دانشگاه
دانشگاه

دانشگاه (به درى، فارسی افغانستان: پوهنتون) را در فرهنگ‌های لغت این گونه تعریف کرده‌اند: نهادی برای آموزش عالی که سه ویژگی اصلی دارد:


دانشکده‌هایی در رشته‌های گوناگون دانش
تسهیلاتی برای پژوهش استادان و دانشجویان
رتبه‌های آموزشی که به دانشجویان و استادان داده می‌شود.






گفته می‌شود که قدیمی‌ترین نهادی که به دانشگاه‌های امروزی شباهت بیشتری داشت، حدود شش و نیم سده پس از برپایی آکادمی افلاطون (که در باغ آکادامه و دره آکادموس آتن گشایش یافت)فعالیت می‌کرد. دانشگاه‌ها بر حسب علومی که در آنها تدریس می‌شوند، بر دو نوع هستند:



دانشگاه‌های جامع

دانشگاه‌های تخصصی



دانشگاه در تمام سطوح علمی گوناگون (کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا) و رشته‌های مختلف مدرک دانشگاهی ارائه می‌نماید.



تاریخ

با توجه به تعریفی که از دانشگاه ارائه می‌شود در مورد اینکه کهن‌ترین دانشگاه دنیا کدام بوده بحث و جدلهای بسیاری وجود دارد. اما به قطع یقین، چنین مرکز آموزشی در تمدنهای باستانی خاور شکل گرفته‌است. اگر دانشگاه را یک موسسه دانشجویی فرض کنیم، آکادمی افلاطون قدیمی‌ترین دانشگاه در باختر بوده‌است و سند تاریخی هم بر این ادعا وجود دارد. واژه لاتین "universitas" ابتدا در عصر یونان باستان و روم احیا شد و به کمک آن تلاش می‌کردند ویژگی‌های آکادمی افلاطون را شرح دهند. اگر دانشگاه را تنها یک موسسه آموزش عالی فرض کنیم آنگاه می‌توانیم دانشگاه شانگیانگ در چین را که پیش از سده ۲۱ قبل از میلاد گشایش یافته بود، قدیمی‌ترین دانشگاه بنامیم؛ مشروط بر اینکه افسانه نباشد. دانشگاه قسطنطنیه (در عهد امپراطوری بیزانس) در سال ۸۴۹ میلادی به دستور قیصر بارداس (نایب السلطنه امپراطور میخائیل سوم) احیا گردید. این دانشگاه با داشتن فعالیت‌های پژوهشی و آموزشی، حفظ خودگردانی و استقلال آکادمیک عموماً به عنوان نخستین موسسه آموزش عالی با ویژگی‌های دانشگاهی امروزی شناخته می‌شود.

آموزش در دانشگاه نالاندا در ایالت بیهار در هند در قرن ۵ پیش از میلاد برپا بوده و به دانش آموختگان آن مدرک دانشگاهی اعطا می‌شده‌است. سومین دانشگاهی که به تازگی ویرانه‌های آن را یافته‌اند، دانشگاه راتناجیری در اوریسا است. دانشگاه الازهر در قرن دهم در قاهره در کشور مصر گشایش یافت.

شهرهای باستانی تکشاشیلا نالاندا، ویگراماسیلا و کانچیپورا در هند باستان مراکز بسیار مشهور آموزشی در خاور بوده‌اند که از سراسر آسیا دانشجو داشته‌اند. به ویژه نالاندا که مرکز معروف دانشگاهی بوداگرایی بوده و لذا هزاران اندیشمند و دانشجوی بودایی را از چین، شرق آسیا، آسیای مرکزی و آسیای جنوب شرقی جذب کرده و در کنار آن دانشجویان بسیاری از ایران و خاورمیانه را در خود جای داده بود.

در آن زمان اعطای مدرک دانشگاهی چندان مرسوم نبود ولی موسسات آموزش عالی باستانی در چین آکادمیهای (شویان)، یونان، (آکادمی) و ایران نیز وجود داشتند.

مدرسه در سال ۳۸۷ قبل از میلاد توسط فیلسوف یونانی افلاطون در مجاورت آتن بانام آکادیموس تاسیس گردید و به دانشجویان خود فلسفه ریاضیات و ژیمناستیک آموزش می‌داد و گاهی به عنوان دانشگاه در نظر گرفته می‌شود. دیگر شهرهای یونان با موسسات آموزشی قابل ملاحظه شامل کوس (سرای هیپوکرات‌ها) که آموزشگاه پزشکی داشت و هودز که آموزشگاه‌های فلسفه داشت، می‌باشند. موسسه کلاسیک بعدی موزه و کتابخانه اسکندریه است که از شهرت بسیاری برخوردار بوده‌است.

موسسات دانشگاهی شبیه به دانشگاه‌های مدرن در ایران و جهان اسلام نیز قبل از الازهر وجود داشته‌اند. درچین باستان چند موسسه آموزش عالی وجود داشت که تقریباً نقشی همانند با دانشگاه‌های جهان باختر را ایفا کرده‌اند. چنین گفته می‌شود که در قرن ۲۱ پیش از میلاد در چین موسسه آموزشی عالی با نام شانگیانگ تاسیس شده (شانگ به معنی عالی و برتر و یانگ به معنی مدرسه‌است) که موسس آن شون (از ۲۳۵۷ تا ۲۳۰۷ ق. م.) در عصر یویو می‌زیسته‌است. ممکن است مراکز آموزش عالی بر مدرسه امپریال مرکزی موسوم به پیونگ در زمان سلسله ژو (۱۰۴۶ تا ۲۴۹ قبل از میلاد)، تایخو در سلسله هان (۲۰۲ ق. م. تا ۲۲۰ پس از میلاد) و گوزیجیان در سلسله سوی تاثیر فراوانی گذاشته باشد. تاریخ دانشگاه نانجینگ به تاسیس آموزشگاه سلطنتی نانجینگ درسال ۲۵۸ باز می‌گردد و دانشگاه سلطنتی نانجینگ به نخستین موسسه‌ای تبدیل شد که ترکیب آموزش و پژوهش را در ۵ دانشکده در سال ۴۷۰ ارائه می‌کرد. در هر سلسله فقط یک آموزشگاه سلطنتی مرکزی وجود داشت که آن نیز همیشه در مقر حکومت بود و بالاترین سطوح علمی را در آن ارائه می‌دادند. همچنین نوع دیگری از موسسات آموزشی موسوم به آکادمی‌های شویوان از قرن هشتم به بعد در عصر حکومت تانگ به وجود آمدند. این مراکز عموماً به صورت خصوصی اداره می‌شدند و دولت به برخی از آنها کمک می‌کرد. هزاران شویواندر چین فعال بودند و مدارک تحصیلی آنها با هم تفاوت داشت. ازمیان شویوان‌های پیشرفته می‌توان یولو شویان و بایلدونگ شویان را به عنوان مرکز آموزش عالی در نظر گرفت. در کشور چین باستان تمام امور امپراطوری را به مقامات تحصیل کرده و با سواد می‌سپردند و در زمان سلسله سوی (‎۵۸۱-۶۱۸) برای ارزشیابی و انتخاب افراد حکومتی یک آزمون بر‌گزار می‌شد.

در عصر کارو لینجیان، چارلیماگن نمونه‌ای از آکادمی‌ها را به نام آموزشگاه کاخ یا scola palatina در آخن واقع در آلمان امروزی تاسیس کرد. دانشگاه دیگری که امروزه آکادمی برکساگاتا نام دارد در سال ۷۹۸ توسط یکی از رهبران کارولینجیان تاسیس شده بود. دانشگاه در منطقه نویون که امروزه در خاک فرانسه واقع شده قرار داشت. به طور کلی می‌توان گفت که هدف اندیشمندان، اشخاص طبقه بالا، روحانیون و خود چارلیماگن این بود که کل جامعه به طور خاص، و فرزندان اشراف به طور عام آموزش ببینند تا شیوه مدیریت زمین‌ها و حفاظت از سرزمین خود را در برابر تجاوز و استفاده نادرست فرا گیرند. نخستین دانشگاه اروپایی قرون وسطی دانشگاه ماگنورا در قسطنطنیه بود (که امروزه در استانبول ترکیه قرار دارد). این دانشگاه درسال ۸۴۹ در زمان سیطره امپراطوری بارداس و میخائیل سوم تاسیس شد و پس از آن در قرن نهم دانشگاه سالرنو، در سال ۱۰۸۸ دانشگاه بولونیا (ایتالیا) و در سال ۱۱۰۰ دانشگاه پاریس در فرانسه (بعداً با دانشگاه سوربن ادغام شد) بنا شدند. بسیاری از دانشگاه‌های قرون وسطی تحت سیطره کامل کلیسای کاتولیک و پاپ‌ها بودند. در اوایل قرون وسطی بیشتر دانشگاه‌های نو از مدارس و آموزشگاه‌های پیشین منشعب شدند به ویژه اینکه گرایش زیادی برای تبدیل شدن به مراکز آموزش عالی داشتند. بسیاری از مورخین معتقدند این دانشگاه‌ها تداوم همین علائق معابد به تحصیل بوده‌اند.

در اروپا مردان جوان پس از پایان تحصیلات در مقطع سوم (مقدمات گرامر، کلام و منطق) و مقطع چهارم به ادامه تحصیل در دانشگاه می‌پرداختند و در رشته‌های گرامر، منطق، هندسه، مثلثات، ریاضیات، موسیقی و نجوم درس می‌خواندند (برای آگاهی یافتن از تاریخچه نحوه توسعه مقاطع سوم و چهارم در رابطه با مدارک، به ویژه در دانشگاه‌های انگلیسی به مدارک دانشگاه آکسفورد مراجعه نمایید).

مبنای تاسیس دانشگاه قانون یا فرمان تاسیس بود. مثلاً در انگلستان برای تاسیس دانشگاه نیاز به قانون پارلمان یا فرمان سلطنتی بود؛ در هر دو حالت اعطای هر نوع مدرکی فقط با تایید شورای ویژه و دیگر دستگاه‌های مجاز، انجام می‌شد.

در مالی (غرب آفریقا) دانشگاه اسلامی سنکور (در سال ۹۸۹) تاسیس شد ولی فاقد مدیریت مرکزی بود؛ در واقع این دانشگاه از مجموعه‌ای از دانشکده‌های مستقل تشکیل شده بود که هر یک توسط یک اندیشمند یا استاد اداره می‌شدند. کلاسها در فضای باز مساجد یا اماکن خصوصی تشکیل می‌شدند. موضوعات اصلی تدریس عبارت بودند از قرآن، مطالعات اسلامی، حقوق و ادبیات. درکنار آنها دروس پزشکی و جراحی، نجوم، ریاضیات، فیزیک، شیمی، فلسفه، زبان و زبان شناسی، جغرافیا، تاریخ و هنر هم ارائه می‌شد. دانشجویان درکنار درس، زمانی را هم به آموزش اخلاق و بازرگانی اختصاص می‌دادند. اماکن تجاری مدرسه دوره‌هایی را در مورد تجارت، قالیبافی، کشاورزی، ماهیگیری، بنایی، کفاشی، خیاطی و دریانوردی ارائه می‌کردند. گفته می‌شود که آزادی فکری دانشگاه‌های غربی تحت تاثیر دانشگاه‌هایی مانند سنکور و قرطبه (اسپانیای مسلمان) بوده‌است. حفظ قرآن و آموزش زبان عربی برای دانشجویان الزامی بود. زبان رسمی تدریس در دانشگاه و همچنین زبان بازرگانی تیمبوکتو زبان عربی بود. به جز تعداد کمی دست نوشته به زبان‌های سونگای و دیگر زبان‌های غیر عربی، تمام ۷۰۰۰۰ نسخه باقی‌مانده از آن عصر به زبان عربی هستند. (بنیاد الفرقان در لندن یک فهرست ۵ جلدی ازاین آثارمنتشر کرده که در کتابخانه احمد بابا موجود است.)

دانشجویان این دانشگاه نیز همچون سایر دانشگاه‌های اسلامی از سراسر دنیا پذیرش می‌شدند. در حدود قرن ۱۲ بود که این دانشگاه ۲۵۰۰۰ دانشجو را در شهری ۱۰۰۰۰۰ نفری در خود جای داده بود. این دانشگاه به خاطر استانداردهای بالا و سختگیری در پذیرش دانشجو مشهور بود.





آینده

آینده دانشگاه‌های امروزی به صورت ساختمانی سنتی از خشت و گل به چند دلیل در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. یک موسسه اروپایی یا مسیحی ویژه نخبگان در حرکت به سوی مدل آموزشی همگانی مشکلات قابل توجهی داشته‌است. این مدل باید به دنبال افزایش سطح کیفی پرورش نخبگان و دستیابی به حقایق عینی باشد. استنلی آرونویتز در مطالعه دانشگاه‌های آمریکا پس از جنگ جهانی دوم («کارخانه دانش») می‌گوید که دانشگاه‌های آمریکا تحت تاثیر مسائل مربوط به اشتغال، فشار بر دانشگاه‌هایی که زمین آنها موقوفه‌است، و بی توجهی سیاست‌مداران و عدم آگاهی دانشگاه‌ها از نیازهای جامعه بوده‌اند. به صورت نظری تر بیل ریدینگز (مرحوم) در مطالعه ۱۹۵۵ خود با عنوان "ویرانی دانشگاه هاً تصریح می‌کند که دانشگاه‌های جهان به طور ناامید کننده‌ای در اثر جهانی سازی و بی ارزشی تعالی بوروکراتیک تغییرکرده‌اند. وی معتقد است که دانشگاه‌ها به زندگی مصرف گرایانه و ویرانگر خود ادامه می‌دهند تا ما به فکر آموزش‌های پیشرفته فراملی بیفتیم که فراتر از مسائل ملی و سازمانی حرکت می‌کنند.

جنبش در حال گسترشی به نام دانشگاه عصر سوم (U3A) شکل گرفته‌است که شامل گروه‌های کوچک، مستقل و خود مختار از اندیشمندان بازنشسته و دیگر کسانی است که برای خودشان مطالعه می‌کنند؛ این دانشگاه‌ها خیریه هستند وهیچ گونه مدرک یا گواهی نمی‌دهند: دانشگاه به شکل باستانی، یعنی مجموعه‌ای از اندیشمندان. دامنه مطالعات U3A فراتر از محدوده دانشگاه هاست و شامل اغلب رشته‌های فیزیکی و ذهنی است که برای افرادی که در «عصر سوم» زندگی خود قرار دارند مفید است.





سازمان

اگر چه هر نهاد و موسسه‌ای از سازماندهی ویژه خود برخوردار است، ولی دانشگاه‌ها تقریباً همگی از یک هیات امنا، یک رئیس، دستکم یک معاون و روسای قسمت‌های گوناگون تشکیل شده‌اند که تصمیم‌گیری‌های گوناگون را عملی می‌سازند. دانشگاه‌ها معمولاً به تعدادی دانشکده تقسیم می‌شوند. سیستم‌های دانشگاه دولتی توسط نهادهای آموزش عالی دولتی اداره می‌شوند. این نهادها درخواست‌های مالی و پیشنهادهای بودجه‌ای را بررسی و پس از تصویب، بودجه یاد شده را به دانشگاه تخصیص می‌دهند. این نهادها همچنین برنامه‌های نو آموزشی را تایید و برنامه‌های جاری را لغو یا اصلاح می‌نمایند. به علاوه تدابیر لازم را برای توسعه هماهنگ آموزش عالی در سطح کشور اتخاذ می‌کنند. اما بسیاری از دانشگاه‌های دولتی در دنیا تا حدی از استقلال مالی، پژوهشی و آموزشی برخوردارند. دانشگاه‌های خصوصی بودجه خود را از دولت دریافت نمی‌کنند و در اتخاذ سیاست‌های خود استقلال بیشتری دارند.

هر چند سیاست‌های متغیر یا استانداردهای فرهنگی و اقتصادی در نواحی جغرافیایی گوناگون سبب ایجاد عدم توازن شدید بین دانشگاه‌های گوناگون جهان و حتا دانشگاه‌های یک کشور شده‌است، اما معمولاً دانشگاه‌های هر جامعه در میان موسسات پژوهشی و آموزشی پیشرو آن جامعه قرار دارند.

اغلب دانشگاه‌ها در کنار ارائه دروس علوم طبیعی، مهندسی، معماری، پزشکی، مدیریت ورزش، علوم اجتماعی، حقوق یا علوم انسانی، امکانات رفاهی خاصی را مانند غذا خوری، بانک، مراکز تایپ و چاپ، مراکز شغلی و بوفه‌ها را برای دانشجویان خود فراهم می‌آورند. به علاوه بیشتر دانشگاه‌های بزرگ کتابخانه، مراکز ورزشی، رستوران، اتحادیه دانشجویی، باغهای گیاه شناسی، رصد خانه ستاره شناسی، بیمارستان‌های دانشگاهی و کلینیک‌ها، آزمایشگاه‌های رایانه‌ای، آزمایشگاه‌های علمی و مراکز رشد بازرگانی ویژهٔ خود را دارند.





دانشگاه‌های سراسر جهان

روش‌های تامین بودجه و سازمان دانشگاه‌ها در کشورهای گوناگون جهان بسیار متفاوت هستند. در برخی کشورها بودجه از سوی دولت تامین می‌شود و دربرخی از کشورها از شهریه‌های دانشجویان و کمک‌های مردمی استفاده می‌شود. در برخی کشورها افراد در مناطق خود به دانشگاه می‌روند ودربرخی از کشورها دانشگاه‌ها از سراسر دنیا دانشجو پذیرش می‌کنند و امکانات اقامتی در اختیار دانشجویان قرار می‌دهند.





پذیرش دانشجو

سیستم‌های پذیرش و ساختارهای دانشگاهی در سراسر جهان تفاوت‌های زیادی با هم دارند (به سیستم پذیرش دانشگاه‌ها مراجعه کنید). این تفاوت‌ها در کشورهایی که دانشگاه‌های‌شان نقش کالج‌های اجتماعی را ایفا می‌کنند (مانند اروپا و ایالات متحده) محسوس‌ترند. دانشجویان یا از طریق پرداخت مبالغی پول به عنوان شهریه در دانشگاه پذیرفته می‌شوند و یا از طریق آزمونی به‌نام کنکور.





پذیرش دانشجو با اخذ شهریه

دانشجویان پولی، طبقه‌ای ویژه، در دانشگاه‌ها هستند که به علت پولدار بودن، امکانات در اختیارشان است. این دانشجویان، زیر نظر بهترین استادان، مشغول به تحصیل هستند. مسئولان دانشگاهی، صرفاً به علت کسب درآمد اقدام به چنین کاری می‌کنند.

هرچند که دانشگاه، قابل تقلیل به یک بنگاه اقتصادی یا یک شرکت سهامی نیست. (زیرا که دانشگاه، ابعاد غیر انتفاعی، غیر بازاری و ویژگی‌های اجتماعی و فرهنگی خاصی دارد و پاسخ‌گویی دانشگاه، صرفاً، پاسخ‌گویی به تقاضای بازارها نیست، بلکه مسئولیت اجتماعی پاسخ‌گویی به مسائل فرهنگی جامعه را نیز عهده‌دار است.) ولیکن، برخی دانشگاه‌های خصوصی، اقدام به پذیرش چنین دانشجویانی می‌کنند.





پذیرش از طریق کنکور

کنکور نام آزمونی است که در بسیاری کشورها برای پذیرش دانشجو بر‌گزار می‌شود. (برای آشنایی بیشتر به مقاله: کنکور مراجه کنید.)




کاربردهای محاوره‌ای

واژه «دانشگاه» از نظر کلامی ممکن است به یک مرحله در زندگی فرد اطلاق شود: «وقتی در دانشگاه بودم...»؛ در ایالات متحده اغلب از واژه «کالج» استفاده می‌شود: «وقتی در کالج بودم...».(برای اطلاعات بیشتر به مقاله کالج، تفاوت کاربرد در آمزیکا و بریتانیا مراجعه کنید.) در استرالیا و نیوزلند واژه دانشگاه را به اختصار یونی (uni) می‌گویند که اخیراً در میان جوانان بریتانیایی هم متداول شده‌است. در نیوزلند و آفریقای جنوبی نیز از لفظ ورسیتی (varsiry) استفاده می‌شود که در قرن ۱۹ در انگلستان رایج بوده‌است. امروزه در ایالات متحده عموماً از واژه «دانشگاه» برای اشاره به موسسه‌ای استفاده می‌شود که از چند دانشکده برخوردار است و طیف گسترده‌ای از مدارک تحصیلی عالی را به دانشجویان می‌دهد (حتا اگر فاقد برنامه‌های تحصیلی در مقطع دکترا باشد) و موسسات کوچکتر که مدارک کارشناسی و کاردانی اعطا می‌کنند، «کالج» نامیده می‌شوند. (به کالج‌های عمومی مراجعه کنید). با این وجود برخی دانشگاه‌های قدیمی تر آمریکا مانند بوستون کالج، دارتموث کالج و کالج ویلیام و مری بنا به دلایل تاریخی لفظ کالج را برروی نام خود حفظ کرده‌اند، اگر چه مدارک دانشگاهی عالی متعددی اعطا می‌کنند. از سوی دیگر بسیاری از کالج‌های کوچکتر وجود دارند که صرف نظر از محدودیت‌های برنامه‌ها و مدارک تحصیلی قابل عرضه خود، خود را «دانشگاه» معرفی می‌کنند. طبقه بندی کارنگی، موسسات دانشگاهی و کالج‌های ایالات متحده را بر اساس آمار مدارک عرضه شده توسط آنها متمایز می‌سازد. این طبقه بندی‌ها عبارتند از: I (دکترا)، IIA (کارشناسی ارشد)، IIB (کارشناسی)، III (موسسات دوساله با رتبه آکادمیک)، IV (موسسات دوساله بدون رتبه آکادمیک). یک دانشگاه «واقعی» موسسه‌ای است که در طبقه بندی‌های I یا IIA قرار می‌گیرد.




دانشگاه‌های کشورهای گوناگون

دانشگاه‌های اتریش
دانشگاه‌های افغانستان
دانشگاه‌های آرژانتین
دانشگاه‌های استرالیا
دانشگاه‌های بنگلادش
دانشگاه‌های بلژیک
دانشگاه‌های برزیل
دانشگاه‌های ایران
دانشگاه‌های عراق
دانشگاه‌های کردستان عراق
دانشگاه‌های بریتانیا
دانشگاه‌های سوئد
دانشگاه‌های بغارستان
دانشگاه‌های کامرون
دانشگاه‌های کانادا
دانشگاه‌های چین
دانشگاه‌های هلند
دانشگاه‌های مصر
دانشگاه‌های فرانسه
دانشگاه‌های آلمان
دانشگاه‌های یونان
دانشگاه‌های مجارستان
دانشگاه‌های ایران
دانشگاه‌های جمهوری ایرلند
دانشگاه‌های اسرائیل
دانشگاه‌های ایتالیا
دانشگاه‌های ژاپن



دانشگاه‌های اردن
دانشگاه‌های کنیا
دانشگاه‌های جهموری مقدونیه
دانشگاه‌های مالزی
دانشگاه‌های هند
دانشگاه‌های نیوزیلند
دانشگاه‌های نیجریه
دانشگاه‌های نروژ
دانشگاه‌های پاکستان
دانشگاه‌های فیلیپین
دانشگاه‌های لهستان
دانشگاه‌های پرتغال
دانشگاه‌های رومانی
دانشگاه‌های روسیه
دانشگاه‌های سنگاپور
دانشگاه‌های آفریقای جنوبی
دانشگاه‌های اسپانیا
دانشگاه‌های سوئیس
دانشگاه‌های تایوان
دانشگاه‌های اروگوئه
دانشگاه‌های ترکیه
دانشگاه‌های بریتانیای کبیر
دانشگاه‌های ایالات متحده آمریکا




دانشگاه مجازی
دانشگاه مجازی یا دانشگاه الکترونیکی که به دانشگاه قرن ۲۱ هم معروف است، از زمانی که اینترنت همگانی شد مطرح گردید. بررسی‌ها نشان می‌دهد آمریکا اولین کشوری بود که دانشگاه مجازی تأسیس کرد. البته فکر اولیه این‌گونه دانشگاه‌ها مربوط به انگلستان است که تحت عنوان دانشگاه باز (به انگلیسی: Open University) از سال‌ها قبل در این کشور فعال بوده و هست. ولی دانشگاه مجازی توسعه‌داده شده توسط آمریکایی‌ها است که به‌طور عملی به این مقوله پرداخته‌اند. برای تحصیل در این سیستم آموزشی حداقل پیش‌نیاز دانشجو برای شرکت در دوره‌های آموزشی دسترسی به دستگاه رایانه، شبکه‌ی اینترنت و انگیزه‌ی قوی برای موفقیت در یک کلاس غیر سنتی است.
ایجاد دانشگاه سنتی و تدریس از طریق رایانه و اینترنت فراتر از قید زمان و مکان صورت می‌گیرد. با این روش دانشجو می‌تواند در هرزمان و در هرجایی به آموزش دسترسی داشته باشد. در Flag of Iran.svg ایران نیز به‌دنبال گسترش و پیشرفت شبکه، گسترش ضریب نفوذ فناوری اطلاعات و ارتباطات، سیستم آموزش الکترونیکی در دستور کار قرار گرفته و از چند سال قبل تأسیس دانشگاه مجازی از ایده به عمل درآمد.




نحوه‌ی ارتباط دانشجو و استاد

مطالبی که در دانشگاه مجازی ارائه می‌شود، مطالب مجازی نیست بلکه همان مطالبی است که در دانشگاه حقیقی توسط استاد تدریس می‌شود. با این تفاوت که در دانشگاه مجازی از ابزار خاصی استفاده می‌شود تا فضای دانشگاه جابه‌جا شده و ارتباط استاد و دانشجو در بستر فناوری از راه دور ایجاد گردد. این بستر همان IT یا بستر اینترنتی است. باتوجه به وجود شبکه‌های اینترنتی، مطالب تدریس شده توسط استاد به‌مدت طولانی باقی می‌ماند و دانشجو با استفاده از گیرنده (رایانه) می‌تواند در هرلحظه از شبانه‌روز از آن درس تولید شده بهره گیرد.




تفاوت دانشگاه مجازی و حقیقی

دانشگاه مجازی در واقع یک حالت خاصی از دانشگاه حقیقی یا نقطه‌ی مقابل آن است. یعنی در دانشگاه حقیقی میز، صندلی و دیگر ابزار و امکانات از جمله استاد و دانشجو به‌صورت فیزیکی وجود دارد درحالی‌که در دانشگاه مجازی، در محیطی دیگر، رایانه، اینترنت و ماهواره خط ارتباطی بین استاد و دانشجو و کلاس هستند.




دانشگاه‌های مجازی ایران

در Flag of Iran.svg ایران پذیرش دانشجوی دانشگاه مجازی از طریق آزمون سراسری انجام می‌گیرد و دانشگاه‌های صنعتی شریف، صنعتی امیر کبیر، علم و صنعت، صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی، تهران( مرکز آموزش‌های الکترونیکی دانشگاه تهران ) ، شیراز، اصفهان و چند مؤسسه آموزش عالی غیر‌انتفاعی به ارائه‌ی دروس مجازی پرداخته‌اند.
یک دانشگاه مجازی یا دانشگاه الکترونیک مجتمعی است که دانشجویان می‌توانند از طریق اینترنت در دانشگاه ثبت نام نموده، دروس مورد نظر خود را از میان دروس ارائه شده انتخاب نمایند، از جلسات دروس استفاده نمایند، امتحان داده و با استاد و همکلاسیهایشان ارتباط برقرار کنند. همچنین دانشگاه الکترونیک ابزارهایی را در اختیار مدیران و استادان قرار می‌دهد که بتوانند وظایف خود را از طریق اینترنت انجام دهند.





دانشکده
دانشکده (به انگلیسی: Faculty)، محلی است که در آن دروس دانشگاهی تدریس می‌شود. معمولاً یک دانشگاه از چندین دانشکده و آموزشکده تشکیل شده‌است.





سازمان و مدیریت دانشکده کلیات و تعاریف

دانشکده نظام هماهنگ و تشکل اجتماعی خاصی از گروههای علمی وابسته و متجانس می‌باشد که بمنظور آموزش و پژوهش در یکی از زمینه‌های معارف بشری (علوم اجتماعی و انسانی، علوم پزشکی، علوم پایه، فنی و مهندسی، علوم کشاورزی، علوم دامپزشکی وهنر) تشکیل و حداقل دارای سه گروه آموزشی می‌باشد و دارای امکانات و تجهیزات لازم برای ارائه رشته‌های تحصیلی دائر در آن می‌باشد.
تعریف گروه آموزشی: اجتماعی از اعضای هیات علمی که در رشته‌ای از علوم و معارف بشری با یک زمینه کاملاً تخصصی و یا کاربردی متخصص باشند و عهده دار آموزش و ارائه خدمات پژوهشی در ارتباط با یک رشته و یا یک شاخه می‌باشند، هر گروه آموزشی حداقل دارای ۵ نفر عضو هیات علمی تمام وقت می‌باشند که لااقل سه نفر از آنان در مرتبه استادیاری و یا بالاتر باشند، گروه آموزشی واحد تابعه دانشکده می‌باشد.



ارکان مدیریت دانشکده

هر دانشکده بوسیله، رئیس آن که توسط رئیس دانشگاه انتخاب و برای مدت ۳ سال منصوب شده‌است اداره می‌شود. رئیس هر دانشکده برای اجرای وظایف محوله و بر اساس حجم عملیات و استانداردهای تشکیلاتی می‌تواند معاونینی داشته باشد. تعداد عناوین سازمانی معاونین بر اساس سازمان اداری مصوب دانشگاه که به تصویب مراجع قانونی ذی‌ربط می‌رسد تعیین می‌شود. معاونین دانشکده بر اساس پیشنهاد رئیس دانشکده و تأیید و حکم رئیس دانشگاه برای یک دوره دو ساله منصوب می‌شوند و انتخاب مجدد آنها بلامانع می‌باشد.



سازمان اداری و علمی دانشکده

دانشکده مجموعه متشکل و هدفمندی است که از تعدادی واحدهای اداری و آموزشی و پژوهشی تشکیل می‌شود و هر یک از واحدهای تابعه، مسئولیت اجرای بخشی از اهداف دانشکده را بعهده دارند. ساختار سازمانی و تشکیلات تفصیلی هر دانشکده براساس حجم عملیات و استانداردهای تشکیلاتی تنظیم و پس از تصویب هیات امناء دانشگاه به تأیید سازمان اداری و استخدامی کشور می‌رسد. در حال حاضر واحدهای پشتیبانی علمی و اداری دانشکده در قالب واحد کتابخانه و اداره آموزش و دبیرخانه سازماندهی شده‌اند و واحدهای علمی تابعه دانشکده را گروههای آموزشی و مراکز تحقیقاتی وابسته تشکیل می‌دهند که عهده دار امر آموزش دانشجویان و ارائه خدمات علمی و پژوهشی می‌باشند.




فهرست دانشکده‌ها

دانشکده آمار و انفورماتیک سازمان سنجش
دانشکده فنی و مهندسی تهران مرکز
دانشکده فنی شهید شمسی‌پور
دانشکده پست و مخابرات ایران
دانشکده فنی شهید بهشتی کرج
دانشکده فنی شهید چمران کرمان
دانشکده فنی دکتر شریعتی
دانشکده علوم اقتصادی
دانشکده فنی مهندسی ثامن الحجج
دانشکده اصول الدین قم
دانشکده فنی وحرفه ای صومعه سرا
دانشکده پرستاری و مامایی همدان





دانشسرا
دانشسرا [ ن ِ س َ ] (اِ مرکب ) سرای دانش. خانهٔ دانش. خانهٔ علم. سرای علم. آنجا که خانه و محل علم و معرفت و دانش بود. در اصطلاح، آموزشگاهی که خاص تعلیم و تربیت دبیر وآموزگارست. و این کلمه بجای کلمه ٔ دارالمعلمین برگزیده شده‌است. و مراتب آن دو باشد: مقدماتی و عالی .





کاردانی
به دوره‌ای از آموزش‌عالی گفته می‌شود که پیش‌نیاز آن، دیپلم متوسطه یا مدرک پیش‌دانشگاهی است. تعداد واحدهای درسی دوره کاردانی بر حسب رشته، حداقل ۶۷ و حداکثر ۷۸ واحد و طول دوره معمولاً دو سال است. بر اساس مقررات آموزشی، سقف مجاز تحصیل این دوره سه سال تعیین شده است.





کاردانی (فوق‌دیپلم)

کاردانی یا فوق دیپلم، نام یک مقطع دانشگاهی در ایران است. به کسی که این دوره را با موفقیت به پایان برساند، مدرک کاردانی اعطا می‌شود. طول دوره کاردانی، معمولاً دو سال است که طی آن، ۷۰ تا ۹۰ واحد درسی تدریس می‌شود. گفتنی است این دوره معادل دوره کالج یا Associates Degree است.

در ایران، دوره کاردانی یا فوق دیپلم بر دو نوع است:




کاردانی پیوسته

که ویژه فارغ التحصیلان هنرستان‌های «فنی و حرفه‌ای» یا «کار و دانش» است. این افراد، برای شروع به تحصیل در دوره کاردانی، ملزم به ارایه مدرک دیپلم و شرکت در آزمون کاردانی پیوسته هستند. دانشکده های فنی و حرفه ای سما دانشگاه های آزاد اسلامی یکی از برگزارکنندگان اصلی این دوره های می باشند.




کاردانی ناپیوسته

که ویژه فارغ التحصیلان پیش‌دانشگاهی است. این افراد، برای شروع به تحصیل در دوره کاردانی، ملزم به شرکت در آزمون سراسری هستند. تعداد واحدهای درسی دوره کاردانی ناپیوسته ۷۸ واحد درسی می باشد. در سال 1392 دانشکده های فنی سما دانشگاه آزاد اسلامی با شرط معدل از بین داوطلبان اقدام به ثبت نام نمود.





کارشناسی

کارشناسی یا لیسانس دوره‌ای از آموزش عالی است که تحصیل آن به‌طور معمول در مدت چهار سال انجام می‌شود. کسب مدرک کارشناسی بر حسب رشته به دو صورت پیوسته و ناپیوسته امکان‌پذیر است. به کسانی که این دوره را با موفقیت به پایان برسانند، مدرک کارشناسی، معادل درجه شناخته شده Bachelor's degree اعطا می‌شود.
کارشناسی ناپیوسته

دوره‌ای است که پیش‌نیاز آن، مدرک کاردانی در رشته یا رشته‌های دانشگاهی است. تعداد واحد دوره کارشناسی ناپیوسته بر حسب رشته، بین ۶۵ تا ۷۰ واحد درسی است و مدت تحصیل این دوره به‌طور معمول دو سال است.

برای شروع به تحصیل در این دوره دانشجویان پس از اخذ مدرک دورهٔ کاردانی، در آزمون ورودی کاردانی به کارشناسی شرکت می‌کنند.




کارشناسی پیوسته

دوره‌ای است که پیش‌نیاز آن، مدرک دیپلم یا پیش‌دانشگاهی است و پذیرفته‌شدگان این دوره بر حسب رشته با گذراندن حداقل ۱۳۰ و حداکثر ۱۴۰ واحد به اخذ مدرک نائل می‌شوند. طول مدت تحصیل این دوره به‌طور متوسط ۴ سال و سقف مجاز آن ۶ سال تعیین شده است.

برای شروع به تحصیل در دورهٔ کارشناسی پیوسته، نیاز به تکمیل دوره پیش دانشگاهی و پذیرش از طریق قبولی در آزمون سراسری است. پذیرش دانشجو در دانشگاه‌های سراسری، آزاد، پیام نور و غیرانتفاعی انجام می‌گیرد.





کارشناسی ارشد

کارشناسی‌ارشد (فوق‌لیسانس) دوره‌ای از آموزش عالی است که پیش‌نیاز ورود به آن، داشتن مدرک کارشناسی است. گذراندن دوره‌ی کارشناسی‌ارشد، برحسب رشته به دو طریق ناپیوسته و پیوسته امکان‌پذیر است.




انواع کارشناسی ارشد

کارشناسی ارشد ناپیوسته

دوره‌ی دوساله بعداز کارشناسی است و پذیرش دانشجو برای این دوره از طریق آزمون ورودی تحصیلات تکمیلی انجام می‌شود. پذیرفته‌شدگان برحسب رشته با گذراندن ۲۸ تا ۳۲ واحد درسی که ۴ تا ۱۰ واحد آن به پایان‌نامه اختصاص دارد، به اخذ مدرک کارشناسی‌ارشد ناپیوسته نائل می‌شوند. مدت تحصیل این دوره که دوره‌ی تکمیلی غالب رشته‌های آموزش‌عالی محسوب می‌شود، به‌طور معمول دو سال و سقف مدت تحصیل این دوره ۳ سال تعیین شده است.





کارشناسی‌ارشد پیوسته

دوره‌ای از آموزش عالی است که در رشته‌های خاص به‌اجرا گذاشته می‌شود. پیش‌نیاز ورود به دوره، داشتن دیپلم یا مدرک پیش‌دانشگاهی است و پذیرفته‌شدگان برحسب رشته، با گذراندن حداقل ۱۷۲ و حداکثر ۱۸۲ واحد درسی به اخذ مدرک نائل می‌شوند. مدت تحصیل به‌طور معمول ۵ سال و طول مجاز دوره ۷ سال می‌باشد. پذیرش در رشته‌های تحصیلی با مقطع کارشناسی‌ارشد پیوسته، از طریق آزمون سراسری انجام می‌شود.

کارشناسی ارشد یا فوق لیسانس، مقطع تحصیلی پس از کارشناسی در دانشگاه‌های ایران است. به دوره کارشناسی ارشد و دکترا بصورت کلی تحصیلات تکمیلی میگویند. کارشناسی ارشد معادل درجه مسترز (به انگلیسی: Masters) در دانشگاه‌های غربی است.




مخفف عنوان کارشناسی ارشد

بسته به رشته تحصیلی، یکی از عناوین زیر به فارغ‌التحصیلان کارشناسی ارشد اطلاق می‌گردد:

کارشناسی ارشد در رشته‌های علوم و مهندسی (به انگلیسی: Master of Science) یا بطور مخفف MSc در بریتانیا و بسیاری از کشورهای همسود آن، یا MS در آمریکا و کانادا
کارشناسی ارشد در رشته‌های علوم انسانی و هنر (به انگلیسی: Master of Arts) یا بطور مخفف MA
کارشناسی ارشد در مهندسی (بدون پایان‌نامه) Master of Engineering یا بطور مخفف MEng یا ME
کارشناسی ارشد در مدیریت بازرگانی (به انگلیسی: Master of Business Administration) یا بطور مخفف MBA
کارشناسی ارشد در رشته های مانند علوم پایه و بهداشت که در ایران و محافل دانشگاهی به مهندسی مشهور است.




طول دوره کارشناسی ارشد

کسب دانشنامه (مدرک) در این مقطع بسته به دانشگاه، برنامه‌ریزی آموزشی و میزان فشردگی آموزش و پژوهش معمولاً نیازمند یک تا سه سال تحصیل پس از دوره کارشناسی است. این دوره گاهی پژوهشی، گاهی آموزشی-پژوهشی و گاهی آموزشی ارائه می‌شود.





دکترا

دُکتُرا (به فرانسوی: Doctorat) یا دکتری، بالاترین مقطع تحصیلی دانشگاهی در ایران و معادل مدرک PhD در دانشگاه‌های آمریکایی و اروپایی است.

کسب دانشنامه (مدرک) در این مقطع معمولاً نیازمند بین ۲ تا ۶ سال تحصیل و پژوهش پس از دوره کارشناسی ارشد و ارائهٔ یک نوآوری در قالب پایان‌نامهٔ دورهٔ دکتری است. دکتری تخصصی و یا PhD در حقیقت "اعلی درجه علمی" در علم مورد نظر و یا "صاحب فلسفه و اجتهاد علمی در دانش موردنظر" می‌باشد. دکتری تخصصی بالاترین مدرک آکادمیک و دانشگاهی در جهان است که معمولا در رشته‌های زیرمجموعه "علوم پایه"، "کشاورزی و منابع طبیعی"، "فنی و مهندسی"، "علوم انسانی" و "هنر" و پس از گذراندن مدارج لیسانس و فوق لیسانس و ارائهٔ یک نوآوری در قالب پایان‌نامهٔ دورهٔ دکتری کسب می‌شود. رشته‌های پزشکی و دامپزشکی که دارای دکتری حرفه ای می‌باشندعلاوه بر درجه PhD دارای مرتبه بالاتری با عناوین "دوره تخصصی" در پزشکی "MD" و دامپزشکی "DVSc" می‌باشند.




واژه دکترا

«دکترا» واژهٔ فرانسوی است به معنای درجه یا مقام اجتهاد، و «دکتری» مرکب است از واژهٔ فرانسوی «دکتر» (به فرانسوی: Docteur) به معنای مجتهد و پزشک به اضافهٔ اسم‌ساز فارسی است و معنای «پزشک بودن» می‌دهد. از نظر دستوری ترکیب «دکتر و دکتری» مانند ترکیب «استاد و استادی» است. با وجود اختلاف معنایی، به باور ابوالحسن نجفی، واژهٔ دکتری که از واژهٔ بیگانهٔ دکتر گرفته شده و تابع قواعد فارسی شده است، بر دکترا رجحان دارد.




مدارج معادل

گذراندن دوره‌های پس از دکتری تخصصی که دوره‌های "Post Doctorate" نامیده می‌شوند مدرک دانشگاهی محسوب نگردیده بلکه صرفا همان گونه که از عنوان لاتین آن بر می‌آید، تجربه کاری "پس از فارغ التحصیلی دکتری" به حساب می‌آید.
لغو مدارک دکترایی که با رساله های جعلی و زیر پا گذاشتن حقوق مؤلف ها کسب شده اند

امروزه بررسی و ارزیابی رساله های دکترای اشخاص نامدار در بسیاری کشور ها ی غربی رایج شده. به عنوان مثال در چند سال گذشته تارنمای آلمانی "ورونی پلاگ" صد ها رساله دکترای دولت مردان و زنان، بزرگان علمی، فرهنگی و اقتصادی آلمان را مورد کاوش و ارزیابی قرار داده و در نتیجه در تعداد قابل توجهی از آنها موارد غیر قانونی سنگین کشف کرده که عامل بی اعتبار اعلام شدن این مدارک توسط دانشگاه مربوطه گشته. مردم اروپا اینگونه مدارک دکترا را به تمسخر "ctrl c, ctrl v" (کاپی/پست) مینامند. وزیر دفاع سابق آلمان "Karl-Theodor zu Guttenberg"، نماینده مجلس آلمان "بیژن جیرسرایی"، وزیر فرهنگ سابق آلمان "Annette Schavan" از این قبیل هستند.
page1 - page2 - page3 - page4 - page5 - page7 - page8 - | 3:47 am
روش‌های جهت‌یابی در روز

جهت‌یابی به کمک موقعیت خورشید در آسمان

۱- خورشید صبح تقریباً از سمت شرق طلوع می‌کند، و شب تقریباً در سمت غرب غروب می‌کند.

این مطلب فقط در اول بهار و پاییز صحیح است؛ یعنی در اولین روز بهار و پاییز خورشید دقیقاً از شرق طلوع و در غرب غروب می‌کند، ولی در زمان‌های دیگر، محل طلوع و غروب خورشید نسبت به مشرق و مغرب مقداری انحراف دارد.






در تابستان طلوع و غروب خورشید شمالی‌تر از شرق و غرب است، و در زمستان جنوبی‌تر از شرق و غرب می‌باشد. در اول تابستان و زمستان، محل طلوع و غروب خورشید حداقل حدود ۲۳٫۵ درجه با محل دقیق شرق و غرب فاصله دارد، که این خطا به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست. در واقع از آن‌جا که موقعیت دقیق خورشید با توجه به فصل و عرض جغرافیایی متغیر است، این روش نسبتاً غیردقیق است.

۲- در نیمکرهٔ شمالی زمین، در زمان ظهر شرعی خورشید همیشه دقیقاً در جهت جنوب است و سایهٔ اجسام رو به شمال می‌افتد.

ظهر شرعی یا ظهر نجومی، دقیقاً هنگامی است که خورشید به بالاترین نقطه خود در آسمان می‌رسد. در این زمان، سایهٔ شاخص به حداقل خود در روز می‌رسد، و پس از آن دوباره افزایش می‌یابد؛ همان زمان اذان ظهر.

برای دانستن زمان ظهر شرعی می‌توان به روزنامه‌ها مراجعه کرد یا منتظر صدای اذان ظهر شد. ظهر شرعی حدوداً نیمه بین طلوع آفتاب و غروب آفتاب است.

۳- حرکت خورشید از شرق به غرب است؛ و این هم می‌تواند روشی برای یافتن جهت‌های جغرافیایی باشد.




جهت‌یابی با سایهٔ چوب(شاخص)

شاخص، چوب یا میله‌ای صاف و راست است (مثلاً شاخه نسبتاً صافی از یک درخت به طول مثلاً یک متر) که به طور عمودی در زمینی مسطح و هموار و افقی(تراز و میزان) فرو شده‌است.

روش اول: نوک(انتهای) سایهٔ شاخص روی زمین را [مثلاً با یک سنگ] علامت‌گذاری می‌کنیم. مدتی (مثلاً ده-بیست دقیقه بعد، یا بیشتر) صبر می‌کنیم تا نوک سایه چند سانتیمتر جابه‌جا شود. حال محل جدید سایهٔ شاخص (که تغییر مکان داده‌است) را علامت‌گذاری می‌نماییم. حال اگر این دو نقطه را با خطی به هم وصل کنیم، جهت شرق-غرب را مشخص می‌کند. نقطهٔ علامت‌گذاری اول سمت غرب، و نقطهٔ دوم سمت شرق را نشان می‌دهد. یعنی اگر طوری بایستیم که پای چپ‌مان را روی نقطهٔ اول و پای راستمان را روی نقطهٔ دوم بگذاریم، روبروی‌مان شمال را نشان می‌دهد، و رو به خورشید (پشت سرمان) جنوب است.

از آن‌جا که جهت ظاهری حرکت خورشید در آسمان از شرق به غرب است، جهت حرکت سایهٔ خورشید بر روی زمین از غرب به شرق خواهد بود. یعنی در نیم‌کره شمالی سایه‌ها ساعتگرد می‌چرخند.
هر چه از استوا دورتر بشویم، از دقت پاسخ در این روش کاسته می‌شود. یعنی در مناطق قطبی (عرض جغرافیایی بالاتر از ۶۰ درجه) استفاده از آن توصیه نمی‌شود.
در شب‌های مهتابی هم از این روش می‌توان استفاده کرد: به جای خورشید از ماه استفاده کنید.

روش دوم(دقیق‌تر): محل سایهٔ شاخص را زمانی پیش از ظهر علامت گذاری می‌کنیم. دایره یا کمانی به مرکز محل شاخص و به شعاع محل علامت‌گذاری شده می‌کشیم. سایه به تدریج که به سمت شرق می‌رود کوتاه‌تر می‌شود، در ظهر به کوتاه‌ترین اندازه‌اش می‌رسد، و بعداز ظهر به تدریج بلندتر می‌گردد. هر گاه بعد از ظهر سایهٔ شاخص از روی کمان گذشت (یعنی سایهٔ شاخص هم‌اندازهٔ پیش از ظهرش شد) آن‌جا را به عنوان نقطهٔ دوم علامت‌گذاری می‌کنیم. مانند روش پیشین، این نقطه سمت شرق و نقطهٔ پیشین سمت غرب را نشان می‌دهد.

در واقع هر دو نقطه سایهٔ هم‌فاصله از شاخص، امتداد شرق-غرب را مشخص می‌کنند.
با این‌که روش پیشین نسبتاً دقیق است، این روش دقیق‌تر است؛ البته وقت بیشتری برای آن لازم است.
برای کشیدن کمان مثلاً طنابی(مانند بند کفش، نخ دندان) را انتخاب کنید. یک طرف طناب را به شاخص ببندید، و طرف دیگرش را به یک جسم تیز؛ به شکلی که وقتی طناب را می‌کشید دقیقاً به محل علامت‌گذاری شده برسد. نیم‌دایره‌ای روی زمین با جسم تیز رسم کنید.
وقتی سایهٔ شاخص به حداقل اندازهٔ خود می‌رسد(در ظهر شرعی)، این سایه سمت جنوب را نشان می‌دهد (بالای ۲۳٫۵ درجه).



جهت‌یابی با ساعت عقربه‌دار
ساعت مچی معمولی (آنالوگ، عقربه‌ای) را به حالت افقی طوری در کف دست نگه می‌داریم که عقربهٔ ساعت‌شمار به سمت خورشید اشاره کند. در این حالت، نیمسازِ زاویه‌ای که عقربهٔ ساعت‌شمار با عدد ۱۲ ساعت می‌سازد (زاویهٔ کوچک‌تر، نه بزرگ‌تر)، جهت جنوب را نشان می‌دهد. یعنی مثلاً اگر چوب‌کبریتی را [به طور افقی] در نیمهٔ راه میان عقربهٔ ساعت‌شمار و عدد ۱۲ ساعت قرار دهید، به طور شمالی-جنوبی قرار گرفته‌است.
نکات

این که گفته شد عقربهٔ کوچک ساعت به سمت خورشید اشاره کند، یعنی این‌که اگر شاخصی [مثلاً چوب‌کبریت] ای که در مرکز ساعت قرار دهیم، سایه‌اش موازی با عقربهٔ ساعت‌شمار و در جهت مقابل آن باشد. یا این‌که سایهٔ عقربهٔ ساعت‌شمار درست در زیر خود عقربه قرار گیرد. یا مثلاً اگر چوبی ده-پانزده سانتیمتری را در زمین به‌طور عمودی قرار دهیم، ساعت روی زمین به شکلی قرار گرفته باشد که عقربهٔ ساعت‌شمارش موازی با سایهٔ چوب باشد.
دلیل این‌که زاویه بین عقربهٔ ساعت‌شمار و ۱۲ را نصف می‌کنیم این است که: وقتی خوشید یک بار دور زمین می‌چرخد، ساعت ما دو دور می‌چرخد(دو تا ۱۲ ساعت). یعنی گرچه روز ۲۴ ساعت است (و یک دور کامل را در ۲۴ ساعت طی می‌کند)، ساعت‌های ما یک دور کامل را در ۱۲ ساعت طی می‌نماید. اگر ساعت ۲۴ ساعته‌ای می‌داشتید، که دور آن به ۲۴ قسمت مساوی تقسیم شده بود، هر گاه عقربهٔ ساعت‌شمار را رو به خورشید می‌گرفتید عدد ۱۲ ساعت همیشه جهت جنوب را نشان می‌داد.
این روش وقتی سمت صحیح را نشان می‌دهد، که ساعت مورد نظر درست تنظیم شده باشد. یعنی اگر در بهار و تابستان ساعت‌ها را نسبت به ساعت استاندارد یک‌ساعت جلو می‌برند، ما باید آن را تصحیح کنیم(ابتدا ساعت‌مان را یک ساعت عقب ببریم سپس روش را اِعمال کنیم؛ یا نیمساز عقربهٔ ساعت‌شمار را [به جای ۱۲] با ۱ حساب کنید). همچنین در همهٔ سطح یک کشور معمولاً ساعت یکسانی وجود دارد، که مثلاً در ایران حدود یک ساعت متغیر است (ایران تقریباً بین دو نصف‌النهار قرار دارد؛ لذا ظهر شرعی در شرق و غرب ایران حدوداً یک ساعت فاصله دارد.) ساعت صحیح هر مکان همان ساعتی است که هنگام ظهر شرعی در آن در طول سال، اطراف ساعت ۱۲ ظهر است. در واقع برای تعیین دقیق جهت‌های جغرافیایی ساعت باید طوری تنظیم باشد که هنگام ظهر شرعی ساعت ۱۲ را نشان دهد.
روش ساعت مچی تا ۲۴ درجه امکان خطا دارد. برای دقت بیشتر باید از آن در عرض جغرافیایی بین ۴۰ و ۶۰ درجه [شمالی یا جنوبی] استفاده شود؛ هر چند در عرض جغرافیایی ۲۳٫۵ تا ۶۶٫۵ درجه [شمالی یا جنوبی] نتیجه‌اش قابل قبول است.(البته در نیم‌کردهٔ جنوبی جهت شمال و جنوب برعکس است.) در واقع هر چه به استوا نزدیک‌تر شویم، از دقت این روش کاسته می‌شود. ضمناً هر چه زمان به کار بردن این روش به ظهر شرعی نزدیک‌تر باشد، نتیجهٔ آن دقیق‌تر خواهد بود.
اگر مطمئن نیستید کدام طرف شمال است و کدام طرف جنوب، به یاد بیاورید که خورشید از شرق بر می‌خیزد، در غرب می‌نشیند، و در ظهر سمت جنوب است.
توجه کنید که اگر این روش را در هنگام ظهر شرعی (یعنی ساعت ۱۲) اجرا کنیم، جهت عقربه ساعت‌شمار خود به سوی جنوب است. یعنی مانند همان روش «جهت‌یابی با سمت خورشید»، که گفتیم خورشید در ظهر شرعی به سمت جنوب است.
اگر از ساعت دیجیتال استفاده می‌کنید، می‌توانید ساعت عقربه‌داری را روی یک کاغذ یا روی زمین بکشید (دور دایره‌ای از ۱ تا ۱۲ بنویسید، و عقربهٔ ساعت‌شمار را هم بکشید)، و سپس از روش بالا استفاده کنید.
حتی وقتی هوا آفتابی نیست و خورشید به راحتی دیده نمی‌شود هم گاه سایهٔ خوشید را می‌توان دید. اگر یک چوب‌کبریت را عمود نگه دارید، سایهٔ آن برعکس جهت خورشید می‌افتد.




روش‌های جهت‌یابی در شب
جهت‌یابی با ستارهٔ قطبی

از آن‌جا که ستاره‌ها به محور ستاره قطبی در آسمان می‌چرخند، در نیم‌کرهٔ شمالی زمین ستارهٔ قطبی با تقریب بسیار خوبی (حدود ۰٫۷ درجه خطا) جهت شمال جغرافیایی (و نه شمال مغناطیسی) را نشان می‌دهد؛ یعنی اگر رو به آن بایستیم، رو به شمال خواهیم بود.

برای یافتن ستارهٔ قطبی روش‌های مختلفی وجود دارد:

به وسیلهٔ مجموعه ستارگان «دبّ اکبر»: صورت فلکی دبّ اکبر شامل هفت ستاره‌است که به شکل ملاقه قرار گرفته‌اند: چهار ستاره آن تشکیل یک ذوزنقه را می‌دهند، و سه ستارهٔ دیگر مانند یک دنباله در ادامه ذوزنقه قرار گرفته‌اند. هر گاه دو ستاره‌ای که لبهٔ بیرونی ملاقه را تشکیل می‌دهند (دو ستارهٔ قاعده کوچک ذوزنقه؛ لبهٔ پیالهٔ ملاقه؛ محلی که آب از آن‌جا می‌ریزد) را [با خطی فرضی] به هم وصل کنیم، و پنج برابر فاصله میان دو ستاره، به سمت جلو ادامه دهیم، به ستاره قطبی می‌رسیم.
به وسیلهٔ مجموعه ستاره‌های «ذات‌الکرسی»: صورت فلکی ذات‌الکرسی شامل پنج ستاره‌است که به شکل W یا M قرار گرفته‌اند. هرگاه (مطابق شکل) ستارهٔ وسط W (رأس زاویهٔ وسطی) را حدود پنج برابرِِ «فاصلهٔ آن نسبت به ستاره‌های اطراف» به سوی جلو ادامه دهیم، به ستارهٔ قطبی می‌رسیم.


نکات
صورت‌های فلکی ذات‌الکرسی و دبّ اکبر نسبت به ستارهٔ قطبی تقریباً روبه‌روی یکدیگر، و دور ستاره قطبی خلاف جهت عقربه‌های ساعت می‌چرخند. اگر یکی از آن‌ها پشت کوه پنهان بود، با دیگری می‌توان ستارهٔ قطبی را یافت. فاصلهٔ هر کدام از این دو صورت فلکی تا ستارهٔ قطبی تقریباً برابر است.
اگر برای یافتن ستاره‌ها در آسمان از نقشه ستاره‌یاب (افلاک‌نما) استفاده می‌کنید، به‌خاطر داشته باشید که ستاره‌یاب‌ها موقعیت ستاره‌ها را در زمان، تاریخ و موقعیت جغرافیایی (طول و عرض جغرافیایی) خاصی نشان می‌دهند.
هر چه از استوا به سوی قطب شمال برویم، ستارهٔ قطبی در آسمان بالاتر (در ارتفاع بیشتر) دیده می‌شود. یعنی ستارهٔ قطبی در استوا (عرض جغرافیایی صفر درجه) تقریباً در افق دیده می‌شود، و در قطب شمال(عرض جغرافیایی ۹۰ درجه) تقریباً بالای سر (سرسو، سمت‌الرّأس، رأس‌القدم) دیده می‌شود. بالاتر از عرض جغرافیایی ۷۰ درجه شمالی عملاً نمی‌توان با ستارهٔ قطبی شمال را پیدا کرد.





جهت‌یابی با هلال ماه

اگر به دلیل وجود ابر یا درختان نمی‌توانید ستاره‌ها را ببینید، می‌توانید از ماه برای جهت‌یابی استفاده کنید.

ماه به شکل هلال باریکی تولد می‌یابد، و در نیمه‌های ماه قمری به قرص کامل تبدیل می‌شود، و سپس در جهت مقابل هلالی می‌شود. در نیمهٔ اول ماه‌های قمری قسمت خارجی ماه (تحدب و کوژی ماه، برآمدگی و برجستگی ماه) مانند پیکانی جهت غرب را نشان می‌دهد. در نیمهٔ دوم ماه‌های قمری، تحدب ماه به سمت مشرق است.

اگر خطی از بالای هلال به پایین آن وصل کنیم و ادامه دهیم، در نیمهٔ اول ماه قمری شکل p و در نیمهٔ دوم شکل q خواهد داشت.
کره ماه در نیمهٔ اول ماه‌های قمری پیش از غروب آفتاب طلوع می‌کند، و در نیمهٔ دوم پس از غروب، تا پایان ماه که پس از نیمه‌شب طلوع می‌نماید.
پیدا کردن جنوب توسط ماه: اگر خطی فرضی میان دو نوک تیز هلال ماه رسم کرده و آن را تا زمین ادامه دهید، تقاطع امتداد این خط با افق، نقطه جنوب را [در نیم‌کرهٔ شمالی زمین] نشان می‌دهد.
این روش جهت‌یابی چندان دقیق نیست، ولی حداقل راه‌نمایی تقریبی را فراهم می‌سازد. در زمان قرص کامل نمی‌توان از این روش استفاده کرد. وقتی ماه به صورت قرص کامل است، می‌توان به کمک حرکت ظاهری ماه (که از مشرق به طرف مغرب است) جهت‌یابی کرد.


روش‌های دیگر جهت‌یابی در شب

حرکت ظاهری ماه در آسمان از شرق به غرب است.
خوشه پروین: دسته‌ای (حدود ده تا پانزده) ستاره، به شکل خوشه انگور، در یک جا مجتمع هستند که به آن مجموعه خوشه پروین می‌گویند. این ستارگان مانند خورشید از شرق به طرف غرب در حرکتند، ولی در همه حال دُمِ آن‌ها به طرف مشرق است.
ستارگان بادبادکی: حدود هفت -هشت ستاره در آسمان وجود دارد که به شکل بادبادک یا علامت سوال می‌باشند. این ستارگان نیز از شرق به غرب حرکت می‌کنند، و در همه حال دنباله بادبادکی آنها به‌طرف جنوب است.
کهکشان راه شیری تودهٔ عظیمی از انبوه ستارگان است که تقریباً از شمال شرقی به جنوب غربی امتداد یافته‌است. در شمال شرقی این راه باریک است، و هر چه به سمت جنوب غربی می‌رود، پهن‌تر می‌شود. هر چه به آخر شب نزدیک‌تر می‌شویم، قسمت پهن راه شیری به طرف مغرب منحرف می‌شود.



روش‌های جهت‌یابی، قابل استفاده در روز و شب

جهت‌یابی با قبله

اگر جهت قبله و میزان انحراف آن از جنوب (یا دیگر جهت‌های اصلی) را بدانیم، می‌توانیم شمال را تشخیص دهیم. مثلاً اگر در تهران ۳۷ درجه از جنوب سمت به غرب متمایل شویم (یعنی حدوداً جنوب غربی)، به طرف قبله ایستاده‌ایم. پس هرگاه در تهران جهت قبله را بدانیم، اگر ۳۷ درجه از سمت قبله در جهت عکس عقربه‌های ساعت بچرخیم، به طرف جنوب ایستاده‌ایم، و اگر ۱۴۳ درجه (۳۷-۱۸۰) در جهت عقربه‌های ساعت بچرخیم، به طرف شمال ایستاده‌ایم.

قبله را از راه‌های مختلفی می‌توان یافت:

قبله‌نما: دقیق‌ترین روش تعیین قبله، به‌وسیلهٔ قبله‌نماست، که آن هم با یک قطب‌نما انجام می‌گیرد؛ و اگر ما قطب‌نما داشته باشیم، با آن قطب را مشخص می‌کنیم!
محراب مسجد: محراب مساجد به طرف قبله‌است. در نمازخانه‌ها هم معمولاً جهت قبله مشخص شده‌است.
قبرستان: مرده را در قبر روی دست راست، به سمت قبله می‌خوابانند. پس اگر شما طوری ایستاده باشید که نوشته‌های سنگ قبر را به درستی می‌خوانید، سمت چپ‌تان قبله‌است.
دستشویی: از آن‌جا که قضای حاجت رو به قبله نباید باشد، معمولاً توالت‌ها را عمود بر قبله می‌سازند.






جهت‌یابی با قطب‌نمای دست‌ساز

اگر قطب‌نمایی به همراه نداشتید، ولی اتفاقاً یک سوزن یا میخ کوچک در جیبتان یافتید، این روش کمک‌کار شما در ساخت یک قطب‌نما خواهد بود. البته احتمال استفاده از آن در شرایط واقعی کم است، ولی انجام آن کاری سرگرم‌کننده‌است.

با مالش دادن یک سوزن فقط در یک جهت به آهن‌ربا -یا حتی احتمالاً چاقوی خودتان-، یا مالیدن آن فقط در یک جهت به پارچهٔ ابریشمی یا پنبه‌ای، سوزنْ مغناطیسی یا قطبی می‌شود؛ مانند سوزن قطب‌نما. (مثلاً با ۳۰ بار مالش دادن سوزن به آهنربا از طرف خودتان به سمت بیرون، سوزن به اندازهٔ کافی خاصیت آهنربایی پیدا می‌کند. همچنین مالش سر سوزن از پایین به بالا بر پارچهٔ ابریشمی باعث می‌شود که سر سوزن نقطه شمال را نشان دهد). حتی می‌توانید آن‌را در یک جهت میان موهای سر خود بکشید. توجه کنید که همیشه فقط در یک جهت مالش دهید.

حال اگر آن‌را روی یک چوب‌پنبه یا پوشال کوچک قرار دهید(سوزن را به چوب‌پنبه چسب بزنید، یا درون آن فرو کنید؛ یا در دو طرف سوزن چوب‌پنبه‌هایی کوچک فرو کنید)، و روی آب (آب راکد یا ظرفی پر از آب) شناور نمایید، مانند یک قطب‌نما عمل می‌کند، و سر سوزن رو به شمال می‌چرخد. برای این‌که سمت شمال و جنوب سوزن را اشتباه نکنید، این نکته را در نظر بگیرید که -در نیمکرهٔ شمالی زمین- آن سمت قطب‌نما که تقریباً رو به خورشید و ماه است، سمت جنوب است، زیرا آن‌ها در قسمت جنوبی آسمان قرار دارند. همچنین می‌توانید سوزن را با یک آهنربا امتحان کنید، و سپس سمت شمال را با علامتی روی آن مشخص نمایید.

روش دیگر ساخت آهنربا این است که یک میله یا سوزن آهنی یا فولادی را در جهت میدان مغناطیسی زمین تراز کنیم، و سپس آن‌را حرارت داده یا بر آن ضربه وارد کنیم. حال اگر این آهنربا را روی سطحی با اصطکاک کم قرار دهیم (روی یک تکه چوب کوچک در آب شناور سازید، یا مثلاً سوزن را با یک ریسمان غیرفلزی آویزان(معلق) نمایید) قطب‌نمای ما کار می‌کند؛ یعنی میله آن‌قدر می‌چرخد تا در راستای میدان مغناطیسی زمین (شمالی-جنوبی) قرار گیرد.
مغناطیسی کردن سوزن با باتری: اگر سیمی را دور سوزن بپیچانید و برای چند دقیقه سر سیم را به ته باتری وصل کنید، سوزن مغناطیسی می‌شود.
به دلیل کشش سطحی آب، می‌توان سوزن را به تنهایی روی سطح آن شناور کرد. مثلاً می‌توان سوزن را روی کاغذی گذاشت، و کاغذ را روی آب گذاشت. اگر کاغذ روی آب بماند که بهتر، و اگر کاغذ در آب فرو برود احتمالاً سوزن روی آب باقی می‌ماند. اگر سوزن را با گریس یا روغنی غیرقابل‌حل در آب چرب کنید (مثلاً با مالش سوزن به موهای خود سوزن را چرب نمایید)، کار آسان‌تر خواهد شد. چرب بودن سوزن سبب می‌شود که سوزن روی سطح آب شناور بماند.
 
ساعت : 3:47 am | نویسنده : admin | مطلب قبلی | مطلب بعدی
شمال غرب | next page | next page