکیک کرد:آموزش، تحقیقات و توسعه، رسانههای جمعی، فناوریهای اطلاعات و خدمات اطلاعاتی. بر اساس این تقسیم بندی او محاسبه کرد که ۲۹٪ تولید ناخالص ملی امریکا در سال ۱۹۵۹ در صنایع دانشی تولید شدهاست.
پیتر دراکر این بحث را آغاز کرد که گذاری از اقتصاد مبتنی بر کالاهای مادی به اقتصاد مبتنی بر دانش در حال جریان است.
برای دنیل بل تعداد کارمندانی که در بخش تولید و خدمات اطلاعاتی شاغل هستند یک فاکتور برای تشخیص یک جامعه اطلاعاتی است.
ژان فرانسوا لیوتارد گفت که اطلاعات نیروی اصلی تولید در دهههای اخیر شدهاست و دانش به شکل یک کالا درآمدهاست. او افزود که جوامع پساصنعتی دانش را در دسترس عوام قرار میدهند زیرا اطلاعات و فناوریها در جامعه گسترش مییابد و روایت بزرگ ساختارها و گروههای تمرکزیافته را میشکند. او این شاخصه را ویژگی جامعه پست مدرن میدانست.
ردوان ریچا معتقد بود که جامعه به یک تمدن علمی بر پایه خدمات، آموزش و فعالیتهای خلاقانه در حال تغییر شکل است. این دگردیسی حاصل پیشرفت و نفوذ فناوریهای نوین به ویژه فناوریهای رایانهای است.
در سالهای اخیر مفهموم جامعه شبکهای اهمیت ویژهای در نظریه جامعه اطلاعاتی پیدا کردهاست. منطق شبکهای در کنار اطلاعات، توسعه، انعطافپذیری و یک پارچگی یکی از ستونهای اصلی پارادایم فناوری اطلاعات است. بخشهای مختلف یک جامعه در عصر اطلاعات در بستر شبکه به یکدیگر متصل میشوند. به عبارت دیگر شبکههای همچون شبکه عصبی پیکره جامعه اطلاعاتی میباشند.
انتقاد اصلی که از سوی فرهیختگان بر مفهوم جامعه اطلاعاتی وارد شدهاست این است که این گونه تعاریف این تصور را میتواند در پی داشته باشد که ما کلاً وارد نوع جدیدی از جامعه شدهایم.فرانک وبستر میگوید اگر تنها ما با اطلاعات بیشتری طرف هستیم چرا باید کسی بگوید که جامعهای داریم که تا پیش از این در تاریخ بی سابقه بودهاست. به همین خاطر اندیشمندان انتقادی عناوین دیگری را به جای جامعه اطلاعاتی پیشنهاد دادهاند مثل:
سرمایه داری شبکهای بینالمللی
طبیعت دوم و سوم
جامعهٔ اطّلاعاتی وسایل انتقال اطلاعات از یک نقطه به نقطه دیگر است. همان طور که فناوری به مرور زمان پیشرفت کرده راههای به اشتراک گذاشتن اطّلاعات با دیگران نیز دستخوش تغییر و پیشرفت شدهاست.
"طبیعت دوم" به گروهی از تجربیات اشاره میکند که در بستر فرهنگ رخ دادهاند. آنها میتوانند در آینده معنایی دیگر به خود بگیرند. به عنوان یک جامعه ما این کار را مدام انجام میدهیم به طوری که برای ما طبیعی میشود. بنابراین با پیروی از یک الگوی ساخته شده توسط فرهنگ ما میتوانیم تشخیص دهیم که چگونه اطلاعات را از راههای مختلف منتقل و متحول کردهایم. بنابراین انتقال اطلاعات از راههای نوین نظیر چت آنلاین به صورت عادت برای جامعه در میآید و آن را طبیعی تلقی میکند. این راههای جدید انتقال اطلاعات به ما کمک میکنند که اطلاعات را بیش از پیش منتشر کنیم.
از همین جا چیزی به نام "طبیعت سوم" شکل میگیرد. طبیعت سوم تعمیمی بر طبیعت دوم است، طبیعت سوم کنترل طبیعت دوم است. این طبیعت جایی گسترش مییابد که محدودیتهای طبیعت دوم واقع است. طبیعت سوم سرعت و حجم انتشار اطلاعات را افزایش میدهد و از این طریق جامعه را به شکلی دیگر سامان میبخشد.
استفادههای جامعه شناختی
در جامعهشناسی جامعه اطلاعاتی به گونهای پست مدرن از جامعه گفته میشود. نظریه پردازانی نظیر اولریک بک، آنتونی گیدنز و مانوئل کاستلز این مفهوم را در دهه ۱۹۷۰ در بحبوحه انتقال جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی در سطح جهانی به کار بردند.
همان گونه که نیروی بخار فناوری پشت جامعه صنعتی بود، فناوری اطلاعات نیروی محرکه پیدایش حوامع اطلاعاتی در قرن بیستم بود.
ملاحظات مالکیت معنوی
یکی از تناقضات اصلی جامعه اطلاعاتی این است که بازتولید اطلاعات را بسیار ساده میسازد که مشکلات آزادی/کنترل عدیدهای را در ارتباط با مالکیت معنوی به همراه دارد. در نتیجه سرمایه و تجارت که نقشش تولید و فروش اطلاعات و دانش شدهاست نیازمند داشتن کنترل بر منابع اطلاعاتی جدید است که به عنوان منابع اقتصاد دیجیتال استفاده میشوند. ولی این کنترل همواره شکننده بودهاست چرا که انواع محافظت در مقابل کپیها قابل شکسته شدن و دور زدن است. همین مساله باعث ایجاد جبههای دقیقاً در سوی مخالف نظیر جنبش متن باز و کپی لفت و امثالهم شدهاست.
سواد اطلاعاتی
سواد اطلاعاتی مجموعه مهارتهایی است که فرد را قادر میسازد نیاز اطلاعاتی خود را تشخیص دهد، با شناسایی منابع اطلاعاتی موجود به تدوین روش جستجو دراین منابع پرداخته و پس از انجام جستجو اطلاعات به دست آمده را ارزیابی کرده و به منظور تولید اطلاعات جدید پیوند لازم بین اطلاعات جدید را با دانش قبلی خود برقرار سازد.
سالهاست که کتابداران تلاش میکنند با استفاده از انواع ابزارها و فناوریها به طور مؤثر مفید، برنامههای آموزش استفاده از کتابخانه و منابع آن را مطابق با دانش موضوعی و حوزه تخصصی مراجعان عملی سازند. از اواسط دهه ۱۹۸۰ کتابداران دانشگاهی با استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات، برنامههای آموزش استفادهکنندگان را با عنوان «سواد اطلاعاتی» به جای «سواد کتابخانهای» ارائه کردند.
امروز کاربراناینترنت میتوانند با بهره گیری از منابع موجود در وبسایت کتابخانه مهارتهای سواداطلاعاتی خود را ارتقاء بخشند و استفاده بهتری از اطلاعات به عمل آوردند. به منظور کاربرد صحیح منابع اطلاعاتی الکترونیکی، محققان باید تا حد امکان سواد رایانهای و سواد اطلاعاتی خود را ارتقاء بخشند و بهترین ابزار برایاین کار استفاده از اینترنت میباشد.
در تعریف بورچینال سواد اطلاعاتی به سه مهارت مربوط شده است : یافتن ، حل مشکلات و تصمیم گیری. وی نیز همچون زورکوفسکی بر مهارت حل مسئله تاکید کرده است.
استانداردهای سواد اطلاعاتی
انجمن کتابخانه های دانشکدهای و پژوهشی نیز در ژانویه ۲۰۰۰، استانداردها و شاخصهای عملکرد و بروندادهایی را برای اندازه گیری میزان برخورداری از توانایی مربوط به سواد اطلاعاتی با عنوان «استاندارد قابلیتهای سواد اطلاعاتی برای آموزش عالی» تصویب و منتشر کرد.
در استاندارد نخست این انجمن تاکید می شود دانشجویی که از سواد اطلاعاتی برخوردار است ماهیت و گستره نیاز اطلاعاتی خود را تشخیص می دهد.
در استاندارد دوم دانشجوی دارای سواد اطلاعاتی به شیوه ای موثر و کارآمد به اطلاعات مورد نیاز دسترسی پیدا می کند.
در استاندارد سوم تاکید می شود که دانشجوی دارای سواد اطلاعاتی به روش نقادانه به ارزیابی اطلاعات گردآوری شده می پردازد و اطلاعات گزینش شده را با دانش پیشین خود تلفیق و نظام را ارزیابی می نماید. استاندارد چهارم به این می پردازد که فرد دارای سواد اطلاعاتی چگونه از اطلاعات استفاده موثر می کند .
در استاندارد پنجم به درک دانشجوی دارای سواد اطلاعاتی از محیط اقتصادی قانونی و اجتماعی پرداخته و یادآور شده است که چنین فردی به شیوه ای اخلاقی و قانونی به اطلاعات دسترسی پیدا می کند و از آن استفاده می کند.
کسب و کار الکترونیک
کسب و کار الکترونیک عبارتست از کاربردی کردن کلیه سیستمهای اطلاعاتی برای تقویت و کنترل فرآیندهای کسب و کار. امروزه این فرآیندها با استفاده از تکنولوژیهای مبتنی بر وب توسعه مییابند .
کسب و کار الکترونیکی در یک تعریف ساده واژهای به معنی انجام کسب و کار با استفاده از ارتباطات راه دور و ابزارهای مرتبط است . تجارت الکترونیک از این دست دارای مفهومی کوچکتر و محدودتر نسبت به کسب و کار الکترونیکی است . در تجارت الکترونیک حتماً باید بین دو طرف پول رد و بدل شود ( تا به مفهوم تجارت برسیم ) ولی در کسب و کار الکترونیک لازم نیست پولی مبادله گردد . به عنوان مثال دادگاهی که در آن محاکمه از طریق فضای اینترنتی انجام میگردد کسب و کار الکترونیک محسوب میشود .
برخی نیز کسب و کار الکترونیک را ترکیبی از تجارت الکترونیک، هوشمندی شرکتها، مدیریت ارتباط با مشتری، مدیریت زنجیرهٔ تامین و برنامه ریزی منابع شرکت میدانند که به صورت زیر بیان میشود :
كسب و كار الكترونيك
كسب و كار الكترونيك تعاريف متعددي دارد كه در زير به برخي از آنها اشاره مي شود: - كسب و كار الكترونيك وسيله اي كه مسير رسيدن بنگاهها به بازار را هموار مي سازد. مسيري كه مشتريان در آنجا اقدام به خريد كالا و خدمات مي كنند؛ - كسب و كار الكترونيك وسيله اي است كه به استفاده كنندگان آن امكان رسيدن به مشتريان موثر و كارآمد را فراهم مي سازد؛ - كسب و كار الكترونيك توانايي هدايت تجارت از طريق شبكه هاي الكترونيك نظير اينترنت و شبكه جهاني است.
تجارت الكترونيك
براساس تعريف دفتر توسعه جامعه اروپا(OECD) به طور كلي تجارت الكترونيك، معاملات را در ارتباط با فعاليتهاي تجاري افراد و سازمانها شكل مي دهد. اين فعاليتها براساس پردازش و انتقال اطلاعات ديجيتالي (متن، صدا و تصاوير) مبتني هستند. تجارت الكترونيك، به مجموعه فعاليتهايي اطلاق مي گردد كه مستقيماً به وسيله ارتباطات الكترونيكي (شبكه اي) پشتيباني مي شود.
تفاوت كسب و كار الكترونيك و تجارت الكترونيك كسب و كار الكترونيك به مفهوم كلي شامل به كارگيري فناوريهاي جديد براي برقراري ارتباطات زنجيره اي بين سازندگان، فروشندگان، عرضه كنندگان و به طور كلي ارايه دهندگان كالا و خدمات از يك سو و خريدار و مصرف كننده و يا به طور كلي مشتري از سوي ديگر است و نتيجه آن اتخاذ تصميمهاي بهتر، بهينه سازي كالا و خدمات، كاهش هزينه ها و گشودن كانالهاي جديد است. ولي تجارت الكترونيك به هر شكلي از نقل و انتقالات در تجارت اطلاق مي شود كه در آن طرفين، بيشتر از طريق الكترونيكي با يكديگر در تماس هستند تا از طريق نقل و انتقالات فيزيكي. به عبارت ديگر، تجارت الكترونيك زيربخشي از كسب و كار الكترونيك در سازمانها است، زيرا در كسب و كار الكترونيك، شكل الكترونيكي كليه فرايندهاي كسب و كار سازمان از قبيل توليد، تحقيق و توسعه امور اداري، مالي، مديريت نيروي انساني، پشتيباني و تجارت مطرح است. در حالي كه در تجارت الكترونيك تنها فرايند تجارت سازمان به صورت الكترونيك يك جزء بنيادي از كسب و كار الكترونيك به حساب مي آيد. كسب و كار الكترونيك باعث مي شود تا فرايندهاي تجارت، روابط و دادوستد جهاني گردد. محيط تجاري شركت، ممكن است، شامل يك شبكه جهت دسترسي به سازمانهاي عمومي يا شبكه هايي كه با محافظت خاص براي دسترسي افرادي خاص طراحي شده و يا حتي شبكه داخلي باشد كه براي دسترسي افراد و كارمندان داخل شركت طراحي شده است. كسب و كار الكترونيك تنها قراردادن يك صفحه شبكه اي نيست. بلكه محيط مدلهاي تجاري اعم از تجارت با كارمندان، مشتريان، تامين كنندگان و شركا است. (سرمد، 1382، ص3)
انواع كسب و كار الكترونيك
كسب و كار الكترونيك بسته به اينكه طرفهاي معامله سازمانها يا افراد باشند به انواع زير تقسيم مي شوند. در اينجا روابط بر مبناي اهداف تجاري شكل مي گيرد. واحد تجاري با واحد تجاري (BUSINESS TO BUSINESS = B2B) ؛ واحد تجاري با مصرف كننده (BUSINESS TO CONSUMER = B2C) مصرف كننده با مصرف كننده (CONSUMER TO CONSUMER = C2C) واحد تجاري با دولت (BUSINESS TO GOVERNMENT = B2G) دولت با واحد تجاري (GOVERNMENT TO BUSINESS = G2B)
شيوه هاي كسب و كار الكترونيك
به طور كلي سه شيوه معاملات كسب و كار الكترونيكي وجود دارد: OFF LINE = در اين شيوه بنگاهها براي انجام فعاليتهاي تجاري از سيستم پست الكترونيكي استفاده مي كنند.
ON LINE = در اين شيوه،& بنگاهها از طريق «<تعيين كننده متحدالشكل منبع» (UNIFORM RESOURCE LOCATOR = URL) اقدام به معاملات تجاري مي كنند. URL ها آدرسهايي هستند كه ساختار آنها براي همه كامپيوترها يكسان است و به وسيله آن مي توان به منبع مورد نظر دست يافت (اسنل، 1379، ص 77). دروازه شبكه (PORTAL) يك صفحه شبكه است كه در آن لينك هايي براي رفتن به سايت هاي محتوي اخبار مربوط به موضوعهاي مختلف وجود دارد. اين صفحات داراي تعداد زيادي آدرس با موضوعهاي مختلف هستند. (اسنل، 1379، ص 97). خدمات دروازه شبكه اغلب شامل موتورهاي جستجوگر، پست الكترونيكـــــي، چت، نقشه ها، فروش و گزينه هاي ديگري براي مشتريان است. درواقع دروازه هاي شبكه هدفي براي تبليغات و بازاريابي هستند.مزاياي استفاده از كسب و كار الكترونيك: نزديك شدن ارتباطات؛ دستيابي به بازارهاي جديد؛ افزايش ميزان فروش و سود؛ حذف هزينه هايي مانند تهيه كاغذ، چاپ، بروشور و كاتالوگ؛ كاهش هزينه هاي معاملاتي و تداركاتي؛ بهبود مديــريت بر روابط مصرف كننده، عرضه كننده و كاركنان؛ كاهش آلودگي محيط زيست، ترافيك و ازدحام.
معايب كسب و كار الكترونيك مسئله امنيت، امكان ورود به سيستم هاي شما از طريق آدرس پست الكترونيكي، سايت شبكه و دستيابي به اطلاعات مالي و غيره؛ اختلال در برنامه كاري در صورت خرابي سيستم؛ از دست دادن كنترل؛ مشكلات و هزينه هاي به روز بودن با فناوريهايي كه به سرعت پيشرفت مي كنند.
چارچوب تحليلي گسترش و نفوذ هر فناوري بستگي به چند عامل نظير منافع بالقوه فناوري، ظرفيت جذب بنگاهها دارد. منافع بالقوه نه تنها به توليدكنندگان كالاها و خدمات مي رسد كه از فناوري جديد استفاده مي كنند، بلكه مصرف كنندگان آن كالاها و خدمات نيز از آن بهره مند مي شوند. براي مثال، رشد سريع اينترنت باعث مي شود هم عرضه كنندگان و هم مصرف كنندگان از مطلوبيت بيشتري برخوردار گردند.
پذيرش فناوري كسب و كار الكترونيك تابعي از چندين عامل است. اين عوامل در اكثر مواقع اثر تقويت كننده دو جانبه اي (متقابلي) بر يكديگر دارند ملاحظات بين المللي كه شامل صادرات، واردات فنــــاوري و... است در تعامل با كسب و كار الكترونيك، اثرتقويت كننده بر يكديگر دارند. در اين حالت بنگاه در سطح بين المللي با پذيرش كسب و كار الكترونيك واردات و صادرات خود را برمبناي اصول استاندارد كسب و كـــــار الكترونيك شكل مي دهد. از طرف ديگر قرار گرفتن كالا و خدمات در فضاي تجارت الكترونيكي موجب حذف فاصله بين مبدا و مقصد كالاها و خدمات مي گردد و تغييرات اساسي در بازارهاي هدف به وجود مي آورد. موفقيت در اين فرايند، منوط به مديريت كارا و حرفه اي اسـت. مديريت حرفـه اي با درك و شناخت از فضاي ارتباطات بين المللي، شيوه هاي كسب و كار الكترونيك را متناسب با ملاحظات بيـــن المللي تطبيق مي دهد. از طرف ديگر، مديريت حرفه اي با تجارت مدرن روابط غيرمعمـــول را تصحيح مي كند. حجم عمليات، اثرات دو سويه اي را بر كسب و كار الكترونيك دارد. از آنجايي كه استفاده از كسب و كار الكترونيك باعث دستيابي به انبوهي از مشتريان با سلايق مختلف مي گردد. لذا بنگــاههاي فعال در امر تجارت بين المللي با گسترش ظـــرفيت توليدي و تنوع بخشي به توليدات كالا و خدمات سعي در جذب مشتريان بيشتر است. يكي از شرايط مهم ديگر در كسب و كار الكترونيك وجود شبكه ارتباطي قوي همراه با اطمينان بالاست. دسترسي به پهناي باند بالاتر در اختيار هيچ كدام از بنگاهها نيست. پهناي باند قسمتي از زيرساختهاي نهادينه شده توسط دولت است. هرقدر اين پهنا بالاتر باشد، حجم وسرعت اطلاعاتي كه ردوبدل مي كند بيشتر خواهد بود. از اين رو با درنظر گرفتن نقش مهمي كه اين عامل مي تواند در موقعيت خدمات شبكه با توان بالا داشته باشد، خصوصي سازي و مقررات زدايي خدمات ارتباطي به منظور افزايش كارايي در سيستم مخابرات در كشورهاي در حال توسعه و توسعه يافته مورد تاكيد قرار مي گيرد. متغيرهاي رفتاري نظير ميزان مهارت نيروي انساني بنگاهها، حجم سرمايه گذاري در تحقيق و توسعه و نرخهاي دستمزد، از عوامل مهمي هستند كه در پذيرش كسب و كار الكترونيك توسط بنگاهها موثرند. هرقدر بنگاه تجاري در سطح بين المللي از نيروي انساني متخصص بيشتري برخوردار باشد و منابع بيشتري را به سرمايه گذاري تخصيص دهد، موقعيت بهتــــــري در جذب و پذيرش كسب و كار الكترونيك دارد. همچنين دستمزدهاي بالا هميشه انگيزه عمده اي براي نيروي كار جهت افزايش كارايي و نوآوري به حساب مي آيد. در نتيجه به كارگيري كسب و كار الكترونيك منافع متعددي را به دنبال دارد. علي رغم اينكه بسياري از منافع موجود در شكل يك ذكر گرديد، بسياري از بنگاهها به دليل پايين بودن هزينه مشاركت را قبول مي كنند اينترنت باعث ارزاني دسترسي به اطلاعات و بازارهاي جهاني مي شود. اين عامل موجب مي گردد سرعت عمل در بازارهاي چند منظوره كه براي توليد كالاها و اطلاعات است، بالا برود. به طور بالقوه شكل تازه اي به سازمان دهي زيرساخت مشاغل مــــوجود مي بخشد و با ارزش گذاري مجدد، راه را براي انجام معاملات تجاري باز مي كند و با مهندسي مجدد بازرگاني محدوديتهايي كه به طور سنتي توليدكنندگان را از مشتريان جدا مي ساخت رها مي سازد.از سوي ديگر، فعاليتهاي منفصل و جدا از هم نظير سفارش، پرداخت و خدمات بعد از فروش، ممكن است به يك فرايند واحد ادغام شده و باعث كاهش هزينه هاي اعتباري گردد. نتيجه چنين فرايندي منتهي به افزايش كارايي و رقابت پذيري در بين بنگاههاي صادراتي است. نتيجه گيري
باتوجه به چارچوب تئوريك مطرح شده و بررسي تجربه هند از كسب و كار الكترونيك براي افزايش انگيزه صادراتي پيشنهادات زير براي بنگاههاي تجاري فعال در امور بازرگاني به بنگاههاي بين المللي توصيه مي شود. ورود به سازمان تجارت جهاني و قرار گرفتن در وضعيت رقابتي امري اجتناب ناپذير است. از اين رو استفاده از فناوريهاي نوين تجاري در بنگاههاي صادراتي مورد تاكيد قرار مي گيرد. از آنجا كه موفقيت در كسب و كار الكترونيك نيازمند توجه به عوامل جانبي و تاثيرگذار بر آن است. لذا مديريت حرفه اي و به كارگيري نيروي كار متخصص براي تقويت كسب و كار الكترونيك براي بنگاهها توصيه مي شود.
ماهیت اطلاعات
معمولاً دو واژه دادهها و اطلاعات را به جای یکدیگر به کار میبرند، ولی این دو واژه تفاوت زیادی با هم دارند. دادهها اعداد و ارقام خام، تجزیه و تحلیل نشده و واقعیتهایی درباره رویدادها هستند. اطلاعات زمانی به دست میاید که این دادهها تنظیم یا به شیوهای معنی دار تجزیه و تحلیل شوند.
مشاوره فناوری اطلاعات
مشاوره فناوری اطلاعات، (به انگلیسی: Information technology consulting) گرایشی است که بر راهنمایی صاحبان کسب و کار، در نحوه استفاده از فناوری اطلاعات جهت رسیدن به اهداف کاریشان تمرکز دارد. علاوه بر ارائه راهکار، مشاوران فناوری اطلاعات معمولا خدماتی از قبیل تخمین، مدیریت، پیادهسازی، استقرار و اداره سیستمهای فناوری اطلاعات را نیز برای صاحبان مشاغل انجام میدهند. به این نوع خدمات برونسپاری گفته میشود.
تقسیمات
صنعت مشاوره فناوری اطلاعات را میتوان میتواند به چهار بخش کلی تقسیم نمود:
خدمات حرفهای: زمینههایی که دارای تعداد زیادی نیروی کار حرفهای بوده و هزینه این نوع خدمات نیز زیاد میباشد.
تامین نیروی انسانی: تامین کننده نیازهای مشاغل بطور موقت که اکثرا در غیاب نیروهای کار اصلی، کمبود دانش فنی و یا پروژههای تخصصی ارائه میگردد.
مشاوران مستقل: که بطور شخصی یا بعنوان کارمند یک موسسه تامین نیرو و یا بعنوان یک پیمانکار مستقل مشغول به فعالیت هستند.
مشاوران امنیت اطلاعات.
خدمات
از خدمات مشاوران به دلایل مختلفی استفاده میشود:
به دست آوردن راهکارهایی هدفمند از خارج از موسسه.
استفاده از تجربیات ویژه یک مشاور.
استفاده از خدمات موقت یک مشاور در طول پروژهای که فقط یکبار اجراء خواهد شد و نیاز به استخدام پرسنل تمام وقت ندارد.
برای برونسپاری تمام یا بخشی از یک پروژه فناوری اطلاعات.
پنج اصل اساسی
پنج اصل اساسی مشاوره فناوری اطلاعات:
تمرکز بر رابطه: درک شخصیت و انتظارات مشتری، سازمان مشتری، و سایر ذینفعان
تعریف واضح وظایف: تعریف واضح نقشها و مسئولیتهای مشتری، سایر ذینفعان و مشاور.
تجسم موفقیت: کمک به مشتری تا از نتیجه نهایی در ابتدای کار مطلع باشد
شما توصیه میکنید، آنها تصمیم میگیرند. مشتری بهترین فردی است که میتواند تصمیم بگیرد.
توجه داشتن به نتایج: اطمینان از اینکه راهحلهای توصیه شده انتظارات و نگرانیهای مشتری، آموزشها، پیادهسازی و ضوابط نگهداری را برآورده میکند.
پیش نیازها و موانع عمده
وقتیکه صاحب یک کسب و کار، احتیاجاتی را برای ارتقاء وضعیت کسب و کار به مرحلهای بالاتر تعریف میکند، یک تصمیم گیرنده، دامنه، هزینه و محدوده زمانی را برای این مساله تعریف میکند. نقش شرکت مشاور فناوری اطلاعات این است که به پرورش و حمایت از این شرکت از اولین مراحل تا به پایان ادامه دهد و نه تنها پروژه را به محدود، زمان و هزینه مورد نظر برساند بلکه نهایت رضایت مشتری را نیز فراهم آورد.
هدف گذاری و برنامهریزی
مشکل همیشگی این است که مالک یک کسب و کار تا زمان شروع، اطلاعی از جزییات اینکه محصول نهایی پروژه چیست ندار،د در خیلی مواقع تلاشهای بیشتر در بعضی پروژهها باعث از بین رفتن مقدار زیادی بودجه میشود. مشکل بزرگتر این است که مبنای ارزیابی مدیرانی که مسئولیت مدیریت پروژه برعهده آن گذاشته شده است مبهم باشد. در این حالت پاسخگو نگهداشتن آن مدیر در برابر اقداماتش مشکل خواهد بود.
فرایند کسبوکار و طراحی سیستم
هدف و دامنه یک پروژه قویأ به فرآیندهای انتخاب شده کسب و کار و محصولات حاصل از پروژه مرتبط و وابسته است. براساس اینکه آیا پروژه باعث ایجاد محصول جدیدی خواهد شد و یا اینکه بخشهای غیر سود آور آن کسب و کار را متوقف خواهدنمود، این تغییرات تاثیراتی بر فرآیندهای کسب و کار و سیستمهای آن خواهد داشت. همانطور که یک معمار ابتدا باید نقشه پایههای یک ساختمان را طراحی کند، مستندسازی فرآیندهای کسب و کارا و نیازمندیهای سیستم نیز پایههای هدف گذاری پروژه هستند.
روشهای جهتیابی در روز
جهتیابی به کمک موقعیت خورشید در آسمان
۱- خورشید صبح تقریباً از سمت شرق طلوع میکند، و شب تقریباً در سمت غرب غروب میکند.
این مطلب فقط در اول بهار و پاییز صحیح است؛ یعنی در اولین روز بهار و پاییز خورشید دقیقاً از شرق طلوع و در غرب غروب میکند، ولی در زمانهای دیگر، محل طلوع و غروب خورشید نسبت به مشرق و مغرب مقداری انحراف دارد.
در تابستان طلوع و غروب خورشید شمالیتر از شرق و غرب است، و در زمستان جنوبیتر از شرق و غرب میباشد. در اول تابستان و زمستان، محل طلوع و غروب خورشید حداقل حدود ۲۳٫۵ درجه با محل دقیق شرق و غرب فاصله دارد، که این خطا به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست. در واقع از آنجا که موقعیت دقیق خورشید با توجه به فصل و عرض جغرافیایی متغیر است، این روش نسبتاً غیردقیق است.
۲- در نیمکرهٔ شمالی زمین، در زمان ظهر شرعی خورشید همیشه دقیقاً در جهت جنوب است و سایهٔ اجسام رو به شمال میافتد.
ظهر شرعی یا ظهر نجومی، دقیقاً هنگامی است که خورشید به بالاترین نقطه خود در آسمان میرسد. در این زمان، سایهٔ شاخص به حداقل خود در روز میرسد، و پس از آن دوباره افزایش مییابد؛ همان زمان اذان ظهر.
برای دانستن زمان ظهر شرعی میتوان به روزنامهها مراجعه کرد یا منتظر صدای اذان ظهر شد. ظهر شرعی حدوداً نیمه بین طلوع آفتاب و غروب آفتاب است.
۳- حرکت خورشید از شرق به غرب است؛ و این هم میتواند روشی برای یافتن جهتهای جغرافیایی باشد.
جهتیابی با سایهٔ چوب(شاخص)
شاخص، چوب یا میلهای صاف و راست است (مثلاً شاخه نسبتاً صافی از یک درخت به طول مثلاً یک متر) که به طور عمودی در زمینی مسطح و هموار و افقی(تراز و میزان) فرو شدهاست.
روش اول: نوک(انتهای) سایهٔ شاخص روی زمین را [مثلاً با یک سنگ] علامتگذاری میکنیم. مدتی (مثلاً ده-بیست دقیقه بعد، یا بیشتر) صبر میکنیم تا نوک سایه چند سانتیمتر جابهجا شود. حال محل جدید سایهٔ شاخص (که تغییر مکان دادهاست) را علامتگذاری مینماییم. حال اگر این دو نقطه را با خطی به هم وصل کنیم، جهت شرق-غرب را مشخص میکند. نقطهٔ علامتگذاری اول سمت غرب، و نقطهٔ دوم سمت شرق را نشان میدهد. یعنی اگر طوری بایستیم که پای چپمان را روی نقطهٔ اول و پای راستمان را روی نقطهٔ دوم بگذاریم، روبرویمان شمال را نشان میدهد، و رو به خورشید (پشت سرمان) جنوب است.
از آنجا که جهت ظاهری حرکت خورشید در آسمان از شرق به غرب است، جهت حرکت سایهٔ خورشید بر روی زمین از غرب به شرق خواهد بود. یعنی در نیمکره شمالی سایهها ساعتگرد میچرخند.
هر چه از استوا دورتر بشویم، از دقت پاسخ در این روش کاسته میشود. یعنی در مناطق قطبی (عرض جغرافیایی بالاتر از ۶۰ درجه) استفاده از آن توصیه نمیشود.
در شبهای مهتابی هم از این روش میتوان استفاده کرد: به جای خورشید از ماه استفاده کنید.
روش دوم(دقیقتر): محل سایهٔ شاخص را زمانی پیش از ظهر علامت گذاری میکنیم. دایره یا کمانی به مرکز محل شاخص و به شعاع محل علامتگذاری شده میکشیم. سایه به تدریج که به سمت شرق میرود کوتاهتر میشود، در ظهر به کوتاهترین اندازهاش میرسد، و بعداز ظهر به تدریج بلندتر میگردد. هر گاه بعد از ظهر سایهٔ شاخص از روی کمان گذشت (یعنی سایهٔ شاخص هماندازهٔ پیش از ظهرش شد) آنجا را به عنوان نقطهٔ دوم علامتگذاری میکنیم. مانند روش پیشین، این نقطه سمت شرق و نقطهٔ پیشین سمت غرب را نشان میدهد.
در واقع هر دو نقطه سایهٔ همفاصله از شاخص، امتداد شرق-غرب را مشخص میکنند.
با اینکه روش پیشین نسبتاً دقیق است، این روش دقیقتر است؛ البته وقت بیشتری برای آن لازم است.
برای کشیدن کمان مثلاً طنابی(مانند بند کفش، نخ دندان) را انتخاب کنید. یک طرف طناب را به شاخص ببندید، و طرف دیگرش را به یک جسم تیز؛ به شکلی که وقتی طناب را میکشید دقیقاً به محل علامتگذاری شده برسد. نیمدایرهای روی زمین با جسم تیز رسم کنید.
وقتی سایهٔ شاخص به حداقل اندازهٔ خود میرسد(در ظهر شرعی)، این سایه سمت جنوب را نشان میدهد (بالای ۲۳٫۵ درجه).
جهتیابی با ساعت عقربهدار
ساعت مچی معمولی (آنالوگ، عقربهای) را به حالت افقی طوری در کف دست نگه میداریم که عقربهٔ ساعتشمار به سمت خورشید اشاره کند. در این حالت، نیمسازِ زاویهای که عقربهٔ ساعتشمار با عدد ۱۲ ساعت میسازد (زاویهٔ کوچکتر، نه بزرگتر)، جهت جنوب را نشان میدهد. یعنی مثلاً اگر چوبکبریتی را [به طور افقی] در نیمهٔ راه میان عقربهٔ ساعتشمار و عدد ۱۲ ساعت قرار دهید، به طور شمالی-جنوبی قرار گرفتهاست.
نکات
این که گفته شد عقربهٔ کوچک ساعت به سمت خورشید اشاره کند، یعنی اینکه اگر شاخصی [مثلاً چوبکبریت] ای که در مرکز ساعت قرار دهیم، سایهاش موازی با عقربهٔ ساعتشمار و در جهت مقابل آن باشد. یا اینکه سایهٔ عقربهٔ ساعتشمار درست در زیر خود عقربه قرار گیرد. یا مثلاً اگر چوبی ده-پانزده سانتیمتری را در زمین بهطور عمودی قرار دهیم، ساعت روی زمین به شکلی قرار گرفته باشد که عقربهٔ ساعتشمارش موازی با سایهٔ چوب باشد.
دلیل اینکه زاویه بین عقربهٔ ساعتشمار و ۱۲ را نصف میکنیم این است که: وقتی خوشید یک بار دور زمین میچرخد، ساعت ما دو دور میچرخد(دو تا ۱۲ ساعت). یعنی گرچه روز ۲۴ ساعت است (و یک دور کامل را در ۲۴ ساعت طی میکند)، ساعتهای ما یک دور کامل را در ۱۲ ساعت طی مینماید. اگر ساعت ۲۴ ساعتهای میداشتید، که دور آن به ۲۴ قسمت مساوی تقسیم شده بود، هر گاه عقربهٔ ساعتشمار را رو به خورشید میگرفتید عدد ۱۲ ساعت همیشه جهت جنوب را نشان میداد.
این روش وقتی سمت صحیح را نشان میدهد، که ساعت مورد نظر درست تنظیم شده باشد. یعنی اگر در بهار و تابستان ساعتها را نسبت به ساعت استاندارد یکساعت جلو میبرند، ما باید آن را تصحیح کنیم(ابتدا ساعتمان را یک ساعت عقب ببریم سپس روش را اِعمال کنیم؛ یا نیمساز عقربهٔ ساعتشمار را [به جای ۱۲] با ۱ حساب کنید). همچنین در همهٔ سطح یک کشور معمولاً ساعت یکسانی وجود دارد، که مثلاً در ایران حدود یک ساعت متغیر است (ایران تقریباً بین دو نصفالنهار قرار دارد؛ لذا ظهر شرعی در شرق و غرب ایران حدوداً یک ساعت فاصله دارد.) ساعت صحیح هر مکان همان ساعتی است که هنگام ظهر شرعی در آن در طول سال، اطراف ساعت ۱۲ ظهر است. در واقع برای تعیین دقیق جهتهای جغرافیایی ساعت باید طوری تنظیم باشد که هنگام ظهر شرعی ساعت ۱۲ را نشان دهد.
روش ساعت مچی تا ۲۴ درجه امکان خطا دارد. برای دقت بیشتر باید از آن در عرض جغرافیایی بین ۴۰ و ۶۰ درجه [شمالی یا جنوبی] استفاده شود؛ هر چند در عرض جغرافیایی ۲۳٫۵ تا ۶۶٫۵ درجه [شمالی یا جنوبی] نتیجهاش قابل قبول است.(البته در نیمکردهٔ جنوبی جهت شمال و جنوب برعکس است.) در واقع هر چه به استوا نزدیکتر شویم، از دقت این روش کاسته میشود. ضمناً هر چه زمان به کار بردن این روش به ظهر شرعی نزدیکتر باشد، نتیجهٔ آن دقیقتر خواهد بود.
اگر مطمئن نیستید کدام طرف شمال است و کدام طرف جنوب، به یاد بیاورید که خورشید از شرق بر میخیزد، در غرب مینشیند، و در ظهر سمت جنوب است.
توجه کنید که اگر این روش را در هنگام ظهر شرعی (یعنی ساعت ۱۲) اجرا کنیم، جهت عقربه ساعتشمار خود به سوی جنوب است. یعنی مانند همان روش «جهتیابی با سمت خورشید»، که گفتیم خورشید در ظهر شرعی به سمت جنوب است.
اگر از ساعت دیجیتال استفاده میکنید، میتوانید ساعت عقربهداری را روی یک کاغذ یا روی زمین بکشید (دور دایرهای از ۱ تا ۱۲ بنویسید، و عقربهٔ ساعتشمار را هم بکشید)، و سپس از روش بالا استفاده کنید.
حتی وقتی هوا آفتابی نیست و خورشید به راحتی دیده نمیشود هم گاه سایهٔ خوشید را میتوان دید. اگر یک چوبکبریت را عمود نگه دارید، سایهٔ آن برعکس جهت خورشید میافتد.
روشهای جهتیابی در شب
جهتیابی با ستارهٔ قطبی
از آنجا که ستارهها به محور ستاره قطبی در آسمان میچرخند، در نیمکرهٔ شمالی زمین ستارهٔ قطبی با تقریب بسیار خوبی (حدود ۰٫۷ درجه خطا) جهت شمال جغرافیایی (و نه شمال مغناطیسی) را نشان میدهد؛ یعنی اگر رو به آن بایستیم، رو به شمال خواهیم بود.
برای یافتن ستارهٔ قطبی روشهای مختلفی وجود دارد:
به وسیلهٔ مجموعه ستارگان «دبّ اکبر»: صورت فلکی دبّ اکبر شامل هفت ستارهاست که به شکل ملاقه قرار گرفتهاند: چهار ستاره آن تشکیل یک ذوزنقه را میدهند، و سه ستارهٔ دیگر مانند یک دنباله در ادامه ذوزنقه قرار گرفتهاند. هر گاه دو ستارهای که لبهٔ بیرونی ملاقه را تشکیل میدهند (دو ستارهٔ قاعده کوچک ذوزنقه؛ لبهٔ پیالهٔ ملاقه؛ محلی که آب از آنجا میریزد) را [با خطی فرضی] به هم وصل کنیم، و پنج برابر فاصله میان دو ستاره، به سمت جلو ادامه دهیم، به ستاره قطبی میرسیم.
به وسیلهٔ مجموعه ستارههای «ذاتالکرسی»: صورت فلکی ذاتالکرسی شامل پنج ستارهاست که به شکل W یا M قرار گرفتهاند. هرگاه (مطابق شکل) ستارهٔ وسط W (رأس زاویهٔ وسطی) را حدود پنج برابرِِ «فاصلهٔ آن نسبت به ستارههای اطراف» به سوی جلو ادامه دهیم، به ستارهٔ قطبی میرسیم.
نکات
صورتهای فلکی ذاتالکرسی و دبّ اکبر نسبت به ستارهٔ قطبی تقریباً روبهروی یکدیگر، و دور ستاره قطبی خلاف جهت عقربههای ساعت میچرخند. اگر یکی از آنها پشت کوه پنهان بود، با دیگری میتوان ستارهٔ قطبی را یافت. فاصلهٔ هر کدام از این دو صورت فلکی تا ستارهٔ قطبی تقریباً برابر است.
اگر برای یافتن ستارهها در آسمان از نقشه ستارهیاب (افلاکنما) استفاده میکنید، بهخاطر داشته باشید که ستارهیابها موقعیت ستارهها را در زمان، تاریخ و موقعیت جغرافیایی (طول و عرض جغرافیایی) خاصی نشان میدهند.
هر چه از استوا به سوی قطب شمال برویم، ستارهٔ قطبی در آسمان بالاتر (در ارتفاع بیشتر) دیده میشود. یعنی ستارهٔ قطبی در استوا (عرض جغرافیایی صفر درجه) تقریباً در افق دیده میشود، و در قطب شمال(عرض جغرافیایی ۹۰ درجه) تقریباً بالای سر (سرسو، سمتالرّأس، رأسالقدم) دیده میشود. بالاتر از عرض جغرافیایی ۷۰ درجه شمالی عملاً نمیتوان با ستارهٔ قطبی شمال را پیدا کرد.
جهتیابی با هلال ماه
اگر به دلیل وجود ابر یا درختان نمیتوانید ستارهها را ببینید، میتوانید از ماه برای جهتیابی استفاده کنید.
ماه به شکل هلال باریکی تولد مییابد، و در نیمههای ماه قمری به قرص کامل تبدیل میشود، و سپس در جهت مقابل هلالی میشود. در نیمهٔ اول ماههای قمری قسمت خارجی ماه (تحدب و کوژی ماه، برآمدگی و برجستگی ماه) مانند پیکانی جهت غرب را نشان میدهد. در نیمهٔ دوم ماههای قمری، تحدب ماه به سمت مشرق است.
اگر خطی از بالای هلال به پایین آن وصل کنیم و ادامه دهیم، در نیمهٔ اول ماه قمری شکل p و در نیمهٔ دوم شکل q خواهد داشت.
کره ماه در نیمهٔ اول ماههای قمری پیش از غروب آفتاب طلوع میکند، و در نیمهٔ دوم پس از غروب، تا پایان ماه که پس از نیمهشب طلوع مینماید.
پیدا کردن جنوب توسط ماه: اگر خطی فرضی میان دو نوک تیز هلال ماه رسم کرده و آن را تا زمین ادامه دهید، تقاطع امتداد این خط با افق، نقطه جنوب را [در نیمکرهٔ شمالی زمین] نشان میدهد.
این روش جهتیابی چندان دقیق نیست، ولی حداقل راهنمایی تقریبی را فراهم میسازد. در زمان قرص کامل نمیتوان از این روش استفاده کرد. وقتی ماه به صورت قرص کامل است، میتوان به کمک حرکت ظاهری ماه (که از مشرق به طرف مغرب است) جهتیابی کرد.
روشهای دیگر جهتیابی در شب
حرکت ظاهری ماه در آسمان از شرق به غرب است.
خوشه پروین: دستهای (حدود ده تا پانزده) ستاره، به شکل خوشه انگور، در یک جا مجتمع هستند که به آن مجموعه خوشه پروین میگویند. این ستارگان مانند خورشید از شرق به طرف غرب در حرکتند، ولی در همه حال دُمِ آنها به طرف مشرق است.
ستارگان بادبادکی: حدود هفت -هشت ستاره در آسمان وجود دارد که به شکل بادبادک یا علامت سوال میباشند. این ستارگان نیز از شرق به غرب حرکت میکنند، و در همه حال دنباله بادبادکی آنها بهطرف جنوب است.
کهکشان راه شیری تودهٔ عظیمی از انبوه ستارگان است که تقریباً از شمال شرقی به جنوب غربی امتداد یافتهاست. در شمال شرقی این راه باریک است، و هر چه به سمت جنوب غربی میرود، پهنتر میشود. هر چه به آخر شب نزدیکتر میشویم، قسمت پهن راه شیری به طرف مغرب منحرف میشود.
روشهای جهتیابی، قابل استفاده در روز و شب
جهتیابی با قبله
اگر جهت قبله و میزان انحراف آن از جنوب (یا دیگر جهتهای اصلی) را بدانیم، میتوانیم شمال را تشخیص دهیم. مثلاً اگر در تهران ۳۷ درجه از جنوب سمت به غرب متمایل شویم (یعنی حدوداً جنوب غربی)، به طرف قبله ایستادهایم. پس هرگاه در تهران جهت قبله را بدانیم، اگر ۳۷ درجه از سمت قبله در جهت عکس عقربههای ساعت بچرخیم، به طرف جنوب ایستادهایم، و اگر ۱۴۳ درجه (۳۷-۱۸۰) در جهت عقربههای ساعت بچرخیم، به طرف شمال ایستادهایم.
قبله را از راههای مختلفی میتوان یافت:
قبلهنما: دقیقترین روش تعیین قبله، بهوسیلهٔ قبلهنماست، که آن هم با یک قطبنما انجام میگیرد؛ و اگر ما قطبنما داشته باشیم، با آن قطب را مشخص میکنیم!
محراب مسجد: محراب مساجد به طرف قبلهاست. در نمازخانهها هم معمولاً جهت قبله مشخص شدهاست.
قبرستان: مرده را در قبر روی دست راست، به سمت قبله میخوابانند. پس اگر شما طوری ایستاده باشید که نوشتههای سنگ قبر را به درستی میخوانید، سمت چپتان قبلهاست.
دستشویی: از آنجا که قضای حاجت رو به قبله نباید باشد، معمولاً توالتها را عمود بر قبله میسازند.
جهتیابی با قطبنمای دستساز
اگر قطبنمایی به همراه نداشتید، ولی اتفاقاً یک سوزن یا میخ کوچک در جیبتان یافتید، این روش کمککار شما در ساخت یک قطبنما خواهد بود. البته احتمال استفاده از آن در شرایط واقعی کم است، ولی انجام آن کاری سرگرمکنندهاست.
با مالش دادن یک سوزن فقط در یک جهت به آهنربا -یا حتی احتمالاً چاقوی خودتان-، یا مالیدن آن فقط در یک جهت به پارچهٔ ابریشمی یا پنبهای، سوزنْ مغناطیسی یا قطبی میشود؛ مانند سوزن قطبنما. (مثلاً با ۳۰ بار مالش دادن سوزن به آهنربا از طرف خودتان به سمت بیرون، سوزن به اندازهٔ کافی خاصیت آهنربایی پیدا میکند. همچنین مالش سر سوزن از پایین به بالا بر پارچهٔ ابریشمی باعث میشود که سر سوزن نقطه شمال را نشان دهد). حتی میتوانید آنرا در یک جهت میان موهای سر خود بکشید. توجه کنید که همیشه فقط در یک جهت مالش دهید.
حال اگر آنرا روی یک چوبپنبه یا پوشال کوچک قرار دهید(سوزن را به چوبپنبه چسب بزنید، یا درون آن فرو کنید؛ یا در دو طرف سوزن چوبپنبههایی کوچک فرو کنید)، و روی آب (آب راکد یا ظرفی پر از آب) شناور نمایید، مانند یک قطبنما عمل میکند، و سر سوزن رو به شمال میچرخد. برای اینکه سمت شمال و جنوب سوزن را اشتباه نکنید، این نکته را در نظر بگیرید که -در نیمکرهٔ شمالی زمین- آن سمت قطبنما که تقریباً رو به خورشید و ماه است، سمت جنوب است، زیرا آنها در قسمت جنوبی آسمان قرار دارند. همچنین میتوانید سوزن را با یک آهنربا امتحان کنید، و سپس سمت شمال را با علامتی روی آن مشخص نمایید.
روش دیگر ساخت آهنربا این است که یک میله یا سوزن آهنی یا فولادی را در جهت میدان مغناطیسی زمین تراز کنیم، و سپس آنرا حرارت داده یا بر آن ضربه وارد کنیم. حال اگر این آهنربا را روی سطحی با اصطکاک کم قرار دهیم (روی یک تکه چوب کوچک در آب شناور سازید، یا مثلاً سوزن را با یک ریسمان غیرفلزی آویزان(معلق) نمایید) قطبنمای ما کار میکند؛ یعنی میله آنقدر میچرخد تا در راستای میدان مغناطیسی زمین (شمالی-جنوبی) قرار گیرد.
مغناطیسی کردن سوزن با باتری: اگر سیمی را دور سوزن بپیچانید و برای چند دقیقه سر سیم را به ته باتری وصل کنید، سوزن مغناطیسی میشود.
به دلیل کشش سطحی آب، میتوان سوزن را به تنهایی روی سطح آن شناور کرد. مثلاً میتوان سوزن را روی کاغذی گذاشت، و کاغذ را روی آب گذاشت. اگر کاغذ روی آب بماند که بهتر، و اگر کاغذ در آب فرو برود احتمالاً سوزن روی آب باقی میماند. اگر سوزن را با گریس یا روغنی غیرقابلحل در آب چرب کنید (مثلاً با مالش سوزن به موهای خود سوزن را چرب نمایید)، کار آسانتر خواهد شد. چرب بودن سوزن سبب میشود که سوزن روی سطح آب شناور بماند.
جهتیابی به کمک موقعیت خورشید در آسمان
۱- خورشید صبح تقریباً از سمت شرق طلوع میکند، و شب تقریباً در سمت غرب غروب میکند.
این مطلب فقط در اول بهار و پاییز صحیح است؛ یعنی در اولین روز بهار و پاییز خورشید دقیقاً از شرق طلوع و در غرب غروب میکند، ولی در زمانهای دیگر، محل طلوع و غروب خورشید نسبت به مشرق و مغرب مقداری انحراف دارد.
در تابستان طلوع و غروب خورشید شمالیتر از شرق و غرب است، و در زمستان جنوبیتر از شرق و غرب میباشد. در اول تابستان و زمستان، محل طلوع و غروب خورشید حداقل حدود ۲۳٫۵ درجه با محل دقیق شرق و غرب فاصله دارد، که این خطا به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست. در واقع از آنجا که موقعیت دقیق خورشید با توجه به فصل و عرض جغرافیایی متغیر است، این روش نسبتاً غیردقیق است.
۲- در نیمکرهٔ شمالی زمین، در زمان ظهر شرعی خورشید همیشه دقیقاً در جهت جنوب است و سایهٔ اجسام رو به شمال میافتد.
ظهر شرعی یا ظهر نجومی، دقیقاً هنگامی است که خورشید به بالاترین نقطه خود در آسمان میرسد. در این زمان، سایهٔ شاخص به حداقل خود در روز میرسد، و پس از آن دوباره افزایش مییابد؛ همان زمان اذان ظهر.
برای دانستن زمان ظهر شرعی میتوان به روزنامهها مراجعه کرد یا منتظر صدای اذان ظهر شد. ظهر شرعی حدوداً نیمه بین طلوع آفتاب و غروب آفتاب است.
۳- حرکت خورشید از شرق به غرب است؛ و این هم میتواند روشی برای یافتن جهتهای جغرافیایی باشد.
جهتیابی با سایهٔ چوب(شاخص)
شاخص، چوب یا میلهای صاف و راست است (مثلاً شاخه نسبتاً صافی از یک درخت به طول مثلاً یک متر) که به طور عمودی در زمینی مسطح و هموار و افقی(تراز و میزان) فرو شدهاست.
روش اول: نوک(انتهای) سایهٔ شاخص روی زمین را [مثلاً با یک سنگ] علامتگذاری میکنیم. مدتی (مثلاً ده-بیست دقیقه بعد، یا بیشتر) صبر میکنیم تا نوک سایه چند سانتیمتر جابهجا شود. حال محل جدید سایهٔ شاخص (که تغییر مکان دادهاست) را علامتگذاری مینماییم. حال اگر این دو نقطه را با خطی به هم وصل کنیم، جهت شرق-غرب را مشخص میکند. نقطهٔ علامتگذاری اول سمت غرب، و نقطهٔ دوم سمت شرق را نشان میدهد. یعنی اگر طوری بایستیم که پای چپمان را روی نقطهٔ اول و پای راستمان را روی نقطهٔ دوم بگذاریم، روبرویمان شمال را نشان میدهد، و رو به خورشید (پشت سرمان) جنوب است.
از آنجا که جهت ظاهری حرکت خورشید در آسمان از شرق به غرب است، جهت حرکت سایهٔ خورشید بر روی زمین از غرب به شرق خواهد بود. یعنی در نیمکره شمالی سایهها ساعتگرد میچرخند.
هر چه از استوا دورتر بشویم، از دقت پاسخ در این روش کاسته میشود. یعنی در مناطق قطبی (عرض جغرافیایی بالاتر از ۶۰ درجه) استفاده از آن توصیه نمیشود.
در شبهای مهتابی هم از این روش میتوان استفاده کرد: به جای خورشید از ماه استفاده کنید.
روش دوم(دقیقتر): محل سایهٔ شاخص را زمانی پیش از ظهر علامت گذاری میکنیم. دایره یا کمانی به مرکز محل شاخص و به شعاع محل علامتگذاری شده میکشیم. سایه به تدریج که به سمت شرق میرود کوتاهتر میشود، در ظهر به کوتاهترین اندازهاش میرسد، و بعداز ظهر به تدریج بلندتر میگردد. هر گاه بعد از ظهر سایهٔ شاخص از روی کمان گذشت (یعنی سایهٔ شاخص هماندازهٔ پیش از ظهرش شد) آنجا را به عنوان نقطهٔ دوم علامتگذاری میکنیم. مانند روش پیشین، این نقطه سمت شرق و نقطهٔ پیشین سمت غرب را نشان میدهد.
در واقع هر دو نقطه سایهٔ همفاصله از شاخص، امتداد شرق-غرب را مشخص میکنند.
با اینکه روش پیشین نسبتاً دقیق است، این روش دقیقتر است؛ البته وقت بیشتری برای آن لازم است.
برای کشیدن کمان مثلاً طنابی(مانند بند کفش، نخ دندان) را انتخاب کنید. یک طرف طناب را به شاخص ببندید، و طرف دیگرش را به یک جسم تیز؛ به شکلی که وقتی طناب را میکشید دقیقاً به محل علامتگذاری شده برسد. نیمدایرهای روی زمین با جسم تیز رسم کنید.
وقتی سایهٔ شاخص به حداقل اندازهٔ خود میرسد(در ظهر شرعی)، این سایه سمت جنوب را نشان میدهد (بالای ۲۳٫۵ درجه).
جهتیابی با ساعت عقربهدار
ساعت مچی معمولی (آنالوگ، عقربهای) را به حالت افقی طوری در کف دست نگه میداریم که عقربهٔ ساعتشمار به سمت خورشید اشاره کند. در این حالت، نیمسازِ زاویهای که عقربهٔ ساعتشمار با عدد ۱۲ ساعت میسازد (زاویهٔ کوچکتر، نه بزرگتر)، جهت جنوب را نشان میدهد. یعنی مثلاً اگر چوبکبریتی را [به طور افقی] در نیمهٔ راه میان عقربهٔ ساعتشمار و عدد ۱۲ ساعت قرار دهید، به طور شمالی-جنوبی قرار گرفتهاست.
نکات
این که گفته شد عقربهٔ کوچک ساعت به سمت خورشید اشاره کند، یعنی اینکه اگر شاخصی [مثلاً چوبکبریت] ای که در مرکز ساعت قرار دهیم، سایهاش موازی با عقربهٔ ساعتشمار و در جهت مقابل آن باشد. یا اینکه سایهٔ عقربهٔ ساعتشمار درست در زیر خود عقربه قرار گیرد. یا مثلاً اگر چوبی ده-پانزده سانتیمتری را در زمین بهطور عمودی قرار دهیم، ساعت روی زمین به شکلی قرار گرفته باشد که عقربهٔ ساعتشمارش موازی با سایهٔ چوب باشد.
دلیل اینکه زاویه بین عقربهٔ ساعتشمار و ۱۲ را نصف میکنیم این است که: وقتی خوشید یک بار دور زمین میچرخد، ساعت ما دو دور میچرخد(دو تا ۱۲ ساعت). یعنی گرچه روز ۲۴ ساعت است (و یک دور کامل را در ۲۴ ساعت طی میکند)، ساعتهای ما یک دور کامل را در ۱۲ ساعت طی مینماید. اگر ساعت ۲۴ ساعتهای میداشتید، که دور آن به ۲۴ قسمت مساوی تقسیم شده بود، هر گاه عقربهٔ ساعتشمار را رو به خورشید میگرفتید عدد ۱۲ ساعت همیشه جهت جنوب را نشان میداد.
این روش وقتی سمت صحیح را نشان میدهد، که ساعت مورد نظر درست تنظیم شده باشد. یعنی اگر در بهار و تابستان ساعتها را نسبت به ساعت استاندارد یکساعت جلو میبرند، ما باید آن را تصحیح کنیم(ابتدا ساعتمان را یک ساعت عقب ببریم سپس روش را اِعمال کنیم؛ یا نیمساز عقربهٔ ساعتشمار را [به جای ۱۲] با ۱ حساب کنید). همچنین در همهٔ سطح یک کشور معمولاً ساعت یکسانی وجود دارد، که مثلاً در ایران حدود یک ساعت متغیر است (ایران تقریباً بین دو نصفالنهار قرار دارد؛ لذا ظهر شرعی در شرق و غرب ایران حدوداً یک ساعت فاصله دارد.) ساعت صحیح هر مکان همان ساعتی است که هنگام ظهر شرعی در آن در طول سال، اطراف ساعت ۱۲ ظهر است. در واقع برای تعیین دقیق جهتهای جغرافیایی ساعت باید طوری تنظیم باشد که هنگام ظهر شرعی ساعت ۱۲ را نشان دهد.
روش ساعت مچی تا ۲۴ درجه امکان خطا دارد. برای دقت بیشتر باید از آن در عرض جغرافیایی بین ۴۰ و ۶۰ درجه [شمالی یا جنوبی] استفاده شود؛ هر چند در عرض جغرافیایی ۲۳٫۵ تا ۶۶٫۵ درجه [شمالی یا جنوبی] نتیجهاش قابل قبول است.(البته در نیمکردهٔ جنوبی جهت شمال و جنوب برعکس است.) در واقع هر چه به استوا نزدیکتر شویم، از دقت این روش کاسته میشود. ضمناً هر چه زمان به کار بردن این روش به ظهر شرعی نزدیکتر باشد، نتیجهٔ آن دقیقتر خواهد بود.
اگر مطمئن نیستید کدام طرف شمال است و کدام طرف جنوب، به یاد بیاورید که خورشید از شرق بر میخیزد، در غرب مینشیند، و در ظهر سمت جنوب است.
توجه کنید که اگر این روش را در هنگام ظهر شرعی (یعنی ساعت ۱۲) اجرا کنیم، جهت عقربه ساعتشمار خود به سوی جنوب است. یعنی مانند همان روش «جهتیابی با سمت خورشید»، که گفتیم خورشید در ظهر شرعی به سمت جنوب است.
اگر از ساعت دیجیتال استفاده میکنید، میتوانید ساعت عقربهداری را روی یک کاغذ یا روی زمین بکشید (دور دایرهای از ۱ تا ۱۲ بنویسید، و عقربهٔ ساعتشمار را هم بکشید)، و سپس از روش بالا استفاده کنید.
حتی وقتی هوا آفتابی نیست و خورشید به راحتی دیده نمیشود هم گاه سایهٔ خوشید را میتوان دید. اگر یک چوبکبریت را عمود نگه دارید، سایهٔ آن برعکس جهت خورشید میافتد.
روشهای جهتیابی در شب
جهتیابی با ستارهٔ قطبی
از آنجا که ستارهها به محور ستاره قطبی در آسمان میچرخند، در نیمکرهٔ شمالی زمین ستارهٔ قطبی با تقریب بسیار خوبی (حدود ۰٫۷ درجه خطا) جهت شمال جغرافیایی (و نه شمال مغناطیسی) را نشان میدهد؛ یعنی اگر رو به آن بایستیم، رو به شمال خواهیم بود.
برای یافتن ستارهٔ قطبی روشهای مختلفی وجود دارد:
به وسیلهٔ مجموعه ستارگان «دبّ اکبر»: صورت فلکی دبّ اکبر شامل هفت ستارهاست که به شکل ملاقه قرار گرفتهاند: چهار ستاره آن تشکیل یک ذوزنقه را میدهند، و سه ستارهٔ دیگر مانند یک دنباله در ادامه ذوزنقه قرار گرفتهاند. هر گاه دو ستارهای که لبهٔ بیرونی ملاقه را تشکیل میدهند (دو ستارهٔ قاعده کوچک ذوزنقه؛ لبهٔ پیالهٔ ملاقه؛ محلی که آب از آنجا میریزد) را [با خطی فرضی] به هم وصل کنیم، و پنج برابر فاصله میان دو ستاره، به سمت جلو ادامه دهیم، به ستاره قطبی میرسیم.
به وسیلهٔ مجموعه ستارههای «ذاتالکرسی»: صورت فلکی ذاتالکرسی شامل پنج ستارهاست که به شکل W یا M قرار گرفتهاند. هرگاه (مطابق شکل) ستارهٔ وسط W (رأس زاویهٔ وسطی) را حدود پنج برابرِِ «فاصلهٔ آن نسبت به ستارههای اطراف» به سوی جلو ادامه دهیم، به ستارهٔ قطبی میرسیم.
نکات
صورتهای فلکی ذاتالکرسی و دبّ اکبر نسبت به ستارهٔ قطبی تقریباً روبهروی یکدیگر، و دور ستاره قطبی خلاف جهت عقربههای ساعت میچرخند. اگر یکی از آنها پشت کوه پنهان بود، با دیگری میتوان ستارهٔ قطبی را یافت. فاصلهٔ هر کدام از این دو صورت فلکی تا ستارهٔ قطبی تقریباً برابر است.
اگر برای یافتن ستارهها در آسمان از نقشه ستارهیاب (افلاکنما) استفاده میکنید، بهخاطر داشته باشید که ستارهیابها موقعیت ستارهها را در زمان، تاریخ و موقعیت جغرافیایی (طول و عرض جغرافیایی) خاصی نشان میدهند.
هر چه از استوا به سوی قطب شمال برویم، ستارهٔ قطبی در آسمان بالاتر (در ارتفاع بیشتر) دیده میشود. یعنی ستارهٔ قطبی در استوا (عرض جغرافیایی صفر درجه) تقریباً در افق دیده میشود، و در قطب شمال(عرض جغرافیایی ۹۰ درجه) تقریباً بالای سر (سرسو، سمتالرّأس، رأسالقدم) دیده میشود. بالاتر از عرض جغرافیایی ۷۰ درجه شمالی عملاً نمیتوان با ستارهٔ قطبی شمال را پیدا کرد.
جهتیابی با هلال ماه
اگر به دلیل وجود ابر یا درختان نمیتوانید ستارهها را ببینید، میتوانید از ماه برای جهتیابی استفاده کنید.
ماه به شکل هلال باریکی تولد مییابد، و در نیمههای ماه قمری به قرص کامل تبدیل میشود، و سپس در جهت مقابل هلالی میشود. در نیمهٔ اول ماههای قمری قسمت خارجی ماه (تحدب و کوژی ماه، برآمدگی و برجستگی ماه) مانند پیکانی جهت غرب را نشان میدهد. در نیمهٔ دوم ماههای قمری، تحدب ماه به سمت مشرق است.
اگر خطی از بالای هلال به پایین آن وصل کنیم و ادامه دهیم، در نیمهٔ اول ماه قمری شکل p و در نیمهٔ دوم شکل q خواهد داشت.
کره ماه در نیمهٔ اول ماههای قمری پیش از غروب آفتاب طلوع میکند، و در نیمهٔ دوم پس از غروب، تا پایان ماه که پس از نیمهشب طلوع مینماید.
پیدا کردن جنوب توسط ماه: اگر خطی فرضی میان دو نوک تیز هلال ماه رسم کرده و آن را تا زمین ادامه دهید، تقاطع امتداد این خط با افق، نقطه جنوب را [در نیمکرهٔ شمالی زمین] نشان میدهد.
این روش جهتیابی چندان دقیق نیست، ولی حداقل راهنمایی تقریبی را فراهم میسازد. در زمان قرص کامل نمیتوان از این روش استفاده کرد. وقتی ماه به صورت قرص کامل است، میتوان به کمک حرکت ظاهری ماه (که از مشرق به طرف مغرب است) جهتیابی کرد.
روشهای دیگر جهتیابی در شب
حرکت ظاهری ماه در آسمان از شرق به غرب است.
خوشه پروین: دستهای (حدود ده تا پانزده) ستاره، به شکل خوشه انگور، در یک جا مجتمع هستند که به آن مجموعه خوشه پروین میگویند. این ستارگان مانند خورشید از شرق به طرف غرب در حرکتند، ولی در همه حال دُمِ آنها به طرف مشرق است.
ستارگان بادبادکی: حدود هفت -هشت ستاره در آسمان وجود دارد که به شکل بادبادک یا علامت سوال میباشند. این ستارگان نیز از شرق به غرب حرکت میکنند، و در همه حال دنباله بادبادکی آنها بهطرف جنوب است.
کهکشان راه شیری تودهٔ عظیمی از انبوه ستارگان است که تقریباً از شمال شرقی به جنوب غربی امتداد یافتهاست. در شمال شرقی این راه باریک است، و هر چه به سمت جنوب غربی میرود، پهنتر میشود. هر چه به آخر شب نزدیکتر میشویم، قسمت پهن راه شیری به طرف مغرب منحرف میشود.
روشهای جهتیابی، قابل استفاده در روز و شب
جهتیابی با قبله
اگر جهت قبله و میزان انحراف آن از جنوب (یا دیگر جهتهای اصلی) را بدانیم، میتوانیم شمال را تشخیص دهیم. مثلاً اگر در تهران ۳۷ درجه از جنوب سمت به غرب متمایل شویم (یعنی حدوداً جنوب غربی)، به طرف قبله ایستادهایم. پس هرگاه در تهران جهت قبله را بدانیم، اگر ۳۷ درجه از سمت قبله در جهت عکس عقربههای ساعت بچرخیم، به طرف جنوب ایستادهایم، و اگر ۱۴۳ درجه (۳۷-۱۸۰) در جهت عقربههای ساعت بچرخیم، به طرف شمال ایستادهایم.
قبله را از راههای مختلفی میتوان یافت:
قبلهنما: دقیقترین روش تعیین قبله، بهوسیلهٔ قبلهنماست، که آن هم با یک قطبنما انجام میگیرد؛ و اگر ما قطبنما داشته باشیم، با آن قطب را مشخص میکنیم!
محراب مسجد: محراب مساجد به طرف قبلهاست. در نمازخانهها هم معمولاً جهت قبله مشخص شدهاست.
قبرستان: مرده را در قبر روی دست راست، به سمت قبله میخوابانند. پس اگر شما طوری ایستاده باشید که نوشتههای سنگ قبر را به درستی میخوانید، سمت چپتان قبلهاست.
دستشویی: از آنجا که قضای حاجت رو به قبله نباید باشد، معمولاً توالتها را عمود بر قبله میسازند.
جهتیابی با قطبنمای دستساز
اگر قطبنمایی به همراه نداشتید، ولی اتفاقاً یک سوزن یا میخ کوچک در جیبتان یافتید، این روش کمککار شما در ساخت یک قطبنما خواهد بود. البته احتمال استفاده از آن در شرایط واقعی کم است، ولی انجام آن کاری سرگرمکنندهاست.
با مالش دادن یک سوزن فقط در یک جهت به آهنربا -یا حتی احتمالاً چاقوی خودتان-، یا مالیدن آن فقط در یک جهت به پارچهٔ ابریشمی یا پنبهای، سوزنْ مغناطیسی یا قطبی میشود؛ مانند سوزن قطبنما. (مثلاً با ۳۰ بار مالش دادن سوزن به آهنربا از طرف خودتان به سمت بیرون، سوزن به اندازهٔ کافی خاصیت آهنربایی پیدا میکند. همچنین مالش سر سوزن از پایین به بالا بر پارچهٔ ابریشمی باعث میشود که سر سوزن نقطه شمال را نشان دهد). حتی میتوانید آنرا در یک جهت میان موهای سر خود بکشید. توجه کنید که همیشه فقط در یک جهت مالش دهید.
حال اگر آنرا روی یک چوبپنبه یا پوشال کوچک قرار دهید(سوزن را به چوبپنبه چسب بزنید، یا درون آن فرو کنید؛ یا در دو طرف سوزن چوبپنبههایی کوچک فرو کنید)، و روی آب (آب راکد یا ظرفی پر از آب) شناور نمایید، مانند یک قطبنما عمل میکند، و سر سوزن رو به شمال میچرخد. برای اینکه سمت شمال و جنوب سوزن را اشتباه نکنید، این نکته را در نظر بگیرید که -در نیمکرهٔ شمالی زمین- آن سمت قطبنما که تقریباً رو به خورشید و ماه است، سمت جنوب است، زیرا آنها در قسمت جنوبی آسمان قرار دارند. همچنین میتوانید سوزن را با یک آهنربا امتحان کنید، و سپس سمت شمال را با علامتی روی آن مشخص نمایید.
روش دیگر ساخت آهنربا این است که یک میله یا سوزن آهنی یا فولادی را در جهت میدان مغناطیسی زمین تراز کنیم، و سپس آنرا حرارت داده یا بر آن ضربه وارد کنیم. حال اگر این آهنربا را روی سطحی با اصطکاک کم قرار دهیم (روی یک تکه چوب کوچک در آب شناور سازید، یا مثلاً سوزن را با یک ریسمان غیرفلزی آویزان(معلق) نمایید) قطبنمای ما کار میکند؛ یعنی میله آنقدر میچرخد تا در راستای میدان مغناطیسی زمین (شمالی-جنوبی) قرار گیرد.
مغناطیسی کردن سوزن با باتری: اگر سیمی را دور سوزن بپیچانید و برای چند دقیقه سر سیم را به ته باتری وصل کنید، سوزن مغناطیسی میشود.
به دلیل کشش سطحی آب، میتوان سوزن را به تنهایی روی سطح آن شناور کرد. مثلاً میتوان سوزن را روی کاغذی گذاشت، و کاغذ را روی آب گذاشت. اگر کاغذ روی آب بماند که بهتر، و اگر کاغذ در آب فرو برود احتمالاً سوزن روی آب باقی میماند. اگر سوزن را با گریس یا روغنی غیرقابلحل در آب چرب کنید (مثلاً با مالش سوزن به موهای خود سوزن را چرب نمایید)، کار آسانتر خواهد شد. چرب بودن سوزن سبب میشود که سوزن روی سطح آب شناور بماند.